در ستایش یک حکم قضایی نوروزی!

    روز گذشته، زنجان کانون خبری طرفداران محیط زیست در ایران بود. شهری که در آن برای نخستین بار با یک قطع‌کننده‌ی درخت، مانند یک بزه‌کار اجتماعی برخورد شد و به فرمان دادستان شهر، او را به تنه‌ی همان درختان بی گناهی بستند که تا 20 اسفند 1388 می‌توانستند مانند او نفس کشیده و فضای زنجان را پاکیزه‌تر کنند. اما این مرد 51 ساله برای رونق دادن به کسب و کار غیرقانونی خویش، نه‌تنها خود به قطع درختان پرداخت، بلکه سبب تشویق 9 نفر دیگر شد تا در مجموع 204 اصله درخت را نابود کنند.

    از آنجا که چنین تنبیهی در متن قانون برای اعدام‌کنندگان درخت، پیش‌بینی نشده است، جا دارد تا مراتب سپاس عمیق خود را از حرکت سبزمدارانه‌ی قاضی زنجانی اعلام داشته و آن را چون هدیه‌ای نوروزی از سوی این هموطن دادگستر و طبیعت‌محور بپذیرم و بپذیریم.
    کاش در مورد درختان النگ‌دره گرگان، پارک نشاط کرمان، وردآورد تهران، سیاه‌بیشه چهارباغ، پارک ملی گلستان و آن 200 هزار بلوط 50 تا 400 ساله‌ی بالادست سد کارون 4 هم چنین احکامی صادر می‌شد.

57 فکر می‌کنند “در ستایش یک حکم قضایی نوروزی!

  1. پورنگ پورحسینی

    آفرین به این سرعت عمل! خبری که تنها چند ساعت قبل در گوشه ای از خبرگزاریهای دولتی با آن امکانات فراوان درج شده بود، با این سرعت آنهم در یک روز نیمه تعطیل در وبلاگ شما با این کیفیت بازتاب یافت. و اما در مورد پارک ملی گلستان و …، به نظرتان قضات محترم باید چند فرد با نفوذ را به درخت ببندند؟ و آیا همانند تصویر بستن این فرد بزه کار، آیا در مکانهایی مانند پارک ملی گلستان، عزیزان اثری از طبیعتی که زمانی در منطقه وجود داشت، باقی گذاشته اند؟ به هر حال، جای آن دارد که دست مریزاد بگوییم به قاضی زنجانی و امیدوار باشیم که شاید روزی بر ویرانه های طبیعت زیبای پارک ملی گلستان شاهد انجام آرزوی شما باشیم، اگر در همان زمان از ترس سیلی ویرانگر در حال فرار از منطقه نباشیم و اگر تا آنزمان آلودگی هوا و ریزگردهای عربی و … از شر دیدن صحنه های ویرانی محیط زیست فرزندانمان و فرزندان این عزیزان، راحتمان نکرده باشند… اگر… و امیدوارم…

  2. اشکار

    درخت سوزنی برگ و قطع آن چه نفعی برای این بی شعور داشته است؟!
    در ترکیه برای کنترل تعداد دام های غیرمجاز از هلی کوپتر دام های دامداران متخلف و طماع را می کشند
    دست مریزاد دستشان درد نکند
    اینجا هم به چنین اقداماتی نیاز دارد (البته قدیم کانون شکار از این کار ها می کرد و نتیجه ان احیای زیستگاه ها و جمعیت های زیست مند بود_بیاییم و یقه ندرانیم که آخی چوپان های مستضعف بیچاره! اگر پول ندارد پس زانتیای زیر پایش را از کجا آورده است)
    …در کل خاورمیانه البته بجز کشورهای جنوبی حاشیه خلیج همیشه پارس!؟ با تاسف این شعر مصداق دارد:
    تا نباشد چوب و تر فرمان نگیرد گاو و…..
    باید واقع بین باشیم در همه جای دنیا نخست برای اجرای قوانین سختگیری می کردند تا سال 1830 در بریتانیا مجازات قاتل پدر این بود که زنده زنده در قفسی جای می گرفت تا بپوسد
    در سال 1870؟ پس از انحلال فئودالیته در ژاپن و مساوی اعلان کردن حقوق سامورایی ها با دیگر مردم برخی از جنگاوران و فئودالها شورش کردند.
    دولت میجی فرمان مصادره تمام شمشیرها را داد مجازات خاطی اعدام خودش و کلیه افراد خانواده بود

  3. محمد درویش نویسنده

    ممنون از پورنگ و اشکار عزیز … البته من نخستین فردی نبودم که این خبر را انتشار دادم. دیشب در اخبار شبانگاهی رادیو ایران موضوع را شنیدم و پیگیری کردم.

