استاد کامبیز بهرام سلطانی هم سرانجام نتوانست گوشهی گود نشسته و در مورد مباحث مربوط به طرح خانم نرگس خاتون مجتهد نجفی، سکوت اختیار کند. در حقیقت پس از مهندس هاشم کنشلو، مهندس مصطفی خوشنویس و دکتر مرتضی شریفی، اینک این کامبیز بهرامسلطانی است که به صورتی جدی و مستند به این بحث وارد شده و به دفاع از سوزنیبرگان برخواسته و صراحتاً میگوید: « نه تنها هيچ سوزنيبرگي ايجاد آلودگي نميكند، بلکه سوزنیبرگان خود نخستین قربانی مظلوم آلودگی هوا هستند!» اینک ضمن توجه خوانندگان گرامی مهار بیابانزایی به دیدگاههای این بومشناس شهیر و بینالمللی ایران، از خداوند بزرگ میخواهم که در این شب عزیز از سر تقصیرات همهی آنهایی که بی جهت پشت کاج ها و چنارها و … صفحه گذاشتند، بگذرد!
با این وجود، همهی خبرهایی که بهرام سلطانی برای خانم نجفی دارد، بد نیست! زیرا او هم مانند اغلب کارشناسان و اکولوژیستهای کشور منتقد ورود گونههای غیر بومی و گسترش سطوح چمنکاری در رویشگاههای طبیعی و دستکاشت کشور است؛ واقعیتی که خانم نجفی هم با آن همراه است.
درباره آلرژي زايي گياهان به كار رفته در فضاي سبز شهري
در يكي از مجادلات بسيار طولاني موجود در مهار بيابان زايي نكاتي چند به شرح زير مطرح گرديده بود كه اجازه مي خواهم توضيحي مختصر ارايه کنم :
نسبت بيشتر آلرژي زايي درخت سنجد به چنار ،
آلرژي زايي سنجد ، چنار ، عرعر و چمن ،
آلوده كننده بودن درختان كاج و نقش آنها در توليد باران هاي اسيدي .
حداقل براي اينجانب مشخص نيست كه براي اولين بار چه كسي موضوع آلرژي زا بودن درخت چنار را در ايران و به ويژه در تهران مطرح كرد، ولي مسلم آن است كه واكنش آلرژيك انسان نسبت به بعضي از گياهان و حتا حيوانات خوراكي مانند ماهي و ميگو ، فقط و فقط به يك عامل به تنهايي بستگي ندارد . به همين سبب نمي توان گياه يا گياهاني را به عنوان آلرژي زا معرفي نمود و در پي آن توصيه به حذف گياهان از فضاي سبز شهري برآمد .
اگر قرار به اولويت بندي عوامل دخيل در بروز واكنش هاي آلرژيك در انسان باشد ، به نظر مي رسد در گام نخست بايد سيستم ايمني بدن را مورد توجه قرار داد . البته و صد البته مراجعه به نشريات علمي و معتبر مفيد است ، ولي گاهي نيز مي توان از تجربيات روزمره و مشاهدات شخصي سود جست . به كرّات ديده شده است كه بعضي از افراد نسبت به ميوه هايي چون توت فرنگي ، كيوي ، موز ، هندوانه و بسياري ديگر واكنش آلرژيك نشان مي دهند . براي مثال هستند كساني كه حتا در برابر عطر هندوانه و موز دچار آب ريزش بيني و عطسه هاي مكرر مي شوند . به همين ترتيب توت فرنگي مي تواند باعث بروز كهير بر روي پوست بدن گردد . در مورد بسياري از خوراك هاي دريايي نيز همين وضعيت وجود دارد ؛ ماهياني چون ماهي سفيد ، سيم ، قزل آلاي رنگين كمان و ميگو در برخي افراد ايجاد حساسيت مي نمايند . ولي به درستي مي دانيم كه ، كليه اين مواد توسط جمع كثيري از جمعيت جهان مصرف شده و هيچ واكنشي را هم ايجاد نمي كنند .
واكنش نسبت به گياهان نيز بيش و كم به همين ترتيب است . ولي بايد ميان گياهاني كه در طبيعت، يعني در رويشگاه اصلي خود مي رويند و گياهان موجود در فضاي سبز شهري تفاوت هايي را قايل شد. كارشناساني كه مطالعات ميداني يا صحرايي انجام مي دهند ، قطعا” تجربه كرده اند كه به هنگام تحقيقات ميداني ، بخصوص در فصل بهار ، خود يا همكارانشان دچار عطسه هاي پياپي مي شوند ، در حالي كه ساير همكاران به راحتي از آرامش موجود در طبيعت لذت برده و به كار خود ادامه مي دهند . در همين ارتباط هستند كساني كه در برابر پشه گزيدگي از خود واكنش بسيار حساس ، تا حد اُفت شديد فشار خون نشان مي دهند و به همين دليل از انجام مطالعات در محيط هاي تالابي كه پشه گزيدگي بخشي حتمي از آن است ، خودداري مي كنند .
بنا بر دلايل ياد شده است كه لازم است ، قبل از محكوم كردن گياه ، سيستم ايمني بدن شخص مبتلا به نوعي آلرژي بررسي شود . البته حل اين بخش از مسأله بر عهده پزشكان متخصص است .
اما وضعيت گياهان و به ويژه درختان كه در شمار تكامل يافته ترين گياهان هستند ، در محيط شهري ، با آنچه در شرايط طبيعي مي گذرد ، تفاوت هاي بسياري دارد . در محيط و رويشگاه طبيعي درختان در اجتماع گياهي زندگي مي كنند كه در طول تاريخ تكامل با آن سازگاري يافته اند ؛ سازگاري اي كه شامل سازگاري با اقليم ، خاك و كليه ويژگي هاي آن و سازگاري با ساير گونه هاي گياهي متعلق به اجتماع گياهي مي گردد . در اينجا جهت رعايت اختصار ، از ورود به مقوله سازگاري با اجتماع جانوري خودداري مي شود .
در فضاي سبز شهري امكان دستيابي به آن شرايطي زيستي كه در رويشگاه طبيعي وجود داشته است، فرآهم نيست . به طور كاملا” خلاصه و فهرست وار ، گياهان در محيط شهري تحت فشارهاي زير قرار دارند :
دماي افزايش يافته محيط شهري و فشار ناشي از اقليم شهري ،
بودجه آبي نامناسب ؛ معمولا” گياهان يا در شرايط غرقابي و يا خشكي مفرط بسر مي برند ،
خاك نامناسب به نحوي كه ريشه بسياري از درختان كه نيازمند به Endo/Ecto Mycorrhiza مي باشد ، از آن بي بهره مي مانند . به بيان ديگر شرايط فيزيكي و بيولوژيك خاك شهري امكان شكل گيري ميكوريزا را فراهم
نمي كند ،
نشت گاز از محل اتصال هاي شبكه زير زميني گاز كه به خاك و ريشه صدمات جدي وارد مي آورد ،
آلودگي هوا ، كه باعث كاهش وسعت و تعداد برگ ها ، آسيب ديدگي روزنه ها و تغيير تعداد آنها در واحد سطح گرديده و تناسب طبيعي موجود ميان شاخه هاي اصلي به فرعي را از بين مي برد ،
شور شدن ناگهاني خاك در نتيجه پخش نمك بر سطح معابر در فصل زمستان ،
حفاري هاي گوناگون در اطراف ريشه آسيب رساني شديد به ساختمان ريشه ، بدون توجه به اينكه ، درخت موجود زنده ايست كه اگر ريشه آن آسيب ببيند ، مجروح شده و اين جراحت ممكن است مرگ آن را موجب شود ،
عدم رعايت فاصله ميان ساختمان هاي گوناگون و درختان و نيز عدم رعايت فاصله لازم ميان درختان و حتا بيتوجهي آشكار نسبت به كاشت درختان بلند قامت در زير خطوط انتقال نيرو ،
محدود ساختن يقه درخت توسط سنگ فرش ، آسفالت ، سيمان كه مانع تنفس درخت مي شود . به عنوان معياري سرانگشتي ، اطرف يقه درختان مي بايست حداقل به اندازه دايره اي به قطر تاج درخت آزاد بوده و خاك آن از هرنوع عاملي كه باعث فشردگي و اختلال در تنفس ريشه گردد ، به دور بماند . در اين محدوده حتا كاشت چمن و ساير گياهان پوششي كه تشكيل ريشه هاي سطحي و فشرده مي دهند ، به هيچ وجه توصيه نمي شود ،
شرايط بسيار نامناسب در رويشگاههاي شهري ؛ مانند رديفكاري هاي حاشيه خيابان ها و بزرگراهها ، رفيوژ ها ، لچكي ها ، ميادين سبز . در اين رويشگاهها گياهان همواره تحت تأثير گرما و آلودگي هواي اگزوز خودروها قرار دارند . علاوه براين وزش باد حاصل ازعبور سريع خودروها به عنوان فشاري مستمر بر اندام اي هوايي گياه محسوب مي شود . شايد و تنها شايد پارك هاي شهري را بتوان به عنوان رويشگاه مناسب ارزيابي کرد . البته در اينجا نيز ار آنجا كه تركيب گياهي به دلخواه صورت مي گيرد ، احتمال بروز رقابت ميان تاج و ريشه گياهان منتفي نيست . بخشي از هزينه سنگين واكاري گياهان ، به تركيب نامناسب گياهي باز مي گردد .
در چنين شرايط بسيار نامساعدي احتمال انتشار تركيبات بيوشيميايي توسط گياهان در واكنش به فشارهاي محيطي منتفي نيست . كما اينكه در طبيعت نيز ، بخصوص در مناطق خشك كه درختان و درختچه ها بيشتر بر سرِ دستيابي به منابع آب با يكديگر رقابت مي كنند ، گياهان از خود واكنش هاي آللوپاتيك allelopathic نشان مي دهند . بخصوص در برابر آلودگي هوا، واكنش هاي فيزيولوژيك و بيوشيميايي گياهان نه تنها دور از ذهن نيست ، كه ثابت نيز شده است . خلاصه آنكه ، همين واكنش هاي بيوشيميايي هستند كه احتمالا” مي توانند ، بر انسان هايي كه به هر دليلي سيستم ايمني بدنشان ضعيف شده است ، از جمله ايجاد آلرژي نمايند .
اما خطری که در اين ميان بسيار مهم تر به نظر مي رسد نه گياهان كه آلودگي هواي شهرهايي چون تهران ، اراك ، اهواز ، اصفهان ، شيراز و تعدادي ديگر است. در حقيقت با برجسته سازي آثار احتمالي آلرژي زا بودن بعضي از گياهان ، صورت اصلي مسأله كم رنگ مي شود . در اين زمينه تنها برای ياد آوري به نكاتي چند اشاره مي شود .
در مرحله نخست مواد و تركيباتي كه به عنوان مواد آلاينده وارد هوا مي شوند ، آلاينده هاي اوليه نام دارند ؛ CO,CO2,NOx,SO2,HC از اين جمله اند . ولي تحت تأثير عوامل محيطي – از جمله تابش خورشيد و اشعه ماوراء بنفش ، وجود ساير آلاينده ها در هوا ، رطوبت هوا ، وجود ذرات معلق در هوا – آلاينده هاي اوليه به آلاينده هاي ثانويه تبديل مي شوند كه معمولا” بسيار خطرناك تر و مي باشند ؛ تشكيل اسيدهاي ازت ، گوگرد و نيز ازون و پراكسي استيل نيترات ها ( PAN ) در شمار آلاينده هاي ثانويه قرار دارند . ضمن اينكه آزمايش هاي متعدد گاز كروماتوگرافي از خروجي اگزوز خودرو ها به تنهايي نشان دهنده وجود نزديك به 30 تركيب آلاينده هوا است. با اين حساب هوايي كه ما و گياهان شهري به مراتب بيشتر از ما تنفس مي كنيم ، حاوي تقريبا” 40 تركيب آلاينده است كه هر يك به سهم خود مي تواند آثار مختلفي را بر سلامت انسان به همراه داشته باشد .
بنابراين در خصوص اثر آلرژي زاي گياهان بايد سه عامل 1) وضعيت سلامت سيستم ايمني بدن ،2) احتمال واكنش بيوشيميايي گياهان ، 3) آلودگي هوا و تركيبات موجود در آن را مورد توجه قرار داد .
