در نخستین روز کاری مجلس شورای اسلامی در سال 1389، 150 نفر از نمایندگان مردم در صحن بهارستان بر پای طرحی، مهر تأیید زدند که به موجب آن، تمام چاههای عمیق و نیمهعمیقی که پیش از سال 1384 و به صورتی غیرقانونی در کشور حفر شدهاند، مجاز شمرده شده و صاحبان قانونشکن آن چاهها نه تنها میتوانند به فعالیت خود ادامه دهند، بلکه صاحب سند و مجوز قانونی هم برای چاه غیرقانونیشان میشوند! و این شاید یکی از نادرترین و شگفتانگیزترین قوانین مصوب نمایندگان ملت در صحن بهارستان در طول همه سالهای پاگرفتن مدنیت و نهاد پارلمان در ایران بوده است. مردم ایران، هرگز نام آن 150 نمایندهای که این طرح طبیعتستیزانه را پیشنهاد و به تصویب رساندند، فراموش نخواهند کرد؛ مردم ایران هرگز از خاطر نخواهند برد که این قانون در همان مجلسی به تصویب رسید که عالیترین مقامش – دکتر علی لاریجانی – گفته بود: محیط زیست شاخصی مهم در توسعه کشور است.
و ایرانیان در خاطرشان خواهد ماند که رییس فراکسیون محیط زیست همین مجلس گفته است: برای سنجش عملکرد یک حکمران، میتوان به ارزیابی محیطزیستی اقدام کرد که آن حکمران در آن حکمرانی کرده و میکند! به راستی بازوی مشورتی نمایندگان مجلس و کمیسیون آب و کشاورزی آن چیست و یا کیست؟ کدام استاد دانشگاه، کدام پژوهشگر، کدام کارشناس و کدام سازمان تخصصی دولتی یا مردمنهادی در حوزه آب و محیط زیست را میتوان سراغ گرفت که اقدام اخیر نمایندگان مجلس هشتم را تأیید کرده و بر این مصوبه حیرتانگیز و بینظیر! مهر تأیید بزند؟ این یک خودکشی بزرگ است و من – محمّد درویش – به عنوان پژوهشگری که بیش از دو دهه از عمرم را در این حوزه خدمت کردهام، به صراحت میگویم: تصویب این قانون، به منزله تشدید اُفت سطح آبهای زیرزمینی، فرونشست پیشبرنده دشتها و مرگ شتابناک رویشگاههای طبیعی در دشتهای پهنپیکر کشور خواهد بود؛ فاجعهای که به دنبال خویش، افزایش برهنگی سرزمین و تقویت فرسایش بادی را به همراه داشته و معضل ریزگردها را دامن خواهد زد. امّا آنچه گفته شد، تنها سهم کوچکی از عمق فاجعه و عقوبتهای هولناک تصویب چنین طرحی را نشان میدهد! فاجعه بزرگتر، پیام گمراهکننده و بسیار خطرناکی است که تصویب چنین طرحهایی برای طبیعتستیزان و عوام دارد؛ این که بتازید و تصرف کنید و غارت نمایید! زیرا دولتمردان و قانونگذاران سرانجام چارهای نخواهند داشت، جز آنکه کوتاه آمده و به خواست شما گردن نهند و برای تصرفهای غیرقانونیتان در عرصههای منابع طبیعی یا حفاریهای مرگآفرینتان در پهنه دشتهای رنجور و تشنه وطن، مجوز صادر کرده و کامتان را شاد و جیبتان را پرپولتر کنند! هنوز یادمان نرفته ماجرای تبصره الحاقی بند ۲ لایحه بودجه سال ۱۳۸۹ را که اگر هوشیاری مسئولان سازمان جنگلها و مراتع کشور و برخورد به موقع کارشناسان مستقل این حوزه در انتهاییترین روزهای اسفند 1388 نبود، معلوم نبود چه فاجعه دیگری رخ میداد و چند صد هزار هکتار دیگر از اراضی ملّی ما به تاراج میرفت که خوشبختانه به کمک برخی از نخبگان و دلسوزان نظام در مجلس شورای اسلامی و خارج از آن، تبصره مورد نظر به کلی از قانون بودجه سال 1389 حذف شد.
