در ادامه سفرنامهی نوروزیام که تاکنون دو قسمت از آن منتشر شده است، میخواهم شما را با محلهای در لردگان به نام پل قربت آشنا کنم که گویا اشاره به کولیها یا همان قربتیهایی دارد که در سالهای دور در اینجا تردد داشته و به داد و ستد میپرداختند.
یکی از مناظر غمانگیز، اما تکراری که در سفرهایم به جای جای وطن میبینم، انفجار زباله در جاهایی است که علیالقاعده باید بیشترین دقت و حساسیت برای منزه نگهداشتن آن صورت بگیرد.
پیشتر از ماجرای غمانگیز شادگان برایتان روایتی تصویری نقل کرده بودم، ماجرای سوادکوه و ریختن 33 سال زبالههای شهری در رودخانه را هم که فراموش نکردهاید، اینک هم میخواهم شما را به تماشای پل قربت در مرکز شهرستان لردگان ببرم؛ جایی که محل فروش گوشت تازه هم هست و انواع و اقسام منقل و سیخ کباب و متعلقات آن به فروش میرسد!
نگاه کنید که چه مناظر تأسفباری در نهر مرکزی لردگان قابل مشاهده است! و اینجا سرچشمه کارون است!!
انگار این نهر را مردم با محل دفن زبالههای خویش اشتباه گرفتهاند و متأسفانه کودکان نیز در همان نزدیکی مشغول بازی هستند.
به رحمت، یکی از اهالی شهر میگویم: این چه وضعی است؟ چرا اعتراض نمیکنید؟ چرا از شهرداری نمیخواهید تا به وظایف خویش عمل کرده و زبالهها را جمعآوری کند؟ الآن که در نوروز اینگونه است (مثلاً در نوروز دستی به سر و روی شهر کشیده اند!!)، فردا در اوج گرمای تابستان با این بوی نامطبوع و محیط بیماری زا می خواهید چه کنید؟!
میگوید: ای بابا آقا جان! شما که آنقدر در تهران اعتراض کردید، کجا رو گرفتید و کی به حرفتان گوش کرد که انتظار دارید اینجا کسی اصلاً ما رو تحویل بگیرد، چه برسد به این که بخواهد به حرفمان گوش کند؟! کدام شهردار و کدام شهرداری … (البته درد دل های این شهروند لردگانی تمامی نداشت، از جمله اشارهاش به نزاعهای خیابانی پرشمار شهر و … که من ناتوان از انتشار همهی آنها هستم!)
نمیدانم چرا یه هویی حرفم نمیآید! شما میدانید چرا؟
متاسفانه چنین صحنه هایی در کشور کم نیست همین عید تو شهر خودمون بروجرد هم چیزهایی دیدم که حتی 10سال پیش که آنجا زندگی میکردم بهچشم نمی خورد متاسفانه باسیاستهای عده ای از مسئولان در این چند سال مهاجرت روستاییان به شهر بروجرد و خالی شدن آبادی ها، نبود امکانات اشتغال برای انها، حاشیه نشینی و همین طور بالا رفتن نرخ دزدی و جنایت از دستاورد های این بی خردان است.
خوشا بحال آنها که کر و کورند در این مملکت و این فجایع را نمی بینند.
محمد عزیز اگر عکسی از رخدادهایی که می گویی گرفته ای برایم بفرست. مردمان بروجرد، زمانی از بافرهنگ ترین و روشنفکرترین ایرانیان بودند، چه بلایی بر سر آن دیار آمده است؟!
با تمام احترامخدمت هم استانی های محترم:از چندین سال پیش سیاست هایی اعمال شده(با منبع معتبر که این جا نمیتوان به آن اشاره کرد)که خواستند موازنه جمعیت را در این شهر بین اقوام لر و ساکنان بومی بروجرد بر هم بزنند البته به سود گروه اول با اعمال یک سری برنامه ها مثلا استخدام کارمندان دولتی از بقیه شهر های لرستان در بروجرد، انتخاب مسئولان اداران از دیگر شهر های لرستان. خلاصه بگم که بدجوری موفق شدند و الان دیگر از آن شهر زیبا خبری نیست.مهاجرت بروجردی ها به بیرون بسیار بالاست. این وقایع از زمانی شروع شد که بحث استان زاگرس مطرح گردید و مسئولان استان را نگران کرده بود و نمی خواستند که بروجرد از لرستان جدا شود.(اخه بروجرد به تنهایی 40درصد صنایع استان را در خود جای داده است)و در زمان دکتر خاتمی این شهر به عنوان فرمانداری ویژه انتخاب شد جالب است بدانید که سابقه تاریخی ملحق شدن بروجرد به لرستان به زمان رضا خان باز میگردد و برای کنترل اوضاع لرستان که خیلی بهرانی بود شهر خرم آباد را مرکز استان قرار دادند.