حتا در مورد اثرات آلرژي زاي گرده افشاني گياهان نيز نبايد عواملي چون تراكم گياهان در واحد سطح و تراكم گرده ها در واحد حجم را ناديده گرفت .
از اواخر دهه هشتاد و اوايل دهه نود ميلادي كه ، تغييرات اقليمي در مقياس جهاني شكلي قطعي به خود گرفت ، بسياري از گروههاي تحقيقاتي در پي ارزيابي گياهاني برآمدند كه در شرايط اقليمي بيش و كم پيش بيني شده ، مي توانند از قابليت استفاده در فضاي سبز شهري برخوردار باشند . در اكثر اين ارزيابي ها نام گونه هاي چنار و هيبريدهاي آن ، گونه هاي سنجد و درخت عرعر ، ارغوان ، اقاقيا ، افراي سياه و بسياري ديگر مشاهده مي شود . البته درخت عرعر ، به دليل خصلت تهاجمي آن ( گونه مهاجم ) معمولا” امتيازهاي منفي نيز دريافت مي كند . در مورد ايران ، اين گياه هم بيگانه است و هم مهاجم و به همين سبب مي توان ، از ديدگاه اكولوژيك كاشت آن را مردود دانست . به نظر مي رسد و توصيه مي شود ، در ايران نيز محققين هرچه زودتر بايد به ارزيابي گونه هاي بومي قابل استفاده در فضاي سبز شهري مبادرت نمايند . دانش روز از بنياد ، با واردات يا معرفي گونه هاي گياهي ( و جانوري ) بيگانه مخالف بوده و آن را اقدامي غير علمي مي داند . ورود انبوه گياهان بيگانه – براي مثال اكاليپتوس و سُمر در خوزستان يا كلكسيون هاي گياهي در جزيره كيش و منطقه آزاد پارس جنوبي – موجب تغيير كل ساختار اكولوژيك منطقه اي وسيع و شكل گيري اكوسيستم هاي بيگانه يا Neobiota مي گردد كه در نهايت مي تواند به از بين رفتن اكوسيستم هاي بومي و تنوع زيستي منطقه مفروض منتهي گردد .
در مورد چمن يك نكته خاص نياز به تكرار مجدد دارد . تقريبا” نزديك به سي سال گفته و نوشته شده است كه چمن ، نه به دليل آلرژي زا بودن آن ، بلكه به دليل عدم سازگاري با شرايط اكولوژيك مناطق خشك و نيمه خشك ايران و به همين دليل هزينه سنگين مراقبت از آن ، براي شهرهاي ايران مناسب نيست . چمن عنصر يا اِلِمان معماري فضاي سبز كشورهاي اروپايي و برخوردار از اقليم معتدل است و براي ايران خشك و نيمه خشك مناسب نيست . ليكن از آنجا كه مديران شهري جهت تثبيت موقعيت خود ، پافشاري زيادي در نشان دادن عملكرد خود دارند و چمن نيز گياه زود رويي است ، از كاشت اين گياه يا در حقيقت تركيب گياهي دست بر نمي دارند . در غير اين صورت گياهان پوششي بومي فراواني وجود دارد كه مي تواند همان كاركرد چمن را داشته باشد . به بيان روشن تر اين هزينه زا بودن چمن است كه آن را براي شهرهاي ما – به استثناي بيوم خزري – نامناسب مي كند . در كشورهاي اروپايي مردم روي چمن رفت و آمد مي كنند و در روزهاي آفتابي ، روي چمن دراز مي كشند و از آفتاب لذت مي برند ، در حالي كه در ايران ، ورود به چمن ممنوع است و مكان هايي هم كه اجبارا” به دليل طراحي نادرست ، انسان مجبور است از روي چمن عبور كند ، بعد از مدتي رد پا هاري از چمن مي شود .
نكته آخر اينكه در مورد آلوده كننده بودن كاج و نقش آن در باران هاي اسيدي ، تصور مي كنم سوء تفاهمي رخ داده باشد . اول آنكه در ايران گاه به كل سوزني برگان عنوان كاج اطلاق مي شود و گاه نيز تنها از جنس هاي Pinus sp. به عنوان كاج ياد مي شود . بنابراين منظور از كاج ها در اينجا مشخص نيست . ولي يك نكته مشخص است و آن اينكه هيچ سوزني برگي ايجاد آلودگي نمي كند ، بلكه اين سوزني برگان هستند كه در مقايسه با پهن برگان ، در برابر آلودگي هوا و به ويژه باران هاي اسيدي واكنش سريع تري را نشان داده و به سرعت آسيب مي بينند و حتا تا مرز مرگ نهايي نيز پيش مي روند . در اين ارتباط مي توان به چندين علت اشاره كرد :
سوزني برگان به دليل هميشه سبز بودن ، بيشتر در معرض آلودگي هوا قرار دارند ،
باران هاي اسيدي باعث شسته شدن پوسته حفاظ روي سوزن ها ( لايه كلسيم اكسالات ) شده و آنها را در برابر فشارهاي محيطي و از جمله آلودگي هوا بي دفاع مي سازد . در اين شرايط حمله آفات نيز آسان تر صورت مي گيرد ( به تصوير شماره 1 توجه شود ) ،
به دليل افزايش دماي محيط هاي شهري ، پريود گياهي در شهرها طولاني تر شده و دوره استراحت زمستانه كاهش مي يابد ،
پريود طولاني تر ، باعث مصرف بيشتر ذخيره سوزني برگ ( كاج ) شده ، و در دوره بعدي گياه را با كمبود مواد غذايي مواجه مي سازد ،
حاصل كار عبارت است از اينكه سوزني كه قاعدتا” بايد بين 5 تا 8 سال عمر كند ، ممكن است تنها 2 تا 3 سال عمر كرده و از اين طريق در تاج درخت تعداد سوزن هاي خشك شده افزايش يابد .
از اين رو سوزني برگان نه در آلوده ساختن هوا دخالت دارند و نه در ايجاد باران هاي اسيدي ، بلكه خود قرباني اين عوامل هستند . به همين دليل در طول تقريبا” چهار دهه اخير از سوزني برگان ، به ويژه جنس Picea sp. به عنوان بيوانديكاتور آلودگي هوا استفاده مي شود .
ترديدي نيست كه در اين مختصر نمي توان حق مطلب را ادا کرد، ليكن شايد همين مختصر اشارات در قضاوت ما درباره گياهان دقت بيشتري به وجود آورد . در طبيعت هيچ پديده مضري وجود ندارد ؛ طب مدرن تنها چند دهه است كه وارد سرزمين ما شده است . مگر تا پيش از ورود طب مدرن و انواع داروهاي شيميايي ما چه مي كرديم ؟ . اگر گياهان به مدد ما نمي آمدند كه قاعدتا” نسل ايراني تاكنون منقرض شده بود . به قول آقاي مهندس درويش ؛ نشده بود؟
کامبیز بهرام سلطانی
آقای درویش عزیز…
کامنت بسیار خوب شما خطاب به خانم نجفی را خواندم و بسیار متعجب شدم که ایشان بجای اینکه جواب کامنت شما را بدهند حدود سه متر کامنت نوشته اند که هیچ ربطی به کامنت شما نداشت. همانند همان کاری که در جواب آقا مرتضای عزیز انجام دادند. دست آخر هم بعد از کلی صغرا-کبری چیدن گفته اند “…بعد من که گفتم حق با شما است و قبول دارم” این را کجا و به چه مناسبتی گفته اند, خدا میداند. خب آقای درویش اگر حق با شما بوده و حرفهای شما را قبول داشته اند, پس چرا عذر خواهی ننموده اند؟ چرا حرفهایشان را پس نگرفتند؟
آقای درویش ایشان ظاهرا” قصد ندارند به هیچ عنوان از حرفهائیکه زده اند کوتاه بیایند. آنوقت شما دلتان را به این خوش کرده اید که توانسته اید او را با کارشناسان محیط زیست همسو نمایید.
آقای درویش, من در کامنتی در یکی دیگر از پست هایتان که راجع به گاوهای کاتالونیا بود, در جواب به ادعاهای جدید خانم نجفی کامنتی خطاب به شما نوشتم که هیچ توجهی به آن ننمودید. بنابراین با اجازه شما, من یکبار دیگر آنرا در این پست قرار میدهم تا شاید مورد توجه قرار گیرد.
آقای درویش عزیز…
به نکات جدیدی که اخیرا” خانم نجفی فرموده اند خوب توجه فرمایید:
۱- “…البته جناب آقای دانش هم می توانند برعکسش را ثابت کنند یعنی مدرکی از مقامات دولت بریتیش کلمبیا بیاورند که قانونی در ونکوور تصویب نشده و یا اگر تصویب شده از نظر آنها مردود است.”
آقای درویش, آیا تا به حال مشابه ی چنین حرف سخیفی را در هیچ کجای دنیا دیده اید؟ ایشان به دروغ حرفهایی زده اند و حالا بعد از یکماه که نتوانسته اند مدرکی برای آن اظهارات پیدا کنند از من میخواهند که خلافش را ثابت کنم. (اینهم لابد جزو قوانین قضایی ایران است.)
۲- “…بنده گفتم کاشت درختان میوه در خیابانهای شهر ونکوور تصویب شده است و واقعا در این حد بوده
اما تصویب در مجلس و دولت را ادعا نکردم و نمی کنم”
آقای درویش, خانم نجفی با سخنان ضد و نقیض خود سعی در به انحراف کشاندن موضوع و همچنین افکار عمومی را دارند. خوب توجه کنید, مگر میشود موضوعی در یک شهر معروف کانادا به تصویب برسد ولی نه مجلس و نه دولت از آن اطلاع نداشته باشند. با این حساب مثل اینست که ایشان میخواهند بگویند این موضوع یعنی کاشت درختان میوه در خیابانهای ونکوور, توسط بچه های توی کوچه به تصویب رسیده است. (اینجا ایران نیست)
۳- “…اینکه تا بحال از نظرم پایین نیامده ام فقط به این خاطر است که با مقدار فهم کمی که از متون انگلیسی دارم “فکر می کنم”!! چنین چیزی در ونکوور حقیقت دارد. هر زمان خلافش برای من ثابت شود خواهم گفت هرچند تا همین حد خیلی از نکات “یقینی”!! است.”
آقای درویش, ملاحظه میکنید, ایشان باز هم دچار ضد و نقیض گویی شده اند تا در موقع مناسب بگویند من “…فکر میکردم” چنین بوده و ننوشته ام “یقین” داشته ام.
۴- “…بنده هرگز نگفته ام کاشت درختان میوه در مجلس و یا دولت استانی بریتیش تصویب شده است بلکه گفتم در شهر ونکوور تصویب شده است. قانونی که در مجلس ها و دولتها تصویب می شود کمتر اختصاصی شهر خاصی می شود و معمولا کشوری و برای تمام شهرها تصویب می شود نه فقط برای یک شهر” (اینجا ایران نیست). طبیعی است اگر قرار باشد کاشت درخت میوه در شهری تصویب شود معنا ندارد در مجلس و دولت مطرح شود بلکه در شهرداری و یا سازمان پارکها تصویب می شود”. (اینجا ایران نیست و همه چیز معنا دارد)
آقای درویش, با اینکه من سیستم دولت فدرال کانادا و مسئولیتهای دولت مرکزی و استانها و امور شهری را توضیح دادم, خانم نجفی فکر میکند که اینجا هم ایران است و این مسائل برایشان بی معنا میباشد. سازمان پارکها که یکی از زیر مجموعه های شهرداری میباشد, وظیفه دارد پیشنهاداتی را که توسط مردم و پرسنل آن اداره دریافت میکند, بررسی نموده و نتیجه را به مدیران سازمان پارکها ارائه نماید. سپس اگر مورد موافقت آنها قرار گرفت, آنرا به مدیر کل هایی در شهرداری که سازمان پارکها زیر نظر آنان قرار دارد ارجاع مینمایند و اگر باز هم مورد موافقت آنان قرار گرفت, در یک کمیسیونی که شهردار هم در آن شرکت نموده است به بحث گذاشته میشود, و اگر در آنجا مورد موافقت قرار گرفت به تصویب شهرداری میرسد, ولی این مصوبه ی شهرداری مطلقا” جنبه ی قانونی و اجرایی ندارد و به هیئت دولت ارسال میشود که خود بحث مفصلی است و تا به مرحله ی تصویب در مجلس استانی برسد, باید ار هفت خوان عبور کند. آقای درویش به خانم نجفی بفرمایید که اینجا ایران نیست و سیستم مدیریت کشور, صد و هشتاد درجه با سیستم آنجا فرق دارد.