برادران بزرگوار در مجلس شورای اسلامی! که میدانم دلتان برای مردم حوزه انتخابیهتان میسوزد که چنین طرحی را ارایه و به تصویب رساندهاید؛ باور کنید راههای بهتر و خردمندانهتری هم برای کمک به این مردم محروم و کشاورزان بیپناه وجود دارد. چرا نباید پیگیری کنید و ببینید دلیل متوقف ماندن طرحهای گسترش آبیاری تحت فشار در ایران چه بوده است؟ مگر قرار نبود که دولت تا پایان برنامه پنج ساله سوم ، سه میلیون هکتار از اراضی کشاورزی را به این سامانهها تجهیز کند؟ چرا در پایان برنامه پنج ساله سوم که هیچ، تا امروز هم این رقم به یک میلیون هکتار نرسیده است؟ چرا عزم جدی برای افزایش راندمان آبیاری در بخش کشاورزی مشاهده نمیشود و چرا سرمایهگذاریها به این سو هدایت نمیشود؟ مگر 90 درصد آب کشور در این بخش مصرف نمیشود؟ آیا این کار سزاوارانهتر از تصویب چنین طرحها یا اجازه احداث سدهای جدید در کشور نیست؟ اندکی بیندیشید و آنگاه به این پرسش ساده پاسخ گویید که اگر بتوانیم راندمان آبیاری را در کشور دوبرابر کنیم، آنگاه با نیمی از همین آب موجود هم میتوانیم همینقدر محصول کشاورزی تولید کنیم! یعنی نه به زدن سد دیگری نیاز هست و نه حفر چاه مجاز یا غیرمجاز دیگری! آیا فناوری دستیابی به چنین آرمانی، دشوارتر از فناوری دستیابی به کیک زرد است؟ اگر ما توانستیم به رغم همه تحریمها و تهدیدها، کیک زرد بپزیم و کام ایرانیان را شیرین کنیم، حتما خواهیم توانست تا کیک سبز هم پخته و نگذاریم تا موجودیت پوششهای گیاهی کشور بیش از این آسیب ببیند. پس بیاییم شجاعت به خرج داده و اجازه ندهیم تا آن 90 هزار حلقه چاه غیرمجاز در کشور (حدود یک چهارم مجموع چاههای آب کشور)، بتوانند از این پس با خیال راحت به تاراج اندوختههای آبی وطن پرداخته و حیات کودکان پاکنهاد ایرانی را به مخاطره اندازند! یادمان باشد در طول 30 سال گذشته، بیش از 15متر از عمق سفرههای آب زیرزمینیمان را از دست دادهایم! یعنی ایرانیان ذخیره هزارساله آب خود را در طول 30 سال – دانسته یا نادانسته – به تاراج بردهاند! به خدا ما دیگر اندوخته و مجالی برای یک اشتباه مرگبارتر نداریم.همین!
اين يادداشت، امروز با عنوان : “قانون بي قانوني” ، در صفحه نخست روزنامه پول منتشر شده است.
از نادرترین و عجیب ترین قوانین صادر شده در ایران (و به قول برنامه صبح ِ شبکه تهران) یا حتا در جهان!
چه کلمات آتشینی که از جان ِ شعله ور برآمده بود …
کو گوش شنوا
عجب + nتا علامت تعجب
سلام
به نظر من اگر تيترش را بي قانوني قانون مي گذاشتند بهتر بود.
نمي دانم چرا ولي فكر كنم بچه هاي مدرسه اي هم مي دانند كه اينگونه چنان مصيبتي بر آبهاي زيرزميني و سفره هاي زيرزميني مي آيد كه نگو نپرس و به قول شما به راستی بازوی مشورتی نمایندگان مجلس و کمیسیون آب و کشاورزی آن چیست و یا کیست؟
بدرود.
محمد درویش عزیز
وقتی که حمایت از زیست محیط فقط و فقط یک فیگور برای روشن فکر نمایانده شدن باشد این می شود که قانون تصویب میکنند جهت بهره مندی آنی و لحظه ای پاره ای از مردم برای چندی و نابودی مراتع و پیشوری دشتهای کویری برای ابد
چه اهمیتی دارد ؟
جاي آن است كه خون موج زند در دل لعل…
شايد بتوان چنين مصوبهاي را در صورت نهايي شدن، خيانت بارترين حركت يكي از مجالس شورا در تاريخ كشور براي محيط زيست، كشاورزي و حتا حيات انساني دانست.