  4. عمو محسن

    درویش عزیز

    تصور نمی کنم بهره گیری از قانون های نانوشته موثر باشد،
    فراموش نکنیم نیمی بیشتر از نگرانی های شما،
    آگاهان و متخصصین ” محیط زیست “،
    از همین قانون های نانوشته ،
    و البته ،
    بی قانونی هاست .
    در همین فضا شاهد بسیاری از آن بوده ایم .
    راه ،
    اجرای صحیح و بدون استثنای قانون است.
    اگر نقصی هست باید تلاش کرد برای جبران آن،
    دلبستن به اینگونه استثنا ها،
    شاید این بیماری را درمان نکند

  5. محمد درویش نویسنده

    من فقط امیدوارم که افزایش حساسیتها در قوه قضاییه نسبت به محیط زیست، سبب شود تا قوانین بازدارنده و تشویقی در این حوزه به تکامل و بلوغ بهتری برسد.
    درود بر عمو محسن عزیز.

  6. عبداللطیف عبادی

    اتفاقا” در نظر داشتم در این زمینه مطلبی بنویسم که شما پیش دستی کردید و نوشتید . اما قصدم این بود که از منظر دیگری به ماجرا نگاه کنم.
    اصولا” مجازات یک بزه کار در جهت برقراری آرامش و امنیت اجتماعی و از آن مهمتر پیشگیری از وقوع مجدد یک جرم است . مجازات نیز باید متناسب با جرم باشد . در خبرها آمده بود که این مرد را به یکی از درختهایی که بریده بود بستند تا موجب ” تنویر ” افکار عمومی شود . بستن یک انسان به درختی شکسته مجز به تابیدن چه نوری در افکار تاریک و بی اعتقاد به محیط زیست می شود؟ انسانی که در روز روشن تبر به دست می گیرد و تنهء چندین درخت را می شکند تا کسب و کارش رونق بگیرد یا بجایشان خانه بسازد یا مغازه ای بزند ، اصولا” درک درستی از نقش وجودی درخت در محیط زندگی اش ندارد . همین دیدگاه ناقص و بی اطلاعی و تاریک اندیشی در مقیاسی وسیعتر در ذهن بسیاری از حکومتها و دولتهای دنیا هم وجود دارد . حکومتی که سیصد هزار درخت کهنسال را یکجا از ریشه می کند یا خط لولهء نفتی بکشد یا شش هزار هکتار را پشت سدی که بی مطالعه ساخته شده است زیر آب می برد ، یا یک منطقهء حفاظت شده و پارک ملی را تبدیل به شهرک و میدان مشق تیر می کند و یا از دل یک دریاچه جادهء خاکی می کشد هم مثل این مرد بزه کار واقعا” درک درستی از مقولهء محیط زیست و اهمیتش برای بقای نسل بشر ندارد . با بستن انسانها به تنهء درخت یا گذاشتن آنها پای دیوار یا آویختنشان از چوبهء دار ، هیچ ذهنی منور نمی شود . در سالهایی که در زندان بودم با یک مرد روستایی که از طوایف کوچ نشین لر بود برخوردم . جرمش ” قطع شجر ” . به دلیل بریدن چندین اصله درخت در منطقه ای حفاظت شده محکوم به تحمل شش ماه زندان شده بود . تا روزی که آزاد شد هم متوجه نبود که کجای بریدن چند درختی که چوبشان را لازم داشته بود جرم محسوب میشد؟ مردی که در درباه اش نوشته اید در شهری کوچک و برای بدست آوردن لقمه ای نان تعدادی درخت را از سر ناآگاهی بریده است . با بودجه ای که مقامات آن شهر برای برپایی نمایش بستن یک انسان به درخت و فیلمبرداری و عکسبرداری از آن و جمع کردن صدها نفر و پذیرایی و حمل و نقل مهمانها در محل نمایش خرج کردند ، میشد هزاران برگهء آموزشی در زمینهء اهمیت حفظ محیط زیست و درختان چاپ کرد و این مرد را موظف نمود تا با پای خودش در سراسر شهر بگردد و آن جزوات و برگه های آموزشی را در میان مردم پخش کند . چنین مجازاتی می توانست باعث رشد آگاهی خودش و همشهریانش شود . اما اینکه انسان مسنی را بیاورند و در ملا” عام اینچنین تحقیرش کنند ، مجازاتی انسانی نبوده است . این مرد همسر دارد ، دختر جوان دارد ، پسر نوجوان دارد . با تحقیر و تمسخر او خانواده اش در آن شهر کوچک مورد تحقیر و تمسخر واقع می شوند و این خانواده از نظر روحی برای همیشه متلاشی می شود . بزرگترین قطع کنندگان درختان بی زبان ایران کارخانجات چوبسازی شمال کشورند . بزرگرترین نابود کنندگان جنگلها و بیشه زارهای ما سازندگان سدهای طبیعت کش و احداث کنندگان جاده های بی سرنجام و خط لوله های نفت و گاز هستند . قوهء قضائیه این نابود کنندگان اصلی محیط زیست ایران را رها کرده است و بجایش مردی بدبخت و بیچاره و بی اطلاع از دنیا را در شهری پرت و فقیر نشین گرفته است به درخت بسته است تا موجب تنویر افکار عمومی شود . درختهایی هم که ذکرشان رفته است بریده نشده اند بلکه از تنه شکسته شده اند و قابل احیا هستند . اما جان و آبروی انسانها قابل احیا نیست . هر انسانی – ولو آنکه جنایتکار هم باشد – به صرف انسان بودنش جانش و آبرویش عزیز است . سبزها باید بیش از هر کسی و پیش از هر کسی مخالف مجازات مرگ و نیز مجازاتی که منجر به تحقیر انسانها می شوند باشند .