۵- “…و نیز مدرکی از مقامات ونکوور یا مقامات دولت استانی بریتیش ارائه دهند که پایگاه
http://vancouver.ca/commsvcs
http://vancouver.ca/parks
http://vancouver.ca
مورد تایید انان نیست و مطالب آن غیر قابل اعتماد است.”
آقای درویش, اینهم یک دروغ دیگر, شما اینهمه کامنت های مرا خوانده اید, در کجا نوشته ام که این سایت یعنی ونکوور دات سی آ, مورد تاًیید آنان نیست و مطالب آن غیر قابل اعتماد است؟ این سایت توسط شهرداری ونکوور راه اندازی شده تا اخبار مربوط به شهر ونکوور را به اطلاع عموم برساند. این سایت ممکن است اخبار استانی را هم پوشش دهد ولی مصوبات سازمانهای تحت نظارت شهرداری, مثل سازمان پارکها, به هیچ عنوان جنبه ی اجرایی ندارند و بایستی پس از ارجاع به دولت و مجلس استانی به تصویب نهایی برسند (اینجا ایران نیست). آقای درویش, اگر خانم نجفی اظهارات مرا باور ندارند, میتوانند این موضوع را بررسی نمایند تا خود به این حقیقت دست یابند.
بسم الله الرحمن الرحیم
4- چنار و انار
===========
نام چنار و انار:
چنار: نام چنار “چ” به اضافه “نار”
انار: نام انار “ا” به اضافه “نار” هم وزن هستنند جالب است “نار” مخفف انار و گل نار است که در چنار هم وجود دارد
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
5- چنار و انار
===========
بومی ایران بودن چنار و انار ؟
چنار: معلوم نیست چنار بومی ایران باشد چنار بومی اروپای شرقی و جنوبی میباشد در مناطق ایران تک پایهها بیشههای طبیعی آن نیز دیده میشود. جناب آقای خوشنویس گفته اند : “به عنوان مثال میتوان به درختان چنار کنار خیابان ولیعصر که سالانه شاهد افتادن تعداد زیادی از آنان هستیم. در این که درخت چنار بومی کشور ما هست یا نه هنوز بین محققان بخش جنگل اختلاف نظر وجود دارد اما در هر صورت درختی با این خصوصیات در مقابل اقلیم ما خوب جواب داده است حال اینکه چرا برخی از آنان زودتر از زمان موعود میافتند نیاز به کارشناسی دارد.” بومی بودن آن مشکوک است.”
انار از طریق جاده ابریشم به چین راه یافته است اینجا
انار ، ریشه کهن فارسی است。 بعدها ، دریا نوردی Phoenicians آن را به دریای مدیترانه منتقل می شود、。 شرق ، و سپس به بخارا ، تاشکند ، سمرقند و آسیای مرکزی گسترش یافت。 کوه صخره ای به نظر می رسد فارسی به خوبی به رشد طبیعی انار مناسب است。 درخت انار فارسی به نام درخت “مقدس خورشید” ، آن است که بیشتر نماد زیر باروری.
http://translate.google.com/translate?hl=fa&langpair=zh-TW|fa&u=http://big5.china.com.cn/gate/big5/mz.china.com.cn/%3Faction-viewnews-itemid-1773
انار:
انار بومی ایران است دارای سابقه کشت طولانی است. کشت آن به 2500 سال قبل میلاد باز میگردد. موطن اصلی آن خاور نزدیک بویژه ایران است. در حال حاضر کشت انار محدود به آسیا ، ایران ، افغانستان و ازبکستان ، در اروپا ، اسپانیا و در افریقا ، در کنارههای شمالی آن (سواحل جنوبی مدیترانه) است و در بقیه نقاط دنیا ناچیز است.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
6- چنار و انار
===========
چنار و انار در جنگل خودرو و طبیعی ایران:
چنار: بصورت جنگل خود رو در ایران وجود ندارد
انار: نوع ترش مزه به صورت وحشی در جنگلهای شمالی ایران به صورت خودرو دیده میشود.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
7- چنار و انار
===========
صدور محصولات چنار و انار:
چنار: ظاهرا هیچ محصول چنار از ایران صادر نمی شود
انار: ایران قدیمیترین و بزرگترین تولید کننده مرغوبترین و گرانترین انار دنیا! است ایران بزرگترین صادر کننده انار و دارای مقام اول جهان را داراست
توليد كنندگان بزرگ انار در جهان ايران،قزاقستان،اسپانيا و آمريكا مي باشند. ايران با داشتن 60 هزار هكتار سطح زير كشت و 700 هزار تن توليد ساليانه به عنوان بزرگترين توليد كننده انار در جهان است
http://www.google.com/#hl=fa&q=%D8%B5%D8%AF%D9%88%D8%B1+%D8%A7%D9%86%D8%A7%D8%B1+%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86&lr=&fp=b2469e5f9ce78aa1
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
8- چنار و انار
===========
سابقه کشت چنار و انار در تهران:
چنار: سابقه کاشت چنار در تهران به دوره شاه عباس برمی گردد که چند درخت چنار کاشت
انار: سابقه کاشت انار در تهران به حدود 1000 سال قبل بر می گردد.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
9- چنار و انار
===========
تهران اول انارستان بود یا چنارستان؟
جستجوی “چنارستان تهران” :
http://www.google.com/#hl=fa&q=%DA%86%D9%86%D8%A7%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86+%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86&lr=&fp=b2469e5f9ce78aa1
جستجوی “انارستان تهران” :
http://www.google.com/#hl=fa&lr=&ei=doNdTNflL4H78Aas2-mzDQ&q=%D8%A7%D9%86%D8%A7%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86+%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86&start=10&sa=N&fp=b2469e5f9ce78aa1
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
10- چنار و انار
===========
مرغوبیت چنار و انار در تهران:
چنار: در تهران چنار معروف به مرغوبیت نیست نه در تاریخ نه در وضع فعلی برعکس چنارها نیم مرده و کم عمر و رنجور هستند
انار: در تهران انار در تاریخ معروف به خوبی و مرغوبیت و حتی منحصر به فرد بوده
http://www.google.com/#hl=fa&q=%D8%A7%D9%86%D8%A7%D8%B1+%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86+%D9%85%D8%B1%D8%BA%D9%88%D8%A8%DB%8C%D8%AA&lr=&fp=b2469e5f9ce78aa1
بسم الله الرحمن الرحیم
11- چنار و انار
=========
تاثیر گرمای تهران و چنار و انار:
چنار: چنار بیشتر طالب مناطق سرد تر است و مناسب مناطق گرمسیری مانند تهران نیست مخصوصا با توجه به افزایش روند گرم شدن هوای تهران.خزان برگ چنار بر اثر گرما است اینجا
http://www.google.com/#hl=fa&q=%DA%86%D9%86%D8%A7%D8%B1+%DA%AF%D8%B1%D9%85%D8%A7+%D8%AE%D8%B2%D8%A7%D9%86+%D8%B2%D9%88%D8%AF%D8%B1%D8%B3+%D8%AA%D8%A7%D8%A8%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86&lr=&fp=b2469e5f9ce78aa1
در این آزمایش معلوم شده بید و چنار به گرما حساس هستند اینجا
http://www.isfahanparks.ir/ShowPage.aspx?page_=form&order=show&lang=1&sub=0&PageId=293&PageIDF=0&tempname=park2
جناب آقای کنشلو از مهم ترین عوامل آسیب درختان چنار را اقلیم شهر تهران دانست و گفت: “چنار، درخت مناطق سردسیر است و بعد از بید، درختی است که بیش از همه سرمادوست است. این درخت به برف و سرما نیاز دارد و تحمل گرمای بیش از حد به خصوص در جنوب تهران را ندارد.” اینجا
http://isdle.ir/news/index.php?news=3376
انار: میوه گرمسیری تا نیمه گرمسیری است هوای خشک و گرم ایده آل انار است و حتی انار در شهرهای گرمتر از تهران مانندقم و یزد خوب عمل می آید در حالیکه فکر نمی کنم چنار بتواند قم هوای قم را تحمل کند
http://www.google.com/#hl=fa&q=%D8%AF%D8%B1%D8%AE%D8%AA+%D8%A7%D9%86%D8%A7%D8%B1+%DA%AF%D8%B1%D9%85%D8%B3%DB%8C%D8%B1%DB%8C&lr=&fp=b2469e5f9ce78aa1
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
12- چنار و انار
=========
چنار و انار در خاک رس تهران:
خاک رسی تهران مناسب چنار نیست و نیاز به هوادهی ریشه ها دارد لذا ریشه خفه می شود
جناب آقای کنشلو می گوید: “ریشه های چنار نیازمند هوادیدگی است که به این علت در مناطق شنی و قلوه سنگی بهتر رشد می کند اما در مناطقی که خاک رس دارند، امکان رشد ندارد.
و نیز گل و لایی که در 40، 50 سال گذشته از شمال تهران به سمت پایین رفته است، در منطقه راه آهن به بالاترین حد خود رسیده و در این منطقه در عمل خاک دیگر هوایی نمی بیند و درختان دچار خفگی می شوند. ”
انار در خاک رسی هم عمل می آید
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
13- چنار و انار
=========
تاثیر گرد و غبار و آلودگی تهران بر چنار و انار:
چنار برگهایی با پرز و کرک های فراوان دارد که باعث می شود آلودگی و گرد و غبار بر برگ بنشیند به اضافه دود ماشینها و باعث سوختگی برگ و رنجوری و نابودی چنار شود
به اعتقاد جناب آقای کنشلو دلیل دیگر آسیب دیدن درختان چنار، آلودگی هوای تهران است: “درخت چنار پرزهایی دارد که ذرات معلق هوا را روی خود نگاه می دارد و تنها با باران شدید شسته می شود، بنابراین ذرات معلق موجود در هوای تهران به چنار آسیب می رساند. همچنین آلودگی هوا ناشی از بالا بودن دی اکسید کربن و گوگرد موجب سوختگی برگ می شود.”
انار برگهایی صیقلی و براق و بدون پرز و کرک دارد و جز لکه های آب چیز دیگر بر آن نمی چسبد
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
14- چنار و انار
=========
چنار و انار و آبگرفتگی در تهران:
چنار برگهایی پهن و بزرگ و گرد با دندانه های بزرگ دارد که بعد از خزان مخصوصا در بارندگی ها به زباله ها و پلاستیک ها کمک می کند و به آبگرفتگی آبراهها و جویهای تهران کمک می کند مشکلات زیادی به همراه می آورد
…
انار برگش کوچک کشيده و باريک با کناره هایی صاف و بدون دندانه و زایده است و گفتیم خزانش طوری است که در جوی ها قرار نمی گیرد اما اگر قرار گرفت براحتی در آب جوی ها حرکت می کند .
