استاد کامبیز بهرام سلطانی هم سرانجام نتوانست گوشه‌ی گود نشسته و در مورد مباحث مربوط به طرح خانم نرگس خاتون مجتهد نجفی، سکوت اختیار کند. در حقیقت پس از مهندس هاشم کنشلو، مهندس مصطفی خوشنویس و دکتر مرتضی شریفی، اینک این کامبیز بهرام‌سلطانی است که به صورتی جدی و مستند به این بحث وارد شده و به دفاع از سوزنی‌برگان برخواسته و صراحتاً می‌گوید: « نه تنها هيچ سوزني‌برگي ايجاد آلودگي نمي‌كند، بلکه سوزنی‌برگان خود نخستین قربانی مظلوم آلودگی هوا هستند!» اینک ضمن توجه خوانندگان گرامی مهار بیابان‌زایی به دیدگاه‌های این بوم‌شناس شهیر و بین‌المللی ایران، از خداوند بزرگ می‌خواهم که در این شب عزیز از سر تقصیرات همه‌ی آنهایی که بی جهت پشت کاج ها و چنارها و … صفحه گذاشتند، بگذرد!
با این وجود، همه‌ی خبرهایی که بهرام سلطانی برای خانم نجفی دارد، بد نیست! زیرا او هم مانند اغلب کارشناسان و اکولوژیست‌های کشور منتقد ورود گونه‌های غیر بومی و گسترش سطوح چمنکاری در رویشگاه‌های طبیعی و دست‌کاشت کشور است؛ واقعیتی که خانم نجفی هم با آن همراه است.
درباره آلرژي زايي گياهان به كار رفته در فضاي سبز شهري
در يكي از مجادلات بسيار طولاني موجود در مهار بيابان زايي نكاتي چند به شرح زير مطرح گرديده بود كه اجازه مي خواهم توضيحي مختصر ارايه کنم :
نسبت بيشتر آلرژي زايي درخت سنجد به چنار ،
آلرژي زايي سنجد ، چنار ، عرعر و چمن ،
آلوده كننده بودن درختان كاج و نقش آنها در توليد باران هاي اسيدي .
حداقل براي اينجانب مشخص نيست كه براي اولين بار چه كسي موضوع آلرژي زا بودن درخت چنار را در ايران و به ويژه در تهران مطرح كرد، ولي مسلم آن است كه واكنش آلرژيك انسان نسبت به بعضي از گياهان و حتا حيوانات خوراكي مانند ماهي و ميگو ، فقط و فقط به يك عامل به تنهايي بستگي ندارد . به همين سبب نمي توان گياه يا گياهاني را به عنوان آلرژي زا معرفي نمود و در پي آن توصيه به حذف گياهان از فضاي سبز شهري برآمد .
اگر قرار به اولويت بندي عوامل دخيل در بروز واكنش هاي آلرژيك در انسان باشد ، به نظر مي رسد در گام نخست بايد سيستم ايمني بدن را مورد توجه قرار داد . البته و صد البته مراجعه به نشريات علمي و معتبر مفيد است ، ولي گاهي نيز مي توان از تجربيات روزمره و مشاهدات شخصي سود جست . به كرّات ديده شده است كه بعضي از افراد نسبت به ميوه هايي چون توت فرنگي ، كيوي ، موز ، هندوانه و بسياري ديگر واكنش آلرژيك نشان مي دهند . براي مثال هستند كساني كه حتا در برابر عطر هندوانه و موز دچار آب ريزش بيني و عطسه هاي مكرر مي شوند . به همين ترتيب توت فرنگي مي تواند باعث بروز كهير بر روي پوست بدن گردد . در مورد بسياري از خوراك هاي دريايي نيز همين وضعيت وجود دارد ؛ ماهياني چون ماهي سفيد ، سيم ، قزل آلاي رنگين كمان و ميگو در برخي افراد ايجاد حساسيت مي نمايند . ولي به درستي مي دانيم كه ، كليه اين مواد توسط جمع كثيري از جمعيت جهان مصرف شده و هيچ واكنشي را هم ايجاد نمي كنند .
واكنش نسبت به گياهان نيز بيش و كم به همين ترتيب است . ولي بايد ميان گياهاني كه در طبيعت، يعني در رويشگاه اصلي خود مي رويند و گياهان موجود در فضاي سبز شهري تفاوت هايي را قايل شد. كارشناساني كه مطالعات ميداني يا صحرايي انجام مي دهند ، قطعا” تجربه كرده اند كه به هنگام تحقيقات ميداني ، بخصوص در فصل بهار ، خود يا همكارانشان دچار عطسه هاي پياپي مي شوند ، در حالي كه ساير همكاران به راحتي از آرامش موجود در طبيعت لذت برده و به كار خود ادامه مي دهند . در همين ارتباط هستند كساني كه در برابر پشه گزيدگي از خود واكنش بسيار حساس ، تا حد اُفت شديد فشار خون نشان مي دهند و به همين دليل از انجام مطالعات در محيط هاي تالابي كه پشه گزيدگي بخشي حتمي از آن است ، خودداري مي كنند .
بنا بر دلايل ياد شده است كه لازم است ، قبل از محكوم كردن گياه ، سيستم ايمني بدن شخص مبتلا به نوعي آلرژي بررسي شود . البته حل اين بخش از مسأله بر عهده پزشكان متخصص است .
اما وضعيت گياهان و به ويژه درختان كه در شمار تكامل يافته ترين گياهان هستند ، در محيط شهري ، با آنچه در شرايط طبيعي مي گذرد ، تفاوت هاي بسياري دارد . در محيط و رويشگاه طبيعي درختان در اجتماع گياهي زندگي مي كنند كه در طول تاريخ تكامل با آن سازگاري يافته اند ؛ سازگاري اي كه شامل سازگاري با اقليم ، خاك و كليه ويژگي هاي آن و سازگاري با ساير گونه هاي گياهي متعلق به اجتماع گياهي مي گردد . در اينجا جهت رعايت اختصار ، از ورود به مقوله سازگاري با اجتماع جانوري خودداري مي شود .
در فضاي سبز شهري امكان دستيابي به آن شرايطي زيستي كه در رويشگاه طبيعي وجود داشته است، فرآهم نيست . به طور كاملا” خلاصه و فهرست وار ، گياهان در محيط شهري تحت فشارهاي زير قرار دارند :
دماي افزايش يافته محيط شهري و فشار ناشي از اقليم شهري ،
بودجه آبي نامناسب ؛ معمولا” گياهان يا در شرايط غرقابي و يا خشكي مفرط بسر مي برند ،
خاك نامناسب به نحوي كه ريشه بسياري از درختان كه نيازمند به Endo/Ecto Mycorrhiza مي باشد ، از آن بي بهره مي مانند . به بيان ديگر شرايط فيزيكي و بيولوژيك خاك شهري امكان شكل گيري ميكوريزا را فراهم
نمي كند ،
نشت گاز از محل اتصال هاي شبكه زير زميني گاز كه به خاك و ريشه صدمات جدي وارد مي آورد ،
آلودگي هوا ، كه باعث كاهش وسعت و تعداد برگ ها ، آسيب ديدگي روزنه ها و تغيير تعداد آنها در واحد سطح گرديده و تناسب طبيعي موجود ميان شاخه هاي اصلي به فرعي را از بين مي برد ،
شور شدن ناگهاني خاك در نتيجه پخش نمك بر سطح معابر در فصل زمستان ،
حفاري هاي گوناگون در اطراف ريشه آسيب رساني شديد به ساختمان ريشه ، بدون توجه به اينكه ، درخت موجود زنده ايست كه اگر ريشه آن آسيب ببيند ، مجروح شده و اين جراحت ممكن است مرگ آن را موجب شود ،
عدم رعايت فاصله ميان ساختمان هاي گوناگون و درختان و نيز عدم رعايت فاصله لازم ميان درختان و حتا بي‌توجهي آشكار نسبت به كاشت درختان بلند قامت در زير خطوط انتقال نيرو ،
محدود ساختن يقه درخت توسط سنگ فرش ، آسفالت ، سيمان كه مانع تنفس درخت مي شود . به عنوان معياري سرانگشتي ، اطرف يقه درختان مي بايست حداقل به اندازه دايره اي به قطر تاج درخت آزاد بوده و خاك آن از هرنوع عاملي كه باعث فشردگي و اختلال در تنفس ريشه گردد ، به دور بماند . در اين محدوده حتا كاشت چمن و ساير گياهان پوششي كه تشكيل ريشه هاي سطحي و فشرده مي دهند ، به هيچ وجه توصيه نمي شود ،
شرايط بسيار نامناسب در رويشگاه‌هاي شهري ؛ مانند رديفكاري هاي حاشيه خيابان ها و بزرگراه‌ها ، رفيوژ ها ، لچكي ها ، ميادين سبز . در اين رويشگاه‌ها گياهان همواره تحت تأثير گرما و آلودگي هواي اگزوز خودروها قرار دارند . علاوه براين وزش باد حاصل ازعبور سريع خودروها به عنوان فشاري مستمر بر اندام اي هوايي گياه محسوب مي شود . شايد و تنها شايد پارك هاي شهري را بتوان به عنوان رويشگاه مناسب ارزيابي کرد . البته در اينجا نيز ار آنجا كه تركيب گياهي به دلخواه صورت مي گيرد ، احتمال بروز رقابت ميان تاج و ريشه گياهان منتفي نيست . بخشي از هزينه سنگين واكاري گياهان ، به تركيب نامناسب گياهي باز مي گردد .
در چنين شرايط بسيار نامساعدي احتمال انتشار تركيبات بيوشيميايي توسط گياهان در واكنش به فشارهاي محيطي منتفي نيست . كما اينكه در طبيعت نيز ، بخصوص در مناطق خشك كه درختان و درختچه ها بيشتر بر سرِ دستيابي به منابع آب با يكديگر رقابت مي كنند ، گياهان از خود واكنش هاي آللوپاتيك allelopathic نشان مي دهند . بخصوص در برابر آلودگي هوا، واكنش هاي فيزيولوژيك و بيوشيميايي گياهان نه تنها دور از ذهن نيست ، كه ثابت نيز شده است . خلاصه آنكه ، همين واكنش هاي بيوشيميايي هستند كه احتمالا” مي توانند ، بر انسان هايي كه به هر دليلي سيستم ايمني بدنشان ضعيف شده است ، از جمله ايجاد آلرژي نمايند .
اما خطری که در اين ميان بسيار مهم تر به نظر مي رسد نه گياهان كه آلودگي هواي شهرهايي چون تهران ، اراك ، اهواز ، اصفهان ، شيراز و تعدادي ديگر است. در حقيقت با برجسته سازي آثار احتمالي آلرژي زا بودن بعضي از گياهان ، صورت اصلي مسأله كم رنگ مي شود . در اين زمينه تنها برای ياد آوري به نكاتي چند اشاره مي شود .
در مرحله نخست مواد و تركيباتي كه به عنوان مواد آلاينده وارد هوا مي شوند ، آلاينده هاي اوليه نام دارند ؛ CO,CO2,NOx,SO2,HC از اين جمله اند . ولي تحت تأثير عوامل محيطي – از جمله تابش خورشيد و اشعه ماوراء بنفش ، وجود ساير آلاينده ها در هوا ، رطوبت هوا ، وجود ذرات معلق در هوا – آلاينده هاي اوليه به آلاينده هاي ثانويه تبديل مي شوند كه معمولا” بسيار خطرناك تر و مي باشند ؛ تشكيل اسيدهاي ازت ، گوگرد و نيز ازون و پراكسي استيل نيترات ها ( PAN ) در شمار آلاينده هاي ثانويه قرار دارند . ضمن اينكه آزمايش هاي متعدد گاز كروماتوگرافي از خروجي اگزوز خودرو ها به تنهايي نشان دهنده وجود نزديك به 30 تركيب آلاينده هوا است. با اين حساب هوايي كه ما و گياهان شهري به مراتب بيشتر از ما تنفس مي كنيم ، حاوي تقريبا” 40 تركيب آلاينده است كه هر يك به سهم خود مي تواند آثار مختلفي را بر سلامت انسان به همراه داشته باشد .
بنابراين در خصوص اثر آلرژي زاي گياهان بايد سه عامل 1) وضعيت سلامت سيستم ايمني بدن ،2) احتمال واكنش بيوشيميايي گياهان ، 3) آلودگي هوا و تركيبات موجود در آن را مورد توجه قرار داد .
حتا در مورد اثرات آلرژي زاي گرده افشاني گياهان نيز نبايد عواملي چون تراكم گياهان در واحد سطح و تراكم گرده ها در واحد حجم را ناديده گرفت .
از اواخر دهه هشتاد و اوايل دهه نود ميلادي كه ، تغييرات اقليمي در مقياس جهاني شكلي قطعي به خود گرفت ، بسياري از گروه‌هاي تحقيقاتي در پي ارزيابي گياهاني برآمدند كه در شرايط اقليمي بيش و كم پيش بيني شده ، مي توانند از قابليت استفاده در فضاي سبز شهري برخوردار باشند . در اكثر اين ارزيابي ها نام گونه هاي چنار و هيبريدهاي آن ، گونه هاي سنجد و درخت عرعر ، ارغوان ، اقاقيا ، افراي سياه و بسياري ديگر مشاهده مي شود . البته درخت عرعر ، به دليل خصلت تهاجمي آن ( گونه مهاجم ) معمولا” امتيازهاي منفي نيز دريافت مي كند . در مورد ايران ، اين گياه هم بيگانه است و هم مهاجم و به همين سبب مي توان ، از ديدگاه اكولوژيك كاشت آن را مردود دانست . به نظر مي رسد و توصيه مي شود ، در ايران نيز محققين هرچه زودتر بايد به ارزيابي گونه هاي بومي قابل استفاده در فضاي سبز شهري مبادرت نمايند . دانش روز از بنياد ، با واردات يا معرفي گونه هاي گياهي ( و جانوري ) بيگانه مخالف بوده و آن را اقدامي غير علمي مي داند . ورود انبوه گياهان بيگانه – براي مثال اكاليپتوس و سُمر در خوزستان يا كلكسيون هاي گياهي در جزيره كيش و منطقه آزاد پارس جنوبي – موجب تغيير كل ساختار اكولوژيك منطقه اي وسيع و شكل گيري اكوسيستم هاي بيگانه يا Neobiota مي گردد كه در نهايت مي تواند به از بين رفتن اكوسيستم هاي بومي و تنوع زيستي منطقه مفروض منتهي گردد .
در مورد چمن يك نكته خاص نياز به تكرار مجدد دارد . تقريبا” نزديك به سي سال گفته و نوشته شده است كه چمن ، نه به دليل آلرژي زا بودن آن ، بلكه به دليل عدم سازگاري با شرايط اكولوژيك مناطق خشك و نيمه خشك ايران و به همين دليل هزينه سنگين مراقبت از آن ، براي شهرهاي ايران مناسب نيست . چمن عنصر يا اِلِمان معماري فضاي سبز كشورهاي اروپايي و برخوردار از اقليم معتدل است و براي ايران خشك و نيمه خشك مناسب نيست . ليكن از آنجا كه مديران شهري جهت تثبيت موقعيت خود ، پافشاري زيادي در نشان دادن عملكرد خود دارند و چمن نيز گياه زود رويي است ، از كاشت اين گياه يا در حقيقت تركيب گياهي دست بر نمي دارند . در غير اين صورت گياهان پوششي بومي فراواني وجود دارد كه مي تواند همان كاركرد چمن را داشته باشد . به بيان روشن تر اين هزينه زا بودن چمن است كه آن را براي شهرهاي ما – به استثناي بيوم خزري – نامناسب مي كند . در كشورهاي اروپايي مردم روي چمن رفت و آمد مي كنند و در روزهاي آفتابي ، روي چمن دراز مي كشند و از آفتاب لذت مي برند ، در حالي كه در ايران ، ورود به چمن ممنوع است و مكان هايي هم كه اجبارا” به دليل طراحي نادرست ، انسان مجبور است از روي چمن عبور كند ، بعد از مدتي رد پا هاري از چمن مي شود .
نكته آخر اينكه در مورد آلوده كننده بودن كاج و نقش آن در باران هاي اسيدي ، تصور مي كنم سوء تفاهمي رخ داده باشد . اول آنكه در ايران گاه به كل سوزني برگان عنوان كاج اطلاق مي شود و گاه نيز تنها از جنس هاي Pinus sp. به عنوان كاج ياد مي شود . بنابراين منظور از كاج ها در اينجا مشخص نيست . ولي يك نكته مشخص است و آن اينكه هيچ سوزني برگي ايجاد آلودگي نمي كند ، بلكه اين سوزني برگان هستند كه در مقايسه با پهن برگان ، در برابر آلودگي هوا و به ويژه باران هاي اسيدي واكنش سريع تري را نشان داده و به سرعت آسيب مي بينند و حتا تا مرز مرگ نهايي نيز پيش مي روند . در اين ارتباط مي توان به چندين علت اشاره كرد :
سوزني برگان به دليل هميشه سبز بودن ، بيشتر در معرض آلودگي هوا قرار دارند ،
باران هاي اسيدي باعث شسته شدن پوسته حفاظ روي سوزن ها ( لايه كلسيم اكسالات ) شده و آنها را در برابر فشارهاي محيطي و از جمله آلودگي هوا بي دفاع مي سازد . در اين شرايط حمله آفات نيز آسان تر صورت مي گيرد ( به تصوير شماره 1 توجه شود ) ،
به دليل افزايش دماي محيط هاي شهري ، پريود گياهي در شهرها طولاني تر شده و دوره استراحت زمستانه كاهش مي يابد ،
پريود طولاني تر ، باعث مصرف بيشتر ذخيره سوزني برگ ( كاج ) شده ، و در دوره بعدي گياه را با كمبود مواد غذايي مواجه مي سازد ،
حاصل كار عبارت است از اينكه سوزني كه قاعدتا” بايد بين 5 تا 8 سال عمر كند ، ممكن است تنها 2 تا 3 سال عمر كرده و از اين طريق در تاج درخت تعداد سوزن هاي خشك شده افزايش يابد .
از اين رو سوزني برگان نه در آلوده ساختن هوا دخالت دارند و نه در ايجاد باران هاي اسيدي ، بلكه خود قرباني اين عوامل هستند . به همين دليل در طول تقريبا” چهار دهه اخير از سوزني برگان ، به ويژه جنس Picea sp. به عنوان بيوانديكاتور آلودگي هوا استفاده مي شود .
ترديدي نيست كه در اين مختصر نمي توان حق مطلب را ادا کرد، ليكن شايد همين مختصر اشارات در قضاوت ما درباره گياهان دقت بيشتري به وجود آورد . در طبيعت هيچ پديده مضري وجود ندارد ؛ طب مدرن تنها چند دهه است كه وارد سرزمين ما شده است . مگر تا پيش از ورود طب مدرن و انواع داروهاي شيميايي ما چه مي كرديم ؟ . اگر گياهان به مدد ما نمي آمدند كه قاعدتا” نسل ايراني تاكنون منقرض شده بود . به قول آقاي مهندس درويش ؛ نشده بود؟
کامبیز بهرام سلطانی
آقای درویش عزیز،
پیش از اینکه من به نوشتن ادامه دهم، اجازه دهید تا بگویم من کارشناس امور گیاهی نیستم. علاقه مند هستم ولی کارشناس نیستم.
با وجود این پرسشی را که در چند هفته پیش هم در همین رابطه مطرح کرده بودم بازهم تکرار میکنم.
اگر قرار بود که درختان برگ سوزنی خطرناک و مضر باشند که بایستی در شمال و مرکز اروپا و همچنین کانادا و بخشهای بزرگی از روسیه و آمریکا که موجود زنده ای دیگر وجود نداشته باشد.
تا آنجا که مطبوعات و رسانه های جمعی در اینجا توضیح دادند این گونه از درختان حتی بمثابه سیستم های هشدار از پیش میمانند زیرا در برابر آلودگیهای محیط زیست گویا که حساستر میباشند از درختهای با برگهای معمولی و بدینجهت نیز از وجود ایشان استقبال میگردد که بشر را بطور طبیعی متوجه دگرگونی های آلودگی هوا میسازند.
در مورد حساسیتها نوشته بودید که گویا وجود حساسیتهای رایج میان انسانها را بگردن سوزنی برگها میاندازند. من فکر نکنم که چنین چیزی صحت داشته باشد. انسان امروزی بخاطر مصرف غذاها و نوشیدنیهایی که از حالات طبیعی بدور افتاده اند ( گوشت مرغ و دام و ماهی که با غذاهای هورمونی پرورش یافته اند، مواد شیمیایی که در سموم مبارزه با آفات طبیعی استفاده میشوند، آلودگی هوا و غیره) بدنی بمراتب حساستر و شکننده تر از انسانهای چند دهه پیش بهم زده از فشارهای روانی و اعصاب و رابطه آنها با این موضوع صحبتی نمیکنم.
فکر کنم سبب بالا رفتن میزان حساسیتها را بیشتر باید در جاهای دیگر جستجو کرد تا پای دیوار کوتاه سوزنی برگها.
امروزه کسانی وجود دارند که نسبت به پرتو خورشید حساسیت نشان میدهند و یا حتی به عرق بدن خودشان. اینها را نباید به حساب سوزنی برگها گذاشت.
موفق و پیروز باشید.
فرهاد
درود بر فرهاد عزیز و ممنون از تذکر دوباره این واقعیت.
باشد که زین پس همه یاد بگیریم:
بد نگوییم به مهتاب اگر تب داریم!
راستش باید اعتراف کنم اولین بار بود که یک پست به این بلندی را با دقت می خواندم
برایم بسیار جالب و بسیار آموزنده بود .
از استاد بزرگ برای نوشتن این متن و از شما بابت انتشار آن صمیمانه سپاسگزارم.
زنده باشید آقای درویش
سرفراز باشید و ممنون که با دقت این موضوع را رهگیری می کنید …
مهندس درویش از مطلب جالب شما تشکر میکنم.
به عنوان یک غیر متخصص امیدوارم بین طرفداران درختان مثمر و طرفداران درختان غیر مثمر صلح ایجاد شود ! و همگی متحد شوند و دست بدست یکدیگر داده و از شهرداری درخواست کاشت -درخت – را بطور جدی پی گیری کنند. برای فردی عادی مثل من دیدن هر دو نوع درخت شادی آفرین و زیباست. شهرداری تهران درختکاری را فراموش کرده چه از نوع مثمر باشد و یا از نوع غیر مثمر . و باید بگم که در این شهر بدون درخت و کم آب چمن کاری و شستن هر روز صبح خیابانها و آسفالت با آبی که می توانست پای درختان ریخته شود نشانه انحراف بسیار شدید است. ریختن هر روزه مقادیر بسیار زیاد آب در خیابانها ی شهر تهران با چه هدفی انجام می شود ! ؟
حرف ما هم همین است محمد جان. همه زیستمندان عالم از گیاه و جانور و از درختانی که میوه خوراکی دارند تا درختانی که ندارند، واجد ارزش و احترام هستند و برای ادمه حیات مفید. مهم ترین کار آن است که تشخیص دهیم کجا باید از چه درختی استفاده کرد که هم آب کمتری ببرد و هم پایداری بیشتری داشته باشد.
در ضمن بر اساس چه آماری می گویید که شهرداری درختکاری را فراموش کرده است؟ فردا ساعت 15:30 به همراه هادی حیدرزاده در برنامه گفتگوی رادیو ایران در خدمت آقای اسماعیل میرفخرایی هستم و می توانم این موضوع را از ایشان پیگیری کنم.
درود …
ممنون از استاد عزیز که هرگز به کنار گود نشستن عادت ندارند …
خسته نباشی رفیق …
اطمینان دارم که مثل همیشه سفرتان با برکت بوده است …
سفر خوبی بود و تجربه ارزشمندی برایم …
به زودی از خون گریستن ارومیه خواهم نوشت …
درود.
مهندس درویش ٫ از خیابان انقلاب به پائین مناطق فراوانی هست که شدیدا نیاز به درخت کاری دارد. شاید بهتر بود در نوشته بالا مینوشتم مسئولین مربوطه جنوب شهر تهران را فراموش کرده اند !
ممنون که تصحیح فرمودید.
با سپاس از انتشار این نوشته ارزشمند
«گیاهان پوششی بومی فراوانی وجود دارد که می تواند همان کارکرد چمن را داشته باشد»
در خصوص جمله بالا آیا نمونه هایی برا معرفی وجود دارد؟ یا جایی به صورت پایلوت چنین گیاهان پوششی ای به کار رفته اند که قابل بازدید باشد؟
یک نمونه اش که در همین اداره ما وجود دارد و نیازی به تیمارهای پردردسری مانند چمن زنی هم ندارد. امیدوارم استاد بهرام سلطانی عزیز نمونه های دیگرش را با نام معرفی کنند.
درود بر آقا مهدی عزیز.
عجب پست جالبي بود.
كامنت آقاي “فرهاد هم بسيار گويا و كامل بود.
رها شديم
كاش استاد زودتر اين مطلب رو به شما ميدادند و موضوع بسيار آبرومندانه مثل بسياري از اختلاف نظر ها درباره ي مسائل حوزه ي طبيعت روال عادي خودش رو طي ميكرد.
گاهي احساس ميكردم اين وب سايت تبديل شده به آوردگاه!
مسلما بسياري از دوستاني كه جزئي از اون 8هزار نفر- يا بيشتر- بازديد كننده بودن، به اين علت اظهار نظر نكردن كه ميديدن اين گفتگو -در ادامه چند پست قبل -شبيه شده به بازي شطرنجي كه يك نفر داره شطرنج بازي ميكنه و اون يكي با تاس و مهر هاش داره مارپله بازي ميكنه!
چنين گفتگويي چه جاي مشاركت داره آقاي درويش؟
بعد از چند روز پرکار در گرمای گربایگان خواندن این پست خستگی رو از تنم گرفت
دست مریزاد استاد
بسم الله الرحمن الرحیم
اولین نکته ای که در مقاله جناب آقای استاد سلطانی دیده می شود رعایت کمال ادب است و نیز توجه به کلام نه توجه به گوینده
در این نزدیک دو سال این اولین بار است که می بینم پیشنهادم اینگونه مودبانه نقد شده است بنده از این نوع نقد ها کاملا استقبال می کنم البته جناب آقای مجتبی مجتبی پاک پرور هم همین گونه بودند اگر بنده جواب می دهم نه به این خاطر است که خدای ناکرده حرف برادر بزرگوار جناب آقای پاک پرور را زیر پا له کنم و یا حرف جناب یا حرف جناب آقای سلطانی را بلکه بنده به حرف نگاه می کنم نه گوینده ضمن اینکه شخصیت گوینده ها کاملا نزدم محترم می باشند حرف را جواب می دهم و معتقدم اینگونه نقدها باعث تبادل افکار و آراء می شود و بنده نیز به معایب و اشکالات فکرم بهتر پی می برم تا اینکه با توهین و تمسخر باشد طبیعی است انسان وقتی تمسخر شود و مورد توهین قرار گیرد قطعا جبهه می گیرد که هرچند بنده سعی می کردم توهین ها را نادیده بگیرم و مطالبی که در نقد پیشنهادم بود را مد نظر قرار دهم
ادب در کلام که جناب آقای استاد سلطانی دارند:
در حدیث امام صادق علیه السلام وارد شده است
اربع خصال یسود بها المرء: العفة و الادب و الجود و العقل
4 چیز به مرد بها می دهد عفت و ادب و سخا و عقل
و علی علیه السلام فرمود:
یا معشر الفتیان حصنوا اعراضکم بالادب و دینکم بالعلم
ای جوانان آبروی خودتان را با ادب حفظ کنید و دینتان را با علم و دانش
فرد مودب به طرف خودش بها و ارزش نمی دهد بلکه به خودش شخصیت و ارزش و بها می دهد برعکس بی ادبانه گفتن شخصیت خود فرد را از بین می برد
زیرا هرقدر طلا و جواهرات را نکوهش کنیم هیچ تاثیری در کم شدن قیمت او ندارد و برعکس هرقدر خرمهره را بستاییم هرگز جواهر نشود
توجه به گفتار نه گوینده که در متن جناب آقای سلطانی دیده می شود:
از حضرت علی علیه السلام روایت شده است انظر الی ما قال و لا تنظر الی من قال
به گفته توجه کن نه به گوینده می بینیم ایشان بدون اینکه خود را در نقد گوینده وارد کنند گفته را نقد کردند و مورد بررسی قرار دادند و این بهترین کارها در نقد مطالب و گفته ها است.
گاهی ما می خواهیم فرد را نقد کنیم عقاید و رفتار و کردار او را اما گاه می خواهیم حرفی را نقد کنیم هرچند در نقد گفته ها به تحصیلات و تخصص گوینده توجه می شود که از این جهت به کارشناسان محترم حق می دهم اما تمسخر گوینده پسندیده نیست.
ضمن تشکر از جناب آقای استاد کامبیز سلطانی واقعا از این نحوه نوشتن ایشان بسیار خوشحال شدم خوشبختانه نقدشان را بدون کوچکترین توهین و تمسخر نوشته اند واقعا با تمام وجود از ایشان تشکر می کنم و ادب و متانتشان را تحسین می کنم و به ایشان تبریک می گویم
مهمترین نکته مقاله آقای سلطانی یکی از مهمترین دلایل بنده است
“هیچ درخت سوزنی برگی در جهان وجود ندارد که آلودگی تولید کند”
خودشان تلویحا آلوده کننده گی برخی درختان را قبول دارند
قطعا” تجربه کرده اند که به هنگام تحقیقات میدانی ، بخصوص در فصل بهار ، خود یا همکارانشان دچار عطسه های پیاپی می شوند ، در حالی که سایر همکاران به راحتی از آرامش موجود در طبیعت لذت برده و به کار خود ادامه می دهند .
خصوص در برابر آلودگی هوا، واکنش های فیزیولوژیک و بیوشیمیایی گیاهان نه تنها دور از ذهن نیست ، که ثابت نیز شده است . خلاصه آنکه ، همین واکنش های بیوشیمیایی هستند که احتمالا” می توانند ، بر انسان هایی که به هر دلیلی سیستم ایمنی بدنشان ضعیف شده است ، از جمله ایجاد آلرژی نمایند .
چند مطلب بسیار مهم در بیانات ایشان هست که شاید بهترین و مهمترین آن همان باشد که جناب آقای درویش با خطر قرمز آن را متمایز کرده اند که حاوی دو نکته است
1- هیچ سوزنی برگی ایجاد آلودگی نمی کند
2- بلکه سوزنی برگان نخستین قربانی مظلوم آلودگی هوا هستند
قسمت اول را که به نظر می رسد در این مقاله اثبات نشده است
جالب است نکته دوم که مطلب اصلی این عبارت را بارها و بارها برای اولویت نداشتن کاج در فضاهای شهری مطرح کرده ام و این یکی از مهمترین مدعای من است
که البته در مورد کاج ثابت شده است اما بنده در پروپوزالهای 15 گانه خودم از اندیشمندان و کارشناسان عزیز کشور خواسته ام تحقیق کنند و مقایسه کنند یعنی درختان و گیاهان “غیرمثمر” را یک طرف و گیاهان و درختان “باثمر” را طرف دیگر قرار دهند
و این نکته چیزی نیست که تازه گفته شود و تازه کشف شده باشد
اتفاقا جناب آقای سلطانی در حقیقت یکی از مهمترین دلایل بنده را صحه گذاشته اند و اثبات کرده اند
1. به یادداشت پنجشنبه ۱۷م تیر ۱۳۸۹ در ۲۰:۱۴ در جواب آقای حسنی که گیر داده بودند نام علمی دو درخت مقاوم به آلودگی را می خواستند نوشته ام: http://mohammaddarvish.com/desert/archives/5871#comments
متوجه نشدم منظورتان از این سوال چیست؟
اما مقاومت در مقابل آلودگی (بطوریکه در جزوه هایم هم گفته ام این مطالب نظرات خام و احتمالی من بوده و این مطالب را ارائه رکدم تا اگر کسی بخواهد بیشتر تحقیق کند نه به عنوان قطعی و یقینی
برای این مطلبم شواهدی دارم
۱- آلودگی هوای شهرها بر اثر تنفس و سوزاندن کربن است از انجا که درختان میوه و گیاهان میوه دار برای ساختن میوه نیاز به دی اکسید کربن بیشتری دارند پس در مقابل آلودگی دیر تر واکنش نشان می دهند و بسیاری از درختان بی ثمر مانند کاج های مطبق خودشان نیاز به اکسیژن دارند پس همانطور که د رتحقیقات هم گفته شده است شاخص آلودگی هستند یعنی اولین گیاهی که مقابل الودگی صدمه می بیند سوزنی برگان هستند
و نیز در جواب جناب آقای درویش در تاریخ شنبه ۱۹م تیر ۱۳۸۹ در ۲۱:۰۶ همان آدرس نوشته ام
۶- شما اکسیژن زایی کاج را مقابل پهن برگان را مقایسه کردید که این مقایسه صحیحی نیست باید مقابل کاج همیشه سبز درختان میوه همیشه سبز را مقایسه می کردید.
هرچند که بسیاری ا زکارشناسان فضای سبز معتقدند سوزنی برگان قادر به مقابله با آلودگی تهران نیستند و پهن برگان بیشتر توان مقابله با آلودگی تهران را دارند چون سوزنی برگان و از جمله کاج شاخص آلودگی هستند یعنی اولین درختانی که مقابل آلودگی صدمه می بینند سوزنی برگ هستند طبیعی است اگر دو درخت داشته باشیم ولو یکی بیشتر اکسیژن بدهد اما زودتر از دیگری صدمه ببیند ارجحیت با آن درختی است که دیرتر صدمه می بیند هرچند اکسیژن کمتری بدهد علاوه بر آن برخی انواع کاج ها (مانند کاج مطبق) حتی خودشان مصرف کننده اکسیژن هستند
۷- اگر هم اکسیژن زایی بیشتر کاج مقابل “مثمرها” ثابت شود پس آلوده کنندگی شان (پخش مواد آلی در فضا، آلرژی زا بودن، پخش گازهای خطرناک منوکسید کربن و اکسید نیتروژن و کمک به تولید باران اسیدی، نابود یگیاهان دیگر، از بین بردن حاصلخیزی خاک و دور کردن حشرات مفید و دور کرئن بسیاری از پرندگان ووووو….) و چه می شود قرار بود حضرتعالی در رد این مطالب نکات علمی بفرمایید
و نیز در جواب فقره 15 آقای هاشم کنشلو،در بحث مقایسه تنوع نوشته اند مجموع گياهان زراعي و صيفي و درختان مثمر در شهر تهران به 50 گونه نمي رسد.در اینجا نوشته ام:
“چطور در حالیکه در جنگلهای وحشی و خودرو گیاهان و درختان مثمر بیشتر عمل می آیند و در دنیا نیز گیاهان گلدار که مثمر ها در این دسته قرار دارند بسیار بیشتر است چگونه خاک تهران اعجاز نشان داده و بر خلاف تمام خاک های دنیا عمل کرده است.
