رنگ سرخی که اسرار هویدا کرد! نکرد؟

بزرگترین چالاب داخلی کشور با قدمتی بیش از 400 هزار سال می‌رود تا به تاریخ بپیوندد. در این باره حتا یاددشت‌های تلخی به تاریخ 800 سال بعد هم نوشته شده که در جای خود می‌تواند بسیار تأمل‌برانگیز باشد!
امّا حقیقت این است که چه با عینک طنز یا با چشمانی اشک‌بار به این مروارید غلتان در چشم گربه‌‌نشان نقشه‌ی وطن بنگریم، اصل ماجرا زیاد تغییری نمی‌کند! می‌کند؟ ماجرایی که کوس رسوایی‌اش با هجوم یکباره‌ی رنگ سرخ به این دریاچه و فاش شدن 5 نظریه در چرایی آن، ابعادی انکارناپذیرتر هم یافت …
نخستین فرضیه را سید غلامرضا میرکی، مدیرکل دفتر محیط زیست و توسعه پایدار سازمان تحقیقات کشاورزی مطرح کرد و صراحتاً در  یازدهمین روز امرداد 1389 در حضور نگارنده – که به بازدید از منطقه رفته بودیم – گفت: این پدیده همان بلوم پلانکتونی یا شکوفایی جلبکی – Algal bloom – و یا به عبارتی ساده‌تر: کشند قرمز مشهور – RED TIDE – است که حالا پس از خلیج فارس و دریای مازندران (کاسپین)، اینک دریاچه‌ی رو به احتضار ارومیه را به عنوان سوّمین قربانی خود برگزیده است. باید بدانیم که بلوم (شکوفایی) پلانکتونی یا جلبکی هنگامی رخ می‌دهد که پساب‌های حاوی مواد مغذی به محیط‌های آبی و کم عمق در سواحل وارد شوند. این مواد معمولاً ترکیبات فسفر و ازت هستند که عمدتاً از طریق زهاب‌های کشاورزی و فاضلاب‌های شهری و صنعتی به دریاچه ارومیه ریخته می‌شوند.
امّا ماجرا به همین جا ختم نشد، زیرا مسعود باقرزاده کریمی، کارشناس دفتر تالاب‌ها در سازمان حفاظت محیط زیست در گفتگو با خبرگزاری مهر، ضمن رد نظریه‌ی دکتر میرکی، دلیل سرخ‌شدن دریاچه ارومیه را تغییر ترکیبات نمک دانست و گفت: وقتی شوری آب از حد استاندارد فراتر رفته و به حد فوق اشباع رسید، ترکیبات نمک عوض می‌شود و برخی از انواع نمک‌ها، به ویژه نمک‌های دارای ترکیبات سدیم که رنگ بلورهای آن سفید است، رسوب می‌کنند؛ اما برخی دیگر از نمک‌ها به ویژه نمک‌های منیزیم‌دار که نارنجی رنگ یا نارنجی مایل به قرمز هستند، به علت مقاومت بالا همچنان به صورت محلول در آب دریاچه باقی می‌مانند.

