تازه‌ترین گام دولت دهم برای افزایش ناپایداری سرزمین!

باورکردنی نیست، امّا ما مدتهاست که در این دیار عادت کرده‌ایم تا باورنکردنی‌ها را باور کنیم و باورکردنی‌ها را انکار!
تازه‌ترین مصوبه‌ی هیأت دولت به پيشنهاد وزارت امور اقتصادي و دارايي، وزارت رفاه و تامين اجتماعي، وزارت مسكن و شهرسازي و بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران، یکی از همان باورنکردنی‌های باورکردنی است! نیست؟
آن هم در حالی که حتا سازمان حفاظت محیط زیست و وزارت جهاد کشاورزی را آنقدر هم حساب نکرده‌اند که به عنوان دو نهاد متأثر شده از این وضعیت، نظر کارشناسی خود را بدهند.
این که دولت ایران تصمیم گرفته تا به هر نوزاد ایرانی یک میلیون تومان هدیه دهد و مسئولیت این اقدام را نیز به صندوق مهر امام رضا (ع) سپرده است.
یادمان نرفته که با وعده‌ی 70 هزارتومانی آقای کروبی در انتخابات نهم، چند میلیون نفر به کاندیدایی رأی دادند که اصلاً برنامه‌ی مدونی برای دولت خود تدارک ندیده بود! و باز یادمان نرفته که در همین انتخابات بحث‌برانگیز دهم، ماجرای اهدای سود سهام عدالت در شب‌های باقیمانده به انتخابات تا چه اندازه توانست موازنه‌ی قدرت را برهم بزند!
حالا تصور کنید که اعلام شود یک میلیون تومان هم پاداش می‌دهیم به آن گروه از خانم‌ها و آقایونی که دست به کار شوند و بیش از این فرصت‌سوزی نکنند! تصور می‌کنید نتیجه چه خواهد شد؟

تازه‌ترین یافته‌های آماری حکایت از آن دارد که تا پایان سال گذشته، روزانه 5205 کودک جدید در ایران متولد شده است؛ رقمی که نسبت به اواسط دهه‌ی هفتاد که دولت توانسته بود نرخ رشد جمعیت را از مرز نگران‌کننده‌ی 4.1 درصد در اوایل دهه‌ی شصت به حدود 2 درصد کاهش دهد؛ آشکارا افزایشی نگران‌کننده‌تر را نشان می‌دهد. این در حالی است که یکی از پیش‌شرط‌های دستیابی به آرمان‌های بلند سند چشم‌انداز 20 ساله، مهار و ثابت‌نگه‌داشتن نرخ رشد جمعیت در حد همین 2 درصد بوده است. امّا اینک معلوم نیست که سیاست جدید تا چه اندازه ابعاد انفجار بمب جمعیتی ایران را گسترش دهد.

آیا بهتر نبود به جای ان که به هر خانواده‌ی ایرانی اعم از آن که در کدام دهک جامعه قرار می‌گیرد، یک میلیون تومان پاداش برای به رخ کشیدن قدرت زاد و ولد خود اهدا کنیم؛ می‌کوشیدیم تا کیفیت آموزش و پرورش خود را از منجلابی که در آن اسیر شده‌ایم، نجات دهیم؟ آیا بهتر نبود با این پول، کلاس‌های دو شیفته و سه شیفته را تعطیل می‌کردیم، آنها را از این وضعیت غمبار رها می‌ساختیم و به معنای واقعی کلمه آموزش و پرورش و دانشگاه‌ها را مجانی می‌کردیم؟ همان گونه که در قانون اساسی کشور مورد تأکید قرار گرفته است.
ماجرای سیاست‌های جمعیتی دولت نهم بی‌شباهت به قصه‌ی تلخ سدسازی نیست! آنجا هم به جای آن که بکوشیم تا سدهایی را که نیمه ساخته رها کرده‌ایم، تکمیل کنیم، پیوسته و مرتباً اعلام می‌کنیم که عملیات احداث همزمان بیش از 90 سد جدید را آغاز کرده‌ایم! حالا هم همینطور … مردم نوشهر می‌خواهند استان شوند، می‌گوییم: جمعیت‌تان را زیاد کنید تا بشوید! می‌خواهیم فشار وارده بر زنان را در محیط‌های کاری کاهش دهیم، می‌گوییم: فرزند بیشتر، ساعات کار کمتر! می‌خواهیم یارانه مستقیم به خانوارها بپردازیم، می‌گوییم هر چه شمار افراد خانواری به عدد شش نزدیک‌تر شود، پول بیشتری را می‌تواند کاسب شود!

