جمعه گذشته در بیست و هفتمین روز از بهمن 1391، به تماشای یک سمفونی کمنظیر در شمال ایران رفتم؛ همسرایی شگفتانگیزی که برای برگزاریاش نه فقط صدور مجوزی از وزارت ارشاد اسلامی لازم نبود، بلکه بلیط فروشی هم نمیشد! با این وجود، آدمهای جورواجوری را میتوانستی ببینی که از راههای دور و نزدیک خود را از سپیدهدم به آبادی سرخرود در فریدون کنار رسانده بودند تا از نزدیک شاهد این همسرایی بینظیر با حضور بیش از پنج هزار خوانندهی سپیدپوش، زیبا و رعنا باشند؛ خوانندگانی که آزادانه و بی هیچ محدودیتی با تنپوش طبیعی و چشمنواز خود به هنرماییشان ادامه میدادند! دهها عکاس و فیلمبردار و مستندساز هم مشغول ثبت و ضبط این لحظههای شورآفرین و این کارناوال خیرهکننده از مهمانانی بودند که صدها و هزاران کیلومتر راه را از سرزمینهای سرد و یخ زده در سیبری و روسیه مرکزی پیموده بودند تا خود را به نوار سبز و دوستداشتنی دریای شمال ایران برسانند.
لابد متوجه شدهاید که دارم از کدام مهمان و آوازهخوان سپیدپوش سخن میگویم؟ نامشان قوی فریادکش یا آوارهخوان – Cygnus Cygnus- است . هواخواهان زیادی در همهی تاریخ و بین همهی فرهنگها دارند و شاید بشود آنها را وفادارترین موجودات زنده شناخته شده در زمین هم نامید، چرا که کمتر خبری مبنی بر متارکه در بین جفتها گزارش شده است؛ مگر آن که یکی از عشاق عمرش به دنیا نباشد و یا در بند شکارگری از خدا بیخبر بیافتد و یارش را تنها بگذارد …
سال گذشته شمار این مهمانان به دشواری از مرز 800 بال میگذشت، امروز اما بیش از 10 هزار بال از این پرندهی زیبارو و متین به مازندران، گلستان و گیلان آمده و البته حدود نیمی از آنها فقط در یک عرصهی چند هکتاری در جنب تالاب بینالمللی فریدونکنار جاخوش کردهاند؛ عرصهای در شالیزارهای مردم سرخرود و در جنب دامگاههای سنتی اهالی.
با این وجود، حال اغلب قوها، امسال خوب است و مردمان نیک اندیش ایرانی، الحق که میزبانی شایستهای از آنها کرده و میکنند. نگارنده به چشم خود میبیند که چگونه هموطنان بسیاری برای کمک غذایی به آنها و خرید ذرت، داوطلبانه مبالغ قابل توجهی را اختصاص میدهند که جا دارد در اینجا از مهدی گلی، محیط بان دوست داشتنی سرخرود، محمدعلی الله قلی، ناجی قوها در ایران، عباس محمدی، نادر ضرابیان و بسیاری دیگر از هموطنان طبیعت دوستم قدردانی کنم که داوطلبانه کوشیدهاند تا ضمن ظرفیتسازی و اطلاعرسانی شایسته در این حوزه، کمکهای مردمی را به خوبی هدایت کنند. همچنین باید از مسئولین و مدیران ادارات کل محیط زیست استانهای شمالی کشور، به ویژه جناب محمودی راد در مازندران قدردانی کرد؛ زیرا تا آنجا که بضاعت سازمانیشان اجازه داده، کوشیدند تا محیطی امنتر برای قوهای فریادکش و گنک فراهم آورند.
جان کلام آن که:
ماجرای قوها در سرخرود و مهماننوازی کمنظیر ایرانیان در سالی که شدیدترین فشارهای اقتصادی بر مردم این سرزمین مستولی شده، بار دیگر نشان داد که اگر آحاد جامعه را به خوبی آگاه ساخته و دلایل مشارکت و همراهی را برایشان شرح دهیم، آنها بی منت هر آنچه در توانشان باشد برای کمک دریغ نخواهند کرد. آنچه که اینک در سرخرود میگذرد، میتواند نمایشگاهی غرورآفرین برای ترسیم چهرهی مهربان و طبیعتدوست انسانهایی باشد که به رغم فشارهای فراوان و ناملایمتهای کمرشکن اقتصادی، قوها را چون یک مهمان ویژه در خود پذیرفته و برای حفظ کیفیت زندگیشان، صمیمانه و مشتاقانه تلاش میکنند.
باشد که با ترویج و بازگویی این صحنههای غرورآفرین توسط رسانههای دیداری، شنیداری، نوشتاری و مجازی، به دنیا نشان دهیم که “مهر” و “عشق” به زیستمندان وطن هرگز از دل و جان ایرانیان، رخت نخواهد بست و آنها بار دیگر ثابت میکنند که چرا فردوسی بزرگ، زادهی ایران است؟ هم او که بیش از یک هزار سال پیش جهانیان را فراخواند تا هوای مورچهها را هم داشته باشند.
سیاه اندرون باشد و سنگ دل
که خواهد که موری شود تنگ دل
پی نوشت:
این یادداشت امروز در صفحه 13 روزنامه اعتماد هم منتشر شده است.
سلام/اينكه خسته نمي شين خيلي خوبه/يعني اينكه نا اميد نمي شين خيلي خوبه/دلم براتون تنگ شده بود/پايدار باشيد
ناامیدی؟!