  7. محمد درویش نویسنده

    درود بر لطیف عزیز … امیدوارم درد دستهایت کمتر شده باشد. تاکنون هر چه که بوده، بی تفاوتی محض بوده و بس. این نخستین جرقه هاست که نشان می دهد، قطع درخت از منظر قوه قضاییه می تواند جرم به شمار آید. آن مرد، 9 نفر دیگر را هم تشویق به بریدن درختان کرده و در مجموع 204 درخت قطع شده است. اگر با چنین افرادی برخورد عاجل نشود، چه تضمینی وجود دارد که سرنوشت دیگر درختان شهرهای کوچک و بزرگ ما به همین عاقبت تلخ منتهی نگردد. در جامعه ای که میانگین دانش عمومی شهروندانش در سطح کلاس چهارم ابتدایی است، برای مهار جرم هایی که می تواند چندین نسل را متاثر کند، نمی توان تنها به حرکتهای فرهنگی و ترویجی در کوتاه مدت دل خوش داشت. هر چند، تنها راه پایدار حفظ طبیعت، آگاهی مردم است. در سفری که در نوروز به مناطق مرکزی کشور داشتم، بیش از پیش دریافتم که تا چه اندازه مردم نسبت به حفظ محیط زیست و آلوده نساختن آن سهل انگار هستند.
    طبیعت ایران دارد در اثر جهل عامه مردم و آزمندی برخی از مدیران تاراج می شود و در چنین برزخی، باید از حرکت آن قاضی تقدیر کرد. من اگر جای آن قاضی بودم، آن مرد را وامی داشتم تا 5 برابر آن درختان را کاشته و به مدت 2 سال از آنها نگهداری کند و آب دهد.
    ما در کشوری زندگی می کنیم که مدیرکل اوقاف و امام جمعه اش (در رضوان شهر) آشکارا اعلام می کند که می خواهد 40 درخت کهنسال را قطع کند و آب هم از آب تکان نمی خورد! در چنین شرایطی، مجازات یک درخت بر، حقیقتاً شایان تحسین است! نیست؟

  8. عبداللطیف عبادی

    در مملکتی که – به گواه اعلام بانک مرکزی اش – چهل نفر هجده میلیارد دلار وام از بانکهایش گرفته اند و خورده اند و یک ریالش هم پس نداده اند و شق و رق دارند در خیابان می گردند و دست در جیب ، سوت می زنند ، می آیند یک آفتابه دزد بدبخت را می گیرند و چهار انگشتش را قطع می کنند تا جامعه سالم شود . البته کسی با مجازات درخت بر ها مخالف نیست ، اما درخت برهای کشور ما چه کسانی هستند؟ برای مقابله با نابود کنندگان محیط زیست ایران باید از کجا شروع کنیم؟ مشهدی رجبعلی پفک فروش را در روستای قره چمن علیا گرفته اند و به جرم بریدن چند درخت دست کاشت و تشویق چراغعلی ذغال فروش برای شکستن تعداد دیگری از آن درختها ، به سبک مجازات مکزیکی های قرن نوزدهم و فیلمهای کابویی دههء شصت میلادی ، به درخت بسته اند و جناب قاضی دوقلوز آباد سفلی هم در هیبت یولی برایان و معاونش هم در نقش جان وین و سایرین هم به عنوان چارلز برانسون و کلینت ایستوود و ادوارد جی رابینسون ، با عده ای مامور و هفت تیر به کمر ، دور رجبعلی و چراغعلی جمع شده اند و دوربین صدا و سیما هم را آورده اند تا قاطعیت برخورد با درخت برها را به اطلاع مردمی برسانند که – به اقرار خبر سه روز پیش خودشان – تنها ظرف یک روز (سیزده به در) سی درصد از بنیان محیط زیست ایران را بر باد فنا می دهند .
    مجازات باید موثر و انسانی باشد . اگر اقدام عاجل برای نجات محیط زیست ایران بستن چهار پیرمرد دهاتی کور و کچل به درخت و تیر برق باشد ، من با چنین اقدامی موافق نیستم . این قبیل کارها را می گویند ” پروپاگاندا ” . اگر کارشان جواب بدهد ، فردا می روند به سبک دوران سلجوقیان ، به گردن مشهدی باقر عسل فروش هم یک آفتابه می اندازند و بر عکس روی یک الاغ می نشانند و به عنوان نابود کنندهء اصلی محیط زیست کشور در خیابنهای تهران می چرخانند و صدا و سیما هم فیلمش را پخش می کند تا ما هم در روزنامه ها و وبلاگهایمان به قوهء قضائیهء کشور پیغام تبریک و تهنیت بدهیم .
    پایان گفتگوی من در این زمینه
    :)
    دستم داغون است . اما اگر بعضی مسائل را ببینم و ننویسم خفه میشوم!

