تازهترین بررسیهای صورت گرفته توسط برنامه توسعه سازمان ملل متحد – UNDP – نشان میدهد که زنان در مواجهه با حوادث و رخدادهای طبیعی مرگبار، 14 برابر بیشتر از مردان و درست به اندازه کودکان آسیبپذیر بوده و جانشان در خطر است. این در حالی است که آمارها نشان میدهد متوسط عمر زنان در دهههای اخیر به مراتب بیشتر از مردان بوده و همچنان این منحنی به سود زنان در حال اوج گرفتن است!
کسی میداند چرا؟
من فکر میکنم دلیلش را بتوان در این تصویر دریافت …
حقیقت این است که زنان- اغلب – بیشتر از مردان به خانواده تعلق خاطر دارند و حاضرند در پای آن خویشتن خویش را نیز سخاوتمندانه به خطر اندازند.
و انسانهایی که از خود میگذرند، کیفیت بهتر و زندگی سالمتری را میتوانند تجربه کنند.
برای همین است که میگویم:
نترسیم از آن که روی یک قطرهی باران بنویسیم: دریا
یا روی یک برگ بنویسیم: باغ!
روی برگی
تو نوشتی : باغ
روی یک قطرهی باران درشت
من نوشتم: دریا دریا دریا
و در آن لحظه
زنی
چشمهایش را
به کبوترها
بخشید …
رضا براهنی
به همین دلیل است که ما آقایان محترم اینقدر به بانوان به هر رنگ و نژاد و قد و رنگ مو (نه البته هر سنی!) ارادتی خاص داریم
بقول رودکی زن و دندان هردو از بزرگترین نعمت های جهان هستند
پاسخ:
با جمله رودكي مشكل دارم! قبل از هر چيز بايد ياد بگيريم و عملا نشان دهيم كه “زن” يك كالا نيست و نمي شود با قيدهايي كه بوي مالكيت مي دهد از او ياد كرد. فرق زيادي ندارد كه بگوييم: “زن من” يا “زن خوب من” يا “مرد من” يا “كتاب من” يا “بنز من” يا …
خیلی موافقم؛ انسانهای از خود گذشته زندگی با کیفیت تری را تجربه می کنند.
پاسخ:
اين دنيا يك قانون جادويي دارد: ببخش تا بخشيده بشي؛ محبت كن تا محبت ببيني و جان بر كف باش تا جانت بيمه باشد.
عکس آن مادر و کودک فلیپینی و عکس آن مادری که تا پای جان برای دلبندش مایه گذاشته ؛ خیلی زیبا بودند.
پاسخ:
آن عكسي كه مي گوييد گمان برم متعلق به سيل سال گذشته در يكي از ايالتهاي جنوبي هند باشد.
در ضمن ؛ خوشحالم که می توانم از پنجره ای که شما برایم گشودید ؛ دنیا را با رنگ انار ببینم… .
پاسخ:
انار همه چيزش خوب است! هم طعم هاي متنوعش، هم رنگهاي گوناگونش و هم فوايد پرشمارش. درخت انار هم يكي از مقاوم ترين درختان مثمر نسبت به شرايط سخت اكولوژيك است. از اين ها گذشته، انار براي من يادآور سرزمين مادري است …
در برابر اين پست نمي شود سكوت كرد و مراتب تشكر خود را از اظهار نظر صادقانه و منصفانه نگارنده اعلام نكرد .
پاسخ:
خوشحالم كه سكوت شكن شد اين يادداشت! درود …
آخیش خوشم اومد که زن هستم 🙂
پاسخ:
اصلاً چرا بايد كار به جايي برسد كه ما از زن بودن يا مرد بودن خود، خوشمان بيايد يا نيايد؟! مشكل برخي از شما زنها همين است! اين كه در اغلب اوقات از “زن بودن” خويش راضي نيستيد، حتا اگر در ظاهر چيز ديگري نشان دهيد! باور دارم كه اگر روزي بتوان اين احساس نارضايتي جنسيتي را از زنان حذف كرد، بهشت در لحظه آشكار مي شود. هم براي زنان و هم البته براي مردان. در آن روز ديگر حتا نيازي نيست تا روزي به نام زن در تقويم داشته باشيم! همانگونه كه هرگز لازم نبوده تا روزي به نام تاجر داشته باشيم!
ما مخلص همه خانمهای محترم هم هستیم!!!0
پاسخ:
پس چرا يه موقعهايي اونقدر حرصشان را درمي آوري پسر؟!
جناب درویش با سلام
من خبرنگار روزنامه قدس هستم.می خواستم در صورت تمایل حضرت العالی گفتگویی تلفنی با شما داشته باشم در صورت امکان تلفن تماستان را عنایت کنید.
