شرط تحقق هفت میلیارد رؤیا در یک سیاره!

    سازمان ملل متحد امسال از همه‌ی آنهایی که به گرامیداشت پنجم ژوئن همت کرده و می‌کنند، خواسته تا با شعار «هفت میلیارد رؤیا، یک سیاره، با احتیاط مصرف کنیم»، وارد میدان شده و بکوشند تا مردم را از بزرگترین تهدیدی که آینده را به مخاطره انداخته، آگاه سازند. پیش‌تر البته در باره‌ی اهمیت حجم شگفت‌انگیز مواد غذایی که سالانه توسط بشر تولید و بدون مصرف نابود می‌شود؛ چند یادداشت نوشته‌ام. امروز اما می‌خواهم به ماجرای رؤیا بپردازم؛ رؤیایی که اگر تحقق می‌یافت شاید الان یگان اطفاء حریق ما در حسرت برخورداری از چند کانادایر برای مهار آتش‌سوزی مهیب در جنگل‌های کبیرکوه و شلم ایلام نبود! بود؟

اسکندر فیروز - 10 خرداد 1394

    امروز مردم ساکن در بیش از 190 کشور جهان، چهل و سومین سالگرد روز جهانی محیط زیست را گرامی می‌دارند. 43 سال پیش در چنین روزی – پنجم ژوئن 1972 (15 خرداد 1351) – اغلب رهبران جهان خود را به استکهلم رساندند تا در باره‌ی تهدیدی جدید برای کره‌ی زمین به گفتگو و بحث بنشینند که نه آن تهدید به طور مستقیم رنگی از اقتصاد داشت، نه رنگی از سیاست، نه مذهب، نه تروریسم و نه جنگ! با این وجود، عدم توجه به آن هشدارها و نگرانی‌ها اینک سبب شده تا روند کاهنده‌ی کارایی سرزمین، بیابان‌زایی، خشکسالی و تغییر اقلیم هم بر سیاست، هم بر جنبش‌های اجتماعی و دینی، هم بر اقتصاد و هم بر حرکت‌های تروریستی، خشونت‌طلبانه و جنگ‌افروزانه در بسیاری از مناطق جهان، به ویژه خاورمیانه اثرگذار باشد. این در حالی است که در همان سال، یک ایرانی در مقام جانشین دبیرکل اجلاس استکهلم، در سخنرانی خویش با عنوان «بهره‌برداری عقلایی از سرزمین» هشدار داده بود که چنانچه جهانیان شیوه‌ی مصرف خود را متناسب با ظرفیت زیستی کره زمین تغییر ندهند و خردمندانه رفتار نکنند، آنگاه دیری نخواهد پایید که توفانی سهمگین را درو خواهند کرد؛ توفانی که ظهور بیماری‌های ناشناخته، برهنگی زمین، کاهش ظرفیت حرارتی و تشدید سرعت بیابان‌زایی در زمین از نشانه‌های کابوس‌وار آن است؛ کابوس‌هایی که رؤیاها را زنده بگور می‌کنند و مردمی که بدون رؤیا از خواب بیدار شوند، هر آیینه می‌توانند دینامیتی به خود بسته و با طنینی مهیب و خون‌آلود به زندگی خویش و بسیاری دیگر از هم‌نوعان‌شان پایان دهند.

    نام آن مرد، اسکندر فیروز است؛ مردی که مرداد 1394 که از راه برسد، هشتاد و نهمین تابستانی است که درک کرده است؛  هم او که بیش از 48 سال پیش تفنگ شکاری‌اش را برای همیشه کنار گذاشت و با افتخار اعلام کرد که از این پس فقط با دوربین عکاسی به شکار حیوانات می‌پردازد. بنیانگذار سازمان حفاظت محیط زیست در ایران و نخستین ایرانی‌ای که گفت: به جای سازمان شکاربانی باید در اندیشه‌ی حفاظت پایدار و جامع از تمامیت محیط زیست مملکت خویش باشیم و همچنان برخی از آثار او، چون کتاب حیات وحش ایران در شمار کامل‌ترین مرجع برای بررسی مهره‌داران ایران است.