    پاسخ:

    دقیقن به همین دلیل است که اشاره کرده ام، کاش در باره سد کارون 4 و درختان النگ دره و پارک ملی گلستان و … هم چنین رویه ای پیش گرفته می شد. همان طور که در مورد پیشرفت دانشمندان اتمی هم به پارادوکسش با آموزه توسعه پایدار اشاره کرده بودم.
    دست آخر آن که امیدوارم خفه نشدنت را به بهای افزایش دست دردت ندهی رفیق!
    درود.

  9. عمو محسن

    درویش عزیز

    شاید اگر همان مدیر کل ،
    همان امام جمعه رضوان شهر ،
    چنین بستر قطع کردن هائی را هموار نمی کردند ،
    این مرد ِ نمی دانم نیازمند یا طماع ،
    هم چنین نمی کرد .

    بهتر نیست که :
    دلخوشی هامان را بگذاریم برایم آن روز که ،
    ” ان ها ” نکنند .
    تلاشتان را بگذارید برای آنکه :
    ” ان ها ” نتوانند .
    نکند گرمای این جرقه ها ،
    خواب را آسوده کند !!

  10. قباد

    سلام
    بر آن قاضی و رای‌اش و این اطلاع‌رسانی درود.
    آقای عبادی عزیز!
    اگر کسی پیدا می‌شود که در آن آشفته بازاری که خود شما می‌گویید – میلیاردها دلار را برمی‌دارند و آب از آب تکان نمی‌خورد یا هکتارها درخت را نابود می کنند تا توسعه دهند مملکت را و … حتی بر یک قاضی آنقدر فشار می‌آورند تا افراد بی‌گناهی را راهی زندانی به ناحق کند – در کنار حجم بالای پرونده نزد هر قاضی را که در نظر می‌گیری این رای را می‌شود ستود و آنرا نقطه‌ی آغازی برای صدور آرایی در این حد و با آن دید جامع‌نگر شما دانست.
    اما ای‌کاش می‌شد با یک برنامه‌ریزی اساسی ریشه‌های این درخت‌بری را خشکاند.

  11. امير سررشته داري

    به لطيف عزيز:
    خيلي سخت نگير هنوز به آنچا نرسيده ايم كه درخت آنقدر ارج و قرب داشته باشد كه حكم اعدام براي اينگونه جرائم! داده شود.
    به درويش نازنين:
    اگر تو يك قاضي بودي چه حكمي مي دادي؟

  12. امير سررشته داري

    شرمنده اعتراف مي كنم كه خيلي خوابم مي آمد و حال خواندن دقيق كامنتها را نداشتم. ولي الان خواندم.
    كلي نگري هاي لطيف قابل تأمل است در عين حال ناآگاهي مفرط مردم واقعا با برخورد بااينگونه سردمداران نابودگر محيط زيست باز هم حل نمي شود. همه جانبه بايد حركت كرد ولي به نظر من هم اگر به هر شكلي آگاهي مردم بالا رود مطمئنا گردن كلفتان روزگار هم جرأت دست درازي به طبيعت را نخواهند داشت.

    پاسخ:

    حالا تو اگر جای قاضی بودی، چه حکمی می دادی رفیق؟

  13. سروی

    من مخالف این رای هستم … خیلی

    بی قانونی همیشه بد و نادرسته
    نمیشه وقتی که بی قانونی به نفع ما بود ، از اون دفاع کنیم و اگر به ضررمون ، اعتراض کنیم

    عبور از چراغ قرمز ، خلافه
    نمیشه اگر خودمون خواستیم از چراغ قرمز بگذریم ، نادیده بگیریمش

  14. محمد درویش نویسنده

    از کدام بی قانونی صحبت می کنی سروی عزیز؟
    بی قانونی برای آن درختان بی گناهی بوده که تاکنون کمترین حمایت قانونی از آنها اعمال می شده.