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
15- چنار و انار
=========
خزان بر اثر گرما در چنار و بر اثر سرما در انار:
چنار بر اثر گرما خزان می شود نه بر اثر سرما و بعد از خزان برگهایش بر روی درخت می مانند تا زمان بارندگی و طوفان از درخت جدا می شوند و باعث کمک به آبگرفتگی جویها و بروز مشکلات برای تهرانیها می شود
انار بر اثر سرما خزان می کند و به محض سرمای شدید اتصال برگها با شاخه قطع می شود و برگها به طر ناگهانی می ریزند و معمولا وقتی سردی هوا زیاد می شود که باران و برفی همراهش نباشد لذا برگهای انار خشک بر زمین می ریزد و کارگران شهرداری به راحتی می توانند جاروب کنند و اجازه ندهند در بارندگی وارد جویها شود. و هم برای تهیه کود و خاک برگ جمع آوری شود.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
16- چنار و انار
=========
پوستریزی چنار و انار:
چنار پوستریزی دارد و پوستها شل می شوند منتها اغلب در حالت عادی نمی ریزند بازهم در مواقع بارندگی و طوفان این پوستها طبقه و طبقه کنده می شوند و همراه برگ چنار و سایر زباله ها کمک به آبگرفتگی جویها می کند
انار پوستریزی ندارد
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
17- چنار و انار
=========
خطر سقوط چنار و انار:
چنار بلند قامت است مخصوصا چون در تهران بدون رعایت فاصله نزدیک هم کاشته می شوند لذا درخت بی رویه طولانی می شود و تنه کج می شود از طرفی آلودگی و گرما و خفگی ریشه باعث می شود حتی بدون باران و طوفان سقوط کند تا چه رسد به طوفان خطر سقوط برمردم و ماشینها دارد که تابحال بارها اتفاق افتاده و حتی افرادی جان باخته اند
انار کوتاه قامت است و کمتر خطر سقوط دارد
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
18- چنار و انار
=========
تاریک کردن طبقات همکف و اول با چنار و انار:
چنار باعث تاریکی و نرسیدن نور به طبقات همکف و طبقات اول ساختمانها و عدم مرغوبیت آنها می شود
انار تا این حد بلند نمی شود
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
19- چنار و انار
=========
پنهان شدن نمای ساختمانها پشت چنار و انار:
نما و معماری زیبای بناها و ساخنمانها در پشت درختان تنومند چنار پنهان می شود
انار نماها را پنهان نمی کند
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
20- چنار و انار
=========
مشکلات خیابانهای کم عرض با چنار و انار:
چنار باعث می شود در معابر کم عرض مشکلاتی به وجود آورد و تعریض خیابانها در وقت لزوم انجام نگیرد و خیابانها شلوغ و باعث کندی عبور و مرور شود
انار درخت بلند قامت و کهنسال نمی شود که قطع کردنش اشکالی ایجاد نمی کند و شاید چون ریشه های سطحی دارد بشود به راحتی انتقال داد
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
21- چنار و انار
=========
مشکلات حفاری معابر با چنار و انار:
مشکل شدن حفاری کانال در پیاده رو و خیابانها به منظور اجرای پروژه های برقرسانی ،آب،مخابرات،گاز مترو و….. به دلیل تنومند شدن ریشه ها لوله ها
و نیز حفاری ها باعث صدمه به ریشه هایش و خشک شدن درخت می شود
انار این مشکل را ندارد یا کمتر دارد
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
22- چنار و انار
=========
ریشه چنار انار و تخریب روکش معابر:
سترگ شدن ریشه های چنار باعث تخریب روکش پیاده رو ها می شود باعث ایجاد مزاحمت برای شبکه های برق هوایی می شود
انار این معایب را ندارد
بسم الله الرحمن الرحیم
23- چنار و انار
=========
تنوع منظر و ترکیب رنگ چنارو انار:
چنار یکنواخت است و هیچ تنوع رنگی ندارد
انار از ترکیب رنگ فوق العاده ای برخوردار است رنگ قرمز واقعی گل و میوه وسط برگهای سبز سیر و واقعی و نیز در بهار سبز بدون گل و میوه و در اواخر بهار و اوایل تابستان گل های قرمز درخشان و در تابستان و پاییز و اوایل زمستان با میوهایی از زرد تا قرمز تنوع رنگ دارد.
تعبیری از یک پایگاه چینی
http://translate.google.com/translate?hl=fa&langpair=zh-CN|fa&u=http://www.jin14.com/composition/zwsc/hchj/Detail/2010/03/11/756_110809420.shtml
ترکیب دو رنگ متضاد سبز و قرمز
http://www.flowersinisrael.com/Flowgallery/Punica_granatum_flower4.jpg
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
24- چنار و انار
=========
سبزی برگ چنار و انار:
چنار سبزی واقعی ندارد و سبز رنگ پریده است حتی در اوایل بهار و ماه های فروردین و اردیبهشت برگهای با سبزی کم رنگ و اصطلاحا سبز رنگ پریده دارند.
انار برگش سبز واقعی است.
در بهشت دو باغ در نهایت سرسبزی حاوی نخل و میوه و انار است
مُدْهَامَّتَانِ (64 الرحمن)
هر دو خرّم و سرسبزند!_„_64
فِيهِمَا فَاكِهَةٌ وَنَخْلٌ وَرُمَّانٌ (68 الرحمن)
در آنها ميوه هاى فراوان و درخت خرما و انار است! 68
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
25- چنار و انار
=========
سبزی حداکثر سه ماه و حداقل 9 ماه چنار و انار:
چنار فقط سه ماه از سال را برگ دارد و از تیرماه یا بخاطر گرما و آلودگی هوای تهران و یا خزان زودرس بدون برگ می شود یا برگهایش سبزی و کارایی شان را از دست می دهند
انار اگر چه درختچهای خزاندار است اما در نواحی گرم و مرطوب با زمستانهای معتدل همیشه سبز است ولی می توان گفت حداقل 9 ماه از سال برگ سرسبز و با کارایی فتوسنتز دارد ولی درختان همیشه سبز کاج هم در فصل زمستان هرچند بظاهر برگ سبز دارند اما به خواب زمستانی می روند و عملا فتوسنتزی ندارند و نریختن برگ و باقی ماندن برگهای آلوده در سال بعد خود مشکلی و عیبی به شمار می رود
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
26- چنار و انار
=========
آلرژی زایی چنار و انار:
چنار در همان سه ماه اول بهار که برگ سبز دارد موقع شکفتن برگهایش کرک فراوان و پرز فراوان در هوا می پراکند و برای گرده افشانی گرده های فراوانی پخش می کند تولید آلرژی و آسم می کند و پزشکان متخصص ریه عامل اصلی الرژی تهرانی ها را چنار می دانند
انار برگش چرمی و صیقلی و براق است و کرک و پرز ندارد و گرده افشانی با گل دارد
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
27- چنار و انار
=========
تاثیر چنار و انار بر حیات وحش:
چنار خوراک انسان و حیوان نیست و چنار اصلا در پاییز و زمستان حتی هیچ برگی ندارد ندارد تا چه رسد به میوه
انار هم خوراک انسان است هم خوراک حیوان و پرنده
تغذیه پرندگان در زمستان در زمستان که هیچ دانه و خوراکی نیست انار می تواند بهترین منبع تغذیه حیوانات و پرندگان باشد
انار میوه ای نیست که پس از رسیدن سقوط کند لذا اگر در اواخر مهر تا اواخر آبان که فصل برداشت انار است از درخت چیده نشوند همچنان بر درخت می مانند و کم کم انار ها می ترکند که این حال پرندگان بهترین منبع پرندگان گرسنه در زمستان است پرندگان زیبایی را دیده اید که چگونه با منقار خود یاقوتهای درخشان داخل انارهای ترکیده را برون می آورند و می خورند
در قم اواخر زمستان دیدن درختان انار با انارهای ترکیده ای که پرندگان یاقوتهایش را خورده اند و آن را خالی کرده اند کاش تصاویرش را داشتم اما این انارهای ترک خورده هم گویای مسئله هستند
http://xtalk.msk.su/photo/Croatia/granat.jpeg
انار ترک خورده با یاقوتهایی آماده برای خوردن پرندگان زیبا در فصل زمستان
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/2/22/Pomegranate_Narikala.jpg
بسم الله الرحمن الرحیم
28- چنار و انار
=========
چنار و انار در برخی شهرهای چین
1- چنار در نانجینگ
چنار در شهرنانجینگ یا نانکینگ (پایتخت استان جیانگسو)
گرما در شهر نانجینگ باعث شده است چنار ها برگهایشان خراب شود
http://translate.google.com/translate?hl=fa&langpair=zh-CN|fa&u=http://news.yuanlin.com/detail/201084/68069.htm
————-
2- چنار و درختان میوه در نانینگ چین
چنار در شهر نانینگ مرکز استان گوانگشی یا جوانگشی چین
شهر نانینگ چین درختان خیابانش را از چنار به درخت میوه تغییر می دهد
http://translate.google.com/translate?hl=fa&langpair=zh-CN|fa&u=http://www.nnnews.net/News/08/09/16/NNNEWSQ29526T20080916NEKNIURT0.html
نیم قرن از سفر سبز شهرستان سبز ناننینگ
چشم انداز منحصر به فرد “از درختان میوه به خیابان”
شهری چین سبز چشم انداز در ناننینگ ‘s” درختان خیابان “است بدون شک منحصر به فرد ترین و زیبا 1 چشم انداز.
ناننینگ ، شهرستان درخت هلو مسطح ، بیش از خیابان است ، هر بار نتایج : از هلو مسطح ، میوه از فشار سنگین بر شاخه ها ، پیاده راه رفتن در سایه ، خرناس آرامی میوهای ، پاداش قابل پرداخت به میوه های غنی ، ناگهان آرام و شاد . علاوه بر این ، انبه ، jackfruit و درختان میوه های دیگر نیز تمایل به اجازه رهگذران – توسط سر و صدا در ماشین سواری در امید پیدا کردن از دریا سرد شگفتی ردیابی. ناننینگ ، چشم انداز تنها حسادت از دیگر شهرستانها ، پس آن را دست نیافتنی شده است. با این وجود ، درختان میوه در زمان به خیابان های این رویکرد سبز ، در واقع ، در اوایل قرن 60 ، ناننینگ قبلا اجرا در آمد.
“در سال 1963 ، در شرق جاده ، غرب چین آغاز کاشت درختان انبه ، و پل در سال 1964 پس از افتتاح Yongjiang ، جنوب بلوار (که اکنون خیابان ستارگان) نیز شروع به هر دو طرف از هلو مسطح رشد ، از آن به بعد ، درختان شروع به گرفتن خیابان های ناننینگ ، و به تدریج درختان بازی نقش. “ژوئن افسانه فن ، در قرن گذشته 60 ، همراه با” 4 برای “سیاست های سبز مانند علاوه بر این ، همچنین ترویج” باغ تولید ترکیب ، “سبز خواسته شهرستان به خدمت دو هدف ، علاوه بر کاشت با زینتی گونه است ، بلکه توسعه تولید شده را درآمد اقتصادی ، و شروع به کاشت درخت در پارک مردم ، آناناس و غیره ، میوه پروانه ، longan و درختان میوه های دیگر.
اما چیزی که باور نکردنی است ، ناننینگ واقعا فرم “خیابان درخت” از چشم انداز از بلایای طبیعی مشتق شده است. در سال 1968 ، سیل بزرگ رخ می دهد Yongjiang ، ناننینگ شهر ، 5175 خیابان منطقه 42 درخت در سیل پس از کاشتن درختان غرق بخشی از درختان بادام ، jackfruit و درختان میوه های دیگر است. 1975 زمستان ، سرما ، هوای سرد در ناننینگ که نادر سرد ، چشم انداز سبز به علت ناننینگ تقریبا ویران شد. “قبل از کاشت درختان در خیابان های محفل ققنوس در آن آسیب دلسرد کننده ای در کشتار حدود ارتش تمام.
” در حالی که درختان چنار از گونه های محلی به آنها دشوار است برای انطباق با آب و هوا از ناننینگ نیست ، در 70s در اوایل قرن گذشته به تدریج شده را حذف ،
jackfruit ، بادام ، انبه ، میوه و چهره دیگری از مردم بهتر قادر به انطباق با آب و هوا ناننینگ گونه های محفل ققنوس با وضعیت درختان و درختان چنار جایگزین کرد. هستند ، بنابراین ، مقادیر زیادی از درختان میوه شروع به در خیابان های ناننینگ ظاهر می شود ، همراه با آگاه شده توسط آن از بادام نوع ، انبه و سایر درختان میوه های خیابان سبز ، به قرن 80s گذشته ، “درخت های خیابان” به شکل منحصر به فرد منظر ناننینگ.
در سال 1986 ، ناننینگ شهری دولت به طور رسمی به عنوان شهرستان ناننینگ درختان هلو تخت ، هر نوع گیان یا بوته یا درخت از جنس بامیه از خانواده پنیر کیان و گل تأیید شده است.
