پرسشی که هنوز نتوانستهام از منظر اصول پذیرفته شدهی حاکمیت خرد، پاسخی برای آن پیدا کنم، آن است که چرا رییس جمهور نتوانست برای پاسداری از وجاهت (پرستیژ) بینالمللی دستگاه دیپلماسی کشور، اندکی از نمایش اقتدار و قاطعیت خود صرفنظر کرده و اجازه دهد تا وزیر خارجهاش از سفر بازگردد و سپس مرخصش کند؟
وقتی عالیترین مقام جمهور ما، نمیتواند در حیاتیترین تصمیمگیریهای خود، بدون عصبانیت رفتار کند، معلوم است که باید در خیابانهای پایتخت هم قاتلین دست به رجزخوانی زده و نمایش تلویزیونی خونین راه بیاندازند.
مردمی که در برابر نابودی فلهای درختانش، بیتفاوت میمانند، مردمی که حتا به گربههای بیآزار شهر هم رحم نمیکنند، مردمی که مرگ طبیعت برایشان مسأله نیست، معلوم است که در چهارراههای زندگی دچار کلافهایی سردرگم شده که هر روز با کورتر شدن این کلافها بر میزان آشفتگیهایشان افزوده میگردد! آنقدر که ممکن است هنگام برخورد با واقعهی جان دادن یک همنوع، بهترین کار را در ثبت تصویری این رویداد به وسیله دوربین گوشی همراه خود دانسته و هرگز به ذهنشان نرسد که میتوانند به کمک هم، کارهای مؤثرتر بیشتری برای نجات جان آن انسان بختبرگشته انجام دهند!
آخر ما فرزندان آن شاعر حماسهسرا و فرزانهای هستیم که بیش از هزار سال پیش و در داستان “سخن ایرج با برادران” ندا درداد:
پسندی و همداستانی کنی
که جان داری و جان ستانی کنی؟
باورم این است که کیفیت محیط زیست و چگونگی پایداری بوم شناختی (اکولوژیکی) هر سرزمین، شناسه ی بارزی در کیفیت اخلاقیات حاکم بر مردم ساکن در آن سرزمین است. و حقیقت این است که طبیعت امروز ایران سخت بیمار است! نیست؟
بیاییم خشم غیرقابل کنترل یک رییس جمهور و شگفتی همه مجامع داخلی و خارجی جهان را از چنین منظری دوباره بررسی کنیم.
و به یاد بیاوریم که :
کسی کو خرد را ندارد به پیش
دلش گردد از کرده خویش، ریش
خوب متکی هم مرد کم خردی بود تمامی اراده ی پوشالینش رو بر این امر قرار داده بود که تنها وزیر خارجه ی ایران بمونه، سمتش رو حفظ کنه!
آدمی که با داشتن تحصیلات-نمیدونم از نوع کردان هست یا نه- وزیر خارجه بشه ولی حتی اراده نداشته باشه که یک کلام حرف بزنه مبادا که خلع بشه سزاوار چنین خوار شدنی هست… از رئیسش که چنین بی خردی هایی در این 5 سال بعید نبوده و نیست…
ماجرای خونین چابهار هم نتیجه ی کم خردی های دیگر ایشون در برخورد با اراذل منطقه ست که خردمندانی چند، پیش بینی ش کرده بودن…
اینطور که پیداست در این مملکت فعلا مقامات دو دستی به میزشون چسبیده ن تا مبادا از دستش بدن!
البته متکی آنقدرها هم سربه زیر و حرف گوش کن نبود! بود؟ وگرنه در ماجرای انتخاب 4 نماینده رییس جمهور، با آن به مخالفت برنمی خواست تا جایی که رییس جمهور مجبور شد، حکم آنها را به مشاور تغییر دهد!
اما در باره ماجرای ریگی، به نظر من هم آنها باید مثل ترک ها در ماجرای عبدالله اوجلان عمل می کردند و از یک رهبر شورشی زنده ناراضی به عنوان اهرم فشار برعلیه دیگر شورشیان و تروریست ها بهره می بردند تا آنها را از عملیات تروریستی باز می داشتند.