  15. سروی

    این جمله ی خودتونه :
    “از آنجا که چنین تنبیهی در متن قانون برای اعدام‌کنندگان درخت، پیش‌بینی نشده است، … ”

    اینکه قاونون ناقصه مشکل دیگری هست که باید به جاش بهش پرداخته بشه .
    شاید بهتر باشه یه مطلب در مورد عدم حمایت از این درخت های زبان بسته بنویسید تا اینکه از یک حکم غیر قانونی دفاع کنید

    شرمنده ،
    به نظرتون احترام میگذارم
    اما باهاش مخالفم

  16. محمد درویش نویسنده

    منظورم اینه که نوع تنبیه در مورد جرم رخ داده، کاملا مشخص نشده و دست قاضی باز است. وگرنه مطابق قانون، قطع حتا یک درخت جرم محسوب می شود. اما متاسفانه تاکنون و در اغلب موارد از کنار این جرم به راحتی عبور می کردیم. اما حالا چند قاضی شجاع در زنجان و شیراز و … پیدا شده اند که به دادخواهی از طبیعت برخواسته اند.
    درود.

  17. سروی

    با این وجود فکر می کنم جرم با مجازات هم سنگ نیستن

    این درود که آخرش نوشتید یعنی “همینه که میگم” ؟
    :D

  18. سروی

    نه به خدا،
    همین الان که گفتید رفتم کامنت ها رو خوندم دیدم در جواب آقای عبادی گفتید

    کامنت ها رو نخونده بودم
    باور کنید

    شما در خلاق بودن ذهن بنده شک دارید؟

  19. محمد درویش نویسنده

    نه ندارم … شک را می گویم!
    اما دیگه تکرار نشه ها! این که کامنتهای یک یادداشت را نخوانده، نظر دهید!!
    اونوقت می شه یک سوتی به بزرگی سن امیر سررشته داری عزیز!

  20. سروی

    خداییش ساعت 12:30 شب میشه اون کامنت های طولانی رو خوند؟

    مخصوصا کامنت های آقای عبادی که من از روشون نت هم بر میدارم
    با سر حوصله و فرصت بشینم ، بخونم ، نت برداری کنم

    در ضمن سن آقای سررشته داری ، سوتی شما بود نه من ، یادتون رفته؟

  21. سروی

    کدوم اعتراف؟

    عیالشون که اومدن با صلابت تمام ، قضیه رو جمع کردن و رفتن.

    خیلی عیال باحالی هستن ، خیلی خوشم اومد
    خدا واسه آقای سررشته داری نگهشون داره

  22. هومان خاکپور

    اینگونه احکام قضایی شاید اثر ناچیزی در افکار اهالی جنگل که درک درستی از درخت ندارند داشته باشد اما قطعن اطلاع رسانی صحیح اینگونه برخوردهای قانونی سبب تنویر افکار برخی قضات که ترحم را بر پایداری حیات ترجیح می دهند خواهد داشت.

  23. محمد درویش نویسنده

    درسته … چنین احکامی می تواند توجه قضات را بیش از پیش به ملاحظات محیط زیستی جلب کند و تابوها را بشکند.

  24. عبدالرضا باقری

    این نقطه آغازی است بر آن. در این عمر نمیدانم بگویم کوتاه یا بلندم و حداقل در این 15 سال گذشته بارها نقاط آغاز بزرگی را دیده ام. یادم نرفته که در سالهای گذشته یکی از قضات تهران دعوای دو کبوتر باز را با حکم سر بریدن تمام کبوترها ختم به خیر!!!! کرد.
    ما اعتراض شدیدی کردیم که منجر به تعلیق قاضی شد. با خودمان جشن گرفتیم که نقطه آغازی است.
    گذشت.
    جناب درویش خسته شدیم از این که تمام وقت در اول راهیم و در نطقه آغاز. به امید پایان…..

  25. محمد درویش نویسنده

    نباید خسته شد عبدالرضای عزیز …
    نگاه کن که آگاه سازی در حوزه محیط زیست تا چه اندازه نسبت به 10 سال پیش در وطن افزایش یافته است.
    نه! نباید از این شهر برویم!
    هنوز هستند کسانی که زاغچه ای را سر یک مزرعه جدی می گیرند.
    درود …