با این وجود، این هم پایان ماجرا نبود، زیرا حسن عباس نژاد – مدیرکل محیط زیست استان آذربایجان غربی – بروز این پدیده را نه به کشند قرمز و نه بلورهای  نمک منیزیم دار مربوط ندانست! بلکه به ترشح شکوفه‌های جبلکی به نام “Dunalilla salina ” مربوط دانست. وی گفت: این جلبک به دلیل بالا رفتن میزان غلطت نمک دریاچه ارومیه، برای سازگاری با محیط زیست و تنفس بهتر اقدام به ترشح ماده‌ای قرمز رنگ برای مقابله با شوری و ادامه حیات خود کرده است. گفتنی آن که آن ماده‌ای که عباس‌نژاد از آن یاد کرده است، چیزی نیست جز بتا کاروتن که امروزه در برخی ممالک جهان از جمله آمريكا و استراليا به منظور استخراجش آن جلبک را كشت مي‌دهند؛ جلبكی که از منابع تغذيه آرتمياي درياچه اروميه هم به شمار می‌رود. اما وجود این جلبک در دریاچه شور ارومیه در حالی ذکر می‌شود که پیش‌تر، باقرزاده کریمی امکان حیات جلبک‌ها در آبی با این درجه از شوری را مردود دانسته بود !
جالب‌تر از همه آن که نظریه‌ی چهارمی هم وجود دارد و این رنگ قرمز را به وجود لاشه‌ی آرتمیاهای مرده در آب دریاچه ربط می‌دهند. در این ارتباط، رضا ملك زاده، متخصص بيوتكنولوژي آبزيان و عضو هيأت علمي پژوهشكده آرتميا و جانوران آبزي دانشگاه اروميه با بعيد دانستن بروز پديده كشند قرمز در درياچه اروميه گفت: پس از مشاهدات مستقيم، نمونه گيري و انجام مطالعات ميكروسكوپي مشخص شد رنگ قرمز آب درياچه اروميه مربوط به تلفات آرتمياهايي هست كه قبلاً وجود داشته ولي بر اثر تلاطم امواج، در يك خط قرار گرفته و باعث ايجاد رنگ قرمز شده‌اند. وي توضيح داد: وقتي باقيمانده و تلفات آرتمياها در شرايط كم اكسيژني قرار مي‌گيرند، گلبول هاي قرمزشان افزايش يافته و در تركيب با نمك‌ها، خطوطي به وجود مي‌آيد كه رنگ آب را متمايل به سرخي مي‌كند. دكتر ملك زاده همچنين كاهش عمق آب درياچه به دليل گرماي زياد هوا و تشديد عمل تبخير را در ايجاد رنگ قرمز درياچه اروميه مؤثر خواند و افزود: با كاهش عمق آب، تخم‌هاي انبوه و متمركز آرتمياها كه در قعر درياچه رسوب كرده‌اند، خودنمايي مي‌كنند و رنگ قرمز آب درياچه مربوط به اين تخم هاست.
و اما آخرین فرضیه را دکتر محمدعلی آموزگار، دانشیار دانشگاه تهران مطرح کرده و می‌گویند: چرا شلوغش می‌کنید؟ دریاچه ارومیه اصلاً 5 رنگ است! وی خاطرنشان می‌کند: دریاچه ارومیه در فصول مختلف علاوه بر رنگ طبیعی با توجه به میکروارگانیزم غالب می‌تواند قرمز، صورتی، سبز و نارنجی هم دیده شود.
هفته‌ی گذشته مجدداً موضوع را با دکتر میرکی، صاحب فرضیه نخست مطرح کردم، ایشان هم ضمن گله‌مندی از وضعیت حاضر باز هم بر درستی نظریه‌شان که مبتنی بر مطالعات گسترده مشاور یکم است، تأکید کردند. ظاهراً هیچ یک دیگر از طرفین ماجرا و صاحبان نظریه‌های چهارگانه‌ی دیگر هم اعلام نکرده‌اند که اشتباه کرده‌اند! هرچند اصولاً مگر در ایران می‌شود کسی اشتباه کند؟!
به هر حال، اینک این پرسش جدی مطرح است که چرا پیش از آن که موضوع رسانه‌ای شود و مسئولین مجبور به پاسخ نشوند، مدیران مربوطه اقدام به بررسی ماجرا نکرده و  ابعاد آن را تشریح ننمودند؟ مگر هم‌اکنون وضعیت دریاچه ارومیه در شدیدترین حالت نظارتی و هشدار قرار ندارد و مگر دست کم سه استاندار و دو وزیر و یک معاون رییس‌جمهور در کار مدیریت آن، تفاهم‌نامه‌ی مشترک امضاء نکرده‌اند! چگونه است که در مواجهه با چنین رخدادی، آن هم در منطقه‌ای که با عنوان پارک ملی از آن یاد می‌شود و قاعدتاً باید واجد بیشترین درجه نظارتی باشد، چندین عامل نامرتبط را باید به عنوان عامل ذکر کنند و هر مسئول و کارشناسی هم دلیل خود را ارایه کرده و دفاع کند؟
آیا آزمایش آب دریاچه ارومیه و فراکافت داده‌های آزمایشگاهی آن زیر نظر یک گروه کارشناسی واجد صلاحیت، تا این حد دشوار و زمان‌بر می‌نماید یا مشکل در جای دیگری است!؟
به عنوان نخست این یادداشت برمی‌گردم و از شما خواننده‌ی گرامی مهار بیابان‌زایی می‌پرسم:
رنگ سرخ دریاچه ارومیه نشانه چیست؟ و چه اسراری را هویدا می‌کند؟!