به جز زيان هنگفت به منابع آب، خسارت بي بازگشتي بر پيكره فرهنگ است كه ناراستي و چپاول را لباس قانون ميبخشد
تعجب نکنید اینجا ایران است!!!
هیچ جیز محالی وجود ندارد.
مگر شعار :
می شود ، می توانیم را نشنیده اید؟
آقای درویش عزیز, حالا به فرض که نمایندگان مجلس هم آمدند و این طرح یا لایحه و یا قانون و یا هر اسمی که میشود روی آن گذاشت را پس گرفتند و کوتاه آمدند, آیا هیچ تضمینی هست که آن طبیعت ستیزان به کار غیر قانونی خود ادامه ندهند؟ مگر قانونی برای جلوگیری از حفر چاههای غیر مجاز در کشور وجود نداشت تا به استناد آن بتوان مانع از این کار غیر قانونی شد؟ مگر آنموقع که این چاهها حفر میشد, کسی نبود که جلوی آنها را بگیرد؟
بنابراین باور بفرمایید که اشکال کار در جای دیگریست, و با پس گرفتن و یا حذف این لوایح, کار درست نمیشود. زیرا این طرح و امثال آن فقط برای سر پوش گذاشتن بر اقدامات غیر قانونی یک عده ی خاص, کار برد دارد که آنها هم بدون تصویب این طرحها و قوانین میتوانند به کار خود ادامه دهند و هیچکس هم نمیتواند مانع از کار غیرقانونی شان شود.
کیک سبز؟
شوخی می کنی؟
اینا هدفشون ویرانی هست برادر
اون زردی دوست دارن چون با اون به هدفشون می رسن
از سبزی متنفرن چون با آرمانمهاشون فاصله داره
دیگه اب کجا گذاشتن تو دل زمین این چاهها
سمت جنوب شرق استان فارس چند تا قنات بود که خشک شدن و چاههای عمیق و نمیه عمیق هم یا خشک شدن یا خیلی خیلی کم آب.. بارندگی هم که در حد صفر بود اونجا
رسما میشه بگی زندگی مردم نابود شده ..
کسی از مسئولان هم اصلا نگفته بهشون که مرده ان یا زنده
وضعیت افتضاح بود
ظاهرن محیط زیست وطن سال تلخی را در پیش روی دارد. اون از تبصره الحاقی بند 2 لایحه بودجه 89 و اراضی اختلافی با اوقاف که به خیر گذشت و این هم قانونی که مشروعیت می دهد به اعمال نابخردانه ستیزه گرانی که در دشت هایی مثل خانمیرزای لردگان تا 30 متر عمق آب های زیر زمینی را کاهش داده اند و حیات آن مرغزارها را به شدت به مخاطره انداخته اند. باعث شرمندگی است که در راه یافتن چنین افرادی به صحن بهارستان نقش ناچیزی داشتیم…
درود
بله…خیلی خوب توضیح دادید این قانون بی قانونی را!من هم هفته ی پیش وقتی توضیحاتش را خواندم در روزنامه تعجب کردم!
جالب است که ایشان این امر را یه کار مثبت می دانند و به خود می بالند که بله ما چنین کردیم!
واقعا خسته نباشند !
پیروز باشید :)
سلام جناب درویش
در10یا 11 سالگی از معلم هایم میشنیدم خیلی زودتر از انچه تصورش را بکنی جنگ اب پدید می اید و دولت ها به جای ذخیره ی نفت رو به ذخیره ی اب میاورند.انزمان حرفشان به اصطلاح در کتم نمیرفت و برایم بعید به نظر میرسید،شاید چون عامل انرا فقط نباریدن باران و خشکسالی در اثر ان میپنداشتم و از عملکرد احمقانه ی دولتمردان کشورم در زمینه ی حل این مسیله اگاهی نداشتم؛ اکنون با تمام وجودم به این مسئله ایمان دارم و زمزمه میکنم”ناگهان چقدر زود دیر میشود”
پدرام باشید
درود
1- از اظهار لطفت ات سپاسگزارم.