  26. یک مطلع نزدیک

    من یک شهروند زنجانی هستم و نظریات سایرین را در این وبلاگ خواندم اما قصدم از نوشتن نظرم در این وبلاگ این است که حقایقی را بازگو کنم تا بدانید و نظر بدهید. در ضمن اگر خواستید حاضرم به قرآن قسم بخورم که جز آنچه خود از نزدیک بوده و دیده ام چیزی نگویم و اما:
    1- فرد مذکور مسلمان و بیسوارد و بزرگ شده در یکی از دهات نزدیک زنجان و بدلیل درد در مفاصل پا بیکار میباشد. نه مغازه ای دارد نه کسبی میتوانید بیایید و ببینید.
    2- فرد مذکور درمورخه 7/1/89 به اتهام قطع درخت به کلانتری شماره 15 زنجان احضار میشود بنا به حکم جلب دادستان عمومی شهر زنجان. و وی حدود ساعت 5 عصر به کلانتری میرود و بازداشت میگردد.
    3- در مورخه 8/1/89 ساعت حدود 9 صبح در دفتر نماینده دادستان با حضور افرادی که نمیگویم وی را معترف به قطع چند درخت میکنند. (عددی که نماینده دادستان گفته به خداوند سوگند دروغ محض است) که بلافاصله اعلان میگردد آبروی وی را فردا در کشور خواهیم برد و الا ماشا الله.
    4- در مورخه 9/1/89 فیلمی برای بازی کردن با آبروی متهم اجرا میکنند. هدفشان بماند.
    5- وضعیت این پرونده تا این تاریخ در مرحله تکمیل و تشکیل پرونده برای متهم از سوی دادستانی است.
    6- درختی که وی را به آن بسته اند چندین خانه آنطرفتر و در یک مکان پردرخت میباشد جلوی منزل وی چنین وضعیتی ندارد.
    سوال:
    1- آیا پرونده به دادگاه ارجاع شده؟جواب: خیر
    2- جرم اعلامی از سوی دادستان برای متهم در پرونده متهم برای دادگاه و شخص متهم ارسال و اعلام شده؟ جواب:خیر
    3- با فرض اثبات جرم برای متهم از سوی قاضی و دادگاهی حکمی صادر شده؟ جواب:خیر
    4- کدام ماده قانونی چنین مجازاتی را برای متهم نه مجرم بیان نموده بگویید؟
    5- فرد متهم خود تا قبل از آمدن به شهر کشاورز بوده و در شهر نیز دارای خانواده ساده و آبرومندی است. وی نه تاجر است نه صاحب منصب نه سوارد دارد و نه کاسب. حال میپرسم چگونه میشود برای اتهام ثابت نشده با فرض اینکه گفته های نماینده دادستان هم درست باشد آبروی یک مسلمان و خانواده وی را برد بجرم عدم توانایی در گفتار و سواد و عدم آشنایی با قوانین اجتماعی و سادگی ذاتی وی؟
    6- یک نفر در این کشور پیدا شود و بگوید من حکم قاضی را برای اجرا دیده ام؟ بگوید پرونده وی را در دادگاه دیده ام؟
    7- این شخص در حال حاضر بقید وثیقه ار مورخ 14/1/89 آزاد میباشد و در مورخ 19/1/89 بدلیل فشارهای روحی دچار بالا رفتن فشار به عدد 20 و خونریزی دماغ گردید که در حال حاضر وضع خوبی ندارد.
    سوال می کنم مگر با مجرم تجاوز به ناموس قتل دزدی و … چنین میکنند که با وی کردند. عدالت و قانون را در این بین کجا دیدید. مگر دادستان یا نماینده وی یک انسان نیستند آیا چون دادستان و نماینده وی بودن دلیل بر عادل بودن مطلقه میشود و هر کاری خواستند میکنند. عجب صبری خدا دارد مهدی جان بیا منتظرانت چها برای حضور تو که نمیکنند.

  27. محمد درویش نویسنده

    درود بر شما هموطن زنجانی عزیز و دلسوز …
    سخنان شما مرا تکان داد. من محتوای پیامتان را برای چند تن از مسئولین استان زنجان ارسال می کنم و منتظر می مانم تا پاسخ دهند. اگر واقعن آن فرد درختی نبریده باشد؛ باید فاتحه ی آن دستگاه قضایی را خورد که چنین حکم ناعادلانه ای را به اجرا درآورده است و نیز فاتحه ی رسانه های محلی استان را که بدون پیگیری کافی این خبر را آب و تاب دادند.
    اما اگر این کار را کرده باشد، آنگاه امیدوارم همه ی ما بتوانیم به خدا پناه ببریم.
    یا حق.

