خب دیروز رسماً کارشناسان ناسا، تأیید کردند که سیارهای بسیار شبیه به زمین در کهکشان همسایه راه شیری ما حضور دارد. این سیاره که 600 سال نوری ناقابل از ما فاصله دارد، kepler-22b نامگذاری شده است و اگر همین الآن این نام را در گوگل جستجو کنید، بیش از 125 هزار سایت و وبلاگ را برای شما فهرست میکند که در مورد این کشف جدید صحبت و بحث کردهاند. آنها میگویند: تاکنون سیارهای تا این حد شبیه زمین نیافته بودند، هر چند بزرگی سیاره جدید، تقریباً دو برابر و نیم زمین است، ولی متوسط دمایش حدود 22 درجه سانتی گراد است که البته دمایی مطلوب برای پیدایش و پایداری حیات به شمار میرود.
داشتم فکر میکردم که احتمالاً اگر روی کپلر 22 هم موجوداتی شبیه به ما زندگی کنند، از دیدن ما خوشحال خواهند شد یا خیر؟! اصلن فکر کنید که اگر آنها نخست ما را مییافتند و با سفینههای خود به زمین میآمدند و اتفاقی در همین کهریزک خودمان بر زمین مینشستند! چگونه استقبالی از آنها میکردیم؟
واقعاً ما چقدر سرکاریم؟ وقتی در فاصله فقط 600 سال نوری توانستهایم یک سیاره شبیه به زمین کشف کنیم، در فاصله 16 میلیارد سال نوری چند تا از این سیارهها ممکن است وجود داشته باشد که هنوز کشف نکردهایم؟
دوباره به قصهی آن سه مورچه به روایت جبران خلیل جبران توجه کنید، تا دریابید که ما بیشتر از مورچهها سرکار هستیم یا آنها بیشتر از ما؟!
راس راستی که هنوز چقدر کار مانده تا انجام دهیم و نمیدانم با این وجود چرا مثل سگ و گربه ما هفت میلیارد نفر ترجیح میدهیم به جان هم بپریم؟! دست کم فکر کنیم که ممکن است مهمانانی از فضا دارند ما را رصد یا تماشا میکنند! والله زشت است جلوی مهمان این چارچنگول بازیها! زشت نیست؟
به قول مولانا:
مه فشاند نور و سگ عوعو كند
هر كسي بر خلقت خود ميتنــد
هر كسي را خدمتي داده قضــا
در خور آن گوهــرش در ابـتلا
رمز لذت بردن از بازی، این است که بازی را جدی بگیریم و قوانینش را بشناسیم …
و البته رمز مقاومت در برابر شکست در بازی، این است که یادمان باشد: همه چیز “بازی” است …
تصور کن ؛
آدم فضایی ها ، نه … آدم کپلری ها ؛ بیایند و ببینند به گیاهان و حیوانات و خاک ِ زندگی مان که رحم نمی کنیم ؛ هیچ …
به خودمان هم رحم نمی کنیم و به جان هم افتاده ایم و هر از چند گاهی هم یکی را به بهانه ای می فرستیم بالای چوبه ی دار …
بعد لابد می گویند :
آدمی دیگر بباید ساخت ، وز نو آدمی !
این رمز لذت و رمز مقاومت در بازی را بسیار عالی نوشتید … ممنون که یادم آوردید 🙂
درود بر مسعود عزیز که می دانم در بازی “استاد” است! نیست؟
امیدوارم “باشم” ، یا امیدوار باشم که “بشوم” ! 🙂
هیچکدام! چون شدی!
منتها امیدوار باش که بمانی.
🙂
“رمز لذت بردن از بازی، این است که بازی را جدی بگیریم و قوانینش را بشناسیم …
و البته رمز مقاومت در برابر شکست در بازی، این است که یادمان باشد: همه چیز “بازی” است …”
موافقم .. و هرگز فراموش نکنیم که تمیز بازی کنیم حتی اگر کثافت زمین بازی را تهدید کرده باشد ..
البته اگر کثافت زمین بازی را اشغال کرده باشد، دیگه فکر نکنم بشه “تمیز” بازی کرد! نه؟
ایم م م .. تا هنوز یه بازیکن باقی مونده باشه که تمیز بازی کنه شاید بشه ایستاده گی کرد.. اما اگه خیلی تنها شد بهتره که زمین بازیش رو عوض کنه ..
امیدوارم کار به اونجا نکشه …
درود.
باد آمد و بوی گل برآورد
بادام شکوفه بر سر آورد
درویش خانا ، دلبرا ، مهربانا
تو کجا بودی تا شویم ما چاکرت
دل همه برات تنگ شده بود نازنین
همه دلتنگت بودند ای قرص قمر و ای نبات مصری
خالو هومان
ویتامین بابا اروند
بابا جمال
خاخور جان متین
خانم جان سروی
فلور بانو
بی بی سیمین
ام الروشنک جنگاور بانو
دانش خان
و … نور دیده علیاحضرت ملکه و افتخار سواره نظام ، کلنل سر عبدالطیف صاحب دارنده نشان ستاره هند.
البت که در این بین نباید حاجی رو هم فراموش کنیم
آقا جان چرا به سگ و گربه توهین می کنید؟
ممکن است تنها وجه تمایز کره زمین نسبت به میلیونها سیاره مشابه احتمالی فقط انقلاب ژنتیکی باشد که در حیات آن سیاره ها انجام نگرفته است و در این صورت تکنولوژی مشابه کره زمین در آنها به وجود نمی آید و حیات فقط در چارچوب طبیعت آن سیاره شکل می گیرد.
انقلاب و جهش ژنتیکی در انسان فقط در حدود چند ده هزار سال پیش شروع شده است که در مقایسه با تاریخ کره زمین هیچ است. ظاهرا آغاز پایان یافتن حیات در یک سیاره با یک جهش ژنتیکی در یکی از جانداران آغاز می شود و آن موجود مثل یک تومور سرطانی منابع طبیعی را تخریب کرده و حیات را در کوتاه ترین زمان نجومی در یک سیاره از بین می برد. البته ممکن است این تحول هم بخشی از سناریوی آفرینش باشد و باقیمانده حیات در کره زمین به صورت کود به رویش دوباره حیات در میلیونها سال بعد و پس از یک استراحت طولانی کمک کند.
به هر حال به نظر می آید که آفرینش موازی است و با در نظر گرفتن ابعاد و مسافت ها بعید است که تقاطعی در حیات سیارات به وجود بیاید مگر توسط ترنسفورمر و یا طی الطریق کردن که فعلا در مرز تخیلات است.
مثل اینکه قضیه را خیلی جدی گرفتم چون خودم هم نمی فهمم که چه نوشته ام. حتما منظورم این بوده است که وقتی ستاره ها به ما چشمک می زنند ما هم باید موقع نگاه کردن به آنها چشمک بزنیم تا اگر رصد شدیم مقبول واقع شویم.
آرش جان!
کلن این صداقتت همیشه مرا کشته!
دوستت دارم …
نمیدانم که ..آیا شما هم میدانید؟
هیچکس دلش برای حیات اندک و تنها بوته های سر سبز کویر نمیسوزد؟
کسی پیدا نشد تا بیشه زارهای کویر را برای ایستادن یاری کند…
نمیدانم…چطور بیابان زایی را نادیده بگیریم…
استاد عزیز شاید این آخرین نفسهای داغ کویری باشد که مهربانی اش را در مسالمتی بی نظیر به ما و فرزندانمان هدیه داده است…
و اگر دست تعدی معدنکاران بر پهنه بیشه زارهایمان باز شود..
شاید آینده جایی در بین ذرات غبار سمی برای نفس کشیدن نباشد…
دعوتتان میکنم …لطفا مطالعه بفرمایید
http://www.boshrouyeh.com/archive-category-desert-travelling-news.html