نکاتی در باره شهر نانینگ چین
چند نکته به نظر بنده و با توجه به ترجمه گوگل فهمیده می شود:
1- درخت هلوی مسطح رسما با تصویب دولت شهری به عنوان درخت شهرستان نانینگ تصویب شده
2- در خیابانهای شهر نانینگ انبه ، جک قروت (میوه گرمسیری 25 کیلوگرمی) بادام هلوی مسطح به عنوان درختان خیابان کاشته می شود
3- در 70 سال قبل درختان چنار در نانینگ زیاد بودند
4- درختان میوه مانند بادام و انبه بیشتر با آب و هوای نانینگ سازگار هستند
5- با اینکه چنار بومی مناطق چین است اما بومی شهر نینینگ نیست
6- چون درخت چنار چون بومی نانینگ نیست از 70 سال به این طرف کم کم حذف شده است
7- سیل بزرگی به درختان شهر آسیب زیادی زده (احتمالا به درختان چنار آسیب زده و به میوه ها کمتر آسیب زده)
8- هم اکنون درختان چنار کمتری در نانینگ وجود دارد اینجا
http://translate.google.com/translate?hl=fa&langpair=zh-CN|fa&u=http://zhidao.baidu.com/question/70809897.html
باز نگویند بخاطر نقل جایگزینی از نانینگ قصد قطع و حذف و تغییر و تبدیل درختان چنار را داشته ام یا آنها را محکوم می کنم
ظاهرا منظور از جایگزینی در نانینگ هم خشک شدن و خراب شدن خوب بخود بوده بخطر گرمای هوای شهر نانینگ و نیز سیل نه قطع کردن دستی
—————-
انار در برخی شهرهای چین
1- درختان انار در خیابان جینان چین
تصویر درختان انار در خیابانی در شهر جینان مرکز استان شاندونگ چین
http://img.sdchina.com/news/20090715/1601590853001.jpg
http://translate.google.com/translate?hl=fa&langpair=zh-CN|fa&u=http://www.slchinanews.com.cn/Html/yllh/84169.shtml
—————–
2- انار در خیابانهای شهر چنگدو
کاشت انار در خیابانهای چنگدو مرکز استان سیچوآن (پایتخت سیچوآن)چین
http://translate.google.com/translate?hl=fa&langpair=zh-CN|fa&u=http://www.chengdu.gov.cn/moban/detail.jsp%3Fid%3D313578%26ClassID%3D020501
خیابان های میوه! 108 شرق مستقر Qingjiang
نوشته اصلی برنامه ریزی در Qing رودخانه جاده شروع کاشت درختان مرکبات ، نتیجه این بود چشم نواز از درخت گریپ فروت را در “اصابت گلوله 1 بسیار نیست”.。 پس از یک روز پیش از دیروز و روز گذشته (24) در تاریخ 2 روز متوالی از ساخت و ساز در اواخر شب ، Qing رودخانه جاده در دو طرف جاده کمربند سبز ساخته درخت گریپ فروت و درخت انار ، در کل از 108.
。 را انتخاب کنید به حل و فصل به شهرستان در شب ، میوه به مشخصات پایین عمدا نگاه دارد ، اما فقط بر طبق مقررات کامیون ها اجازه ورود به شهرستان بعد از 10:00.。 اخبار 11:00 شب است که در شرق رودخانه Qing ، حمل 22 گریپ فروت درخت ، درخت انار ، 70 بیش از 10 کامیون پارک شده در کنار جاده ، دو جرثقیل عملیات تقسیم ، سبز شدن آثار 3 تیم های گذشته به عنوان بخشی از بیش از 100 هیات مسئول حفاری ، فرد دیگری مسئول است برای کاشت و نگهداری درختان.
。 سبز پروژه 3 کاپیتان تیم معاونت ، گفت : او Qiang ، فاصله بین دو درخت 3 متر است ، به بوته 92.
。 شب گذشته به حال درختان 16 گریپ فروت در اوایل Qing شرق رودخانه مستقر کردن ، راست پر کنید. 92 در شب کاشته ، Qingjiang شرق تمام میوه در محل بود.
http://translate.googleusercontent.com/translate_c?hl=fa&langpair=zh-TW|fa&u=http://122.11.55.148/gate/big5/www.chengdu.gov.cn/NewsOffice/detail.jsp%3Fid%3D314648%26ClassID%3D020101&rurl=translate.google.com&usg=ALkJrhgRTde3JW-s_75H_CmqNtfW1VtP7A
ساختمان باغ شهر در جهان از چشم انداز مدرن الگوهای بوم شناختی و محیط زیست
。 چنگدو برای ساختن جهان شهرستان باغ مدرن ، چنگدو ، جنگل و باغ خودگردان در سال 2009 بر اساس پژوهش انتخاب انار کامل ، خرمالو ، پرتقال ، خرما ، گریپ فروت ، گیلاس ، گلابی ، آلو ، loquat ، longan ، litchi ، بیش از 10 گونه از درختان میوه مانند توت خیابان ، به عنوان دارای درختان میوه در شرق رودخانه Qing کاشته است انار بسته نرم افزاری ، گیاهان گریپ فروت.。 به تازگی نیز در Qing رودخانه کارخانه جاده Mijing Φ20 – 30cm درخت خرمالو ، درخت انار ، درخت گریپ فروت ؛ Qingjiang درختان غرب انار کاشته شده بیش از 300 انجمن ؛ اول حلقه راه غرب ، کاشت درخت گلابی 200 ؛ اول حلقه جاده غرب درخت Erduan انار کاشته 80 من Cong. برای پی بردن به زیبایی “طبیعی ، عدالت اجتماعی ، شهری و روستایی ادغام” چارچوب ، با استفاده از گونه های درختان میوه ، زیست محیطی ، زینتی و تنوع چشم انداز ، افزایش مدرن باغ شهرستان رنگ چشم انداز ، چشم انداز سطح غنی. توسعه “همجوشی طبیعی معماری مدرن ، خانه شعر و یکپارچه سازی کسب و کار اندور ، ادغام و راحت با قدرت و حیات ،” جهان مدرن ، مانند نفوذ کلی حل و فصل روستایی ، بنابراین به عنوان برای رسیدن به “هماهنگی با طبیعت ، شهرستانها ، طبیعت و انسان “قلمرو.
بهر حال مطالبی در باره چنار و انار در چین
اگر کسانی اطلاع بیشتری دارند یا مطالب نادرست است خواهش می کنم دریغ نفرمایند
بسم الله الرحمن الرحیم
29- چنار و انار
=========
پارک انار در یزد
پارکی با درختان انار مخصوص بانوان در یزد
درختان انار در باغ طوبی یزد این پارک باغ مخصوص بانوان در شهر یزد است و تصاویری خودم پاییز سال گذشته از آن گرفته ام
و بازدید کنندگان این پارک می توانند از انارها استفاده کنند
جایتان خالی ما که جمعی خانم بودیم حسابی انار خوردیم
http://www.karimeqom.com/mosmer/85–1.html
تصاویر توت ها را هم خودم گرفته ام
انار در گوشه و کنار خیابانهای ایران وجود دارد
یک درخت انار روبروی درب موسسه تحقیقات چنگلها و مراتع است
چند درخت انار در خیابان خودمان در قم هست
درختان انار در فلکه و بلوار های قم کم و بیش هستند
در شیراز نیز در خیابانها علاوه بر درختان فراوان نارنج و درختان فراوان توت و مقداری درختان ازگیل زرد مقادیری درخت انار وجود دارد
در بیمارستان شیراز نیز درختان انار وجود دارند
پس کاشت درختان انار در خیابانها و پارک ها نباید مشکلی باشد
در گوشه و کنار کشورمان در خیابنها و پارک ها و بلوارها همین طور انار هست
بسم الله الرحمن الرحیم
30- چنار و انار
=========
تهران انار ندارد ما انار می خواهیم
این بود مطالبی در باره چنار و انار باشد که مورد توجه قرار گرفته باشد صرفنظر از طرح و پیشنهاد
اگر در باره چنار و انار بیشتر بدانیم بهتر نیست؟
مخصوصا که دوست دارم به روایات انار توجه شود
تا شواهد بیشتر جمع آوری شود
خلاصه تهران انار ندارد ما انار تهران می خواهیم
شب همگی خوش
از همگی عذر می خواهم
بسم الله الرحمن الرحیم
طاعات و عبادات همه قبول
به جناب آقای دانش احتراما
ظاهرا جناب آقای دانش از جواب مختصر بنده به جناب آقای مجتبی قانع نشده اند لذا نکاتی را عرض می کنم
——————————————
1- نقش واسطه ای گیاهان با ثمر
================
جناب آقای مجتبی خطاب به بنده نوشته اند:
“لطفا یک بار با دقت به این پاراگراف از بیاناتتان توجه کنید تا ریشه اختلاف دیدگاههایمان را دریابید:
“و اصولا اینکه می گویند گیاه و انسان و موجودات بی جان و می گویند گیاهان واسطه بین طبیعت بیجان و موجود زنده است نه هر گیاهی بلکه این گیاهان مثمر هستند که باعث زنده ماندن موجودات زنده می شوند این گیاهان و درختان با ثمر هستند که برای ما غذا می سازند و برای ما دارو هستند و برای ما اکسیژن می سازند و برای ما لباس می سازند و برای ما …..”
چرا باید فکر کنیم “این گیاهان و درختان باثمر هستند که برای ما چنین و چنان می کنند”
نفس بودن و حضور یک گونه گیاهی در طبیعت خود یک ثمر است. ثمری که یا مستقیم (برای خوردن و …) یا غیر مستقیم (با نقشی که در تداوم حیات بر روی زیست کره ایفا میکند) از آن بهره میبریم.”