  28. یک مطلع نزدیک

    سلام جناب آقای محمد درویش ممنون از عملکردتان
    جناب آقای درویش بسیاری از مسئولین استان زنجان قطعا خود در جریان هستند مگر میشود چنین واقعه ای را مسئولین در زنجان ندانند اما چون فرمودید حکم مگر حکم را قاضی نمی دهد حال تحقیق کنید کدام قاضی در کدام محکمه و بر اساس کدام جرم ثابت شده و به مجرم اعلان شده با توجه به زمان 2 روزه از بازداشت متهم چنین بررسی و حکمی را داده خودتان تعمق کنید و بگویید؟ باید به همه مسئولین قضایی تبریک گفت که چنین با سرعت در ایام تعطیل نوروز چنین فعالانه مجرمی بس مهم و … یافته و به مجازات می رسانند باید گفت که دیگر مشکلات استان از همه نظر حل شده وقتی با متهم قطع درخت چنین می کنند دیگر کسی جرات جنایت دزدی آدم کشی ناهنجاریهای دیگر اجتماعی و …ندارد شما بگویید دارد مسلما نه دیگر زنجان شهری است بسیار امن.
    جناب آقای محمد درویش مطالب روزنامه مردم نو مورخ 24/1/89 را بخوانید ببری، کارشناس کشاورزی و از فعالان اجتماعی در این رابطه اظهار داشت: پژوهشگران امور زیست‌محیطی ثابت کرده‌اند که مردم شهرها و مراکز صنعتی به علت آلودگی هوا 9 برابر مردم سایر نقاط به آسم مبتلا می‌شوند و همچنین بیماریهای پوستی 7 برابر و بیماریهای کبدی 4 برابر در آنها بیشتر از سایر نقاط می‌باشد و … حال از ایشان بپرسید تا بحال در شهر زنجان درختی توسط عوامل خود شهرداری قطع نگردیده ایا تا بحال هیچ طرحی در خصوص قطع درختان و تبدیل آن به فضای دیگری از طریق شهرداری صورت نپذیرفته از وی بپرسید ایا شهرداری در حال حاضر هیج معضل زیست محیطی در خود شهر زنجان بزرگتر از قطع درختان یک جنگل در جلوی درب منزل شخصی به عرض 10 متر ندارد؟ برای سوالات اخیر اگر مایل بودند بیایند تا من خود موارد همان محله این شخص متهم را نشانش دهم دیگر شهر که جای خود دارد. در ضمن از مسئولین بپرسید در قانون کشور عزیز ما وقتی برای قطع درخت چنین آزادی و عملکردی در سیستم قضایی وجود دارد برای حفظ آبروی سایر اعضای خانواده محترم این شخص و بستگان و نزدیکان وی چه قانون و ماده ای وجود دارد؟

  29. یک مطلع نزدیک

    جناب آقای محمد درویش بدانید در عجبم مگر حکم صادره از سوی قاضی به مجرم ابلاغ نمی گردد پس چرا حتی خود متهم چون دادگاه نرفته نمی گویم مجرم و یا یک نفر از خانواده وی آن حکم را ندیده است؟
    چرا خبرگزاریها و جراید و … از دادستان محترم و یا نماینده وی در آن روز نخواستند لااقل برای خالی نبودن عریضههم که شده حکم قاضی را ببینند و یا از متهم بپرسند کدام قاضی چنین حکمی را داده؟
    اگر شما دانستید ما هم خواهیم دانست.