درود …
متکی اونجایی مخالفت کرد که پست خودش رودر خطر دید… درست مثل نماینده های مجلس ششم در دوره خاتمی، که تنها یک بار تحصن کردن تو مجلس، اونهم وقتی بود که برای نمایندگی دور بعدی مجلس رد صلاحیت شدن… اصلاح طلبها هم دو دستی به میزشون چسبیده بودن… و گاهی ژست میگرفتن، وگرنه این وطن اینطوری ویرانه نمیشد که 40هزلر هکتار درخت بسوزه و کسی به کسی نباشه… چرا صدای یکی شون در نیومده؟ کافیه یه شب زندان بخوابن تا تو بوق و کرنا کنن!
اشتباه نوشتم 40هزار هکتار درخت، منظورم 40هزار هکتار جنگل بود
عملکرد اصلاح طلبان اگر درست بود که مردم در آن زمان با انتخابات شوراهای شهر قهر نمی کردند و این سریال به اینجا نمی رسید! می رسید؟
این عکس انگار خود گویای همه چیز هست ! نیست !؟
در ضمن این لینک هایی که دیدنش کفاره دارد(20:30 را می گویم)
را که می گذارید ؛ یه آلارمی قبلش بدهید استاد!
من هر زمانی که به آشپزخانه شرکتمان می روم اول روی میز بزرگ وسط حال را که روزنامه ها و مجلات مختلف را پهن کرده اند نگاه می کنم و دنبال عکس آقای احمدی نژاد می گردم چون بالاخره یک روزنامه یا مجله ای عکس بزرگ او را چاپ کرده است مگر اینکه اتفاق خیلی عجیبی در دنیا رخ دهد و خبر او را تحت الشعاع قرار دهد. هر بار هم با دیدن عکس او پیش خودم می گویم که باز دیگر ایشان چه دسته گلی به آب داده است که پرونده او را از بایگانی بیرون کشیده اند!؟ این بار هم ظاهرا پرونده ایشان نقل محافل شده بود. البته لازم نیست که نگران وجهه بین المللی حکومت ایران باشید چون دیگر کار از این حرفها گذشته است و چنین کاری کسی را به تعجب وا نمی دارد و هیچ تاثیری هم بر پیش داوری آنها ندارد.
ما اگر از همین الآن هم شروع کنیم باز هم به زمانی طولانی نیاز داریم تا بتوانیم جایگاه واقعی ایران را به عنوان یک کشور متمدن در دنیا بازسازی کنیم.
البته منظورم از حال, هال بود!
حاج آقا ماکیاولی را که می شناسید؟همان که زیر بازارچه های فلورانس راه می رفت و می گفت ” هدف وسیله را توجیه می کند” .از آنجایی که این حرف خیلی خیلی زشتی بود مردم او را مرید شیطان لقب دادند ولی ماکیاولی از رو نرفت و کتاب “شهریار” را برای مدیچی که خودش ختم پدرسوخته های عالم بود نوشت و یک عالمه حرفهای بی ناموسی زد من جمله آنکه ” بیرحمی را میتوان برای رسیدن به هدف مورد نظر، اعمال کرد. شهریار نباید بر سر قول و پیمان خود بایستد چنانکه این وفاداری به زیان او باشد؛ بلکه باید «یاد بگیرد که مهربان نباشد». ترس مردم از فرمانروا، به مراتب بهتر از این است که او را دوست بدارند، اگر او قادر نیست که واجد هر دو صفت مزبور باشد.”
البته ماکیاول اولین نفری نبود که کشف کرده بود که در چالش های میان قدرت و اخلاق، این اخلاق است که قربانی می شود. او تنها این واقعیت را با صراحت نوشت .متاسفانه حکومت بیشتر از متانت و شفقت نیازمند مهارت و تسلط بر ابزار قدرت ، شجاعت،قاطعیت ، درایت، فرصتطلبی سیاسی است وحتی اگر ماکیاولی به دنیا نمی آمد هم فرقی نمی کرد بنا بر این بی انصافی است که بخواهیم همه ی تقصیر ها را گردن ماکیاولی بیاندازیم . تازه بقول فرانسیس بیکن “همه ی ما مدیون ماکیاولی هستیم برای آنکه سیاست مداران را آنگونه که هستند نشان داده است ، نه آنگونه که باید باشند”.
