برای روباه شیدایی که در شیدا سکته کرد و رفت!

    نامش اصغر درخشان است، هفت سالی می‌شود که می‌شناسمش. نخستین بار در ارتفاعات بالادست تنگ زندان واقع در شمال منطقه حفاظت شده سبزکوه دیدمش … او یکی از محیط‌بان‌های پاسگاه چهارتاق در جنب ناغان بود؛ محیط‌بانی که افتخار می‌کند به رسالتی که برعهده گرفته است …
چندی پیش دوباره او را دیدم، اینبار در کنار زاینده رود و در نزدیکی‌های منطقه حفاظت شده شیدا …
برایم داستانی را تعریف کرد که تکانم داد و اشک از چشمانم جاری ساخت … قرار است یک گروه فیلمساز، ماجرایی را که او دیده است، تبدیل به یک فیلم کند … اما تا آن زمان، فکر می‌کنم کمترین قدردانی از او و از روح بلند آن روباه شیدا، آن است که شما خوبان روزگار و مخاطبان عزیز دل‌نوشته‌هایم را هم از آن آگاه کنم.
خواهشم این است که شما هم پس از خواندن این داستان، آن را با دوستانی که بیشتر دوست‌شان دارید، به اشتراک نهید تا ایرانیان بیشتری بدانند که یک حیوان، یک روباه هم ممکن است چنان در برابر هم‌نوعانش شرمنده و خجالت‌زده و شرمسار شود که نتواند به زندگی برگردد و تمام کند …

    اصغر می‌گوید: روزی که مشغول گشت زنی در منطقه حفاظت شده شیدا بوده است، متوجه انباشت مقداری لاشه مرغ می‌شود که احتمالاً از طریق مرغداری‌های محل و پنهانی در آن ناحیه تخلیه شده بودند. وی می‌گوید: در همان لحظه که می‌خواستم به سمت لاشه‌ها حرکت کنم، دیدم یک روباه به سرعت به سمت آنها رفته و می‌کوشد تا لاشه‌ها را استتار کند و سپس از منطقه دور می‌شود … اصغر هم بلافاصله خود را به محل استتار رسانده و جای مرغ‌ها را عوض می‌کند …
از او می‌پرسم: چرا این کار را کردی؟ می‌گوید: می‌خواستم ببینم آیا واقعاً آنقدر که می‌گویند: روباه‌ها باهوش هستند، درست است یا خیر؟
خلاصه اصغر گوشه‌ای کمین می‌کند تا روباه دوباره برگردد … منتها اینبار با کمال تعجب، در‌می‌یابد که روباه قصه‌ی ما تنها نیست و با خود چند روباه دیگر را هم آورده است. آنها اما هر چه می‌گردند، لاشه مرغ‌ها را نمی‌یابند … تا سرانجام، همه‌ی روباه‌ها خسته شده و به دور روباه اصلی، حلقه می‌زنند …
اصغر می‌گوید: آنچه که داشتم می‌دیدم، برایم باورکردنی نبود و اگر با چشم خودم نمی‌دیدم، امکان نداشت که قبول کنم … زیرا روباهی که در مرکز حلقه ایستاده بود، نخست به تک تک روباه‌ها نگاه کرد و آنگاه، ناگهان مانند یک لاشه بر زمین افتاد و بی‌حرکت ماند …
اصغر خود را بلافاصله به محل رساند که سبب شد تا دیگر روباه‌ها منطقه را ترک کنند … اما به این نتیجه رسید که حقیقتاً انگار روباه مرده است! او حتا به سرعت دامپزشک منطقه، آقای دکتر تراکنه را هم خبر کرد؛ اما او نیز نتوانست کاری بکند … زیرا واقعاً روباه مرده بود …     حیرت‌انگیزتر آن که پس از معاینه و کالبدشکافی لاشه حیوان، معلوم شد که روباه قصه ما در اثر ایست قلبی، جانش را از دست داده است!

