تربت جام؛ جایی که پلنگ‌هایش به دکل‌های برق پناه می‌برند!

تصاویری را که ملاحظه می‌فرمایید، حسن احمدی‌فرد، خبرنگار روزنامه قدس برایم فرستاده است تا اگر باور نکردم، دوباره در عکس‌ها خیره شوم و از این که یک پلنگ زخمی برای فرار از دست حیوان دوپا و بسیار خطرناکی به نام انسان، خود را به ارتفاع 24 متری دکل برق رسانده است، شگفت زده نشوم!
هرچند من هنوز شگفت زده‌ام … البته نه از واکنش آن پلنگ نگون بخت که عاقبت پس از تحمل خونریزی ناشی از اصابت 4 گلوله از اسلحه کلاشینکف در همان بالای دکل جان داد، بلکه از وجدانی که این روزها ظاهراً در نزد ما آدم‌زمینی‌ها کیمیا شده است و از خردی که انگار از الماس کوه نور هم نایاب‌تر می‌نماید! و سبب می‌شود تا گروهی شکارکش نابخرد و آزمند به جان این گربه‌سانان تیزپا و زیبا و ارزشمند طبیعت ایران بیافتند.

یادمان باشد که پلنگ بزرگ‌ترین گربه سانی است که هنوز می‌توان آن را در ایران دید، گربه سانی که شمارش در بهترین حالت، هرگز به هزار قلاده هم نمی‌رسد و به همین دلیل در رده‌ی گونه‌های نادر از سوی IUCN طبقه‌بندی شده است. با این وجود، فقط در طول 8 ماه گذشته سه قلاده پلنگ در تربت جام کشته شده است! چرا؟
یکبار دیگر هم گفتم:
پلنگ‌ها و یوزپلنگ‌ها که می‌روند؛ یعنی کسب و کار بیابان‌زایی و بیابان‌سازی در این بوم و بر سخت پررونق شده است!

41 فکر می‌کنند “تربت جام؛ جایی که پلنگ‌هایش به دکل‌های برق پناه می‌برند!

  1. اشکار

    قابل توجه جناب آقای دکتر صدوق و تیم محققان حرفه ای

    برای برآورد جمعیت پلنگ در مناطقی چون تربت جام و لرستان از روی تعداد پلنگ کشته شده می توان تعداد پلنگ موجود را تخمین زد و نه نمایه هایی چون سرگین و ردپا!!!
    در لرستان 20 سال بود که حضرات محیط زیست پلنگ را منقرض شده اعلام کرده بودند تا هنگامی که از روی تعداد پلنگ های شکار شده که تصادفی یافت می گردید پی بوجود این گربه سان بردند .

    در کشورهای دیگر به دلیل این اهمال و کوتاهی 20 ساله بسیاری به زیر سوال رفته و توبیخ می شدند ولی آسمان در فلات ایران رنگی دگر دارد !
    اگر مردم و شکارچیان محلی بصورت عملی و نه تئوری به نگهداری زیستگاه پلنگ و طعمه های ان همت گمارند می توان امیدی به اینده داشت وگرنه به حضرات دگر اعتماد نشاید

  2. اشکار

    می گویند رندی به عندان بررسی رژیم غذایی پلنگ پروژه ای را تعریف کرده بود و پس از مدت ها بوق و کرنا مشخص شد ، نمونه های ایشان سرگین پلاگ موزه دارآباد بوده که غذایش منحصر به گوشت اسب و الاغ میبود !!
    در ایران اگر پژوهش نکنیم داستان 30000 هکتار کاشت سوزنی برگانی چون نراد در گیلان روی می دهد که هنگی خشک شدند و یا جنگلکاری مرزن آباد با کاج تهران و خشک شدن تدریجی
    اگر بخواهیم تحقیق کنیم اینگونه جواب می دهد

  3. محمد درویش نویسنده

    اشکار جان:
    البته این که چون تعداد مرگ و میر ناشی از شکار پلنگ در تربت جام بالاست، همیشه هم نمی تواند دلیل وجود تعداد قابل توجهی پلنگ باشد! زیرا ممکن است در هنگامه مرگ و نیستی هم مانند شمع، گاه با فروغی درخشان تر از همیشه مواجه شویم:
    به قول فروغ عزیز:
    در شهادت يک شمع راز منوری است
    که آن را
    آن آخرین و کشیده ترین شعله خوب می داند.

  4. اشکار

    درویش خان بیشتر این تخلف ها بدست نوکیسگان محلی انجام می گردد که دستی هم در خرید و فروش تریاک ناب ( و شاید هم قاطی دار؟9 داشته و پس از کشیدن بستی مفصل و هار شدن با کلاشیمکف بجان هرجمبنده ای می افتند
    تریاکی هم تریاکی های قدیم !
    خداقل ماموران برای گرفتن یک پول چایی هم می توانند به سراغ متخلفان محلی که شناخته شده هستند بروند

