دیروز، سناتور جمهوریخواه، جان مک کین در مقام ریاست کمیته نیروهای مسلح مجلس سنای آمریکا، ضمن انتقاد شدید به سیاستهای اوباما در مهار جنگافروزیهای داعش، گفت: « ما شاهد گزارشهای وحشتناک در پالمیرا هستیم، در حالی که جنگجویان دولت اسلامی (داعش) شهروندان سوری را اعدام کرده و اجسادشان را در خیابانها رها میکنند؛ رئیس جمهور آمریکا میگوید: بزرگترین دشمنی که ما داریم تغییرات اقلیمی است .»
این جملهی به ظاهر احساسی به نظر میرسد نهتنها میتواند آرای جنگطلبان در آمریکا و اروپا را به خود جلب کرده و احتمال پیروزی دموکراتها را در برابر رقیب سنتیشان در انتخابات آینده کاخ سفید کاهش دهد، بلکه حتی شاید با نظر یا راهبرد برخی محافل تندرو داخلی هم اشتراکهایی داشته باشد!
و البته راست آن است که باید بپذیریم: آنچه مک کین در قالب یک جملهی معترضه بیان داشت، جای تأمل فراوان دارد؛ چرا که ریشهاش به یک جدال طولانی و تاریخی بین طبیعتباوران و درختافکنان میرسد.
دقت کنیم در همان دورهی زمانی که داعشیها دهها نفر از اهالی بیگناه پالمیرا را وحشیانه به قتل رساندهاند؛ یعنی 24 ساعت گذشته؛ از برخی ایالتهای هند خبر میرسد که شمار کشته شدگان ناشی از گرمای بیسابقه از مرز 430 نفر هم گذشته است! افزون بر آن، در آن سوی دنیا سیل در جنوب آمریکا و به ویژه ایالت تکزاس، صدها نفر را بیخانمان کرده و میلیاردها دلار خسارت به بارآورده است؛ 105 نفر هم در سیل چین کشته و 115 نفر دیگر ناپدید شدهاند؛ و نظیر چنین حوادثی، پرشمار دارد در جای جای کرهی زخم خوردهی زمین در هر ساعت از شبانه روز تکرار میشود. این در حالی است که در این مجال قصد ندارم تا به دیگر تبعات فرآیند ویرانگر تغییر اقلیم، چون خشکسالی، آلودگی هوا و طغیان آفت، ریزگردها و ظهور بیماریهای ناشناخته اشاره کنم. چون تا همینجا هم مشخص است که بزرگترین دشمن و تهدید شمارهی یک زمین چیست یا کیست؟! کافی است به یاد آوریم که در ماجرای توفان سندی، روزانه 10 میلیارد دلار به اقتصاد آمریکا ضربه خورد و یا در فاجعهی نیروگاه فوکوشیما، تا همین امروز، ابعاد تازهای از خسارت به اقتصاد ژاپن و امنیت روانی شهروندان آن کشور وارد شده که شاید ابعاد کامل آن را هرگز نتوان با زبان اقتصاد رایج دنیا کمی کرد.
نکتهی جالبتر ماجرا هنگامی برای ما ملموستر به نظر خواهد رسید که بدانیم با همان چماق مک کینی! برخی از افراد حقیقی یا حقوقی در داخل کشور، طرفداران محیط زیست یا سازمانهای مرتبط با این حوزه را به باد انتقاد یا تمسخر گرفته و میگیرند. به عنوان مثال، همین چندی پیش بود که یکی از نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی در انتقادی آشکار از معصومه ابتکار بیان داشت که ابتکار برای گربهسانان بیشتر از ریزگردها و مردم اهواز نگران است! و یا در ماجرای اعتراض گروهی از شهروندان به رفتارهای غیراخلاقی با سگها در شیراز، باز بودند شخصیتهایی که از این دلنگرانیهای اخلاقگرایانه و ارزشمند با عنوان سگواپسان یاد کرده و چنین حرکتهایی را به سخره گرفتند. در ماجرای آشوراده هم سخنی از قول یکی از علاقهمندان به توسعهی طرحهای گردشگری مطرح شد با این مضمون که در آشوراده فقط شغال و انار ترش وجود دارد و بنابراین این جزیره ارزشی ندارد!! سخنان مشاور اقتصادی استاندار ایلام را هم که یادتان هست! نیست؟
این در حالی است که اینک ثابت شده، تخریب محیط زیست، افت سطح آبهای زیرزمینی، خشکی دریاچهها و تالابها، تشدید فرسایش بادی و اضمحلال زیگونگی در هر سرزمین – که ناشی از تغییرات اقلیمی در حال تشدید هستند – مقدمهی شروع تنشهای اجتماعی، ناامنی و جنگ است. از قضا ناامنیهای رخداده در خاورمیانه و آسیای جنوب غربی و آفریقا که سبب ظهور گروههای تندرو و تروریستی چون بوکوحرام، الشباب، داعش، القاعده، طالبان و … شده، خود شاهدی انکارناپذیر براین مدعاست. علاوه بر این موج مهاجرت از کشورهای فقیر آفریقایی به اروپا از طریق مدیترانه یا از آسیا به استرالیا و نظایر آن، آشکارا نشان دهندهی این واقعیت است که دیگر آن دوره گذشت که بتوان با برقراری امنیت به هر قیمتی و با هر هزینهای در چارچوب مرز سیاسی، اطمینان از ثباتی پایدار در منطقه داشت.
