کمتر پیش آمده تا سوژه مصاحبه با من، “من” باشد!
ماه گذشته، اما این اتفاق رخداد و کیوان نقرهکار در یکی از استودیوهای رادیویی جام جم، کلی از محمد درویش در باره محمد درویش حرف کشید! این که کجا به دنیا آمدهام، کودکیام را چگونه سپری کرده و چه شد که به محیط زیست علاقهمند شدم و از بین همهی بومسازگانهای طبیعت، چرا به سراغ بیابان و کویر رفتم و تارنمای مهار بیابانزایی را راه انداختم و افق دیدم کجا را نشانه رفته است …
اینک بر روی درگاه مجازی ایران صدا میتوانید این ماجرا را بخوانید و نیز فایل شنیداری آن را به میزان 38 دقیقه و 38 ثانیه دانلود کرده و گوش دهید و اگر دوست داشتید، نظراتتان را در موردش برایم بنویسید …
همچنین برخی دیگر از مصاحبهها، مناظرهها و گفتگوهایم در مورد موضوعات مختلف محیط زیست ایران و جهان را میتوانید از این طریق رهگیری کرد!
پس اصالتا ساوه ای هستین 🙂
درود برشما همیشه شاد و سلامت باشید
ممنون مهدیه خانم. شما هم همین طور … ساوه را بسیار دوست دارم … به خصوص محله ای که عمه فاطمه مرحومم در آن زندگی می کرد …
قبلا گفته بودم عاشقتونم !؟
ممنون مسعود جان …
امیدوارم به هر چی که دل مهربونت می خواد، برسی …
دلم برای صداتون تنگ شده بود استاد .
منم تقریبا به دلیل شغل پدر در اکثر استان های ایران به ویژه بندرهای آن زندگی کردم البته جز ساوه که سعادت نداشتم … این مدل زندگی تجربه های زیادی برای من داشته که حتما برای شما هم همین طور بوده … در هر صورت قصیده مدام زندگی جاریست … درود
این شیوه زندگی شاید سبب شود تا تعصب آدمی به یک منطقه خاص کاهش یافته و جهان وطنی تر بیاندیشد.
درود …
درویش سلام
و خدا محمد درویش ها را آفرید تا نگاهبانان بزرگی باشند برای زیست بوم سرزمین پهناور ایران زمین
واقعا اگر افرادی مانند شما نبودید سرنوشت طبیعت مان چه بود ؟
من شما ترک هستین.
نئجهسن قارداش؟ اورمو گؤلونه چوخ کمک ائله…
آقا می دونم چه حسی داره جلوی کیوان نقره کار نشستن و به سوالاش جواب دادن!
بنده هم یکبار قبلا همین بلا سرم اومده و تو همین برنامه سوژه شدم!!
البته یکبار هم خودم جای کیوان نشستم و با خانم البرزی منش مصاحبه کردم.
کلا استودیوی باحالیه! خیلی خوش می گذره
درود بر نیما، محمود رضا، علی و حمیدرضای عزیز.
علی آقا من ترک نیستم، اما ترک ها را دوست دارم، همانگونه که عرب های بستان، کردهای مهاباد، بختیاری های مسجد سلیمان، لرهای ملایر، بلوچ های ایران شهر و ترکمن های آق قلا را دوست دارم.
سرفراز باشید …
محمد درویش از محمد درویش نمیگوید
بلکه نام استوره ای را در گوشمان زمزمه میکند که با شنیدنش قلب آدمی آرام میگیرد به اینکه هنوز انسانیت وجود دارد میتواند در هر کجایی متولد شود
هنوز عشق منقرض نشده و هنوز هستند قلبهایی که برای بی زبانان میتپد و میخروشد
دلم ميخواست من بهتون ميگفتم كه صداتون و كلامتون چه آرامشي به ذهن مشوش من داد ولي سهيلا خانم زودتر از من به اين آرامش دست پيدا كردن ذهنم قلبم و گوشهاي خسته از صداي تلفن و همهمه محيط كارم رو چند دقيقه به مصاحبه شما سپردم دست مريزاد استاد درويش
سلام اقای درویش عزیز.من عباس از قم هستم عاشق ایران وطبیعت ان ودوستدار عاشقان ایران وخواهشمندم روش تماس یا شماره خود رابرایم بفرستید امیدوارم روزی میزبان شما در قم باشم .به امید دیدار