شاید بگویند آلودگی هوای تهران باعث چنین پدیده عجیب و غریب شده است که در این صورت باید بگویم که اصولا گیاهان مثمر طاقت بیشتری مقابل گاز دی اکسید کربن دارند چون نیاز بیشتری به آن دارند برای تولید میوه و… و گیاهان غیر مثمری مانند کاج شاخص آلودگی هستند و چون نیاز کمتری ببه دی اکسید کربن دارند لذا زودتر مقابل آلودگی هوا از پای در می آیند لذا گفته می شود سوزنی برگ ها شاخص آلودگی هستند.”
بنابر این آقای سلطانی یکی از دلایل بنده را ذکر کرده اند که بارها و بارها به آن استناد کرده ام
می گویم اگر درخت کاج اولین قربانی آلودگی باشد معنایش این است درختان دیگر بعد از کاج آسیب می بینند پس در گروه همیشه سبزهای با ثمر مانند مرکبات با همه گستردگی گونه هایشان و نیز زیتون و نخل با اینکه همیشه سبز هستند اما بعد از کاج آسیب می بینند چون ما کاج می کاریم آلودگی شهر را کم کند اگر خودش مقابل آلودگی کمترین دوام را بین درختان داشته باشد پس کاج به هیچ وجه صلاحیت کاشته شدن در شهرهای آلوده را ندارد
هیچ توجیه اقتصادی ندارد که درختی را بکاریم که زود خراب شود و درختی را بکاریم برگهایش خراب شود خراب شدن برگ یعنی از دست دادن کلروفیل و از دست دادن فتوسنتز از دست دادن فتوسنتز یعنی اکسیژن ندادن و یعنی زیبایی نداشتن و سرسبز نبودن یعنی هدر رفتن آب و زمین و منابع یعنی از دست رفتن سرمایه و
تازه بدتر از همه اکسیژن ندادن یعنی گاز دی اکسید کربن دادن چون درخت زنده است و سلول دارد و نیاز به تنفس دارد اگر برگش خراب شود و نتواند غذا بسازد سلولهایش از ذخیره استفاده می کنند و تنفس می کند و حتی روز هم دی اکسید کربن می دهد لذا گفته اند شبها زیر درختان نباشید چون نور نیست و فتوسنتز نمی کند پس کاجی که بر اثر آلودگی برگش آسیب دیده نه تنها اکسیژن نمی دهد که گاز دی اکسید کربن هم می دهد اگر آلودگی دیگرش را در نظر نگیریم
بسم الله الرحمن الرحیم
درباره آلرژی زایی گیاهان به کار رفته در فضای سبز شهری
در یکی از مجادلات بسیار طولانی موجود در مهار بیابان زایی نکاتی چند به شرح زیر مطرح گردیده بود که اجازه می خواهم توضیحی مختصر ارایه کنم :
نسبت بیشتر آلرژی زایی درخت سنجد به چنار ،
آلرژی زایی سنجد ، چنار ، عرعر و چمن ،
جواب:
نسبت بیشتر آلرژی زا بودن گل سنجد نسبت به درخت چنار مدعای جناب آقای مصطفی خوشنویس http://darvish100.blogfa.com/page/najafi.aspx
بوده که متاسفانه با وجود اینکه چند بار ایشان قول دادند منبعش را ارائه فرمایند و چند بار نیز حضوری و تلفنی و در این تارنما پیگیری کردم متاسفانه هنوز مستند خودشان را ارائه نکرده اند
همچنین جناب آقای هاشم کنشلو، http://rifr.blogfa.com/post-174.aspx
هم درختان گلدار را آلرژی زا دانسته اند و نوشته اند اگر گرده های درختان سیب و گلابی را آلرژی زا دانسته اند که ایشان نیز مستندات خود را ارائه نفرموده اند
مقايسه مقدار آلايندگي هوا: اين ادعا همانند ديگر موارد عام شمول نمي‌باشد اگر گرده هاي گل اقاقيا مضر هستند به همان مقدار گرده هاي گل سيب و گلابي مي‌تواند مضر باشد هر چند امروزه در انتخاب گونه در فضاي سبز ، گياهاني كه حساسيت زا هستند حذف ميشوند و بسياري از گياهان از گلدهي كمي برخوردار بوده و صرفا بدليل زيبايي شاخه و برگ وارد فضاي سبز شده اند.”
آلرژی زایی سنجد را باید حناب آقای خوشنویس دلیل ارائه دهند بنده ادعا نکرده ام
، چنار ، عرعر و چمن ،
جستجوی آلرژی عرعر http://www.google.com/webhp?hl=fa#hl=fa&source=hp&q=%D8%A2%D9%84%D8%B1%DA%98%DB%8C+%D8%B9%D8%B1%D8%B9%D8%B1&btnG=%D8%AC%D8%B3%D8%AA%D8%AC%D9%88%D9%8A+Google&lr=&fp=b2469e5f9ce78aa1
جستجوی آلرژن ها عرعر
http://www.google.com/webhp?hl=fa#hl=fa&q=%D8%A2%D9%84%D8%B1%DA%98%D9%86%D9%87%D8%A7+%D8%B9%D8%B1%D8%B9%D8%B1&lr=&fp=b2469e5f9ce78aa1
همچنين فرحزاد جباري استاديار دانشكده علوم پزشكي مشهد گفت: عرعر مي تواند هر نوع آلرژي ايجاد كند اما شايع ترين آن ها، آلرژي تنفسي و در درجه دوم آسم است و از آنجا كه پراكندگي اين درخت در مشهد زياد است، اين دو آلرژي از آلرژي هاي شايع در مشهد هستند . و 40 درصد مردم مشهد به گرده گياهان حساسيت دارند اين نوع آلرژي اختلالات فعاليت هاي روزمره را باعث مي شود و احساس راحتي زندگي بيمار را مختل مي كند.
وي با اشاره به اين كه گرده همه گياهان آلرژي زا نيست، گفت: معمولا گرده درختاني مثل زبان گنجشك، كاج، چنار، عرعر و علف هاي هرز آلرژي زا است
جستجوی آلرژی چمن
http://www.google.com/webhp?hl=fa#hl=fa&q=%D8%A2%D9%84%D8%B1%DA%98%DB%8C+%DA%86%D9%85%D9%86&lr=&fp=b2469e5f9ce78aa1
جستجوی آلرژن ها چمن
http://www.google.com/webhp?hl=fa#hl=fa&q=%D8%A2%D9%84%D8%B1%DA%98%D9%86%D9%87%D8%A7+%DA%86%D9%85%D9%86&lr=&fp=b2469e5f9ce78aa1
آقای سلطانی:
حداقل برای اینجانب مشخص نیست که برای اولین بار چه کسی موضوع آلرژی زا بودن درخت چنار را در ایران و به ویژه در تهران مطرح کرد،
جواب:
بنده نیز نمی دانم چه کسی مطرح کرده است اما آنچه که می دانم این است که پزشکان متخصص ریه مهمترین عامل آلرژی مردم تهران را چنار ها می دانند
به جستجوی چنار آلرژی ریه توجه شود http://www.google.com/webhp?hl=fa#hl=fa&q=%DA%86%D9%86%D8%A7%D8%B1+%D8%A2%D9%84%D8%B1%DA%98%DB%8C+%D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1+%D8%B1%DB%8C%D9%87&lr=&fp=b2469e5f9ce78aa1
دکتر ام البنین پاک نژاد، فوق تخصص بیماریهای ریه، آسم و آلرژی و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران
دکتر موحدي، فوق تخصص آسم و آلرژي و ايمونولوژي
جناب آقای سلطانی:
ولی مسلم آن است که واکنش آلرژیک انسان نسبت به بعضی از گیاهان و حتا حیوانات خوراکی مانند ماهی و میگو ، فقط و فقط به یک عامل به تنهایی بستگی ندارد
به همین سبب نمی توان گیاه یا گیاهانی را به عنوان آلرژی زا معرفی نمود
و در پی آن توصیه به حذف گیاهان از فضای سبز شهری برآمد .
جواب:
1- کاملا درست است واکنش آلرژیک انسال به عوامل زیادی بستگی دارد
2- بنده گیاهان و درختان را آلرژی زا معرفی نکرده ام بلکه پزشکان متخصص ریه درختان چنار، کاج، عرعر، چمن و…. را آلرژی زا معرفی کرده اند
3- بنده هیچگاه نگفته ام درختان “غیرمثمر” “قطع” شوند “حذف” شوند یا “تبدیل” شوند یا “تغییر” داده شوندیا “قطع شوند و بجایشان درخت دیگری جایگزین” شود بلکه گفتم این درختان باشند و به همین شکل که حالا مواظبت می شوند ادامه یابد اما از این ببعد هرچه درخت و گیاه کاشته می شود مثمر باشد تا در مثلا صد سال دیگر در شهرهایمان درختان تک درختان چنارهایی تنومند و زیبا داشته باشیم با انواع درختان میوه و انواع سبزیجات
جناب آقای سلطانی:
اگر قرار به اولویت بندی عوامل دخیل در بروز واکنش های آلرژیک در انسان باشد ، به نظر می رسد در گام نخست باید سیستم ایمنی بدن را مورد توجه قرار داد .
جواب:
اینکه باید سیستم امنیتی بدن مورد توجه قرار گیرد شکی نیست اما بهرحل چنین حساسیتی وجود دارد و خوردن قرص و دارو هرچند این حساسیتها را کم می کند اما صلاح نیست و بهترین کار دور کردن عوامل حساسیت زا از محیط زندگی است
و توصیه پزشکان دور ماندن از عوامل آلرژی زا است
از سایت پزشکان ایران اینجا
http://asp.irteb.com/article/completeArticle.aspx?id=135
عموما درمان آلرژي با اجتناب از آن حاصل مي شود.
وقتي به کمک تجربه يا آزمايش هاي پزشکي عامل حساسيت زا را در محيط خود شناسايي کنيد ، پيدا کردن راههايي براي دوري از آن شما را در درمان کامل ياري مي کند. معمولا زماني که گرده ها به مقدار زياد در هوا پراکنده مي شوند ، اجتناب از آنها کار دشواري است ولي چند اصل مهم وجود دارد که رعايت آنها به تخفيف علايم کمک مي کند.
در تمام شرايط در و پنجره هاي خانه و اتومبيل خود را ببنديد. اگر در محيطي بوده ايد که احتمال نفوذ گرده ها در لابه لاي موها و لباسهاي شما وجود دارد، قبل از رفتن به رختخواب حمام کنيد و لباسهاي خود را عوض کنيد. از حيوانات کوچک اهلي دوري کنيد.
با وجود اينها شايد باز هم دوري کامل از مواد آلرژي زا غيرممکن باشد. بنابراين پزشکان دارودرماني را توصيه مي کنند. خوشبختانه داروهاي بسيار موثري براي درمان انواع آلرژي ها وجود دارد که علايم را کاملا برطرف مي کند.
انتخاب نوع و مقدار داروي مناسب براي شما تنها در تخصص پزشک است. آنتي هيستامين ها بهترين مثال براي دارودرماني بر ضد آلرژي است. اين نوع دارو ميزان وسيعي از نشانه ها را متوقف مي کند.
جستجوی آلرژی فصلی اجتناب
http://www.google.com/webhp?hl=fa#hl=fa&q=%D8%AF%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86+%D8%A2%D9%84%D8%B1%DA%98%DB%8C+%D9%81%D8%B5%D9%84%DB%8C+%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%86%D8%A7%D8%A8&lr=&fp=b2469e5f9ce78aa1
جستجوی آلرژی فصلی پنجره پزشک
http://www.google.com/webhp?hl=fa#hl=fa&q=%D8%A2%D9%84%D8%B1%DA%98%DB%8C+%D9%81%D8%B5%D9%84%DB%8C+%D9%BE%D9%86%D8%AC%D8%B1%D9%87+%D9%BE%D8%B2%D8%B4%DA%A9&lr=&fp=b2469e5f9ce78aa1
جناب آقای سلطانی:
البته و صد البته مراجعه به نشریات علمی و معتبر مفید است ،
لی گاهی نیز می توان از تجربیات روزمره و مشاهدات شخصی سود جست .
جواب:
ولی متاسفانه هرگز نه تنها تجربیات شخصی بنده در رابطه با گیاهان مورد توجه قرار نمی گیرد که همه دلیل علمی از بنده می خواهند و با اینکه دلیل علمی می آورم بازهم به منابع خدشه وارد می شود
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای سلطانی:
به کرّات دیده شده است که بعضی از افراد نسبت به میوه هایی چون توت فرنگی ، کیوی ، موز ، هندوانه و بسیاری دیگر واکنش آلرژیک نشان می دهند . برای مثال هستند کسانی که حتا در برابر عطر هندوانه و موز دچار آب ریزش بینی و عطسه های مکرر می شوند . به همین ترتیب توت فرنگی می تواند باعث بروز کهیر بر روی پوست بدن گردد . در مورد بسیاری از خوراک های دریایی نیز همین وضعیت وجود دارد ؛ ماهیانی چون ماهی سفید ، سیم ، قزل آلای رنگین کمان و میگو در برخی افراد ایجاد حساسیت می نمایند . ولی به درستی می دانیم که ، کلیه این مواد توسط جمع کثیری از جمعیت جهان مصرف شده و هیچ واکنشی را هم ایجاد نمی کنند .
جواب:
کاملا صحیح است بسیاری از خوراکیها تولید آلرژی می کنند و اتفاقا جناب آقای خوشنویس هم آلرژی زایی باقلا را با چنار مقایسه کرده بودند
باید ابتدا نحوه آلرژی زایی آلرژن ها و نیز دستگاه بدن درگیر کننده را مقایسه کنیم
اول: آلرژن های غذایی
خوردن برخی غذاها برخی میوه ها برخی خوراکی های دریایی
آلرژن های غذایی معمولا روده و معده و دستگاه های داخلی بدن را درگیر می کنند و بیمار می کنند اما معمولا دستگاه تنفسی و ریه را درگیر نمی کنند و آبریزش بینی و آسم تولید نمی کنند
دوم: آلرژن های لمسی
لمس برخی مواد طبیعی و شیمایی و مو و پر و پشم… ولمس برخی میوه ها و برخی گیاهان این نوع آلرژی را ایجاد می کند
خارش، قرمزي، دانه دانه شدن، تاول و تورم پوست در موارد مزمن، پوست ضخيم و شاخي شده و در نتيجه خاراندن كنده شده، كبره بسته و ممكن است به عفونت ثانويه مبتلا شود. اما معمولا دستگاه تنفسی و ریه را درگیر نمی کنند و آبریزش بینی و آسم تولید نمی کنند
سوم: آلرژن های استنشاقی (دائمی) که معمولا از راه نزدیک دچار آلرژی می کنند
حیوانات خانگی و عطر و اسانس یا گاز برخی مواد و برخی میوه های
ریه و دستگاه های تنفسی را بخاطر عطر و یا اساننس درگیر می کنند
1- عطر و اسانس میوه ها فرار هستند و زودتر از محیط خارج می شوند
2- شخص حساس به راحتی می تواند از محیطی که عطر و اسانس مواد آلرژی زا و یا میوه های آلرژی قرار دارند دور شود
3- منبع حساسیت به راحتی مشخص می شود به عبارت دیگر می بینیم میوه یا مواد حساسیت زای نزدیکمان این خاصیت را دلرد و نیازی به آزمایش و نظر پزشک ندارد و افراد براحتی حساسیت خودرا به اینگونه مواد تشخیص می دهند
4- منبع الرژی زا معمولا محدود است به یکی یا حداکثر دو تا و سه تا چون می گوییم عطر هندوانه عطر موز
5- افراد مبتلا هیچ گاه این نوع
6- الرژی ها را با سرماخوردگی و آنفلانزا و آسم اشتباه نمی گیرند تا چه رسد به پزشک
7- پیشگیری بسیار راحت است
8- تعداد کمتری از افراد دچار این نوع آلرژی ها هستند لذا در اطرافیانمان خیلی نمی بینیم افراد نسبت به عطر هندوانه حساس باشند یا موز
چهارم: آلرژن های استنشاقی فصلی ( که از راه دورهم فرد را درگیر می کنند)
مانند کرک های برگهای چنار و گرده های گل نوع نر عرعر و چنار و چمن و سوزنی برگان این گرده ها پرزها و کرک ها و هاگها داخل ریه و دستگاه تنفسی می شوند و تولید عطسه و آبریزش و آسم می کندد
1- این نوع آلرژن ها معمولا پایداری بیشتری دارند چون کرک و گرده و هاگ جسم خارجی هستند مانند عطر و اسانس نمی توانند زود از محیط خارج شوند و نیز شخص حساس نمی تواند خود را از محیط دور کند
2- منبع این نوع آلرژن ها مشخص نیست یعنی شخص دچار آبریزش و ناراحتی می شود اما نمی داند چرا دچار این مشکل شده است چون منبع آلرژن دور است و چه بسا کیلومترها
3- آلرژن ها متعدد و پیچیده هستند یعنی عرعر، چمن، چنار و سوزنی برگان وو….. آلرژن هستند که تشخیص آن جز با معاینه و آزمایشهای پزشکی مشخص نخواهد شد
4- افراد ممکن است آن را با سرماخوردگی ویروسی و آنفولانزا و آسم اشتباه کنند که این نوع آلرژی ها حتی گاهی در حالتهای شدید تر پزشک هم ممکن است علائم آن را سرماخوردگی و آنفولانزا تشخیص دهد
5- پیشگیری سخت است تا جایی که واکسن چنار درست شده است
6- افراد بیشتری از مردم دچار این نوع آلرژی هستند
7- ایجاد آسم می کند جستجوی آسم چنار
http://www.google.com/webhp?hl=fa#hl=fa&q=%D8%A2%D9%84%D8%B1%DA%98%DB%8C+%D8%A2%D8%B3%D9%85+%DA%86%D9%86%D8%A7%D8%B1&lr=&fp=b2469e5f9ce78aa1
و نیز پس از ورود به ریه مدت طولانی تری داخل ریه و دستگاه تنفسی می مانند تا اینکه دستگاه تنفسی آنها را کم کم خارج کند برخلاف عطر و اسانس که لحظه ای وارد می شوند هرچند عطر و اسانس اگر وارد ریه شوند تاثیر منفی بگذارند تا مدتی این تاثیر باقی می ماند مانند گاز وایتکس
ماهی و میگو ماهیانی چون ماهی سفید ، سیم ، قزل آلای رنگین کمان توت فرنگی ، کیوی ، موز ، توت فرنگی می تواند باعث بروز کهیر این چند آلرژن جزو آلرژن های غذایی هستند یا حداکثرجزو آلرژن های لمسی می باشند
عطر هندوانه و موز دچار آب ریزش بینی و عطسه های مکرر هم جزو آلرژن های نزدیک می باشند
کسانیکه نسبت به خوردن و لمس گیاهان یا مواد طبیعی یا شیمیایی حساسیت خیلی راحت می توانند از خوردن و یا لمس این مواد یا خوراکیها و یا میوه ها و گیاهان خودداری کنند و وجود این مواد و این خوراکیها هیچ مشکلی برای کسی به وجود نمی آورد
حتی کسانی هستند بیماری های مختلفی آنها را از خوردن برخی غذا ها منع می کند مانند بیماران دیابتی که باید از بسیاری از میوه هاو غذاها پرهیز کنند و یا برخی افراد مخصوصا کودکان که برخی غذاها و خوراکیها را دوست ندارند برایشان مشکلی نیست راحت می توانند از خوردن غذاهای آلرژی زا یا غذاهای مضر یا غذاهایی که دوست ندارند خودداری کنند
و تا حدودی نسبت به آلرژن های استنشاقی از راه نزدیک هم مشکلی نیست چون افراد حساس می توانند به این مواد و به این خوراکیها یا گیاهان و یا مواد نزدیک نشوند و در معرض این گونه مواد کمتر قرار گیرند
اما در باره آلرژنهای استنشاقی فصلی از راه دور هیچ راه جلوگیری نیست و این افراد که اتفاقا کم هم نیستند نمی توانند سرکار نروند و در خانه حبس شوند و یا پنجره خانه را باز نکنند تازه مواد آلرژی زا حتی داخل خانه ها از مجراهای کولر و غیره هم می شود بنابر این افرادیکه حساسیت نسبت به آلرژن های استنشاقی از نوع راه دور دارند چاره ای جز بیمار شدن ندارند مخصوصا نوزادان و کودکان کوچک که ریه هایشان ظریف و حساس هست می تواند بسیار برایشان مخاطره انگیز باشد
جستجوی آلرژی چنار پنجره
http://www.google.com/webhp?hl=fa#hl=fa&q=%DA%86%D9%86%D8%A7%D8%B1+%D8%A2%D9%84%D8%B1%DA%98%DB%8C+%D9%BE%D9%86%D8%AC%D8%B1%D9%87+&lr=&fp=b2469e5f9ce78aa1
جناب آقای سلطانی:
ولی به درستی می دانیم که ، کلیه این مواد توسط جمع کثیری از جمعیت جهان مصرف شده و هیچ واکنشی را هم ایجاد نمی کنند .واکنش نسبت به گیاهان نیز بیش و کم به همین ترتیب است .
جواب:
1- افراد حساس به آلرژی های غذایی و لمسی و استنشاقی دائمی (از نوع نزدیک) غذاهای حساسیت زا را نمی خورند و به مواد حساسیت زا دست نمی زنند و نزدیک مواد حساسیت زا نمی شوند اما در باره کرک و گرده چنار و گرده عرعر و چمن نمی توانند کاری کنند
2- کسی که به باقلا حساسیت دارد بقول جناب آقای خوشنویس نمی تواند باقلا بخورد حتی به مرگ منجر می شود چگونه می فرمایند هیچ واکنشی ایجاد نمی شود
3- شاید دیده باشید افرادی که دچار آلرژی های فصلی هستند که همه روزه تا مدتی دچار این مشکل می شوند برخلاف سایر آلرژی ها بنا براین ” ولی به درستی می دانیم که ، کلیه این مواد توسط جمع کثیری از جمعیت جهان مصرف شده و هیچ واکنشی را هم ایجاد نمی کنند .
بناربراین تقسیم بندی هایی که کردیم “واکنش نسبت به گیاهان نیز بیش و کم به همین ترتیب” نیست و تفاوت عمده ای بین سایر مواد حساسیت زا و حساسیت نسبت کرک و گرده چنار و….. است
جناب آقای استاد سلطانی:
ولی باید میان گیاهانی که در طبیعت، یعنی در رویشگاه اصلی خود می رویند و گیاهان موجود در فضای سبز شهری تفاوت هایی را قایل شد. کارشناسانی که مطالعات میدانی یا صحرایی انجام می دهند ، قطعا” تجربه کرده اند که به هنگام تحقیقات میدانی ، بخصوص در فصل بهار ، خود یا همکارانشان دچار عطسه های پیاپی می شوند ، در حالی که سایر همکاران به راحتی از آرامش موجود در طبیعت لذت برده و به کار خود ادامه می دهند . در همین ارتباط هستند کسانی که در برابر پشه گزیدگی از خود واکنش بسیار حساس ، تا حد اُفت شدید فشار خون نشان می دهند و به همین دلیل از انجام مطالعات در محیط های تالابی که پشه گزیدگی بخشی حتمی از آن است ، خودداری می کنند .
بنا بر دلایل یاد شده است که لازم است ، قبل از محکوم کردن گیاه ، سیستم ایمنی بدن شخص مبتلا به نوعی آلرژی بررسی شود . البته حل این بخش از مسأله بر عهده پزشکان متخصص است .
جواب:
قطعا وظیفه پزشکان است که سیستم ایمنی بدن را بررسی کنند اما بهرحال این مشکل وجود دارد و پزشکان فعلا تنها راه جلوگیری از این گونه آلرژی ها و آسم هارا دور ماندن فرد حساس از منبع آلرژی زا می دانند و بستن در و پنجره
http://www.google.com/webhp?hl=fa#hl=fa&q=%DA%86%D9%86%D8%A7%D8%B1+%D8%A2%D9%84%D8%B1%DA%98%DB%8C+%D9%BE%D9%86%D8%AC%D8%B1%D9%87+&lr=&fp=b2469e5f9ce78aa1
مسئله محکوم کردن گیاه نیست لذا اگر پزشک به بیمار دیابتی بگوید بیشتر میوه ها و غذاهای سالم و مفید و مغذی را نخورد این نوع غذاها و میوه ها را محکوم نکرده بلکه برای جلوگیری از پیشرفت بیماری از خوردن آن ها را پرهیز می دهد.
زیاد خوردن غذا را همه نکوهش می کنند این دلیل به معنی محکوم کردن غذا نیست
اگر کسی معایب چیزی را بگوید دلیل است که آن چیزها محکوم کرده؟
به فلورا:
داره! جای مشارکت را می گویم … مصداقش همین بحث متین و مستدل استاد بهرام سلطانی است. حقیقت داستان این است که ما حالا حالاها باید تمرین کنیم تا بتوانیم مخالف نظرات خویش را تحمل کرده و حرمتش را رعایت کنیم. ما که می گویم، نه فقط اصول گراهای تمامیت خواه! بلکه دقیقاً خود ِ ما!
.
.
به مجتبای عزیز:
خوشحالم که خستگی ات درآمد رفیق!
.
.
به خانم مجتهد نجفی:
امروز در برنامه گفتگوی رادیو ایران، با جناب هادی حیدرزاده، مسئول ستاد محیط زیست شهرداری تهران برنامه مشترکی داشتم و ایشان نوید آن را دادند که در طرح جامع فضای سبز تهران، گنجاندن درختان بومی دارای میوه خوراکی و غیر خوراکی، از جمله توت و گردو و چنار و اقاقیا و … در اولویت کار شهرداری قرار خواهد داشت و سطوح چمنکاری شده کاسته خواهد شد. پیشتر هم در باره درختان مقدس نما بحث کردیم!
راستی! نظرتان را در باره آن درخت چنار با برگهای بزرگ و شادابش که عکسش را انداخته ام، نگفتید! گفتید؟
درود …
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای استاد سلطانی:
اما وضعیت گیاهان و به ویژه درختان که در شمار تکامل یافته ترین گیاهان هستند ، در محیط شهری ، با آنچه در شرایط طبیعی می گذرد ، تفاوت های بسیاری دارد . در محیط و رویشگاه طبیعی درختان در اجتماع گیاهی زندگی می کنند که در طول تاریخ تکامل با آن سازگاری یافته اند ؛ سازگاری ای که شامل سازگاری با اقلیم ، خاک و کلیه ویژگی های آن و سازگاری با سایر گونه های گیاهی متعلق به اجتماع گیاهی می گردد . در اینجا جهت رعایت اختصار ، از ورود به مقوله سازگاری با اجتماع جانوری خودداری می شود .
در فضای سبز شهری امکان دستیابی به آن شرایطی زیستی که در رویشگاه طبیعی وجود داشته است، فرآهم نیست .
جواب:
قطعا چنین است و گیاهان و درختان در رویشگاه های خود بهتر و سالمتر هستند اما در شرایط مساوی می بینیم برخی درختان بهتر و سالمتر هستند و برخی از سلامت کمتری برخورداند
بنده به درختان خیابانهای تهران دقت زیادی کردم و از ماه تیر حتی اوایل خرداد درختان نارون همه بکلی برگشان را بخاطر کرم برگخوار از دست می دهند و تمام درختان چنار در کل تهران برگهای مرده و نیمه خشک و زرد دارند و حتی برگهای به ظاهر سبز هم وقتی با برگهای درختان میوه مقایسه می شود برگهای درختان میوه سبز تر ند یعنی کروفیل بیشتر و کاج ها در کل سال حتی در اول بهار و فروردین و اردیبهشت ظاهری نیمه خشک و تیره دارند
اما وقتی به درختان میوه نگاه می کنم می بینم درختان میوه نه تنها در تابستان و بهار که تا اواخر پاییز و حتی تا اوایل زمستان برگ سالم و سبز دارند و این یعنی بیشتر فتوسنتز کردن و بیشتر اکسیژن دادن
از دور وقتی مزارع دیده می شود وقتی از دور باغات میوه دیده می شود و با فضای سبز همان نقطه مقایسه می شود باغات میوه سرسبز تر و شفاف تر دیده می شوند و این یعنی فتوسنتز بیشتر و اکسیژن بیشتر
اتفاقا مشکل آلرژی زایی این درختان و گیاهان با توجه به محیط های شهری و آلودگی ها باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد
زندگی در هوای پاک جنگل و کوهستان اگر درختان آلرژی زا هم باشند زیاد مشکل ایجاد نمی کند در هوای پاک دور از شهرهای آلوده مقداری کرک چنار و گرده چنار و گرده سوزنی برگ و گرده چمن و گرده درخت عرعر و نیز گازهای سمی سوزنی برگان نمی تواند تاثیر منفی زیادی بر سلامتی ریه افراد بگذارد
اما در شهرها که انواع آلودگی های صنعتی وجود دارد انواع آلودگی های اتومبیل ها وجود دارد دی اکسید کربن ناشی از تنفس کثرت جمعیت و هم وجود دارد حال اگر کرک چنار و گرده چنار و گرده درخت عرعر و گرده چمن و هاگ و پرز گیاهان هم اضافه شود و گاز منوکسید کربن و اکسیدهای نیتروژن و مواد آلی متصاعد از کاج ها هم اضافه شود بیشتر تولید ناراحتی می کند
جناب آقای استاد سلطانی:
دمای افزایش یافته محیط شهری و فشار ناشی از اقلیم شهری ،
جواب:
صحیح است که دمای مناطق شهری افزایش یافته اما:
1- افزایش دما در کوهستان و جنگل هم وجود دارد و اختصاص به شهر ندارد
2- این اشکالات فرقی در مورد درخت میوه و غیر میوه ندارد لذا در همین شهر گرمتر شده درختان میوه شاداب تر و سرسبز تر هستند
3- در مناطق گرمسیری هم درختان و گیاهان فراوان سرسبز زندگی می کنند
4- نخل درخت مبارک در گرمترین و خشک ترین مناطق در نهایت سرسبزی و زیبایی زندگی می کند و خرما می دهد
جناب آقای استاد سلطانی:
بودجه آبی نامناسب ؛ معمولا” گیاهان یا در شرایط غرقابی و یا خشکی مفرط بسر می برند
جواب:
1- در جنگلهای طبیعی هم درختان با این مشکلات کم و بیش مواجه هستند که گاه خشکسالی شود و گاه سیل و فراوانی آب
2- در باغات میوه هم این مشکلات می تواند وجود داشته باشد که گاه باغی آب نبیند و دچار خشکسالی شود
3- اتفاقا در شهر ها امکان مواظبت از گیاهان و درختان بسیار بیشتر از باغات و خارج از شهرها و جنگلها است شما می بینید چقدر ماشین آلات و تجهیزات پیشرفته برای آبیاری چمن ها و چه ماشینهای دستی و موتوری برای چمن زنی در اختیار شهرداری ها است و چه ابزار و آلات برای شکل دهی به سروها و شمشاد ها وجود دارد
4- و چه قدر برای آبیاری چمن ها و درختان آب صرف می شود که خودم همه روزه تانکرهای اب را می بینم که در قم چمن هارا مدام اب می دهند که در هوای خشک و گرم قم چمن می تواند دوام بیاورد
اتفقا آن چنان مناسب و به موقع کود و اب و …. به درختان و گیاهان فضاهای سبز داده می شود
اگر هم در جاهایی عدم تناسب هایی در آبیاری دیده می شود
جناب آقای استاد سلطانی:
خاک نامناسب به نحوی که ریشه بسیاری از درختان که نیازمند به Endo/Ecto Mycorrhiza می باشد ، از آن بی بهره می مانند . به بیان دیگر شرایط فیزیکی و بیولوژیک خاک شهری امکان شکل گیری میکوریزا را فراهم
نمی کند ،
جواب:
1- شهری مانند تهران دارای مناسب ترین خاک است بطوریکه از زمان باستان وقتی که برای اولسسن بار نام تهران برده می شود همراه با باغات و همراه با مرغوبیت میوه هایش بوده سابقه انار تهران از حدود هزار سال قبل اینجا
و شهری که حداقل هزار سال بهترین درختان میوه را پرورش می داده چگونه است در سالهای اخیر اینگونه دارای خاک نامرغوب شد که نتواند کاج و چنار را پرورش دهد
2- مواجه شدن درختان با خاک نامناسب و نامرغوب اختصاص به درخت کاری فضاهای شهری ندارد بلکه در روستاها و باغات هم گاهی زمین ها نامرغوب و فقیر هستند اما با اینجال درختکاری انجام می شود
3- اتفاقا در شهرها بیشتر به خاک رسیدگی می شود تا جاییکه برای کاشت چمنها مجبورند حداقل 20 سانت خاک را بردارند و به بیابان دور بریزند و خاک مناسب باغچه حاصلخیز را بریزند و دوباره پس از چند سال که چمنها خراب می شوند دوباره همه ریشه چمنها را با 20 سانت خاک نابود شده بردارند و به بیابان دور بریزند و خاک مناسب بیاوردند
و در شهرها با اینهمه گرانی زمین اگر برای درختان با ماشین هم خاک بیاورند می شود
4- و می دانیم بسیاری از بوته ها و گلها را برای کاشت در خیابانها و پارکها داخل گلدان ها می کارند و گیاهان و درختان را با خاک مناسب انتقال می دهند و حداقل درخت و گیاه تا مدتی خاک مناسب در اختیار دارد
جناب آقای استاد سلطانی:
نشت گاز از محل اتصال های شبکه زیر زمینی گاز که به خاک و ریشه صدمات جدی وارد می آورد ،
جواب:
1- نشت گاز همه جا نیست
2- ضرر نشت گاز به درختان میوه و باغات هم می تواند وارد شود
3- درختان غیرمثمری مانند اوکالیپتوس و کنوکارپوس و… دارای ریشه های نامناسب و مهاجمی هستند که باعث خرابی لوله ها و تاسیسات زیر زمینی می شوند
4- لوله های گاز که همه جا نیستند با این حال می بینیم در کل تهران درختان کاج در تمام سال حتی در بهار نیمه خشک و نیمه مرده و درختان چنار و نارون از تیر ماه خزان می کنند و فقط سه ماه برگ سبز دارند آنهم همراه با آلرژی زایی
جناب آقای استاد سلطانی:
آلودگی هوا ، که باعث کاهش وسعت و تعداد برگ ها ، آسیب دیدگی روزنه ها و تغییر تعداد آنها در واحد سطح گردیده و تناسب طبیعی موجود میان شاخه های اصلی به فرعی را از بین می برد ،
جواب:
1- چرا آلودگی هوا بیشتر ضرر و صدمه به درختان “غیرمثمر” وارد می کند تا درختان میوه
علتش این است چون درختان میوه نیاز بیشتری برای تولید میوه به دی اکسید کربن دارند برعکس درختان “غیرمثمر” که کمتر به دی اکسید کربن نیاز دارند
جناب آقای استاد سلطانی:
شور شدن ناگهانی خاک در نتیجه پخش نمک بر سطح معابر در فصل زمستان ،
جواب:
اگر شورشدن ناگهانی باعث خراب شدن درختان کاج و چنار و…. در تهران می شود به چه دلیل اصرار داریم حتما کاج و چنار و نارون بکاریم
چرا انار و انجیر و عناب و زیتون در تهران نکاریم که در قم با وجود اینکه آب و خاکی با شوری چندین برابر تهران دارد به بهترین نحوی سازگار است
باید بدانید همین تهران زمانی انارستان بوده است و انار در خاک و آب شور قم بهترین سازگاری و مقاومت را دارد پس اگر مشکل شور شدن خاک تهران را داریم بیاییم انار و انجیر و عناب و زیتون و خلاصه هر درختی که در آب و خاک قم با چندین برابر شوری بخوبی رشد می کند بکاریم.
