همه چیز با اظهار نظر رییس جدید سازمان هواشناسی در بارهی دلایل گرم شدن زمین شروع شد … یادداشت کوتاهی که سبب گردید تا عبداللطیف عبادی – مدیر پایگاه اطلاعرسانی پرمخاطب روزنامهنگار آزاد – به حمایت از هواشناس مسئول پرداخته و با صراحتی مثالزدنی که فقط از لطیف میتوان سراغ گرفت! در گرین بلاگ حاضر شده و بحث تغییر اقلیمی را (به آن شکلی که جمعی از دوستداران محیط زیست در دنیا مطرح میکنند) اساساً فاقد هویت خارجی دانسته و اعلام دارد که نهتنها مبنای علمی ندارد؛ بلکه افسانهای بیش نیست! هست؟
در این لحظه و در هنگامهای که ناصر کرمی با خواندن پاسخ دلبرانهی لطیف، از شادی در پوست خود نمیگنجد، ناگهان، از صف خیل موافقان بیشمار – اما اغلب محافظهکار – نظریهی تغییر اقلیم، سرانجام یک سردار دلیر و جان بر کف، پاسخ میدهد: هست! و به سرعت داوطلب رفتن به مسلخ کارزاری میشود که یک سوی آن، عبداللطیف عبادی قرار دارد؛ جنگسالاری که در این میدان و اصولاً در هیچ میدانی با کسی شوخی ندارد! دارد؟
شاید بپرسید که چرا کسی جز بهروز حسنی مهمویی، داوطلب چنین جدال طلبگی با لطیف نشد؟ حتا دیدهبان شجاع محیط زیست ایران که این جنگ را شروع کرد؟! جواب ساده است! به قول روانشاد برنارد شاو: در طول تاریخ این زنان بودهاند که جنگها را آغاز کردهاند و این مردان بودهاند که آن جنگها را ادامه دادهاند! ندادهاند؟
بگذریم …
حقیقت داستان امّا چیز دیگری از کار درآمد! زیرا هم بهروز و هم لطیف نشان دادند که میتوان با نظر یکدیگر مخالف بود، اما حرمتها را هم حفظ کرد …
چنین است که به همهی خوانندگان عزیز مهار بیابانزایی توصیه میکنم که اگر آب دستتان است، بگذارید زمین و نظارهگر جدال قلمی این دو سردار بزرگ اقلیمی و پارا اقلیمی در وبلاگستان فارسی شوید.
از قضا بهروز در یکی از تازهترین یادداشتهایش خبر از یک نظرسنجی بین دو نفر از موافقان و مخالفان قسم خورده تغییر اقلیم در جهان – Christopher Monckton و John Abraham – داده است و در آن لحظه خبر نداشت که ممکن است روزی صیاد خود صید شود و درویشی هم باشد تا همان درخواست را از مخاطبانش برای لطیف و بهروز تکرار کند!
در این میان، فقط میماند سکوت معنیدار ناصر کرمی – چهره برتر سال 1388 – که خود سال گذشته، بعد از انتشار خبری سراسر دروغ، آن را در وبلاگ و خبرگزاری محیط زیستیاش با آب و تاب انتشار داد، و از یخ زدن جهان گرمایی خبر داد! اما پس از افشاگری مسئولیتشناسانه و متین شهریار عیوضزاده و مهمتر از آن، وقتی که رسماً اتهامات وارد بر دانشمندان بریتانیایی رد شد، باز هم حاضر نشد تا این خبر را در درگاههای مجازی شخصی و عمومیاش منتشر کند!
البته ناصر بارها گفته که آدم خجالتیای است و نمیتواند در مجامع عمومی زیاد شرکت کند و بنابراین، اغلب چنین درخواستهایی را رد میکند، اما از قضا وی در محیط وبلاگستان اصلاً خجالتی نیست و آن را میشود از ماجرای شترها دریافت! نمیشود؟
بنابراین، جا دارد که ناصر به کمک دوست دیرینش رفته و نگذارد تا او پارههایی از لغزشهایی انکارناپذیر را در بیان استدلالهای خویش – به ویژه در کامنت سومش – مرتکب شود و به قول خودش از مسیر بحثهای آکادمیک به جدالهای خالهزنکی سقوط کند.
زیرا ما لطیف را دوست داریم و دوست داریم همچنان به عنوان سرمایهای ارزشمند در خدمت وبلاگستان فارسی بماند.
– آیا جهانگرمایی واقعن یخ زد؟!
– دانشمندان آلمانی: کرهی زمین بدتر از این شرایط را تاکنون تجربه نکرده است!
– تصاویری از ابعاد فاجعهآمیز جهانگرمایی در آلاسکا که دولت بوش آنها را سانسور کرده بود!
– رونمایی از نقشهای عجیب در موزه علم لندن!
– تصویری که جهانگرمایی را تعریف میکند!
– ناسا آژیر را میکشد: سال ۲۰۱۰ میرود تا رکورد شکن شود!
– فقط ۲۹۰ سال زمان داریم برای این که نیمی از زمین را تخلیه کنیم!
– بررسی روند گرم شدن زیستاقلیم ها در ایران
– خطر جهانگرمایی در هفت منطقه اصلی کشور جدی است!
– سرعت تغییرات اقلیمی با کاهش ارتفاع، افزایش مییابد!
– نشنال جیوگرافیک: رابطه جهانگرمایی و افزایش هیبت عنکبوت!
– جهانگرمایی همچنان ابرخطر است!
– آیا این تصویر از لندن میتواند واقعیت داشته باشد؟!
– آیا جهانگرمایی، زمین را ۵۵ میلیون سال به عقب خواهد راند؟!
– جهانگرمایی ؛ فرصتی برای جهانگرایی!
– تصور جهان بدون ابر (یا همان جهنمی که میشناسیم)!
– مسافری از سوئد و جهان گرمایی!
– از فرسایش و رسوب تا تغییر اقلیم و جهانگرمایی
– آیا دماوند راه کلیمانجارو را میرود؟!