به ویژه توجه آقای مک کین و همهی سیاستمداران و مدیرانی که فکر میکنند خطر تغییر اقلیم، مهمترین تهدید امروز کره زمین نیست را جلب میکنم به سخنان اخیر جیمز هانسن، یکی از دانشمندان مشهور ناسا که میگوید: میزان انرژی افزایش گرمای کره زمین در هر روز ناشی از فرآیند تغییر اقلیم برابر است با قدرت تخریبی معادل انفجار 400 هزار بمب اتمی هیروشیما! یعنی: خطر تغییر اقلیم در هر روز میتواند 400 هزار برابر بمبی که آمریکاییها در هیروشیما رها کردند، مرگآفرین و بنیانکن باشد.
بنابراین، آقای مک کین و همفکرانش، اگر راست میگویند و واقعاً دلشان برای مردم بیگناهی که در عراق، سوریه، یمن، افغانستان، پاکستان، لیبی، سودان و … قربانی خشونت و جنگ و ترور شده، میسوزد؛ باید از قضا بیشترین تلاش خود را صرف مهار فرآیند ویرانگر تغییر اقلیم، بیابانزایی و دیگر پدیدههای شوم و کاهندهی کارایی سرزمین در میانرودان، شمال آفریقا و باختر شبهقاره هند کنند و بر طبل بیودموکراسی کوبیده، بکوشند تا فرصتهای برابر اجتماعی برای همهی ساکنان زمین حمایت شود.
بسيار جامع و مفيد بود.. از اين نظر كه به اين موضوع توجه مي كنيم مي بينيم با بي توجهي به تغيير اقليم هر كدوم از ما انسان ها ميتونيم براي خودمون نقش داعش رو داشته باشيم و خودمون رو در مسير نابودي پيش ببريم..
به نکته ظریفی دقت کردید خانم عطائیان گرامی. گاه سکوت و بی تفاوتی، گناهی نابخشودنی تر است …
نمی دانم چرا شما دچار افراط و تفریط می شوید؟ هم تغییر اقلیم و هم داعش هر دو تهدید جدی برای بشریت هستند. برای اهمیت دادن به یکی لزوما نباید مورد دیگر را انکار و یا نفی نماییم.
گرچه می دانیم که مطمینا مک کین دلش برای مردم مظلوم سوریه و عراق و یمن نسوخته و نه می سوزد و اینها به فکر منافع سیاسی و اقتصادی خودشان هستند.
در مساله آشورزاده هم به جای اینکه انگشت اتهام را به سوی افراد دیگر دراز کنیم بهتر است قبل از همه برخی معاونان و مدیران محیط زیست را مورد انتقاد قرار دهید که چرا پای آنرا امضا کردند و از آن دفاع کردند. گیریم که ان کسانی که شما از انها انتقاد می کنید کم سواد و یا مغرض باشند، ولی آیا خدایی نکرده برخی مدیران و معاونان سازمان هم مغرض بوده و هستند.
کجا گفته ام که داعش تهدید نیست برادر یا خواهر من؟! آنچه بر آن تأکید شده، غفلت از ریشهها و پرت شدن حواسها به معلول هاست و داعش یکی از همان معلول هاست! نیست؟
اقای مهندس درویش عزیز بشریت در خال تهدید
این تهدید ناشی از چیست آقای شرافت گرامی؟
من هرچه بیشتر روی آمار ارایه شده برای میزان تخریب روزانه ی گرمایش زمین معادل 400 بمب اتمی ، فکر می کنم ،در درستی آمار تردید می کنم!!! منبع آمارتان چیست؟
با سلام ادب احترام من فکر می کنم این از خود خواهی انسان نه به خودش رحم می کنند نه اقلیم
به فریبا کلانتر: منبع را که درج کرده ام!!