بحث برو جرد و خرمآباد مفصله ان شاء الله به موقع براتون تو ضیح میدم
بسیار متأسفم از بلایی که بر سر بروجرد و مردم بافرهنگش آمده و می آید …
البته ما که دوران مدرسه را در میان کوچه باغها و کنار رودخانه زیبای آنجا سپری کردیم بیشتر از کسانی که آنجا را ندیده اند ناراحتیم البته میدانم که شما هم 5 سال در بروجرد همان پاریس کوچولو زندگی کردین.
در سفر اخیر از زشتی هاش عکسی نگرفتم ان شاءالله در سفر بعد گزارش کاملی براتون میارم از جنبه های مثبت و منفی آن.
ممنون محمد جان.
زنده باشی.
البته پاریس کوچولو الان شده مزارشریف کوچولو
حالا باز خوبه شده مزار شریف کوچولو، می تونست بشه قندهار کوچولو و ملا عمر هم از توش سردربیاره! نه؟
ملا عمر کیه؟؟؟ ما الان توروز روشن کسانی رو تو شهر مشاهده میکنیم که توی شلوار گشادی که دارن انواع سلاح های گرم مثل ضد هوایی و موشک کروز در میارن که واسه خنده میتونن 4قسمتت مساوی تقسیمتون کنن. البته دور از جون شما
جدی می گویید؟ در بروجرد چنین صحنه هایی را می شود رؤیت کرد؟!!!!
بله تازه خیلی هاش رو هم هنوز رو نکردن و از بعضی سلاح هایی که دارن هنوزم پرده برنداشتن ، شما فکر میکنید چرا آمریکا به ایران حمله نکرده؟؟؟ به خاطره همین قوم!!
مگه تو انتفاضه اول نشنیدین که نماینده خرم آباد از مجلس تقاضا کرد که یه عده از این بندگان خدا رو به فلسطین بفرستن و کل انتفاضه رو کنترات به درست بگیرن؟؟
آهان فهمیدم … دروغ 13 است! نه؟ یاد مهدی اشراقی به خیر!!
به یه بمی میگن آرزوت چیه میگه تنها آرزوم اینه که تو خرم آباد زلزله بیاد !
میگن خدا نکنه چرا این حرفو میزنی میگه آخه میخوام برم وسایلمو بیارم!!!
باعرض پوزش از هم استانی هام البته ببخشن
ببین محمد جان … دیگه فکر نکنم هم استانی های عزیزت ، پوزش های تو را بپذیرند! بهتره یه مدتی اونورا آفتابی نشی!!
دروغ 13 نیست عزیزم ولی خیلی هم واقعیت نداشت البته واقعیتش کمرنگ تره میشه گفت تا حدی متاسفانه درسته
خُب بازم جای شکرش باقیه!
چشم فکر نکنم فعلا برم، مگر اینکه اونا منو اضحار کنن امنوقب با 206 شما میریم ؟؟ اوکی!!!!
اون موقع با 206 شما میریم
مگه فکر کردی 206 من، ضد گلوله س؟!
نه آخه یه قرار دادی فی مابین اونا و خودروسازی های داخلی از جمله ایران خودرو منعقد شده که ساکنین این خودرو ها در امان باشن در اون استان و در غبالش به هر یک از اونها یک نیسان زامیاد و کارت سوخت با 100لیتر بنزین به صورت اشانتین تعلق بگیره.
در این حالت تا وقتی تو ماشینیم در امانیم و اگه گفتن بیرون از ماشین مذاکره کنید شما که باسواد تری برید لطفا .
