مهم‌ترین دلایل شتاب بیابان‌زایی در ایران

     همزمان با نزدیک‌شدن به هفته‌ی منابع طبیعی، بسیاری از علاقه‌مندان به طبیعت در هر دو بخش دولتی و مردم‌نهاد می‌کوشند تا  با برگزاری نشست‌های گوناگون و آیین‌های درخور این هفته، تا آنجا که می‌توانند بر اهمیت حفظ مواهب طبیعی سرزمین مادری تأکید ورزند. از همین رو، تا ساعاتی دیگر، رهسپار نگین سبز وطن، گیلان عزیز هستم تا در تالار اجتماعات دانشکده‌ی منابع طبیعی گیلان، واقع در شهرستان صومعه سرا، به ایراد سخنرانی با عنوان: «مهم‌ترین دلایل شتاب بیابان‌زایی در ایران» بپردازم. در این مراسم که به پیشنهاد جمعیت زنان مبارزه با آلودگی محیط زیست گیلان و حمایت و همکاری برخی از نهادهای دولتی و دانشگاهی منطقه برگزار می‌شود، علاوه بر نگارنده، همکار عزیزم، مصطفی خوشنویس نیز در باره‌ی اهمیت حفظ درختان کهنسال و جایگاه این آیه‌های ارزشمند خلقت در خزانه‌ی غنی طبیعت وطن سخن خواهد گفت.

مراسم، رأس ساعت 16:30 روز شنبه، 10 اسفند 1387 آغاز خواهد شد.

     در اینجا، خلاصه‌ای از سخنرانی خویش را برای آگاهی خوانندگان عزیز تارنمای مهار بیابان‌زایی منتشر می‌کنم.

سخنرانی محمد درویش در دانشکده منابع طبیعی گیلان - 10 اسفند 1387

     بیابان‌زایی، بیش از 10 هزار سال قدمت دارد. یعنی درست از زمانی که بشر زندگی شبانی را به کنار نهاد و با کشف کشاورزی، آموخت که چگونه می تواند به جای تعقیب و شکار غذا، مایحتاج خویش را از زمین بدست آورد و سکنی‌گزین شود. به دیگر سخن، شايد حکايت تلخ بيابان­زايی را بتوان از آنجا آغاز کرد که يکی از اهالی زمين به نام انسان، توانست گوی سبقت را از ديگر موجودات زنده‌ی زمينی بربايد و شمارِ خويش را با شتابی گيج­کننده افزايش دهد، آدمی، آنگاه که متوجه‌ی اين رشد حيرت­انگيز شد، چاره­ای نداشت تا اشتباه دوّم را نيز مرتکب شده و تصميم بگيرد از کوتاه­ترين راه و در کمترين زمانِ ممکن، دهان‌های گرسنه را به هر قيمتی سير کند. بر پايه‌ی يکی از جديدترين مطالعات ديرين­شناسی خاک[1]، آشکار شده که فرايند بيابان­زايی ناشی از فشارهای انسانی در يونان باستان، از پيشينه­ای دست­کم 4500 ساله برخوردار است[2] و اين فرايندها، نه­تنها بر حاصلخيزی اراضی کشاورزی اثر گذاشته که در درازمدت، گرايش اقليمی منطقه را نيز به سوی خشکی بيشتر سوق داده است؛ چنانچه همان مطالعات ثابت کرده است که ميانگين سالانه‌ی ريزش‌های آسمانی يونان باستان در سرزمين‌های با ارتفاع کمتر از 1000 متر، به 932 ميلي‌متر می­رسيده است (Retallack، 2001). اين واقعيت، يعنی اثر متقابل بيابان­زايی در تشديد روند تغيير اقليم و گرم­تر شدنِ سرزمين‌های متأثر از آن را پيشتر Hulme  و Kelly  (1997) نيز در آفريقا به اثبات رسانده بودند[3].

   در سال 1987 ميلادی، گزارشی با عنوان « آينده‌ی مشترک ما[4]» توسط دانشگاه آکسفورد منتشر شد که به رغم گذشت حدود 22 سال، هنوز چيزی از استحکام و اعتبارِ بينش حاکم بر روح کلمات آن، کاسته نشده است؛ در آن گزارش می­خوانيم: « زمين يکی است، ولی جهان يکی نيست؛ همه‌ی ما برای ادامه‌ی حيات خويش به يک بوم­سپهر متکی هستيم، با اين همه هر جامعه و هر کشور در تلاش برای بقا و سعادت خويش است، بدون آنکه به تأثير تلاش خود بر ديگران چندان توجهی داشته باشد. »              