برداشت هایی از قرآن
1 . از دیدگاه قرآن، سه نوع شخصیت اساسی وجود دارد; مؤمن، کافر و منافق ; (آیات 2 تا 20 سوره بقره) .
2 . شخصیت های مؤمن، خود دارای سه درجه شخصیتی می باشند ; آنان که به خود ظلم می کنند، آنان که میانه رو هستند و آنان که پیشتازانند; (فاطر/32) .
3 . مشخصه بارز شخصیت کافر آن است که دل و اندیشه اش را قفل کرده است و راهی برای نفوذ هیچ حرف تازه و اندیشه متفاوتی نگذاشته است و به همین دلیل، از درک حقایق عاجز است .
4 . خصوصیت بارز شخصیت منافق از دیدگاه قرآن، دوگانگی ریشه ای در ظاهر و باطن است; به همین دلیل، مبتلا به شک و تردید و عدم قدرت تصمیم گیری و ناتوانی در قضاوت می شود; (بقره/8 تا 20 و منافقون) .
5 . در قرآن کریم، در آیات فراوانی از اندوه، علل ایجاد کننده آن و راه های برطرف ساختن آن سخن رفته است . گاهی اندوه فراق را با دیدار و گاهی اندوه فقر را با بشارت و گاهی اندوه رسول خدا (ص) را به دلداری حضرت حق، درمان نموده است .
6 . در دیدگاه قرآن، ترس دو نوع است ; ترس پسندیده و ترس ناپسند ; ترس پسندیده، همان ترس از خداوند و عدالت اوست که منجر به اصلاح رفتار می شود; (انفال/2) و ترس ناپسند، اضطرابی شدید با علت مشخصی است که تسلط بر نفس را از بین می برد و باید با آن مبارزه شود; (احزاب/10 و 11) .
7 . از نظر قرآن دو نوع خشم وجود دارد; خشم مفید و متعادل و خشم مخرب و نابهنجار ; خشم متعادل، راهی برای رسیدن به هدف در مواقع لزوم است و خشم مخرب را باید درمان کرد . قرآن کریم با توصیه به صبر و پاسخ گویی با عمل نیک و با وعده بهشت و پاداش اخروی، به وسیله سفارش به بخشش و عفو، یادآوری قدرت و خشم خداوند و … به درمان بیماری سلامتی سوز خشم و عصبانیت پرداخته است .
که به ترتیب در سوره شوری، آیه 43، فصلت، آیه 34، آل عمران ، آیات 133 و 143، شوری، آیات 36 و 37 و نور، آیه 22 بیان شده است .
8 . در قرآن به سه نوع از مکانیسم های دفاعی – روانی اشاره شده است که عبارتند از: فرافکنی (منافقون/4)، دلیل تراشی (بقره/11 و 12) و واکنش سازی (بقره/204 و 205 و منافقون/4) .
9 . در فرهنگ قرآن یکی از راه های مؤثر و اساسی روان درمانی، استفاده از مواعظ و اندرزهای قرآنی است; (یونس/57) .
10 . در روش روان درمانی قرآنی، ایمان، تولید امنیت درونی و آرامش می نماید; (انعام/82 و رعد/28) .
11 . یاد خدا، آرام بخش دلهاست ; (رعد/28)
یک اقدام مهم بی نظیر در سطح استان تهران وکشور بعنوان زیر ساخت زیست محیطی وبهداشتی با پیگیری دوستاران اوای طبیعت شامل طرح تامین اب اشامیدنی سالم و بهداشتی وطرح جامع تصفیه فاضلاب شامل جمع اوری- انتقال – تصفیه- واستفاده مجدد جهت مصارف فضای سبز منظقه 22 تهران با همت شهر داری واب وفاضلاب رقم خورد
جناب آقای درویش
سلام و عرض احترام؛
به عنوان اردکانی، ضمن سپاس از حضور شما در شهرستان اردکان مواردی را به استحضار شما میرسانیم:
پیشرفت در جوامع مختلف امری بدیهی می باشد که باید در کنار امر توسعه، برخی مشکلات و ضعف ها که از بدیهیات است نیز مدیریت و کاهش یابد.
استان یزد بر اساس توسعه صنعتی و معدنی بنا شده و قطعا باید از معادن سرشار این استان به نحوی استفاده گردد تا ارزش افزوده بالاتری نصیب استان گردد و صد البته در کنار مزیت های بالا؛ برخی مشکلات نیز گریبانگیر آن شده است.
سعی مسئولان نیز در این مسیر و کاهش معایب بوده است.
در اردکان و در کنار راه اندازی صنایع بزرگ همچون گندله و فولاد و کاشی و . . . کارهای زیست محیطی همچون راه اندازی دو پایگاه سنجش الایندگی،شروع احداث مرکز تحقیقات زیست محیطی،راه اندازی اولین مرکز تحقیقات یوز آسیایی، پایش آنلاین صنایع و . . . . . . شروع شده است.
