در تازهترین گزارشی که سه نهاد جهانی معتبر به نام سازمان خوار و بار کشاورزی (فائو)، صندوق بینالمللی توسعه کشاورزی و همچنین برنامه غذایی سازمان ملل در سال 2012 منتشر کردند، اعلام شد که هم اینک شمار گرسنگان عالم از مرز ۸۷۰ میلیون نفر گذشته است.
یعنی از هر هشت نفر ساکن کره زمین، یک نفر دچار سوء تغذیه است. این در حالی است که چندی پیش، لستر براون در کتاب خود با عنوان نجات محیط زیست، اعلام کرد که از هر شش نفر اهالی زمین، یک نفر هم دچار پرخوری و چاقی است! در چنین شرایط به نظر میرسد، آنچه که بیشتر از کمبود مواد خوراکی دارد امنیت غذایی مردمان ساکن در زمین را تهدید میکند، نظام ناعادلانهی توزیع مواد غذایی است. به دیگر سخن به جای آن که اولویت نخست در دنیا ساخت سدهای مخزنی بزرگ و اجرای طرحهای انتقال آب بین حوضهای برای تأمین آب لازم برای افزایش تولید غذا در بخش کشاورزی و دامداری باشد، باید بر تکامل روشهای غیرسازهای، فرهنگسازی و تغییر الگوی مصرف در جوامع مختلف تمرکز کرد؛ واقعیتی که نتایج انتشاریافته از یک گزارش تکاندهندهی دیگر، درستی آن را آشکارا تأیید میکند. بر بنیاد ستادههای حاصل از گزارشی که توسط مؤسسه آی ام ای در لندن – global study by the London-based Institution of Mechanical Engineers – در ژانویه سال 2013 منتشر شده است؛ نیمی از مواد غذایی که سالانه در جهان تولید میشود به وزن تقریبی حدود ۲ میلیارد تن، بدون استفاده به هدر رفته و نابود میشود! این در حالی است که در گزارشهای منتج از سال پیش از آن، این رقم هدررفت، با خوشبینی هرگز از یک سوم تولید جهانی، فزونی نگرفته بود، اما اینک مشخص شده که بحران نابودی دستساز مواد غذایی توسط آدمها بسیار جدیتر از آن چیزی است که تصور میشد ! چرا؟
کافی است به یاد آوریم که فشار بیش از حد بر منابع آب و خاک، سبب 42 میلیارد دلار خسارت سالانه ناشی از تشدید فرآیند بیابانزایی در جهان میشود و در عین حال، میلیاردها دلار از سرمایهها نیز در کار ساخت مظاهری از مدیریت سازهای (مانند سد و لولههای پهنپیکر انتقال آب بین حوضهای) مصروف میشود که عملاً مشخص شده، برای جلوگیری از هدررفت چشمگیر مواد غذایی کارساز نیست و اولویت ندارد .
از جمله مواردی که در گزارش سال 2013 آی ام ای، مورد تأکید قرار گرفته، میتوان به مواردی چون: توجه بیش از حد به ظاهر و زیبایی محصولات غذایی اشاره کرد که سبب شده تا بسیاری از محصولات کشاورزی با کیفیت خوب که ممکن است ظاهر دلفریبی نداشته باشند، از بین بروند. افزون بر آن، مؤلفههای دیگری چون ضعف در مهندسی صنایع غذایی و کشاورزی و لکنتهای جدی در ساختارهای بستهبندی، انبارداری و توزیع مواد غذایی را هم باید در شمار مهمترین دلایل این هدررفت بزرگ در نظر گرفت.
به عنوان مثال در گزارش مورد اشاره از تعیین تاریخ انقضای غیر قابل انعطاف – که در موارد متعددی معلوم شده که از مبنای علمی و فنی درستی هم برخوردار نیست و پس از آن مواد غذایی حتا چند ساعت پس از گذشت تاریخ مصرفشان دور ریخته میشوند – انتقاد شده است. همچنین روشهایی که در آن مشتریان به خرید هرچه بیشتر و حریصانه مواد غذایی تشویق میشوند، در شمار دیگر دلایل این فاجعه غذایی یاد شده است. در بسیاری از کشورها، فروشگاهها برای فروش هر چه بیشتر، گاهی در ازای خرید یک محصول، محصولی دیگر را به طور مجانی به خریدار عرضه میکنند، در حالی که ممکن است اصلا مورد نیاز خریدار نباشد. به این ترتیب خریداران تشویق میشوند مواد عذایی بیشتری تهیه کنند تا محصولات مجانی افزونتری به دست آورند؛ رخدادی که سبب میشود در بسیاری از منازل، همواره مواد غذایی و مصرفی فراوانی برای دور ریختن وجود داشته باشد.
در حقیقت، این پژوهش جدید هشدار میدهد که بین سی تا پنجاه درصد از مواد غذایی تولید شده، هرگز روی هیچ سفرهای در نزد مردم هیچ قارهای گسترده نمیشود. به طور مثال در انگلستان، حدود سی درصد از سبزیجات تولید شده، هرگز از زمینهای کشاورزی حتا برداشت هم نمیشوند. دلیل این امر اهمیت دادن بیش از حد مشتریان به شکل و شمایل و ظاهر مواد غذایی است. در همان حال هم، نیمی دیگر از مواد غذایی خریداری شده توسط مصرفکنندگان در اروپا و آمریکا دور ریخته میشود. آمارهایی که در ایران هم البته وجود دارد و بارها توسط متولیان رسمی اتحادیه توزیع میوه و ترهبار در کشور اعلام شده که بین 30 تا 45 درصد از میوهها و سبزیجات تولید شده، هرگز به دست مصرفکننده واقعی نمیرسد. این در حالی است که اگر به این رقمهای حیرتانگیز نابودی مواد غذایی، هدررفت آب در مزرعه را هم بیافزاییم که در ایران به حدود 65 درصد میرسد، درمییابیم که ما تا چه اندازه راه را بر خطا رفته و برای تأمین امنیت غذایی شهروندان، بدترین و گرانترین گزینه را انتخاب کردهایم! نکردهایم؟
پرسش یا درنگ اصلی که اینک پیش روی برنامهریزان، به ویژه در معاونت برنامهریزی راهبردی رییسجمهور و مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی قرار دارد، این است که آیا نباید برای رسیدن به آرمانهای بلند تأمین امنیت غذایی که در سند چشمانداز 20 ساله ایران 1404 و نیز نقشه جامعه علمی کشاورزی ایران مورد تأکید قرار گرفته است، طراحی چیدمان توسعه را تغییر داده و اولویت شماره یک برای تحقق امنیت غذایی را به بخش تأمین و ارسال آب اختصاص ندهیم؟
جناب درويش
آمار تكان دهندهاي دراين مقالهتان ارائه دادهايد.
به پيشبيني لستر براون در كتاب پلن B (باترجمه ارزشمند دكتر حميد طراوتي با نام نجات محيطزيست)، چنانچه انسان رفتار كنونياش را تغيير ندهد تا پايان اين قرن اثري از انسان و تمدن انساني روي كره زمين باقي نميماند.نيز در فيلم تكاندهنده «خانه» تاكيد شده است كه انسان تنها يك دهه براي تغيير رفتارش وقت دارد وگرنه همه چيز بگونه بازگشت ناپذير تغيير خواهد كرد.
مطلب شما بسيار مهم و هشدارشما بسيار مهم كه: لازم است ماهم روي الگوي توسعه يك تجديد نظر اساسي بكنيم.