سیاستمداران و حاکمان دنیا در طول تاریخ کمابیش ماکیاولیست بوده اند ،تاریخ سرزمین ما هم از این قاعده مستثنی نیست
احمدی نژاد، با انتخاب مشاوران ویژه در عرصه مسایل خارجی و دیپلماتیک، عملا زیر پای وزیر امور خارجه را از شهریور ماه سال جاری به این سو، خالی کرده بود. و از آن تاریخ نیز شايعه بركناری و يا استعفای متكی بر زبان ها افتاده بود.
برخی رسانه ها پا را فراتر گذاشتند و حتی برای متكی جايگزين نيز مشخص كردند. در اين ميان نام های سعيد جليلی دبير شورای عالي امنيت ملی، مجتبی ثمره هاشمی دستيار ارشد ریيس جمهور و عليرضا ذاکر اصفهانی استاندار فعلی اصفهان و ریيس سابق مرکز بررسی های استراتژيک رياست جمهوری، بيش از همه به گوش می رسد. حتی يكی از رسانه ها انتخاب ذاكر را با اين توجيه كه تنها وزير خارجه ای خواهد بود كه دارای تحصيلات علوم سياسی است، منطقی و محتمل تر معرفی كرده بود؟!
پس از آن كه محمود احمدی نژاد نمايندگان ويژه ای برای بخش های مختلف جهان منصوب كرد و اين اتفاق نخستين واکنش وزير خارجه از عملكرد دولت را به همراه داشت، رهبر حکومت اسلامی علی خامنه ای، عصر روز دوشنبه هشتم شهريور ماه سال جاری، در ديدار ریيس جمهور و هيات دولت، با اشاره به «موازی كاری در سياست خارجی»، تاكيد کرد كه مسئولين بايد از اين امر پرهيز كنند. او، پرهيز از كارهای موازی در عرصه های مختلف از جمله سياست خارجی و نيز اعتماد به وزيران در چارچوب اختيارات و وظایف شان را از نكات مديريتی هيات دولت دانست.
خامنه ای در بخش ديگری از سخنان خود، «تحرك ديپلماتيك دولت را انصافا قابل تشكر دانست» و تاکید كرد: «آن چه بيش تر از تحرك و رفت و آمد سياسی بايد مورد توجه قرار داشته باشد روح و جهت گيری و محتوای ديپلماسی است…»
مرکز پژوهش های مجلس نيز که از مراکز نفوذ اصولگرايان محسوب می شود، اقدام احمدی نژاد را مخالف اصل ۱۲۷ قانون اساسی نامیده بود.
در اصل ۱۲۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی آمده است: «رییس جمهور می تواند در موارد خاص، بر حسب ضرورت با تصویب هیات وزیران نماینده، یا نمایندگان ویژه با اختیارات مشخص تعیین نماید. در این موارد تصمیمات نماینده یا نمایندگان مذکور در حکم تصمیمات رییس جمهور و هیات وزیران خواهد بود.»
هم زمان ۱۲۲ نماینده مجلس شورای اسلامی نیز در تذکر کتبی به محمود احمدی نژاد، خواستار پرهیز از موازی کاری در حوزه سیاست خارجی شدند.
احمدی نژاد پس از انتقاد رهبر از موازی کاری در حوزه دیپلماسی، نمایندگان ویژه خود در مناطق خارج از کشور را تبدیل به مشاور کرد.
در نهایت روز چهارشنبه، 24 شهریور 1389 – 15 سپتامبر 2010، پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری ایران گزارش کرد که احمدی نژاد با صدور احکامی، شش نفر را به عنوان «مشاورین رییس جمهوری در امور خاورمیانه، آمریکای لاتین، دریای خزر، آسیا، افغانستان و آفریقا» منصوب کرده است.
براساس این گزارش، اسفندیار رحیم مشایی، رییس دفتر رییس جمهوری، به عنوان مشاور رییس جمهور در امور خاورمیانه، حمید بقایی، معاون رییس جمهوری و رییس سازمان میراث فرهنگی، به سمت مشاور رییس جمهور در امور آسیا، شمس الدین حسینی، وزیر امور اقتصادی و دارایی، به سمت مشاور رییس جمهور در امور آفریقا، محمد عباسی، وزیر تعاون، به سمت مشاور رییس جمهور در امور آمریکای لاتین، ابوالفضل ظهره وند به سمت مشاور رییس جمهور در امور افغانستان و محمد مهدی آخوندزاده به سمت مشاور رییس جمهور در امور دریای خزر منصوب شده اند.
