وقتی که خرها به آدم‌ها درس می‌دهند!

قصه‌ی الاغی که یک انسان را شرمنده کرد …
    چهارشنبه گذشته – 25 دی 1392 – نویسندگان کتاب‌های درسی مقاطع ابتدایی و متوسطه در وزارت آموزش و پرورش، مهمان سازمان حفاظت محیط زیست بودند تا طی شرکت در یک نشست تخصصی مشترک، بتوان راهکارهای افزایش محتوای محیط زیستی به کتاب‌های درسی را بررسی کرد. در حاشیه‌ی این گردهمایی، یکی از نویسندگان مدعو، خاطره‌ای را شرح داد که سبب شد تا نوشتار پیش رو جان گیرد …

    تقریباً همه آمده بودند … هر کسی که نقشی در تولید محتوای کتاب‌های درسی وزارت آموزش و پرورش داشت، آمده بود و ظاهراً این برای نخستین بار بود که چنین گردهمایی گسترده‌ای با عنوان: «نشست هم‌اندیشی تبیین مبانی سواد و اخلاق محیط زیستی در نظام آموزش رسمی کشور» شکل می‌گرفت؛ یک گردهمایی کاملاً محیط زیستی که به شهادت بررسی فرم‌های نظرسنجی که پس از پایان کارگاه در بین شرکت‌کنندگان توزیع شده بود، اغلب حاضرین از کیفیت مطالب ارایه شده در آن، ابراز رضایت می‌کردند. نگارنده امیدوار است که با تدوام برگزاری چنین نشست‌هایی بتوان بر کیفیت و کمیت مطالب و سرفصل‌های محیط زیستی در کتاب‌های درسی به شیوه‌ای جذاب اثر گذاشت و فرزندانی را تربیت کرد که وقتی صندلی‌های حکومتی و مدیریتی را اشغال کردند، هرگز محیط زیست و منابع طبیعی را سد راه توسعه ننامند؛ هرگز غذای سنجاب‌ها را به مصرف دام نرسانند و هرگز به بهانه‌ی ایجاد باغ شهر، بر داغ شهرهای وطن نیافزایند.

نشست هم اندیشی در مورخ 25 دی ماه 1392

    بگذریم …
نکته‌ی جالبی که در این گردهمایی و پس از پایان سخنرانی‌ام توسط یکی از نویسندگان کتاب‌های درسی مطرح شد، به شدت برای من و اغلب شرکت‌کنندگان جالب بود. ایشان اعتراف کردند که در زمان نوجوانی، بسیار علاقه‌مند به آزار حیوانات و پرندگان بودند و البته از خداوند درخواست کردند که گناهان‌شان را ببخشد. وی سپس به خاطره‌ای تکان‌دهنده اشاره کرد …

خری که آدمی را شرمنده کرد و انتقام نگرفت!

    روزی که با یک تکه کلوخ، محکم به پیشانی یک خر حمله‌ور شد و پس از اصابت آن کلوخ، خون از وسط پیشانی خر سرازیر گشت … در حالی که ترسیده بود و بیم آن داشت که هر لحظه آن خر آسیب‌دیده به سمتش یورش برده و او را مهمان یک جفت لگد کند، اما با کمال شگفتی دید که خر فقط اندکی به او نزدیک‌تر شد و چشم در چشمش دوخت … وی می‌گوید: شاید می‌خواست از من بپرسد تو کیستی؟ تو آدمی و من خر؟! … لحظه‌ای که سبب شد به شدت تکان خورده، احساس درماندگی و شرمندگی کرده و با خدای خویش عهد بربندم که دیگر سبب آزار هیچ حیوانی را فراهم نسازم.

    در همین باره:

– بیاییم از هندی‌ها یاد بگیریم.

– سیرک پردیسان و اخلاق محیط زیستی

– چرا بهترین تابوت برای پلنگ‌ها هنوز دکل‌های برق است؟!

– از مارمولک‌ها بیاموزیم!

– شاید این نقاشی واپسین سفارش آن گاو به اسب باشد!

– شعور گوسفندان را جدی بگیریم.

10 فکر می‌کنند “وقتی که خرها به آدم‌ها درس می‌دهند!