جالب این که همزمان آقای احمدی نژاد از تمایل قلبی‌اش برای این که هر ایرانی صاحب یک ویلا شود، خبر می‌دهد و لابد مردم ساده‌دل ما هم می‌گویند: چه خبر خوبی! بیاییم برای بار سوّم هم به ایشان رأی دهیم! نه؟
واقعاً بر سر نخبگان این مملکت چه آمده است؟ چرا همه سکوت کرده‌اند؟ چرا آن کارشناسان باتجربه در معاونت راهبردی ریاست جمهوری برای ایشان توضیح نمی‌دهند که حتا اگر دولت و مردم چنین امکانی را هم داشتند، ما مجاز نیستیم تا سطح بیشتری از منابع طبیعی خود را به تصرف سکونتگاه‌های کم‌تراکم انسانی درآورده و با این کار ظرفیت گرمایی ویژه‌ی سرزمین را کاهش داده و نرخ خدمات شهری را به طرز معنی‌داری افزایش دهیم.
فقط کافی است تصور کنیم که در تهران همه خانه‌ها ویلایی می‌بود! آنگاه برای آن که از این سو به آن سوی این ابرشهر برسیم، باید چیزی در حدود 200 تا 300 کیلومتر می‌راندیم! یعنی باید تمام مخروط افکنه‌های حاصلخیز البرز جنوبی را با سنگ و سیمان و آسفالت می‌پوشاندیم و ضریب نفوذ‌پذیری آب در خاک را به شدت کاهش می‌دادیم! و شبکه‌ی لوله‌ی آب شهری خود را به اندازه‌ی فاصله‌ی زمین تا مریخ گسترش می‌دادیم!
خواستم بگویم …
ولش کن! دیگر هیچ چیز نمی‌گویم … بگویم؟

17 فکر می‌کنند “تازه‌ترین گام دولت دهم برای افزایش ناپایداری سرزمین!

  1. اشکار

    هر نوزاد یک میلیون تومان؟
    خوب به پدر پول را می دهند یا به مادر
    اگر پدر مادر را صیغه کرده باشد پول به چه کسی می رسد
    (برخی از گربه ها را دیدید که هفت رنگ توله می زایند تکلیف در این وضعیت چیست؟)
    هر ایرامی یک ویلا؟
    جانم !ویلا باژ…………………………………لا
    درویش جان
    در چین باستان امیر زاده ای به مرد فقیری گفت تمام اجدا من خون های زیادی ریخته اند بیا این هزار یوان را بگیر تا من چون اجدادم تورا بکشم!
    جواب شنید که می شود مرا نیمه جان کنید ولی 500 یوان به من بدهید!!!
    حالا اگر بچه متعلق به GFباشد چقدر پول می دهند؟

    پاسخ:
    نه دیگه! اومدی نسازی ها …

  2. سروی

    تصمیم گیری برای بودن ِ یک موجود زنده ِ دیگر که مسئولیتش با ماست خیلی خیلی سخت تر از این حرف هاست که کسی بخواهد بخاطر یک میلیون تومان ، چشم بسته آن را عملی کند .