جناب آقای سلطانی:
حفاری های گوناگون در اطراف ریشه آسیب رسانی شدید به ساختمان ریشه ، بدون توجه به اینکه ، درخت موجود زنده ایست که اگر ریشه آن آسیب ببیند ، مجروح شده و این جراحت ممکن است مرگ آن را موجب شود ،
جواب:
1- بله در شهرها بطور مدام نیاز به کندن خیابانها و کوچه ها داریم برای لوله های آب و برق و گاز و فاضلاب و… لذا ریشه درختانی که در کنار خیابانها هستند آسیب خواهند دید لذا بهتر است بجای کاشت درختان چنار با ریشه های زیاد درختان ظریف میوه کاشته شود
2- بطور مدام در شهرها خیابانهای کم عرض باید تعریض شوند که درختان حاشیه این خیابانها دچار مشکل می شوند لذا بهتر است بر ای رفع این مشکل درختان میوه با عمر کوتاه تر کاشته شود تا مثلا پس از 30 سال و 50 سال دخود درختان عمرشان را کر ده باشند و بشود قطع کرد و درختانی با عمر زیاد در مدخلهای شهرها و یا پارکهای وسیع آنهم بصورت تک پایه و محدود کاشته شوند
3- وخانه های قدیمی بابد تجدید بنا شوند که درختان کنار دیوارها باید برای احداث پارکینگ و احداث درب مغازه قطع شوند و….. بازهم بهتر است در کنار این خیابانها درختان میوه مانند انار و انجیر آلبالو و…. کاشته شود
4- در شهرهای بزرگ نیازی به سایه درختان چنار زیاد حس نمی شود زیرا از ساعت سه بعد از ظهر در خیابانهای تهران آفتابی دیده نمی شود و آپارتمانهای طبقات بالاتر که نور و آفتاب بیشتری دارند می بینیم مرغوب تر هستند لذا کاشت درختان بلند قامت آنهم با کمترین فاصله هیچ توجیهی ندارد برای ایجاد سایه مناسب می توان از داربست های انگور استفاده کرد چیزی که در شهر تورفان چین انجام داده اند اینجا
http://www.google.com/images?um=1&hl=fa&lr=&tbs=isch:1&ei=QhFbTK68JYzCsAPyzsDZDQ&q=%E8%91%A1%E8%90%84%E6%BA%9D&sa=N&start=20&ndsp=20
زیبایی فوق العاده این داربستهای انگور را ببینید
5- نیز آلودگی شهرها درختان را زودتر فرسوده می کند لذا بهتر نیست بجای کاشت درختان بلند قامت و بزرگ درختان ظریف تر با عمر کوتاه تر کاشته شوند که زودتر امکان تجدیدشان باشد
جناب آقای استاد سلطانی:
عدم رعایت فاصله میان ساختمان های گوناگون و درختان و نیز عدم رعایت فاصله لازم میان درختان و حتا بی‌توجهی آشکار نسبت به کاشت درختان بلند قامت در زیر خطوط انتقال نیرو ،
جواب:
اینهم از بی فکری کارشناسان است که در خیابانهای تهران با فاصله یک متر به یک متر چنارهایی را کاشته اند که فقط قطرش باید 6 متر بشود!!!!!
جناب آقای استاد سلطانی:
محدود ساختن یقه درخت توسط سنگ فرش ، آسفالت ، سیمان که مانع تنفس درخت می شود . به عنوان معیاری سرانگشتی ، اطرف یقه درختان می بایست حداقل به اندازه دایره ای به قطر تاج درخت آزاد بوده و خاک آن از هرنوع عاملی که باعث فشردگی و اختلال در تنفس ریشه گردد ، به دور بماند . در این محدوده حتا کاشت چمن و سایر گیاهان پوششی که تشکیل ریشه های سطحی و فشرده می دهند ، به هیچ وجه توصیه نمی شود ،
جواب:
اگر مشکل درختان کاج و چنار مسدود ساختن یقه و نرسیدن اکسیژن است بله این حقیقت است که هرچه اطراف درخت باز باشد به رشد آنان کمک می کند
و هرچه اطراف درخت از سایر گیاهان خالی تر باشد بهتر است اما ما می بینیم این خصیصه در درختان میوه کمتر است و در درختان غیر مثمر بیشتر است به عبارت دیگر خود درختان غیر مثمر با جدیت و دگر آسیبی گیاهان و درختان دیگر را از اطرافشان دور می کنند اما درختان میوه کمتر این کار را می کنند
یک درخت میوه هست که نه تنها درختان و گیاهان را از اطرافش دور نمی کند که با عشق و علاقه آنهارا در آغوش خودش نگهداری می کند این درخت شگفت انگیز نخل است (هرچند تهران شاید عمل نیاید) اما چندین استان می تواند کاشته شود چرا باید بزور با تزریق در خیابانهای کرمان نارون نگهداری کنند اینجا
http://www.google.com/webhp?hl=fa#hl=fa&source=hp&q=%D9%86%D8%A7%D8%B1%D9%88%D9%86+%DA%A9%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86&btnG=%D8%AC%D8%B3%D8%AA%D8%AC%D9%88%D9%8A+Google&lr=&fp=b2469e5f9ce78aa1
اما نخل نکارند
نماد نخل که همه جا بصورت برجسته اطراف نخل را نشان می دهند این برجستگی رویش دائمی اطراف نخل است در امارات با كمي زمين و تصفيه آب از دريا و بي باراني بيش إز چهل مليون نخل هست دراینجا
http://www.google.com/webhp?hl=ar#hl=ar&q=%D8%A7%D9%84%D9%86%D8%AE%D9%84%D8%A9+%D9%85%D9%84%D8%A7%D9%8A%D9%8A%D9%86+%D8%A7%D9%84%D8%A5%D9%85%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D8%AA+&lr=&aq=&aqi=&aql=&oq=&gs_rfai=&fp=8b6d4861cf962d03
در امارات خرما برای همه مجانی است
برجستگی اطراف نخل در شعار عربستان سعودی بخوبی گویای این مسئله است که ریشه نخل هیچ نیازی به اکسیژن ندارد و ریشه نخل حبابهایی را درست می کند و نیازی ندارد اطرافش خالی بماند لذا نخل هم می تواند غرقاب را تحمل کند و هم خشکسالی را و نیز نه تنها دگر آسیبی ندارد بلکه اجازه می دهد اطرافش گیاهان دیگر حتی درختان دیگر رشد کنند اینجا
http://www.marefa.org/images/thumb/2/26/Coat_of_arms_of_Saudi_Arabia.svg/275px-Coat_of_arms_of_Saudi_Arabia.svg.png
نماد نخل و برجستگی گیاهان اطراف آن اینجا
http://www.graphicbazar.com/gallery/albums/persian_logo/P/persiangraphic_thumb_Pizza_Nakhl.jpg
نخل هایی که بیخ ریشه شان درختان مرکبات هستند در جهرم اینجا
http://www.google.com/imgres?imgurl=http://mehdimehraban.webphoto.ir/photos/me614566.jpg&imgrefurl=http://mehdimehraban.webphoto.ir/269510.htm&usg=__PVz7EuMNfjgKh_x02ZQjOBPmenA=&h=413&w=550&sz=77&hl=fa&start=1&um=1&itbs=1&tbnid=IulsbrhBBMLzBM:&tbnh=100&tbn
تصویر دیگری از باغ نخل و مرکبات جهرم اینجا
http://www.google.com/imgres?imgurl=http://mehdimehraban.webphoto.ir/photos/me218482.jpg&imgrefurl=http://mehdimehraban.webphoto.ir/640050.htm&usg=__Ev1-AXPpQIUvLeIpxZkK4LZoWyo=&h=413&w=550&sz=81&hl=fa&start=2&um=1&itbs=1&tbnid=hM0gVMBx1lWzvM:&tbnh=100&tbn
نخل و مرکبات اینجا
http://libre.ir/blog/wp-content/2008/08/dsc00439.jpg
نخلستان و درختان اطرافش اینجا
http://gdb.rferl.org/A431195A-8BCF-47BB-BC06-07A55DF36DF0_mw800_mh600_s.jpg
زراعت و درختکاری اطراف نخل ها اینجا
http://www.google.com/imgres?imgurl=http://www.omanibfs.com/uploaded/781_11243596795.jpg&imgrefurl=http://www.omanibfs.com/article7086.html&usg=___kiSiGno4UOJ33Rk8222TonVaxM=&h=443&w=591&sz=164&hl=ar&start=46&um=1&itbs=1&tbnid=TnqRxdi1k96V1M:&tbnh=101&tbnw
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای استاد سلطانی:
شرایط بسیار نامناسب در رویشگاه‌های شهری ؛ مانند ردیفکاری های حاشیه خیابان ها و بزرگراه‌ها ، رفیوژ ها ، لچکی ها ، میادین سبز . در این رویشگاه‌ها گیاهان همواره تحت تأثیر گرما و آلودگی هوای اگزوز خودروها قرار دارند . علاوه براین وزش باد حاصل ازعبور سریع خودروها به عنوان فشاری مستمر بر اندام ای هوایی گیاه محسوب می شود . شاید و تنها شاید پارک های شهری را بتوان به عنوان رویشگاه مناسب ارزیابی کرد . البته در اینجا نیز ار آنجا که ترکیب گیاهی به دلخواه صورت می گیرد ، احتمال بروز رقابت میان تاج و ریشه گیاهان منتفی نیست . بخشی از هزینه سنگین واکاری گیاهان ، به ترکیب نامناسب گیاهی باز می گردد .
جواب:
1- در همان بلوارهای آلوده تهران نگاهی به درختان توت بیندازید چه با ثمر و چه نرک و عقیم ببینید برگهای درختان توت که وسط بلوارها در آلوده ترین قسمتها و در معرض بادی که گفتند قرار دارد اما برگهایشان چند برابر شاداب تر و شفاف تر از کاج ها و چنارهای دور تر و حتی داخل پارک ها و اماکن کم آلوده تر هستند
2- علت بیشتر آلرژی زا بودن این درختان بهردلیل که باشد مهم نیست مهم آلرژی زا بودن و بیماری زا بودنشان است
3- یکی از مهمترین دلیل آلرژی زا بودن این درختان به خلقت انها بستگی دارد نه به این عواملی که برشمردند و ان بی نیازی این درختان و گیاهان از موجودات زنده است برای تکثیر
توضیح بیشتر:
برخی گیاهان ابتدایی یک مرحله برای تولید مثل دارند و آن تولید هاگ است
اما بیشتر گیاهان دو مرحله برای تولید مثل دارند
الف: مرحله شکفتن گل و گرده افشانی
ب: مرحله رسیده شدن و نیاز به دور شدن هسته تخم و بذر گیاه از گیاه مادری
1- بررسی مرحله گرده افشانی در گیاهان ودرختان “غیرمثمر”
گرده افشانی به وسیله باد اینجا
http://www.google.com/#hl=fa&q=%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D9%87+%D8%A7%D9%81%D8%B4%D8%A7%D9%86%DB%8C+%D8%A8%D8%A7%D8%AF&lr=&fp=b2469e5f9ce78aa1
اکثریت درختان و گیاهان “غیرمثمر” مانند کاج و چنار و نارون و عرعر و گیاهان چمن و شمشاد و …. در مرحله گرده افشانی نیازی به هیچ موجود زنده ای ندارند و گرده هایشان سبک هستند و از طریق باد منتشر می شود و همین گرده های سبک آلرژن محسوب می شوند و تولید بیماری می کنند لذا درخت و گیاه “غیرمثمر” نیازی به موجودات زنده ندارند و می توان گفت چون نیازی به موجودات زنده ندارند پس بیمارکردن موجودات زنده هم برایشان مهم نیست
این درختان و گیاهان مجبورند مقدار زیادی گرده تولید کنند تا شانس باروری کم نشود
پس این گرده ها باعث الوده شدن هوا و باعث بیماری و آسم و تنگی نفس انسان می شود
2- بررسی مرحله گرده افشانی در بیشتر گیاهان و درختان “با ثمر”
گرده افشانی به وسیله حشرات اینجا
http://www.google.com/#hl=fa&q=%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D9%87+%D8%A7%D9%81%D8%B4%D8%A7%D9%86%DB%8C+%D8%AD%D8%B4%D8%B1%D8%A7%D8%AA&lr=&fp=b2469e5f9ce78aa1
بیشتر درختان و گیاهان “باثمر” مانند سیب گلابی هلو و..و خیار و کدو و….جز برخی گردو و توت و…. گرده های سنگین دارند لذا گیاه و یا درخت با تولید گلبرگهای رنگارنگ و زیبا و نیز تولید عطر و اسانس های جذاب و نیز تولید شهد به جلب موجودات زنده برای گرده افشانی می پردازد تا زنبور عسل برای خوردن شهد روی گل قرار گیرد و گرده ها افشانده شوند و یا انسان برای بوییدن عطر گلها به آن نزدیک شود تا درخت و گیاه تکان بخورد این تکان خوردن گل باعث گرده افشانی شود
در حالیکه می دانیم “عطر” و “شهد” و “گلبرگ” های درشت و رنگارنگ و زیبا مواد و اندامهای اضافی برای گیاه و درخت بشمار می آیند و جز جلب موجود زنده برای گرده افشانی فایده ای برای گیاه و درخت ندارند
پس گرده درخت سیب و گلابی و به و و گیاه خیار و گوجه و آنقدر سنگین است که تا نیم سانتی خودش نمی تواند منتقل شود تا چه رسد که کیلومترها آن طرف تر برود
گیاهان و درختان با ثمر چون در دو مرحله نیاز به موجودات زنده دارند پس نمی توانند موجودات زنده را بیمار کنند تا موجودات زنده از انها دور نشوند
لذا می بینیم گرده هایشان هوا را آلوده نمی کنند الا برخی میوه ها مانند گردو
بررسی مرحله گرده افشانی دستی به وسیله انسان در “نخل” اینجا
http://www.google.com/#hl=fa&q=%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D9%87+%D8%A7%D9%81%D8%B4%D8%A7%D9%86%DB%8C+%D9%86%D8%AE%D9%84&lr=&fp=b2469e5f9ce78aa1
این درخت عجیب و همیشه سبز و مبارک که پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرموده اند که مثل موممن کشجرة لا یتحات ورقها قیل ای شجرة یا رسول الله قال النخنلة
مثل مومن مانند درختی است که هرگز برگش نمی ریزد گفتند: کدام درخت؟ فرمودند: نخل
گرده افشانی درخت خرما بسیار عجیب است و انگار تکثیر نخل به وجود انسان بستگی دارد و باد و هیچ جانداری نمی تواند نخل ماده را بارور کند و انسان است که باید گرده های نوع نر را بر روی ماده بریزد تا نخل بارور شود آیا این نیاز و این همبستگی و این خصوصیت نخل را عمه ما انسانها نکرده است؟ که در روایت فرمودند اکرموا عمتکم النخلة (عمه خود نخل را گرامی بدارید)
نخلی که آنقدر گرده سنگینی دارد که باید انسان آن را بردارد و بر روی نوع ماده بریزد کجا می تواند برای انسان بیماری زا و آلرژی زا باشد
لذا می بینیم نخل زمین و هوا را آلوده نمی کند
3- مرحله رسیده شدن و دور شدن هسته تخم و بذر گیاه از گیاه مادری در بیشتر گیاهان و درختان “غیرمثمر”
4- بذرها و دانه ها و تخم های اکثر درختان و گیاهان “فیرمثمر” بدون نیاز به انسان یا حیوان و یا حشرات به وسیله تغییر دما و یا به وسیله باد پس از رسیده شدن از پایه مادری دور می شوند و در جای مناسب برای رویش قرار می گیرند
5- این دانه ها و این بذر ها و این تخم ها همراه با کلاله ها و پرز ها و بالهایی همراه است تا بتواند به همراهی باد ای طرف و آن طرف بروند که دوباره پخش این مواد باعث آلوده کنندگی هوا و نیز برای انسان مضر و الرژی زا است
6- مرحله کمال رشد و دور شدن هسته تخم و بذر گیاه از گیاه مادری در بیشتر گیاهان و درختان “با ثمر”
اما درختان و گیاهان با ثمر باغتهای اضافه و مغذی به نام میوه با طعم و مزه های گوناگون درست می کنند و تا قبل از رسیده شدن بدون جلب توجه زیر برگهای سبز میوهای حاوی هسته و دانه و بذر خودرا پرورش می دهند به محض اینکه رشد بذر و دانه و هسته و تخم آنها کامل شد میوه های خود را رنگارنگ می کنند و طعم و عطر های دل انگیز به میوه هایشان اضافه می کنند مخصوصا این رنگ ها را در جایی از میوه اضافه می کنند که در معرض دیده شدن است و با رنگهای مختلف و آرایه های زیبا و نیز عطر و طعم های گوناگون توجه انسان و حیوان را جلب می کنند و به انسان و حیوان پیام می دهند که بیا پیش من دانه و هسته ام و بذرم را ببر جای دیگر منتقل کن من هم به تو میوه خوشمزه را دستمزد می دهم
لذا می بینیم درختان میوه و گیاهان با ثمر نمی توانند به وسیله میوه های خود هوا را آلوده کنند
جناب آقای استاد سلطانی:
در چنین شرایط بسیار نامساعدی احتمال انتشار ترکیبات بیوشیمیایی توسط گیاهان در واکنش به فشارهای محیطی منتفی نیست .
کما اینکه در طبیعت نیز ، بخصوص در مناطق خشک که درختان و درختچه ها بیشتر بر سرِ دستیابی به منابع آب با یکدیگر رقابت می کنند ، گیاهان از خود واکنش های آللوپاتیک allelopathic نشان می دهند . بخصوص در برابر آلودگی هوا، واکنش های فیزیولوژیک و بیوشیمیایی گیاهان نه تنها دور از ذهن نیست ، که ثابت نیز شده است . خلاصه آنکه ، همین واکنش های بیوشیمیایی هستند که احتمالا” می توانند ، بر انسان هایی که به هر دلیلی سیستم ایمنی بدنشان ضعیف شده است ، از جمله ایجاد آلرژی نمایند
جواب:
در این پاراگراف ایشان احتمال انتشار ترکیبات بیو شیمیایی در واکنش به فشارهای محیطی را از سوی گیاهان را قبول دارند
1- خاصیت دگر آسیبی یا آللوپاتیک ویژگی برخی درختان در طبیعت است می بینیم اکثریت درختان و گیاهان “غیرمثمر” خاصیت دگر آسیبی و آللوپاتیک دارند و اکثریت درختان و گیاهان با ثمر خاصیت آللوپاتیک ندارند جز اندکی مانند درختان گردو
حتی برخی از درختان با ثمر نه تنها خاصیت آللوپاتیک ندارند که حتی به نظر می رسد همانند کشاورزی مهربان گیاهان و درختان دیگری را در کنار خودشان کشت می کنند و پرورش می دهند شاید این عبارت کمی اغراق امیز باشد اما حقیقت دارد
شاید کاربران محترم به نماد نخل توجه کرده اند که همیشه اطراف نخل را با یک برجستگی نشان می دهند
این برجستگی اطراف نخل گیاهانی است که اطراف نخل می رویند
اگر در سفر به کرمان و بم دقت شود می بینیم تمام جاده خشک خالی است گاه کیلومترها هیچ گیاهی حتی بوته خاری دیده نمی شود و زمین خشک با شنهای روان اما وقتی در آن بیابان و داخل شنهای روان به جایی می رسیم که نخلی سرفراز قرار دارد با کمال تعجب می بینم علفهای بلندی اطراف نخل را فراگرفته است که اگر نخلستان باشد حتی می بینیم درختان مرکبات در اغوش نخل آرمیده اند و علفهای بلند و متراکمی را در نهایت سرسبزی گراگرد نخلها و در سراسر نخلستان می بینیم
در حالیکه در اطراف درختان کاج جز خاک مرده چیزی دیگر نیست
در همین چیتگر ببینید هیچ علفی و هیچ خاری و بوته ای اطراف درختان کاج نیست با اینکه خاک تهران بسیار حاصلخیز است و اصلا با زمین بیابانی و شنهای روان بم و کرمان قابل مقایسه نیست
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای استاد سلطانی:
اما خطری که در این میان بسیار مهم تر به نظر می رسد نه گیاهان که آلودگی هوای شهرهایی چون تهران ، اراک ، اهواز ، اصفهان ، شیراز و تعدادی دیگر است. در حقیقت با برجسته سازی آثار احتمالی آلرژی زا بودن بعضی از گیاهان ، صورت اصلی مسأله کم رنگ می شود . در این زمینه تنها برای یاد آوری به نکاتی چند اشاره می شود
جواب:
1- بحث برجسته سازی نیست هیچگاه نگفته ایم فقط گیاهان آلوده کننده است و ماشینها آلوده کننده نیستند
2- بنده از 15 جزوه دارای عنوان پیشنهادی دو عنوان پیشنهادی در رابطه با آلودگی بود
اول: بررسی مقایسه میزان آلوده کننده گی درختان و گیاهان با ثمر نسبت به غیر مثمر و در این دو جزوه در تحقیقات ابتدایی گفتم به نظر می رسد گیاهان غیر مثمر آلوده کننده تر از مثمر ها هستند بیشتر گیاهان و درختان غیرمثمر زمین را با صمغ و پوستریزی و برگ های بزرگ باعث گرفتگی جوب ها و خاک حاصلخیز را آلوده و از حاصلخیزی می اندازند و هوا را با هاگ و کرک و پرز و گرده های فراوان تولید گازهای سمی و تولید مواد آلی آلوده می کنند و این امر را موکول به تحقیق بیشتر کردم
و منابع تحقیق اولیه ام هم پزشکان متخصص ریه و کارشناسان شهرداری و نیز مجلات معتبر خارجی مانند مجله طبیعت بود که تحقیق بیشتر را واگذار کرده بودم به محققان و علاقمندان
آیا پیشنهاد بررسی آلوده کننده بودن چیزی بزرگ نمایی آن محسوب می شود؟
دوم: بررسی میزان مقاومت درختان و گیاهان با ثمر نسبت به غیر مثمر در مقابل آلودگی شهر تهران بازهم در تحقیق اولیه و ابتدایی نوشتم به نظر می رسد غیر مثمر ها مقاومت کمتری در مقابل آلودگی شهرتهران دارند
حقیقتی که خود جناب آقای سلطانی نسبت به کاج به آن صحه گذاشتند با توجه به مشاهدات خودم در شهر تهران و ملاحظه درختان چنار زرد و دود زده و کاج های زرد و دود زده به نسبت وضعیت بهتر درختان میوه کمی که در تهران هستند مانند خرمالو و توت و انار و انجیر
جناب آقای سلطانی:
در مرحله نخست مواد و ترکیباتی که به عنوان مواد آلاینده وارد هوا می شوند ، آلاینده های اولیه نام دارند ؛ CO,CO2,NOx,SO2,HC از این جمله اند . ولی تحت تأثیر عوامل محیطی – از جمله تابش خورشید و اشعه ماوراء بنفش ، وجود سایر آلاینده ها در هوا ، رطوبت هوا ، وجود ذرات معلق در هوا – آلاینده های اولیه به آلاینده های ثانویه تبدیل می شوند که معمولا” بسیار خطرناک تر و می باشند ؛ تشکیل اسیدهای ازت ، گوگرد و نیز ازون و پراکسی استیل نیترات ها ( PAN ) در شمار آلاینده های ثانویه قرار دارند . ضمن اینکه آزمایش های متعدد گاز کروماتوگرافی از خروجی اگزوز خودرو ها به تنهایی نشان دهنده وجود نزدیک به ۳۰ ترکیب آلاینده هوا است. با این حساب هوایی که ما و گیاهان شهری به مراتب بیشتر از ما تنفس می کنیم ، حاوی تقریبا” ۴۰ ترکیب آلاینده است که هر یک به سهم خود می تواند آثار مختلفی را بر سلامت انسان به همراه داشته باشد .
جواب:
در مطالبی که فرمودند شکی نیست و بحث نداریم اما اضافه شدن هر مقدار مواد آلاینده ولو مختصر به خطر آن می افزاید و باید تا جایی که ممکن است منبع آلوده کننده را کم کنیم یعنی کارخانه تولید خودرو وظیفه سعی کند خودرو با آلوده کنندگی کمتر عرضه کند و یا گاز سوزش کند و شهرداری هم وظیفه دارد بررسی کند اگر چنار و کاج حتی کمی آلوده کننده هوای تهران باشد نکارد
نیز ما اینهمه زحمت می کشیم و پول خرج می کنیم و زمین متری چندمیلیون تومانی و آب و باغبان و هزینه تکثیر کاج را به مردم هموار می کنیم که درخت داشته باشیم که آلودگی هوا کم شود که اکسیژن اضافه شود کاشتن درختی که نه تنها آلودگی هوارا کم نکند بلکه خود به آلودگی بیفزاید هرچند بسیار اندک و نیز سبزینه برگهایش را در مقایسه سایر درختان بسیار زودتر از دست دهد چه توجیهی خواهد داشت؟
جناب آقای استاد سلطانی:
بنابراین در خصوص اثر آلرژی زای گیاهان باید سه عامل
۱) وضعیت سلامت سیستم ایمنی بدن
،۲) احتمال واکنش بیوشیمیایی گیاهان ،
۳) آلودگی هوا و ترکیبات موجود در آن را مورد توجه قرار داد .
جواب:
1- بنده در یکی از 15 پروپوزال بود که میزان آلوده کننده بودن درختان تهران بررسی شود و نیز مقایسه ای میان درختان و گیاهان با ثمر و درختان و گیاهان “غیر مثمر” انجام شود
در حقیقت دو موضوعی که پیشنهاد بررسی آن را داده بودم یکی بررسی مقایسه میزان مقاومت درختان غیر مثمر با درختان و گیاهان مثمر مقابل آلودگی شهر تهران بود
و دیگری میزان آلاینده بودن درختان و گیاهان غیر مثمر از نظر آلرژی زایی و تولید گازهای سمی و نیز آلوده کردن آب و خاک و زمین اطراف به نسبت درختان و گیاهان مثمر بود
2- اگر ثابت شود درختی بیشتر آلوده کننده است هرچند آلرژی زایی و آلوده کنندگی این درختان کم باشد بازهم وقتی به مجموع آلاینده ها و منابع آلودگی اضافه شود قابل توجه است و باید کمتر بکاریم
زیرا تولید باران اسیدی در شرایط عادی و با آلودگی کمتر ایجاد نمی شود اما با اضافه شدن آلاینده های دیگر می تواند خطرناک باشد
قطعا شرایط بدن و اثر آلرژی زا و نیز آلودگی هوا و نیز سایر عوامل را باید بررسی کرد و در نظر گرفت که این موضوع پیشنهادی
جناب آقای سلطانی:
حتا در مورد اثرات آلرژی زای گرده افشانی گیاهان نیز نباید عواملی چون تراکم گیاهان در واحد سطح و تراکم گرده ها در واحد حجم را نادیده گرفت .
جواب:
1- قطعا همه این نکات تاثیر دارند و باید مقایسه شوند و در تحقیق مورد بررسی قرار گیرند اما اصولا درختانی مانند چنار بصورت تک پایه و سرفراز زیبا هستند و اگر در سراسر تهران در مقابل هر ملا 100 یا 500 درخت میوه چند چنار سرفراز و زیبا و تنومند باشد قطعا گرده ها و کرک هایش ناچیز خواهد بود و کمتر بیماری زا خواهد بود اما اگر در هر فاصله یک متری یک چنار بزرگ باشد قطعا میزان کرک ها و گرده های قابل توجهی را در هوا پراکنده خواهد کرد
و تراکم گیاهان آلرزی زا در واحد سطح زیاد خواهد بود یعنی کرک ها و گرده های چنار به اضافه گرده های چمن به اضافه گرده های درخت عرعر به اضافه گازهای سمی کاج ها رویهم انباشته می شود و ازطرفی آلودگی دود ماشین و صنعت را هم داریم لذا برآیند آنها خطرناک خواهد شد نه هرکدام به تنهایی
سرکار خانم مجتهد نجفی:
نوشته اید که “اما اصولا درختانی مانند چنار بصورت تک پایه و سرفراز زیبا هستند”
چگونه به چنین دریافتی رسیده اید؟ با این حساب باید تمامی رویشگاه های درختانی مانند چنار را قطع یکسره کرد و فقط یک پایه باقی گذاشت تا زیبا به نظر رسند! نه؟
چطور است از بلند مازو شروع کنیم؟!!!
حقیقت این است که سخن شما در بهترین حالت فقط می تواند مؤید سلیقه شما باشد و بس. من می توانم نشانی بیشه زارهای چند ده هکتاری از چنار را به شما بدهم که آدمی با قدم زدن در آنها روحش را شتشو می دهد.
درود …
بسم الله الرحمن الرحیم
1- جناب آقای درویش اولا از اینکه اینهمه وقت شما را می گیرم عذر می خواهم امیدوارم ببخشید
2- چرا اینهمه اصرار دارید از قول بنده بگویید که خواستم درختان قطع شود اخر کجا حرف از قطع درختان زده ام که شما و سایر کاربران و جناب آقای خوشنویس و جناب اقای کنشلو اصرار دارید بگویید بنده خواهان قطع درختان هستم
با “بلند مازوی” بیچاره چکار دارم
http://mohammaddarvish.com/desert/archives/3588
اتفاقا اگر دقت کنید “بلند مازو” یک تک پایه درخت بلند قامت و تومند است لابلای درختان کوچکتر همان که من می گویم تک پایه های درختان چنار بلند قامت لابلای انبوه درختان میوه
می بینید “بلند مازو” یکی است نه چند درخت هم اندازه کنارهم
می بینید تنه “بلند مازو” راست و استوار به آسمان رفته نه مانند چنارهای کج و معوج و هم قد تهران که هرکدام تلاش دارند خودرا به نور برساننند تا کدام یک بمانند و بقیه تازه و زنده سقوط کنند یا کم کم زرد و رنجور شوند و خشک شوند
اتفاقا خوب شد از “بلند مازو” اسم بردید
اتفاقا من می خواهم در پارکها و خیابانهای تهران انبوه درختان میوه بخصوص انار باشد و لابلایش یکی دو تا “بلند مازو” باشد چقدر زیباست
3- اگر کسی چیزی را با چیز دیگری مقایسه کند و بگوید زیباتر است معنای حرفش این است که چیزی که کمتر زیبا شمرده شده باید قطع و نابود و خراب شود؟
اگر ما خانه ای را ببینیم و بگوییم این خانه از خانه ما زیباتر است معنایش این است که بلافاصله می رویم خانه خومان را ویران می کنیم؟
اگر کسی تشخیص داد فرزند دیگری زیباتر فرزند خودش است بلافاصله می رود فرزند خودش را می کشد؟
که نوشته اید:
“چگونه به چنین دریافتی رسیده اید؟ با این حساب باید تمامی رویشگاه های درختانی مانند چنار را قطع یکسره کرد و فقط یک پایه باقی گذاشت تا زیبا به نظر رسند! نه؟”
تازه اگر چیزی زیبا نبود دلیل نمی شود همه جا آن را نابود کنیم
مثلا کسی ذغال و نفت و قیر و… را زیبا نمی داند و خانه را با ذغال و نفت سیاه و قیر و بیل و کلنگ تزئین نمی کنند اما دلیل نمی شود که ذغال و نفت سیاه و بیل و کلنگ را نابود کنیم
اگر بنده می گویم تک درخت چنار در شهر تهران زیبا تراست به چه دلیل می فرمایید گفته ام همه چنارها در همه جنگلها را قطع کنند تا زیبا به نظر برسد؟
بعد هم بنده چندین دلیل آوردم مانند سایه تهران و تجددی بنا و تعریض خیابان های کم عرض و تجدید بنای خانه ها و تراکم آلرژی و کرک و پرز در واحد سطح و نیز خطر انحراف و کج شدن منجر به سقوط درختان چنار (فکر می کنم همه تنه های کج درختان چنار را دیده اند که بحاطر تراکم کم مانده سقوط کنند و می کنند)
جستجوی سقوط چنار
http://www.google.com/webhp?hl=fa#hl=fa&source=hp&q=%D8%B3%D9%82%D9%88%D8%B7+%DA%86%D9%86%D8%A7%D8%B1&btnG=%D8%AC%D8%B3%D8%AA%D8%AC%D9%88%D9%8A+Google&lr=&fp=b2469e5f9ce78aa1
سقوط یک چنار بر روی یک اتومبیل تقاطع خیابان مطهری ولیعصر عج الله تعالی فرجه الشریف می بینید هیچ باد و باران و طوفانی هم نیست
http://photolog.rootooshbashi.com/archives/435.php
به تنه چنار طرف راست تصویر پایینی دقت کنید که چگونه کج شده است قطعا تنه چنار سقوط کرده هم آنقدر کج شده بوده تا ریشه دوام نیاورده و سقوط کرده اما به تنه تک درخت روبرویی نگاه کنید چگونه راست بالا رفته
خدایی دیدن چنارهای کج و معوج درحال سقوط زیباتر هستند یا تک درخت چنار با تنه راست بین درختان انبوه میوه؟
اگر بگوییم درختان بلند قامت تک پایه در شهر تهران با ساختمانهای بلند زیباتر است به این معنا است در بیشه ها و جنگلها و لابد انهم در تمام کره زمین برویم چنارها را قطع کنیم تا تک پایه به نظر برسند؟
پس با توجه به حرف شما جناب آقای کنشلو که صراحتا از طنین افکندن ظاهر نه چندان خوشایند درختان میوه سخن گفتند خواهان قطع همه درختان میوه در همه جا هستند تا ظاهر نه جندان خوشایند طنین نیندازد
اینجا
http://rifr.blogfa.com/post-174.aspx
5- مقايسه تاثير بر سلامت روحي: از نظر زيبايي شناسي و تاثير رواني گياهان بر انسان ، منابع علمي موجود ، گفته هاي نويسنده نامه را نقض مي‌كنند و گياهاني كه در فضاي سبز استفاده ميشوند بايستي از نظر تركيب رنگ برگها ، گلها و فرم تاج طوري طراحي و جانمايي شوند كه در تمامي طول سال قابل استفاده باشند در حاليكه درختان مثمر در زمان كوتاه گلدهي در اوايل بهار اين ويژگي را داشته و با رسيدن ميوه ها و تغيير رنگ برگها ، ظاهري نه چندان خوشايندي را در فضا طنين مي اندازند.