   و اگر ادعا شود روند کماکان شتابناک جريان بيابان­زايی در آغازين سال‌ها از هزاره‌ی سوّم ميلادی شاهدی است بر درستی گزارش آکسفورد، به نظر نمی­رسد سخنی به گزاف گفته شده باشد. ميليون‌ها انسان آشکارا در معرض نيستی قرار گرفته­اند؛ مالاريا هنوز بيش از يک ميليون نفر را در سال از پا درمی­آورد[5]؛ يک ميليون نفری که اغلب در آسيب­پذيرترين سرزمين‌های متأثر از بيابان­زايی در آفريقا زيست می­کنند. اما بشر متمدن و دانای شمالی، به جای چشم دوختن به چنين بحران‌های آشکاری در خارج از مرزهای خويش، کماکان با سماجتی تأسف­بار، با دو برابر کردنِ توليد دی اکسيد کربن در طول فقط سه دهه‌ی گذشته[6]، در انديشه‌ی دوام و سعادت انحصاری خويش است! آيا طغيانِ هر از چندگاهِ  ويروس‌های ناشناخته­ای نظير HIV  يا سارس و … خود دليلی بر صحت درونمايه­های انگيزشی دريافت آکسفورد نيست که همه‌ی ما برای ادامه‌ی حيات خويش به يک بوم­سپهر متکی هستيم؟ و آيا می­توان به ادعای برقراری امنيتی پايدار، تنها در بخشی از زمين، دلخوش کرد؟[7]

    در ایران نیز، با وضعیتی به مراتب ناپایدارتر از متوسط جهانی مواجه هستیم. چرا که اغلب مناطق کشور در قلمرو سرزمین‌های خشک و نیمه‌خشک جای گرفته و از شکنندگی زیاد و توان برگشت‌پذیری اندکی برخوردار هستند. افزون بر تنگناهای اقلیمی، به گمانم، آنچه را که باید به عنوان متهم ردیف نخست در تشدید روند بیابان‌زایی در ایران معرفی کرد، نه فقر اقلیمی و نه فقر اقتصادی، که فقر دانایی است؛ فقر که با دو اهرم ویرانگر خویش (فقر مدیریتی و فقر فرهنگی)، بیشترین آسیب را به پایداری محیط زیست ایران وارد ساخته است.


[1] Paleopedology

[2] افلاطون، کهن­نابغه‌ی برجسته‌ی يونانی، در رساله‌ی خويش با عنوان «آتن فرسوده» تصريح دارد که فرايندهای تخريب سرزمين در يونان باستان ممکن است از قدمتی 10 هزارساله برخوردار باشند (Moore.و همکاران، 1996). برای آگاهی بيشتر نگاه کنيد به درويش (1381).

[3] برای آگاهی بيشتر، نگاه کنيد به درويش (1379).

[4] Our common future (به نقل از: پرزدکوئيار، 1996).

[5] همشهری، ش 3033 ، ص 5.

[6] همان.

[7] در اصول نهم و دهم از منشور پارک فناوری پرديس آمده است: «ما محيط زيست را يک سرمايه‌ی ملّي و حفظ آن را يک وظيفه‌ی اساسي مي­دانيم… ما به همسايگان خود ارج مي­­گذاريم و با آنان برادر و مهربان خواهيم بود … همکاري، استراتژي آينده ما است. توسعه‌ی علم و فناوري پيشرفته با همکاري عجين شده است. ما در راستاي افزايش توانمندي‌هاي خود، به همکاري‌هاي بين­المللي به عنوان يک اصل غير قابل اغماض مي­نگريم و علاقه­مند هستيم با تمامي شرکت‌ها و مراکز فناوري در جهان ارتباط و همکاري تنگاتنگ داشته باشيم

3 فکر می‌کنند “مهم‌ترین دلایل شتاب بیابان‌زایی در ایران

  1. مرد خاکی

    درود بر جناب درویش عزیز…

    الان فکر کنم باید در گیلان باشید…

    از نوشته تان بهره مند شدم….فقط یه سوال داشتم…برام سواله چجوری آمار یونان قدیم رو دارن؟!در مورد بارندگی یونان فکر نمی کردم 900 تا بباره…یعنی قدیم این چنین بوده و الان آب و هوای یونان گرم و مدیترانه ای.الان فکر کنم میانگینش 300-400 باشه…یعنی نصف قبل…این یه مثال خیلی خوبه برای فهمیدن گرمایش جهانی…
    فقر دانایی …راست می گویید….الان برنامه های اوباما را نگاه می کنید سه رکن داره…آموزش.بهداشت و انرژی های نو..خوشا به سعادتشان…

    پیروز باشید

  2. Los Angeles 华人

    “I have been reading your entries during my afternoon break, and I have to admit the whole article has been very enlightening and very well composed. I thought I would let you know that for some reason this weblog does not display well in World wide web Explorer 8. I wish Microsoft would quit changing their software. I possess a question for you. Do you thoughts exchanging weblog roll backlinks? That would be truly cool! ”

    ——————————————–
    美国留学生
    Also welcome you!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تائید دیدگاه فعال است. دیدگاه شما ممکن است کمی طول بکشد تا ظاهر شود.