    این که بدانی می توانی مسئولتیتش را بپذیری یا نه . اینکه بدانی می توانی درست تربیتش کنی یا نه . اینکه می توانی پدر یا مادر خوبی باشی ، که امکاناتی را که حق آن موجود تازه وارد است برایش فراهم کنی ، اینکه برای آینده اش چه فکری کرده ای ، اینکه آیا خودت آمادگی ِ پدر یا مادر شدن را داری … یا نه .

    تصور اینکه با یک میلیون تومان بی خیال ِ همه ی اینها بشوی خیلی سخت است .

    بیچاره بچه هایمان … بیچاره نسل بعد …

    پاسخ:
    در سال گذشته 2 میلیون ایرانی به وطن افزوده شد، آن هم بدون پاداش یک میلیونی – فکر می کنی چند درصد از والدین ایشان مانند تو می اندیشند؟ و حالا یک میلیون تومان پاداش هم در راه است.

  3. هومان خاکپور

    ای کاش می شد این دولت کریمه! دست از این مهرورزی برمی داشت ایران رو به سوی ویرانی نمی کشید …

    پاسخ:
    حالا که داری آرزو می کنی، یه آرزوی ایجابی بکن نه سلبی!

  4. امير سررشته داري

    درويش عزيز اين قضيه خيلي روياييه! ولي تصور كن الان دست به كار بشيم دو سه ماهي طول ميكشه كه كار راست و ريس بشه! بعدش هم نه ماهي طول ميكشه تا وروجك بياد و تا 18 سالگي هم صبر كنيم تا ايشان بتوانند پول را دريافت كنند. فكر مي كني اين وعده ببخشيد اين مصوبه آنهم با توجه به مشخصات و موادي كه در خبرگزاري فارس آمده (سودي در كار هست يا نه؟ مواد بسيار گنك هستند؟ طريقه روند آيين نامه با تناقض همراه است؟) مثل بحث يارانه ها كه به روز است و عواقبش همين الان معلوم است چيزي دست ما را بگيرد؟ دست به كار شويم؟ نشويم؟
    ارادتمند

    پاسخ:

    فکر کنم داری دنبال بهانه می گردی امیرجان! نه؟ باشه … دست به کار شو!!

  5. مهتا

    نخبگان واقعی که سکوت نکردن همه شون تو زندانن!! اگه هم حرف بزنن که مثل دکتر علی محمدی ترور می شن
    اینا که میگن نخبه تقلبی هستند مثل بقیه چیزا..

    پاسخ:
    قبول ندارم … همه شون تو زندان نیستند! بعضی ها عافیت طلب شده اند.

  6. عسل مهر

    می کنند آقای درویش ! مگر تا به حال هر چه خواسته اند نکرده اند! البرز می خواهیم چه کنیم رای دهنده زیاد شود که بهتر تر است ،نیست؟
    نخبه؟؟!! به حرف نخبگان گوش کنند اینا؟؟!

    پاسخ:
    البته رای دهنده ای که گوساله و بزغاله و خس و خاشاک نباشد! باشد؟

  7. متین

    تمام امید نسل فردا بود که اونا هم بچه های یه میلیونی هستن.
    آرزوی کشور آباد آرزوی محالی است

  8. شقایق

    وای واقعا تصورش هم وحشتناکه!یعنی شاید بشه گفت عجیبه!
    یاد بیشتر کردن ِ لشکر امام زمان در سالهای نخستین انقلاب افتادم که مدرسه ها دو شیفته شده بود!
    و البته یه چیز دیگه هم عجیبه این که الان که دیگه امیدی به دبستانیها و تو قنداقیها و تو شکمیها نیست!چرا!؟

    پاسخ:

    دغدغه فقط آوردن راي بيشتر است و بس!

