به گزارش سازمان خواروبار و کشاورزی (فائو) افزون بر 350 میلیون هکتار از رویشگاههای جنگلی جهان سالانه در اثر آتشسوزی به یغما میرود که این میزان برابر با 8.8 درصد از مجموع اندوختهگاههای جنگلی جهان است. در بزرگی این رقم همان بس که بدانیم: مجموع مساحت جنگلهای 53 کشور جهان از جمله ایران که اصطلاحاً از ایشان با عنوان کشورهای با پوشش کم جنگل (LFCCS) یا Low Forest Cover Countries یاد میشود، حتا به نصف آن رقم هم نمیرسد! بنابراین، اگر روند کنونی برای 12 سال دوام یابد، دیگر جنگلی بر روی کره خاک نخواهد ماند.
در ایران هم اگرچه میانگین سالانهی نرخ آتشسوزی در جنگل چیزی در حدود 10 هزار هکتار اعلام شده است؛ این رقم تا یک دههی پیش در حدود هزار هکتار بود. اما چندین سال است که رقم مزبور به بیش از 2 تا 3 برابر میانگین ذکر شده افزایش یافته است.
اینها را گفتم تا بیشتر متوجه اهمیت پژوهشها و ابتکارهای ارزشمند دانشمندان دانشگاه MIT آمریکا به منظور ابداع روشهای نوین و کارآمدتر در مواجهه با آتشسوزی در عرصههای جنگلی بشویم.
این اندیشمندان حوزهی علم در حال مداقه بر روی طرح جدیدی هستند که به مدد آن بتوانند با استفاده از یک شبکهی بیسیم سنسور، سامانهای مؤثر در دیدهبانی از جنگلها آفریده و بدینترتیب از گسترش آتشسوزی در این بومسازگانهای ارزشمند و زندگیساز جلوگیری کنند. در تحقق این هدف، آنها میخواهند دریابند که آیا کارمایه (انرژی) درختان جنگل میتواند این سنسورها را تغذیه کند یا خیر؟
به دیگر سخن، جهان علم در پی یافتن پاسخی بر این پرسش است که آیا میتوان از خود درختان به عنوان جنگلبان و محیطبان و یا نگهبانانی خاموش اما بیدار بهره گرفت؟
شایان ذکر آن که هماکنون نهادی موسوم به Forest Service مسئولیت پایش و دیدهبانی از جنگلهای ایالات متحدهی آمریکا را در برابر حوادث و تهدیدهایی نظیر آتشسوزی برعهده دارد. این سازمان با استفاده از ابزارهای گوناگونی نظیر: ایستگاههای اقلیمی خودکار به ردیابی رخدادهای درون جنگل از راه دور میپردازند. ولی این ایستگاهها هم گرانقیمت بوده و هم تنها نواحی اندکی را تحت پوشش خود قرار میدهند. سنسورهای اضافی میتوانند با فراهم آوردن اطلاعات آب و هوایی محلی بهتر، در مدلهای پیشبینی آتشسوزیها و تهدیدهای اولیه نقش مهمی ایفا کرده و درختان را از خطر آتشسوزی حفظ کنند. از آن جایی که دسترسی به این سنسورها اغلب خیلی دشوار و هزینهبر است، بنابراین باید راهی پیدا کرد که این سنسورها نیاز به شارژ دوباره یا تعویض دستی باتریها نداشته باشند.
چنین است که سامانهی مد نظر گروه MIT میکوشدبا جاسازی سنسورها در درختان که خودشان تغذیهی خودشان را بر عهده دارند، از بروز این مشکل خودداری کند. چرا که این سنسورها به باتریهایی مجهز شدهاند که میتوانند با استفاده از برق تولیدی از انرژی درختان به آهستگی خودشان را دوباره شارژ کنند. شوگوانگ زانگ، یکی از پژوهشگران این پروژه و دستیار مدیر مرکز مهندسی زیست- پزشکی (MIT CBE) گفت: «درست است که انرژی الکتریکی حاصل از یک درخت، قابل توجه نیست،امّا همان طوری که چکه چکههای اندک آب، میتواند به مرور زمان یک سطل را پرآب سازد، انرژی حاصله از درختان هم در صورتی که فرصت لازم برای انباشت به آنها داده شود، میتوانند مرگ سنسورها را تا ابد به تأخیر اندازند.»