بطوریکه می بینید جناب آقای کنشلو می فرمایند درختان مثمر فقط در زمان كوتاه گلدهي در اوايل بهار قابل استفاده هستند و بعد از بهار ظاهری نه چندان خوشایند در فضا طنین می اندازند
پس با این حساب باید بگوییم جناب آقای کنشلو می فرمایند برویم بگردیم در سراسر دنیا هر جا درخت میوه ای دیدیم به جرم اینکه ظاهر نه چندان خوشایندی را بعد از اوایل بهار در فضا طنین می اندازند را قطع و یکسره نابود کنیم
خلاصه اگر از حرف من چنین استفاده شود که چون چنارهای تک پایه را زیبا تر می دانم پس نظرم این است که تمام چنارها را در تمام بیشه ها و جنگلها را باید قطع کنند تا چنار تک پایه زیبا شود آقای کنشلو هم خواهان قطع تمام درختان میوه بخاطر نازیبایی می باشند
تازه من که تک پایه چنار را زیبا دانسته ام اما جناب آقای کنشلو تمام درختان میوه را از بعد از فصل کوتاه گلدهی در بهار ظاهرشان را نه چندان خوشایند دانسته اند
4- زیبایی حسی است و مربوط به هر فرد است نه حقیقت علمی و کارشناسی
شما در گفتگوی حضوری به این نکته اذعان فرمودید که هرکس می تواند ادعا کند چیزی از نظر خودش زیبا است و در جواب ادعایش نمی توان گفت: “چگونه به چنین دریافتی رسیده اید؟ ” خوب این حس من می تواند باشد شاید این حس منئ منحصر به فرد باشد شاید دیگران هم داشته باشند
شماهم می توانید بگویید انبوه درختان چنار کنار هم را زیبا تر از تک پایه چنار می دانید
من هم می توانم بگویم تک چنار را بین فراوان درختان میوه زیبا تر می ببینم
و من هم نباید و نمی توانم ایراد بگیرم چرا چنارهای انبوه را زیبا تر می دانید
بهرحال از نظر بنده درختان میوه بسیار زیبا تر و سبزتر از گونه های غیر مثمر هستند و وجود درختان تک پایه چنار لابلای انبوه درختان میوه بسیار زیبا است
نکته دیگر وجود چند درخت کوتاه انار و انجیر لابلای انبوه درختان چنار اصلا دیده نمی شود در حالیکه وجود تک درخت چنار لابلای انبوه درختان میوه باعث می شود هم درختان میوه دیده شوند هم درختان چنار بلند قامت لذا زیبایی هردو به چشم می آیند و تنوع بهتر خودرا نشان می دهد
تصور کنید در پارکی اواخر اسفند لابلای انبوه درختان بادام غرق شکوفه یکی دو درخت بلند چنار در حال بازشدن برگهایش و یکی دو درخت سرو و کاج همیشه سبز هم باشد چه قدر زیبا خواهد بود
تصور کنید در تابستان در پارکی مملو از درختان انار با شکوفه های قرمز و زیبا یکی دو درخت چنار باشد که در حال خزان است همراه با سبزی برگ انار و قرمزی گل انار و بعد قرمزی خود انار چقدر زیبا است
و مثلا زیبایی درخت انار که تهران هم با نام انار در برای اولین بار در تاریخ شناخته شده بسیار زیبا تر از کاج و…. هستند و زیبایی چنار هم به نظر بنده بصورت تک پایه و بلند و پر شاخه زیبا تر است
ظاهرا در ایران جنگل چنار طبیعی با فراوانی چنار فکر نمی کنم وجود داشته باشد
اتفاقا یکی از 15 جزوه ام پیشنهاد تحقیق و بررسی مقایسه زیبایی درختان میوه از نظر مردم بود که پرسشنامه هایی در اختیار مردم گذاشته شود و از آنان نظر خواسته شود که دوست دارند بیشتر چنار و کاج ببینند یا درخت انگور و انار و سیب و گلابی و خرمالو؟
و دوست دارند بیشتر چمن ببینند یا سبزیجات و صیفی جات و غلات و حبوبات و گیاهان دارویی و معطر را؟
و همین سئوال هم سئوال خوبی است از مردم نظرخواهی شود که دوست دارند درختان چنار را بصورت تک پایه بین انبوه درختان میوه ببینند یا درختان چنار را دوست دارند بصورت انبوه ببینند
این حرف جناب آقای مهدی یک شهروند بوده که البته بعدا که متوجه طرح بنده شده اند شاید برای دلخوشی شما سعی کرده اند تا اندازه ای حرفشان را پس بگیرند
در اینجا کشت چنار را آزار دهنده دانسته اند
و در 26 تیرماه از خزان چنارها حکایت کرده اند که نگو
گلایه کرده اند شهرداری چرا نقشه کاشت درخت در مناطق مختلف تهران ندارد؟
و گفته اند مگر آیه و یا حدیثی و یا رهنمودی هست که در همه جا باید چنار کاشت؟
و از خالی شدن بلوارهای جنت آباد از چنارهای رنجورکه یکی پس از دیگری از بین رفتند خیابان لخت و عور شده
و خواسته اند شما زیست محیطی ها شهردار تهران را در زمینه سیاستهای توسعه فضای سبز استیضاح کنید
http://mohammaddarvish.com/desert/archives/6027#comment-37128
11. مهدی م گفته است :
شنبه ۲۶م تیر ۱۳۸۹ در ۱۷:۱۴
اما در خصوص درختکاری در کوچه ها و خیابانهای تهران. منزل ما در جنت آباد است. منطقه ای در غرب و شمال غرب تهران.
چیزی که متاسفانه در این مناطق آزار دهنده است اصرار عجیب شهروندان و شهرداری برای کاشت درخت چنار است. اکثر این چنارها بعد چند سال رشد از رشد باز می ایستند که به گمانم مربوط به بافت خاک این مناطق اس. از آن طرف چنار درختی است که احتیاج به آب روان و فراوان دارد. باز ایستادن این درختان از رشد و کم ابی منطقه غرب تهران به سرعت این درختان را زرد و پژمرده می کند.
در همین دو سه کوچه اطراف ما بعد از گرمای سه هفته گذشته خزانی به پا شده است که نگو. تنها درختان عقاقیا که به صورت بومی از گذشته وجود داشته اند سرسبزند. به قسمی که در جایی که این درخت اصلا آب نمی خورد بویی از پژمردگی در آن دیده نمی شود. درختانی مانند اوکالیپتوس و عرعر هم دیده ام که طراوت خود را در عین بی آبی از دست نداده اند. و در خت کاج که شخصا از آن در مناطق مسکونی خوشم نمی آید.
شهرداری چرا نقشه کاشت درخت در مناطق مختلف تهران ندارد؟ مگر آیه و یا حدیثی و یا رهنمودی هست که در همه جا باید چنار کاشت؟
چرا یک طرح آمایشی برای تعیین گونه های مطلوب برای هر منطقه تهران انجام نمی دهند؟
همین بلوار جنت آباد که به آن اشاره کردم کلا در دوسوی پیاده روها خالی از درخت شده است. البته از قبل چنارهای رنجوری داشت که یکی پس از دیگری از بین رفتند و حال خیابان لخت و عور است.
شما زیست محیطی ها باید شهردار تهران را در زمینه سیاستهای توسعه فضای سبز استیضاح می کردید. فضای سبز تهران در حال نابودی است. درخت های کوچه ها و حیاط ها در حال از بین رفتن است. اقایان با طرح های میلیاردی به فکر کمربند سبز هستند که در بهترین حالت درخت کاج را در آن می کارند.
5- اما یک نکته هم هست که چنار درخت بلند قامت است و کاشت چنار کنارهم با فاصله حتی یک متر و کمتر از یک متر در حالیکه قطر چنار به چند متر می تواند برسد بهرحال مانع رشد آنها می شود و چه بسا بخاطر دسترسی به نور مخصوصا در تهران که ساختمانها هم بلند هستند ومانع رسیدن نور هستند چنارها کج رشد کنند و باعث سقوطشان شود
یا تراکمشان در یک نقطه باعث افزایش گرده ها و کرک های برگهایشان شود
6- بعد شما فرموده اید: “من می توانم نشانی بیشه زارهای چند ده هکتاری از چنار را به شما بدهم که آدمی با قدم زدن در آنها روحش را شتشو می دهد.”
چه فصلی؟
اگر اول بهار باشد که کرک ها و پرز ها و گرده های چنار در آن بیشه فراوان هستند با توجه به نظر پزشکان متخصص ریه و با توجه به اینکه ریه خود من هم حساس است و سال 82 ریه هایم عفونت کرد (فکر نکنید راست نمی گویم بخواهید عکس ریه و نسخه پزشک را نشان می دهم) من اصلا جرات نمی کنم وارد این بیشه ای که شما می گوئید بشوم حتی اگر واقعا و فوق العاده هم به نظر خودم هم زیبا باشد و با ترس و لرز گذرا یک نگاهی می اندازم و زود از آن خارج می شوم چون سلامتی مهمتر از لذت بردن از زیبایی است
اما اگر در تابستان و پاییز باشد
ترس و لرز ندارم اما برگهای درختان چنار دیگر سبز نیستند چون چنارها دچار خزان زودرس هستند و از اول تابستان عملا برگ سبز و درست حسابی حتی در مناطق خوش آب و هوا ندارند
در زمستان هم که معلوم است هرچند خلقت خداوند در هرحال زیبا است و حتی دیدن درختان بی برگ یا دیدن درختان زرد هم زیبایی خودش را دارد حتی دیدن سنگ و کوه و دشت و بیابان هم زیبا است اما این زیبایی دیدن درختان سبز نمی شود
اگر شما بیشه زار های پر از درختان چنار را زیبا می دانید این حق شما است و من نمی توانم به شما اعتراض کنم
اما بنده می گویم بیشه زارهایی مملو از انواع درختان میوه جنگلی
بیشه زارهایی مملو از پرندگان زیبا
بیشه زارهایی مملو از آهو و گوزن و وووو … به نظر بنده زیبا تر و دل انگیز ترند تا بیشه زاری که فقط حاوی درختان چنار باشد
چون در این بیشه زار می توانم از میوه های جنگلی هم استفاده کنم
و هم می توانم از زیبایی درختان بهره مند شوم
و هم می توانم از شنیدن آواز دل انگیز و دلربای پرندگان و مشاهده پرواز با بالهای درخشانشان از این شاخه به آن شاخه بهره مند شوم
و هم می توانم از دیدن جست و خیز حیوانات جنگلی لابلای درختان بهره مند شوم
شاید به جایی که فراوان درخت چنار باشد بتوان بیشه زار گفت
اما به نظرم هرگاه بیشه شنیده می شود شیر بیشه نیز تداعی می شود هر چند دیگر در بیشه های ایران شیری وجود ندارد
اما به ذهن چنین وارد می شود که منظور از بیشه مکان پر درخت انبوهی است که حیواناتی مانند شیر در آن زندگی می کنند طبیعی است در بیشه ای که فقط و فقط چنار باشد نمی تواند شیر داشته باشد چون شیر باید آهو و خرگوش و…. بخورد پس باید گیاهان و درختان با ثمر باشند که بتواند شیر زنگی کند
و صد البته این بیشه پر از چنار حتما از پرندگان و حیوانات هم خالی است و از میوه ها هم نمی تواند خبری باشد
7- خلاصه کلام به نظرم تک درختان راست قامت و سرفراز شاداب چنار لابلای انبوه درختان سرسبز میوه مخصوصا درخت شاداب و سرسبز انار با لاله های سرخش و یاقوتهای آویزانش که افتخار و معروفیت تهران به آن بوده زیباتر است
وجود یکی دو تا “بلند مازو” لابلای انبوه درختان انار سرسبز زیباتر است از:
انبوه فعلی درختان چنار تهران زرد و نزار و بیحال و رنجور که بخاطر تراکم کج و معوج شده اند و در حال سقوط هستند
8- هرچند بنده در حال حاضر ساکن تهران نیستم اما در کودکی سه سال در افسریه تهران زندگی کرده ایم و بخاطر دو برادر بیمارم که افتخار قیم بودن آنها را دارم و از خدا شفایشان را می خواهم تهران زیاد رفت و آمد دارم پس می توانم تهرانی های عزیز را همشهریان خودم بدانم و بگویم:
تا نظر همشهریان عزیز تهرانیم چه باشد؟
در نوشته جناب آقای سلطانی به درختان زیر برای فضای سبز اشاره شده است:
«گونه های چنار و هیبریدهای آن، گونه های سنجد و درخت عرعر،ارغوان،اقاقیا،افرای سیاه و بسیاری دیگر»
و در نهایت به درخت عرعر را به دلیل غیر بومی بودن و خاصیت تهاجمی مردود دانسته اند. درخت عرعر هر چه ریشه مهاجم داشته باشد از درخت توت که بدتر نخواهد بود. سه سال پیش یکی پدرحانوم من تصمیم گرفت درحت توتی که در حیاط خانه شان تنومند هم شده بود را سرنگون کند. چون هم به شدت حیاط را کثیف می کرد و هم عرصه را بر دیگر درختان تنگ کرده بود. من که خود یکی از دست اندرکاران این براندازی بودم به عینه دیدم که ریشه های این درخت چگونه به هر جایی که می توانستند دست اندازی کرده بودند. و آن وقت بود که فهمیدم اینکه می گویند درخت توت «بی عار» است یعنی چه.
به نظرم اگر کاشت این همه توت غیر مثمر با ریشه های مهاجم درست باشد، کاشت درخت عرعر با آن زیبایی و مقاوم بودن و بلند قامت بودن و غیره هم درست است.
نمی دانم مستندات خانم نجفی در خصوص آلرزی زا بودن عرعر و حتی کاج و چنار چیست ولی آیا راهی نیست تا این درختان را (به فرض درست بودن آلرژی زایی آنها) دستکاری ژنتیکی کرد تا میوه و گل ندهند؟ و گرده افشانی ننمایند؟
خوب شد آقا مهدی آمدید! خوش آمدید …
آیا همانگونه که خانم مجتهد نجفی در کامنت پیشین نوشته اند: شما نظر خود را برای دلجویی من تغییر داده و به مخالفت با خانم نجفی برخواسته اید؟!
.
.
در ضمن خانم نجفی گرامی:
باز هم که شما حرف خود را تکرار کرده اید! مگر عکس درخت چنار و برگهای شادابش را در همین مردادماه نمی بینید؟
خداوند برادران شما را شفا دهد.
حساسیت شما به درخت چنار هم همانطور که استاد بهرام سلطانی اشاره کرده اند، ریشه در عیب درختان ندارد؛ بلکه به ویژگی های فیزیولوژیک آدم های مختلف مربوط می شود.
وگرنه در اداره ما با داشتن صدها اصله درخت چنار، باید کار کردن برای 600 پرسنل آن بسیار دشوار می شد! نه؟
درود …
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای استاد سلطانی:
از اواخر دهه هشتاد و اوایل دهه نود میلادی که ، تغییرات اقلیمی در مقیاس جهانی شکلی قطعی به خود گرفت ، بسیاری از گروه‌های تحقیقاتی در پی ارزیابی گیاهانی برآمدند که در شرایط اقلیمی بیش و کم پیش بینی شده ، می توانند از قابلیت استفاده در فضای سبز شهری برخوردار باشند .
جواب:
1- این کارشناسان چه کسانی بودند و سطح اطلاعاتشان در باره گیاهان و درختان چقدر بوده و چقدر کشورمان را می شناختند معیارشان برای ارزیابی چه بوده
2- این کارشناسان مگر نمی دانستند که درخت انار با نام تهران همراه بوده و از 1000 سال قبل تهران با شهره بودن انارش معروف شده
3- تمام بحث و درد و انتقاد در همین تحقیقات این گروه است که این گروه های تحقیقاتی روی چه معیارهایی فقط گونه های غیر مثمر را در شهرها پیشنهاد کردند؟
4- و چرا در خیابانها فقط درختان غیر میوه باید کاشته شود؟
5- چرا در جنگلهایمان که بیشتر درختان مثمر و زمینش پوشیده از گیاهان مثمر است باید فقط و فقط غیر مثمر بکاریم کجا ما جنگل طبیعی کاج داریم که اینهمه جنگل دست کاشت کاج درست کردیم که همه روزه آتش بگیرد و به عزای جنگلهایمان بنشینیم
6- چرا مدام کاج و اکالیپتوس و کنوکارپوس و چمن و انواع گلهای سمی به نام زینتی با هدر رفتن ارز از خارج آورده می شود و ناگهان در کل کشور همه جا کاشته می شوند؟
7- باغات ما چرا نابود شده اند؟
8- اکنون می بینیم در کشورهای جهان تفکری مقابل این تفکر شکل گرفته و به سرعت نیز فراگیر می شود شاید بحث در باره ونکوور را دیده باشید اگر هم حرف بنده را مبنی بر تصویب کاشت درختان میوه در خیابانها و پارکها نپذیرید اما بهرحال این بحث بطور جدی بین مردم و مسئولین شهر ونکوور که در کاشت درختان بی ثمر شهره جهان است مطرح شده است
9- در کشورهای اروپایی عمدتا درختان میوه در خیابانهایش وجود دارد به چه علت در ایران نباید باشد
10- هم اکنون در بسیاری از شهرهای اروپا فراوان در خیابانها درختان میوه وجود دارد چرا در ایران نباید باشد
11- در برخی از شهرهای چین کاشت درختان میوه تصویب شده و اجرا هم شده برخلاف ونکوور که فقط تصویب شده
12- در دنیا کشاورزی شهری انجام می شود و باغ شهر، و پارک میوه فراوان ایجاد شده و در خانه ها و آپارتمانها درختان پا کوتاه میوه و نیز انواع سبزیجات داخل گلدان برای نگهداری و استفاده در خانه و آپارتمان فروخته می شود
این حرف جناب آقای عبادی است آنکه در زمینهء کشت درختان شهری در همین اروپا هم اولویت بطور کامل با درختان میوه است و بطوری که خودم در شهرهای مختلف یونان ، ایتالیا ، اسپانیا ، فرانسه و حتی انگلیس دیده ام ، اولویت با کشت درختان میوه دار در خیابانها و پارک ها هست . اما آب و هوای ایران و نوع ساختار شهرسازی و حتی فرهنگ عامهء مردم ایران به گونه ای ینست که بشود مثل خیابانهای آتن یا فلورانس یا مادرید یا لندن ، در تهران و قم و مشهد و ابادان درخت میوه کاشت . البته در جنوب کشورمان میتوان نخل کاشت و بنده همواره گفته ام بجای این اوکالیتوسهایی که بومی ایران نیستند و نگهداری شان هم مشکل است ، باید تا می توانیم نخلستان ایجاد کنیم . قدیمها در نخلستان های آبادان که هوای درونشان مرطوب و معتدل میشد ، لیموترش ، گل محمدی ، حنا ، انار ، و انجیر هم می کاشتند . متاسفانه سالهاست که سنت ها از بین رفته اند و کسی به حرف ما گوش نمی کند و دیگر از کاشت نخل و لیمو و انار و حنا و انجیر و گل محمدی در خوزستان خبری نیست . الان در ماهشهر یک نوع شمشاد استوایی را می کارند که معلوم نیست از چه کشوری وارد کرده اند
http://mohammaddarvish.com/desert/archives/6202#comments
جناب آقای استاد سلطانی:
در اکثر این ارزیابی ها نام گونه های چنار و هیبریدهای آن ، گونه های سنجد و درخت عرعر ، ارغوان ، اقاقیا ، افرای سیاه و بسیاری دیگر مشاهده می شود .
جواب:
به چه دلیل این گونه ها برای کاشت مناسب شمرده شده اند؟
به چه دلیل کاشت درخت انار در تهران اولویت ندارد اناری که از حدود 1000 سال قبل افتخار تهران بوده و نام تهران برای اولین بار در تاریخ بخاطر انارش بوده
اناری در آلوده ترین نقاط تهران برگهای شاداب و سبزش را تا اواخر پاییز و حتی اوایل زمستان از دست نمی دهد
تاریخچه انار تهران
http://www.darioush-shahbazi.com/index.php?option=com_content&task=view&id=84&Itemid=12
دلایل خشک شدن درختان چنار ولی عصر از دید جناب آقای کنشلو که هر چه از تجریش به سمت پایین پیش می رویم، به تدریج چنارها ضعیف تر، دارای قطر کمتر و دچار سوختگی برگ می شوند (قابل توجه جناب آقای درویش و بحث نشان دادن یک برگ سالم از چنارهای تهران)
http://isdle.ir/news/index.php?news=3376&print&print
1- (آقای کنشلو) : چنار خفگی و رسوب گل و لای و عدم هوادهی ریشه علت خشک شدن چنار است
ای کاش انار افتخار تهران بکارند چون: ریشه انار در عمق نسبتاً کمی پخش می شود.
2- (آقای کنشلو) : یکی از مهم ترین دلایل در خشک شدن چنارهای ولی عصر، آلودگی آب تهران است،
ای کاش انار افتخار تهران بکارند چون: ریشه های انار به دلیل ضعیف بودن قدرت جذب مواد غذایی کمترین عکس العمل را در مقابل کود از خود نشان میدهند
3- چنار یک درخت آبدوست است
ای کاش انار افتخار تهران بکارند چون: در شهر خشک قم تحمل دارد و مانند چنار آبدوست نیست
4- (آقای کنشلو) : ریشه های چنار نیازمند هوادیدگی است که به این علت در مناطق شنی و قلوه سنگی بهتر رشد می کند اما در مناطقی که خاک رس دارند، امکان رشد ندارد.
ای کاش انار افتخار تهران بکارند چون: در انـواع خاکها از شنی سبـک تا رسی سنگین و حتی اراضی شور و قلیایی می
توان کاشت، ولی بهترین خـاک بـرای رشـد ایـن درخت ، خاکهای رسی- شنی یا شنی-
رسی است که لب شور با شوری مختصر نیز باشند و یا به عبارت دیگر انار
بیشتر طالب زمینهای رسی قابل نفوذ و پرعمقی است
5- آلودگی هوای تهران دلیل آسیب دیدن درختان چنار است درخت چنار پرزهایی دارد که ذرات معلق هوا را روی خود نگاه می دارد و تنها با باران شدید شسته می شود، بنابراین ذرات معلق موجود در هوای تهران به چنار آسیب می رساند. همچنین آلودگی هوا ناشی از بالا بودن دی اکسید کربن و گوگرد موجب سوختگی برگ می شود.
ای کاش انار افتخار تهران بکارند چون: اگر دقت کنید برگ انار باریک و چرمی و براق و بدون پرز و کرک و زبری است و آلودگی و گرد و خاک و غبار و دود ماشین بر روی آن نمی مانند
6- (آقای کنشلو) : عامل دیگر آسیب درختان چنار اقلیم شهر تهران است و چنار، درخت مناطق سردسیر است و بعد از بید، درختی است که بیش از همه سرمادوست است. این درخت به برف و سرما نیاز دارد و تحمل گرمای بیش از حد به خصوص در جنوب تهران را ندارد.
ای کاش انار افتخار تهران بکارند چون: برای رشد خوب درختان انار زمستانهای خشک و معتدل و تابستانهای نسبتاً گرم و خشک و حدود 40 درجه سانتی گراد است. هوای گرم تابستان نباید مرطوب باشد تا درخت انار بتواند در آن خوب رشد کرده و محصول دهد.
آمده اند انار را که هوای خشک و گرم تهران برایش ایده آل است را رها کرده اند و درخت چنار که دوست دارد در سرما باشد را انتخاب کرده اند
http://webcache.googleusercontent.com/search?q=cache:wyg1eLbo7OoJ:sedighi2002.blogfa.com/post-65.aspx+%D8%A7%D9%86%D8%A7%D8%B1+%DA%A9%D9%88%D8%AF&cd=3&hl=fa&ct=clnk
نوشته اید سنجد هم جزو اولویت ها بوده اما متاسفانه بنده تا بحال یک دانه درخت سنجد در تهران و قم ندیده ام که شهرداری و منابع طبیعی کاشته باشد شاید باشد اما من ندیده ام
اینکه این گونه ها را ارزیابی کرده اند ما نباید بررسی کنیم؟ شاید اشتباه ارزیابی کرده اند شاید مغرضانه ارزیابی کرده اند
با توجه به این همه کمبود غذای انسان و حیات وحش و با توجه به اینهمه نابودی باغات و….. نباید حداقل بررسی مجددی کنیم و ببینیم چرا نباید درختان میوه که زیباتر هستند و میوه تولید می کنند و برگشان سبزتر است و مقابل آلودگی سبز تر می مانند نکاریم؟
جناب آقای استاد سلطانی:
البته درخت عرعر ، به دلیل خصلت تهاجمی آن ( گونه مهاجم ) معمولا” امتیازهای منفی نیز دریافت می کند . در مورد ایران ، این گیاه هم بیگانه است و هم مهاجم و به همین سبب می توان ، از دیدگاه اکولوژیک کاشت آن را مردود دانست .
جواب:
1- خوشبختانه جناب آقای سلطانی عرعر را گونه مهاجم می دانند و دارای امتیاز منفی و غیر بومی و بیگانه و از لحاظ اکولوژیک کاشت آن را مردود می دانند
آلرژی زایی عرعر اینجا
http://www.google.com/webhp?hl=fa#hl=fa&q=%D8%B9%D8%B1%D8%B9%D8%B1+%D8%A2%D9%84%D8%B1%DA%98%DB%8C&lr=&fp=b2469e5f9ce78aa1
وي افزود: گل‌هاي نر اين درخت گرده زيادي توليد مي‌کنند و آلرژي‌زا هستند.
فرحزاد جباري استاديار دانشکده علوم پزشکي مشهد گفت: درخت عرعر مي‌تواند هر نوع آلرژي ايجاد کند اما شايع‌ترين آنها، آلرژي تنفسي و در درجه دوم آسم است.
و از آنجا که پراکندگي اين درخت در مشهد زياد است، اين دو آلرژي از آلرژي‌هاي شايع در مشهد هستند. و40 درصد مردم مشهد به گرده گياهان حساسيت دارند، گفت: و اين نوع آلرژي اختلالات فعاليت‌هاي روزمره را باعث مي‌شود و احساس راحتي زندگي بيمار را مختل مي‌کند.
وي با اشاره به اين که گرده همه گياهان آلرژي‌زا نيست، گفت: معمولا گرده درختاني مثل زبان گنجشک، کاج، چنار، عرعر و علف‌هاي هرز آلرژي‌زا است ولي به منطقه هم بستگي دارد. اینجا
http://www.mprn.ir/display_news.php?id=6017
2- قابل توجه جناب آقای درویش که از عرعر دفاع می کنند
محمد درویش گفته است :
سه شنبه ۵م مرداد ۱۳۸۹ در ۰۸:۴۷
مشکلی که در جنگل چیتگر وجود دارد و سبب شده تا رشد کاج الداریکا (کاج تهران) در این منطقه با کندی و لکنت فراوان انجام شود، وجود یک لایه غیر قابل نفوذ و سخت در خاک زیر سطحی آن است که نفوذ ریشه ها را به اعماق بیشتر ممانعت می کند. همان طور که گفتم، خردمندانه تر این است که در هر سرزمینی گونه های بومی و سازگار همان منطقه کشت شود. از قضا در چیتگر و با توجه به محدودیت آب، می شد از درختان توت در کنار اقاقیا و عرعر و زبان گنجشک و سنجد هم بهره برد و بدین ترتیب اجازه داد تا اشکوب پایین هم از گیاهان خودرو و وحشی منطقه آکنده شود و بدین ترتیب پروانه ها هم به چیتگر بازگردند.
محمد درویش گفته است :
سه شنبه ۵م مرداد ۱۳۸۹ در ۲۱:۵۴
مثالش همین خانم مجتهد نجفی. فکر می کنی اگر او شهردار تهران بود، و همه کارشناسان به او هشدار می دادند که نمی تواند درختانی چون چنار و نارون و اقاقیا و عرعر و زبان گنجشک و بسیاری از گونه های زینتی را حذف کند و به جایش گیلاس و آلبالو و بادمجان بکارد؛ ایشان حرف آنها را می فهمید؟!
مهدی م گفته است :
شنبه ۲۶م تیر ۱۳۸۹ در ۱۷:۱۴
اما در خصوص درختکاری در کوچه ها و خیابانهای تهران. منزل ما در جنت آباد است. منطقه ای در غرب و شمال غرب تهران.
چیزی که متاسفانه در این مناطق آزار دهنده است اصرار عجیب شهروندان و شهرداری برای کاشت درخت چنار است. اکثر این چنارها بعد چند سال رشد از رشد باز می ایستند که به گمانم مربوط به بافت خاک این مناطق اس. از آن طرف چنار درختی است که احتیاج به آب روان و فراوان دارد. باز ایستادن این درختان از رشد و کم ابی منطقه غرب تهران به سرعت این درختان را زرد و پژمرده می کند.
در همین دو سه کوچه اطراف ما بعد از گرمای سه هفته گذشته خزانی به پا شده است که نگو. تنها درختان عقاقیا که به صورت بومی از گذشته وجود داشته اند سرسبزند. به قسمی که در جایی که این درخت اصلا آب نمی خورد بویی از پژمردگی در آن دیده نمی شود. درختانی مانند اکالیپتوس و عرعر هم دیده ام که طراوت خود را در عین بی آبی از دست نداده اند. و در خت کاج که شخصا از آن در مناطق مسکونی خوشم نمی آید.
محمد درویش(در جواب مهدی) گفته است :
شنبه ۲۶م تیر ۱۳۸۹ در ۱۷:۳۷
راستش اول که دیدم با کاشت چنار مخالف هستید، ترسیدم! زیرا فکر کردم الان خانم مجتهد نجفی خواهد آمد و شما را به عنوان دلیل درستی طرح شان شاهد خواهد گرفت که البته بعد از اشاره به اقاقیا و عرعر، ترسم ریخت!
3- قابل توجه کاربر محترم علیرضا که با طعنه گفته اند:
پنجشنبه ۱۷م تیر ۱۳۸۹ در ۰۴:۵۱
به امید روزی که در پارکها و خیابانهای شهرمان به جای چنار و عرعر، آلبالو و گیلاس ببینیم.
و قابل توجه کاربر محترم “مهدی” که از عرعر دفاع کردند و همچنین قابل توجه جناب آقای سلطانی و جناب آقای درویش که بر خزان چنار در 26 تیرماه دقت کنند
4- قابل توجه جناب آقای خوشنویس:
. شدت آلرژي كه گل سنجد و گندم و جو در انسان ايجاد مي‌نمايند به مراتب بيشتر از چنار و عرعر و كاج ميباشد. اگر عدم آلرژي زايي را دليل كاشت گونه‌ها
جناب آقای استاد سلطانی:
در ایران نیز محققین هرچه زودتر باید به ارزیابی گونه های بومی قابل استفاده در فضای سبز شهری مبادرت نمایند . دانش روز از بنیاد ، با واردات یا معرفی گونه های گیاهی ( و جانوری ) بیگانه مخالف بوده و آن را اقدامی غیر علمی می داند . ورود انبوه گیاهان بیگانه – برای مثال اکالیپتوس و سُمر در خوزستان یا کلکسیون های گیاهی در جزیره کیش و منطقه آزاد پارس جنوبی – موجب تغییر کل ساختار اکولوژیک منطقه ای وسیع و شکل گیری اکوسیستم های بیگانه یا Neobiota می گردد که در نهایت می تواند به از بین رفتن اکوسیستم های بومی و تنوع زیستی منطقه مفروض منتهی گردد .
جواب:
بسیار نکته متین و خوبی است
این همان نکته ای است که بنده دوسال قبل پیشنهاد کردم
با توجه به سابقه کودکیم و با توجه علاقه ها و نیز مطالعاتم درمتون دینی در باره گیم درمتون دینی در باره گیاهان و درختان و نیز مشاهداتم و نیز باتوجه به تصاویری که خودم از گیاهان و درختان گرفتم و نیز از اینترنت جمع کردم و باتوجه به زنگ خطر بحران غذا در جهان و کمبود آب تمام مطالبی که مدتی جمع کرده بودم بدون هیچ چشمداشتی داخل 15 فرمهای خالی پروپوزال نویسی قرار دادم و یکی نیز خلاصه آنها همین که در همین تارنمای جناب آقای درویش در فرمت پی دی اف اینجا
http://mohammaddarvish.com/desert/wp-content/uploads/najafi.pdf
قرار دارد همراه با یک عدد لوح فشرده حاوی تصاویر و مطالب دیگر از گیاهان و درختان
علت اینکه در فرم های خالی شورای انقلاب فرهنگی نوشتم برای رهنمون شدن علاقمندان و دانشجویان وووو که می شود این ها را در این فرم ها بصورت پروپوزال نوشت قرار دادم و به ریاست جمهوری ارائه دادم برای اینکه اگر دانشمندان و یا کارشناسیانی باشند بخواهند تحقیق کنند بتوانند
در تمام 15 جزوه عبارت
تغییر رویکرد فضای سبز به: درختان میوه و صنعتی گیاهان خوراکی، پوشاکی، صنعتی، دارویی و معطر تکرار شده بود منتها هرکدام با یک عنوان جداگانه
1- مقایسه تاثیر درختان مثمر و گیاهان مزروعی بر سلامتی جسم و روح انسان از نظر پزشکی
2- مقایسه زیبایی درختان مثمر و گیاهان مزروعی با درختان و گیاهان غیر مثمر از منظر مردم
3- مقایسه مقدار آسیب دیدن گیاهان و درختان مثمر و غیر مثمر از طرف مردم برای چیدن میوه و سبزی
3- مقایسه مقدار آسیب دیدن گیاهان و درختان مثمر و غیر مثمر از طرف مردم برای چیدن میوه و سبزی
4- بررسی تنوع گیاهان مزروعی و درختان مثمر با گیاهان غیر مزروعی و درختان غیر مثمر
5- مقایسه مقدار آلایندگی محیط و هوا توسط گیاهان و درختان مثمر و گیاهان مزروعی و دارویی با درختان و گیاهان غیر مثمر
6- مقایسه مقدار مقاومت درختان مثمر و گیاهان مزروعی و دارویی مقابل آفت ها و بیماریها و آلودگی شهر تهران با درختان و گیاهان غیر مثمر
6- مقایسه مقدار مقاومت درختان مثمر و گیاهان مزروعی و دارویی مقابل آفت ها و بیماریها و آلودگی شهر تهران با درختان و گیاهان غیر مثمر
7- مقایسه خزان درختان مثمر وگیاهان زراعی با درختان و گیاهان غیر مثمر
8- مقایسه مقدار فتوسنتز درختان میوه و گیاهان مزروعی با گیاهان و درختان بی ثمر
9- بررسی و مقایسه اکوسیستم در گیاهان زراعی و درختان مثمر با گیاهان و درختان غیر مثمر
9- بررسی و مقایسه اکوسیستم در گیاهان زراعی و درختان مثمر با گیاهان و درختان غیر مثمر
10- بررسی و مقایسه هزینه اقتصادی
10- بررسی و مقایسه هزینه اقتصادی درختان و گیاهان مثمر و دارویی
13- بررسی گونه های مناسب درختان میوه جهت جایگزینی درختان بی ثمر کنونی
14- بررسی گونه های مناسب گیاهان زراعی و صیفی جات جهت جایگزینی گیاهان فضاهای سبز کنونی
15- بررسی گیاهان دارویی مناسب در فضاهای سبز
و در هر کدام از این جزوه ها تا جاییکه می دانستم مطالبی را نوشتم که کاشناسان و علاقمندان روی هرکدام از این 15 عنوان تحقیق کنند اما نام مجری و برآورد هزینه و…. را خالی گذاشتم تا علاقمندان خودشان پر کنند
ریاست جمهوری نیز پیشنهادات بنده را به وزارت جهاد کشاورزی داد و آنها نیز جزوه های مرا به موسسه تحقیقت جنگلها و مرتع دادند
حدود 5 ماه کذشت خودم نیز هیچ پیگیری و مراجعه ای به هیچ جا نداشتم چون هدفم از ارائه این جروات فقط و فقط مطالعه کارشناسان و استفاده آنان در صورت علاقه بود.