128 فکر می‌کنند “رنگ سرخی که اسرار هویدا کرد! نکرد؟

  1. rs232

    من از مسائل زیست محیطی خیلی کم اطلاع دارم برای همین متوجه نمی شوم که چرا برای سرخ شدن یک دریاچه این همه فرضیه وجود دارد. مگر نمی شود از آب دریاچه نمونه برداری کرده و ترکیبات آن را در یک آزمایشگاه علمی بررسی کرد؟ حتی اگر آزمایشگاه مجهزی در کشور نداشته باشیم می شود نمونه ها را به کشورهای دیگر فرستاد و جواب آن را گرفت تا ماهیت رنگ دانه ها مشخص شود. آب دریاچه که هندسه غیر اقلیدوسی نیست که این همه فرضیه برای آن صادر شود.

  2. محمد درویش نویسنده

    درود بر آرش عزيز …
    همه ي حرف من هم همين است كه وقتي در مورد يك رخداد ساده همچون سرخ شدن آب درياچه تا اين حد تعلل شده و فرضيه هاي گوناگون مطرح مي شود و در نهايت هم كسي حاضر نيست تا از حرف خود پايين بياييد، چگونه مي خواهيم معضلات بزرگ تر را حل كنيم و درياچه را از بي آبي نجات دهيم؟!
    راستي! براي بهتر انجام شدن ايده زينب يوسف زاده پيشنهادي نداري رفيق ينگه دنيانشين من؟

  3. مهدی م

    جدول زیر را از سالنامه آماری 1387 برایتان آماده کرده ام و به صورت عکس قرار می دهم.
    دقیقا نمی دانم که منظور سالنامه از جریان های سطحی حوضه آبریز، جریان های ورودی حوضه نهایی آبریز است یا اینکه جریان های منتهی به سدها را هم حساب کرده اند؟
    به هر حال تا این تعریف مشخص نشود نمی توان جدول را به خوبی تحلیل کرد.
    نکته عجیب این است که در سال 86-87 با اینکه وضعیت نزولات جوی کمتر از سال 79-80 بوده ، ولی جریان های سطحی از حجم بیشتری برخوردار بوده اند.
    http://www.image-upload.net/viewer.php?file=ag7pxrxksi8fzsae5cn.jpg

  4. محمد درویش نویسنده

    درود بر مهدي عزيز:
    عين همان نكته، در آمار سال آبي 83-84 هم به نسبت سال آبي 85-86 هم وجود دارد و با اين كه ميزان ريزش هاي آسماني حدود 3 ميليارد متر مكعب بيشتر است، اما حجم جريان سطحي كمتر شده است! كه اين مي تواند ناشي از سهم برف، دماي هوا و تبخير و نيز عمليات تكنوژنيك، مثل بهره برداري از سدهاي جديد باشد.
    سرفراز باشيد.

  5. خلیل

    سلام. طبق معمول مشکل همان است که در پاراگراف آخر نوشتی. این یک بررسی علمی و آزمایشگاهی است که ربطی به اعتقاد ندارد. اما مگر می شود در مملکت اعتقاد زده، به نتیجه ی بررسی آزمایشگاهی و علمی اعتقاد داشت؟!!!!!

  6. زینب یوسف زاده

    خیلی خوشحال شدم که این میزان آدم اهل عمل وجود دارد. ممنونم . سریعاً اطلاع رسانی می کنم. پیشنهادات کاربردی خیلی می تواند کمک کند. شعار شخصی من این است((دریاچه ارومیه پر آب و پر شکوه می خواهمت))

  7. جواد

    ظهر الفساد فی البر و البحر بما کسبت ایدی الناس(روم آیه 41)
    به سبب رفتارها و تصرفات بشر , فساد و تباهی در محیط زیست دریایی و خشکی پدیدار شده است.

  8. محمد درویش نویسنده

    به جواد:
    درست است؛ نابخردی و آزمندی نوع انسان مهم ترین عامل تهدیدکننده و تحدیدکننده حیات در کره زمین است.
    .
    .
    به زینب یوسف زاده:
    منتظر خبرهای بیشتر از شما هستیم. امید که دریاچه ارومیه پرشکوه تر و پرآب تر از همیشه رنگ آبی اش را به من و تو و ما ارزانی دارد.
    .
    درود …