    آری … روباه‌ها هم ممکن است چنان در پیشگاه رفقای خود، احساس شرمساری و خجالت کنند که توان از دست داده و سکته کنند.
روباه شیدا، بی شک روباه بامرامی بود که دلش نمی‌خواست به تنهایی آن همه غذا را بخورد و برای همین رفقایش را خبر کرد … و بی‌شک، من اگر جای اصغر بودم، آن آزار را روا نمی‌داشتم و می‌گذاشتم تا آنها از آن غذا بی هیچ ترسی نوش جان کنند … اما عملکرد اصغر سبب شد تا دریچه‌ای دیگر به سوی جهان حیوانات گشوده شود و ما دریابیم که چه قوانین و سلوکی در بین آنها جاری است …
روباه‌ها، انگار جوانمردی و رفاقت و مرام و شرمندگی را خوب می‌فهمند؛ باید به آنها احترام نهاد و این جوانمردانه نیست تا عده‌‌ای سنگدل به نام شکارچی، این حیوانات محترم را نامحترمانه آزار رسانند و یا حتا هدف گلوله مرگبار خود قرار دهند.

    دوستان من:
ماجرای این روباه بامرام و شیدا را تا می‌توانید انتشار دهید، شاید سبب شود که یک شکارچی برای همیشه تفنگش را به دیوار منزلش آویزان کند.

انعکاس این یادداشت در:

بازتاب امروز

سایت خبری تحلیلی اندیشه ها

دیده بان طبیعت بختیاری

سایت خبری دامپزشکی ایران

بالاترین

دنبالر

پایگاه علمی جنگلداری دانشجویان ایران

انجمن اعضای هیأت علمی مؤسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع

ایبنا نیوز

شبکه ایران

شباهنگ

کلاغ جار

روزنامه وطن امروز

مگیران

انجمن کاسپین

آژانس خبری تحلیلی زیریان

ایرانیان انگلستان

ایران من

تهران

رؤیای بی انتها

میلانا

انجمن پاتوق کیدز

سایت علمی نخبگان جوان

لبخند رؤیایی

کارشناسی ارشد جنگلداری ایران

غروب تنهایی

محیط زیست و اخلاق

جغرافیا

فروم بازار سرمایه

یک حقیقت شگفت انگیز دیگر در باره روباه ها و کنه ها!

گنجینه علوم تجربی

وبلاگ زهرا امین ناصری

خانه مشاور

طبیعت و گردشگاه های ایران

142 فکر می‌کنند “برای روباه شیدایی که در شیدا سکته کرد و رفت!

  1. محمد درویش نویسنده

    جناب پیشخانی عزیز
    نخست آن که ممنون که ماجرای تدترنر را رها کردید!
    دوم این که از قضا قرائت رسمی حاکمیت همچنان و آشکارا با گیاهخواران مشکل دارد و خودتان آن را بهتر می دانید! نمی دانید؟
    سوم این که حتا اگر منع رژیم گوشتخواری برای سلامتی مفید هم نبود – که اینگونه نیست – بنده اعتقاد دارم که گوشتخواری عملی ضد اخلاقی است. دریافتی که به تدریج و با افزایش دانایی ام به آن رسیده ام و اینک با تمام وجودم از آن دفاع می کنم.
    چهارم این که در مورد مزایای گیاهخواری و اینکه انسان ذاتا همه چیزخوار بوده یا گیاهخوار می توانید به اندیشه های آقای شجاع الدین فرخی، که دارای دکترای آناتومی هستند، مراجعه فرمایید.
    پنجم این که جمله شاملو را من فراموش نمی کنم! شما چطور؟
    درود …

  2. یدالله پسیخانی

    مهندس درویش عزیز

    پس از پایان آخرین دوره یخبندان و نابودی اکثر مگافون( گونه های بزرگ چقه چون مامون و اسب و شتر) در آمریکای شمالی بوفالو که از راه تنگه برینگ از سیبری به دشت های آمریکا وارد شده بود به دلیل نداشتن رقیب تا حدود سصت میلیون راس افزایش یافت و به مهم ترین منبع غذایی سرخپوستان دشت های مرکزی آمریکا بدل شد.

    پس از کشتار هدفمند در قرن نوزدهم در اواخر این دوره تنها 1500 نمونه از این جانور باقی ماند که به شدت در حال نابودی بود و یکی از راهکارها پرورش در اسارت بود.