بدون اینکه قبلا خودم این پیشنهادات را در اینترنت منتشر کرده باشم فروردین 88 ناگهان متوجه شدم سه مقاله علیه بنده در اینترنت قرار گرفته است از جناب آقای مهندس هاشم کنشلو، http://rifr.blogfa.com/post-174.aspx
و جناب آقای مهندس مصطفی خوشنویس http://darvish100.blogfa.com/page/najafi.aspx
و خود جناب آقای درویش http://mohammaddarvish.com/desert/archives/1551
آنهم بدون اینکه اصل پیشنهادم قرار گیرد و متاسفانه با عناوینی غیر از عنوان پیشنهادم که تغییر رویکرد کاشت از غیر مثمر به مثمر بود (نه حذف نه قطع نه جایگزینی ) یک سال عکس المعلی نشان ندادم جز یک یادداشت کوچک در کلوپ دات کام اما وقتی دیدم هرکس اسم مرا جستجو می کند این مطالب و این توهین ها میاید لذا از اول امسال چندین بار مراجعه حضوری به موسسه برای اعاده حیثیت داشتم تا اینکه از حدود یک ماه قبل جناب آقای درویش اصل طرح مرا در این تارنما قرار دادند
خلاصه تمام حرف بنده همان بود که جناب آقای سلطانی فرموده اند که کارشناسان بیایند و بررسی کنند و بین گونه های مثمر و غیر مثمر مقایسه و تحقیق کنند اگر اولویت با مثمر ها بود رویه و رویکرد را از کاشت غیر مثمر به مثمر تغییر دهند بازهم می گویم من نگفتم غیر مثمر ها را قطع کنند بلکه گفتم بعد از بررسی کارشناسانه در باره این 15 پروپوزال رویکرد کشت از غیر مثمر به مثمر تغییر یابد
جناب آقای استاد سلطانی:
. دانش روز از بنیاد ، با واردات یا معرفی گونه های گیاهی ( و جانوری ) بیگانه مخالف بوده و آن را اقدامی غیر علمی می داند .
جواب:
این شاید مهمترین دغدغه بنده باشد که چرا اینهمه واردات گیاهان و درختان و هدردادن ارز
تازه برفرض هم که بخواهیم گونه غیر مثمر هم لابلای درختان مثمر بکاریم چرا کاج و اکالیپتوس و کنوکارپوس و…. چرا بید نکاریم چرا سرو ایرانی نکاریم؟
جناب آقای استاد سلطانی:
ورود انبوه گیاهان بیگانه – برای مثال اکالیپتوس و سُمر در خوزستان یا کلکسیون های گیاهی در جزیره کیش و منطقه آزاد پارس جنوبی – موجب تغییر کل ساختار اکولوژیک منطقه ای وسیع و شکل گیری اکوسیستم های بیگانه یا Neobiota می گردد که در نهایت می تواند به از بین رفتن اکوسیستم های بومی و تنوع زیستی منطقه مفروض منتهی گردد .
جواب:
وقعا درد دل مرا گفتند چرا گونه های غیر بومی؟
مگر خودمان گونه بومی نداریم؟
مگر ایران درخت و درختچه و گیاه ندارد که فقط باید از خارج وارد کنیم آنهم با صرف ارز و و تحقیقات و آزمون و خطا
چرا اکالیپتوس؟ که آب تهران صرف آن شود؟
اکالیپتوس درخت بومی استرالیا است. قوه جاذبه آب این درخت را هیچ یک از گیاهان دنیا ندارد
این گیاه چون دایم سبز است پوششی مناسب در فضای سبز محسوب می شود و اگرچه آب دوست بودن و نیاز بسیار زیاد آن به آب در بسیاری مواقع جزو معایبش به حساب می آید.
ما درخصوص بقیه مناطق تهران باید گفت یکی از معایب اکالیپتوس حساسیت آن نسبت به سرماست ، به صورتی که سرمای کمتر از 10درجه را تحمل نمی کند.
چرا در قم اینهمه اکالیپتوس کاشته شد؟ که در کم آبی قم به این درختان آب داده شود که همه هم در سرمای قم خشک شدند
درختان اکالیپتوس در فسا
نمی دانم با چه توجهی باید درمنطقه ای کشاورزی درختان اکالیپتوس کاشته شود
http://www.iaufasa.ac.ir/fasa1.htm
مرکبات،انگور، زیتون ، انجیرو خرما
هرستان فسا به لحاظ آنکه از مناطق مهم کشاورزی استان فارس محسوب می گرددو از نظر صنعتی در حدود 500 واحد صنعتی در شهرستان فسا فعال بوده که صنایع غذایی در این شهرستان از رشد و گسترش مطلوبی برخوردار بوده اند .
شهرستان فسا با بيش از يازده هزار هكتار زمين قابل كشت به دليل توليد گندم (در واحد سطح) مقام اول كشور را داراست و يكي از قطب هاي كشاورزي كشور ميباشد
زاهدشهر در بين ديگر بخش هاي شهرستان سهم بيشتري در اين افتخار را دارد بيشتر نيروهاي فعال و شاغل اين شهرستان در بخشهاي كشاورزي مشغول فعاليت هستند كه پس از گندم محصولات پنبه، ذرت ، جو بيشترين سطح زيركشت را به خود اختصاص داده است محصولات ديگر اين شهرستان گوجه فرنگي، بادمجان ، پياز، سيب زميني ، چغندرقند، هندوانه ، خربزه است شهرستان فسا با وسعت كم از آب و هواي متنوعي برخوردار و تقريباً چهار فصل آن منظم و همين تنوع آب و هوايي باعث شده كه محصولات آن هم متنوع باشد و اين گوناگوني محصول در بخش مركزي شهرستان بيشتر مشهود است چنانكه درختان سردسيري مانند گردو و بادام و درختان گرمسيري مانند نخل هم چنان رشد يافته اند كه باعث شگفتي مورخين گشته است علاوه بر كشاورزي مركبات اين شهرستان از رونق خاصي برخوردار است و بخش عمده از توليدات شهرستان را به خود اختصاص داده و حتي مقدار زيادي از اين محصول به كشور آذربايجان و كشورهاي حوزه خليج فارس صادر مي گردد مقدار كشت اين محصولات 2600 هكتار و توليد سالانه 65000 تن ميباشد كه نمونه هاي آن عبارتند از پرتقال محلي- نافي- نارنگي خاري- ليموشيرين و ليموترش است.
http://fasa.pib.ir/
متاسفانه صدهکتار صدهکتار درخت اکالیپتوس با نیاز آبی بالا حتی در حاصلخیز ترین مناطق کشور کاشته می شود مانند نگین استان فارس شهرستان فسا که قطب کشاورزی می باشد
و حتی جناب آقای درویش در ملاقات حضوری به بنده فرمودند:
” به نظر من حرف شما بزرگترین توهین نه فقط به من بلکه به 50 سال تحقیقات در حوزه منابع طبیعی است و به امثال استاد من دکتر آهنگ کوثر که 20 سال است در بیابان های فسا اکالیپتوس می کارند”
خلاصه نفهمیدم در نگین فارس شهر فسا حاصلخیزترین مناطق کشور به چه دلیل باید بجای نخل و مرکبات و گردو و بادام با هم عمل بیاید که باعث شگفتی شده است جنگل درخت غیر بومی اکالیپتوس برای چه منظوری باید بوجود آید؟
اثرات مخرب اکالیپتوس بر آسفالت
http://erijd.ir/index.php?option=com_content&task=view&id=136&Itemid=32
اثرات دگر آسیبی اکالیپتوس
http://www.google.com/webhp?hl=fa#hl=fa&q=%D8%AF%DA%AF%D8%B1+%D8%A2%D8%B3%DB%8C%D8%A8%DB%8C+%D8%A7%DA%A9%D8%A7%D9%84%DB%8C%D9%BE%D8%AA%D9%88%D8%B3&lr=&fp=b2469e5f9ce78aa1
شاید یکی از دلایل برای کاشت اکالیپتوس خاصیت ضد میکروبی و خاصیت دارویی مخصوصا بخور ضد سرماخوردگی آن باشد
جالب تر اینکه بخور اکالیپتوس همه ساله به اشتباه افرادی را به کام مرگ می فرستد در حالیکه بخور گیاهان دارویی دیگر زادی این خاصینت را دارند که سمی و کشند نیستند مانند بخور “مورد” عطری که حتی بیشتر از اکالیپتوس خاصیت ضد سرماخوردگی دارد و سمی هم نیست و حتی برای درمان بیماریهای داخلی و روده و معده و …. هم کاربرد دارد نمی دانم چه اصراری است که فقط بخور اکالیپتوس سمی اینقدر تولید و مطرح شود اما بخور مورد مطرح نشود
مسمومیت و مرگ با بخور اکالیپتوس:
http://www.google.com/webhp?hl=fa#hl=fa&q=%D8%A8%D8%AE%D9%88%D8%B1+%D8%A7%D9%88%DA%A9%D8%A7%D9%84%DB%8C%D9%BE%D8%AA%D9%88%D8%B3+%D9%85%D8%B3%D9%85%D9%88%D9%85%DB%8C%D8%AA&lr=&fp=b2469e5f9ce78aa1
مطالبی در باره زیبایی و اثرات دارویی درختچه معطر و دارویی و همیشه سبز و کم نیاز “مورد” که سید گیاهان معطر بهشت است
http://www.karimeqom.com/mosmer/99–.html تصاویری از درختچه زیبا و دارویی و معطرو همیشه سبز مورد
http://www.karimeqom.com/mosmer/57–1.html گیاهان معطر در قرآن
http://www.karimeqom.com/mosmer/59–3.html درخت مورد (آس) در روایات اهل بیت علیهم السّلام
http://www.karimeqom.com/mosmer/128–4.html بقیه روایاتی در باره مورد
http://www.karimeqom.com/mosmer/129–5.html بقیه روایاتی در باره مورد
http://www.karimeqom.com/mosmer/60–3.html مشخصات درختچه زیبای مورد(مورت(
http://www.karimeqom.com/mosmer/102–4.html بقیه مشخصات درختچه زیبا و معطر و دارویی مورد (مورت(
http://www.karimeqom.com/mosmer/61–5.html زیبایی مورد
http://www.karimeqom.com/130–9.html محل رویش و اهمیت کشاورزی مورد
http://www.karimeqom.com/mosmer/64–2.html خواص اجزای گیاه مورد
http://www.karimeqom.com/mosmer/131–11.html بقیه خواص اجزای گیاه مورد
http://www.karimeqom.com/mosmer/132–12.html بقیه خواص اجزای گیاه مورد
http://www.karimeqom.com/mosmer/65–7.html اثرات مورد در درمان بیماریهای داخلی
http://www.karimeqom.com/mosmer/133–14.html بقیه اثرات مورد در درمان بیماریهای داخلی
http://www.karimeqom.com/mosmer/134–14.html بقیه اثرات مورد در درمان بیماریهای داخلی
http://www.karimeqom.com/mosmer/135–16.html بقیه اثرات مورد در درمان بیماریهای داخلی
http://www.karimeqom.com/mosmer/66–8.html اثرات مورد بر بیماریهای روحی روانی
http://www.karimeqom.com/mosmer/67–9.html اثرات درمانی استعمال خارجی مورد
http://www.karimeqom.com/mosmer/69–10.html موارد متفرقه درباره مورد
http://www.karimeqom.com/mosmer/70–11.html چند تحقیق علمی در باره مورد
http://www.karimeqom.com/mosmer/104–12.html تحقیق دکتر علی نظرصالح نیا در باره مورد
بقیه گونه های غیر بومی بماند که جز افسوس و آه و درد چیزی دیگر نیست
متاسفانه علاوه بر درخت اکالیپتوس کشت وسیع درخت کنوکارپوس در شهرهای جنوبی از سال 82 آغاز شده است
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای استاد سلطانی:
در مورد چمن یک نکته خاص نیاز به تکرار مجدد دارد . تقریبا” نزدیک به سی سال گفته و نوشته شده است که چمن ، نه به دلیل آلرژی زا بودن آن ، بلکه به دلیل عدم سازگاری با شرایط اکولوژیک مناطق خشک و نیمه خشک ایران و به همین دلیل هزینه سنگین مراقبت از آن ، برای شهرهای ایران مناسب نیست . چمن عنصر یا اِلِمان معماری فضای سبز کشورهای اروپایی و برخوردار از اقلیم معتدل است و برای ایران خشک و نیمه خشک مناسب نیست . لیکن از آنجا که مدیران شهری جهت تثبیت موقعیت خود ، پافشاری زیادی در نشان دادن عملکرد خود دارند و چمن نیز گیاه زود رویی است ، از کاشت این گیاه یا در حقیقت ترکیب گیاهی دست بر نمی دارند . در غیر این صورت گیاهان پوششی بومی فراوانی وجود دارد که می تواند همان کارکرد چمن را داشته باشد . به بیان روشن تر این هزینه زا بودن چمن است که آن را برای شهرهای ما – به استثنای بیوم خزری – نامناسب می کند . در کشورهای اروپایی مردم روی چمن رفت و آمد می کنند و در روزهای آفتابی ، روی چمن دراز می کشند و از آفتاب لذت می برند ، در حالی که در ایران ، ورود به چمن ممنوع است و مکان هایی هم که اجبارا” به دلیل طراحی نادرست ، انسان مجبور است از روی چمن عبور کند ، بعد از مدتی رد پا هاری از چمن می شود .
جواب:
یکی از تاسفهای بنده همین چمن است می دانیم قم یکی از شهرهای بسیار گرم کشور است و قم شاید از بندرعباس و بوشهر خنک تر باشد اما حداقل آنها مقداری رطوبت دارند اما قم بسیار خشک و کم آب است در این شهر مدام چشمم می خورد به تانکرهایی که مدام چمن ها را آب می دهند واقعا نمی دانم چه اصراری هست که در کل کشور فقط و فقط چمن بکارند با وجود ممنوعیت کاشت چمن
http://www.google.com/webhp?hl=fa#hl=fa&q=%D9%85%D9%85%D9%86%D9%88%D8%B9%DB%8C%D8%AA+%DA%86%D9%85%D9%86&lr=&fp=b2469e5f9ce78aa1
و جناب آقای خوشنویس محل کاشت چمن و … را محیط شهری می دانند و تلویحا از کاشت چمن دفاع می کنند و می گویند:
در محيط شهري است اعتقاد همه‌ي ما مسلمانان اين است كه خداوند متعال الرحمن و رحيم است و هر آنچه را خلق نموده عين بركت است. با نگاهي كه تهيه كننده طرح نسبت به گونه‌هاي غير مثمر داشته سعي نموده است با تحريف كلام الهي نفي نعمت‌هاي الهي را نمايد كه عيناً كفران نعمت محسوب مي‌شود.
در خصوص اين كه كاشت درختان مثمر كار خدا پسندانه‌اي محسوب مي‌شود شكي نيست و گاهي گفته مي‌شود كسي كه درخت مثمري را بنشاند تا 7 نسل بعد ثواب محصول آن درخت را خواهند برد. در اينجا سخن را به گونه ديگري عنوان مي‌نمايم آيا گريپ فرود ميوه بدي است؟ آيا عسل ماده بدي است؟ با ديد بصيرت هر دو در جاي خود بسيار مطلوب بوده و درمان كننده برخي بيماري‌ها خواهند بود. حال اگر به شخصي كه فشار خون پاييني دارد گريپ فرود و به شخص كه فشار خون آن بالا است عسل بخورانيم نه تنها درمان كننده نخواهند بود بلكه باعث مرگ بيمار نيز خواهند شد. محل كاشت تربچه و تره تيزك و جعفري و كاشت انگور و سيب و گلابي و …. در مزارع و باغات است و محل كاشت بنفشه و گل توري و اقاقيا و چمن و … در محيط شهري است. همانگونه كه كاشت بنفشه و اطلسي و شمشاد و … در مزارع ملموس نيست كاشت سيب و گلابي و تربچه و خيار و تره تيزك در كنار خيابانها و بلوارها و … نيز صحيح نخواهد بود.
و در گفتگوی حضوری
در حدود 50 سال اخیر یک عهد تفکر امپریالیستی رو تعقیب کردن و دارن به جای گونه های مثمره ، اقاقیا ، چمن ، گل، عین دیدگاه شما در سطح شهر کشت می کنن این هدر دادن بیت الماله
ولی ما اجازه نداریم وسط چمن کاری های بلوارهامون بریم برنج بکاریم
چمن هم آلرژی زا است
جستجوی چمن آلرژن
http://www.google.com/#hl=fa&source=hp&q=%D8%A2%D9%84%D8%B1%DA%98%D9%86+%DA%86%D9%85%D9%86&btnG=%D8%AC%D8%B3%D8%AA%D8%AC%D9%88%D9%8A+Google&lr=&fp=b2469e5f9ce78aa1
جستجوی چمن آلرژی
http://www.google.com/#hl=fa&q=%D8%A2%D9%84%D8%B1%DA%98%DB%8C+%DA%86%D9%85%D9%86&lr=&fp=b2469e5f9ce78aa1
چمن خاک را بکلی زا حاصلخیزی می اندازد و نابود می کند در حالیکه گیاه هان زراعی را با تناوب حتی در یک سال چند بار قابلیت کشت در زمین را بدست می آوردند و زمین حاصلخیزی خود را دوباره بدست می آورد و نیز حداکثر با آیش و رها کردن یکساله زمین دوباره می توان زراعت کرد
اما با کاشت چمن زمین به کلی نابود می شود و حتی خود چمن هم نمی تواند در این زمین بروید و نیاز به رها کردن زمین و یا تعویض خاک هست
بذرچمن بسیار گران
و نیاز ابی فراوان دارد
پیشنهاد در شهر منچستر انگلستان کاشت درختان میوه و نیز
Planting free herbs such as mint and parsley in every city park
کاشتن گیاهان رایگان مانند نعنا و جعفری در هر پارک شهرستان
آدرس با ترجمه گوگل
http://translate.google.com/translate?hl=fa&langpair=en|fa&u=http://menmedia.co.uk/news/s/1109505_fruit_tree_revolution
آدرس اصلی:
http://menmedia.co.uk/news/s/1109505_fruit_tree_revolution
چه اشکالی دارد در پارکها و بلوارها بجای چمن حساسیت زای بدبوی پرخرج انواع سبزیجات مانند نعنا و جعفری کاشته شود که در منچستر هم پیشنهاد داده بودند
چه اشکالی دارد در پارکها و بلوارها بجای چمن انواع گیاهان دارویی مناسب کاشته شود ؟
چه اشکالی دارد در پارکها و بلوارها بجای چمن گندم و جو به تناوب برای زیبایی کاشته شود و یا گذاشته شود گندم و جو بدهد و یا قبل از رسیده شدن و زرد شدن درو شود و به عنوان علوفه به دام ها داده شود؟ و این بهانه که مردم برای خوردن و چیدن آن را از بین می برند نباشد
چه اشکالی دارد به جای چمن شبدر و یونجه و سایر گیاهان مرتعی کاشته شود تا هم تولید عسل بالا رود و هم اینهمه آب هدر نرود و این بهانه که مردم برای خوردن و چیدن آن را از بین می برند نباشد
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای استاد سلطانی:
نکته آخر اینکه در مورد آلوده کننده بودن کاج و نقش آن در باران های اسیدی ، تصور می کنم سوء تفاهمی رخ داده باشد . اول آنکه در ایران گاه به کل سوزنی برگان عنوان کاج اطلاق می شود و گاه نیز تنها از جنس های Pinus sp. به عنوان کاج یاد می شود . بنابراین منظور از کاج ها در اینجا مشخص نیست . ولی یک نکته مشخص است و آن اینکه هیچ سوزنی برگی ایجاد آلودگی نمی کند ،
جواب:
شاید سوء تفاهم باشد ولی بنده آلوده کنندگی کاج را از منابع گفته ام نه از خودم اگر این معایب مربوط به درخت دیگری غیر کاج معمولی است باید کارشناسانی مانند شما توضیح دهند بخاطر همین بنده پیشنهاد داده بودم آلوده کنندگی درختان غیر مثمر از جمله کاج با درختان با ثمر مقایسه شود که بررسی شود این کاج کدام کاج است که آلوده کننده است و گاز سمی تولید می کند و باعث باران اسیدی می شود و ترکیبات آلی می دهد یا این مطالب و این گذارشات اغراق آمیز و نادرست است. یا این کاج نوع دیگری غیر از کاج متداول است
لذا آلوده کنندگی کاج از سه منظر جای بررسی دارد:
الف: آلوده کردن خاک (اسیدی کردن)
ب: آلوده کردن زمین (اسفالت و ماشینها)
ج: آلوده کردن هوا (گرده آلرژی زا، ترکیبات آلی، هیدروکربن ها بصورت ترپنها، گازهای سمی نیتروژن، کمک به باران اسیدی)
د: آلوده کردن جنگل (مواد رزینی کاج باعث اشتعال خود بخود جنگل و گسترش آتش از نوع آتش سوزی تاجی که خطرناک ترین نوع آتش سوزی و سریع الانتقال است)
الف: آلوده کردن خاک (اسیدی کردن)
در اینکه کاج خاصیت دگراسیبی دارد شکی نیست کاج با ریختن موادی به زمین حاصلخیزی خاک را از بین می برد که این هم نوعی آلوده کردن است اینجا
http://jamalaliolfati.blogspot.com/2008/10/blog-post_05.html
آلوده کردن خاک اینجا
http://www.google.com/webhp?hl=fa#hl=fa&q=%D8%A7%D8%B3%DB%8C%D8%AF%DB%8C+%DA%A9%D8%A7%D8%AC&lr=&fp=b2469e5f9ce78aa1
ب: آلوده کردن زمین (اسفالت و ماشینها)
کاج با ریختن رزین ها و صمغ ها آسفالت و رنگ ماشینها را خراب می کند که این هم نوعی آلودگی است
یک هموطن می گوید:
دوستان سلام راهي هست تا لكه هاي صمغ كاج از روي ماشين پاك بشه حواسم نبود گذاشته بودم زير درخت كاج .واي چه اشتباهي كردم اینجا
http://webcache.googleusercontent.com/search?q=cache:XN6uFTQ_a68J:www.tuningtalk.com/forum/post792828.html+%D8%B5%D9%85%D8%BA+%DA%A9%D8%A7%D8%AC&cd=2&hl=fa&ct=clnk
ج: آلوده کردن جنگل (مواد رزینی کاج باعث اشتعال خود بخود جنگل و گسترش آتش از نوع آتش سوزی تاجی که خطرناک ترین نوع آتش سوزی و سریع الانتقال است)
به جستجوی آتش سوزی جنگل و سوزنی برگ توجه فرمایید
http://www.google.com/webhp?hl=fa#hl=fa&q=%D8%B3%D9%88%D8%B2%D9%86%DB%8C+%D8%A2%D8%AA%D8%B4+%D8%B3%D9%88%D8%B2%DB%8C+%D8%AC%D9%86%DA%AF%D9%84&lr=&fp=b2469e5f9ce78aa1
در جنگلها یکی از انواع آتش سوزی ها آتش سوزی تاجی است که معمولا خودی خود از درختان سوزنی برگ شروع می شود
جستجوی اتش سوزی تاجی سوزنی برگ
http://www.google.com/webhp?hl=fa#hl=fa&q=%D8%A2%D8%AA%D8%B4+%D8%B3%D9%88%D8%B2%DB%8C+%D8%AA%D8%A7%D8%AC%DB%8C+%D8%B3%D9%88%D8%B2%D9%86%DB%8C&lr=&fp=b2469e5f9ce78aa1
قابل توجه کسانیکه نزدیک دو سال سرسختانه و با وجود انکار فراوان بنده را متهم کردند که گفته ام باید درختان غیر مثمر را قطع کرد در حالیکه بنده در هیچ یک از پیشنهادانتم چنین نگفته بودم
می بینم که کارشناسان آتش نشانی قطع درختان سوزنی برگ را راه کنترل و خاموش کردن آتش سوزی تاجی می دانند
جستجوی قطع سوزنی برگ آتش سوزی
http://www.google.com/webhp?hl=fa#hl=fa&q=%D8%A2%D8%AA%D8%B4+%D8%B3%D9%88%D8%B2%DB%8C+%D8%B3%D9%88%D8%B2%D9%86%DB%8C+%D9%82%D8%B7%D8%B9&lr=&fp=b2469e5f9ce78aa1
سوزنی برگان و آتش سوزی تاجی و لزوم قطع درختان سوزنی برگ وقت آتش سوزی
تش سوزی تاجی :
در این حالت تاج درختان آتش می گیرد در نتیجه حرارت زیاد معمولا بافت زنده درختان به شدت آسیب می بیند و درخت می خشکد.درهنگام آتش سوزی تاجی قبل از هرکاری ، باید تعدادی از درختان اطرف منطقه را که درختان سوزنی هستند را قطع کرد تا از سرایت آتش به دیگر درختان جلوگیری شود و به این ترتیب خاموش کردن آتش آسان تر است چون چوب و برگ های سوزنی برگان دارای تانن و صمغ زیادی می باشند که باعث می شود قابل اشتعال تر از پهن برگان باشند.
باید دانست ، آتش سوزی تاجی خیلی سریع پیشروی می کند . از این رو ، ابتدا جنگل هایی را که درختان سوزنی برگ دارند و زود آتش می گیرند به قسمت های کوچک تقسیم می کنند تا مدیریت آنها در مقابله با آتش سوزی و آفات آسان تر باشد.(قبلا در این وبلاگ در مورد آسیب های جنگل های تک گونه مطلبی نوشتم که می توانید جهت تکمیل به آن مراجعه نمایید)
نکته مهم درباره آتش سوزی تاجی این است که جهت دهنده پیشرفت آتش ، باد است یعنی باد است که باعث می شود شراره های آتش از تاجی به تاجی دیگر برود و به همین دلیل ما شاهد هستیم که درختان بعدی که ممکن است بیش از صدها متر فاصله با درختان که الان آتش گرفته اند دارند ،در معرض آتش سوزی قرار می گیرند و به قول معروف ره صد ساله را یک شبه می پیمایند البته با کمک باد.
جالب است بدانید که که باد گاهی عرصه جنگلی را که در معرض آتش سوزی سطحی قرار دارد را به تاج درختان برده و باعث آتش سوزی تاجی می شود.
http://webcache.googleusercontent.com/search?q=cache:dGw1UAX_i-sJ:moeinsdgh.blogfa.com/post-157.aspx+%D8%A2%D8%AA%D8%B4+%D8%B3%D9%88%D8%B2%DB%8C+%D8%AA%D8%A7%D8%AC%DB%8C&cd=1&hl=fa&ct=clnk
ش سوزی تاجی
نوع دیگری از آتش سوزی است که معمولا در جنگلهای سوزنی برگ اتفاق می افتد . وجود مواد رزینی در غالب اینگونه درختان این آتش سوزی را ایجاد و مبارزه با اینگونه آتش سوزی ها را بی اندازه مشکل میسازد.در جنگلهای پهن برگ و بکر بدلیل وجود درختان مقهور و زبون که بصورت خشک و نیمه خشک در اشکوب های میانی جنگل و بصورت پلکان حرارتی عمل هدایت گرما از زمین به تاج درختان را عهده دارند. در صورت وقوه آتش سوزی سطحی و وزش بادهای گرم ،این نوع آتش سوزی بوقوع می پیوندد.
بطور خلاصه در آتش سوزی های زمینی و سطحی به درختانی که ضخامت پوست آن ها زیاد است (بلوط) خسارات ناچیزی وارد می نماید،حال آنکه آتش سوزی تنه ای و تاجی موجب خشک شدن و گاهأ نابودی کامل درختان سرپا را بهمراه دارد.
http://mohammaddarvish.com/desert/archives/6202#comments
درختان سوزنی برگ بخاطر وجود رزین ها خودی بخود قابل اشتعال هستند
خطرناک ترین نوع آتش سوزی مربوط به آتش سوزی تاجی است که از سوزنی برگان یا شروع می شود
آتش سوزی تاجی که از سوزنی برگان خود بخود شروع می شود سریعتر از سایر انواع گسترش می یابد
د: آلوده کردن هوا
کاج به وسیله پراکنده کردن گرده های فراوان و متصاعد کردن مواد آلی و نیز هیدروگربن های به شکل ترپن و اکسید نیتروژن و تولید باران اسیدی هوا را آلوده می کنند
گرده های فروان کاج در هوا اینجا
http://www.google.com/webhp?hl=fa#hl=fa&source=hp&q=%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D9%87+%DA%A9%D8%A7%D8%AC&btnG=%D8%AC%D8%B3%D8%AA%D8%AC%D9%88%D9%8A+Google&lr=&fp=b2469e5f9ce78aa1
1- کاج ترکیبات آلی فرار از خود متصاعد می کند اینجا
http://www.google.com/webhp?hl=fa#hl=fa&q=%D8%A2%D9%84%D9%88%D8%AF%DA%AF%DB%8C+%D9%87%D9%88%D8%A7+%D8%AA%D8%B1%DA%A9%DB%8C%D8%A8%D8%A7%D8%AA+%D8%A2%D9%84%DB%8C+%D8%AF%D8%B1%D8%AE%D8%AA%D8%A7%D9%86+%D9%83%D8%A7%D8%AC+%D9%BE%D8%B2%D8%B4%DA%A9%DB%8C&lr=&fp=b2
2- کاج هیدروکربنها را به شکل ترپنها از خود متصاعد می کند اینجا
http://www.google.com/webhp?hl=fa#hl=fa&q=%D8%AF%D8%B1%D8%AE%D8%AA%D8%A7%D9%86+%D9%83%D8%A7%D8%AC+%D8%A2%D9%84%D9%88%D8%AF%DA%AF%DB%8C+%D9%87%D9%88%D8%A7++%D9%87%DB%8C%D8%AF%D8%B1%D9%88%DA%A9%D8%B1%D8%A8%D9%86%D9%87%D8%A7+%D8%A8%D9%87+%D8%B4%DA%A9%D9%84+%D
3- مقاله طبیعت در مقابل طبیعت روزنامه شرق
طبق جديدترين بررسی های صورت گرفته درختان کاج، نوعی اکسيد نيتروژن را وارد هوا می کنند که از نظر کميت و کيفيت با اکسيدهای نيتروژن توليد شده توسط صنعت و ترافيک برابری می کند. اکسيدهای نيتروژن با هيدروکربن ها وارد واکنش شده و اسيد نيتريک، که عنصر اساسی در تشکيل باران های اسيدی است را ايجاد می کنند.
http://sabz.iran-emrooz.net/index.php?/sabz/more/5694/
درختان کاج ممکن است القا مه دود و باران اسیدی را با انتشار مقادیر زیادی از اکسید نیتروژن در هوا ، محققان کشف کرده اند.
Under some circumstances, needles from Scots pine trees can release nitrogen oxides directly into the atmosphere, according to a report in today’s issue of the journal, Nature. در برخی شرایط ، سوزن از درختان کاج اسکاتلندی می تواند اکسیدهای نیتروژن را مستقیما به فضای آزاد ، با توجه به گزارش در شماره امروز ، از مجله ، طبیعت.
A team led by Professor Pertti Hari of the University of Helsinki in Finland, conducted experiments with new pine shoots from Pinus sylvestris, measuring the amount of nitrogen oxides they emitted when exposed to sunlight. تیم تحت رهبری پروفسور Pertti هاری از دانشگاه هلسینکی در فنلاند ، انجام آزمایش های با شاخه های کاج های جدید از sylvestris کاج ، اندازه گیری مقدار اکسیدهای نیتروژن آنها صادر شده که در معرض نور آفتاب.
Nitrogen oxides (NOx), along with hydrocarbon gases and sunlight, are the three ingredients needed to make photochemical smog that clogs the skies of many urban centres, as well as acid rain. اکسیدهای نیتروژن (شب) ، همراه با گازهای هیدروکربنی و نور خورشید هستند ، 3 مواد مورد نیاز برای ایجاد مه دود فتوشیمیایی که کفش چوبی آسمان بسیاری از مراکز شهری و همچنین باران اسیدی.
درختان کاج ممکن است کمک به ایجاد مه دود ، باران اسیدی کنند اینجا
http://translate.google.com/translate?hl=fa&langpair=en|fa&u=http://www.mygreenpeacebuddies.com/pine-trees-may-help-create-smog-acid-rain-66302.html
جستجو با ترجمه گوگل اینجا
http://www.google.com/search?hl=fa&rlz=1W1RNWN_en&tbs=clir%3A1%2Cclirtl%3Aen%3Bar%3Bfa&q=%22Pine+trees+may+help+create+smog%2C+acid+rain%22&btnG=%D8%A8%D9%8A%D8%A7%D8%A8&lr=
جستجو به زبان انگلیسی اینجا
http://www.google.com/#hl=fa&source=hp&q=%22Pine+trees+may+help+create+smog%2C+acid+rain%22&btnG=%D8%AC%D8%B3%D8%AA%D8%AC%D9%88%D9%8A+Google&lr=&fp=b2469e5f9ce78aa1
بنده به آقای درویش هم گفتم بهرحال این مطالب هست اتفاقا خوب است کارشناسان بررسی کنند و ببینند واقعا گذارش مجله نیچر چه بوده و ایا واقعا همین کاج ترکیبات الی و نیز هیدروکربنهایی به شکل ترپن و نیز منوکسید کربن متصاعد می کند و ایا این مطالب نادرست است بنده قضاوتی ندارم و اتفقا اگر نگرانی هارا برطرف کنید خیلی خوب است بهرحال ما به عنوان شهروند تا زمانی که این بررسی ها انجام نشود فکر می کنیم کاج این معایب را دارد
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای استاد سلطانی:
بلکه این سوزنی برگان هستند که در مقایسه با پهن برگان ، در برابر آلودگی هوا و به ویژه باران های اسیدی واکنش سریع تری را نشان داده و به سرعت آسیب می بینند و حتا تا مرز مرگ نهایی نیز پیش می روند .