  30. یک مطلع نزدیک

    خدا را شکر درویشم خدای شهر ما خوب است

    دقیقا ابتدا تا انتهای شهر ما خوب است

    بیا و در خیابان ها کمی با من تنفس کن

    تنفس کن تنفس ک هوای شهر ما خوب است

    به یمن شهرداری ها چنین خدمت گذاری ها

    نتیجه می‌شود که مرتضای شهر ما خوب است

    بنازم زنده رودش را همه بود و نبودش را

    بیا بشنو سرودش را صدای شهر ما خوب است

    نبینی تا که بعضی را به چشمت واضح و روشن

    گمانم دود ودم قدری برای شهر ما خوب است

    شمال وشرق آن اصلا جنوب و غرب آن ایضا

    به غیر از این سه چار جا جابه جای شهر ما خوب است

    بنازم خلق خوش رو را بنازم این همه رو را

    یکی از آن یکی بهتر نمای شهر ما خوب است

    اگر پیچ وخمی دارد اگر بیش وکمی دارد

    تماما راستا و انحنای شهر ما خوب است

    سر هر پیچ پر نعمت خیابان ها پر از حکمت

    در این جا انحنا و راستای شهر ما خوب است

    در این جا سبزه و سنبل درآن جا شاخه ها پر گل

    بخوانید ای قناری ها فضای شهر ما خوب است

    گدای شهر ما هرگز نمی گیرد زما پولی

    بدوشد خارجی ها را گدای شهر ما خوب است

    خوشا بر حال امواتم مقیم باغ رضوانند

    اقلا حال و روز مرده های شهر ما خوب است

    بیا تا مصرع آخر کنارم باش درویشم

    کلاه خویش قاضی کن کجای شهر ما خوب است

  31. یک مطلع نزدیک

    جناب آقای محمد درویش
    زیاد بخودت زحمت نده خسته میشی باور کن دیگر منتظر جواب سوالاتم نیستم چون دیگر ایمان دارم سوالاتم پاسخی نخواهد داشت مگر در محضر خداوند.
    در کلاسی استاد درخصوص شاخصهای پیشرفت کشورها سخن میگفت
    پرسید شما وقتی پلیس و … می بینید به او احترام میگذارید یا که از او میترسید؟ جواب دادم می ترسم چون به او میگویند حاجی ، تسبیح بدست دارد ، انگشتری به انگشت ، کتاب محمد روی میز کارش ، جایگاه علی و شمشیر عدالت در دست دارد ، تاییدیه انسان خوب بودن دارد ، لیاقتش سنجیده شده و لایق است ، کرامت و آبروی انسانها را بهتر از هر کسی محترم میشمارد ، نیکو سخن می گوید ، مغرض نیست ، به پست و مقام فکر نمی کند و … ( او از جنس ما نیست ) چون دیگر باور دارم قطع درخت مهم نیست آنچه اهمیت دارد رضایت اوست فقط او.
    خوشحالم خوشحالم چون او نیستم.
    عجب صبری خدا دارد.
    آقای درویش از بهارتان لذت ببرید اگر مایل بودید آدرس و شماره تماستان را ایمیل کنید تا اگر عمری باقی بود از نزدیک دیداری داشته باشیم.

  32. یک مطلع نزدیک

    در ضمن همان استاد میگفت شرکت بی ام و (اگر اسم شرکت درست در خاطرم مانده باشد چون فکرم مشغول انسانهای خوب و باشعور شهر و کشورم هست دیگر حافظه ام هم یاریم نمیکند) برای هر ماشینی که صادر می کند تقاضای کاشت 7 درخت از طرف قرارداد می کند.
    خوش باشید و خوب ایرانگردی کنید با درختان بودن در این سرزمین بهتر از با آقایان آنچنانی بودن است ولی یادتان باشد از لابلای شاخ درختان هم خدا پیداست. ولی من عاشق بیابانم

  33. محمد درویش نویسنده

    درود بر شما … باور کنید که از آن روز شدیدن پیگیر ماجرا هستم و به این نتیجه رسیدم که قاضی در مرحله تحقیق آن حکم را صادر کرده و هنوز حکم نهایی هم صادر نشده است!
    چند تن از دوستان را برای پیگیری به کار گرفته ام. اگر امکان دارد لینک آن روزنامه محلی را که فرموده بودید و یا تصویری از آن را برایم بفرستید.
    درود بر شما.

  34. یک مطلع نزدیک

    سلام جناب آقای درویش
    چرا شما چرا شما آخر چرا شما میگویید در مرحله تحقیق قاضی حکم صادر کرده یعنی جمله خودتان برای خودتان معنی دارد ببینم دوروبر شما یک مطلع حقوقی یا یک وکیل معمولی هم نیست !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
    بگذارید من بگویم
    دستور بستن متهم به درخت از سوی دادستان محترم و با خط ایشان روی یک برگه تقریبا آ5 به کلانتری شماره 15 بوده است.
    دستور حضور جراید ، صدا و سیمای زنجان و خبرگزاریها …
    باز بگویم یا کافی است.
    هدف من این نبود می خواستم بدانم کسانی که با خواندن ظواهر و مطبوعات و بدون تعمق هرچه دلشان میخواهد میگویند آیا قادرند لااقل برای حرفهایی که بسادگی میزنند یک خط دلیل قانع کننده برای خودشان بیاورند شاید قبل از این ماجرا من نیز چنین بودم ولی دیگر چنین نیستم چون شنیدم چنین کاری را میخواهند بکنند و خندان بودند باور نکردم ، چون دانستم واقعا چنین کاری را خواهند کرد به بزرگان شهر که در دسترس بودند و یا شماره تماسی داشتم و یا گیر آوردم التماس کردم ، وقتی متهم را با ماشین پلیس آوردند اشک ریختم ، وقتی شادی خبرنگاران و عکاسان را دیدم دانستم غربت مسلم را دانستم در کربلا چه کسانی بودند تازه دانستم کیستم. خوشا بحال متهم چون ایمان دارم آخرتش قطعا بهتر از من و امثال من است.
    باب خنده هم شده اسم قاضی را که گفتی بگو تا ما هم بدانیم.

  35. محمد درویش نویسنده

    اصولن در هنگام تحقیق نباید آّروی متهم را برد … این کار با حقوق انسانی متهم در تضاد است. لینک آن روزنامه چه شد؟ می خواهم تا ساعتی دیگر مطلبی در این باره منتشر کنم.
    درود بر شما.

  36. خلیل

    سلام، دست این آقا درد نکند که قضایا را کمی روشن کرد. ما هم امیدواریم که واقعیت این داستان روشن شود. البته از این بازی ها در کشور ما فراوان است.

    پاسخ:

    این بازی اما اگر واقعیت داشته باشد شرم آور است خلیل خان.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تائید دیدگاه فعال است. دیدگاه شما ممکن است کمی طول بکشد تا ظاهر شود.