  9. رسول کریمی

    88/10/26 – 09:43
    درختان كهنسال محوطه ساختمان راديو دزفول قطع شد

    به گزارش خبرگزاري فارس از شمال خوزستان، بيش از 20 اصله درخت كهنسال در محوطه ساختمان راديو دزفول قطع شد.
    مديران اين مركز علت اين اقدام را لحاظ كردن مسائل امنيتي اعلام كرده‌اند و اين در حالي است كه قطع درختان بدون اخذ مجوزهاي لازم از سوي سازمان پارك‌ها و فضاي سبز شهرداري دزفول صورت گرفته است و تخلف محسوب مي‌شود.
    فرماندار دزفول رئيس اداره منابع طبيعي اين شهرستان را مسئول رسيدگي و پيگيري اين موضوع كرده است.
    در محوطه ساختمان راديو دزفول بيش از 20 اصله درخت كهنسال 25 تا 30 ساله از انواع ابريشم، كنار و كهور قطع شده است.

    منبع: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8810260191

  10. محمد درویش نویسنده

    لابد چقدر هم گويندگان راديو دزفول تاكنون از حفظ طبيعت و سبزينه براي مردم شهرشان سخن گفته اند! ممنون رسول جان.

  11. نفیسه ب

    سلام آقای درویش
    با اجاه شریفی جان البته:
    شما “توی گوش سالمم زمزمه کن”
    اگر هم نشنیدند ما قول می دهیم این حرف ها را فریاد کنیم بلکه این حرف های درست از ورای پنبه های گوش ها بگذرد! به خدا شنیدن حرف های شما برای من یکی غنیمت است… کیمیاست…پس نگویید که” دیگر هیچ چیز نمی گویم”!
    به امید روزی که وقتی فرزندان ایرانی چشم باز می کنند پدران و مادرانی داشته باشند که ارزشی معادل همه ی آینده ی بشر برایشان قایل باشند.
    با سپاس

    پاسخ:
    چه آرزوی زیبایی کرده ای نفیسه … از صمیم دل آرزو می کنم که فقط همین یکی آرزو برآورده بشه … آنگاه بی شک جهانی دیگر را شاهد خواهیم بود؛ جهانی به رنگ انار و طعم هلو و بوی نارنج …
    زنده باشی نفیسه عزیز.

  12. سروی

    این ازدیاد جمعیت رو در کنار مقاله ی کاهش ضریب هوشی بگذارید ف فاجعه میشه . چون اون طور که تو مقاله گفتی نسلی که ضریب هوشی بالایی دارن یا مهاجرت می کنن و از کشور می رن و یا تعداد فرزندانشون کمه . اما اون بخش از جامعه که ضریب هوشی پایین تری دارن فرزندان بیشتری دارن . بنابراین منطقا باید ضریب هوشی نسل های بعدی کمتر بشه!

  13. سروی

    راستی الان آمدم جواب کامنتم را ببینم دیدم در کامنتم جایی گفتم ” گفتی” … می خواستم بنویسم “گفته” … چون اصل مقاله مال فرد دیگری بود . معذرت می خوام . اشتباه تایپی بود . هیچ وقت بزرگترها رو اینطوری خطاب نمی کنم .

  14. Montra

    سلام
    این جا همه چیز گل و بلبل است. برای تولد یک نوزاد پاداش می گذراند، اما همین که بزرگ شد، او را از همه ی امکاناتی که حقش است محروم می کنند!!! این جا اگر کسی از حمایت های خانواده برخوردار نباشه، رسمن باید سرش رو بذاره زمین و بمیره. دولت ما در قبال فراهم کردن بسترهای مناسب آموزشی، تربیتی، اقتصادی، اجتماعی و غیره برای مردم مملکتش، هیچ گونه مسئولیتی نداره…

  15. Montra

    سلام
    این جا همه چیز گل و بلبله. برای تولد یک نوزاد پاداش می ذارن، اما همین که بزرگ شد، اونو از همه ی امکاناتی که حقشه محروم می کنند!!! این جا اگه کسی از حمایت های خونواده برخوردار نباشه، رسمن باید سرش رو بذاره زمین و بمیره. دولت ما در قبال فراهم کردن بسترهای مناسب آموزشی، تربیتی، اقتصادی، اجتماعی و غیره برای مردم مملکتش، هیچ گونه مسئولیتی نداره…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *