آيا نرخ فرسايش بادي در ايران طبيعي است؟!

    همزمان با روز هواي پاك و به دعوت اداره كل حفاظت محيط زيست استان خوزستان، فردا در همايش تخصصي آلودگي هوا شركت كرده و در تالار اجتماعات شركت سهامي آب منطقه‌اي استان، به ايراد سخنراني با عنوان: «راهبرد مهار فرسايش بادي در خوزستان و ايران» خواهم پرداخت.
    اينك براي آگاهي خوانندگان عزيز مهار بيابان‌زايي، چكيده‌ي آنچه كه در اهواز ارايه خواهم كرد را منتشر مي‌كنم:

سخنراني محمد درويش در اهواز- 29 دي 1387

    بر بنياد مطالعات موجود، ساكنان متجاوز از 178 نقطه در محدوده‌‌ي 82 شهرستان و 17 استان بیابانی کشور، از عقوبت‌هاي فرسايش بادي در رنج و زحمت هستند. استان زرخيز خوزستان و مردم شريف آن، يكي از همين عرصه‌هاست كه شوربختانه در سال‌هاي اخير با روندي شتاب‌ناك‌تر از متوسط كشوري در معرض هجوم گاه و بيگاه ماسه‌هاي روان و توفان‌هاي غبارآلود قرار گرفته‌ است.
    پرسش اين است كه آيا با توجه به ويژگي‌هاي جغرافيايي، پيكرشناختي و اقليمي فلات ايران، چنين رخدادي طبيعي است يا خير؟ و مهم‌تر آن كه چگونه مي‌توان از شدّت اين پديده‌ي شوم و آلودگي هواي ناشي از آن – دست‌كم در سكونت‌گاه‌هاي انساني كاست؟
    بايد دانست فرسايش بادي يكي از بارزترين مصادیق و اصلی‌ترین شناسه‌های جریان ویران‌گر بيابان‌‌زايي محسوب شده و در شمار مهم‌ترین مشكلات سد راه توسعه و عمران در اغلب کشورهای قرار گرفته در زیست‌اقلیم‌های فراخشک، خشك و نيمه خشك محسوب مي‌شود.
    از اين رو، آشكار است كه ایران‌زمین نيز مي‌بايست در شمار كشورهايي باشد كه از عقوبت‌هاي فرسايش بادي متأثر شود. امّا شواهد و آمارهاي موجود نشان مي‌دهد كه نه‌تنها فرسايش بادي در ايران، سرزمين‌هاي قابل‌توجهي را متأثر كرده است، بلكه وخامت اوضاع در شرایطی به مراتب نگران‌کننده‌تر از متوسط جهانی قرار دارد. کافی است بدانیم که چیزی نزدیک به 2 درصد (1.81 درصد) از مساحت خشکی‌های جهان  به وسعت 2/235 ميليون هكتار از تبعات مستقیم فرسایش بادی در رنج و تنش هستند؛ در صورتی که رقم نظیر آن برای ایران، چیزی نزدیک به 20 میلیون هکتار (19.66 ميليون هكتار) یا 12 درصد از خاک کشور است. به دیگر سخن،  نسبت سطوح مناطق تحت تأثير فرسايش بادي در ايران بيش از 6 برابر متوسط جهاني است؛ واقعیتی که ناگفته ژرفای خطر و وخامت شرایط ایران را نشان می‌دهد.
    تأسف‌آورتر آن كه براي مقابله با رخداد ناميموني كه سالانه افزون بر يك هزار ميليارد تومان به سرمايه‌ي ملّي اين بوم و بر خسارت مي‌زند، عملاً اراده‌اي سزاوارانه وجود ندارد. چرا كه اگر داشت، نبايد از قول مديركل منابع طبيعي استان يزد مي‌شنيديم كه اعتبارات تخصيص‌يافته در طول چهار دهه‌ي گذشته براي مقابله با فرسايش بادي تنها 500 ميليارد ريال بوده است! آيا چنين نسبتي سزاوارانه است؟!