    اسکندر فیروز – این ایرانی زاده‌ی سرزمین سعدی و حافظ – با زنهار سزاوارانه‌ی پند سعدی (چو دخلت نیست، خرج آهسته‌تر کن) به رهبران جهان در 43 سال پیش، خود یکی از رؤیاهای ماست که هنوز هم در بین ماست و همچنان عاشقانه این سرزمین را دوست می‌دارد و بزرگترین کابوسش، دورماندن از خاک وطن است. اینکه آیا امکان دارد دوباره در زمانی نه چندان دور، اجلاسی جهانی را شاهد باشیم که در آن یک ایرانی از زنهاری سخن گوید که بعدها با عنوان دانش‌واژه‌ای مشهور چون «توسعه پایدار»، به خط کشی کیفیت توسعه در بیش از 190 کشور عضو سازمان ملل متحد بپردازد؟

    اینکه امکان دارد دوباره از ایران کنوانسیونی جهانی چون رامسر (در 1349 هجری شمسی، یعنی دو سال قبل از اجلاس استکهلم) به جهان معرفی شده و تعداد اعضایش با تعداد اعضای سازمان ملل متحد تقریباً برابری کند؟

اسکندر فیروز - اردیبهشت 94

    گمان برم اگر قرار است 78 میلیون ایرانی بتوانند رؤیاهای خویش را همچنان زنده و پرتپش حس کرده و برای تصاحب آنها به آینده با امید لبخند بزنند و بکوشند؛ باید قدر اسکند فیروز و اسکندر فیروزهای وطن را بیشتر و سزاوارانه‌تر بدانیم و بکوشیم تا با تغییر رفتار خود نه فقط با طبیعت که با تاریخ و فرزانگان خویش، از بیابان‌زایی انسانی جلوگیری کنیم. چرا که اگر بتوان همچنان مردمی عاشق به سرزمین و حساس به هم‌نوع و حرمت‌دهنده به تمامی زیستمندان گیاهی و جانوری در مملکتی داشت، آنگاه بی‌شک هیچ رؤیایی برای آن مردم، تا ابد رؤیا و دست‌نایافتنی باقی نخواهد ماند.

    باشد که در آیین‌های بزرگداشت روز جهانی محیط زیست که در ایران از 16 تا 21 خردادماه به طول خواهد انجامید، بکوشیم تا نشان دهیم: راه سعادت ایران‌زمین بازگشت به استفاده عقلایی از اندوخته‌ها و مواهب طبیعت وطنی است که دوستش داریم.

    همین و تمام.

10 فکر می‌کنند “شرط تحقق هفت میلیارد رؤیا در یک سیاره!

  1. گل اور

    سلام.واقعا وجود فرهیختگانی مانند اقای فیروز برای ما بسیار ارزشمند است و باید از تجربیات ایشان بهره برد.من خودم در کلاس های محیط زیست از کتاب ایشان بسیار استفاده می کنم.پاینده باشید.سپاس اقای درویش

  2. محمد درویش نویسنده

    درود بر فاطیما و گل آور گرامی و امید که آموزگاران سبزاندیشی چون شما در نظام آموزش و پرورش ما فراوان تر از امروز یافت شوند …

  3. شين

    اميدوارم ايرانيان به روياهايشان لبخند زنند و آنها را در برگيرند، باشد كه اسكندرفيروزهاي آينده را بپرورانند.

  4. س.ف.افضلی

    سلام مهندس جان
    خدا قوت
    جایتان در سمینار یکروزه بین رشته ای دانشگاه شیراز خالی بود. کاش دیدارتان تازه می شد. بحث ها داغ بود و جای سخنان شیوای شما بیش از همه خالی بود.
    به امید دیدار نزدیک
    ارادتمندتان

  5. محمد شرافت

    سلام جناب مهندس سازمان محیط زیست مظلوم واقع شده
    ما دوستاران آوای طبیعت به شما وهمه همکاران ودوستدان طبیعت سراسر کشور وهمچنین ایرانیان خارج از کشور تبریک وخسته نباشید می گوئیم
    http://www.ngo22.ir

  6. متینی زاده

    سپاس درویش عزیز برای مطلب جذاب و نگاه دقیقت
    آنچه می باید می داشتیم به سرعت از دست داده ایم به دهها دلیل…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تائید دیدگاه فعال است. دیدگاه شما ممکن است کمی طول بکشد تا ظاهر شود.