مؤخره:
این خبرها را که میشنوم و این تلاشها را که میبینم، دلم به آیندهی زمین روشنتر میشود؛ آیندهای که با عزم و عشق و دانایی فرزندان هوشمند امروزش، بیشک سبزتر از امروز خواهد بود.
– مراجعی برای مطالعهی بیشتر:
1. Only You and Fire Sensing Trees Can Prevent Forest Fires
2. Preventing Forest Fires With Tree Power: Sensor System Runs On Electricity Generated By Trees
3. Tall tale: Trees could power wireless networks
4. Electricity from Trees Could Prevent Forest Fires
خب همیشه گفتن ظلم بالسویه عدل است . حالا که جنگلهای ما تو این 30سال به 4/1 کاهش یافته اونام جنگل نداشته باشن .مگه چی میشه ؟
راستی نگفتن چرا اینا آتیش می گیرن؟
پاسخ:
مهمترین دلیل آتش سوزی در سالهای اخیر عامل انسانی است که البته همیشه هم سهوی نیست! هست؟
درود دوباره
كامنتي مرحمت فرموديد وسوسه برانگيز…آقاي درويش گرامي شما بفرماييد در خيل عظيم وبلاگ نويسان و روزنامهنويسان (يا بهتر بگويم روزينامه نويسان) چند نفر سراغ داريد كه بي پروا انتقاد كنند و از كاستي ها بگويند؟ شمار كثيري آنان كه مي دانند (و نه همه آنان) در تمجيد و تعريف قلم فرسايي ميكنند و آنان كه نمي دانند كپي/ پيست مطالب ديگر را رويه خود قرار دادهاند. بحث مفصلي است كه بماند وقت ديگري. عرض بنده اين بود كه به طور مطلق و صد در صدي نمي توان رد كرد همين كه يك درويش هست يعني صد در صدي را بايد شكست.
در ارتباط با اين پست جيد هم نكته اي عرض كنم در مالزي هم سيستم هوشمند راه اندازي كرده اند براي آگاهي از وضعيت آتش در جنگل… ما در كجاي جهان ايستاده ايم؟
پاسخ:
سام عزیز: نخست آن که من هم نگفته ام که صددرصد! گفته ام؟ دوم آن که ما اصلاً نایستاده ایم! احتمالاً نشسته ایم؛ البته اگر نخوابیده باشیم!!
عالی
پاسخ:
درود …
سلام
ممنونم از مطالب مفیدتون
خیلی استفاده کردم
پاسخ:
خوشحالم.
سلام . سلامي به پاكي و زيبائي طبيعت . اميدوارم حالتون خوب باشه . بازم بعد از مدتها كه وقت كردم چند تا عكس تو وبم گذاشتم خوشحال مي شم منت بگذاريد و سري از كلبه مجازي عكسم بزنيد . سپاسگذارم
تصاویر حواصیل های سفیدرنگ محشر بود عادل عزیز.
سلام آقای درویش،
با خواندن این پست به خودم قول دادم که دیگر از اجرای ایده هایم نترسم. یادم می آید فکر تولید برق از درختان در دوره ی دبیرستان به ذهنم رسیده بود اما دنبالش را نگرفتم. حالا هم عیبی ندارد… من و MIT نداریم که! (گریه!)
اما واقعاً آفرین به کسی که شجاعت رفتن به دنبال آرزوهایش را دارد وگرنه آدمی هنوز در غار زندگی می کرد.
با سپاس
درسته نفیسه جان! تو و MIT ندارید که! دارید؟
اما حقیقت این است که داریم! می گویند: اگر بخواهند مرگ ملتی را تسریع کنند، فقط کافی است تا رؤیاهایش را از او بگیرند. جامعه بدون رؤیا، یعنی سقوط و درجازدن.
کاش ما یاد می گرفتیم که هرگز نبایدبرخی از بایدها و نبایدهای کلیشه های تحمیل شده بر جامعه را یاد بگیریم! کلیشه هایی که بر ما تحمیل می کنند: “هرگز کاری نکن و به چیزی میاندیش که سبب خنده دیگران را به تو و نه با تو فراهم آورد.”
تصور کن اگر رؤیاپردازی های ژول ورن در جزیره اسرارآمیز نبود، شاید بشر هم به فکر اختراع برق و تلویزیون و … حالا حالاها نمی افتاد! می افتاد؟