    بسیاری از دشت های زیستگاه بوفالو به کشتزار تبدیل شده و بنابراین معرفی مجدد به زیستگاه اصلی آسان نبود.
    در کنار تو تدنر که کاری ندارم مظهر امپریالیسم است و یا نه، شرکت ها و حتی قبائل سرخپوست در قلمروهای خود مشغول پرورش بوفالو و استفاده از گوشت و چرم او شدند.

    همین مورد هم در اسکاندیناوی و سیبری در مورد گوزن شمالی کاریبو دیده شده که گله هایی را که سابق بر این قتل عام می کردند حالا در شرایط نیمه طبیعی پرورش داده و از گوشت و پوست آنها استفاده می کنند.

    هرکسی نقاط مثبت و منفی درکارنامه کاری خود دارد داستان روبرت مرداک و آبروزی اخیر او را در انگلستان که بیاد دارید. ارباب رسانه های جمعی دروغ پردازان و روانشناسان ماهری هستند و در این نباید شک کرد.
    البته قابل توجه شما اینکه در دو.ران شوروی هم روزنامه هایی چون پراودا که به معنی حقیقت به زبان روسی است در دروغگویی روی همه را سیاه نموده بودند

    پس این به آن در

    دو پرسش من هنوز بی پاسخ است:

    1. تکلیف اسکیموها پیست که بخواهد از خوردن گوشت توبه نمایند

    2. اصل داستان روباه و پاسخ آقای آرش هنوز داده نشده است، چرا از آقای اینانلو به عنوان یکی از اصحاب رسانه درگیر با محیط زیست به عنوان حکم دعوت نمی فرمایید.

    متشکرم از شما و همه خوانندگان

  3. شکارچی مسلمان

    احادیث در باره فضیلت خوردن گوشت
    · پيامبر (ص ) به روايت امام صادق (ع) : بر شما باد خوردن گوشت ، چون گوشت ، گوشت مي آورد . هر کسي چهل روز بر او بگذرد و در آن فاصله گوشت نخورده باشد بدخلق خواهد شد . و هر کسي بدخلق شد به او گوشت بخورانيد . ( وسائل ۱۷/۲۶)

    · پيامبر(ص) به روايت امام صادق (ع) : آقاي خوراک دنيا و آخرت گوشت است و آقاي نوشابه هاي دنيا و آخرت آب ( وسائل ۱۷/۲۷)

    · پيامبر(ص) به روايت امام صادق : هر کسي چهل روز بر او بگذرد و گوشت نخورده باشد بايد قرض الحسنه بگيرد و گوشت بخورد . ( وسائل ۱۷/۲۶)

    · امام علي (ع) به روايت امام صادق (ع ) : چون مسلماني سست و ضعيف شود ، لازم است گوشت و شيربخورد که خداي بزرگ نيرو را در آنها آفريده است . ( حضال ۲/۶۱۷)

    · امام باقر (ع ) : آقاي خوراکيها گوشت است . ( بحار ۶۶/۶۰)

    · امام صادق (ع) : گوشت از گوشت به رويش مي آيد و هر کسي آن را چهل روز ترک کند ، خلق او بد مي شود ، آن را بخوريد که بر توانايي چشم و گوش شما مي افزايد ( وسائل ۱۷/۲۶)

    · امام صادق (ع) : گوشت بايد هر سه روز يکبار خورده شود که در ماه مي شود ده بار ، نه بيش از اين . ( کافي – ۵/۵۱۱ )

    · امام حسن عسگري مي فرمايد : اگر مي خواهي قوت بگيريد ، گوشت بخور .

    جناب آقای درویش بیش از این در مذمت خوردن گوشت نگویید. از مسلمانی به دور است. اندازه نگه دارید و در هیچ کلامی مبالغه نکنید

  4. یدالله پیشخانی

    جناب آقای مهندی درویش مهربان

    در خصوص تد ترنز و بوفالوها پیامی برای شما دو روز پیش فرستادم.