با تشکر
شماره همراهم را می گذارم و منتظر تماس شما
09155232505
تو خود را نجات داده اي
زماني که کودکت را در آغوش مي گيري
تمام حس خوب بودن و حس خوب بودن از آن توست
وقتي اولين لبخند کودکت را تجربه مي کني
تمام حس خوب داشتن از آن توست
وقتي اولين قدم را بر ميدارد
تمام حس خوب باليدن از آن توست
وقتي اولين بار مادر صدايت مي کند
بهشت را زير پايت احساس ميکني
وقتي احساس مي کني خطري در راه است
خود را از ياد ميبري
او تمام داشته هايت است
ورق هاي زندگيت
تمام حس خوب بودن و حس زيبا و خوب بودن
او خود تو است
تو خود را نجات داده اي
او آئينه ي تو است
او خود خود تو است
ثمره ي زندگيت و قدرت تحمل دردهايت
تمام داشته هايت را در آغوش مي گيري
ثمره ي بودنت
پاسخ:
اين جملات خيس، ترجمه ي توانا و بي رقيبي براي آن تصوير مادري است كه فقط چشمانش از آب بيرون مانده و مي كوشد تا “ثمره ي بودنش” را نجات دهد. ممنون كه كلبه مجازي درويش را پرشمار نوراني مي كنيد …
چقدر خوب بود . ممنون از شما و آقای براهنی و خدارا شکر هنوز انسانهائی هستند که این حقایق را می بینند. دیدید آقای وبگرد خانم ها این جوریند.!
پاسخ:
او البته ديده است! شك ندارم!! البته گمان دارم كه او همه “جورش” را ديده است! نديده است؟
خانم کالیراد عزیز ,نوشته تان حق مادری را چه شیرین ادا کرده است…قلمتان سبز .
پاسخ:
حضور كاليراد، افتخاري است براي دل نوشته هاي درويش … درود.
بله!ما که گفتیم خانم ها خوب جوریند و ما هم ارادتمند همه عزیزان هستیم!!!
پاسخ:
“عزيزان” را خوب اومدي؛ منتها در نگاه اول! چون اگه يكي دوبار آن را بخوني، درمي يابي كه يه جورايي حكم اعدامت را هم امضا كرده اي! نكرده اي؟
زندگی یافتن سکه دهشاهی در جوی خیابان است
زندگی چیزی نیست که لب طاقچه عادت از یاد من و تو برود
زندگی ضرب زمین در ضربان دلهاست
فراموش نکن این ضرب حاصلش در ماشین حساب ( ببخشید ماشین حساب قدیمی شده ، در کامپیوتر ) نمایان نمی شود.
اگر می خواهی حاصلش را ببینی کمی از بستر کانالیزه شده تکنولوژیک زندگی بد آ .
اندکی تامل کن ، اندکی دیگر ،
و بعد به ذهن هائی بیاندیش که غبار منطق ریاضی را بر روی بستر نرم و روان زندگی گسترانده اند.
روزی قرار بود منطق ریاضی ، علم ، صنعت در خدمت زندگی قرار گیرد
اما این روزها ” زندگی ” هامان در خدمت علم و صنعت قرار گرفته است .
علم و صنعتی که ربایش های عجیب زیبائی بدنبال دارند و از آن سو انگیختگی های بیکرانی که این انواع pc های کم حجم در ” انسان ” فراهم میآورند. ” زن ” و ” مرد ” هر دو از هوشمندی های فراوان برخوردارند مسئله طول عمرشان بر حسب نگرش آنان است به زندگی .
تو بگیر از دوران ایل و عشیره و زندگی بدوی تا امروز . در این بستر بدور از ” اعتیاد ” به امار و ارقامی که در این راه خیلی برایم پر ارزش نیستند . همواره کهن سالان خانواده ، فامیل ، و جامعه را زنان تشکیل داده ان و هرچه به دوران معاصر نزدیک تر شده ایم این فاصله کمتر شده است اگر چه هنوز سهم زنان بیشتر است . ببین چه تحقیقاتی برای ” بهینه ” نمودن کار انسان ها انجام داده اند . گستره این تحقیقات بسیار گسترده است . حتا از زندگی ساده و مهربانانه اقوامی از هندی ها وام گرفتند تا مشکلات حاصل از بهره گیری انسان از ابزار تکنولوژیک را رفع نمایند . باز هم نشد . آنچه این روز ها بدان آویخته شده اند انگیخته نمودن انسان است در برخورد با گستره کاریش . …………………………… در گریز از این بحث برایت بگویم که راز این تفاوت در بین زنان و مردان انگیزه ذهنی زنان است به زندگی زردی که برای مردان احساسش بیرنگ ئر شده است
پاسخ:
بدتر آن كه بسياري از مردان ديگر نه مجال و نه حسش را دارند كه “رنگها” را ببينند! چه رسد به اين كه بخواهند به تحليل شان پرداخته و در پاي شان درنگ كنند. رنگ “زرد” هم يكي از مظلوم ترين رنگها در پيشگاه اغلب مردان است! در صورتي كه زرد ؛ يعني زندگي! درود بر محسن عزيز كه هنوز در هيچ قالب آناليزه شده اي جاي نمي گيرد! مي گيرد؟
استاد سلام
واقعا” خسته نباشید چون ما این روزها به گرد خواندن مطالب شما هم نمی رسیم، حالا شما با چه وقت و انرژی و پشتکاری به تحقیق و نوشتن و لینک و… می رسید خدا به شما قوت بدهد
پاسخ:
درود بر شاهرخ عزيز … ممنون از دلگرمي هايت … همين همراهي هاست كه انرژي مي آفريند برادر!