شرمنده … اما آنقدر سرم شلوغ است که وقت ندارم تا به آن بیاندیشم رؤیا خانم!
درود …
اتفاق قشنگ تر از “اقبال قوها” “استقبال آدمها”ست
این یعنی راه افتادن قطار فرهنگ، قطاری که چرخهاش بر روی ریل دشت بی فرهنگی ما زنگ زده بود.
میدونیم که از جاکنده شدن اولیه سخت ترین قسمت کار است.
هر چند تا حال چنان نبوده اماتا باد چنین بادا
سلام اقای مهندس
بنده هم امسال چند بار به دیدار این موجودات دوست داشتنی رفتم و شاهد تلاش دوستان برا ی حفاظت از قو ها بودم .دیشب هم با اقای اله قلی در مورد حفظ زمین و جلوگیری از تغییر کار بری ان صحبت می کردم .بایستی کاری کنیم تا اگر سالهای اینده قوها به سرزمین ما می ایند با ساختمان روبرو نشوند.خودتان می دانید که کار کشاورزی بسیار سخت است و چنانچه از کشاورزان و مالکان زمین حمایتی صورت نگیرد انها هم زمین هایشان را می فروشند
درود بر قوهای سپید آواز خوان و درود بر مردم طبیعت دوست ایران زمین
حال قو ها اگرخوب باشد ما هم خوبیم قوهای زیبا وباشکوه به سرزمین ایران خوش آمدید
گزارش دلچسب و انرژیبخشی بود.
راستش تا خط ششم فکر میکردم در یک برنامه موسیقی از جنس انسانیش شرکت کردین! جالب بود و امیدوار کننده …
دست مریزاد به این هموطنان میهماننواز
درود
همیشه شاد باشی… ما را شرمنده کردی!
درود بر مجتبی، مه لقا، محمود رضا، مریم، هومان و عباس محمدی عزیز …
دوستان بزرگوارم:
قیمت هر تن ذرت 750 هزار تومان و هر تن گندم 600 هزار تومان است.
شماره حساب ها و کارت ها برای کمک به قوها در زیر آمده است:
شماره کارت ها 6104337209058716
6273531070045311
شماره حساب ها بانک ملت 4483252895 شعبه 65235
بانک تجارت 0003802508114 شعبه 362
تلفن : محمد علی الله قلی 09121771573
حال قوها که خوب باشد؛ حال برکه ها و باغ ها و زمین که خوب باشد … مگر حال بدی می ماند ؟
عالی بود! عالی بود! عالی!
چه عکس های زیبایی!
عکس قو و دماوند باشکوه بسیار زیباست!
درود بر سیمین و مسعود عزیز …
ما باید بکوشیم برای آن که حال مان و حال فرزندان مان خوب باشد و بماند، حال قوها، حال قورباغه ها و حال دیگر زیستمندان وطن را هم خوب نگه داریم. این رسم زندگی بر بنیاد داد و دهش در ایران زمین بوده و باید بماند.
شاد باشی و استوار مرد خستگی ناپذیر محیط زیست ایران.
همچون قوها فریادت بلند
سپاسگزارم دکتر جان. درود …
اقای درویش زحماتی که اقای گلی و مسعود محمدی کشیده غیر قابل مقایسه با کمک داوطلبان است ما بچه های انجمن حمایت از حیوانات با تمام گرفتاری هم خوب کمک کردیم اما شاید شما سیاست کردین نامی از فعالیت ما که به مدیری دکتر ال داوود چراغ خاموش انجام میدیم یادی نمی کمید اقای گلی حتی روزهایی که من یا بقیه داوطلبین محیط زیستی و حتی کشیک خودش هم نیست دلش برای این قوهای مهاجر پر پر میزند و احساس مسئولیت میکند امیدوارم که مسئولین محیط زیست قدر این محیط بان وظیفه شناش و دلسوز را بدانند ای کاش شما وبلاگ نویس ها کمتر سیاست کنید ما اعضای فعال انجمن حمایت از حیوانات از تمام داوطلبان محیط زیست بیشتر زحمت میکشیم و خون دل می خوریم و از تمام لذات روز مره چشم پوشی گردیم و برای جانور ان و احقاق حقشان مبارزه میکنیم اما هیچ جایی این را لحاظ نمی کنند چرا؟ چون انقدر گرفتار حیوانات و مشکلاتشان هستیم که فرصت اینترنت نداریم اما از اتفاقی که برای دکتر ال داوود افتاد و سیاست بازی هایی که میبینم دیگر الان علی رغم میل ایشان که همیشه به ما میگویند ثوابش را از خدا بخواهید نتوانستم ساکت بنشینم بهر حال قهرمان واقعی سرخرود مهدی گلی است و بس.البته امسال شهردار سرخرود خوب وارد شده بود امیدوارم بتوانم در مقاله ای این را توشیح دهم
ببخشید خیلی با عجله نوشتم چون وقت نداشتم غلط دیکته ای داشت
راستی چرا از ان همه دامگاهی که اطراف بود و اینکه چه فجیع شکار میکردند هیچ نگفتید یعنی انها از دیدتان مخفی مانده بود ؟
درود بر شما خانم نرگس روحانی. به سهم خود از کمک های ارزشمند شما، دکتر آل داوود و هر هموطن دیگری که کوشیده و می کوشد تا امنیت روانی و جانی قوها بیشتر تأمین شود، قدردانی می کنم.
موفق باشید.
یه انجمن حمایت از حیوانات دو پا و ناطق را هم راه بیندازید که دارند زیر تورم ۱۲۰ درصدی و بیکاری جان میدهند.