نظرتان در بارهی آن پرندهای که میرود تا من و تو در جهانی زیباتر بمانیم چیست؟ نظرتان در بارهی این جمله از جبران خلیل جبران چیست؟
«شما آنگاه خوبید که از خویشتن خویش ببخشید.»
بیایید با هم نظری بیافکنیم به مجموعه تصاویری که کریس جردن، یک عکاس معناگرا و طبیعت دوست آمریکایی اخیراً در تارنمایش منتشر کرده است و بیشتر از ذهن وراجم مدد نگیرم!
مگر نه این است که «جایگاه انسانیت قلب خاموش اوست، نه ذهن وراجش»؟
به خدا در مشاهدهی این تصاویر، خاموشی بدجوری قلبها را به تسخیر میاندازد. نمیاندازد؟
انگار این به قولی اشرف مخلوقات آفریده شده که جنایت کنه در حق موجودات دیگه 🙁
پاسخ:
متاسفانه انگار بي انگار! حتماً!
سلام استاد درویش
اشرف مخلوقات بودن به این است که ما در حق دیگر موجودات پدری کنیم نه اینکه خود را مالک بلامنازع دنیا و هر آنچه در اوست بدانیم و برای دیگر موجودات ارزشی قائل نباشیم
پاسخ:
دمت گرم كه حرف حق مي زني … به راستي كه دهان گلخانه فكر است.
بعضی وقتها نگاه آدم تلخه ولی حقیقته… .
پاسخ:
اون موقع ها بهتره آدم نگاهشو سانسور كنه!
روباه و زاغ
و زمين قد دلت مي بخشد
آسمان با کرمت مي بخشد
زاغي قصه ما؛ روزگاريست نديدست پنير
روبهک در پي يک زاغي نيست
او بدنبال کسي ميگردد
روبه قصه ي ما
به گمانم شاکي است
او بدنبال درختي است که رويش زاغي است
قصه مان گم شده است
در هياهوي زمان، يا در انديشه ي آباداني
اتوباني است در انديشه ي روباه غريب
زاغي قصه ي ما،راه را مي جويد
او در انديشه ي فرداها نيست
او بدنبال پنيري است که بايد باشد
روبهک جستي زد
زاغي قصه ي ما چرخي خورد
اتوبان است رفيق
نه درختي است نه آباداني
قصه مان راه به بيراهي برد
قصه مان گم شده است در هياهوي زمان نه در انديشه ي آباداني
روبه قصه ي ما به گمانم شاکي است
زاغي قصه ي ما راه را مي جويد
كاش فقط روباه شاكي بود رفيق! كاش …
با دیدن این تصاویر، قلب آدم بدجور به درد میاد …
شاید اغراق آمیز باشه ولی دست خودم نیست یکی از درونم میگه : نباشم روزی که مرگتو، غمتو ببینم پرنده 🙁
درود بر شما …
به نظرم اگر این درد قلب در بین شمار بیشتری از آدمها گسترش یابد، کمتر شاهد چنین جنایت هایی خواهیم بود.