جواب به جناب اقای مجتبی البته با ابراز احترام به ایشان”
1- اینکه جناب آقای دانش فرموده اند این مطلب باعث تمسخر همه دوستداران طبیعت شده نمی دانم چه چیزی از پاراگراف بنده مورد تمسخر تمام طبیعت دوستان واقع شده ای کاش تمام طبیعت دوستان به مورد تمسخر اشاره می فرمودند
تمسخر کردن دیگران کار صحیحی نیست و از ادب و ساحت شخصیت همه طبیعت دوستان مخصوصا برادر بزرگوار جناب آقای مجتبی بسیار دور است که دیگران را تمسخر کنند هرچند حرف دیگران اشتباه و یا نادرست باشد
بهتر بود بفرمایند این حرف مورد تایید همه طبیعت دوستان نیست یا طبیعت دوستان آن را قبول ندارند و عباراتی از این قبیل
2- آیا می توان نقش واسطه ای گیاهان و درختان با ثمر را بین طبیعت بی جان و موجودات زنده ای مانند اغلب پرندگان و پستانداران و انسان انکار کرد؟
با موجودات تک سلولی و حشرات فعلا کار نداریم
و آیا گیاهان و درختان با ثمر برای ما غذا و دارو و لباس و اکسیژن نمی سازند؟
نقش واسطه ای گیاهان با ثمر هیچ ربطی به سود و زیان داشتن گیاهان غیر مثمر ندارد
و نیز هیچ ربطی به زیبایی داشتن و نداشتن آنان ندارد
و نیز هیچ ربطی به لذت بردن از بودن کنار درختان “غیرمثمر” ندارد
بنده گفتم درختان با ثمر غذا و دارو و لباس و اکسیژن می سازند این به این معنا نیست که منافع دیگر چیزها را نفی کرده باشم
تولید غذا و دارو هیچ ربطی به “ثمر” به معنای اعم به معنای منفعت داشتن ندارد
درختان غیر مثمر حتی اگر مانند خورشید و طلا و نقره و جواهرات و نفت و گاز و هوا و اکسیژن و باران و….. باشند بازهم ربطی به حرف بنده ندارد
بنده در این پاراگراف از بیشتر نقش واسطه ای داشتن گیاهان با ثمر بین طبیعت بی جان و موجودات زنده حرف زدم نه سایر منافع و یا لذت از زیبایی و بودن نزد گیاه و درخت
بنده معتقدم تمام هستی زیبا است ولی زیبایی جهات مختلف دارد علاوه بر آن بنده معتقدم بودن کنار درخت با ثمر پر از شکوفه در بهار و پر از میوه در تابستان و پاییز و زمستان بسیار لذت بخش تر است
اینکه تمام خلقت بی جهت خلق نشده اند و برای هستی لازم هستند بارها و بارها تاکید کرده ام
اگر دیدن زیبایی کوه و دریا برای ما لذت بخش است انکار نمی کنم و ربطی به غذا ساختن درختان و گیاهان با ثمر ندارد
اگر طلا و نقره و الماس و فیروزه و گچ و سیمان و ذغال سنگ و نفت و.. و سایر معادن …. معادن منافع فراوانی دارند و زیبایی فوق العاده دارند تا جایی که نام جواهرات بر خود گرفته اند هیچ کسی انکار نمی کند
اما طلا و نقره با همه زیایی و الماس و یاقوت و زبرجد با همه زیبایی هیچگاه غذای انسان و حیوان نمی توانند شوند
اصولا در خود پاراگراف بنده سه چیز مطرح شده بود:
1- موجودات زنده
2- طبیعت بیجان
3- گیاهان با ثمر
و گفتم بیشتر گیاهان و درختان با ثمر هستند که واسطه میان موجودات زنده و طبیعت بی جان هستند
لذا اینجا بحث غذا بود نه بحث زیبایی
بدیهی است اگر کسی خانه ای داشته باشد که تمام دیوارهای آن از طلاو نقره و یاقوت و زبرجد و الماس باشد و تمام معادن دنیا با همه زیبایی و ارزشش را داشته باشد
در هنگام قحطی و گرسنگی حاضر است تمام ثروتش را بدهد و غذا بدست آورد
لذا وقتی از رسول الله صلی الله علیه و اله سؤال می شود که چه مالی بهترین مال است می فرمایند:
1- زراعت گندم و جو اگر صاحبش حق حصادش را بدهد
2- در مرحله بعد می فرمایند گوسفند بهترین مال است اگر صاحبش زکات بدهد
3- در مرحله سوم می فرمایند گاو بهترین مال است که صبح و شام نفع می دهد
4- در مرحله چهارم می فرمایند نخل بهترین مال است که در سختی ها غذا می دهد و ریشه در گل دارد
بعد دیگر حضرت ادامه نمی دهند می پرسند: “شتر چه؟” می فرمایند: ” در شتر سختی است”
می بینیم حضرت طلا و نقره و…. را بهترین مال نمی دانند لذا اگر دنیا را نفت و طلا و نقره بگیرد غذا نباشد هیچ فایده ای ندارد
بله شاید ” نفس بودن و حضور یک گونه گیاهی در طبیعت خود یک ثمر است.” ثمر باشد اما اگر انسان گرسنه ای را در باغ بوچارت که زیباترین فضای سبز غیر مثمر دنیا را دارد رها کنند هیچ لذتی نخواهد برد
که در جایی جناب آقای دانش فرموده اند: ” خانوم نجفی, به دلیل همین آب و هوای ویژه, شهرداری ونکوور از سالها قبل از ورود من, تصمیم گرفته است تا در فصل بهار, سطح شهر را با انواع و اقسام شکوفه های رنگارنگ تزیین نماید, به همین جهت, درختان بی ثمر را به گونه ای بی نظیر و با استفاده از تکنیکهای خاص, به درختان میوه پیوند میدهد, بطوری که آن درختان, از نعمت میوه بی بهره باشند ولی در عوض, چشم ساکنین و بازدید کنندگان شهر ما را بگونه ای بنوازند که احساس کنیم ونکوور همان بهشت موعود است که وعده ی دیدن آنرا در آن دنیا به ما داده بودند”
هرگز انسان گرسنه از بودن در فضای سبز درختان و گیاهان غیرمثمر نمی تواند لذت ببرد
در حقیقت این گیاهان و درختان مثمر هستند که خورشید و خاک و مواد معدنی را برای ما قابل استفاده کرده اند و ما از انرژی خورشید و مواد معدنی مانند آب و اکسیژن نمی توانیم بهره ببریم
گیاهان و درختان بی ثمر هم گیاه هستند اما خصوصیتشان طوری است که امکان استفاده ذخیره غذایی شان را به ما نمی دهند یا بخاطر وجود سم یا به خاطر خشبی و سخت بودن و…
حتی خود درختان و گیاهان با ثمر هم یک اهمیت را ندارند
قران کریم در باره تفاوت های درختان و گیاهان با نزدیک هم با اینکه همه از یک آب سیراب می شوند می فرماید:
برتری گیاهان نسبت به یکدیگر
“وَفِی الأَرْضِ قِطَعٌ مُّتَجَاوِرَاتٌ وَجَنَّاتٌ مِّنْ أَعْنَابٍ وَزَرْعٌ وَنَخِیلٌ صِنْوَانٌ وَغَیرُ صِنْوَانٍ یسْقَى بِمَاءٍ وَاحِدٍ وَنُفَضِّلُ بَعْضَهَا عَلَى بَعْضٍ فِی الأُکلِ إِنَّ فِی ذَلِک لَآیاتٍ لِّقَوْمٍ یعْقِلُونَ (4 رعد)
و در روى زمین، قطعاتى در کنار هم قرار دارد که با هم متفاوتند; و (نیز) باغهایى از انگور و زراعت و نخلها، (و درختان میوه گوناگون) که گاه بر یک پایه مى رویند و گاه بر دو پایه; (و عجیب تر آنکه) همه آنها از یک آب سیراب مى شوند! و با این حال، بعضى از آنها را از جهت میوه بر دیگرى برترى مى دهیم; در اینها نشانه هایى است براى گروهى که عقل خویش را به کار مى گیرند! ”
————————————————-
2- تقسیم گیاهان به مثمر و غیرمثمر
=================
جناب آقای مجتبی نوشته اند:
“اگر در تعریف ثمردار بودن در ذهن تان باز نگری کنید و تنوع زیستی که ممتازترین وجه زیبایی افرینش است را محترم بشمارید دیگر موردی برای اختلاف باقی نمی ماند”
جواب به جناب آقای مجتبی گرامی:
1- بسیار جمله زیبا و صحیحی است این جمله:
“تنوع زیستی که ممتازترین وجه زیبایی افرینش است را محترم بشمارید”
جزوه شماره 4 از 15 جزوه پیشنهادی بنده این بود:
“4- بررسی تنوع گیاهان مزروعی و درختان مثمر با گیاهان غیر مزروعی و درختان غیر مثمر”
که بین گیاهان و درختان مثمر و فیر مثمر مقایسه به عمل بیاید
انتقاد بنده این است چرا از تنوع درختان و گیاهان با ثمر و دارویی استفاده نمی شود؟ گفته ام چرا فقط کاج؟ چرا فقط چنار؟ چرا فقط چمن؟
چرا از صدها و هزاران گونه درختان و گیاهان با ثمر و دارویی استفاده نمی شود؟
می دانیم نهاندانگان در طبیعت بیشتر از بازدانگان هستند و بین انها گلدار ها بیشتر هستند
تازه هر درخت میوه در طول سال چندین شکل می شود و رنگارنگ است لذا خداوند می فرماید مختلفا الوانها
اما درختان غیر مثمر می توانند فقط مختلفا اشکالها باشند نه مختلفا الوانها
أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ ثَمَرَاتٍ مُّخْتَلِفًا أَلْوَانُهَا وَمِنَ الْجِبَالِ جُدَدٌ بِیضٌ وَحُمْرٌ مُّخْتَلِفٌ أَلْوَانُهَا وَغَرَابِیبُ سُودٌ (27 فاطر)
آیا ندیدى خداوند از آسمان آبى فرو فرستاد که بوسیله آن میوه هایى رنگارنگ (از زمین) خارج ساختیم و از کوه ها نیز (به لطف پروردگار) جاده هایى آفریده شده سفید و سرخ و به رنگهاى مختلف و گاه به رنگ کاملاً سیاه! 27
“ثمردار” و “مثمر” و “ثمرده” و در مقابل “بی ثمر” و غیرمثمر” واژه های مصطلحی هستند در طول قرون و اعصار مورد استفاده قرار گرفته اند و در حال حاضر هم مصطلح هستند
و این عبارات بطور مداوم از سوی کارشناسان فضاهای سبز و کشاورزی و همه دست اندرکاران گیاه و درخت مورد استفاده قرار می گیرد و حتی جناب آقای درویش هم از این عبارات و تقابل میان با ثمر و غیر مثمر استفاده کرده اند
در اینجا نوشته اند:
http://darvish100.blogfa.com/post-835.aspx
“حتا رييس جمهور نيز، پرهيز كرد تا درختي غير مثمر را در روز درختكاري غرس كند و به مانند نهال زيتوني كه پيشتر كاشته بود، امسال هم يك نفر نخل كاشت! تا همه بدانند كه سخن گفتن از منابع طبيعي و حفظ حرمت آن گويا براي رييس جمهور و اغلب مشاوران مرتبطش چندان دلپذير نيست!”
و یا در اینجا به جناب آقای دکتر شریفی نوشته اند:
http://naturalparks2009.blogspot.com/2010/07/blog-post_11.html?showComment=1278831784343#c3613883880415531489
” جا دارد که شما هم با متانت دانشی که دارید پاسخی شایسته به خانم مجتهد نجفی بدهید. همچنین دیگر همکاران تان در سازمان، به ویژه آقای ابراهیمی. ظاهراً ایشان چنان نفوذی بر رییس جمهور دارند که سبب شده ایشان در طول 4 سال گذشته هرگز درخت غیر مثمر در مراسم روز درختکاری غرس نکنند! و این می تواند خطرناک باشد. زیرا همه مخلوقات پروردگار قابل احترام هستند.”
پس می بینید تقسیم گیاهان و درختان به “باثمر، ثمرده، مثمر، بارده، مثمره و…” و “غیرمثمر، بی ثمره، بی ثمر، بی بار، بی بر و….” حتی مورد استفاده کسانی هست که این تقسیم بندی را قبول ندارند.
اگر این تقسیم بندی و این الفاظ درست نیست بحث دیگری است و باید اول همه کارشناسان قضای سبز و کشاورزی که از این تقسیم بندی استفاده می کنند مورد انتقاد قرار گیرند بعد بنده
در روایت که تبدیل به مثل شده است عالم بی عمل به درخت بی ثمر یا بلا ثمر تشبیه شده است
http://www.google.com/webhp?hl=fa#hl=fa&q=%D8%A8%D9%84%D8%A7+%D8%AB%D9%85%D8%B1&lr=&fp=b2469e5f9ce78aa1
و
http://www.google.com/webhp?hl=fa#hl=fa&q=%D8%B9%D9%84%D9%85+%D8%AF%D8%B1%D8%AE%D8%AA+%D8%A8%DB%8C+%D8%AB%D9%85%D8%B1&lr=&fp=b2469e5f9ce78aa1
بی بر و بی بری در شعر ناصر خسرو:
“بسـوزند چوب درختــان بـی بــر. سـزا خود همين اسـت مر بی بری را”
http://www.google.com/webhp?hl=fa#hl=fa&q=%D8%AF%D8%B1%D8%AE%D8%AA+%D8%A8%DB%8C+%D8%A8%D8%B1+%D9%86%D8%A7%D8%B5%D8%B1+%D8%AE%D8%B3%D8%B1%D9%88&lr=&fp=b2469e5f9ce78aa1
پروین اعتصامی در قصیده اینجا “کیفر بی هنر” می سراید:
http://ganjoor.net/parvin/divanp/mtm/sh119/
سزاي باغ نبودي تو، باغبان چه کند
پسر چو ناخلف افتاد، چيست جرم پدر
خوشند کارشناسان، ترا چه دارد خوش
هنرورند بزرگان، ترا چه بود هنر
بلند گشتن تنها بلندنامي نيست
بميوه نخل شد، اي دوست، برتر از عرعر
بطرف باغ، تهي دست و بي هنر بودن
براي تازه نهالان، خسارتست و خطر
چو شاخه بار نيارد، چه برگ سبز و چه زرد
چو چوب همسر آذر شود، چه خشک و چه تر
باز کسی نگوید منظور بنده قطع درختان بی ثمر است بنده فقط نقل قول از ناصر خسرو و پروین اعتصامی در باره تقسیم درختان به با ثمر و بی ثمر کردم
————————————————–
3- به هم خوردن توازن بوم شناختی و به خطر افتادن حیات جانوری
=================================
جناب آقای مجتبی نوشته اند:
همین دیدگاه شما را برخی دلسوزان بخش شیلات جهاد سازندگی در آن سالهای تفوق احساسات بر تعقل روا داشته و با رها کردن میلیونی بچه ماهیهای خوراکی هوور و کفور و غیره در دریاچههایی نظیر پریشان سبب برهم خوردن توازن بومشناختی آن شده و حیات جانوری آن را به خطر انداختند.