این افراد ابتدا به عنوان نمایندگان ویژه احمدی نژاد معرفی شده بودند که احمدی نژاد پس از توصیه رهبر و نمایندگان مجلس، تنها با تغییر واژه نمایندگان «ویژه» به «مشاورین»، تصمیم خود را تغییر نداد. بنابراین، احمدی نژاد با این اقدام خود، عملا هم رهبر و مجلس و هم وزارت خارجه را دور زده است.
عموما، مشاورین همان طور که از نام شان پیداست در حیطه مسئولیت خود به رییس جمهور مشاورت می دهند و یا به ماموریت های ویژه فرستاده می شوند. در صورتی که این موضوع در خصوص احکام صادره از سوی احمدی نژاد صدق نمی کند و مشاورین او، چندین پست مهم دیگری را نیز در اختیار دارند. رحیم مشایی رییس دفتر رییس جمهور و هم چنین رییس کمیسیون فرهنگی دولت بوده و چندین عنوان دیگر را نیز یدک می کشد. بقایی نیز در حال حاضر فعالیت در دو سازمان بزرگ را هم زمان انجام می دهد و به سبب تقسیم سازمان متبوعش در استان ها قطعا حجم کار بیش تری هم دارد. اما زهره وند و آخوندی نیز هرچند مشاغلی دارند اما نسبت به دو نفر نخست از حجم کار کم تری برخوردارند. در واقع احمدی نژاد با این تغییرات، تلاش می کند افراد مطیع و نزدیک به خود را در دولت جای دهد تا با یک دست کردن اعضای کابینه خود، در انتخابات آتی مجلس و ریاست جمهوری بازی را به حریفان خود نبازد.
منوچهر متکی، نخست با انتخاب مشاورین احمدی نژاد مخالفی نکرد اما هنگامی که بقایی در مورد ارمنی کشی در ترکیه اظهارنظر کرد و وزارت خارجه با اعتراض شدید دولت ترکیه مواجه شد تکی نارصایتی خود را بروز داد. او، ضمن فصل الخطاب دانستن نظر صریح رهبری در خصوص پرهیز از «موازی کاری» در سیاست خارجی، تصریح کرد: «تضعیف دستگاه دیپلماسی کشور به ویژه در شرایط کنونی آن هم توسط برخی از افراد دولت مصداق بارز بر شاخه نشستن و بن بریدن است.»
متکی، هم چنین از مسئولان و مدیران به ویژه در قوه مجریه خواست، «هزینه کشور را در اداره روابط خارجی با ناپخته سخن گفتن در این عرصه بالا نبرند.»
در واقع سخنان منوچهر متکی، ضمن آن که نشان از سرریز شدن صبر او در خصوص دخالت های متعدد دیگر اعضای هیات دولت در امور دیپلماتیک و حوزه وظایف وزارت خارجه و احتمالا قاچاق اسلحه و مواد مخدر به نیجریه توسط سپاه پاسداران بدون اطلاع وزیر امور خارجه و غیره در نوع خود بی سابقه است. چرا که تاکنون در دولت دهم و حتی قبل از آن در دولت نهم چنین موضع سرسختانه ای از سوی یک عضو کابینه علیه عضو دیگر مشاهده نشده است.
باین ترتیب، احمدی نژاد، جهان را بین مشاوران خود تقسیم کرده و عملا هم به جای وزیر امور خارجه، این مشاوران به رییس جمهوری مشاوره می دهند و یا از سوی دولت به ماموریت های خارجی گمارده می شوند. با توجه به حساسيت شرايط بين المللی و منطقه ای و انزوای دیپلماتیک حکومتی اسلامی در عرصه جهانی، بعید به نظر می رسد كه تغییر متكی، دست آوردی برای دولت احمدی نژاد بیافریند.