ممنون
پاسخ:
آهان از اون نظر!!
وحشتناک ترین وضع حالتی است که مردم به وجود زباله و کثافت در اطراف خود عادت کرده و انرا جزو ذات و ملزومات زندگی خود بدانند در این حالت تمیزی و نظافت دشمن خونی آنها می شود.
در مورد تقسیمات جدید کشوری باید گفت که نان دانی شده برای عده ای زمینخوار که منطقه ای را استان و یا شهرستان می کنند و در کنار عده ای که دکانی بنام ادارات جدید دولتی می زنند به لفت و لیس مشغول می شوند وای به وقتی که منطقه طایفه ای باشد
شما چطور انتظار سرمایه گذاری در بخش دام و کشاورزی و صنعت و گردشگری دارید هنگامی که جایی نا امن است؟
راه حل آن پیش از هر کار خلع سلاح است انهم نه مانند دهه هفتاد برخی چیزها را اینجا نمی توان گفت ولی خوب است تحقیقی درباره میزان مصرف مواد بفرمایید
اگر از جهانگیر خان سوال کنید و یا ریش سپیدها به شما شیوه خلع سلاح را در 33 سال گذشته می گویند.بهتر نیست خودمان را گول نزنیم
در لرستان آمار مواد مخدر یسیار بالاست، آمار آن راشنیده ام ولی بازگو نمکنم زیرا بسیار شرم آور است.
من با حرف جناب آشکار موافق و این را اضافه کنم که وقتی طی سالها تنبلی جزء آداب و رسوم یک منطقه شود هی هات . همین که الان این موضوع عمومیت پیدا میکنه در کشور.
درود بر استاد گرامی و تبریک سال نو
آقا درد این مردم رو من یکی که خوب درک می کنم چون زخم خورده همین زباله هاییم. پیگیری کردم نشد پیگیری نکن که نمی شود!!
با یه مطلب جالب اما دردناک برای پارک ملی خبر به روزم در مورد قارچ دنبلان چیزی شنیدید؟؟
پاسخ:
ممنون از تبريكت … نه نشنيدم!
در این مناطق سرنیزه نیروهای مسلح باید در کنار کار های فرهنگی باشد.ایندو در وحله نخست لازم و ملزوم یکدیگرند نگویید مردم خوب و نجیب وووو اینجا ایران است حقیقت هم واضح و روشن است اگر مسئولان و کارمندان شهرداری را یک روز اول با زبان خوش وگرنه به ضرب قنداق تفنگ مجبور به پاکسازی زباله از بستر رود کردند و در کنارش در مدارس درباره لزوم پاکیزگی محیط صحبت کنند
اگر فلان قداره بند محلی را نخست مهار کنند و به اتفاق خانواده اش که زن و مرد دستکمی از خودش ندارند بگردانند و سپس دار بزنند اگر پس از فرمان خلع سلاح در روستایی تمرد دیدند به ضرب اتش توپخانه با خاک یکسان کردند….آنوقت می توان به آینده منطقه امیدوار بود
…خودمان را گول نزنیم درویش خان..چطور می توان جلوی قطع بلوط برای ذغال را گرفت جلوی قاچاق سمندر آتشی را گرفت جلوی تاراج عتیقه های بی نظیر لرستان را گرفت وقتی تیربار و حتی آرپی جی در دست مردم محلی است؟
این هیچ ارتباطی به فقر مالی ندارد
آقای کماسی قصد من توهین به هیچ فرقه و طایفه ای نیست(هرچند می ترسم اگر شما از دست من عصبانی شوید با کلاش به شمال سر وقتم بیایید) ولی بیایید واقع بین باشیم تا 90 سال پیش ترکمن ها هرسال برای غارت تا شاهرود و حتی اصفهان! هم می آمدند اما در اوایل دهه 1300 چنان کشتاری ازآنان شد که ازان موقع تنها کشاورزی و دامداری می کنند وبسیار موفق هستند.دوست ترکمن عزیزی من دارم ولی در زمانی که ارتش ترکمن های یاغی رابه حق سرکوب می کرد درکنار جاده یاغیان را زنده زنده گچ می گرفتند بله اینکار وحشیانه است ولی لازم بود.الان هم باید رودروایسی را کنار گذاشت
پیش از ورود آریایی ها لرستان مرکز عظیم صنعتی و ریخته گری بود مواد معدنی به میانرودان و تمدن های بابل و آشور از لرستان ارسال می شد.داستان تاراج گنجینه غار کرفتو را که حتما شنیده اید.در دوران ساسانی لرستان به دلیل اینکه در مسیر تجاری بود اهمیت زیادی داشت پل های بزرگ پادگانها در دل کوه همه برای رعایت حال بازرگانان بود
دردوره اتابکان لرستان هم از پس از انقراض ساسانیان چند صباحی لرستان دوران خوبی از لحاظ پیشرفت داشت ولی پس از ان ……
افسوس ظلالسلطان در خاطراتش نوشته که گذارشی به شاه بابا دادم که اگر لرستان با اینهمه جنگل و مرتع و معدن آباد شود مانند سویس خواهد شد افسوس که این گذارش هم مانند گذارش خوزستان پس از به به و چه چه بایگانی گردید!
پاسخ:
واقعن افسوس …
سلام جناب درویش
ابتدا می خوام سال نو رو تبریک بگویم و بعد آرزو کنم آن فایل مصاحبه من با جنابعالی از دفتر مستطاب وزارت خانه عالیه و فخیمه و کریمه اطلاعات بیرون بیاید و منتشر شود. بعدم ششمین سال تولد “مهار بیابانزایی” را تبریک بگویم و آرزوی سال سبز و پر شکیبی داشته باشم.
پاسخ:
درود بر جواد عزيز و ممنون از تبريكت.
غصه نخور هنوز ممكن است آن مصاحبه نجات يابد!
البته اشکار عزیز ما بروجردی ها مردمان صلح دوستی هستیم و کلاش نداریم.
با تاریخ لرستان آشنا هستم بسیار گران بهاست چون قبل از آریایها در ایران بوده اند. پیره مرد های فامیلمان از قوچ و میش و کل و بز ها و همینطور خرس و پلنگ فراوان در این استان خبر داده بودند که متاسفانه آثر نا چیزی از آن موجود است.
لرستان در زمان جنگ هم سومین استانی بود که خسارات فراوان به آن وارد شد و جالبتر اینکه هر جا عملیات سختی در کوهستان های سرد کردستان و جاهای سخت پیش می آمد از تیپ57 لرستان استفاده می شد و بسیار هم موفق بودنند
پاسخ:
يادم نمي رود … فروردين 1364 در بروجرد بودم. درست پس از اصابت آن موشكهاي مشهور … چه بلوايي بود …
سلام من تا بحال چهارمحال را نرفتم از یک طرف خوشحال شدم ولی از سوی دیگر ناراحت که چقدر این این شهر آسیب دیده ذهنی هنوز هستند به امید یاری به این عزیزان
در ضمن دوست داشتید به وب من سر بزنید ممنون میشم.
پاسخ:
درود بر مريم عزيز. خوشحالم كه سرانجام طلسم را شكستي و وبلاگنويس شدي.
قصه مکرر ِ پر غصه…
قصه اي كه البته به راحتي مي تواند مكرر هم نباشد.
و اين خود غم انگيز تر است!
من هم بمباران اون سالهارو به خاطر دارم و تو زیر زمینمون جمع میشدیم با فامیل ها . شب های به یاد موندنی بود دوره کرسی… البته هیچی مثل حمله هوایی وحشت آور نبود زمانی که هواپیمای عراقی دیوار صوتی رو میشکست و همه شیشه هامون رو زمین میریخت بعد از این که پشت خانه ما منفجر شد توسط یک بمب، پدرم مارو به یه روستا برد و برامون یه اتاق تو یه خونه روستایی گرفت چند ماه اونجا بودیم. در روستای کاتاهر . واقعا جای زیبایی بود باز هم به اون خانواده روستایی گه گاه سر میزنیم.
چه كار خوبي مي كني كه سر مي زني محمد جان.
يادت باشد اين بار كه سر زدي، همراه با عكس باشد.
درود.
