در اوایل ماه جاری، فرصتی دست داد تا به جمع مردم و دوستداران عزیز محیط زیست شهرستان کازرون مجدداً سری بزنم. بهانهی سفر، شرکت در مراسمی بود که در آستانه میلاد امام رضا (ع) – روز ملّی محیط بان – قرار بود برگزار شود که لابد خوانندگان عزیز مهار بیابانزایی میدانند به چه دلیل این مراسم برگزار نشد! ادامهی خواندن
بایگانی دسته: بيابان و بيابانزايي
هفت گامی که دولت باید بردارد تا مردم باور کنند: آب کم است!
چند سالی است که از تریبونهای گوناگون مدام میشنویم و میخوانیم که کفگیر اندوختههای ابی استراتژیک کشور به ته دیگ خورده و شمارش معکوس برای جابه جاییهای بزرگ مهاجرتی آغاز شده است. تقریباً همه به این پویش یا کارزار بزرگ پیوسته و از رهبری نظام تا رییس جمهور و دیگر رؤسای قوا گرفته تا نخبگان و طبقهی الیت کشور از مردم میخواهند تا در مصرف آب صرفهجویی کرده و قدر این کالای گرانسنگ را بیش از پیش بدانند.
با این وجود، هرگز آنگونه که سزاوار است، آن همراهی و حمایتی را که باید در قدردانستن بیشتر آب بدانیم و ببینیم، در اغلب موارد؛ نه میدانیم و نه میبینیم! چرا؟
یادداشت پیش رو در پاسخ به این پرسش شکل گرفته و میکوشد تا نشان دهد: شرط شکوفایی سرمایه اجتماعی در حوزهی مسئولیتهای شهروندی برای پاسداری شایستهتر از اندوختههای آبی کشور، آن است که دولت در مرحلهی نخست، هفت گام مهم را بردارد؛ چه، بر اساس یک ضربالمثل مشهور: اگر کارهای کوچک را به خوبی انجام دهید، کارهای بزرگ خود به خود به جایی که باید برسند، میرسند.
برای آنها که به ماجرای گرد و غبار علاقه مند هستند!
ساعت 9 صبح فردا – 16 تیرماه 1394 – دکتر علی درویشی مهمان ما در سازمان حفاظت محیط زیست است تا در سلسله سخنرانیهای علمی ماهانه شرکت کرده و به بحران گرد و غبار، چرایی آن و راههای مهارش بپردازد. به دلیل محدودیت جا – تالار اجتماعات طبقه دهم سازمان حفاظت محیط زیست، پارک طبیعت پردیسان – لطفا دوستانی که علاقهمند به شرکت در این نشست علمی هستند، مراتب تمایل خود را با دفترم: 88233071 – خانم سعیدی – در میان بگذارند.
متشکرم.
برای آشنایی بیشتر با سخنران فردا:
https://rtis.ut.ac.ir/cv/ali.darvishi/
بیابانزایی آرامش را از سرزمین میرباید!
بیش از دو دههی پیش نتایج پژوهشهایی در آفریقا و توسط دانشمندانی وابسته به برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد -UNEP –منتشر شد که تأیید میکرد: هم بیابانزایی میتواند ابعاد خشکسالی را تشدید کند و هم خشکسالی میتواند بر شتاب بیابانزایی بیافزاید. یعنی اگر در جایی بیابانزایی اتفاق بیفتد و انسان به خاطر عملکردها و فشارهای بیش از حدی که روی زمین میگذارد، سبب گسترش فرآیند تخریب زمین شود، برتعداد و شدت دورههای خشکسالی نیز ممکن است افزوده شود؛ رخدادی که خود بر ابعاد کمی و کیفی بیابانزایی میافزاید و باید بپذیریم که این تأثیر متقابل نامیمون، به طرز بیرحمانهای زندگی انسانها را تهدید میکند. ادامهی خواندن
برای نجات ایران هنوز دیر نیست!
در آستانهی روز جهانی مقابله با بیابانزایی – 27 خرداد – با آرزو میرزاخانی گفتگوی مفصلی در بارهی وضعیت کنونی ایران از منظر شاخصههای بیابانزایی داشتم که مشروح آن در خبرگزاری آنا آمده و در ادامه میتوانید آن را مطالعه فرمایید … ادامهی خواندن
اگر زاگرس در ایران نبود!
یادداشت پیش رو، متن کامل سخنرانیام در دومین کنفرانس ملی مخاطرات زاگرس است که در روز 14 اسفند ماه 1393 در تالار شهدای محیط زیست – پارک پردیسان تهران – برگزار شد. ادامهی خواندن
راه برون رفت از بحران گرد و غبار در خوزستان
یادداشت پیش رو، حاصل یک کار مشترک تحلیلی/مطالعاتی است که با دوست خوبم، حمیدرضا عباسی انجام دادهام. این یادداشت که در شمار مقالههای “خلاصه سیاستی” در شبکه مطالعات سیاستگذاری عمومی (شمس) منتشر شده است؛ میتواند از نظرگاهی دیگر برای مهار بحران فزایندهی طغیان ریزگردها و گرد و غبار در دیار زرخیز خوزستان رخ بنمایاند … ادامهی خواندن
غارها که بمانند، گرد و خاکها کمتر میمانند!
دیروز – دوم بهمن 1393 – در جریان برگزاری آیین قدردانی از بزرگان حوزهی غار، غارنوردی و غارشناسی در ایران که با حضور معصومه ابتکار و جمعی از مدیران ارشد دو سازمان حفاظت محیط زیست و میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی برگزار شد، به واقعیتی اشاره کردم که تاکنون کمتر بدان پرداخته شده است!
اینکه اگر غارها نبودند، بیشک بسیاری از زیستمندان، از جمله خفاشها هم نبودند و این خفاشها هستند که با کنترل بسیاری از حشرات و آفتها و نیز کمک به زادآوری گیاهان مقاومی چون کاکتوسها، توانستهاند از خسارتهای میلیارددلاری به بخش کشاورزی و مصرف بیش از حد سموم شیمیایی جلوگیری کرده و در تثبیت ناهمواریهای ماسهای، مؤثر باشند.
مراسم دیروز که به همت جواد نظام دوست و بروبچههای سختکوشش در انجمن غارشناسی ایران و حمایت سازمان حفاظت محیط زیست برگزار شده بود، نخستین آیین از نوع خود بود که کوشید تا دستمریزادی باشد به همهی گمنامانی که در طول همهی این سالها، بیهیچ چشمداشتی کوشیده بودند تا غارهای ایرانی را بشناسند، پاک نگه دارند و این امانت گرانسنگ را به آیندگان بسپارند؛ ایندگانی که بیشک بیشتر از ما، قدر مروارید حیات در زمین را میدانند. در حقیقت اگر همان گونه که پیشتر و در مراسم روز جهانی کوهستان از نگینی 17 هزار هکتاری بر فراز سرزمین ایران سخن گفتم که در بلندای بیش از 4 هزار متر، نگهبان اب ایرانیان است؛ اینک میخواهم، از جان زمین، از غارهای ایرانی با عنوان مروارید نهفته در بطن قلمرو این بوم و بر سخن بگویم که باید بیشتر … خیلی بیشتر از امروز قدرش را بدانیم و برای حفظش بکوشیم.
آخرین مصوبهی واپسین نشست شورای عالی محیط زیست در بیست و نهمین روز از دی ماه 1393، شاید یکی از نخستین کارهایی است که باید به سرعت برای دست کم یکصد غار دیگر در ایران انجام دهیم. تبدیل غار درفک در استان گیلان به اثر طبیعی ملّی، آغاز این راه طولانی است که ایرانیان را به منزلگاهی سبز و امن نزدیکتر میسازد.
به بیانی روشنتر، اگر رییس جمهور جنگل ابر شاهرود را در واکنش به درخواست 151 نمایندهی محترم مجلس شورای اسلامی – که برایشان عبور یک جادهی محلی، بیشتر از ابر میارزید – منطقهی حفاظت شده اعلام کرد تا پاسخی سزاوارانه و امیدبخش را در تاریخ محیط زیست ایران به نام خود ثبت کند؛ اینک افزوده شدن غار درفک به سیاههی آثار طبیعی ملّی نشان میدهد که ما مسیر را درست انتخاب کردهایم؛ هرچند که میپذیریم هنوز در آغاز این راه پرپیچ و خم، ناهموار و دراز هستیم.
با امید به پاسداشت و حراست شایستهتر از نگین و مرواردید فلات ایران، در ادامه متن سخنرانی دیروزم در تالار همایشهای شهدای سازمان حفاظت محیط زیست را میتوانید مطالعه فرمایید. ادامهی خواندن
نشانههای مرگ اصفهان!
جملهی مشهوری از نویسنده کتاب پیروزی فکر نقل شده که مضمونش چنین است: «آنان که از روی فکر کار میکنند، در توفانهای زندگی غرق نمیشوند.» به نظرم، فرجام شوم اصفهان امروز میتواند مصداق بارزی از درستی این اندیشه باشد …
هفتهی گذشته در جریان برگزاری چهارمین همایش بینالمللی توسعه پایدار و عمران شهری، به نشانزدهایی اشاره کردم که آشکارا بر مرگ اصفهان دلالت دارد؛ مرگی که اگر میخواهیم آن را به عقب اندازیم، باید نشان دهیم که شهامت دست بردن به چاقوی جراحی را داریم! ادامهی خواندن
ذرهبین سازمان حفاظت محیط زیست در عسلویه و پارسیان!
روز گذشته – 28 آذر 1393 – به همراه دو معاون و دو مدیرکل از سازمان متولّی طبیعت ایران به دیدار مردم شریف عسلویه و پارسیان رفتیم تا از نزدیک در جریان مخاطرات محیط زیستی شرق استان بوشهر و منتهیالیه باختری استان هرمزگان در قلمرو شهرهای پارسیان، کوشکنار و عسلویه قرار گیریم. حضور همزمان مهناز مظاهری اسدی (معاون آموزش و پژوهش)، سعید متصدی (معاون انسانی)، حسین دلشب (مدیرکل محیط زیست استان بوشهر) و مجید وفادار (مدیرکل محیط زیست استان هرمزگان) در جمع دوستداران محیط زیست پارسیان، نشان از وجود ارادهای جدی در پاسخگویی به مطالبات خردمندانهی مردم است. در این سفر یک روزه که مناطقی از پارک ملی نایبند، محوطهی پالایشگاهی عسلویه، محل استقرار صنایع انرژیبر و چند نقطه دیگر مورد بازدید قرار گرفت، مسئولین سازمان در نشستی 4 ساعته در تالار اصلی شهر با مردم، مسئولین منطقه و فعالان محیط زیستی شرکت کرده و تک به تک به پرسشها، دغدغهها و نگرانیهای ایشان از عواقب توسعه ناپایدار در پارسیان پاسخ دادند. مهمترین نگرانی مردم در باختر هرمزگان شاید این است که مبادا سرنوشت تلخ و مصیبتباری که گریبان مردم عسلویه را در اثر توسعه میادین نفتی و گازی پارس جنوبی گرفت، دامن ایشان را هم بگیرد. مسئولین سازمان، به ویژه دکتر متصدی هم قول دادند که اجازهی هیچگونه توسعهی جدیدی را در سایت صنایع انرژیبر بدون انجام ارزیابی دقیق محیط زیستی نخواهند داد. همچنین متصدی و دلشب از برنامههای مفصل سازمان برای کاهش محسوس نرخ انتشار آلایندهها و تسویه پساب در طول 16 ماه آینده با همکاری مستقیم وزارت نفت خبر دادند.
در شامگاه روز جمعه، یعنی در ساعات پایانی سفر هم فرصتی دست داد تا از کتابخانه سبز روستای میلکی که در بخشی از مسجد این روستا تأسیس شده بود، بازدید کرده و از این اقدام ارزشمند قدردانی شود؛ اقدامی که سبب شده، کتابهای محیط زیستی فراوانی تهیه و در اختیار علاقهمندان در روستا قرار گیرد.
باشد که مردم خوب پارسیان، همچنان بتوانند با همین عشق و حساسیت نسبت به طبیعت زیبای سرزمینشان، یک الگو و سرمشق ارزنده برای ایرانیان به شمار آیند.
آمین.
ارومیه جان میگیرد … نمیگیرد … میگیرد!
فرصتی طلایی برای احیای دوباره دریاچه ارومیه
دست کم در طول شش سال اخیر، هرگز حال ارومیه به خوبی همین لحظه که این سطور را میخوانید نبوده است. با این وجود، هرگز فرصت طلایی نجات دریاچه هم اینگونه در معرض تهدید نبوده است! چگونه چنین پارادکسی ممکن است؟ نوشتار پیش رو، کوشیده است تا این ناسازه را بشکافد … ادامهی خواندن
بحران آب و مسئولیت اجتماعی
در تازهترین شماره ماهنامه اندیشه پویا که از چند روز پیش بر روی دکههای روزنامهفروشیها هم پخش شده است، نگارنده به همراه یک استاد جامعشناس از دانشگاه تهران – دکتر علی اصغر سعیدی – و دکتر محمّد فاضلی، معاون پژوهشی مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری به گفتگو در بارهی موضوعی پرداخت که امروز به بزرگترین تهدید امنیت ملّی ایرانیان بدل شده و پیامد بیتوجهی کامل به رعایت موازین و ملاحظات محیط زیستی در چیدمان توسعه است.
از بحران آب سخن میگویم؛ بحرانی که اینک بسیاری از فرهیختگان جامعه را واداشته تا برای درمانش از ظرفیت علوم اجتماعی کمک گیرند و گفتگو در مورد آن را به دانشکدههای فنی آب و آبیاری و آبخیزداری محدود نسازند. اینکه چگونه نظام حاکم بر مدیریت آب کشور که برخوردار از شورای عالی آب به ریاست عالیترین مقام جمهور هم بود و یک کمیتهی ملّی توسعه پایدار هم به ریاست یکی از اعضای برجستهاش فعالیت میکرد، اجازه داد تا به جای 40 درصد، افزون بر 85 درصد از اندوختههای آبی زیرزمینی کشور مصرف – بخوان تاراج – شود …
مشروح این گفتگوی دو ساعته را که به همت مریم شبانی فراهم شده است، میتوانید در صفحات 22 الی 25 از شماره بیستم ماهنامه اندیشه پویا با عنوان: «خشکسالی مدیریتی؛ علت بحران آب» مطالعه فرمایید.