  1. ماندانا

    آقای مهندس بهتر است که مبحث محیط زیست وارد کتابهای درسی ما نشود وگرنه قطعا دانش آموزان از آن متنفر می شوند شور بختانه آنقدر وضع مدارس ما بد است وفقط به بچه ها فشار می آورند ومطالب را حفظ می کنند که بچه ها به مباحثی هم که علاقه داشته اند بدشان آمده من هم به عنوان یکی از دبیران شوربختانه آنقدر از وضعیت مدارس می ترسم که حتی می خواهم بچه های خودم را مدرسه نفرستم

  2. رضا فولادی فرد

    سلام بر استاد عزیز
    از خوانش مطالب آموزنده شما همیشه لذت می برم
    حقیقت این است که حیوان ها و جمادات حداقل به وظیفه بالذات خود عمل کرده و راه سعادت خود را می پیمایند
    اما این بشر است که با دخالت در کار دیگر اجزا عرصه را بر خود و محیط تنگ کرده و راه را گم می کند
    باشد تا فرهنگ سازی های بیشتر مردم با وظایف زیست محیطی خود بیشتر آشنا شوند

  3. پرویز

    سلام از اینکه تلاش پیگیر شما در ارتباط با حفاظت از محیط زیست ،جنگلها، مراتع ،رودخانه ها ،تالاب ها و بطور کلی در تمامی جنبه های زیست محیطی حظوری آگاهی بخش و هشدار دهنده داری بسیار خوشحال و متشکرم. من از بازنشسته های سازمان جنگل هام که در پستهای مختلف کار و نیز در زمینه های تدریس و تحقیق و ارائه مقالات علمی در همایشهای ملی فعال بودم و… و در 5 سال آخر خدمتی را در شورایعالی جنگل و مرتع گذرانده و بسال 87 بازنشسته شدم. این ها مقدمه آشنایی با اینجانب و اما مسئله ای که باید مطرح و نظر سنجی کارشناسی (نه آکادمیک صرف و اظهارات اساتید محترم دانشگاهها ) شود این است که آیا عدم مدیریت بر جنگل ها(بطور خاص جنگل های خزری) و به اصطلاح استراحت و عدم مدیریت علمی که در جمع گروهی از اساتید و بدون حضور صاحب نظران مستقل (غیر دولتی) مطرح و در هیئت دولت تصویب و به استان های شمالی ابلاغ گردید مورد تایید شما هست؟ آیا زمانی که نگرش دگم عدم مداخله در مناطق حفاظتی محیط زیست در مراجع معتبر زیست محیطی جهان منسوخ و حظور از جهات و اهداف مختلف آموزشی، تحقیقیو هدایت گرانه در آن مورد تایید قرار می گیرد، چگونه بدون در نظر گرفتن ابعاد و تبعات منفی قضیه این اکوسیستم ارزشمند را رها و به امید حفاظت؟! که امروزه رنگ باخته دل بست؟ راه چاره در استقلال بخشیدن به سازمان جنگل ها و تامین اعتبار کافی برای مدیریت آن می باشد.نه اینگونه رفتار های ناصواب و بهترین راه حفاظت ،احیاء ، توسعه و بهره برداری معقول علمی از جنگل های کشور تشکیل وزارتخانه ” منابع طبیعی و محیط زیست و شیلات ” می باشد به امید آنروز. حرفها زیاده فعلاً به همین مقدار بسند می کنم

  4. بازتاب: یک درس فراموش نشدنی از الاغ های جزیره هنگام/ تصویری | دیده بان حقوق حیوانات- ایران

  5. بازتاب: یک درس فراموش نشدنی از الاغ های جزیره هنگام/ تصویری

  6. رامشینی

    با تشکر ویژه از شما استاد گرامی دیروز در جمع فرهنگیان شهرستان های تهران از حضورتان مستفیض شدیم . صحبت های شما در روان ما بی تاثیر نبود والا امروز به سایت شما نمی آمد.
    من یک مهکام مجله اینترنتی آموزش خانواده دارم که از این به بعد حتما سعی می کنم از مطالب خوب شما در زمینه آموزش همگانی محیط زیست تا جایی که فرصت کنم با شما همکاری داشته باشم.
    جناب مهندس درویش ایرانیان زیادی هستند که مانند شما به محیط زیست علاقه دارند فقط باید همدیگر را بیابند و با هم باشند.
    در ضمن دوستی از وارد شدن این مطالب به کتب درسی اظهار ناراحتی کرده . اما بدانید که کتب درسی حتی با همین وضعیت فعلی بسیار بسیار بر روان و رفتار کودکان و نوجوانان تاثیر می گذارد.

  7. نادر

    بجای درس دادن بعضی از به اصطلاح دروسی که اصلا فایده و بار علمی اونم تو قرن 21 نداره و فقط اتلاف عمر و وقت و علاقه دانش آموزان بیچاره است… باید کمی شعور و آداب معاشرت و روش برخورد با دیگران و طبیعت رو به اونها یاد داد.موقع تعطیل شدن یکی از مدارس دبستان دخترانه دیدم چند نفر از آنها شاخه یک نهال رو که تازه کاشته شده بود می کشیدیند و می خندیدند!.تا بالاخره با چشم غره های من از آنجا رفتند…واقعا تو این مدارس چی یاد این بچه ها می دهند؟!.سازندگی یا شرارت و بی ادبی…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *