شباهت نازیبای تولم شهر گیلان با سوسنگرد خوزستان!

    باز هم داستان شلیک به پرندگان به عنوان یک جاذبه و افتخار برای دلربایی از مهمانان و گردشگران! این بار در تولم شهر؛ آبادبومی که شهردارش هنوز نمی‌داند اینک مدتهاست که در جهان دیگر از شکار به عنوان یک جاذبه یاد نمی‌شود، بلکه دافعه‌ای است شرم‌آور که برای پادشاه اسپانیا هم سرشکستگی به بار می‌آورد و اخراج از مسئولیتی که دوستش داشت …

    تصاویری را که ‌می‌بینید، یکی از میادین اصلی تولم شهر از توابع شهرستان صومعه سرای گیلان را در نوزدهمین روز از مهرماه 1392 نشان می‌دهد. تندیس مردی که با تفنگی شکاری به آسمان نشانه رفته و لاشه‌ی دو پرنده‌یخوتکا را هم به کمربند شلوارش آویزان کرده است!

یکی از میادین تولم شهر - 19 مهر 1392

    این یعنی که مهمانان گرامی: ورود شما را به شهر شکارچی‌پرور تولم خیر مقدم عرض کرده و آرزو می‌کنیم در لحظاتی که مهمان ما هستید، بتوانید این تجربه‌ی شیرین و لذیذ! را تکرار کنید!!
پیش‌تر هم نظیر چنین بدسلیقگی آشکاری را در سوسنگرد یادآوری کرده بودم و البته ماجرای ثبت شکار کبک در دیار بختیاری را به عنوان یک میراث معنوی!
من نمی‌دانم چرا شهردار محترم تولم‌شهر نمی‌داند که آن پرنده‌ی مهاجری که به سوی سرزمین ما … آبادبوم او آمده است، دارد به من و تو می‌گوید:

فرسنگ‌ها فرسنگ

هزار فرسنگ
پر و بالم را
به خورشید و ماه دادم
تا بگویم
منم
دورترین مرغی که
عاشق برکه‌های سرزمینتم
اما
چند گلوله سرب داغ
بال و پرم را
سرخِ سرخ به خاک داد
تا بگویی
سرزمینت
به‌ جز نقاش و شاعر
صیاد هم دارد

یکی از میادین تولم شهر - 19 مهر 1392

    در همین باره، فردوسی بزرگ در داستان فرود (پسر سیاوش)، به ماجرایی اشاره می‌کند که آشکارا فرهنگ شکار و شکارگری را آن هم در زمان حاکمیت و اصالت مطلق شکار در جامعه‌ی آن روز، به چالش می‌گیرد؛ داستانی که آتوسا صالحی در جلد چهارم از قصه‌های شاهنامه به زبانی ساده چنین شرحش می‌دهد: «فرود (پسر سیاوش) از لابه لای شاخه‌ها، شاهینی را می‌بیند که چون تیر از دل آسمان می‌گذرد، پس فرود، در چشم بر هم زدنی، کمان می‌کشد و شاهین را با تیری سرخ در دلش به زمین می‌دوزد. پیش می‌رود و بر پرهای نرم پرنده دست می‌کشد و می‌گوید: پرهایش هنوز گرمای زندگی را در خود دارد. چرا تیر انداختم؟ شاهین را برای چه می‌خواستم؟ آیا پرواز بلند او در آسمان زیباتر نبود تا لاشه‌اش این چنین پست بر زمین؟»

یکی از میادین تولم شهر - 19 مهر 1392

    خلاصه آن که شهردار محترم تولم و دیگر طرفداران محترم شکار!

    به یزدان سوگند: سرزمین ما آنقدر ثروتمند است و مردمش آنقدر توانمند و باهوش هستند که هرگز نیاز نداشته باشند با شلیک مستقیم به یک جاندار، روزی خود را به چنگ آورند و یا آنکه بر درآمدهای غیرنفتی‌شان بدین‌ترتیب بیافزایند.
همین و تمام.

    در همین باره:
– نمایشگاه شکار و اسکندر فیروز!
از خوان کارلوس در بوتسوانا تا عبدالله یاری در ملایر!

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تائید دیدگاه فعال است. دیدگاه شما ممکن است کمی طول بکشد تا ظاهر شود.