جواب:
این نکته ای است که بارها و بارها در رد اولویت داشتن کاشت کاج در شهرهای بزرگ و آلوده مخصوصا تهران استدلال کرده ام
که در ابتدای مطلب توضیح داده ام و بارها و بارها در همین تارنما و نیز در جواب به فقره 5 جناب آقای کنشلو به آن استدلال کرده ام
جناب آقای استاد سلطانی:
در این ارتباط می توان به چندین علت اشاره کرد :
سوزنی برگان به دلیل همیشه سبز بودن ، بیشتر در معرض آلودگی هوا قرار دارند ،
جواب:
1- اما می بینیم درختان همیشه سبز مثمر مانند نخل در مرکز شهرهای بوشهر و کرمان (که مراکز استان هستند ) این مشکل را ندارند
2- در همین تهران که آلوده ترین شهرهای کشورمان می باشد می بینیم درختان زیتون همیشه سبز در نهایت سلامت و سرسبزی هستند پس همیشه سبز بودن نمی تواند دلیل کم طاقتی شان باشد
3- علاوه بر آن فرقی نمی کند چه عاملی باعث ضعفشان و کم طاقتیشان مقابل آلودگی است
مهم این است کاشت درختی که مقابل آلودگی دوام ندارد و به هردلیلی برگهایش زود خراب می شود هیچ توجیه ندارد چون این گونه درخت نه می تواند آلودگی را کم کند و نه منظر زیبایی خواهد داشت چون درختی که برگهایش خراب شده قطعا زیبا نخواهد بود
جناب آقای استاد سلطانی:
باران های اسیدی باعث شسته شدن پوسته حفاظ روی سوزن ها ( لایه کلسیم اکسالات ) شده و آنها را در برابر فشارهای محیطی و از جمله آلودگی هوا بی دفاع می سازد . در این شرایط حمله آفات نیز آسان تر صورت می گیرد ( به تصویر شماره ۱ توجه شود ) ،
جواب :
متوجه نشدم منظور کدام تصویر شماره 1 بوده و بازهم این از معایب کاج و دلیل بر نکاشتنش است که باران اسیدی زودتر بر آن اثر می کند برگ سوزنی برگان مخصوصا کاج حالت چرب مانند دارد لذا دوده و آلودگی و بارانهای اسیدی براحتی برروی برگش رسوب می کند به اضافه گرد و غبار لذا باعث شسته شدن پوسته حفاظ روی سوزن ها می شود و آن هارا برابر فشارهای محیطی بی دفاع می کند و حمله آفات را آسان می کند
همین طور وجود پرز و کرک روی برگ درختان چنار که گرد و غبار و آلودگی را بر خودش نگه می دارد و باعث مرگ و سوختگی برگ می شود
برخلاف برگ درخت همیشه سبز زیتون که جمع شدن آلودگی را کمتر بر برگانش می بینید و نیز درختان میوه مانند انار و زیتون و خرمالو و….
اگر برگهای درخت انار دقت کنید می بینید برگ انار براق و چرمی هستند و مانند سوزنی برگ چرب نیستند و مانند چنار کرک و پرز ندارند لذا چربی و دود و گرد و غبار کمتر بر رویشان قرار می گیرد .
جناب آقای استاد سلطانی:
به دلیل افزایش دمای محیط های شهری ، پریود گیاهی در شهرها طولانی تر شده و دوره استراحت زمستانه کاهش می یابد ،
پریود طولانی تر ، باعث مصرف بیشتر ذخیره سوزنی برگ ( کاج ) شده ، و در دوره بعدی گیاه را با کمبود مواد غذایی مواجه می سازد ،
جواب:
این نیز نشان می دهد که درخت همیشه سبز کاج مناسب هوای گرم تهران و شهرهای گرمتر مانند قم نیست
جالب تر اینکه نخل با وجود اینکه همیشه سبز است و حتی برگش را از دست نمی دهد ولی در شهرهای گرمتر از قم و تهران و در شهرهای خشک تر از قم و تهران عمل می آید و کاهش استراحت زمستانه باعث مصرف بیشتر ذخیره برگ نخل نمی شود و در دوره بعدی گیاه را با کمبود مواد غذایی مواجه نمی سازد
و همینطور کاهش استراحت زمستانه باعث مصرف بیشتر ذخیره برگ درخت مبارک زیتون نمی شود و و در دوره بعدی گیاه را با کمبود ذخیره غذایی مواجه نمی سازد
و همینطور کاهش استراحت زمستانه باعث مصرف بیشتر ذخیره برگ درختان مرکبات (لیمو پرتقال نارنج نارنگ گریپ فروت و… ) نمی شود و و در دوره بعدی گیاه را با کمبود ذخیره غذایی مواجه نمی سازد
و همینطور کاهش استراحت زمستانه باعث مصرف بیشتر ذخیره برگ درختان میوه همیشه سبز دیگر مانند موز و میوه های گرمسیری و…. نمی شود و و در دوره بعدی گیاه را با کمبود ذخیره غذایی مواجه نمی سازد
پس با توجه به این عیب بزرگ بازهم کاشت کاج اینهمه در تهران و قم و… توجیه دارد؟
چرا نباید بجای چنار و کاج که مقابل گرمای تهران دوام ندارند و درختان سردسیری هستند انار که مناطقی مانند تهران گرم و خشک برایشان ایده آل است و در شهرهای گرم تر مانند قم بخوبی عمل میاید نکاریم؟
جناب آقای استاد سلطانی:
حاصل کار عبارت است از اینکه سوزنی که قاعدتا” باید بین ۵ تا ۸ سال عمر کند ، ممکن است تنها ۲ تا ۳ سال عمر کرده و از این طریق در تاج درخت تعداد سوزن های خشک شده افزایش یابد .
البته در هوای آلوده تهران قطعا هر درختی عمر کوتاه تری خواهد داشت اما قطعا درختانی که شاخص آلودگی هستند مانند کاج زودتر آسیب می بینند و عمرشان کوتاه تر خواهد بود و این یعنی کم شدن بهره وری
جناب آقای استاد سلطانی:
از این رو سوزنی برگان نه در آلوده ساختن هوا دخالت دارند و نه در ایجاد باران های اسیدی ،
جواب:
اگر موجودی خودش مقابل هوای آلوده آسیب ببند دلیل نمی شود خودش در آلوده کردن هوا نقش نداشته باشد ممکن است نقش داشته باشد ممکن است نقش نداشته باشد
مثلا انسان که مقابل زیادی دی اکسید کربن که خودش تولید کرده فورا جان می دهد پس نمی توان گفت چون انسان از دی اکسید کربن آسیب می بیند و جان می دهد پس نقشی در آلوده کردن هوا ندارد چه بسا انسان هایی که در مکانهای کوچک دربسته قرار گرفته باشند و از دی اکسید کربن تنفس خودشان جان بدهند و نبود اکسیژن که خودشان ایجاد کرده اند
بنده انتظار داشتم جناب آقای سلطانی
آلوده کنندگی کاج را از سه منظر بررسی می فرمودند که در قسمت قبل گفتم:
الف: آلوده کردن خاک (اسیدی کردن)
ب: آلوده کردن زمین (اسفالت و ماشینها)
ج: آلوده کردن هوا (گرده آلرژی زا، ترکیبات آلی، هیدروکربن ها بصورت ترپنها، گازهای سمی نیتروژن، کمک به باران اسیدی)
د: آلوده کردن جنگل (مواد رزینی کاج باعث اشتعال خود بخود جنگل و گسترش آتش از نوع آتش سوزی تاجی که خطرناک ترین نوع آتش سوزی و سریع الانتقال است)
تمام موجودات زنده از انسان و گیاه و حیوان در آلوده ساختن هوا و محیط نقش دارند و مصرف کننده اکسیژن و خارج کننده دی اکسید کربن هستند
هیچ درخت و گیاهی چه با ثمر با ثمر چه غیر مثمر از خصوصیت مستثنا نیستند و برای زندگی خود اکسیژن صرف می کنند پس صحیح نیست بگوییم گیاهی اصلا آلوده کننده هوا نیست
منتها گیاهان برای تولید غذا طی فرایند دیگری دی اکسید را می گیرند و اکسیژن آزاد می کنند که این خاصیت در گیاهان مختلف متفاوت است
به نظر می رسد گیاهان مثمر در فرآیند اکسیژن دهی بیشتر نقش داشته باشند و این را بنده از مشاهدات خودم می گویم
که گیاهان با ثمر سبز تر هستند حتی گیاهان با ثمر در مدت ثمردهی خودشان سبزتر از زمان دیگر دارند با مشاهده گیاه سیب زمینی زمان غده بستن و زمانهای دیگر به راحتی اثبات می شود
و نیز بستگی به خاصیت آلرژی زایی و خاصیت پخش مواد آلی و… که برآیند این چند موضوع گیاهی را آلوده کننده می کند یا آلوده کننده تر
بنده انتظار داشتم جناب آقای سلطانی
بلکه خود (کاج) قربانی این عوامل هستند .
جواب:
شکی نیست که کاج شاخص آلودگی است و بنده نیز بارها و بار ها و در همین تارنما به این موضوع اشاره کرده ام و به آن استدلال کرده ام و اصولا یکی از پایه های استدلال بنده این است که شما برای رفع آلودگی شهر تهران درختی را می کارید که خودش بین درختان اولین قربانی است
به عبارت دیگر در حالیکه شما می توانید بین مردم کشورتان جوانان قوی و ورزیده و مقاوم را انتخاب کنید می روید سراغ ضعیف ترین فرد کشورتان و آنان را برای مصاف با دشمن به جبهه می فرستید طبیعی است که سرباز ضعیف بیچاره با اولین حملات دشمن از پا در می آید و بقول خودتان اولین قربانی آلودگی شهرتهران می شود اما اگر درختان انار را به جنگ آلودگی شهر تهران بفرستید بهتر می توانند دشمن (آلودگی) را شکست بدهند شاید مثال خوبی نبود اما تا اندازه ای مطلب را روشن می کند
جناب آقای استاد سلطانی:
به همین دلیل در طول تقریبا” چهار دهه اخیر از سوزنی برگان ، به ویژه جنس Picea sp. به عنوان بیواندیکاتور آلودگی هوا استفاده می شود
جواب:
استفاده از سوزنی برگان به ویژه کاج به عنوان شاخص آلودگی یا بیواندیکاتور بسیار کار مفید و بجایی است و خوب است در هر نقطه چند درخت کاج برای تشخیص آلودگی آن محل بکاریم
اما هرگز نباید جنگلهای کاج ایجاد کنیم و پارکهای کاج ایجاد کنیم و بقول معروف هرچه زمین داریم کاج بکاریم
جناب آقای استاد سلطانی:
تردیدی نیست که در این مختصر نمی توان حق مطلب را ادا کرد، لیکن شاید همین مختصر اشارات در قضاوت ما درباره گیاهان دقت بیشتری به وجود آورد .
جواب:
بنده نیز قبول دارم در این مختصر نمی توان حق مطلب را ادا کرد اما حدود 6 گیگا بایت تصاویر و مطلب و مقاله و حتی فیلم و می خواهم در باره گیاهان دقت بیشتری شود به چه دلیل چند قرن است کاشت درختان و گیاهان با ثمر در خیابانها و فضاهای شهری و اداری و…. حذف شده است؟
به چه دلیل درختان میوه را عقیم می کنند و می کارند؟
جناب آقای استاد سلطانی:
در طبیعت هیچ پدیده مضری وجود ندارد ؛
جواب:
1- ولی انگار فقط گیاهان و درختان “غیرمثمر” مضر نیستند اما اگر کسی مدتی درختان و گیاهان “غیرمثمر” نکارد بقول آقای درویش می تواند خطرناک باشد اینجا
درود بر دکتر شریفی عزیز
جا دارد که شما هم با متانت دانشی که دارید پاسخی شایسته به خانم مجتهد نجفی بدهید. همچنین دیگر همکاران تان در سازمان، به ویژه آقای ابراهیمی. ظاهراً ایشان چنان نفوذی بر رییس جمهور دارند که سبب شده ایشان در طول 4 سال گذشته هرگز درخت غیر مثمر در مراسم روز درختکاری غرس نکنند! و این می تواند خطرناک باشد. زیرا همه مخلوقات پروردگار قابل احترام هستند.
2- بله هر موجودی حتی مار و موش و ویروس و میکروب در جای خودش مضر خلق نشده حتی بیهوده هم خلق نشده و خدای تبارک و تعالی برای مصلحتی خلق کرده
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
تَبَارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ (1 الملك)
به نـام خداونـد بخشنـده بخشايـشگر
پربركت و زوال ناپذير است كسى كه حكومت جهان هستى به دست اوست، و او بر هر چيز تواناست. 1
الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَهُوَ الْعَزِيزُ الْغَفُورُ (2 الملك)
آن كس كه مرگ و حيات را آفريد تا شما را بيازمايد كه كدام يك از شما بهتر عمل مى كنيد، و او شكست ناپذير و بخشنده است. 2
الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا مَّا تَرَى فِي خَلْقِ الرَّحْمَنِ مِن تَفَاوُتٍ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَى مِن فُطُورٍ (3 الملك)
همان كسى كه هفت آسمان را بر فراز يكديگر آفريد; در آفرينش خداوند رحمان هيچ تضادّ و عيبى نمى بينى! بار ديگر نگاه كن، آيا هيچ شكاف و خللى مشاهده مى كنى؟!_„_3
ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ كَرَّتَيْنِ يَنقَلِبْ إِلَيْكَ الْبَصَرُ خَاسِأً وَهُوَ حَسِيرٌ (4 الملك)
بار ديگر (به عالم هستى) نگاه كن، سرانجام چشمانت (در جستجوى خلل و نقصان ناكام مانده) به سوى تو باز مى گردد در حالى كه خسته و ناتوان است! 4
بنده با تمام وجودم و با تمام تک تک سلولهای بدنم شهادت می دهم که خداوند تبارک و تعالی هیچ موجودی را تنها مضر خلق نکرده که حتی بی فایده هم خلق نکرده است نه تنها کاج و چنار که حتی موش و مار و ویروس و علف هرز را هم نه تنها مضر خلق نکرده حتی بیهوده نیز خلق نکرده
اما این دلیل نمی شود که هر گیاه و هرحیوانی را در هر جا تکثیر کنیم
ما همانطور که حق نداریم ویروس انفلولانزا و ایدز و علف هرز را تکثیر کنیم کاج را هم اگر جایش نیست نمی توانیم بی جهت بکاریم کاج بیچاره که مقابل آلودگی دوام ندارد را نباید در بلوار آلوده تهران بکاریم و چیتگر درست کنیم این کار ما حتی به خود کاج هم ظلم است
3- ضمن اینکه هیچ موجودی نه تنها مضر نیست که برای مصلحتی خلق شده اما هر پدیده ای می تواند در جایگاهی مضر باشد همین جناب آقای درویش مطلبی داشتند در باره زور گاومیش ها گاومیش بیچاره هم نه تنها مضر نیست بلکه یکی از حیوانات پرسود است و از گراز و حیوانات دیگر که بدتر نیست اما با این حال بخاطر حفظ تالاب گندمان اینجا
http://mohammaddarvish.com/desert/archives/5907#comments
ماجرای چرای بدون مجوز عده‌ای گاومیش معلوم‌الحال و مشکوک در تالاب بخت‌برگشته‌ی گندمان، جنجالی بزرگ آفریده و همه را متوجه خویش کرده است! به نحوی که ردپای این رخداد عجیب را میتوان در هر روزنامه و رسانه و خبرگزاری و وبلاگی؛ حتا درگاه مجازی اداره کل دامپزشکی استان خراسان شمالی رهگیری کرد. و می‌خواهند تا گاومیش‌ها هر چه زودتر به موطن خویش برگشته و بیش از این، تن رنجور این تالاب زخم‌خورده را نخراشند و گاز نگیرند!
با این وجود و عملاً این اتفاق نمی‌افتد! کسی می‌داند گاومیش‌ها قدرت خویش را از کجا آورده‌اند که توانسته‌اند اینگونه بی‌خیال همچنان به تناول گونه‌های گیاهی گندمان در آرامش مطلق ادامه دهند؟!
4- حالا بماند که ظاهرن این صداها به جایی نرسید و گاومیش ها تن رنجور گندمان رو آزرده تر از قبل کردند … بماند
این گاومیش ها آنقدر زورشان زیاد است که هر دو یگان حفاظت ادارات محیط زیست و منابع طبیعی استان با همه ادعاهایشان به همراهی و پشتیبانی دستگاه قضایی و نیروهای انتظامی قدرقدرت منطقه هنوز پس از گذشت بیش از ۲۰ روز حریف شان نشده اند!
پس لطفا” شما نه زیاد نگران آن گاومیش ها باشید و نه انتظار چندانی هم از دعایشان و نه اظهارنظر در تمامی مباحث زیست محیطی داشته باشید!
عجب! پس گاومیش ها هنوز آنجا ماندگار شده اند؟!!
پسر عجب زوری دارند! نه؟
وقتی بقول دوستان گاومیش می تواند مضر باشد چگونه کاج نمی تواند مضر و یا حداقل بی فایده باشد؟
جناب آقای استاد سلطانی:
طب مدرن تنها چند دهه است که وارد سرزمین ما شده است . مگر تا پیش از ورود طب مدرن و انواع داروهای شیمیایی ما چه می کردیم ؟ . اگر گیاهان به مدد ما نمی آمدند که قاعدتا” نسل ایرانی تاکنون منقرض شده بود . به قول آقای مهندس درویش ؛ نشده بود؟
جواب:
یکی از قاطعانه ترین پیشنهادات بنده کاشت گیاهان دارویی و معطر در فضاهای شهری و در خارج از شهر است (باز سوء تفاهم نشود بنده نمی گویم جنگلهای طبیعی را شخم بزنند بلکه می گویم جاهای خالی و خلوت جنگلها را درختان میوه مناسب و گیاهان مرتعی و گیاهان دارویی و معطر بکارند) در حقیقت فعلا بیشتر جنگلها و مراتع خود حاوی گیاهان و درختان با ثمر هستند
و اصولا اینکه می گویند گیاه و انسان و موجودات بی جان و می گویند گیاهان واسطه بین طبیعت بیجان و موجود زنده است نه هر گیاهی بلکه این گیاهان مثمر هستند که باعث زنده ماندن موجودات زنده می شوند این گیاهان و درختان با ثمر هستند که برای ما غذا می سازند و برای ما دارو هستند و برای ما اکسیژن می سازند و برای ما لباس می سازند و برای ما …..
پس قدرشان را بدانیم و آن ها را نزد خودمان جایشان دهیم
گیاهان و درختان مثمر ما را دوست دارند و به طرف ما دستشان را دراز می کنند و دوست دارند در آغوش ما زندگی کنند
از اینکه وقت کاربران محترم و گرامی را می گیرم عذر می خواهم مخصوصا از جناب آقای درویش و جناب آقای سلطانی
اگر در جوابها به کسی اسائه ادبی شد همگی ببخشند
موفق و سعادتمند باشید
البته آقای درویش من نظر خودم را تغییر ندادم. در خصوص نوشته های خانم نجفی به نظر من ایشان به شدت در کامنت نویسی بی سلیقه عمل می کنند. و حتی از یک گیومه ناقابل برای نقل قولها استفاده نمی کنند. به همین جهت خواندن کامنتهایشان واقعا عذاب آور می شود که گاه موجب می شود، دست خواننده ناخوداگاه اسکورل موس را بچرخاند و صفحه را به پایین ببرد.
نظر من از آن کامنتهایی که در خصوص فضای سبز و شهرداری نوشتم این بود که کاشت چنار در سطح شهر تهران باید با توجه به بافت زمین و در نظر گرفتن میزان تامین آب باشد. و الا فکر نمی کنم هیچ بنی بشری قدم زدن زیر درختان چنار خیابانهای ولی عصر و کشاورز و فلسطین را دلپذیر نیابد.
شوربختانه سلیقه من و خانم مجتهدی در باره کاج یکسان است و من به اصطلاح از این درخت زده شده ام. دوران کودکی من برمی گردد به شهری در جنوب خراسان به نام قاین. شاید آنچه که در مخالفت با کاج نوشتم به افراط شهردای این شهر در کاشت این درخت برگردد.در کودکی خیابانی که منزل ما در آن قرار داشت پر بوداز درخت زبان گنجشک و من این درختان را بسیار دوست داشتم. صبح با آواز زیبای پرندگان که روی شاخه های این درخت می خوانند از خواب بیدار می شدم. هنوز هم یادم هست که در بهار وقتی شاخه های این درختان جوانه می زدند، به خودم خنده ام می گرفت که چرا من همش این جوانه هار ا شبیه پشگل بزغاله ها می بینم. امتداد این خیابان در آن سوی میدان، توسط شهرداری عریض شد و تمام درختان زیبای زبان گنجشک را بردیدند و به جایش کاج کاشتند.
اغلب این کاج ها در یخبندان چند روزه با برودت بی سابقه در زمستان 86 خشک شدند . و حالا شهرداری این شهر روی آورده به افراطی دیگر در کاشت درخت اقاقیا. در چندین پارک این شهر که درختان کاج به صورت انبوه کاشت شده بودندو بسیار هم بلند قامت و استوار بودند، بیش از 60 تا 70 درصد کاج ها خشک شدند و در کنار جاده ورودی این شهر که مملو از کاج بود الان فقط می توان نهالهای یکی دو ساله عقاقیا را دید.
به هر روی گمان می کنم کاشت درختان سوزی برگ به صورت انبوه و بدون ایجاد تنوع، اگرهیچ مشکل دیگری نداشته باشد، هم به لحاظ زیباشناختی و هم به لحاظ ایجاد لطافت طبع (یه چیزی شبیه به عبدالطیف!!!) مورد سوال است.
در خصوص درخت اکالیپتوس ک خانم نجفی معترض ان شده اند من یک شهر را معرفی می کنم و پیشنهاد می کنم که حتما سری به آن بزنند. شهر راور در شمالی ترین نقطه استان کرمان و ورودی به کویر مرکزی ایران. در این شهر درختان اکالیپتوس سر به فلک کشیده ای وجود دارد که چهره زیابی به شهر بخشیده است. در آن گرمای خشک و سوزاننده این شهر در تابستان این اکالیپتوس ها هستند که دوام آورده اند و به خیابانهای اصلی این شهر جلوه ای بدیع داده اند. تازه برگهایش هم برای بخور و سرماخوردگی مناسب است که شما یحتمل آن را مزینت می دانید دیگر. فقط مانده ام که از کجا می گویید این درخت مصرف آب زیادی دارد.
توصیه افراط گرایانه خانم نجفی برای کاشت درخت میوه در معابر شهری من را یاد یک سخنرانی از آقای قرائتی در تلویزیون می اندازد که آن قدیم ها با لهجه زیبای کاشونی خودش به افرادی که سگ های خانگی دارند توصیه می کرد به جای این حیوان نجس! بزغاله را در خانه نگهداری کنند. هم حیوان با نمکی است و هم پاک است و لابد بزرگ هم که بشود شیر و پشم و گوشت نصیب صاحاب آپارتمان نشینش میکند.
ممنون آقا مهدی عزیز …
امیدوارم خانم نجفی نظر شما را ببینند و متوجه برداشت نادرست خویش بشوند.
درود …
جناب درویش این کامنتهای بلند حوصله خواننده را سر می برد وای به حال شما
این پست بسیار خواندنی بود
دست مریزاد استاد سلطانی
و
سپاس از انتشارش …
فکر می کنم پس از تمام شدن ِ این مباحث که طرف دوم بحث این گونه مصرانه بر مواضع خود پافشاری می کنند ،
باید به دلایل ِاین که چرا خوانندگان ِ کثیر این کامنت ها و کامنت های مشابهش در پست های گذشته ، ترجیح می دهند چراغ خاموش بخوانند ؛ پرداخت !
سرکار خانم نجفی
لطفا یک بار با دقت به این پاراگراف از بیاناتتان توجه کنید تا ریشه اختلاف دیدگاههایمان را دریابید:
“و اصولا اینکه می گویند گیاه و انسان و موجودات بی جان و می گویند گیاهان واسطه بین طبیعت بیجان و موجود زنده است نه هر گیاهی بلکه این گیاهان مثمر هستند که باعث زنده ماندن موجودات زنده می شوند این گیاهان و درختان با ثمر هستند که برای ما غذا می سازند و برای ما دارو هستند و برای ما اکسیژن می سازند و برای ما لباس می سازند و برای ما …..”
چرا باید فکر کنیم “این گیاهان و درختان باثمر هستند که برای ما چنین و چنان می کنند”
نفس بودن و حضور یک گونه گیاهی در طبیعت خود یک ثمر است. ثمری که یا مستقیم (برای خوردن و …) یا غیر مستقیم (با نقشی که در تداوم حیات بر روی زیست کره ایفا میکند) از آن بهره می‌بریم.
اگر در تعریف ثمردار بودن در ذهن تان باز نگری کنید و تنوع زیستی که ممتازترین وجه زیبایی افرینش است را محترم بشمارید دیگر موردی برای اختلاف باقی نمی ماند
همین دیدگاه شما را برخی دلسوزان بخش شیلات جهاد سازندگی در آن سالهای تفوق احساسات بر تعقل روا داشته و با رها کردن میلیونی بچه ماهیهای خوراکی هوور و کفور و غیره در دریاچه‌هایی نظیر پریشان سبب برهم خوردن توازن بوم‌شناختی آن شده و حیات جانوری آن را به خطر انداختند.
باید نوع بشر این خودخواهی را کنار بگذارد که هر گیاهی که اندام یا اندامهایی از آن برای او لذیذ یا شفا بخش است خوب و مابقی بی ثمراند و غیر قابل حمایت و بلکه مهدور الدم.
اینکه بین بی‌ثمر و غیرمثمر تفاوت قایل شویم هم جز یک بازی با کلمات بیش نیست اصل این است که تعریف ثمر را اصلاح کنیم.
آیا سایه‌ی درختان بلندقامت افرا که باد خنک در شاخه‌های آن پیچیده و در گرمای تابستان جان راصفا می‌دهد ثمر نیست؟
این بیان ظاهرا از حکیم بوعلی سینا ست که”هیچ دردی نیست که گیاهی آن را شفا ندهد و هیچ گیاهی نیست که برای دردی از دردها شفا نباشد”.
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای مجتبی
سلام علیکم
چگونه کاشت اوکالیپتوس و کنوکارپوس توازن بوم شناختی را بر هم نمی زند و توازن جانوری را به خطر نمی اندازد؟
اما رها کردن بچه ماهی در دریاچه پریشان سبب برهم خوردن توازن بوم‌شناختی آن می شود و حیات جانوری آن را به خطر می اندازد.
حتما کاشت درخت انار بومی ایران در تهران که از 1000 سال قبل در تهران کاشته می شده سبب برهم خوردن توازنن بوم شناختی تهران می شود و حیات جانوری را به خطر می اندازد؟
اما در این نزدیک دوسال متوجه شدم فقط و فقط گونه های غیرمثمر شایسته حمایت هستند و تمام گونه های مثمر مهدور الدم هستند.
و برای خارج کردن مهدور الدم بودن گونه های مثمر چیزهایی می گویم
موفق و موید باشید
به آقا مجتبای عزیز…
این خانم نجفی, در جواب کامنت شما که بسیار هوشمندانه مطرح شده بود, کوچکترین اشاره ای به درخواست شما مبنی بر توجه کردن و یا توضیح در باره ی پاراگرافی که خودشان نوشته اند, و مورد تمسخر تمام طبیعت دوستان واقع شده, نکرده و مانند گذشته حرفهای نامربوطی را پیش کشیده اند.
آقا مجتبی, در کجای کامنت شما صحبت از اوکالیپتوس, کنوکاریوس و درخت انار بومی ایران شده است که ایشان آنها را مطرح و نسبت به آنها داد سخن داده اند. خود شاهد باشید که این مجتهد بزرگ با عوض کردن موضوع, میخواهد از توضیح در باره ی پاراگرافی که کل نطام طبیعت را به چالش کشیده است طفره رود.
آقا مجتبی, خانم نجفی معلوماتشان در همین حد است و همین چیزها را یادگرفته اند, بنابراین توقع نداشته باشید که اگر بخواهند راجع به پاراگرافشان توضیحاتی بدهند, چیزهای معقولی بنویسند. ایشان از حرفهایی که زده اند, ذره ای کوتاه نخواهند آمد و مطمئن باشید که اگر بخواهند راجع به آن صحبت کنند, صد ها پاراگراف جدید خواهند نوشت تا ثابت کنند گفته هایشان صحیح بوده است.
هر بار كه مجتبي مي نويسد، آن هم با آن نرمي و متانت و خرد نهفته در بند بند كلامش، با خود مي گويم: آفرين … سرانجام تو كاري كردي كه طرفداران محيط زيست يك كرسي مؤثر در حوزه علميه قم و دفتر رييس جمهور بيابند. اما وقتي كه پاسخ هاي خانم مجتهد نجفي را مي خوانم كه انگار اصلاً كلام مجتبي را نخوانده است، يادم مي افتد كه نه!
راه درازي همچنان بايد طي شود …
درود …
البته يك چيز جاي شكر دارد … اين كه خانم نجفي در واكنش به منتقدان كامنت هاي بسيار طولاني شان، قبول كرده اند كه منظورشان را در كامنت هايي كوتاه تر انتشار دهند.
راستش این سلسله کامنت های اخیر مرا یاد ِ مصاحبه ای انداخت که اخیرن از چاوز دیده و شنیده ام که البته نمونه ی وطنی آن را هم خوب می شناسیم (!) ،
این که پاسخ هر سوالی را با یک سوال متقابل بدهیم ،
سیاست شناخته شده ای است که البته خوب هم جواب نمی دهد !
پاسخ:
قابل توجه خانم مجتهد نجفی!
لایک برای کامنت آقا مجتبا
پاسخ:
بسیار موافقم مسعود جان.
بسم الله الرحمن الرحیم
کاربران محترم و گرامی خوانندگان عزیز
سلام علیکم امیدوارم همگی خوب و سلامت باشید
آخرش متوجه نشدم هر یادداشتی رو سطر به سطر جواب بدم بهتر است یا برای همه یک یادداشتی که حاوی چند نکته است جواب کوتاه و کلی بدهم دیدم کاربران عزیز از طولانی بودن مطالب ملول می شوند نخواستم تولید مزاحمت کنم
مطلبی با نام “برگ چنار و برگ انار” می گذارم
دو نکته در باره کلیه مطالبم که بارها متذکر شده ام
1- هرگز پیشنهاد و قصد “قطع” و “حذف” و “جایگزینی به معنای تغییر” و “تبدیل” هیچ گونه ای از درختان غیر مثمر راد ندارم
و به هیچ وجه هیچ گونه گیاهان و درختان “غیرمثمر” را مهدور الدم نمی دانم
بلکه پیشنهاد کاشت درختان میوه و صیفی جات و سبزیجات، غلات، حبوبات، گیاهان مرتعی و علوفه ای، گیاهان دارای الیاف، گیاهان دارویی و معطر
در پارکها، خیابانها، بلوار ها، محوطه های ادارات، محوطه های مدارس و دانشگاه ها و ادارات، داخل اتاقهای آپارتمانها، ، راهروهای ادارات، داخل اتاقهای منازل و جاهای خالی جنگلها (نه قطع و حذف جنگلهای طبیعی و خودرو) دارم
2- مطالب دو سال قبل و نیز حالا “پروپوزال” نیست و “طرح” نیست و “دستور” نیست و “درخواست” نیست بلکه مجموعه مطالبی است جهت مطالعه و ایجاد سؤال
با اعلام احترام به همه کارشناسان تلاشگر و دانشمند و محقق کشور در وزارت کشاورزی و موسسه جنگلها و مراتع و محیط زیست و… که در صورت لزوم تحقیق و بررسی کارشناسانه و علمی نمایند در جهت مقایسه بین گونه های مثمر و غیر مثمر(تا زمانیکه این واژه ها مصطلح باشند اشکالی در بکار بردن آن نمی بینم)
دو نکته نیز در رابطه با صحت و عدم صحت مطالبی که با ترجمه گوگل از زبانهای چینی و انگلیسی و…. در مطلب “چنار و انار” آورده ام لازم به یاد آوری است:
1- اعتبار این سایتها از نظر مقامات آن کشورها به هیچ وجه تحقیق نکرده و لزومی به تحقیق نمی بینم حتی ممکن است مطالبی را از یک کاربر و کامنتش بیاورم طبیعی است گزارش افراد و نقطه نظرهایشان به راحتی قابل اثبات نیست فقط برای دادن سر نخ هایی برای تحقیق بیشتر و تامل و طالعه بیشتر علاقمندان و محققان است
2- چون بنده به زبانهای خارجی حتی انگلیسی مسلط نیستم تا چه رسد به زبانهای چینی و… لذا ممکن است در ترجمه مرتکب اشتباه و برداشت ناصحیح از عبارات شوم و این امر حتی در ترجمه مترجمین حتی در مماسبات بین المللی و معهده ها گاهی پیش می آید که مترجم خوب متوجه عبارات تخصصی نشده است و گاه مطالب را وارونه ترجمه کرده است
و زیاد دیده شده مترجمین حرفه ای هم در ترجمه عبارات مهم در موضوعات مهم اشتباه کنند
این مسئله حتی در ترجمه های کتاب های چاپ شده نیز فراوان به چشم می خورد
حتی گاه بین مترجمین اختلاف نظر کلی در ترجمه عبارات و کلمه ها و جمله ها چه عربی و انگلیسی و زبانهای دیگر به فارسی و یا از فارسی به زبانهای دیگر وجود دارد مخصوصا در عبارات و مطالب تخصصی
حتی در متونی که بارها و بارها و مکرر در مکرر ترجمه شده اند هنوز هم اختلاف بین ترجمه ها وجود دارد و حتی بین مترجمین سر ترجمه یک عبارت وجود دارد
این امر در تمام برگردانها و ترجمه ها وجود دارد تا چه رسد به بنده که در صدد نیستم ترجمه ارائه دهم
و نیز در صدد نیستم در باره آن کشور و منطقه تحقیق کنم بلکه یک سری مطالب خام جهت اطلاع و جهت ایجاد انگیزه و سؤال این مطالب تهیه کرده ام
لذا با توجه به اینکه سعی دارم مطالب را با آدرس ها قرار دهم لذا هرکس خودش در صورت نیاز می تواند به تحقیق بیشتر بپردازد بنده
در باره موضوع گیاهان از ابتدا بارها و بارها گفتم این مطالب نه درخواست است نه پروپوزال و طرح بلکه یک سری پیشنهاد برای پژوهش است
طبیعی است هر کس بخواهد از این مطالب استفاده کند می تواند با بررسی و کنکاش بیشتر صحت و عدم صحت آن را به دست آورد
البته بدیهی است اگر هموطنان عزیز ساکن کشورهایی که نام برده ام و مطلعین اگر ترجمه صحیح یا اطلاعاتی در باره مناطقی که نام برده ام بدهند و یا خطاها و اشتباهات را گوشزد فرمایند بسیار ممنون خواهم شد
اما بازهم می گویم نه اعتبار سایتها را تایید می کنم نه ترجمه های خودم
را چه بسا ممکن است بنده در ترجمه عبارتی فکر کرده باشم در فلان کشور قانون لزوم کاشت درخت میوه تصویب شده اما واقعا آن قانون در باره ممنوعیت کشت درختان میوه بوده باشد مخصوصا در ترجمه های زبان چینی
البته بنده نیز حتی المقدور سعی دارم فقط مطالب صحیح را قرار دهم لذا در باره ونکوور نه ادعای تصویب در دولت را کرده بودم و نه ادعای کاشته شدن درختان میوه در خیابانها
فقط گفته بودم کاشت درختان میوه در خیابانهای شهر ونکوور تصویب شده است که این عبارت هم شامل تصویب در مجلس و دولت و … را دارد هم در یک اداره مانند همان هیئت پارکها و نیز این تصویب شامل تصویب دائمی است و یا آزمایشی و…
اما در برخی از شهرها مانند نانینگ چین هم کاشت درختان میوه تصویب شده هم واقعا در خیابانها درختان میوه کاشته شده اند
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای درویش نوشته اند:
در ضمن خانم نجفی گرامی:
“باز هم که شما حرف خود را تکرار کرده اید! مگر عکس درخت چنار و برگهای شادابش را در همین مردادماه نمی بینید؟”
به جناب آقای درویش:
1- راستش اصلا دوست ندارم به کسی جواب بدهم چون شخصیت افراد بسیار برایم مهمتر است اما بهرحال برای ایجاد سؤال و دقت بیشتر مطالبی می گویم
بهرحال با عرض معذرت از محضر جناب آقای درویش از جهت طولانی شدن مطالب
2- مهم نیست شرط را ببرم از حالا خودم را بازنده اعلام می کنم منظورم ایجاد انگیزه برای دقت و توجه بیشتر به مقایسه بین درختان میوه و درختانی چون چنار بود
3- منظورم برگ سبز سیر بود نه سبز رنگ پریده و کمرنگ
گفتم هیچ چناری برگ شاداب و سرسبز مانند برگ درختان میوه در تهران ندارد مخصوصا روی سرسبز تاکید کردم در حالیکه این برگ ها سبز رنگ پریده و یا سبز کم رنگ هستند هرچند قبول دارم سالم هستند و اثری از سوختگی و خرابی در آن ها دیده نمی شود
……………………
4- منظورم برگ حاصل از “جوانه برگ” بود نه برگ تازه روییده شده
منظورم برگ چناری بود که از اول فروردین شکفته شده و حاصل “جوانه برگ” ایجاد شده در سال قبل بود اما چون این نکته را نگفته بودم پس حق با ایشان است و نمی توانم به این نکته ایراد بگیرم
توضیح:
معمولا درختان دو نوع برگ دارند برگهای “جوانه برگ” سال قبل که اول بهار شکفته اند
و برگهایی که از شاخه های جانبی و فرعی بعدا ایجاد می شوند.
