بایگانی دسته: از دیگران

چه بد شد كه اروند غم را نمي‌داند!

«ما بايد به کودکانِ جهان ، به آنها که آينده را در تملّک خويش دارند ، اطمينان دهيم: از طريق اقدامات خود دنيايي پيراسته از ذلّت و تحقيرِ حاصل از فقر ، تخريب محيط زيست و الگوهای توسعه‌ي ناپايدار برایشان به ارث می گذاريم.»

بند سوّم از بيانيه‌ي نهايي اجلاس زمين در ژوهانسبورگ (2002) 

شاگردان اول تا پنجم دبستان در كلاس عشايري لنگرآباد كهنوج - ۲۱/۱/۱۳۸۵(آنها در پاسخ من كه چه كمبودي داريد؟ گفتند: هيچ!)

زینب؛دخترکی با چشمان میشی در روستای قرقری - مرز ایران و افغانستان (سیستان)

 

در حاشيه مطلب اروند غم را نمي‌داند

 
     به مناسبت اول جون – روز جهاني کودک (1) مطلب زير را به همه‌ي کودکان محروم جهان با اميد به برخورداري همه‌ي آنان از امکانات مناسب و يکسان رفاهي، آموزشي، تفريحي و درماني تقديم مي‌دارم.

روز جهانی کودک

    در سراسر دنيا سازمان‌هايي با هدف مطالعه‌ي خشونت، به جمع‌آوري اطلاعات در مورد فقر شايع و خشونت عليه کودکان پرداخته‌اند. نکته‌ اينجاست که بعضي از کودکان ممکن است درباره‌ي رنجي كه مي‌كشند – به واسطه‌ي فقر و خشونتي که با آن روبه رو هستند – هرگز نتوانند صحبت کنند و بسياري از آنان حتي از حقوق خود نيز بي اطلاع باشند. درتمام کشورهاي جهان و در هر فرهنگ و هر نژاد، در هر خانواده تحصيل کرده يا بي سواد، ثروتمند يا فقير، ممکن است مظاهر رنج، فقر و خشونت عليه کودکان ديده شود.

برگرفته از کنوانسیون جهانی حقوق کودکان

    مثلاً تحصيل کودک محدود مي شود، يا داراي کيفيت نيست (ماده 28 و 29)؛ کودک مورد سوء استفاده قرار مي‌گيرد (ماده 19)؛ کودک درگير کار خطرناک مي شود (ماده 32)؛ کودک فرصتي براي استراحت، تفريح و سرگرمي ندارد (ماده 31)؛ ممکن است سلامت کودک به خطر بيافتد (ماده 24).

اين تصوير را در آخرين روز از نخستين ماه سال 86 در محوطه‌ي تاريخي دنا، گرفته‌ام ... ميلاد، بيژن، سهراب، فرهاد و رضا نمونه‌اي از شكوفه‌هاي تشنه‌ي اين ديار هستند، ما بايد كه دوباره بپاخيزيم و – دست‌كم - مشتي برف براي آنان به ارمغان داشته باشيم ...

 

     جناب مهندس درويش:
    من هم مانند شما خدا را شاکرم که اروند ديکته‌ي درست کلمه‌ي غم را نمي‌داند؛ اما مطمئناً مي‌تواند مفهوم آن را به ويژه در ارتباط با همنوعان هم سن و سال خود به خوبي درک کند و با غم کودکان جهان خود آشنا شود. کودکان معنا و مفهوم غم را به درستي درک مي‌کنند. همان گونه که معنا و مفهوم عدالت را و هر مفهوم انتزاعي ديگر را. مهم نيست که ديکته‌ي درست کلمه غم را ندانند. اروند باهوش شما نيز حتماً با غم کودکان وطن و جهان خود آشناست. آيا تاکنون عکس‌هاي هنرمندانه‌اي را که از کودکان محروم وطن‌تان تهيه کرده و در وبلاگ وزين و ارزشمند مهار بيابان‌زايي نمايش داده‌ايد يا نوشته‌هايي را که در ارتباط با متن‌هايي با سر تيتر «نامش زينب است!» و «هر چي آرزوي خوبه مال تو» را که درسفرنامه‌هاي مورخ 29 بهمن ماه 1384 و اوّل فروردين1386 در وبلاگتان تحرير و ثبت شده، به اروند نشان داده يا برايش خوانده‌ايد؟ ما در جهان‌مان چند زينب و چند ليلا و چند ریحانه داريم؟ آنها فقط در حاشيه‌ي روستاي قرقري، در كنار ساحل خشكيده‌ي هامون پوزك، در منتها‌اليه شرقي مرز ايران يا در پاي قلعه كره، استان كهكيلويه و بوير‌احمد و چهارمحال و بختياري نيستند. تماشاي تصاوير همه‌ي آنها و خواندن مطالب برگزيده ذيل تصاويرشان هر انساني را با غم آشنا و روبرو مي‌کند. بگذاريد اروند با غم کودکان جهان خود آشنا شود تا بتواند براي رفع و يا کاهش بار اندوه آنان در هر کجاي جهان که هستند، بيانديشد. شايد روزي بتواند در زدودن تيره‌گي‌هاي قلب‌هاي پر اندوه‌شان نقشي بيافريند. اميد به اين که کودکان امروز بتوانند زمينه‌هاي مولد غم و اندوه را از دل کودکان فرداي جهان بزدايند. 