به جناب آقای مجتبی:
قطعا نباید کاری کنیم که توازن طبیعت بهم بخورد و حیات جانوری به خطر بیفتد ولی این برهم زدن توازن چه ربطی به مثمر و یا غیر مثمر بودن گیاهان دارد؟
بدیهی است هرگز نمی توان گفت کاشت گیاهان و درختان با ثمر توازن بومشناختی را بر هم می زند و حیات جانوری آن را به خطر می اندازد ولی کاشت گیاهان و درختان غیر مثمر توازن بومشناختی را بر هم می نمی زند و حیات جانوری آن را به خطر نمی اندازد ؟
بلکه بر عکس کاشت درختان و گیاهان با ثمر حیات جانوری را تضمین می کند و نکاشتن و نبود درختان و گیاهان باثمر حیات جانوری را به خطر می اندازد.
به عبارت دیگر ویژگی بر هم زدن توازن محیط زیست نه تنها هیچ ارتباطی به مثمر بودن یا مثمر نبودن گیاه ندارد و به علل دیگر و ویژگی های دیگر ارتباط دارد بلکه در توازن بوم شناختی و حیات جانداران کمک می کند.
چگونه است کاشت درختان انار در تهران توازن بومشناختی را بر هم می زند و حیات جانوری آن را به خطر می اندازد در حالیکه از هزار سال قبل در تهران بهترین و بیشترین کاشت انار بوده و انار در تهران درطول تاریخ بهترین نوع معرفی شده و نیز انار بومی ایران است و نیز انار بصورت خودرو در جنگل های طبیعی یافت می شود ؟
اما کاشت کاج و اوکالیپتوس و ده ها و صدها گونه غیر بومی “غیرمثمر” در تهران توازن بومشناختی را بر هم می نمی زند و حیات جانوری آن را به خطر نمی اندازد ؟
اتفاقا بنده به دو جهت منتتقد کاشت درختان و گیاهان بی ثمر وارداتی هستم:
اول از جهت نا مناسب بودن و برهم خوردن توازن طبیعت
دوم از جهت به خطر افتادن حیات پرندگان زیبا (کوچ پرندگان از تهران) و از بین رفتن آهو و گوزن و…. و نابود شدن و گرسنه بودن ببر و شیر و پلنگ و…. و از بین رفتن پروانه و زنبور عسل و…..
احساس می کنم تنها عیب درختی مانند انار مثمر بودن است نه چیز دیگر
————————————————-
4- خود خواهی انسان
============
جناب آقای مجتبی نوشته اند:
باید نوع بشر این خودخواهی را کنار بگذارد که هر گیاهی که اندام یا اندامهایی از آن برای او لذیذ یا شفا بخش است خوب و مابقی بی ثمراند و غیر قابل حمایت و بلکه مهدور الدم.
جواب به جناب آقای مجتبی با احترام:
1- اگر از علت کاشت چمن و کاج و چنار و عرعر و شمشاد و…. در فضاهای سبز و پارک ها بپرسیم می گویند برای فضای سبز و زیبایی منظر و …. برای شهروندان این هارا می کارند اگر در خانه ها گیاهان سمی و غیر مثمر پرورش داده می شود به نام زینتی
اینکه برای زیبایی گیاه بکاریم و انسان و حیوان را گرسنه بگذاریم خودخواهی نیست؟ اما برای تهیه غذای انسان و حیوان درخت بکاریم خود خواهی است؟
همین کاشت درختان و گیاهان بخاطر فضای سبز
و متصدیان فضای سبز نمی گویند کاج می کاریم بخاطر خود کاج بلکه می گویند کاج و چنار می کاریم برای فضای سبز و تهیه اکسیژن و زیبایی یعنی برای انسان پس اگر کاشتن درخت و گیاه برای انسان مردود باشد کار متصدیان فضای سبز هم در کاشت درختان و گیاهان بی ثمر مردود است
اتفاقا نقد بنده این است که چرا بخاطر خود خواهی عده ای معدود و شکم سیر و خودخواه گیاه و درخت کاشته می شود اما شکم گرسنه مردم و شکم گرسنه پرندگان و حیوانات در نظر گرفته نمی شود؟
2- نیازهای انسان و نیازهای کره زمین
برای این سؤال باید انتسان را بشناسیم نمی خواهم وارد اعتقادات شوم و اینکه انسان اشرف مخلوقات و خلیفه خداوند در زمین است و….
اما از چند منظر انسان را برسی می کنیم
علم شیمی: می دانیم انسان تنها موجودی است که تمام عناصر موجود در طبیعت در بدنش وجود دارد اما سایر موجودات اینگونه نیستند
صنعت: انسان تنها موجودی است که می تواند از تمام گیاهان و درختان و جانوران در صنایع متخلف بهره ببرد چوب کاغذ و….
پزشکی: خودشان از قول بوعلی سینا سینا نقل کردند که هیچ گیاهی نیست در پزشکی برای معالجه بیماری استفاده نشود
روانشناسی: انسان تنها موجودی است که تمام حالات و صفات و ویژگی های موجودات جاندار و حتی بی جان را می تواند داشته باشد
و نیز انسان توان شگفتی دارد
اگر دقت کنیم این همان معنای اشرف مخلوقات بودن انسان است و مقام خلیفتی خداوند و مسخر شدن همه عالم برای انسان است
و خداوند در قرآن در ایات فراوانی می فرماید کل هستی بخاطر انسان افریده شده و هر چه هست همه مسخر و رام انسان هستند
خداوند تمام چیزهای زمین را برای شما آفرید و سپس به خلقت انسان پرداخت
هُوَ الَّذِی خَلَقَ لَکم مَّا فِی الأَرْضِ جَمِیعاً ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَهُوَ بِکلِّ شَیءٍ عَلِیمٌ (29 البقرة)
او خدایى است که همه آنچه را (از نعمتها) در زمین وجود دارد، براى شما آفرید; سپس به آسمان پرداخت; و آنها را به صورت هفت آسمان مرتب نمود; و او به هر چیز آگاه است.
وَإِذْ قَالَ رَبُّک لِلْمَلاَئِکةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الأَرْضِ خَلِیفَةً قَالُواْ أَتَجْعَلُ فِیهَا مَن یفْسِدُ فِیهَا وَیسْفِک الدِّمَاء وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِک وَنُقَدِّسُ لَک قَالَ إِنِّی أَعْلَمُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ (30 البقرة)
(به خاطر بیاور) هنگامى را که پروردگارت به فرشتگان گفت: «من در روى زمین، جانشینى ]= نماینده اى [قرار خواهم داد.» فرشتگان گفتند: «پروردگارا!»آیا کسى را در آن قرار مى دهى که فساد و خونریزى کند؟! (زیرا موجودات زمینى دیگر، که قبل از این آدم وجود داشتند نیز، به فساد و خونریزى آلوده شدند. اگر هدف از آفرینش این انسان، عبادت است،) ما تسبیح و حمد تو را بجا مى آوریم، و تو را تقدیس مى کنیم.» پروردگار فرمود: «من حقایقى را مى دانم که شما نمى دانید.»
—–
خداوند آنچه در آسمان و زمین است مسخر شما ساخته
وَسَخَّرَ لَکم مَّا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا مِّنْهُ إِنَّ فِی ذَلِک لَآیاتٍ لَّقَوْمٍ یتَفَکرُونَ (13 الجاثیة)
او آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است همه را از سوى خودش مسخّر شما ساخته; در این نشانه هاى (مهمّى) است براى کسانى که اندیشه مى کنند! 13
أَلَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَکم مَّا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَأَسْبَغَ عَلَیکمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَبَاطِنَةً وَمِنَ النَّاسِ مَن یجَادِلُ فِی اللَّهِ بِغَیرِ عِلْمٍ وَلَا هُدًى وَلَا کتَابٍ مُّنِیرٍ (20 لقمان)
آیا ندیدید خداوند آنچه را در آسمانها و زمین است مسخّر شما کرده، و نعمتهاى آشکار و پنهان خود را به طور فراوان بر شما ارزانى داشته است؟! ولى بعضى از مردم بدون هیچ دانش و هدایت و کتاب روشنگرى درباره خدا مجادله مى کنند!_„_20
—-
یا می فرماید خداوند عمارت و آبادانی زمین را به انسان وانهاده
وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ یا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللّهَ مَا لَکم مِّنْ إِلَهٍ غَیرُهُ هُوَ أَنشَأَکم مِّنَ الأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَکمْ فِیهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَیهِ إِنَّ رَبِّی قَرِیبٌ مُّجِیبٌ (61 هود)
و بسوى قوم «ثمود»، برادرشان «صالح» را (فرستادیم); گفت: «اى قوم من! خدا را پرستش کنید، که معبودى جز او براى شما نیست! اوست که شما را از زمین آفرید، و آبادى آن را به شما واگذاشت! از او آمرزش بطلبید، سپس به سوى او بازگردید، که پروردگارم (به بندگان خود) نزدیک، و اجابت کننده (خواسته هاى آنها) است!» 61
اتفاقا هر کس در مورد محیط زیست و جاندار و گیاه نظر می دهد در حقیقت به انسان حق اظهار نظر در باره طبیعت داده است
و کسانیکه به انسان حق نمی دهند در باره گیاهان و درختان و…. نظر بدهد در حقیقت این حق را با اظهار نظر خودشان اذعان کرده اند
و همیشه گزاره “انسان در باره طبیعت حق ندارد” کذب است کذب است یا بخاطر اصل گذاره و یا به خاطر همین اظهار نظر
اگر انسان و نیازهای او ویژگی هایش را بشناسیم متوجه می شویم نیازهای طبیعی انسان مساوی است با نیازهای طبیعت.
گر انسان برای خودش گیاهان مثمر را خوب پرورش دهد در حقیقت جانداران را پرورش داده است و اگر انسان از گیاهان غیرمثمر به نفع خودش و در جای خودش تکثیر کند باز هم همینطور
آنچه مردود است بی جهت نابود کردن طبیعت و کاری نابجا انجام دادن است
علاوه بر آن انسان هم جزوی از طبیعت است همانطور که شیر و ببر را بر دریدن آهو نکوهش نمی کنیم انسان را هم نباید به استفاده از طبیعت در جهت منافع خودش نکوهش کنیم
چیزی که ما نقد داریم کاشتن چنار و کاج برای استفاده نیست بلکه نادیده گرفتن اولویت ها است
علاوه برآن در آموزه های دینی تولید غذا برای جانداران و اب دادن به گیاهان ولو غیرمثمر کاملا پسندیده و به آن سفارش شده است
لذا ما حق نداریم منابع اندک را صرف گیاهان غیرمثمر کنیم و انسان و حیوانات را گرسنه بگذاریم
پس اگر انسان را خوب بشناسیم و خلقت را خوب بشناسیم خیلی مسائل حل خواهد شد و هرچه به نفع خود و همنوعان خودمان استفاده درست و بجا و کارشناسانه داشته باشیم در حقیقت به نفع زمین و موجودات آن کرده ایم و زمین را عمارت و آباد کرده ایم
————————————————-
5- آیا معتقدد هستم از درختان و گیاهان غیر مثمر نباید حمایت کرد؟
=========================
اگر کسی بخواهد درختان و گیاهان بی ثمر را بی دلیل و بی جهت نابود کند و بنده بتوانم جلویش را بگیرم قطعا از درختان و گیاهان غیر مثمر حمایت خواهم کرد
و اگر بدانم پدیده ای قرار است اتفاق بیفتد که باعث نابودی جنگلها و درختان غیر مثمر خواهد بود قطعا از گیاهان و درختان غیر مثمر حمایت خواهم کرد البته اگر بتوانم و دست بنده باشد
اما اگر به بهانه حمایت از درختان و گیاهان غیر مثمر همه آب و کود و زمین و …. را صرف تکثیر کاج و چنار و چمن کنیم و انسان و حیوان را گرسنه بگذاریم مردود می دانم
————————————————-
6- آیا درختان و گیاهان غیر مثمر را مهدور الدم می دانم؟
=====================
1- فکر می کنم اصطلاح “مهدور الدم” بودن در باره گیاهان مقداری شعاری و اغراق آمیز است و علمی و کارشناسانه نمی باشد و این اصطلاح در باره جانداران صحیح تر است
2- بنده بارها و بارها و بارها توضیح داده ام که منظورم قطع و حذف و تبدیل و …. درختان و گیاهان غیر مثمر نبوده و نیست بلکه فقط پیشنهادم تغییر اولویت کاشت درختان و گیاهان با ثمر است آنهم همراه با تحقیقات و کار کارشناسانه
3- اگر کسی کاشت کاشت گونه ای را توصیه کند و کاشت گونه گیاهی دیگری را توصیه نکند آیا معنایش است که آن گونه را مهدور الدم دانسته است؟
4- پس به طریق اولی کسانیکه درختان را به هر علتی قطع می کنند مانند تهیه چوب و کاغذ و قرار گرفتن در تعریض خیابانها ووو … باید بگوییم درختان را مهدور الدم می دانند
5- علاوه بر آن در ساخت کاغذ جناب آقای خوشنویس در گفتگوی حضوری می فرمایند:
” این همه کاج همه جا کاشته می شود برای تامین نیاز چوبی آینده ما است و درختان میوه این نیاز چوبی را نمی توانند برطرف کنند کاغذ از چوب سوزنی برگ ها و 60% ، باید سوزنی برگ باشد نی و انواع ساقه های گیاهان حتی الیاف نخل رو قاطی می کنن ولی همیشه می گن مقدار الیاف 40% ، سوزنی برگ ها 60% ، این مقیاس رو هیچ تغییر نمی دهند ”
پس می بینید بخاطر تهیه کاغذ جناب آقای خوشنویس درختان کاج را مهدور الدم می دانند!!!!!