حالا دو کلمه هم از مادر عروس گوش کنید، تا بفهمید ماکیاولیست در اوج یعنی چه ؟ و این هم سخنانی از امیر محبیان،عضو شورای سردبیری روزنامه رسالت : ” روحیات آقای احمدی نژاد طوری است که اول تصمیم میگیرد و بعد فضای لازم را برای این تصمیم ها ایجاد میکند ، ایشان بر حسب شرایط تصمیم نمیگیرد و فشاری را نمیپذیرد . برداشت من این است که دگرگونی های دیگری در راهند . هنوز روشن نیست که چه کسانی عوض میشوند و چه کسانی میآیند . مشخص است که آقای احمدی نژاد در صدد افزایش قدرت حرکتی دولت است و لازمه این، تغییراتی در کابینه است.
از اونجایی که وقتی بقیه دارن به ریشمون می خندن بهتره خودمون بلند تر بخندیم که ضایع نشیم ! به نظرم بهترین تحلیل طنزی که این روزها ، در این زمینه نوشته شده ؛ از آقای نبوی است .که احتمالا خوانده اید .
پیشنهاد جالبیه … موافقم که نباید ضایع بشیم!
بابت کفاره هم شرمنده!!
به میری:
به نظرم امیر محبیان آدم خوشبینی است!
زیرا به نظرم سیاست دارد سر “اخلاق” را نه با پنبه که با چاقوی ناخن گیر می برد!!
به آرش:
احتمالا تو در هال تان، حال زیاد کرده ای که حالا این دو را جابه جا استفاده می کنی! نه؟
نه گویا زبان و نه جویا خرد | ز خاک و ز خاشاک تن پرورد
نداند بد و نیک فرجام کار | نخواهد ازو بندگی کردگار
خواستم بگویم ما را نگران اینجا و خودتان نکنید و موضوعات معتدل تری انتخاب کنید ؛ دیدم دیگر زمینی خالی نیست! ! زمین پر از دُم ِ شیر است ! هرجا پایت را بگذاری روی دُم شیر گذاشته ای !
چه شعر زیبایی و چقدر ژرف …
.
اما راستش همیشه که نمی شود از پدرسوخته ها نوشت! گاه باید از دل سوختگی ها هم نوشت! ننوشت؟
.
درود …
فقط شرمنده که نام فردوسی نامی را بر تارکش ننوشتم ؛ خودتان زحمتش رار متقبل شوید لطفن .
داد می زند که صاحب این شعر، فردوسی بزرگ است … دست کم برای خوانندگان فهیم این کلبه مجازی چنین است. شک نکنید.
درود …
درویش سبز سلام
خیلی وقته نتونستم سری بزنم – بعدن متوجه میشی چرا!-
اما بهتر نیست به جای پرداختن به این موضوعات کم اهمیت! کمی بیشتر دنبال اهداف سبز و پاک خودت باشی؟
باور کن اهمیت ندارند
تا زمانی یک تصادف رانندگی که منجر به مرگ میشود حادثه است که تعدادش محدود باشد اما وقتی بیش از جنگهای نظامی در کشورمان مرگ ناشی از تصادف داریم دیگر حادثه نیست واقعیت تلخ زندگی اجتماعی ماست.
در این ایام از این دست اتفاقات در پایین ترین سطح مدیریت تا بالاترینش هر روز دارد اتفاق میافتد مانند اینکه مثلن مجلس از راس امور بودن خلع میشود و … پس دیگر حادثه نیستند
اما به خاطر همخانی تیتر و عکس انتخابیات دستمریزاد داری
درود بر خواننده قدیمی مهار بیابان زایی …
خوشحالم که دوباره این طرف ها رؤیت می شوی … امیدوارم دلیل این غیبت اشتغال بوده باشد و نه گرفتاری!
درویش سبز ایران
رنگ زردم ببین و حالم مپرس!
اما ما بیدی نیستیم که با این بادها! از کوره در برویم
هستیم،نیستیم!؟
متاسفم که روزگار با تو هم مثل طبیعت وطنت مهربان نبوده است …
اما خوشحالم که خیال دررفتن از کوره را نداری!
درود بر قباد عزیز …
به منظور پروژه ای کاری بدنبال اطلاعاتی درباره گنبد قابوس بودم بطور اتفاقی بلاگ شما را دیدم. متاسفم که وب سایت شما فیلتر است. مشخصه که به مزاج برادران نمینویسید. ولی بنویسید باز هم بنویسید. نگذارید از آذر تا اسفند بلاگ شما پست جدید نداشته باشد. متشکرم.