گزارش تصویری غم انگیزی بود .امتیازی بزرگی که مردم این قبیل شهرها دارند این است که آبشان جاری است. هر چه به سمت مناطق خشک کشور بروید این نهرهای جاری پر از زباله تبدیل به گندابهایی راکد و مرکز تکثیر انواع و اقسام بیمارهای زجرآور و حتی کشنده میشوند .
در جایی از آنها پرسیده اید که چرا از شهرداری شان نمی خواهند که کاری کند؟ ولی سئوال اصلی تر اینجاست که در آن شهر متولی بهداشت مردم کیست؟ مگر ادارهء بهداشت شهرستان ندارند؟ در هر شهری حداقل چهار ادارهء مشخص هست که موظف هستند تا بر بهداشت و محیط زیست مردم نظارت کنند . رها شدن بهداشت و محیط زیست شهر به حال خود وضعیتی هست که چهار مرجع باید پاسخگوی آن باشند و نه صرفا” شهرداری .
اشکار در یکی از کامنتهایش به گنجینهء غار کرفتو اشاره کرد . گفتی مدینه ، کردی کبابم .. یکی از غارتگران بعدها گفته بود که وقتی جواهرات و مجسمه ها و طروف طلا را در گونی می ریختیم ، با لگد رویشان می کوبیدیم و فشار می دادیم و اشیا را له و مچاله می کردیم تا گونی هایمان بیشتر جا داشته باشند
نكته نگران كننده ماجرا هم همين است كه در اثر خشكسالي چند سال اخير، اين نهر مركزي شهر هم با گرم شدن هوا به گنداب تبديل مي شود! آن هم گندابي در نزديكي محل فروش گوشت قرمز!!
راست مي گويي البته در اين ماجرا فقط شهرداري مقصر نيست.
درود …
آقای عبادی آثار باستانی که به نظر من بعد از مطالعه تاریخ و نابودی گونه های زیستی ایران سومین موضوعی است که بسیار خواننده مطالب آن را در غم و اندوه فرو می برد.
کاش فرهنگ هخامنشیان باز هم در خون ایرانیان می جوشید تا شاهد این بی حرمتی نسبت به فرهنگ وتمدون بومی ایران توسط خودمان صورت نگیرد.
در اکثر نقاط کشور اوضاع امنیت وخیم شده. معلوم نیست مسئولین چکار می کنند! اوایل نوروز ۵ صبح بود که در راه رفتن به تجریش و کوه بودم که با دزدی که لباس سربازی تنش کرده بود برخوردم. بماند که چه شد که دست از سر وسایل کوله ما برداشت. در فصلنامه کوه -بهار – گزارش لخت کردن کوهنوردان تهرانی را توسط مردم غیور و مهمان نواز لرستان بخوانید! چه شد بر ما ؟چرا این چنین غریبه کشی و نامردی که تنها در قبایل وحشی مثل …. دیده می شد امروز در اکثر مناطق ایران دیده می شود؟
پاسخ:
این خبرها را که می شنوم و می خوانم، دلم به درد می آید …
تلخ بود آقای درویش … خیلی تلخ
آرزو می کنم سفرنامه هاتون همیشه سرشار از قشنگی ها باشه
پاسخ:
قشنگی در دل زشتی ها هستند که جلوه می کنند …
البته خوب نیست جمع ببندیم تهرانی عزیز همه اقوام و جوامع، هم انسانهای خوب دارند هم بد پس نباید به همه آنها توهین شود . لرها انسانهای با صفایی هستند و بسیار سخاوت مند وقتی سرزده به خانه آنها بروی از شما مانند چشمانشان پذیرایی میکنند، بماند که عده ای هم این وسط دست به کارهای خلاف میزنند. تشکر
با لگد رویشان می کوبیدیم و فشار می دادیم و اشیا را له و مچاله می کردیم تا گونی هایمان بیشتر جا داشته باشند….ر فصلنامه کوه -بهار – گزارش لخت کردن کوهنوردان تهرانی را توسط مردم غیور و مهمان نواز لرستان بخوانید! چه شد بر ما …………..