    به هر حال، بر بنياد مطالعاتي كه با هدايت دفتر امور بيابان سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخيزداري كشور به انجام رسيده است، از رقم 20 ميليون هكتار ذكر شده، 7/12 میلیون هکتار منطقه برداشت، 9/1 میلیون هکتار منطقه حمل  و 06/5 میلیون هکتار منطقه رسوب است. بنابراين ناگفته پيداست كه اولويت برنامه‌هاي مهار فرسايش بادي بايد بر روي 12.7 ميليون هكتار عرصه‌هاي برداشت متمركز شود. البته خوشبختانه، تنها 6.4 ميليون هكتار از عرصه‌هاي كشور – به دليل ملاحظات جمعيتي، صنعتي و يا زيربنايي تحت تهديد مستقيم فرسايش بادي قرار دارند كه از اين مقدار: 1/2 ميليون هكتار در شرايط بحراني درجه يك (زياد)، 2/2 ميليون هكتار در شرايط بحراني درجه دو (متوسط) و 1/2 ميليون هكتار هم در شرايط بحراني درجه سه (كم)  طبقه‌بندي شده‌اند.
همچنين  بررسي تصاوير ماهواره¬اي MODIS نشان مي دهد كه منشأ توفان‌هاي گرد و غبار در جنوب غرب ايران، ناهمواري‌هاي گسترده‌ي موجود در صحراي بزرگ ربع الخالي عربستان، سواحل درياي احمر و نيز پهنه‌هاي خشك‌شده و نمك‌زار هورالعظيم در عراق است. تخمين زده مي شود كه توفان‌هاي مذكور مي توانند سالانه در حدود 500 ميليون تن گرد و غبار ناشي از فرسايش بادي را وارد نيوار كنند.  گفتني آن كه ذرات برداشت‌شده از صحرای ربع‌الخالی به صورت سیکلوئیدی به گردش درآمده و در بعضی اوقات پس از عبور از خلیج فارس و گذر از خوزستان وارد عراق شده و در آنجا نیز به دلیل خشک بودن هورالعظیم و وجود دشت سیلابی  دجله و فرات بر میزان و حجم آنها افزوده شده و سپس مجدداً به ایران بر می گردد. با این حال منشاء اصلي این توفان‌ها را بايد همان صحرای ربع الخالی عربستان دانست که به دلیل  ریز بافت بودن ذرات حمل شده در بعضي اوقات آثار آن تا شهرهاي مركزي ايران و حتا آسمان پايتخت ايران نيز گزارش شده است.  جنس ذرات حمل شده بیشتر از دو نوع رسي و سيلتي است. اگر چه سیلت‌ها در منشاء به فرسایش بادی و برداشت حساس‌ترند و بسیار بیشتر از ذرات رسی برداشت می شوند، اما ذرات رسي  به دلیل آنکه سبک‌تر بوده، گرد و غبار ناشي از آن مسافت طولاني‌تري طي مي‌كنند. بنابراین گرد و غباري که در مناطق دور از خوزستان ديده مي‌شود را می‌توان بيشتر از اين نوع دانست.
   به هرحال، براي مهار بحراني كه هم‌اكنون در ديار خوزستان چهره نمايانده، چاره‌اي نيست جز آن كه به تعاملي فراملّي دست يازيده و تمامي كشورهاي حاشيه‌ي جنوبي خليج فارس به همراه عراق را به دور يك ميز دور هم نشاند و از اين فرصت تاريخي كه ملاحظات محيط زيستي فراهم آورده است، نهايت استفاده را برد. چه، همكاري و تعامل براي حفظ پايداري سرزمين، مي‌تواند فصل مشترك و گرانيگاه پرقدرتي براي تداوم مودت و دوستي بين كشورهاي يادشده بوجود آورد و بدين‌ترتيب همه خود را براي نخستين‌بار در پشت يك خاكريز و در مواجهه با يك دشمن مشترك (بيابان‌زايي و فرسايش بادي) ببينند.
   تا بدين‌ترتيب بتوان خوزستان و مردم شريفش را از گزند بلاياي ناشي گرد و غبار و فرسايش بادي محفوظ داشت .

10 فکر می‌کنند “آيا نرخ فرسايش بادي در ايران طبيعي است؟!

  1. حسيني

    سلام جناب درويش
    اين مطلب در صفحه 2، 1 بهمن روزنامه همشهري عصر چاپ شد.
    متشكرم

  2. اکبری

    با سلام
    ممنون از سخنرانی علمی شما
    به نظرم اگر آمار و ارقام شما مستند بود خیلی علمی تر می شد .من چون رشته ام اقلیم شناسی هستش تصمیم گرفتم حتما در مورد علل گرد و غبار تحقیق علمی انجام بدهم اگر نظری داشتید خوشحال می شم بدونم.
    پیروز باشید

  3. م.حسینی

    سلام جناب آقای درویش
    از شما کمال تشکر را دارم خوب نوشتید،بنده دانشجوی کارشناسی ارشد فیزیک وحفاظت خاک هستم تصمیم دارم پایان نامه امو روی فرسایش بادی وعلت گرد وغبار کار کنم،خوشحال میشم اگه نظرتونو بدونم

  4. محمد درویش نویسنده

    کار بسیار ارزنده و مفیدی خواهد بود و در شمار اولویتهای راهبردی موسسه متبوع قرار دارد. لطفن پیشنهادیه (پروپوزال) خود را برایم ارسال دارید.
    درود …

  5. کعبی

    مطالب سودمندی بود. اخیرا (اواسط اردبهشت 89) مقاله ای از یک استاد دانشگاه تهران (نامش خاطرم نیست) در یکی از روزنامه ها مطالعه می کردم ایشان به طور یقین منشا ریزگرده ها را مناطق خشک شده هور العظیم در بخش ایران معرفی کردند. پیش از این نیز برخی کارشناسان عمده کانون های بحران این پدیده را در عراق معرفی کردند وحتی آنها را برحسب درصد بیان کردند که سهم کشورهای عراق،ایران، عربستان، سوریه وحتی اردن در ایجاد این پدیده را نشان می دهد. جنابعالی نیز منشا اصلی این طوفان ها را بیابان های ربع الخالی عربستان معرفی می کنید. تنوع دیدگاه ها ایجاب می کند یک پژوهش جامع و همه جانبه با همکاری کشورهای همسایه انجام گیرد تا ماهیت این معضل با شیوه های علمی و مبتنی بر داده های قابل اعتماد صورت گیرد.
    پاینده باشید،

  6. محمد درویش نویسنده

    منشاء این ریزگرده همانطور که بارها اشاره کرده ام، هم تالابی و هم بیابانی است. حرف من و آقای دکتر حسین آخانی تضادی ندارد .
    درود …

  7. دهقانی

    سلامجناب آقای درویش
    من دانشجوی کارشناسی ارشدخاکشناسی و گرایش فرسایش هستم. تز من در مورد فرسایش بادی است. من در این زمینه سوالاتی دارم. چگونه میتوانم با شما در ارتباط باشم.

  8. محمد درویش نویسنده

    درود بر شما جناب آقای دهقانی
    شما می توانید در این باره با آقای دکتر حسن روحی پور تماس بگیرید:
    09123863655

  9. عطایی

    سلام من دانشجوی ارشد هواشناسی کشاورزی هستم میخواست یه مطب درمورد فرسایش بادی و اثر آن بر کشاورزی پیدا کنم شما میتونید کمکم کنید؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تائید دیدگاه فعال است. دیدگاه شما ممکن است کمی طول بکشد تا ظاهر شود.