2- در ايران، كافي است كه «پاچه ورماليده» باشيد و كمي هم «شر خر» تا به هر آن چه كه مي خواهيد، برسيد! با تصرف كردن عرصه هاي طبيعي و پافشاري گستاخانه بر مالكيت دروغين مي توانيد مطمئن باشيد كه پيروز خواهيد شد زيرا حتما دير يا زود دولت و قانون در برابر شما كوتاه خواهد آمد.
دانش عزیز
امروز سعادت زیارت یکی از دوستان قدیمی شما به نام مهندس حافظی را در محل کارم در شهرکرد داشتم و از آشنایی با ایشان بسیار خوشحال شدم. مهندس حافظی را به خاطر داری دانش خان؟
بسیار زیبا بود. من نمی دانم چرا اینقدر عده ای در این مملکت علاقه دارند روند تخریب محیط زیست رو تسریع بخشند و در آلود کردن منابع طبیعی مان همت مضاعف بگمارند!!!!
جای هیگونه گله و شکایتی نیست
وقتی نمایندگان ملت چنین بخواهند یعنی بخش عظیمی از ملت چنین خواسته ای دارند…اگر پس فردا هم گفتند بیاییم ستون های تخت جمشید را تبدیل به دیزی سنگی کنیم ..خوب لابد مردم خواسته اند؟ نخواسته اند؟خواسته اند خوب هم خواسته اند
..شاعر می فرماید:
..در گاراژ بودم یارم سوار شد دل مسافرا برمن کباب شد!!
هومان جان… از اینکه با آقای مهندس حافطی آشنا شدید خوشحالم. ایشان هم, شهنی و یکی از هم طایفه ای های خودم هستند. آنموقع ها آقای حافظی در شهرداری مسجدسلیمان کار میکرد و منهم مشغول انجام پروژه ای ساختمانی در شوشتر بودم. بعد از اینکه دفتر کار و منزل مسکونی ام در سال شصت و پنج در مسجدسلیمان بمباران شد, دیگر ایشان را ندیده و از او خبر ندارم. اگر مجددا” ایشان را دیدید حتما” سلام گرم برسانید.
كشاورزي فعلي در ايران نوعي گل بازي است 0 چاههاراحداقل براي شرب نگه داريد ا
سلام دوست عزیز خیلی گشتم دنبال حمایت از تنها ساختمان بنا شده در ایران با نام کشاورزی که بدلایل سیاسی و شخصی بفروش رسوندند تا نام چندین ساله این ساختمان که سمبل کشاورزی ایران بود را نابود کنندپیدا کنم اما هیچ حمایتی ندیدم شاید هم بود من پیدا نکردم.که با فروش این بنا 5000 نفر پرسنل را به آینده ای نا شناخته رها میکنند . چون شنیدم وزیر عزیز کشاورزی ما با این تعهد بر کرسی صدارت نشست که اینجا فروش برود…
دوست داشتم بدونم چرا آنقدر شخصی عمل میکنند ؟؟چرا یادشون رفته ما هنوز جهان سوم هستیم و رشد آنچنانی در دنیا نداریم؟؟؟؟؟؟
سلام
گویا قرار است امسال دو میلیون تن گندم مازاد صادر کنیم.
خیلی خیلی متاسفم. کشوری که اون رو مهد تمدن و فرهنگ و دانش میدونیم امروز با قحطی اندیشه و در سطوح برنامه ریزی روبروست ..
بحث بیابان زدایی یک بحث بسیارمهم تودنیاوالبته ایرانه حتمامیدونیدایران یک کشورگرم ونیمه خشک که نیازبه توجه ویژه داردخوب راستشوبخواهیددرمورداین تصمیم بایدبگوم متاسفانه هیچوقت مسائل محیط زیستی دراین کشوراهمیت پیدانکرده نمونه آن آلوده کردن آبهای زیرزمینی وآلوده کردن خاک که خسارت وارده به اون خیلی جدی تراست.
شایداقایان ندادندکه بسیاری ازکشورهای پیشرفته دنیاسالهاست تلاش می کنندتایدریک قطعه ازبیابان شرایطی برای زندگی فراهم کنند.
جدا”ماتکلیف نداریم که ازمنابع طبیعی خارج ازفوایدی که برای مادارد،طبق تعالیم دینی واخلاقی حق حیاط سایرجانداران رامحترم بشماریم وازآن حفاظت کنیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