معمولا بر درختان دو نوع برگ دیده می شود غالب برگ ها برگهایی هستند که اول بهار باز شده اند که این برگها حاصل” جوانه برگ” تشکیل شده در سال قبل هستند
نوع دیگر برگ که کم هستند برگهایی هستند که از شاخه های جانبی و فرعی در تابستان و یا حتی پاییز ایجاد می شوند معمولا این نوع برگها پایین درختان و بر شاخه هایی بر تنه ایجاد می شوند نه از شاخه های اصلی و بالایی مواقعی که درخت نمی تواند به بالا شیره برساند و یا کلا درخت از بالا خشک شده و می خواهد از پایین رشد کند و زنده بماند دیده می شوند
برگی که انتخاب شده است برگ حاصل از “جوانه برگ” ایجاد شده در سال قبل اول شکفته شده در بهار نیست بلکه برگ یک شاخه فرعی جانبی بعدی است که احتمالا 15 روز تا یک ماه تا بیشتر عمر ندارد برگهای شاخه اصلی درخت نیست که از اول بهار بوده باشد یا به عبارت دیگر این برگها از “جوانه برگ” سال قبل نیستند بلکه از یک شاخه فرعی جانبی بعدی است که احتمالا 15 روز تا یک ماه تا بیشتر عمر ندارد به عبارت دیگر این برگ ها گرمای چندماهه و آلودگی چند ماهه را ندیده اند
البته باید توضیح می دادم که منظورم برگ شاخه های اصلی درخت است طبیعی است برگ جدید هنوز مقابل گرما و آلودگی قرار نگرفته است که خراب و سوخته شود
اما برگهای انار که در تصاویر می بینید مربوط به برگهای بازشده در فروردین ماه است و از “جوانه برگ” هایی که در سال قبل تشکیل شده است
نبود برگ سالم سرسبز چنار در تهران طبیعی است
اصلا نباید در چنارهای تهران یک برگ سالم حاصل از “جوانه برگ” شکفته شده درفروردین پیدا شود با توجه به گرمای اخیر و خصوصیت چنار چون خزان چنار بر اثر گرما است نه سرما و اصولا چنار خزان زودرس دارد
چنارها نه تنها در تهران بلکه در کشورهای دیگر هم که گاه موطن اصلی یا نزدیک به موطن اصلیشان هستند در گرما خزان می کنند
حتی در شهر نانجینگ چین هم نمی توان بعد از گرمای آخر بهار و اول تابستان برگ سبز سالم چنار پیدا کرد البته برگهای حاصل از جوانه اصلی نه برگ تازه جوانه زده
به برگ های ریخته شده توجه شود
http://translate.google.com/translate?hl=fa&langpair=zh-CN|fa&u=http://news.yuanlin.com/detail/201084/68069.htm
پیشنهاد تهیه تصاویر مقایسه ای
(البته تصویر درخت انار تهران را ندارم کاش امسال کسانی زحمت بکشند و در تاریخ های مختلف از درختان میوه مانند انار و انجیر و خرمالو و انگور در تهران و کاج و چنار و و… در شرایط مساوی تهیه کنند و هر 15 روز یا یک ماه گرفتن عکس را تجدید کنند تا بعدا بشود خوب قضاوت کرد )
——
تصاویری از برگهای انار حاصل از “جوانه برگ” شکفته شده در فروردین که تا اواخر پاییز سرسبز و سالم مانده اند
بهرحال تصاویر این انارها بسیار گویا است هرچند از جاهای غیر تهران هستند
بیاییم برگ چنار تازه روییده شده موجود در این صفحه را را با برگ درختان میوه ای مانند انار مقایسه کنیم می بینیم سرسبز نیستند و سبزینه برگ انگور و انار و انجیر و زیتون 4 درخت بهشتی و قرآنی را ندارد(هرچند قبول داریم این برگ ها سالم هستند چون در معرض آلودگی نبودند )
……………..
سبزی چنار و سوزنی برگ
یک دقت ویژه ای روی دو عکس ر این صفحه (عکس برگ چنار و عکس درختان سوزنی برگ) کنید.
الف: برگ چنار کم رنگ و کم سبز است و بطوریکه می بینید احساس می شود نازک و رقیق است به سایه روشن برگ پشتی دقت کنید که چگونه تمام لبه های برگ پشتی کاملا دیده می شود
یعنی برگ چنار در واحد سطح مواد غذایی کمتر و سبزینه کمتری دارد به نور پشتش دقت کنید
ب: درختان سوزنی برگ سبزی تیره داردند یعنی رنگ سبز شاداب و واقعی ندارند بلکه رنگ سبز تیره دارند
———–
برگهای انار سالم سرسبز حاصل از “جوانه برگ”
حالا با دقت به انارها و انجیرها و یا سایر درختان میوه که در همان موسسه هستند توجه کنید
یا به تصاویر برگهای درختان انار در جستجوی “انار” دقت کنید مخصوصا درختانی که انارهایشان به نظر رسیده می آید و به نوری که پشت برگهایشان افتاده است دقت کنید می بینید اثری از رقت و نازکی و کم رنگی برگ چنار و سایه اشیاء پشت این برگ ها نیست
می بینید اشیاء و برگهای پشت برگ درختان انار دیده نمی شوند.
برگ های انار
1- این برگها برگهایی هستند که از اول بهار در این درخت بوجود آمده اند روی شاخه سال گذشته نه از شاخه جانبی جدید چندروزه
http://www.google.com/images?um=1&hl=fa&lr=&tbs=isch%3A1&sa=1&q=%D8%AF%D8%B1%D8%AE%D8%AA+%D8%A7%D9%86%D8%A7%D8%B1&btnG=%D8%A8%D9%8A%D8%A7%D8%A8&start=0
2- به این تصویر نگاه کنید از رسیده شدن انارها احتمالا وایل یا اواسط یاییز گرفته شده چون فصل برداشت انار از اواخر مهر یا اوایل آبان شروع می شود و تا دو ماه انار بر درخت سالم می ماند
http://xtalk.msk.su/photo/Croatia/granat.jpeg
3- این تصویر هم باید حدود اواخر بهار باشد که انار گل دارد
http://www.floridata.com/wallpaper/jpg/PomegranateFlwrs800.jpg
4- به سرسبزی برگهای این درخت انار که میوه اش رسیده توجه شود
http://www.tebyan.net/bigimage.aspx?img=http://img.tebyan.net/big/1386/09/6316550124210317181101114216238255183229108.jpg
5- این دو تا انار کاملا رسیده هستند حتی رو به فساد هم رفته اند و پوست انار رو به خشکی رفته شاید تصویر اواسط یا اواخر پاییز گرفته شده باشد
به برگ سرسبز باقی مانده از فروردین توجه کنید
چون فصل برداشت انار از اواخر مهر تا اواخر آبان است و حتی انار بیشتر هم روی درخت می ماند
http://fireflyforest.net/images/firefly/2005/October/pomegranate-wasp.jpg
6- ترکیدگی و خشک شدن لبه های پوست انار نشانگر این است تصویر مربوط به پاییز یا اواخر پاییز است به سبزی برگها توجه کنید
http://www.flowersinisrael.com/Flowgallery/Punica_granatum_flower.jpg
7- به این تصویر با کیفیت بالا دقت کنید که لبه برگها توسط پرندگان و یا حشرات خورده شده و به برگ زردتوجه کنید
این عکس باید مربوط به اوایل پاییز و ماه مهر یا آبان باشد که انارها می رسند به برگهای سالم و شفاف و سرسبز انار که اول بهار باز شده اند نگاه کنید از شاخه های اصلی این برگها از ماه فروردین تا مهر و آبان اینگونه شفاف مانده اند
به براق بودن و چرمی بودن برگ توجه کنید که این خاصیت اجازه نمی دهد آلودگی و دود تهران و…. روی برگ بنشیند و برگ را بسوزاند و خراب کند برخلاف کرک ها و پرزهای چنار و چربی برگ کاج که گرد و غبار و دود را جذب می کند
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/6/6b/Pomegranate_fruit.jpg
8- به این تصویر نگاه کنید برخی برگها زرد شده اند اما بازهم برگهای سرسبز زیاد دیده می شوند
http://www.californiagardens.com/images/Pomegranate-wonderful.jpg
9- به سبزی و شادابی برگهای این انارهای ترکیده دقت کنید از ترکیده شدنشان معلوم است اواخر پاییز باید باشد این هم برگ جوانه های سال قبل است که در
http://sites.google.com/site/aroshanzadeh/12_8608050663_L600.jpg
10- به برگهای این انار ترک خورده هم توجه کنید این تصویر هم باید مربوط به اواخر پاییز باشد به برق برگها دقت کنید به صافی و جلای آنها نکته جالب تر اینکه میوه شاخه های درختان میوه را رو به پایین خم می کند و باعث می شود آلودگی ها و گرد ها از درخت بریزد
http://xtalk.msk.su/photo/Croatia/granat.jpeg
—–
پیشنهاد مقایسه برگها
توصیه می کنم در هر منطقه مثلا در همان باغ گیاهشناسی برگهای متعددی از درختان میوه مانند انار و انجیر و زیتون و خرمالو و انگور و توت و نخل (نخلهای با ثمر کوچکی که گوشه کنار به وسیله هسته هایشان در می آیند) و مرکبلت اگر گوشه و کنار در گلدانی جایی یافت شود را بچینند و برگهای چنار و زبان گنجشک و عرعرو کاج را هم بچینند و یک به یک برگ ها را روی هم قرار دهند و مقایسه کنند و ببینند اولا در شرایط مساوی برگ کدامیک سبز تر است و شفاف تر است
چند برگ چنار را زمین بگذارید و یک به یک برگ انار و انجیر و زیتون و مرکبات را رویش قرار دهید و مقایسه کنید
چند برگ انجیر را هم زمین بگذارید و یک بیک برگ کاج و نارون و برگ زبان گنجشک و عرعر را روی آن قرار دهید و یک برگ چنار راهم کنار آن قرار دهید و مقایسه کنید
می بینید برگ درختان میوه سرسبز تر و شاداب تر هستند و برگ درختان غیرمثمر یا مثل چنار و چمن رنگ پریده با سبز کمرنگ هستند و یا مانند سوزنی برگان سبز مات و تیره هستند می بینید اکثریت درختان میوه سرسبز و شاداب هستند و برگ اولیه فروردین ماهشان تا اواخر پاییز سرسبز می ماند اما بیشتر درختان غیر مثمر یا سبز کم رنگ یا سبز تیره هستند و معمولا تا تیر ماه بیشتر سبز نمی مانند
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
جناب آقای درویش نوشته اند:
حساسیت شما به درخت چنار هم همانطور که استاد بهرام سلطانی اشاره کرده اند، ریشه در عیب درختان ندارد؛ بلکه به ویژگی های فیزیولوژیک آدم های مختلف مربوط می شود.
به جناب آقای درویش :
کاملا درست است کاملا قبول دارم
برخی افراد نسبت به برخی از چیزها حساسیت دارند اما بهر حال افراد حساس کم نیستند که به توصیه پزشکان باید در خانه بمانند و حتی پنجره خانه را هم ببندند
البته همیشه گرده ها نیستند و تراکم درختان چنار در اداره شما زیاد نیست شما حرف از بیشه ای با درخت فراوان چنار زدید بنده هم گفتم وارد چنین بیشه ای می شوم اما زیاد نمی مانم.
حتی این امر در بیماریهای دیگر هم صدق می کند
مثلا قند و بسیاری از خوراکی ها عیب ندارنذ اما دیابتی باید نخورد یا کم بخورد
کسی هم حساسیت دارد باید از مواد آلرژی زا دوری کند
قطعا چنار را خداوند معیوب خلق نکرده است
قطعا خداوند سموم را معیوب خلق نفرموده
قطعا خداوند شیر و پلنگ و مار را معیوب خلق نکرده است
بی نهایت شگفتی و بی نهایت عظمت و فایده در خلقت چنار و سایر موجودات خداوند است
اما بنده می گویم با مقایسه کاشت انار در تهران مناسب تر است
و اصلا کاشت چنار در گرما و دود و آلودگی تهران به چنار ظلم است که از گرما و الودگی اواخر بهار همه برگهایش بسوزد و رنجور و ضعیف و کج زندگی کند
هم به انار ظلم است که دوست دارد زندگی خوش و راحتش را در تهران ادامه دهد
هم به پرندگان ظلم است که نبود دانه انار و غذا باعث کوچ آنها از تهران شده
هم به کسانی که حساسیت به چنار دارند ظلم است
بسم الله الرحمن الرحیم
برای روشن شدن ماجرای یک برگ چنار سالم و سرسبز حاصل از “جوانه برگ” شکفته شده در فروردین مقایسه ای بین درخت “چنار” با “انار” دارم تا ببینیم کدام اولویت کشت در تهران را دارند؟
مخصوصا انار را در مقایسه با چنار انتخاب کردم که یکی از دلایل کاشت فراوان چنار در تهران سابقه فرهنگی آن می دانند
در حالیکه سابقه فرهنگی چنار حداکثر به دوره شاه عباس برمی گردد درخت چنار در تهران کاشت
و در متون کهن تهران نامی از کاشت چنار در باره تهران برده نمی شود در حالیکه نام تهران برای اولین بار در تاریخ به خاطر انارهای منحصر به فردش بوده
بسم الله الرحمن الرحیم
1- چنار و انار
===========
چنار و انار در قرآن کریم:
چنار در قرآن کریم نیامده است
———–
انار در قرآن:
سه بار نام “انار” در قرآن آمده است دو بار انار دنیایی یک بار انار بهشتی
خداوند در قرآن کریم به مردم منت نهاده است که در دنیا و در بهشت برای انسان انار قرار داده است
الف: انار دنیایی:
1- خدا آب فرستاد تا گیاه و نخل و انگور و زیتون و انار پدید آید
وَهُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَأَخْرَجْنَا بِهِ نَبَاتَ كُلِّ شَيْءٍ فَأَخْرَجْنَا مِنْهُ خَضِرًا نُّخْرِجُ مِنْهُ حَبًّا مُّتَرَاكِبًا وَمِنَ النَّخْلِ مِن طَلْعِهَا قِنْوَانٌ دَانِيَةٌ وَجَنَّاتٍ مِّنْ أَعْنَابٍ وَالزَّيْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُشْتَبِهًا وَغَيْرَ مُتَشَابِهٍ انظُرُواْ إِلِى ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَيَنْعِهِ إِنَّ فِي ذَلِكُمْ لآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ (99 الأنعام)
او كسى است كه از آسمان، آبى نازل كرد، و به وسيله آن، گياهان گوناگون رويانديم; و از آن، ساقه ها و شاخه هاى سبز، خارج ساختيم; و از آنها دانه هاى متراكم، و از شكوفه نخل، شكوفه هايى با رشته هاى باريك بيرون فرستاديم; و باغهايى از انواع انگور و زيتون و “انار”، (گاه) شبيه به يكديگر، و (گاه) بى شباهت! هنگامى كه ميوه مى دهد، به ميوه آن و طرز رسيدنش بنگريد كه در آن، نشانه هايى (از عظمت خدا) براى افراد باايمان است!99
2- خداوند باغات دارای داربست مانند انگور و همچنین نخل و زرع و زیتون و انار به وجود آورد
وَهُوَ الَّذِي أَنشَأَ جَنَّاتٍ مَّعْرُوشَاتٍ وَغَيْرَ مَعْرُوشَاتٍ وَالنَّخْلَ وَالزَّرْعَ مُخْتَلِفًا أُكُلُهُ وَالزَّيْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُتَشَابِهًا وَغَيْرَ مُتَشَابِهٍ كُلُواْ مِن ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَآتُواْ حَقَّهُ يَوْمَ حَصَادِهِ وَلاَ تُسْرِفُواْ إِنَّهُ لاَ يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ (141 الأنعام)
اوست كه باغهاى معروش ]= باغهايى (مانند انگور)كه درختانش روى داربست ها قرار دارد[، و باغهاى غيرمعروش ]= باغهايى كه نياز به داربست ندارد [را آفريد; همچنين نخل و انواع زراعت را، كه از نظر ميوه و طعم با هم متفاوتند; و (نيز) درخت زيتون و انار را، كه از جهتى با هم شبيه، و از جهتى تفاوت دارند; (برگ و ساختمان ظاهريشان شبيه يكديگر است، در حالى كه طعم ميوه آنها متفاوت مى باشد.) از ميوه آن، به هنگامى كه به ثمر مى نشيند، بخوريد! و حقّ آن را به هنگام درو، بپردازيد! و اسراف نكنيد، كه خداوند مسرفان را دوست ندارد!_„_141
ب: انار بهشتی:
در بهشت دو باغ در نهایت سرسبزی حاوی نخل و میوه و انار است
مُدْهَامَّتَانِ (64 الرحمن)
هر دو خرّم و سرسبزند!_„_64
فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ (65 الرحمن)
پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مى كنيد؟! 65
فِيهِمَا عَيْنَانِ نَضَّاخَتَانِ (66 الرحمن)
در آنها دو چشمه جوشنده است! 66
فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ (67 الرحمن)
پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مى كنيد؟! 67
فِيهِمَا فَاكِهَةٌ وَنَخْلٌ وَرُمَّانٌ (68 الرحمن)
در آنها ميوه هاى فراوان و درخت خرما و انار است! 68
فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ (69 الرحمن)
پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مى كنيد؟! 69
درود بر خانم مجتهد نجفی که ظاهراً فراموش کرده اند، یادداشت ها و ادعاهایشان بر روی نت پاک شدنی نیست! هست؟
شما در ساعت 18:55 روز 17 تیرماه در همین تارنما مرقوم فرمودید: “اگر یک برگ سبز و سالم و شفاف چنار دیدید من از تمام مطالبم می گذرم .”
سپس، در ساعت 19:43 روز 26 تیر ماه مجدداً بر حرف خود تأکید کرده و نوشتید: “اگر الان یعنی اوایل تابستان جناب آقای خوشنویس و جناب آقای درویش یک برگ سالم و سرسبز چنار در کل تهران نشان بدهند تا چه رسد به چند ماه دبگر حقیر از حرفم بر می گردم.”
حتا حاضر شدید بر روی این موضوع شرط ببندید! حاضر نشدید؟
.
.
اما حالا می گویید: “منظورم برگ سبز سیر بود نه سبز رنگ پریده و کمرنگ”
.
.
به این ترتیب اگر برگ سبز سیر هم بیاوریم، فردا می گویید منظورم سبز زیتونی یا لجنی بود و فرداها هم یک چیز دیگر! نه؟
.
.
اما حقیقت این است که شما به گفته خودتان باید هم اینک تمام حرف خود را رسماً پس بگیرید و تمام.
.
.
سرفراز باشید بانو …
بسم الله الرحمن الرحیم
2- چنار و انار
===========
چنار و انار در روایات:
چنار در روایات:
تا جایی که در کتابهای روایی جستجو شد ظاهرا چنار در روایات فقط یک بار آمده آنهم در حدیث مفضل:
اما حدود 400 صفحه روایت در باره انار از کتابهای روایی جمع کردیم که از میان همه روایات فقط:
1- بخشی از روایت طولانی حدیث مفضل را در باره انار انتخاب کردیم بخاطر اینکه در این روایت فقط نام چنار آمده است
2- روایات کتاب کافی را انتخاب کردیم
چون در شیعه 4 کتاب روایی از همه معتبر تر هستند که به آنها کتب اربعه می گویند “کتاب الکافی” کلینی و “تهذیب الاحکام” شبخ طوسی و “من لایحضره الفقیه” شیخ صدوق و “الاستبصار” شیخ صدوق
اگر روایات “کتاب کافی” تکرار شده است با توجه به تعدد راوی و موضوع در خود کتاب کافی بوده
البه هرکدام از این روایات توضیح فراوانی دارند که در این مختصر گنجایش ندارد
الف: بررسی چنار و انار در حدیث توحید مفضل از امام جعفر صادق علیه السلام:
این همان حدیثی است که جناب آقای کنشلو در نقد پیشنهاد بنده در فروردین 88 به آن استناد کرده اند
مقاله جناب آقای مهندس هاشم کنشلو اینجا
http://rifr.blogfa.com/post-174.aspx
1- جواب جناب آقای کنشلو اینجا
http://www.karimeqom.com/mosmer/54–5.html
2- جواب جناب آقای کنشلو در نباتات و انواع منافع آن از حدیث مفضل اینجا
http://www.karimeqom.com/mosmer/89–6.html
3-جواب جناب آقای کنشلو خلقت نباتات در حدیث مفضل اینجا
http://www.karimeqom.com/mosmer/90–8.html
4- جواب جناب آقای کنشلو حكمت بهار و خزان در حدیث مقضل اینجا
http://www.karimeqom.com/mosmer/91–8.html
5- جواب جناب آقای کنشلو شگفتیهای گیاهان دارویی در حدیث مفضل اینجا
http://www.karimeqom.com/mosmer/96–13.html
امام صادق علیه السلام درحدیث توحید مفضل می فرمایند:
“اگر بجای درختان میوه سرو و “چنار” بود لذتهای بنى آدم از ميوه ها فوت مىشد”
—–
حدیث طولانی توحید مفضل در باره چنار
وَ بَعْضُهُ يُؤْكَلُ وَ يُسْتَخْرَجُ دُهْنُهُ فَيُسْتَعْمَلُ مِنْهُ ضُرُوبٌ مِنَ الْمَصَالِحِ وَ قَدْ تَبَيَّنَ لَكَ مَوْضِعُ الْإِرْبِ
و بعضى دانهها را مىخورند و از بعضى روغن بيرون مىآورند و در مصالح بسيار به كار مىبرند.
و چون فائده دانههاى ميوهها را دانستى،
فِي الْعَجَمِ وَ النَّوَى فَكِّرِ الْآنَ فِي هَذَا الَّذِي تَجِدُهُ فَوْقَ النَّوَاةِ مِنَ الرَّطْبَةِ وَ فَوْقَ الْعَجَمِ مِنَ الْعِنَبَةِ فَمَا الْعِلَّةُ فِيهِ وَ لِمَا ذَا يَخْرُجُ فِي هَذِهِ الْهَيْئَةِ
اكنون تفكّر نما در آنچه در بالاى دانهها از رطب و انگور به عمل مىآيد، ميوهاى در نهايت لذّت و حلاوت
وَ قَدْ كَانَ يُمْكِنُ أَنْ يَكُونَ مَكَانَ ذَلِكَ مَا لَيْسَ فِيهِ مَأْكَلٌ كَمِثْلِ مَا يَكُونُ فِي السِّرْوِ وَ “الدُّلْبِ” وَ مَا أَشْبَهَ ذَلِكَ
اگر بجای درختان میوه درختانی مانند سرو و “چنار” مىبود آن لذتها كه بنى آدم از اين ميوه مىيابند فوت مىشد
فَلِمَ صَارَ يَخْرُجُ فَوْقَهُ هَذِهِ الْمَطَاعِمُ اللَّذِيذَةُ إِلَّا لِيَسْتَمْتِعَ بِهَا الْإِنْسَانُ
پس حكيم عليم اين مطاعم لذيذه را در ميوهها براى تمتّع انسان و التذاذ او مقرر ساخته.
در این روایت “الدلب” به معنای “الصنار” معرب چنار آمده و ظاهرا در روایت دیگری نام چنار برده نشده است
انار در حدیث مفضل از قول امام جعفر صادق علیه السلام
. خلق الرمانة و أثر العمد فيه
[شگفتى انار]
تل هایی از پیه
وَ اعْتَبِرْ بِخَلْقِ الرُّمَّانَةِ وَ مَا تَرَى فِيهَا مِنْ أَثَرِ الْعَمْدِ وَ التَّدْبِيرِ فَإِنَّكَ تَرَى فِيهَا كَأَمْثَالِ التِّلَالِ مِنْ شَحْمٍ مَرْكُومٍ فِي نَوَاحِيهَا
عبرت بگير به خلق انار و آثار قدرت كريم غفّار به درستى كه در ميان آن مانند تلها از پيه نصب كرده
دانه های چیده شده
وَ حَبٍّ مَرْصُوفٍ صفا [رَصْفٍ كَنَحْوِ مَا يُنْضَدُ بِالْأَيْدِي
و در اطراف آن تلها دانههاى انار را منصوب گردانيده و به يك ديگر چسبانيده، گمان مىكنى، به دست چيدهاند
لفافه ها و پوست
وَ تَرَى الْحَبَّ مَقْسُوماً أَقْسَاماً وَ كُلَّ قِسْمٍ مِنْهَا مَلْفُوفاً بِلَفَائِفَ مِنْ حُجُبٍ مَنْسُوجَةٍ أَعْجَبَ النَّسْجِ وَ أَلْطَفَهُ وَ قِشْرَهُ يَضُمُّ ذَلِكَ كُلَّهُ
و دانهها را چندين قسمت نموده و هر قسمتى را محجوب به لفافه گردانيده و آن لفافه را به لطافتى بافتهاند كه عقل در آن حيران است و جميع اقسام را در ميان پوست محكمى جا داده.
اگر فقط دانه بود چه می شد؟
فَمِنَ التَّدْبِيرِ فِي هَذِهِ الصَّنْعَةِ أَنَّهُ لَمْ يَكُنْ يَجُوزُ أَنْ يَكُونَ حَشْوُ الرُّمَّانَةِ مِنَ الْحَبِّ وَحْدَهُ وَ ذَلِكَ أَنَّ الْحَبَّ لَا يَمُدُّ بَعْضُهُ بَعْضاً
پس تدبير شريف در اين خلق لطيف آن است كه اگر ميان انار تمام دانه بود راه غذا به سوى دانهها نبود
پیه برای رسیدن غذا به دانه است
،فَجُعِلَ ذَلِكَ الشَّحْمُ خِلَالَ الْحَبِّ لِيَمُدَّهُ بِالْغِذَاءِ
پس اين پيه را در ميان دانه قرار داده و ته دانهها را در آن منصوب گردانيده كه از آن راه غذا به هر دانه برسد
لفافه ها برای حفظ دانه
أَ لَا تَرَى أَنَّ أُصُولَ الْحَبِّ مَرْكُوزَةٌ فِي ذَلِكَ الشَّحْمِ ثُمَّ لُفَّ بِتِلْكَ اللَّفَائِفِ لِتَضُمَّهُ وَ تُمْسِكَهُ فَلَا يَضْطَرِبَ وَ غُشِيَ فَوْقَ ذَلِكَ بِالْقِشْرَةِ الْمُسْتَحْصِفَةِ لِتَصُونَهُ وَ تُحْصِنَهُ مِنَ الْآفَاتِ
و آن لفافهها را براى حفظ دانههاى لطيف كه ضايع نشوند بر روى آنها كشيده و آن پوست را محكم بر روى همه كشيده كه آن حباب به آن لطافت و طراوت از آفات سرما و گرما و غير اينها محفوظ بماند.
این مقدار کمی از شگفتیهای خلقت انار است
فَهَذَا قَلِيلٌ مِنْ كَثِيرٍ مِنْ وَصْفِ الرُّمَّانَةِ وَ فِيهِ أَكْثَرُ مِنْ هَذَا لِمَنْ أَرَادَ الْإِطْنَابَ وَ التَّذَرُّعَ فِي الْكَلَامِ وَ لَكِنْ فِيمَا ذَكَرْتُ لَكَ كِفَايَةٌ فِي الدَّلَالَةِ وَ الِاعْتِبَارِ
آنچه گفتيم اندكى است از بسيار در حكمتهاى خلق انار و زياده از اين بسيار است براى كسى كه اطناب در كلام نمايد و آنچه گفتيم كافى است براى دلالت و اعتبار.
این بود چنار و انار در حدیث توحید مفضل از امام صادق علیه السلام
بسم الله الرحمن الرحیم
3- چنار و انار
===========
بقیه چنار و انار در روایات:
چنار در روایات:
حدود 400 صفحه روایت در باره انار از کتابهای روایی جمع کردیم که فقط روایات کتاب کافی را انتخاب شده در شیعه 4 کتاب روایی از همه معتبر تر هستند که به آنها کتب اربعه می گویند “کتاب الکافی” کلینی و “تهذیب الاحکام” شبخ طوسی و “من لایحضره الفقیه” شیخ صدوق و “الاستبصار” شیخ صدوق
تکرار روایات با توجه راوی و موضوع در خود کتاب کافی بوده
البه هرکدام از این روایات توضیح فراوانی دارند که در این مختصر گنجایش ندارد
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
1- ) دو انار از بهشت
الكافي – الشيخ الكليني – ج 1 – ص 263
2 – علي ، عن أبيه ، عن ابن أبي عمير ، عن ابن أذينة ، عن زرارة ، عن أبي جعفر عليه السلام قال : نزل جبرئيل عليه السلام على رسول الله صلى الله عليه وآله برمانتين من الجنة فأعطاه إياهما فأكل واحدة وكسر الأخرى بنصفين فأعطى عليا عليه السلام نصفها فأكلها ، فقال يا علي أما الرمانة الأولى التي أكلتها فالنبوة ليس لك فيها شئ ، وأما الأخرى فهو العلم فأنت شريكي فيه .
امام باقر علیه السلام: “جبرئیل علیه السلام بر رسول خدا صلی الله علیه و آله نازل شد و دو از بهشت انار آورد پس حرضت رسول صلی الله علیه و آله یکی را میل فرمودند و نصف دیگری را به حضرت علی علیه السلام دادند و فرمودند ای علی آن یکی نبوت بود که به شما اختصاص ندارد اما دیگری علم است که تو هم در آن با من شریک هستی”
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
2- ) دو چوب انار همراه مرده
الكافي – الشيخ الكليني – ج 3 – ص 154
12 – وروى علي بن إبراهيم في رواية أخرى قال : يجعل بدلها عود الرمان .
(مستحب است در قبر همراه مرده دو چوب تر از شاخه خرما قرار دهیم اگر خرما نبود) مستحب است بدل آن دو چوب از انار قرار دهیم.”
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
3- ) آب گرم و انار بی ضررند
الكافي – الشيخ الكليني – ج 6 – ص 314
5 – عدة من أصحابنا ، عن أحمد بن محمد بن خالد ، عن بعض أصحابه رفعه قال : قال أبو عبد الله عليه السلام : شيئان صالحان لم يدخلا جوف واحد قط فاسدا إلا أصلحاه ، وشيئان فاسدان لم يدخلا جوفا قط صالحا إلا أفسداه ، فالصالحان الرمان والماء الفاتر والفاسدان الجبن والقديد .
امام صادق علیه السلام: “دو چیز صالح و خوب هستند که داخل بدن نمی شوند الا اینکه فساد بدن را به اصلاح می کنند و دو چیز فاسد هستند که داخل بدن نمی شوند الا اینکه بدن را ضرر بزنند و فاسد کنند اما آن دو که ضرری ندارند و نفع دارند آب ملایم و انار هستند و دو چیز فاسد پنیر و گوشت قدید هستند”
کراهت پنیر: در روایات خوردن پنیر به تنهایی مکروه شمرده شده و زیاد خوردن آن باعث فراموشی و اختلال حافظه دانسته شده خوردن گردو به تنهایی درد و خوردن پنیر به تنهایی درد نامیده شده و پنیر با گردو توصیه شده است شاید به این خاطر باشد که گردو مغز را تثویت و از ضرر فراموشی آوردن پنیر جلوگیری می کند
کراهت قدید: در قدیم گوشت را قرمه می کردند و یا در آفتاب خشک می کردند و به آن قدید می گفتند در روایات بسیار خوردن این نوع گوشت مذمت شده در حال حاضر سوسیسها و کالباسها در حقیقت همان گوشتهای قدید شده قدیم هستند که برای سلامتی زیان آور هستند
آب برای سلامتی بسیار مهم است اما شاید آب یخ بسیار سرد و آب داغ ضرر هم داشته باشند لذا در روایات آب فاتر بی ضرر دانسته شده
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
4- ) آب گرم و انار بی ضرند
الكافي – الشيخ الكليني – ج 6 – ص 315
7 – عنه ، عن بعض أصحابه رفعه قال : قال أبو عبد الله عليه السلام : ثلاث لا يؤكلن وهن يسمن ، وثلاث يؤكلن وهن يهزلن ، واثنان ينفعان من كل شئ ولا يضران من شئ ، واثنان يضران من كل شئ ولا ينفعان من شئ ، فأما اللواتي لا يؤكلن ويسمن استشعار الكتان والطيب والنورة ، وأما اللواتي يؤكلن ويهزلن فهو اللحم اليابس والجبن والطلع وفي حديث آخر الجرز والكسب ( 1 ) واللذان ينفعان من كل شئ ولا يضران من شئ : فالماء الفاتر والرمان ، واللذان يضران من كل شئ ولا ينفعان من شئ : فاللحم اليابس والجبن ، قلت : جعلت فداك ثم قالت : يهزلن وقلت : ههنا يضران ؟ فقال : أما علمت أن الهزال من المضرة .