  9. RS232

    آقای درویش عزیز. امیدوارم که پیشنهاد خانم یوسف زاده همچون جوانه ای باشد که سر از زیر برف زمستانی در می آورد تا ما نیز فراموش نکنیم که بهاری هم وجود خواهد داشت.
    ولی سریال نابودی منابع طبیعی کشورمان زنجیره به هم پیوسته ای است از فقر اقتصادی, فرهنگی و مدیریتی(سیاسی). وضعیت ما مثل یک بقالی است که مجبور است به جای سود, کل فروش روزانه خود را خرج کند و قادر نباشد که دوباره جنس بخرد و پس از مدت کوتاهی مغازه او پر می شود از اجناس بنجل و به درد نخوری که فروش نرفته و عدم فروش روزانه نیز باعث فقر مضاعف بقال می شود.
    از دست رفتن منابع طبیعی ما نیز همزمان است با کمبود آب کشاورزی و کمبود برق و کمبود درآمد مردم و کمبود درآمد دولت. به عنوان مثال ما باید برای حفظ ذخیره نفتی کشورمان سرمایه گذاری کنیم و استخراج بی رویه از آنها را متوقف کنیم ولی چنین امکانی برای ما وجود ندارد و شرایط استخراج نفت و گاز ما هر سال بدتر از سال قبل خواهد شد.
    منابع آبی ما هم به همین صورت است و مطمئن هستم که با همین سدهایی هم که ایجاد شده است کشاورزان ما مشکلات آبیاری محصول دارند و ما داریم مثلا دریاچه ارومیه را مثل همان جنس بقالی ذره ذره می خوریم بدون اینکه جایگزینی برای آن داشته باشیم.
    اگر ما با دوچرخه به سراغ آن کشاورز بدبختی برویم که دارد فکر می کند با فروش خیار و گوجه خود چگونه خرج تحصیل فرزندانش را بدهد و به او بگوییم که آب را برای محصولاتت استفاده نکن یا کمتر استفاده کن به ما می گوید که ای به گور تو و ای به گور آن دریاچه. ما زمانی می توانیم از آن کشاورز انتظار داشته باشیم به ما توجه کند که کودها و سموم غیر شیمیایی در اختیارش بگذاریم و وسایل آبیاری پیشرفته را هم به او بدهیم که بهترین بهره وری استفاده از آب را داشته باشد. سپس بعد از آن بیاییم آب و برق را گران کنیم تا بالارفتن بهره وری استفاده از منابع طبیعی, بالا بودن قیمت را جبران کرده و هزینه اضافی به مردم ایجاد نکند. ضمن اینکه منابع طبیعی هم دیگر به هدر نمی رود.
    به عنوان مثال در امریکا بنزین گران است ولی من به طور متوسط همان مبلغی را پرداخت می کنم که در ایران پرداخت می کردم چون مصرف بنزین اتومبیل ها بسیار کمتر است. مصرف آب و برق نیز تقریبا بهینه است و مثلا اگر کسی بخواهد به روش ایران با شلنگ آب به گل ها و چمن های خانه اش آب بدهد و یا ماشینش را بشوید باید نصف حقوقش را برای پول آب بدهد.
    حالا اگر ما بگوییم که آب سدها را آزاد کنند تا دریاچه ارومیه نجات پیدا کند ممکن است فردا کشاورزان زیادی از گرسنگی بمیرند و یا برق خانه هایشان قطع شود و ما مجبور شویم برای نجات آنها آب دریاچه خزر را هم بخشکانیم! یا صنایع ما همینطوری هم درآمد زا نیست و اگر آنها را مجبور کنیم که از فیلترهای گران تصفیه پساب استفاده کنند یا تعطیل می شوند و باز هزاران نفر بیکار می شوند و یا اینکه مجبور هستند به یک طریقی سر محیط زیست را کلاه بگذارند.
    برای همین است که اعتقاد دارم خشک شدن دریاچه ارومیه انتهای این فرآیند نابود سازی است و به قول دوست فرهنگی- اقتصادی- تاریخیمان خانه از پایبست ویران است و باید ساختار اساسی آن اصلاح شود.