متاسفانه انجمنی از شما برای سخنرانی در اردکان دعوت کرد که رییس وی ، رییس حزب موتلفه اردکان است و با چند نفر از فرزندان نوجوان و جوانش، این انجمن زیست محیطی که کاملا سیاسی است را راه اندازی کرده اند.
نامبردگان در استانه انتخابات مجلس و برای تخطئه فعالیت های چشمگیر اصلاح طلبان و در راس آن جناب دکتر تابش نماینده 4 دوره شهرستان که اتفاقا با حکم رییس جمهور؛ عضو شورای عالی حفاظت محیط زیست کشور و رییس فراکسیون محیط زیست مجلس هستند، از حضرتعالی سوء استفاده سیاسی کردند و جمله ای را از شما تیتر کرده اند که تا چند سال دیگر در اردکان جایی برای زندگی نیست !!!!!!!!!
همه اینها را نگفتیم که نشان بدهم مشکلی نیست بلکه قصدمان این است که سوء استفاده عده ای سیاست زده که از حربه محیط زیست که به گفته مقام معظم رهبری ” یک مسئله ملی است” را بر علیه اصلاح طلبان و نماینده اصلاح طلبی همچون آقای دکتر تابش را به جنابعالی یادرآور شوم.
لطفا تحقیق بفرمایید و برای شفاف سازی موضع گیری نمایید.
با تشکر وافر
جمعی از مردم شهرستان اردکان
درود بر شما هموطنان عزیز و طبیعت دوست اردکانی. همان طور که عالی ترین مقام در جمهوری اسلامی ایران در سخنان تاریخی ۱۷ اسفند ۱۳۹۳ تأکید فرمودند: محیط زیست مسأله این دولت یا آن دولت و این جناح یا آن جناح سیاسی نیست. محیط زیست یک مسأله ملّی بوده و همه باید نسبت به آن حساس باشند. جناب آقای تابش هم در شمار سبزاندیشترین نمایندگان مجلس شورای اسلامی هستند که در بزنگاههایی مهم یار و یاور دوستداران محیط زیست در کشور بوده و برای ارتقای مباحث محیط زیستی در صحن بهارستان و جامعه بسیار تلاش کردهاند. اما نباید به نحوی عمل کنیم که هر کسی مخالف ما نظری داشت، بلافاصله او را با حربهای سیاسی برانیم و اجازه انتقاد را از جامعه بگیریم. واقعیت این است که روزگار اردکان با چنین چشماندازی که برایش طراحی شده، روزگار مطمئنی نیست و در بروز این چیدمان در توسعه نمی توان فقط یک نفر را مقصر دانست. همان طور که خودم هم در آن سخنرانی تأکید کردم: چرا تاکنون اغلب مردم و تشکلهای محیط زیستی اردکان ساکت بودهاند؟ چرا باید نخستین همایش محیط زیستی در طول تاریخ اردکان به هشتم خرداد ۱۳۹۴ برسد؟! اتفاقا مطمئن هستم آقای تابش با علاقه و نفوذی که دارند حتما کارخانه ها و دیگر بخشهای توسعه را واخواهند داشت تا به ضوابط محیط زیستی بیش از پیش گردن نهند. زیرا هم می توان کارخانه داشت، هم پل زد و هم جاده و معدن را مورد استفاده قرار داد و در عین حال، مواهب محیط زیستی را هم در امان نگه داشت. همانگونه که بارها در همین تارنما به نمونه های موفق خدمات متقابل توسعه و محیط زیست اشاره کرده ام. پایدار باشید و به خاطر حفظ محیط زیست، دسته بندی های سیاسی را کنار گذاشته و همه با هم به فکر نجات طبیعت وطنی باشیم که دوستش داریم.
آمین.
با سلام و عرض ادب
وتشکر از آقای درویش بخاطر حضور در اردکان و جهاد و تلاششان در راستای محیط زیست
ضمن عذرخواهی از ایشان
ای کاش همشهریان ما و دوستان معلوم الحال بجای حرف زدن از زبان جمعی از مردم مانند آقای درویش جرات حرف زدن به نام خود را داشتند
در ضمن
فایل صوتی صحبت آقای درویش در اردکان بویژه در شورای شهر
و نیز فایل صوتی صحبت آقای دکتر تابش در جریان انتخابات دو دور قبل مبنی بر افتخار به اخذ مجوزهای فولاد و نیز تبدیل اردکان به قطب فولاد موجود است
باشد تا آیندگان قضاوت کنند