Tag Archives: ?????? ????

آرمان‌های نقشه جامع علمی کشاورزی و یک پرسش!

    اخیراً کار تهیه نقشه‌ی جامع علمی بخش کشاورزی به مراحل نهایی آن رسیده و به گفته دکتر محمدرضا نوتاش – مدیر طرح تدوین نقشه جامع علمی کشاورزی – قرار است به زودی، پس از جمع‌بندی آخرین نظرات کارشناسی پیرامون محتوای بندهای هفت‌گانه آن، برای تصویب نهایی در اختیار شورای عالی انقلاب فرهنگی قرار گیرد. این نقشه که در راستای تهیه‌ی نقشه‌ی کلان علمی کشور و برآمده از اهداف بلند مندرج در سند چشم انداز 20 ساله ایران 1404 تنظیم شده است؛ تأکید کرده که قرار است جمهوری اسلامی ایران در سال 1404 هجری شمسی، هم در تولید محصولات اساسی (مثل گندم) به خودکفایی رسد و هم صادرات مواد غذایی سالم و پاک را تجربه کند؛ سیمایی که آشکارا در صورت تحقق می‌تواند توانمندی ایران را در حوزه‌ی امنیت غذایی به رخ رقیبان و همسایگانش در منطقه و جهان کشد. در عین حال، از آنجا که در سند چشم‌انداز 20 ساله، به درستی تأکید شده که دستیابی به رفاه ملی در گرو برخورداری ایرانیان از محیط زیست مطلوب است؛ در بندهای سوم و هفتم از چشم‌انداز بخش کشاورزی در افق 1404 هم تأکید شده که این مهم، ضمن رعایت اصول حفاظت و بهره‌برداری پایدار از منابع طبیعی، محیط زیست و ذخایر ژنتیکی کشور و بر بنیاد دانش مبتنی بر مدیریت جامع حوضه‌های آبخیز استوار خواهد بود. نکته‌ای که به طرز معنی‌داری می‌تواند نگرانی فعالان حوزه محیط زیست و منابع طبیعی را از عواقب سیاست‌های یک سویه برای دستیابی به خودکفایی در بخش کشاورزی و به هر قیمت، کاهش می‌دهد. با این وجود، به نظر می‌رسد همچنان برای دستیابی به چنین اهداف بلندی، سخت‌افزار و نرم‌افزار لازم در حوزه‌ی نظام بودجه‌ریزی و تدوین برنامه‌های پنج‌ساله دیده نشده است. به عنوان مثال، در حالی که در بند نخست از اهداف سیزده‌گانه کلان نظام فناوری علم و کشاورزی (مصوب کمیسیون نقشه جامع کشاورزی در مورخ 24 مهرماه 1391)، به صراحت قید شده که ایران باید به کسب مقام نخست و مرجعیت علم و فناوری بخش کشاورزی در سطح منطقه و جهان اسلام دست یابد؛ می‌بینیم که نمایندگان مجلس، دولت را مؤظف کرده‌اند تا پایان برنامه پنجم توسعه، راندمان آبیاری را به 42.5 درصد افزایش دهد. در صورتی که هم‌اکنون میانگین راندمان آبیاری در سطح منطقه چیزی در حدود 60 درصد است و البته استاندارهای جهانی آن در کشورهای اتحادیه اروپا و برخی از ایالت‌های آمریکا، رقمی بالای 80 درصد گزارش می‌شود. به دیگر سخن، اگر قرار است به مرجعیت علمی کشاورزی در منطقه بدل شویم، باید دست‌کم در حوزه راندمان آبیاری و ضایعات بخش کشاورزی، جهشی بزرگ و واقعی را بیافرینیم. در صورتی که به گفته سید رحیم سجادی، معاون آب، خاک و صنایع وزارت جهاد کشاورزی، با اعتبارات تخصیص یافته به وزارت جهاد کشاورزی، حتی نمی‌توانیم اهداف مندرج در برنامه پنجم توسعه را محقق سازیم که البته آن اهداف هم بسیار پایین‌تر از انتظار تعیین شده است!