( 1 ) الجرز بالتحريك : لحم ظهر الجمل ، وفى بعض النسخ ( الجوز )
والكسب بضم الكاف عصارة الدهن .
امام صادق علیه السلام: “سه چیز بدون اینکه خورده شوند بدن را فربه می کنند و سه چیز خورده می شوند اما بدن را نحیف می کنند و دو چیز نفع دارند بی هیچ ضرری و دو چیز ضرر دارند بی هیچ نفعی
اما سه چیزی که بدون خورده شدن باعث تقویت بدن است چوشیدن لباس کتانی و استفاده از بوی خوش و استفده داروی نظافت
سه چیزی که بدن را نحیف می کنند با اینکه خورده می شوند گوشت خشک شده و پنیر و طلع (شکوفه خرما) هستند آن دو که ضرری ندارند و نفع دارند آب ملایم و انار هستند. دو چیز ضرر آور که فایده ای ندارند پنیر و گوشت خشک شده هستند ”
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
5- ) انار یکی از پنج میوه بهشتی است
الكافي – الشيخ الكليني – ج 6 – ص 349 – 350
1 – عدة من أصحابنا ، عن أحمد بن أبي عبد الله ، عن أبيه ، عن أحمد بن سليمان ، عن أحمد بن يحيى الطحان ، عمن حدثه ، عن أبي عبد الله عليه السلام قال : خمس من فواكه الجنة في الدنيا : الرمان الامليسي ، والتفاح الشيسقان ( 2 ) والسفرجل والعنب الرازقي والرطب المشان .
( 2 ) في امالي الشيخ الطوسي ره والتفاح الشعشعاني يعنى الشامي .
نسحه “الامليسي”
مکان “الملاسی” و هواظهر ، قال فی القاموس” “الاملیس (وبهاء) = الفلء لیس بها نبات
و الرمان الالیس کانه منسوب الیه” (انتهی) و المعروف عندنا “الملس” وهو مالا حجم له
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
6- ) انار یکی از چهار میوه بهشتی است
الكافي – الشيخ الكليني
امام صادق علیه السلام: “میوه های بهشتی پنج است انار املیسی سیب شعشعایی و به و انگور رازقی و رطب مشان”
2 – محمد بن يحيى ، عن عبد الله بن جعفر ، عن عبد العزيز بن زكريا اللؤلؤي ، عن سليمان بن المفضل ( 3 ) قال : سمعت أبا الجارود يحدث عن أبي جعفر عليه السلام قال : أربعة نزلت من الجنة : العنب الرازقي والرطب المشان والرمان الأمليسي والتفاح الشيسقان .
( 3 ) في بعض النسخ مكان سليمان بن المفضل الفضل وهو الموافق للرجال .
امام صادق علیه السلام: “چهار چیز از بهشت آمده است انگور رازقی و رطب مشان و انار املیسی و سیب شیسقان”
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
7- ) انار برای گرسنه و سیر خوب است
الكافي – الشيخ الكليني – ج 6 – ص 352 – 355
( باب الرمان )
1 – علي بن إبراهيم ، عن أبيه ، ومحمد بن إسماعيل ، عن الفضل بن شاذان ، عن ابن أبي عمير ، عن إبراهيم بن عبد الحميد قال : سمعت أبا عبد الله عليه السلام يقول : عليكم بالرمان فإنه لم يأكله جائع إلا أجزأه ولا شبعان إلا أمرأه .
امام رضا علیه السلام فرمودند : “انار بخورید چون گرسنه انار نمی خورد الا اینکه جای غذا را برایش می گیرد و وسیر انار نمی خورد الا غذایش گوارای وجودش می شود”
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
8- ) انار سید صدو بیست رنگ میوه است
الكافي – الشيخ الكليني
امام صادق علیه السلام :”میوه ها 120 رنگ هستند سید آنها انار است”
2 – علي بن إبراهيم ، عن هارون بن مسلم ، عن مسعدة بن زياد ، عن أبي عبد الله عليه السلام قال : الفاكهة مائة وعشرون لونا سيدها الرمان .
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
9- ) انار محبوب ترین ثمره نزد رسول الله صلی الله علیه و آله
الكافي – الشيخ الكليني
3 – عدة من أصحابنا ، عن أحمد بن أبي عبد الله ، عن أبيه ، عن فضالة بن أيوب ، عن عمر بن أبان الكلبي قال : سمعت أبا جعفر وأبا عبد الله عليه السلام يقولان : ما على وجه الأرض ثمرة كانت أحب إلى رسول الله صلى الله عليه وآله من الرمان وكان والله إذا أكلها أحب أن لا يشركه فيها أحد .
امام باقر و امام صادق علیهما السلام :”بر روی زمین هیچ ثمره ای محبوب تر از انار نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله نبود و بخدا سوگند وقتی انار می خورم دوست دارم هیج کسی در ان شریک نشود.”
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
10- ) آدم علیه السلام گرسنه و سیر انار بخورد
الكافي – الشيخ الكليني
4 – عنه ، عن محمد بن عيسى ، عن الدهقان ، عن درست ، عن إبراهيم بن عبد الحميد عن أبي الحسن عليه السلام قال : مما أوصى به آدم عليه السلام هبة الله أن قال له : عليك بالرمان فإنك أن أكلته وأنت جائع أجزأك وإن أكلته وأنت شبعان أمرأك .
امام صادق علیه السلام: “حضرت آدم علیه السلام به فرزندش شیث سفارش کرد که بر تو باد خوردن انار اگر انار را بخوری در حال گرسنگی جای غذا برایت می شود و اگر انار بخوری در حالیکه سیر هستی سیر باشی غذایت را گوارای وجودت می کند”
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
11- ) دانه بهشتی
الكافي – الشيخ الكليني
5 – علي بن إبراهيم ، عن أبيه ، عن ابن أبي عمير ، عن حماد بن عثمان ، عن أبي عبد الله عليه السلام قال : ما من شئ أشارك فيه أبغض إلي من الرمان وما من رمانة إلا وفيها حبة من الجنة فإذا أكلها الكافر بعث الله عز وجل إليه ملكا فانتزعها منه .
امام صادق علیه السلام: “چیزی بدتر برای من نیست که در خوردن انار با کسی شریک شوم زیرا هیچ اناری نیست جز اینکه در آن یک دانه از بهشت در آن هست اما اگر کافر انار بخورد فرشته ای می آید و آن را از او می گیرد”
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
12- ) شراکت در انار
الكافي – الشيخ الكليني
6 – أبو علي الأشعري ، عن محمد بن عبد الجبار ، عن محمد بن سالم ، عن أحمد بن النضر عن مفضل قال : سمعت أبا عبد الله عليه السلام يقول : ما من طعام آكله إلا وأنا أشتهي أن أشارك فيه أو قال : يشركني فيه إنسان إلا الرمان فإنه ليس من رمانة إلا وفيها حبة من الجنة .
امام صادق علیه السلام: “هیچ غذایی نیست جز اینکه دوست دارم در ان شریک باشم یا انسان دیگری با من در آن شریک شود الا انار زیرا هیچ اناری نیست جز اینکه در آن یک دانه از بهشت در آن هست ”
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
13- ) پهن کردن پارچه زیر انار
الكافي – الشيخ الكليني
7 – عدة من أصحابنا ، عن أحمد بن محمد ، عن عثمان بن عيسى ، عن سماعة ، عن أبي عبد الله عليه السلام قال : كان أمير المؤمنين عليه السلام إذا أكل الرمان بسط تحته منديلا فسئل عن ذلك فقال : إن فيه حبات من الجنة ، فقيل له : إن اليهود والنصارى ومن سواهم يأكلونه ؟ فقال : إذا كان ذلك بعث الله عز وجل إليه ملكا فانتزعها منه لكيلا يأكلها .
امام صادق علیه السلام: “وقتی حضرت علی علیه السلام انار تناول می کردند زیرش پارچه ای پهن می کردند از ایشان از سر کارشان سؤال شد فرمودند چون در انار دانه های بهشتی هست …. ”
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
14- ) انار وسوسه شیطان را بیمار می کند
الكافي – الشيخ الكليني
8 – أبو علي الأشعري ، عن محمد بن عبد الجبار ، عن صفوان بن يحيى ، عن منصور ابن حازم ، عن أبي عبد الله عليه السلام قال : من أكل حبة من رمان أمرضت شيطان الوسوسة أربعين يوما .
امام صادق علیه السلام: “هرکس دانه انار بخورد وسوسه شیطان را بیمار می کند (ضعیف می کند) تا 40 روز”
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
15- ) نورانی شدن قلب و دوری شیطان و گناه نکردن
الكافي – الشيخ الكليني
9 – محمد بن يحيى ، عن أحمد بن محمد بن عيسى ، ومحمد بن الحسين جميعا ، عن محمد بن إسماعيل ابن بزيع ، عن صالح بن عقبة ، عن يزيد بن عبد الملك النوفلي قال : دخلت على أبي عبد الله عليه السلام وفي يده رمانة فقال : يا معتب أعطه رمانة فإني لم أشرك في شئ أبغض إلي من أن أشرك في رمانة ثم احتجم وأمرني أن أحتجم فاحتجمت ثم دعا برمانة أخرى ثم قال : يا يزيد أيما مؤمن أكل رمانة حتى يستوفيها أذهب الله عز وجل الشيطان عن أنارة قلبه أربعين صباحا ومن أكل اثنتين أذهب الله عز وجل الشيطان عن أنارة ، قلبه مائة يوم ومن أكل ثلثا حتى يستوفيها أذهب الله عز وجل ، الشيطان عن أنارة قلبه سنة ومن أذهب الله الشيطان عن أنارة قلبة سنة لم يذنب ومن لم يذنب دخل الجنة ( 1 ) .
( 1 ) يمكن أن يكون أمثال هذه مشروطة بشرائط من الاخلاص والتقوى وغيرهما فإذا تخلف في بعض الأحيان يكون للاخلال بها .
( آت ) وقوله : ” أنارة قلبه ” أي اذهابا حاصلا عنها يعنى أنار قلبه ليذهب عنه الشيطان أو أذهبه عن منعها والاخلال بها ، وفى بعض النسخ بالثاء المثلثة بمعنى التهييج ويرجع إلى الوسوسة وهو أوضح ( في )
یزید نوفلی می گوید: “برامام صادق علیه السلام وارد شدم در دستشان اناری بود فرمودند ای معتب به او هم انار بده چون من شراکت در خوردن انار را دوست ندارم ….. بعد فرمودند: “ای یزید هر مؤمنی یک کامل انار بخورد خداوند عزوجل تا چهل روز بخاطر روشن شدن قلبش شیطان را از او دور کند و هر کس دو انار کامل بخورد خداوند عزوجل تا صد روز بخاطر روشن شدن قلبش شیطان را از او دور کند و هر کس سه انار کامل بخورد خداوند عزوجل تا یک سال بخاطر روشن شدن قلبش شیطان را از او دور کند و هر کس را که خداوند عزوجل شیطان را بخاطر روشن شدن قلبش از او دور کند گناه نمی کند و هرکس گناه نکند به بهشت وارد می شود”
1- البته ایمان که در حدیث هم گفته شده شرط تاثیر انار و مانند آن است
2- از این حدیث استفاده می شود که سلامتی بدن در سلامتی روح تاثیر دارد و سلامتی روح در رفتار انسان نقش بسزایی دارد و انسانی که جسم و روحش سالم است گرد گناه و خطا و وسوسه شیطان نمی رود
و این یکی از مهمترین اصول روانشاسی است
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
16- ) انار شیرین و دباغی معده و خاموش شدن وسوسه شیطان
الكافي – الشيخ الكليني
10 – محمد بن يحيى ، عن أحمد بن محمد ، عن ابن محبوب ، عن عبد الله بن سنان قال : سمعت أبا عبد الله عليه السلام يقول : عليكم بالرمان الحلو فكلوه فإنه ليست من حبة تقع في معدة مؤمن إلا أبادت داء وأطفأت شيطان الوسوسة عنه ( 1 ) .
( 1 ) الإبادة : الاهلاك والافناء .
امام صادق علیه السلام: “بر شما باد به خوردن انار شیرین زیرا حبه ای از آن وارد معده مؤمن نمی شود الا که درد و بیماری را نابود می کند و آتش وسوسه شیطان را از او خاموش می کند ”
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
17- ) نورانی شدن قلب با انار ناشتا
الكافي – الشيخ الكليني
11 – علي بن إبراهيم ، عن أبيه ، عن ابن أبي عمير ، عن هشام بن سالم ، عن أبي عبد الله عليه السلام قال : سمعته يقول : من أكل رمانة على الريق أنارت قلبه أربعين يوما .
امام صادق علیه السلام: “هرکس اناری را ناشتا بخورد قلبش چهل روز نورانی می شود”
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
18- ) انار با پیه هایش معده را دباغی و ذهن را تقویت می کند
الكافي – الشيخ الكليني
12 – علي بن محمد بن بندار ، عن أبيه ، عن محمد بن علي الهمداني ، عن أبي سعيد الرقام ، عن صالح بن عقبة قال : سمعت أبا عبد الله عليه السلام يقول : كلوا الرمان بشحمه فإنه يدبغ المعدة ويزيد في الذهن .
امام صادق علیه السلام: ” انار را با پیه هایش بخورید که معده را دباغی می کند و ذهن را تقویت می کند”
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
19- ) انار میخوش با پیه معده را دباغی می کند
الكافي – الشيخ الكليني
13 – عدة من أصحابنا ، عن سهل بن زياد ، عن جعفر بن محمد الأشعري ، عن ابن القداح ، عن أبي عبد الله عليه السلام قال : كلوا الرمان المز بشحمه ( 2 ) فإنه دباغ للمعدة .
( 2 ) الرمان المز بالضم بين الحلو والحامض .
امام صادق علیه السلام: ” انار مز (میخوش ترش و شیرین ) بخورید را با پیه هایش بخورید که معده را دباغی می کند”
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
20- ) انار میخوش برای معده بهتراست
الكافي – الشيخ الكليني
14 – علي بن إبراهيم ، عن أبيه ، عن ابن أبي عمير ، عن إبراهيم بن عبد الحميد ، عن الوليد بن صبيح ، عن أبي عبد الله عليه السلام قال : ذكر الرمان الحلو فقال : المز أصلح في البطن .
محمد بن إسماعيل ، عن الفضل بن شاذان ، عن ابن أبي عمير ، عن إبراهيم بن عبد الحميد ، عن الوليد بن صبيح ، عن أبي عبد الله صلى الله عليه وآله مثله .
نزد امام صادق علیه السلام حرف انار شیرین شد فرمودند: ” انار مز (میخوش ترش و شیرین ) برای شکم بهتر است”
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
21- ) انار سورانی قلب را نورانی و شیطان را دور می کند
الكافي – الشيخ الكليني
15 – عدة من أصحابنا ، عن أحمد بن محمد بن خالد ، عن ابن بقاح ، عن صالح بن عقبة الخياط أو القماط عن يزيد بن عبد الملك قال : سمعت أبا عبد الله عليه السلام يقول : من أكل رمانة أنارت قلبه ومن أنار الله قلبه بعد الشيطان عنه ، قلت : أي الرمان جعلت فداك ؟ فقال : سورانيكم هذا ( 3 ) .
( 3 ) سورين نهر بالري وأهلها يتطيرون منه لان السيف الذي قتل به يحيى بن زيد بن علي بن الحسين غسل فيه وسورى كطوبى موضع بالعراق وهو من بلد السريانيين وموضع من بغداد وقد يمد ( القاموس )
یزید بن عبدالملک می گوید از امام صادق علیه السلام شنیدم فرمود:”هر کس انار بخورد قلبش روشن می شود و هرکس قلبش روشن شود شیطان از او دور می شود” عرض کردم: “فدایتان شوم کدام نوع انار؟” فرمود: “همین انار سورانی تان”
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
22- ) انار ناشتا در جمعه و نورانی شدن قلب و دور شدن شیطان و نافرمانی نکردن و بهشت وارد شده
الكافي – الشيخ الكليني
‹ صفحه 355 › 16 – عنه ، عن النهيكي ، عن عبيد الله بن أحمد ( 1 ) ، عن زياد بن مروان القندي قال : سمعت أبا الحسن عليه السلام يعني الأول يقول : من أكل رمانة يوم الجمعة على الريق نورت قلبه أربعين صباحا ، فإن أكل رمانتين فثمانين يوما ، فإن أكل ثلاثا فمائة وعشرين يوما وطردت عنه وسوسة الشيطان ومن طردت عنه وسوسة الشيطان لم يعص الله عز وجل ومن لم يعص الله أدخله الله الجنة .
1 – في بعض النسخ ( عبد الله بن أحمد ) .
ابوالحسن اول (امام کاظم) علیه السلام: “هر کس روز جمعه اناری را ناشتا بخورد تا چهل روز قلبش روشن شود هر کس دو انار بخورد تا هشتاد روز قلبش روشن شود هر کس سه انار بخورد تا صد و بیست روز قلبش روشن شود و وسوسه شیطان از او طرد شود و هر کس وسوسه شیطان از او طرد شود عصیان و نافرمانی خدا را انجام نمی دهد و هر کس خدا را ننافرمانی نکند خداوند او را به بهشت وارد می کند
از این حدیث استفاده می شود که سلامتی بدن در سلامتی روح تاثیر دارد و سلامتی روح در رفتار انسان نقش بسزایی دارد و انسانی که جسم و روحش سالم است گرد گناه و خطا و وسوسه شیطان نمی رود
و این یکی از مهمترین اصول روانشاسی است
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
23- ) انار شیرین مرد را تقویت و فرزند را نیکو می کند
الكافي – الشيخ الكليني
17 – عنه ، عن الحسين بن سعيد ، عن عمرو بن إبراهيم ، عن الخراساني ( 2 ) قال : أكل الرمان الحلو يزيد في ماء الرجل ويحسن الولد .
( 2 ) عمرو بن إبراهيم في كتب الرجال من أصحاب الصادق والظاهر والمراد بالخراساني الرضا عليه السلام وروايته عنه في غاية البعد .
امام رضا علیه السلام: “خوردن انار مرد را تقویت می کند و فرزند را نیکو می کند”
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
24- ) دود درخت انار حشرات را فراری می دهد
الكافي – الشيخ الكليني
18 – عدة من أصحابنا ، عن سهل بن زياد ، عن إبراهيم بن عبد الرحمن ، عن زياد ، عن أبي الحسن عليه السلام قال : دخان شجر الرمان ينفي الهوام .
ابوالحسن علیه السلام: “دود درخت انار حشرات را فراری می دهد”
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
25- ) خلال کردن با چوب انار جذام را تحریک می کند
الكافي – الشيخ الكليني – ج 6 – ص 377
7 – علي بن إبراهيم ، عن أبيه ، عن ابن أبي عمير ، عن إبراهيم بن عبد الحميد ، عن أبي الحسن عليه السلام قال : لا تخللوا بعود الريحان ولا بقضيب الرمان فإنهما يهيجان عرق الجذام.
ابوالحسن علیه السلام: “با چوب ریحان دنهایتان را خلال نکنید و با چوب انار هم خلال نکنید زیرا این دو جزام را به حرکت می آوردند.”
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
26- ) نهی رسول الله صلی الله علیه و آله از خلال کردن با چوب انار و هیجان جذام
الكافي – الشيخ الكليني – ج 6 – ص 377
11 – عنه ، عن بعض من رواه ، عن أبي عبد الله عليه السلام قال : نهى رسول الله صلى الله عليه وآله عن التخلل بالرمان والآس والقصب وقال صلى الله عليه وآله : إنهن يحركن عرق الآكلة .
امام صادق علیه السلام: ” رسول خدا صلی الله علیه و آله از خلال کردن دندانها با انار و آس (مورد یا مورت دارویی عطری و معروف) نهی کردند و فرمودند: “اینها جذام را به هیجان می آورند”
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
27- ) حضرت آدم علیه السلام درختان نخل و انگور و زیتون و انار بهشتی را می کارد
الكافي – الشيخ الكليني – ج 6 – ص 393
2 ) – علي بن محمد ، عن صالح بن أبي حماد ، عن الحسين بن يزيد ، عن علي بن أبي حمزة عن إبراهيم ، عن أبي عبد الله عليه السلام قال : إن الله عز وجل لما أهبط آدم عليه السلام أمره بالحرث والزرع وطرح إليه غرسا من غروس الجنة فأعطاه النخل والعنب والزيتون والرمان فغرسها ليكون لعقبه وذريته
امام صادق علیه السلام: “وقتی خداوند عزوجل آدم علیه السلام را به زمین فرود آورد او را به کشاورزی کردن امر کرد و از درختان بهشت نخل و انگور و زیتون و انار را به او داد تا در زمین غرس کند تا برای خودش و فرزندانش باشد”
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
28- ) حلال بودن رب انار
الكافي – الشيخ الكليني – ج 6 – ص 426 – 427
4 – عدة من أصحابنا ، عن سهل بن زياد ، عن منصور بن العباس ، عن جعفر بن أحمد المكفوف قال : كتبت إليه يعني أبا الحسن الأول عليه السلام أسأله عن السكنجبين والجلاب ورب التوت ورب التفاح ورب السفرجل ورب الرمان فكتب حلال .
جعفر مکفوف گفته: “به امام کاظم علیه السلام نامه نوشتم از (حلال بودن و پاک بودن) سکنجبین و شربت گلاب و رب توت و رب به و رب انار پرسیدم ” در جواب نوشتند: “حلال است”
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
29- ) حلال بودن رب انار بازار
الكافي – الشيخ الكليني
2 – محمد بن يحيى ، عن حمدان بن سليمان ، عن علي بن الحسن ، عن جعفر بن أحمد المكفوف قال : كتبت إلى أبي الحسن الأول عليه السلام أسأله عن أشربة تكون قبلنا السكنجبين والجلاب ورب التوت ( 1 ) ورب الرمان ورب السفرجل ورب التفاح إذا كان الذي يبيعها غير عارف وهي تباع في أسواقنا فكتب جايز لا بأس بها .
( 1 ) الجلاب كزنار ماء الورد ( المغرب ) وقال في الوافي : هو العسل المطبوخ من ماء الورد حتى يتقوم وقد يتخذ من السكر .
جعفر مکفوف گفته: “به امام کاظم علیه السلام نامه نوشتم از (حلال بودن و پاک بودن) سکنجبین و شربت گلاب و رب توت و رب انار پرسیدم که در بازار فروخته می شود” در جواب نوشتند: “حایز است و اشکالی ندارد”
بسم الله الرحمن الرحیم
خودتان قبول بفرمایید وقتی می گویند برگ درختی سوخته یا از بین رفته هیچگاه منظور برگ های خارج از طبیعت گیاه نیست
حتی در بین درختان میوه گاهی دیده شده خلاف طبیعت و خلاف عادت در پاییز شکوفه داده اند
برگی که در تابستان از چنار به عمل می اید در حالیکه بیشتر برگهای چنار خزان و سوخته شده اند نمی تواند معیار باشد
بعد من که گفتم حق با شما است و قبول دارم
خب اجازه بدهید کاربران قضاوت کنند
البته اگر دوست داشته باشند قضاوت کنند
بسم الله الرحمن الرحیم
4- چنار و انار
===========
اعجاز خواص روایات انار
اعجاز روایات در خاصیت انار با توجه به پژوهش های چدید پزشکان
واقعا اگر نبود در حقانیت اسلام فقط روایات بادنجان حق است که به حقاینت اسلام و روایات ایمان بیاوریم
و باز اگر نبود اعجاز روایات انار در خبر دادن خواصی که با پژوهش های جدید به آن رسیده اند و در حال رسیدن هستند حق است که به حقانیت اسلام و روایات ایمان آوریم
خودم در این چند روز با این بررسی های مختصر هربار نکته تازه ای می یابم و شگفتی ام بیشتر و اعتقادم بیشتر می شود حقا که 1400 سال قبل چه زیبا چه کامل و چه شگفت فرموده اند نکاتی را که تک تک آن با آزمایشات دقیق پزشکی آنهم نه در کشورهای اسلامی بلکه در داشنگاه های کشورهای اروپا و آمریکا کشف می شود
خلاصه خواص انار در روایات موجود در کتاب کافی:
1- انار برای گرسنه و سیر خوب است
2- خوردن انار بی ضرر است
3- انار مخصوصا میخوش همراه با پیه معده را دباغی می کند
4- جمعه ناشتا نورانی کردن قلب و دور شدن شیطان و گناه نکردن
5- انار شیرین مرد را تقویت و فرزند را نیکو می کند
6- دود درخت انار حشرات را فراری می دهد
البته نکات زیادی در روایات فراوان دیگر هست که ما نیاوردیم
مطالب پزشکی در تایید روایات از پژوهش پزشکان و دانشمندان دنیا و دانشمندان اروپایی و آمریکایی فراوان هستند
———–
تاثیر پوست انار بر معده
دباغی معده در پزشکی جدید
1- انار مخصوصا پوستش کرمکش قوی است
http://www.pezeshk.us/?p=19686
پژوهشگران می گویند پوست انار جدای از خواص آنتی اکسیدانی دارای خواص آنتی بیوتیکی نیز می باشد آنان با استفاده از پوست انار به مبارزه با ابرمیکروبها رفتند . آنان تاکید می کنند با تمام این خواص پوست انار را نمی توان خورد و بهتر است از آن پماد تهیه کرد .
به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز ، گروهی از پژوهشگران دانشگاه کینگ استون شهر لندن به این نتیجه رسیدند که انار می‌تواند در مقابله با ابر میکروبهایی مانند «MARSA» نقش مهم و تایین کننده‌ای داشته باشد.
نتایج پژوهش این گروه از محققان نشان داد که با استفاده از پوست انار برای ساخت نوعی پماد میتوان به جنگ با ابرمیکربها و باکتریهای عفونت زای بیمارستانی رفت.
این پژوهشگران پس از سه سال آزمایش بر روی انار به این نتیجه رسیدند که با ترکیب پوست انار با دو ماده طبیعی دیگر ( ویتامین C و املاح معدنی ) میتوان پمادی درست کرد که با آن بتوان ابرمیکروبهای مقاوم در برابر دارو و آنتی بیوتیک را از بین برد.
در این پژوهش از یک نوع میکروب بیمارستانی معروف، موسوم به«MARSA» یا باکتری “استافیلوکوک طلایی مقاوم به متی‌سیلین” استفاده شد که از جمله میکروبهای شایع ایجاد عفونت بیمارستانی و بسیار مقاوم در برابر آنتی بیوتیکها به شمار می‌رود.
با استفاده از پماد ترکیبی یاد شده در مقابل این میکروب مقاوم، پژوهشگران متوجه شدند که این ترکیب از بیشترین تاثیر برای مقابله با ابرمیکروب یاد شده برخوردار است.
پژوهشگران عنوان می کنند که انار در بسیاری از بیماریها ، از جمله فشار خون بالا ، نارسایی احتقانی قلب ، حمله قلبی موثر است و از ”سخت شدن شریان ها” (آترواسکلروز) ، و بالا رفتن کلسترول جلوگیری می کند همچنین انار برای درمان مشکلات دستگاه گوارش از جمله اسهال ، اسهال خونی استفاده می شود ، و انگل های روده ای نیز تاثیر دارد .
محققین اعلام می کنند با وجود تمام خواص آنتی اکسیدانی و آنتی بیوتیکی پوست انار ، به دلیل تلخ بودن و احتمالا اشکال در هضم و جذب نمی توان به راحتی مبادرت به خوردن پوست انار نمود . و بهترین راه مصرف به شکل پماد می باشد .
————————————————–
اثر انار بر قلب و بیماریهای قلبی
نورانی شدن قلب
جستجو در مقالات انگلیسی
http://www.google.com/search?hl=fa&rlz=1W1RNWN_en&tbs=clir%3A1%2Cclirtl%3Aen%3Bar%3Bfa&q=%D8%A7%D9%86%D8%A7%D8%B1+%D9%BE%D8%B2%D8%B4%DA%A9%DB%8C+%D9%82%D9%84%D8%A8%DB%8C&btnG=%D8%A8%D9%8A%D8%A7%D8%A8&lr=
http://www.orzhans.ir/News/Details.asp?nid=4926&news_Kind=1
انار در پیشگیری از بیماریهای قلبی عروقی موثر است
تحقیقات بسیار زیادی انجام شده است و نتایج نشان داده است که انار با مکانیسم های مختلف در پیشگیری از اترواسکروزیز یا تصلب شرائین مفید است.
مقادیر بالای آنتی اکسیدان ها از اکسیداسیون کلسترول بد یا LDL در جدار عروق جلوگیری می کند. تجمع غیر طبیعی پلاکت ها ( سلولهای خونی که در انعقاد خون نقش دارند) نیز یکی دیگر از فاکتورهای ایجاد کننده اترواسکروزیز می باشد که انار از تجمع انها جلوگیری کرده و بدین ترتیب خطر تشکیل لخته خون و سکته و تصلب شرائین را کاهش می دهد.
همچنین برخی میوه جات مانند انار حاوی فرم طبیعی داروی اسپرین ,به نام سالیسیلات هستند که در کاهش حملات قلبی مفیدند.
وجود ترکیبات ضد التهابی در میو ها به ویژه انار سبب می شود که با عوامل التهاب ز ا در بدن که منشاء بسیاری از بیماریها می شوند مقابله شود. به طور مثال خاصیت ضد التهای انار از ایجاد اسیب به سلولها در نتیجه رادیکالهای ازاد جلوگیری می کند.
محققان حدس می زنند که این همه اثرات مفید تنها وابسته به وجود یک ترکیب خاص در انار نیست بلکه ترکیبی از مواد این خواص را ایجاد کره است.
انار نه تنها پیشگیری کننده حتی درمان کننده!!!
نه تنها انار در پیشگیری از بیماریهای قلبی عروقی موثر است بلکه می توان گفت در درمان بیماریهای قلبی نیز نقش دارد.
در مطالعه ای که در سال 2004 میلادی انجام شد نتایج نشان داد که مصرف روزانه انار در افراد با درجاتی از تنگی و گرفتگی شریان کاروتید در طول مدت زمان 3 سال باعث کاهش در ضخامت چربی درجدار رگ کاروتید در گردن شد. ضخامت چربی در برخی مناطق عروق در گردن با میزان گرفتگی عروق کرونر قلبی مرتبط هستند. مصرف مرتب انار با 30 % کاهش در ضخامت چربی در این مطالعه همراه بود.
انار به علت خواص ضد التهابی , در کاهش فشار خون مفید است. و در مطالعه حاضر مصرف انار به 20 % کاهش در فشار خون منجر شد. محققان با مشاهده چنین نتایجی بسیار امیدوار شده اند که بتوان از خواص درمانی طبیعی در درمان بسیاری از بیماریها استفاده کرد
http://www.pezeshki.net/fa/content/view/533/75/
آب انار به تصفيه خون و در به تاخير انداختن پديده سختي شريان ها موثر است . همچنين تحقيقات اخير انجام شده در آکادمي هاي علمي حاکي از تاثير آب انار در کاهش ميزان ۳۰ درصدي کلسترول در موش هاست و درمان سلول هاي قلبي با آب انار نشانگر افزايش ۵۰ درصدي توليد اکسيد نيتريک ( ماده ايي که در مبارزه با رسوبات در جرم رگها موثر است ) بوده است . امروزه بيش از ۱۳۰ محصول دارويي از انار توليد و طرق مختلف مورد استفاده قرار مي گيرد .
http://1375.dortinblog.com/
تحقیقات نشان داده است که انار 3 برابر چای سبز،آنتی اکسیدان دارد.لازم به ذکر است که نقش آنتی اکسیدان ها،ح�?اظت از بدن در برابر استرس ها،آلودگی های شیمیایی و میکروبی،بیماری قلبی و سرطان هاست.
2- انار:قلب و عروق:
آب انار جلوی تصلب شرایین و بیماری قلبی را می گیرد.انار،از کلسترول بد( LDL) در برابر اکسیده شدن محا�?ظت می کند.آب انار همانند آسپیرین عمل می کند.آب انار از به هم پیوستن پلاکت های خونی جلوگیری می کند، پس مانع از لخته شدن خون می گردد.انار موجب کاهش �?شار خون بالا می گردد.آب انار باعث کاهش چربی خون می شود.تحقیقات نشان داده است که اگر روزی سه چهارم لیوان آب انار بنوشید و این کار را مدت 3 ماه انجام دهید،مقدار اکسیژن بیشتری به قلب می رود و باعث سلامتی قلب می شود.آب انار،جلوی تخریبات DNA و بیماری های حاصل از تخریب آن را می گیرد.
———————————–
خوردن انار در حال سیری اذیت نمی کند
http://www.mazums.ac.ir/index.php?static&sid=14355
علو پزشکی مازندران
این تصور که میوه انار خونساز است تصوری غیر علمی و غلط است و باید تصریح کرد که انار خواص درمانی متعددی
مانند : کاهنده فشار خون دارد اما خونساز نیست چرا که خونسازی نیازمند افزایش فعالیت مغز استخوان در پی دریافت کافی اهن میباشددر حالیکه هیچ یک از میوه ها حاوی مقادیر کافی از اهن نیستند.
انار دیابت پژوهشگران دانشگاه های علوم پزشكی شهید بهشتی و تهران
http://www.salamatnews.com/ViewNews.aspx?ID=11379&cat=5
انار شیرین مرد را تقویت و فرزند را نیکو می کند
http://sid.ir/Fa/ViewPaper.asp?ID=99028&varStr=3;%D8%A7%D9%85%D9%8A%D9%86%D9%8A%20%D8%B1%D8%A7%D8%AF%20%D8%A7%D9%85%D9%8A%D8%AF,%D8%AE%D9%84%D9%8A%D9%84%D9%8A%20%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B9%D9%84%D9%8A,%D8%B3%D9%84%D8%B7%D8%A7%D9%86%D9%8A%20%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%85%D8%B1%D8%B2%D9%8A%20%D8%AD%D9%85%D9%8A%D8%AF%D8%B1%D8%B6%D8%A7;%D9%85%D8%AC%D9%84%D9%87%20%D9%BE%D8%B2%D8%B4%D9%83%D9%8A%20%D9%87%D8%B1%D9%85%D8%B2%DA%AF%D8%A7%D9%86;%D9%BE%D8%A7%D9%8A%D9%8A%D8%B2%201388;13;3;182;188
http://translate.google.com/translate?hl=fa&langpair=en|fa&u=http://www.ncbi.nlm.nih.gov/pubmed/18222572
http://www.irct.ir/fa/searchresult.php?keyword=%D8%B3%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D9%85%DB%8C%DA%A9&id=2168&field=&number=2&prt=9&total=10&m=1
ای کاش کسانی بررسی کافی بر این 300 صفحه روایت انجام می دادند و تک تک نکات را استخراج می کردند و با نتایج کشف شده در دانشگاه ها و مراکز معتبر جهان مقایسه می کردند و نتایج مقایسه را در مراکز علمی دنیا به نام اسلام ثبت می کردند
در این صورت جهان با علوم ائمه اطهار سلام الله علیهم در 1400 سال قبل آشنا می شدند