————————————————-
7- تفاوت با ثمر و بی ثمر بازی کلمات است
==================
جناب آقای مجتبی نوشته اند:
“اینکه بین بیثمر و غیرمثمر تفاوت قایل شویم هم جز یک بازی با کلمات بیش نیست اصل این است که تعریف ثمر را اصلاح کنیم.
آیا سایهی درختان بلندقامت افرا که باد خنک در شاخههای آن پیچیده و در گرمای تابستان جان راصفا میدهد ثمر نیست؟
این بیان ظاهرا از حکیم بوعلی سینا ست که”هیچ دردی نیست که گیاهی آن را شفا ندهد و هیچ گیاهی نیست که برای دردی از دردها شفا نباشد”.”
جواب به جناب آقای مجتبی محترم:
اینکه تعریف مثمر و غیر مثمر بازی کلمات است یا نه باید در واژه شناسی و تعاریف اصلاح به عمل آید
بهرحال این تقسیم بندی در طول تاریخ بوده و هست
اما اینکه “ثمر” اعم است این هم نکته دیگری است و کاملا قبول دارم اما نفع داشتن علف های هرز دلیل نمی شود همه جا کشت شوند و نیز نفع داشتن مار و مو ش و سوسک دلیل نمی شود همه جا تکثیر کنیم مخصوصا که خودشان از برهم خوردن ئتوازن طبیعت گفتند یعنی اینکه بیاییم ویروس ها را تکثیر کنیم ووووو صحیح نیست
بهرحال با اینکه در قدیم فایده درختان غیر مثمر تهیه هیزم و سوخت بوده اما می بینیم با این حال این تقسیم بندی را انجام داده اند و درختان را به مثمر و غیر مثمر تقسیم کرده اند
و در فقره بالا توضیح دادیم هر فایده ای درختان دیگر و حتی معادن و حتی طلا و نقره و جواهران و سنگ و چوب و خورشیسد داشته باشند مانند تولید غذا برای انسان نمی تواند فایده داشته باشد و اصولا زیبایی زیباترین چیزها در باره انسان گرسنه معنا ندارد
اما کلام بوعلی سینا:
به نظر می رسد این جمله کلیت نمی تواند داشته باشد چرا که شراب که از انگور گرفته می شود و در پزشکی هم کاربرد دارد اما نوشیدنش از نظر اسلام حتی برای معالجه مردود شده که در حرام خداوند شفا قرار نداده است
و نیز تریاک و هروئین که کسی در ضرر آور بودنشان شکی ندارد اما همین تریاک در پزشکی دارو است
علاوه بر آن تمام گیاهان و تمام میوه های خوراکی همه و همه در عین اینکه غذا هستند دارو هم هم هستند
و همه گیاهان در همه حالات یکسان نیستند و قطعا خرما و انگور و ارجحیت بیشتری نسبت به میوه های با ثمر دیگر دارند و قطعا گندم و جو و برنج بر دیگر مثمر ها ارجحیت دارند تا چه رسد به غیر مثمر های ناشناخته
علاوه بر آن هرگاه درختی و گیاهی مانند کاج و چمن را بخاطر دارویی بودنش بکاریم جزو گیاهان دارویی قرار می گیرد نه بی ثمر
بازهم همین مسئله برهم خوردن توازن که خودشان بیان کردند باعث می شود که هر گیاهی هر جایی صلاحیت کشت نداشته باشد.
همگی موفق و موید باشید
باسلام جناب آقای سلطانی
باتشکر از تلاش انسانهای شریفی مثل جنابعالی در رشدوتعالی کشور عزیزمان ودر نهایت جامعه بشری به نظر من اگر از گیاهان موجودچه مثمر وچه غیر مثمرمتناسب با شرایط اقلیمی کشور با کار کارشناسی درست وعلمی استفاده گردد نه اینکه فلان کشور فلان گیاه را کاشته ما هم بیائیم آن گیاه را بکاریم وفضای سبز شهرداریهای کشور باید مدیریت گرددتا طبق اصول ومتناسب با شرایط آب وهوایی هر شهر گیاهان مناسب در آن شهر کاشته شود .
لطفا مطالبتان سند داشته با شد بهتر است
منظورتان این است که سندی ارایه کنم که نشان دهد: درختان سوزنی برگ آلودگی ایجاد نمی کنند؟!!!
خوشحال می شوم اگر شما سندی ارایه کنید که نشان می دهد، درختان سوزنی برگ آلودگی ایجاد می کنند.
درود …
oخوب
خب که چی؟!
من امروز سردرد گرفتم ولی فهمیدم بعضی ها خودشونو به… می زنند. من که عاشق چنار هستم چون ازش خیلی خاطره دارم ولی واقعیت رو باید پذیرفت. عوض اینکه بگن درخت میوه بهتره پس بکاریم، درخت انار، انجیرو… رو جایگزین درخت کاج کنیم، هی میگن: نه کاج خیلی هم خوبه، آلودگی تولید نمی کنه، …
آخه چه ربطی داره گیریم کاج و چنار و اصلا عرعر هیچ ایرادی ندارند. قبول.ولی چرا به جای اونا درخت میوه نکاریم؟ اینجا معلوم شد چرا کشور ما همش عقب گرد داره! بس که همه بجای همفکری و دست به دست هم دادن برای حل مساله با هم لجبازی می کنن که حرفشونو به کرسی بنشونن.
واقعا که…
یکی نیس بگه چرا بحث الکی می کنین؟ درخت میوه یا کاج هر کدوم بهتره پیگیر بشیم از این به بعد بیشتر کاشته بشه.
سلام به همه دوستان
چه خوب ميشه گروه فعالي در زمينه گياهان و درختان كم آب خواه تشكيل بديم چون كم آبي خيلي جديه بايد گياهان جايگزين چمن و انواع متداول مشابه كشتشون عملي بشه كه فضاي زيباي سبز را از دست نديم چون آب شرب هم كم شده چه برسه به فضاي سبز البته چندي ديگه به اين موضوع كاملا واقف ميشيم(انشالله كه نرسه)
ممنون دوستان
سلام.
بنده بسیار متأسّف شدم که دیدم این خانم با داشتن … سواد گیاه شناسی در حدّ زیر صفر به پشتوانه ی بلبشوی حاکم بر فضای علمی کشور چنین لاطائلاتی را دارند به قرآن نسبت می دهند.مشخّص نیست که از چه موقع کتابی که برای هدایت انسان ها در حوزه های دور از دسترس عقل نازل شده تبدیل شده به کتابی برای استخراج نسخه ی سرطان و سامان دهی فضای سبز در تهران و شهرستان ها!!! معلوم نیست چرا باید یک فرد ناآگاه که فرق زردک و اقاقیا را از هم تشخیص نمی دهد چنین بساطی راه بیندازد و وقت ارزشمند افراد متخصّص را تلف کند تا به ایشان بیاموزند که پیاده رو محلّ کاشت زردآلوی هسته جدا نیست و با چنین طرح هایی اقتصاد مقاومتی پدید نمی آید!! بنده پیش از این بارها به ایشان گفته ام که علم متری حساب نمی شود که هر کس نظر و مطلبش به لحاظ درازی ، مثل علم یزید باشد عالم تر است. انسان بهتر است یک سطر بنویسد اما سنجیده و با ذکر منبع معتبر تا اینکه شصت سانتی متر بنویسد پز از اشتباهات عوامانه.
با تشکر.
درود
بنده تحصيلات علمي در اين زمينه ندارم و فقط علاقه مند به محيط زيستم، با مطالعه اين پست و سوال و جوابهايي كه دوستان مطرح كردند بنظرم رسيد كه هيچكدام از اين موارد مطرح شده بصورت ذاتي بد نيستند و فقط شرايطي كه خواسته و يا ناخواسته بوجود مياد اونها رو خوب يا بد مي كنه، مثلا سوزني برگها در جنگلهاي بزرگ هم زندگي مي كنند و مشكلي براي آب و هواي منطقه بوجود نميارن و وقتيكه در شهري مثل تهران هستند (با وجود بارانهاي اسيدي و …) هم خودشون آسيب مي بينند و هم شايد آسيب رسان باشند.
در مورد چنار و آلرژي هم همينطوره يعني باز هم بصورت ذاتي ايجاد آلرژي نمي كنند اما وقتيكه در هواي آلوده تهران يا شهرهاي آلودهي ديگه پرزهاشون رها ميشه باعث آلرژي ميشه، بايد ديد كه حد كاشت گونه ها در اين شرايط به چه ميزان هست و چه درختاني بيشتر به پاك بودن هوا كمك مي كنند.
اين رو در نظر داشته باشيد دوستان آب بسيار براي بدن ما مفيده ولي همين هم اگر زياد مصرف بشه باعث رقيق شدن خون و در نهايت مرگ انسان ميشه.
“بايد مقدار تعادل بين گونه هاي مختلف رو بدست آورد.”
ممنون
استفاده کردم
مخصوصا پیرامون چمن باهاتون موافقم
ولی سوال اینست بدون چمن مگر میششود
تصور فضای میادین وپارک ها بدون چمن کمی سخته!!!
چه گیاهی را جایگزین چمن کنیم؟؟؟
اما در مورد کاج من مخالفم شما کافیه خاک زیر یک درخت کاج را تست کنید ومقایسه کنید با خاک معمولی تا انوقت به گوشه ای از مضرات کاج پی ببریم
پیروز باشید
با سلام خدمت اساتید گرامی
لطفا در مورد کاج های که در خیابان های شهر می کارند اطلاعاتی دارید برایم ارسال کنید با تشکر فراوان[email protected]
سلام
https://www.sciencedaily.com/releases/2012/08/120809133803.htm
سایت بالا مقاله ی مهمی در مورد درخت های کاج نوشته. رتبه الکسای سایت sciencedaily هزار آمریکاست و دو هزار جهان
این مقاله صراحتاً میگه که کاج گاز سمی تولید میکنه
متاسفانه واردات کاج سود زیادی برای بعضی ها داره که به دفاع از مظلومیتش بلند میشن!
بازتاب: ریشه کن شدن قحطی با برگی که خودش کود تولید می کند
مرسی واقعا شما حرف دل منو زدید من عاشق درختای کاجم و حتی تو خونه ام گلدونشو خریدم میخوام وقتی بزرگ شد بکارمش تو باغچه ی حیاط . درخت کاج بعنوان انژی درمانی استفاده میشه بعضی جاها درخت کاج انرژی دهندس . ولی کشور ما فورا ربطش داد به اسید که نمیدونم از کجاش دراورد و نماد مسیحی بودنش . اصلا نماد مسیحی باشه مگه مسیحیا چشونه