    امیدوارم تا فرصت باقی است، تهیه کنندگان این نقشه بتوانند کلان‌نگران و برنامه‌ریزان کشور را قانع کنند که یا آنها باید در حمایت‌های مالی و نرم‌افزاری خود در بخش کشاورزی تغییری معنادار و مهم دهند و یا بپذیرند که درج چنین‌بلندپروازی‌هایی که از پشتوانه لازم و حمایت‌های بایسته بدنه‌ی دولت و حکومت برخوردار نیست، تا چه اندازه می‌تواند آسیبش در افق 1404 (یعنی کمتر از 13 سال دیگر) بیشتر از منافعش باشد. یادمان باشد که همچنان جهت‌گیری غالب برنامه‌ها و بودجه‌ها بر بنیاد افزایش آب قابل دسترس در بخش کشاورزی است، به همین دلیل می‌بینیم که فقط بودجه بخش سدسازی و طرح‌های انتقال آب بین حوضه‌ای به تنهایی چند برابر کل بودجه وزارت جهاد کشاورزی در طول برنامه پنج ساله است. در صورتی که چه فایده دارد آب بیشتر در اختیار بخشی قرار دهیم که رسماً اعلام می‌کند حتا تا پایان برنامه پنج ساله پنجم هم نمی‌تواند بیشتر از 40 درصد از آب تخصیص یافته به خودش را در چرخه‌ی تولید به کار انداخته و مهار سازد. آیا این مصداق بارز حیف و میل اموال و سرمایه‌های ملک و ملت نیست؟

 

بیاییم همه برای نمایندگان مجلس کف بزنیم!