  10. محمد درویش نویسنده

    درود دوباره بر آرش عزیز:
    این کارهایی که گفتی نیاز به زمانی بیشتر از عمر یک دولت دارد. یعنی باید یکی دو دولت در ایران، زیرساخت های لازم را تهیه کنند تا دولت های آینده بتوانند با فراغ بالی بهتر به مدیریت بهینه جامعه پرداخته و توان زیست پالایی سرزمین شان را افزایش دهند.
    در صورتی که در اینجا کمتر دولتمردی را می توانی به جا آوری که حاضر به چنین ایثاری باشد! برای همین است که همواره نیازهای کوتاه مدت و نزدیک بینی حرف اول را زده و پرداخت نقدی یارانه و سهام عدالت می تواند خیال یک دولت را برای چهار سال راحت کند! گور بابای آیندگان …

  11. مهلقا کاشفی

    با سلام
    زنده باد خانم زینب یوسف زاده . از قضا سازمان ما شعبه فعالی در ارومیه دارد که قبلا هم روی تالاب سیرانگلی کار کرده و کتابی در همین زمینه منتشر کرده است .با این امید که بتوان کار مثبتی انجام داد.ضمنا یکی از اساتید دانشگاه شریف هم می توانند در زمینه ازمایشات لازم همکاری کنند.

  12. محمد درویش نویسنده

    سلام و سپاس بر مه لقا كاشفي عزيز:
    اگر امكان دارد نشاني جمعيت زنان مبارزه با آلودگي محيط زيست – شعبه اروميه را انتشار دهيد تا خانم يوسف زاده بتوانند از آن بهره مند گردند.
    درود …

  13. زینب یوسف زاده

    سلام
    اگر شماره و اطلاعات تماس آنها را به من بدهید بسیار ممنون خواهم شد.

  14. محمد درویش نویسنده

    با خانم كاشفي در اين باره گفتگو كردم. ايشان به زودي اطلاعات لازم را در اختيارتان قرار خواهند داد.
    در ضمن ايشان پيشنهاد كردند كه براي مؤثرتر شدن اين حركت مي توان از چند قهرمان نامي كشور يا هنرمند بزرگ و مشهور هم درخواست همراهي و مساعدت كرد.
    شايد پورنگ پورحسيني عزيز بتواند از طريق پدر بزرگوارشان اين امكان را ميسر فرمايند.
    درود …

  15. محمد درویش نویسنده

    خانم یوسف زاده لطفاً ایمیل خود را چک کنید. تلفن تماس خانم مهدیه پورشاد از اعضای جمعیت زنان مقابله با آلودگی محیط زیست در ارومیه را برایتان ارسال کرده ام.
    سرفراز باشید.

  16. پورشاد

    در مورد قرمزی آب دریاچه ارومیه یکی از کارشناسان آب منطقه ای ابراز داشت: آب دریاچه را آزمایش کرده اند و ترکیباتی از آهن در آب پیدا شده به گفته ایشان این قرمزی بیشتر در اطراف جاده و پل که عملیات مربوط به ساخت و ساز پل در جریان است دیده میشود.
    حالا می مونه نظریه های دیگه بعلاوه این موضوع میشه 4 سناریو.
    والا منم سر در نمی یارم. هر کس از ظن خود شد پاسخگو…

  17. محمد درویش نویسنده

    به مهدیه پورشاد:
    با سپاس از لطف شما. با این حساب فرضیه ششم هم متولد شد!!
    .
    .
    به زینب یوسف زاده:
    نامه شما رسید و تصحیح و تکمیل گردید.
    لطفاً ایمیل تان را چک کنید.
    .
    .
    درود …

  18. مهدی

    مهندس یه سوال
    دنبال عکسهای ماهواره ای دریاچه های کشور بودم که متوجه شدم رو گوگل ارث ارومیه پر آب پر آبه.جریان چیه؟
    من خودم احتمال میدم زمانی که این عکس رو می گرفته درست بالای کوچه ی دکتر بوده.خلاصه اینکه ارومیه هیچ مشکلی نداره .اسنادشم موجوده!

  19. طهماسبی

    جناب آقای درویش:
    گروه تازه تاسیس “دوستدارن محیط زیست دانشگاه صنعتی شریف”، آمادگی خود را برای پشتیبانی در حد بضاعت جامعه دانشجویی اعلام می دارد.
    لطفا چنانچه قرار بر تشکیل کمپین یا موجی در این راستا دارید، روی ما نیز حساب کنید!

  20. میکروبیولوژیست

    سلام کاش به جای این همه حرف زدن به فکر تحقیق باشیم. نظریه آقای دکتر آموزگار صحیح است و ایشان مقالات بین المللی و پروژه هایی هم در رابطه با میکروارگانیسم های این دریاچه دارند. می توانید آن ها را پیدا کرد و مطالعه کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تائید دیدگاه فعال است. دیدگاه شما ممکن است کمی طول بکشد تا ظاهر شود.