…قابل توجه محمد درویش
تا نباشد چوب تر فرمان نگیرد گاو و خر (قابل توجه بیشتر ملت شریف ایران منجمله خودم) بروبرگرد هم ندارد
به شرط آنکه آنکس هم که چوب را برای تنبیه برمی دارد از لحاظ فهم و دانش از خر و گاو پایین تر نباشد
وقتی سرزده به خانه آنها بروی از شما مانند چشمانشان پذیرایی میکنند،
..جناب آقای کماسی با این حرف شما من موافقم من مدتی در خرم آباد بودم و سفره های رنگین و پر از مهمان را دیده ام ولی جنبه های دیگری هم مانند سایر اقوام وجود دارد
مردمان خوبی داریم بهتر از زبان آموزش به آنها را یاد گرفت، وگرنه با چوب هیچ اتفاقی نمی افته.
شما خوبه از حیوانات اهلی نام بردین اگه یه روز نسبت حیوان وحشی به همون بدن چی میشه؟ حتما با دارت باید بی هوشمون کنن و تو اسارت تکثیر بشیم!!! نه؟
من عقیده دارم این 200سال اخیر باعث شده فرهنگ عمومی ما به هم بخوره بخاطر سختی هایی که به ایران وارد شده ان شاءالله همه چیز درست میشه
با نظر محمد کماسی دربارهء میراث فرهنگی و باستانی مان موافقم
با نظر اشکار دربارهء شدت عمل به خرچ دادن برای اطلاعت از قانون هم موافقم اما مشروط بر اینکه در یک روند فرهنگ سازی انجام شود . خیلی ها نمی دانند که رضاشاه پهلوی در کشورمان ابتدا کودکستان تاسیس فرمودند و بعد امر به بنیان دانشگاه دادند . یعنی در عین حالی که به فرمان سپهد امیراحمدی لرهای غارتگر را در پیچهای گرئنه های لرستان توی بشکه های فلزی در گچ می کردند و به این شکل با نسل مسن و منحرف و تربیت ناپذیر آن وقت ایران شدت عمل به خرج می دادند ، در عین حال تلاش می کردند تا اطفال آنها با دانش و خرد و فرهنگ بزرگ شوند و نسلی مترقی در کشور پا بگیرد و بعد از پنجاه سال آن نسل تربیت شده و فرزندانشان ایران را به دروازه های تمدن و ترقی برسانند . اما نشد . با رحلت رضاشاه پهلوی ، آن نهال خشکیده شد .
آن ماجرای سرقت آثار تاریخی دلم را ریش کرده است لطیف …
ما چه مردمی شده ایم؟!!
من هم با نظر اشکار موافقم …
در خصوص زباله ها در شهر لردگان هم از طریق برخی مسئولین شهر پیگیری کردم که امیدوارم نتیجه بدهد.
من شرمنده ام که میهمانان عزیزم با دیدن چنین صحنه هایی دل آزرده شدند رفیق …
ممنون که پیگیری کردی رفیق.
در ضمن خیالت راحت! مهمانان تو از این بهتر میزبانی پیدا نخواهند کرد!
درود …
جناب درویش سلام
جناب استاد سالهاست به دنبال فرهنگسازی جهت استفاده صحیح از محیط زیست می گردیم و ابتدا با کارهای نمادین شروع کردیم و بنده احساس می کنم که انگار در این چند سال روی یک مدار بسته دایره شکل داری دور می زنیم و در چند روز گذشته دیدم و شنیدم که بعضی از فعالین محیط زیست می خواهند فعالیت های زیست محیطی رادو باره از صفر شروع کنند چون آنان اعتقاد دارند که تولید زباله و ریختن آن در سراسر کشور نه بلکه کاهش که افزایش نیز داشته است. وای به حال ما فعالین محیط زیست که نتوانستیم حتی یک تلنگر کوچک در مردم ایجاد کرده باشیم. همچنین امروز در روزنامه جام جم آماری توسط خبر نگار محترم آن روزنامه سرکار خانم خباز داده شده بود که در روز طبیعت محیط زیست ده برابر بیشتر از روزهای دیگر تخریب شده است
همچنین از جناب کماسی به خاطر دروغ سیزده و همچنین از جناب اشکار و جناب لطیف به خاطر نظرات آن همچنین از جناب آقای حیدریان نیز به خاطر مطلب آزاد سازی ماهی در خبرگزاری تشکر و قدر دانی می شود .