در کهنوج - ساحل جازموریان - 1385

     در ضمن چه خوب است اگر آرشيو پيوندهاي روزانه‌ي وبلاگتان قابليت بازيابي بهتر و آسان‌تري داشته باشد تا ديگر بار به دنبال جستجوي ناب‌ترين تصاوير و نوشته‌هايتان مانند مطلب “آن فرشته ساده است و خط خطي ا‌ست” ساعت‌ها وقت صرف نشود. اميد که اين گلچين نيز در آرشيو ديگري به نام محبوب‌ترين تصاوير و ” به بهشت نمي‌روم، اگر مادرم آنجا نباشد” در مجموعه مطالب عزيز‌ترين نوشته‌ها گنجانده شود.
 
   منابع:
1- برگی از تاريخ جهان،” انستيتوي بين‌المللي تاريخ اجتماعي -آمستردامhttp://www.Shahrzadnews.com/ ( 11/3/88)  
2- فاونتين، سوزان،” مصونيت در برابر خشونت حق ماست – فعاليت‌هايي براي يادگيري و اقدام ويژه کودکان و نوجوانان”، «اتحاديه بين المللي نجات كودكان» (ISCA)، يونيسف و «سازمان جهانی جنبش پيشاهنگی»
 

    پاورقی:

   (1) -«کنفرانس جهاني رفاه کودکان” که در سال 1925 در ژنو، برگزار شد منشأ بنيان‌گذاري روز جهاني کودک، بود. پس از کنفرانس، دولت‌هاي جهان يک روز را به روز کودک اختصاص دادند تا مسايل کودکان را در مرکز توجه قرار دهند. بسياري از کشورها، از جمله شوروي روز اول ژوئن را انتخاب کردند.»

اگر و تنها اگر: بيابان را مي‌شناسي!

بر فراز تپه های مواج مصر - جندق

      يه موقع‌هايي كه روي آخرين يال زرين تپه‌ي ماسه‌اي مصر قدم برمي‌دارم؛ يه وقت‌هايي كه در كنار شورترين رود عالم در جوار گندم بريان شهداد نفس مي‌كشم و يه زمان‌هايي كه از بالاي تپه‌هاي سرخ‌رنگ ميوسن جنوب دامغان به انتهاي ناپيداي دشت كويري مي‌نگرم كه آن سويش، جندق با همه‌ي نجابت و صلابتش ايستاده است … بله  درست در همون برهوت خاموش و اهورايي كوير بر خود مي‌لرزم … بر خود مي‌لرزم كه آيا توانستم رسالتم را در برابر آن بيابان‌زاده‌ي بيابان‌گرد ادا كنم؟ آيا توانستم خطي مثبت از حضورم در اين دنياي فاني، باقي نهم  و آيا توانستم ذره‌اي از آلام سرزمين مقدس مادري‌ام را كم كنم؟

    گوش كنيد!
    ساربانگ صحرا مي‌نوازد … در اين صحرا، نه ترنم شاد جويباري روان است، نه سبزينه‌ي زوهمندي و نه بازي مستانه‌ي رودي … درعوض؛ تنديس‌هاي ماسه‌اي، همان بردنگ‌هاي زرگون، سپيد و خاكستري مدام جابه جا شده تا تازيانه‌ي ناپيداي باد را برملا سازند …
   و بايد اينجا در پيشگاه خوانندگان عزيزي كه دوستشان دارم، اعتراف كنم: محمّد درويش از دريافت اين تازيانه‌ها نفس مي‌گيرد و به اوج بال مي‌گشايد …

    يادداشت زير را همكار عزيزم عهديه كاليراد آفريده است و آن را تقديم كرده به خوانندگان عزیز این کلبه‌ی مجازی … خوشحالم كه چنين همكاراني دارم.

به نام خدايي که همين نزديکي است

بيابان‌زاده‌اي بيابان گرد
کويرنشيني کپرنشين
او که هميشه آسمانش چراغاني است از نوع بي مصرف، حتي نه کم مصرف
کهکشان را زماني يافت که مادرش در راه شيري لالايي کوير را برايش زمزمه کرد
او، فرزند شن زار است و عاشق شترهايش
مي خواهد بداند مديريت سرزمين‌هاي بياباني از نوع علمي او را به کجا خواهد رساند
او نمي خواهد شب چراغ‌هايش را گم کند
فقط مي خواهد فرهنگ کوير را محترم شمارند
مي خواهد ستارگاني در آسمان پر ستاره‌اش باشند
مي خواهد ثقل دايره‌اي باشد که گردش مي‌کنند
مي‌خواهد زادگاهش را پاس بدارند
مي‌خواهد مديريت سرزمينش پايداري بومش باشد
مي خواهد منابع سرزمينش را پاسدار باشند
مي خواهد همچنان بيابانگرد باشد، آن هم از نوع روستايي
او در آينه تو را ميبيند
تجلي آرمان‌هايش در حريم دانش
او را، بومش را، ديارش را و فرهنگ و هويتش را محترم شمار
و به مديريت سرزمينش مفتخر باش
اگر و تنها اگر
بيابان را مي‌شناسي