به پیشنهاد گروهی از فعالین مدنی و دوستداران محیط زیست، قرار است همه ساله در 28 فروردین، روز بزرگداشت استانی برگزار شود که مرکز آن – شهرکرد – در بین همهی 30 مرکز استان دیگر به آسمان نزدیکتر است. استان چهارمحال و بختیاری، قلمرو سیاسی کوههای رنگی در ایران است؛ سرزمین سبزکوه، زردکوه و سفیدکوه؛ سرزمین آبشار عشق و آشیان دوستداشتنی هلن. جایی که مهمترین رودخانههای ایران را حیاتی ابدی بخشیده تا کارون زیبا و پرابهت همچنان نماد رودخانههای خروشان وطن بماند و زایندهرود به دیار نصف جهان، زندگی بخشد.
امیدوارم نامگذاری چنین روزی، سبب نزدیکی بیشتر بین مردمان ساکن در حوضه آبخیز کارون بزرگ و زاینده رود شود.
امیدوارم در چنین روزی شاهد آن باشیم که دوستداران محیط زیست در اصفهان، چهارمحال و بختیاری، خوزستان، یزد، کرمان و لرستان گردهم جمع شده و در پای منافع ملی، نشان دهند از منافع بخشی و قومیتی خود میگذرند. ایران در خاورمیانه همواره یگانه جزیره امن منطقه بوده، چرا که ما نشان دادهایم یگانه مردمی در آسیای جنوب غربی هستیم که از قومیت به ملت رسیده و در گام نخست، همه خود را با افتخار ایرانی میدانیم.
چهارمحال و بختیاری به دلیل جذابیتهای دیداری و فرهنگ زیبا و ارزشمند عشایری، میتواند به یکی از مهمترین قطبهای گردشگری پایدار در حوزه طبیعت، فرهنگ و تاریخ بدل شود. چهار محال و بختیاری میتواند میعادگاه ورزشهای هیجانی آبی باشد؛ گرانیگاه سنگنوردان و شیفتگان بررسی زندگی عشایری. همچنین در این یک درصد از خاک وطن، میتوان بانک ژن اندوختههای گیاهی فلات ایران را بنیان نهاد. در چهارمحال و بختیاری نباید شاهد تکرار اشتیاههایی باشیم که به افزایش وابستگی معیشتی به منابع آب و خاک بدل شوند! نباید روزی را متصور شویم که استاندار چهارمحال و بختیاری هم مانند همتای اصفهانیاش، مجبور به اعترافی تلخ شده و بگوید: حاضرم تمامی صنایع استان را با یک شاخه گل به هر استانی که میخواهد، مجانی تقدیم کنم!
تبدیل چهارمحال و بختیاری به کارگاه یا آزمایشگاه انواع و اقسام ساخت پیکرههای پهنپیکر سیماناندود موسوم به سدهای بزرگ مخزنی و یا طرحهای ویرانگر و خطرناک انتقال آب بینحوضهای، چه در درون استان و یا بین استانی، گناهی بزرگ و خطایی راهبردی است که نسل آینده ساکن در شهرکرد، بروجن، لردگان، فارسان، سامان، اردل و کوهرنگ هرگز آن را نخواهد بخشید. همانگونه که گسترش شالیکاری یا کاشت بادام در ارتفاعات پرشیب هم به مراتب هم بر تنشهای هیدرولوژیکی حوضههای آبخیز زایندهرود و کارون میافزاید و هم نرخ فرسایش را افزایش میدهد. به جای آن، میتوان به سمت معرفی و رونق کسب و کارهای سبز رفت؛ میتوان در اندیشه استقرار توربینهای بادی، سلولهای فتوولتاییک، ساخت اکوکمپها و اکوسافاریها و رونق بخشیدن به پرندهنگری یا تکرار تجربههای موفق در گندمان و روستای گل سفید برآمد.
جان کلام آنکه
بیاییم از رخداد 28 فروردین، بهانهای برای افزایش همدلی و همافزایی بسازیم و با تبدیل چالشها و بحرانها به فرصتها و مزیتها، نشان دهیم که اهل اقدام و عمل در سالی هستیم که در پیشانی آن، اقتصاد مقاومتی میدرخشد.
بیاییم کاری کنیم تا دوستیها تقویت شود. یک کنشگر محیط زیست، هرگز نباید به کاربست ادبیاتی خشونتآمیز و رفتاری کینهجویانه یا تهدیدگرایانه متوسل شود و هرگز نباید برای پیشبرد اهداف خود به بداخلاقی و ذبح واقعیت بپردازد. فعالین مدنی در حوزه محیط زیست باید نشان دهند که بیش از هر فعال دیگری در هر حوزهای، اهل داد و دهش بوده و فرزندان فریدون زمان هستند.
فریدون فرخ فرشته نبود ؛ زمشک و ز عنبر، سرشته نبود
به داد و دهش یافت آن نیکویی ؛ تو داد و دهش کن، فریدون تویی
درود بر محمد درویش بزرگ.
حمایت شما از این روز که یاداور بزرگترین تجمع زیست محیطی تاریخ کشور را دارد جای قدر دانی بسیار دارد.
کاش شما هم در این بزرگداشت شرکت میکردید
با درود و سپاس از کوششهایتان و تلاشهایتان برای حفظ باقی مانده محیط زیست ایران و حتی گسترش آن.
با مهر
فرهاد
Salam aghaye darvish.man ba shoma va mohite zist dar celasi k sazman varzesh bargozar kard ashna shodam.kheyli doost daram ba ngo haei paksazie tabiat mikonan link sham vali hich shenakhti nadaram.mamnoon misham rahnamaie bfarmaeid
سلام.میشه لطفا ngo های پاکسازی طبیعت را معرفی کنید؟ممنون
درود بر شما خانم فرشته راد. لطفا با آقای کاظم نجاریون در این خصوص تماس بگیرید:
09121204369
خيلي ممنون. لطف كرديد