آنچه که در هفته‌ی گذشته در صحن بهارستان رخ داد، بی‌شک رویدادی دلگرم‌کننده و نویدبخش برای طبیعت ایران و یکان یکان از طرفداران محیط زیست وطن بود. نمایندگان مجلس، در حقیقت در ششمین روز از آذر 1389 بسیار بیشتر از انتظاری که از آنها می‌رفت، عمل کرده و محتوای سبز و بسیار طبیعت‌مدارانه‌ای را به مواد محیط زیستی برنامه پنجم توسعه افزودند.
نگارنده پیش‌تر در سه یادداشت جداگانه، ناخشنودی خود را از محتوای پیشنهادی برنامه 5 ساله پنجم اعلام کرده بود که در ذیل همین پست، می‌توانید آنها را مطالعه کنید. از همین رو، در ملاقات حضوری با رییس فراکسیون محیط زیست مجلس شورای اسلامی در  30 فروردین سال جاری، مراتب نگرانی خویش را به جناب محمدرضا تابش منتقل کرده و ایشان قول دادند تا با همفکری دیگر اعضای فراکسیون و نیز کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی بتوانند گرایه‌های طرفداران محیط زیست را در محتوای برنامه پنجم بگنجانند.
و اینک هنگامه‌ی تشکر از ایشان و همه‌ی 142 نماینده‌ای است که به ویژه به ماده‌ی 173 قانون برنامه پنجم رأی مثبت دادند. قانونی که باید از آن به عنوان سپر حمایتی حکومت از تالاب‌ها یاد کرد.
زیرا به موجب مصوبه‌ی مجلس، شهرداری شهرهای ساحلی و شهرهای حاشیه‌ی تالاب‏های داخلی در راستای مدیریت پسماند شهری مؤظفند تا پایان سال چهارم برنامه پنجم توسعه، پسماندهای خود را با روش‏های نوین و فناوری‏های جدید «با اولویت روش‏های ارگانیک از قبیل ورمی کمپوست» بازیافت کند. از سال پایانی برنامه پنجم توسعه، هرگونه دفن پسماندها در اینگونه شهرها مطلقاً ممنوع است. نمایندگان حتا به این هم بسنده نکرده و تصویب کردند که از سال دوم برنامه پنجم توسعه، هرگونه بهره‌برداری صنعتی و معدنی از تالاب‏های داخلی مطلقاً ممنوع شود.
بندی که مورد مخالفت نماینده مردم ارومیه – آقای قاضی‌پور – هم قرار گرفت و البته با این وجود، خوشبختانه رأی آورد.
آنها حتا از این هم جلوتر رفته و نگرانی طرفداران محیط زیست در مورد سدسازی و بهره‌برداری بی‌رویه بخش کشاورزی از حق‌آبه‌ی طبیعی تالاب‌ها را هم مد نظر قرار داده و تصویب کردند با توجه به شرایط ویژه تالاب‏های کشور از منظر اقتصادی، کشاورزی، زیست‌بومی، تنوع زیستی و گردشگری و وجود مراتع و اراضی زراعی مطلوب در اطراف آنها و وجود چالش‏های  جدی در تخصیص منابع آب در این مناطق و به طورکلی، پیچیدگی و شکنندگی زیست‌بوم طبیعی این مناطق، دولت مکلف است در سال اول برنامه پنجم، با ساماندهی مجدد سازمان‏های موجود در بخش‏های آب، کشاورزی، منابع طبیعی، محیط زیست و گردشگری، نسبت به اعمال مدیریت یکپارچه با مشارکت بهره‌برداران در دشت‏های اطراف این تالاب‏ها اقدام کند.
همچنین، نمایندگان در ماده 168 برنامه پنجم نه‌تنها به شورای عالی محیط زیست دوباره وجاهتی درخور و قانونی بخشیدند، بلکه وظایفی جدی‌تر هم برای آن قایل شدند تا دوباره کمیسیون زیربنایی دولت نتواند مصوبه‌های طبیعت‌ستیزانه‌ای نظیر مجوز استخراج نفت در پارک ملّی کویر را صادر کند.
در حقیقت نمایندگان مجلس، 4 ماده‌ی پیشنهادی دولت را به 10 ماده افزایش دادند که 4 ماده آن عیناً از برنامه چهارم تنفیذ شده است. از جمله ماده 59 برنامه چهارم که همانگونه که بارها اشاره کرده‌ام، به نظرم اگر به درستی اجرا شود، تحولی بزرگ در پایداری بوم‌شناختی ایران‌زمین رخ خواهد داد.
به دیگر سخن، نمایندگان مجلس بین 70 تا 75 درصد از پیشنهاد اولیه دولت را متحول کرده و ارتقاء دادند که جداً جای تشکر دارد.

و این تازه همه ی ماجرا نیست. زیرا علاوه بر مواد محیط زیستی برنامه پنجم، برخی از مواد دیگری که نمایندگان مجلس به تصویب رساندند، می تواند از منظر ملاحظات محیط زیستی بسیار مثبت ارزیابی شود؛ از جمله  بر اساس ماده 126 مکرر 2 به دولت اجازه دادند که زمینه تولید تا پنج هزار مگاوات انرژی بادی و خورشیدی را فراهم کند. همچنین بر اساس ماده 127 وزارت نیرو باید ‌25 درصد تراز منفی سفره‌های آب زیرزمینی را تا 5 سال آینده  بهبود بخشد.
البته می دانیم که تشکر واقعی زمانی است که نمایندگان بتوانند پیگیر حسن اجرای مصوبات خود هم بشوند تا سرنوشت برنامه پنجم به سرنوشت برنامه‌های پیش از آن دچار نشود و یا مانند ماده 62 قانون برنامه چهارم روی زمین نماند!

در همین باره و از همین نویسنده:

1-    آیا برنامه پنجم توسعه کشور انتظارها را برآورده می کند؟!

2-    جای خالی محیط زیست در بندهای ۴ گانه‌ی محیط زیستی لایحه‌ی برنامه پنجم!

3-    عقبگرد محیط زیستی در برنامه پنجم توسعه!