درود براستاد گرامی
مطالبتون مثل همیشه جالب و علمی و ریبا بودند. با چند تصویر از فصل پاییز به روزم
خوشحالم كه گويا -ظاهرا” – نگراني از كنكور كمتر شده رسول خوارزمي عزيز!
درويش گرامي ،بازم تشکر از سهيم کردن دوستان در ديدن سمبل هاي عاشقي
نوشته هاي بالا از دوستان زميني قدمي است براي دوباره متولد شدن، دوباره ديدن و زيبايي رو زيبا ديدن و باور اينکه زندگي نقطه ي اوجي است فراسوي زمين.
بازم مرسي،مرسي،مرسي
دوستي مي گفت:
همه ي عشق سلامي است به دوست
گل لبخند سپيدي است به ياس
قطره اشکي است زلال
نم باران به زمين
عشق يک خاطره نيست
عشق در خاطرهاست
عشق لبخند سپيدي است به ياس
ياس هم سمبل يک لبخند است
گوشه چشمي است به دوست
ياس؛ سمبل يك لبخند كه نه! نشانه ي استواري از نوشخند عطرآگين مادر طبيعت به همه زيستمندانش است. اميد كه قدر ياس ها را بدانيم و دليل حضورشان را بفهميم.
آنچه اين قلم را جوهره ي حرکت مي دهد، زيبايي هایی است که در نام شقايق عزيز و نوشته هاي دلنشين و صادقانه دوستان خوب اين وبلاگ يافتني است. راستي نيرو محرکه اش نوشته هاي جناب درويش گرامي است.
بر ديدگانم منت مي نهيد که حرکت قلمم را مي کاويد.
سپاس بيکران نثار شقايق عزيز
شرمنده شدم…حرکات آهنگین قلم شماست که دل را گاه می نوازد , گاه نهیب می زند و گاه شور می آفریند… .
خوش حالم که در پس نوشته های مهندس درویش چون شمایی را شناخته ام.
زنده و پر توان باشین.
پاسخ:
من هم خوشحالم … کالیراد از آن دسته آدم هایی است که در محیطی که می شود ضربان دلها را احساس کرد، سونامی می آفریند! کاش آن جور محیط خیسی همیشه برایش مهیا باشد تا هرگز به نقطه پژمردگی نرسد…
آقای درویش به خدا که شما محشرین با این جواب های توپ تون!! قابل توجه آقای وبگرد!
لطف دارین شما … البته جواب هام محشرتر از خودم هستند!
در سایت شیوا مقانلو مطلبی خواندم درباره ی “روز جهانی عدم خشونت علیه زنان ” .فوق العاده بود . درست مثل مطلبی که شما نوشتید . هم نظر شما و هم نظر خانم مقانلو را قبول دارم.
مادرم می گوید “مادر بودن” اکتسابی است نه ذاتی.می گوید بعضی زنان می زایند اما پرورش نمی دهند اما بعضی دیگر شاید توان زاییدن نداشته باشند اما بلدند(بلد شده اند) که بپرورانند .
مادرم می گوید باید یاد بگیری که مادر خوبی باشی…مادرم هیچ وقت دروغ نمی گوید .
پاسخ:
خوشحالم که با تمام وجودت درک کرده ای که مادران هرگز – دست کم – به فرزندان شان دروغ نمی گویند. هر چند اگر ظاهراً همه ی واقعیت را هم گاه ترجیح دهند که به جگر گوشه هاشان منتقل نکنند. خوشحالم که قدر مادرت را می دانی … امید که روزی برسد که آدمها اسیر زن بودن یا مرد بودن خود نباشند و به گوهر خویش بیاندیشند … انسانم آرزوست. درود بر سروی عزیز …
چیکار داری میکنی مرد … کولاک ؟
نه!
مانده تا برف زمین آب شود رفیق عزیز بختیاری من … مانده!
بازم مرسی از اینهمه لطف و صفا
اگر در این گردستان تیله رنگی
عاشق شدی نمره ات 20
عاشق ماندی نمره ات 100
و اگر عاشق رفتی نمره ات شاخه ی مریم
همیشه عاشق باشید و سربلند
ممنون … واي بر ما! پس بگو چرا اين همه تجديدي و مردودي زياد شده!!