  5. مهدی م

    خیلی تاسف بار است . البته فکر نمی کنم کسانی که این پلنگ را زده اند شکارچی و یا شکارکش بوده اند، چون شکارچی یا برای تفریح این کار را می کند (که زدن پلنگی که از دکل برق بالا رفته هیچ لذتی ندارد) و یا برای استفاده از پوست و گوشت و غیره که با توجه به رها کردن پلنگ توسط شکارچیان این هم توجیهی ندارد.
    به نظر می رسد از قاچاق چی های منطقه بوده اند که به صورت اتفاقی پلنگ را دیده اند و از تفنگ های جنگی خود استفاده کرده و پلنگ را کشته اند.
    شاید ریشه این تصمیم ناخودآگاه این افراد بوده. ناخودآگاهی که از قدیم الایام در ذهن همه ساخته شده که پلنگ را باید کشت.
    آنها ممکن است همه روزه با کفتار و سگ های ولگرد و شغال و روباه و انواع و اقسام جانور دیگر مواجه شوند و کاری به کارشان نداشته باشند، ولی حیواناتی مانند خرس و پلنگ را می کشند. چون از قدیم برای انسان خطرناک بوده اند و ناخودآگاه ما به ما دستور چنین توحشی را می دهد.
    به نظرم تنها راه جلوگیری از این اتفاق، تغییر این ناخودآگاه در مناطقی است که هنوز پلنگ و یوزپلنگ زندگی می کند. راهش هم فرهنگ سازی است.

  6. محمد درویش نویسنده

    مهدی جان به نظر می رسه بشود اینگونه نتیجه گرفت که هر جا پلنگ بیشتری مورد اصابت گلوله قرار بگیرد، نشانه کسب و کار پر رونق تر باندهای قاچاق مواد مخدر و نظایر آن باشد! نه؟

  7. جلگه

    متاسفم!!!
    باديدن اين صحنه بياد صحنه اي افتادم در تلويزيون نمايش داده شد كه شخصي بر بالاي همين دكل هاي برق جان خود را ازدست داده بود ! اين يكي براي فرار ازدست ما انسان هاي آزمند! و دومي براي بدست آوردن پولي جزيي! ريشه همه در فقر و طماع بودن مااست

  8. عاطفه

    این خبر اگر به همراه تصویر نبود نمی توانستیم به آن اعتماد کنیم.اما ظاهرا باید همواره در مقابل خبرهای خوش به خبرهای بد اطمینان داشته باشیم.

  9. بیداد

    درود
    شرم آور است آن موجود بی گناه از دست ما (به قول خودمان انسان) به کجا پناه برده است!!!؟؟؟؟
    شاید فقط در کشورمان انسان اینگونه معنا دار می شود!

  10. معین

    اسم خودمون رو هم میذاریم اشرف مخلوقات!!!!خیلی عذر میخوام اما گه مخلوقات هم نیستیم

  11. miri

    من به صورت اتفاقی به سایت شما برخوردم.و حدود چند دقیقه بهت زده به تصاویر دردناک نگاه میکردم، به یاد ماریتا یوز پلنگی که در اسارت مرد، افتادم. تا وقتی که ما انسانها فقط از انسانیت نام ان را یدک میکشیم،، ولی واقعا از ان بی بهره ایم. باید منتظر حوادثی تلخ این چنینی باشیم

  12. پلنگ

    آره با وینچستر زده کلاش چیه من ازین حیرت زده ام که تو چه قدر اوسگولی که اینو باور کردی یزره به لیاس حیوان 2پا دقت کن ………………………(مامور برق)

  13. محمد مهدی

    با سلام
    دوستان این مسئله نشانه زوال اخلاق و انسانیت نزد ایرانیان است که متاسفانه روز به روز هم داره بدتر میشه
    دیگه باید گفت هنر نزد ایرانیان نیست نزد دیگران است!!!
    افرادی که اینکارها رو می کنن آدمایی هستن که از بچگی با تفنگ بادی و تیر و کمون به جان گنجشگو کبوتر افتادن حالا هم با کلاشینکف به جان پلنگ و … تا به حال دیدن که بچه ها وقتی سگی و گربه ایی رو می بینن چطور با سنگ و چوب دنبالش می کنن کشتار حیات وحش تو کشور ما ادامه همون فرهنگه خوشنت باره آقا نمیشه گفت همش مقصر سازمان محیط زیسته و دولته وزارت فلانه و بهمانه … هرچند که اونها هم کاملا مقصرن اما باور کنین مردم هم اصلا خوب نیستن و مقصرن
    همین دولت ووزیر وزرا و … هم از همین فرهنگ بلند شدن که کوچکترین اهمیتی به محیط زیست و حیات وحش نمی دن
    به هرحال با این وضع ما به مثل کسی می مونیم که رو شاخه نشسته و بن شاخه رو می بره

  14. محمد درویش نویسنده

    درود بر محمد مهدي عزيز:
    اگر ما بتوانيم فرزنداني را تربيت كنيم كه آنها دل شان براي پرواز گنجشك ها و آب خوردن كبوترها و سيراب شدن سپيدارها بسوزد؛ بي شك آن نسل اجازه نخواهد داد تا دكل هاي برقش به تابوت پلنگهايش بدل شود.

  15. محمد درویش نویسنده

    به امير سررشته داري:
    نمي دانم خوشحال باشم يا ناراحت كه سخن تلخت در باره ما مردم، اينگونه امتياز باران شده است؟!

  16. رها

    تا چند روز پیش میگفتم ریشه ی تمام بدبختی ها و بیچارگی های ما ادما خودمونیم حاتا باید سرمو بندازم پایین و بگم ریشه ی بدبختی تمام موجودات ماییم. تازه ما باید بیشتر خجالت بکشیم که به قول خودمون مسلمونیم. فقط میتونم بگم واقعا متاسفم…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تائید دیدگاه فعال است. دیدگاه شما ممکن است کمی طول بکشد تا ظاهر شود.