    منتظر پاسخ شما هستم

    دوست دار شما

  5. آرش

    گرچه بحث ما تقریبا فرسایشی و بی حاصل شده ولی چاره ای نیست گفتنی باید گفته شود :
    سلام جناب درویش عزیز
    در کنار اعتقادات گیاه خواری شما که بسط دادن آن منجر به نفی کل هرم غذایی و جانوری و قرار گرفتن شیرها و پلنگ ها و عقاب ها و کرکدیل ها و همه جاندارانی که در راس و بالای هرم های غذایی اند در کنار شکارچیان در قعر جهنم سوزان خواهد شد ؛ لطفا توضیح کوتاهی راجع به ساختار فیزیولوژیکی آرواره انسان و سیسنم گوارش آن که نشان دهنده رژیم غذایی مناسب این گونه جانوری است، بفرمایید.
    جان من سفسته نکنید !! جواب سوالم رو بدهید.

  6. پریسا عطائیان

    چرا همه چی رو اونطور که دوست داریم میبینیم نه اونطور که هستن؟همیشه توجیهی برای رفتار اشتباهمون پیدا میکنیم و با اطمینان ازش دفاع میکنیم…اینکه یه نفر بیاد زیستگاه حیوانات اطراف خودشو ساماندهی کنه تا با پرورش و گسترش حیوانات به طریق دیگری ازشون بهره ببره اگر که جز خودش کس دیگه ای قرار نباشه نفعی ببره فرقی با شکار نداره…گوشت قرمز برای ساخت عضله دربدن لازمه و اثرش روی کسانی که از کودکی از این ماده بی بهره بودن کاملا مشهوده…مثل بچه های فقیر آفریقا و…ولی تفریح با حیوانات…اینو من هرچی تلاش میکنم نمیتونم هضم کنم…اون لذتی که از غذا دادن به یه بچه گربه میبرم…یا مراقبت از یه عقاب زخمی…چطور میشه یه موجود زنده رو کشت؟اون پرنده ای که داره تو آسمون پرواز میکنه..شاید داره برای جوجه های تازه متولد شدش غذا میبره..وقتی اون نباشه بچه هاش چیکار قراره بکنن؟حالا اون میخاد یه پرستو باشه یا یه عقاب…یا حتی یه خرگوش…وقتی خدا گاو و گوسفند رو گفته بخورید حلالتان…آخه تو کدوم کتاب آسمانی نوشته گوشت آهو رو بخورید…اون مظهر زیبایی رو…ما بجای اینکه از چیزهای دور و برمون بعنوان تجربه های زیبای زندگی نگاه کنیم فقط بفکر بهره ی خودمون هستیم..اون شکارچی که خدا این قدرتو بهش داده که بتونه اینهمه مسافت رو طی کنه بجای دیدن زیباییهای دور و برش تو اون جنگل یا هرجا..فقط چشمش دنبال شکاره…چرا انقدر فکرمون محدوده…

  7. Lone Wolf

    سلام به آقای درویش عزیز
    اول باید گیاهخوار شدنتون رو تبریک بگم… برای یه استاد مسلم مقوله محیط زیست هم شایسته همین بود. امیدوارم تاثیرات سلامتی همه جانبشو خودتون تجربه کنید و لذت ببرید 🙂
    فکر میکنم جواب سفسطه رو نمیشه داد چون اگه قرار بود به همین راحتی کسی رو که خودش رو به خواب زده باشه بیدار کرد، طرف نمیرفت اسلحه بدست بگیره و حیوون بکشه و خودش رو در هرم غذایی کنار پلنگ و شیر قرار بده !!!!
    آقای درویش لینک زیر رو اگر دوست داشتید مطالعه بفرمایید…
    همواره شاد و پیروز باشید
    http://drzarinazar.blogfa.com/post-211.aspx

  8. سهیل

    واقعا انسان از اوج بلاهت و خوشمزگی برخی دوستان در عجب میماند ! عزیزی که خودش را با اسکیموها مقایسه می کند خوب است بداند الان در عصر کنونی حتی اسکیموها هم متمدن شده اند و دیگر در خانه های یخی زندگی نمی کنند بلکه منازل بتونی و چوبی دارند و درون آن منازل اتفاقا یخچال هم دارند!

    برادر من. سعی کن ابتدا نسبت به چیزی مطالعهء کامل داشته باشی و بعد در آن باب اظهار فضل کنید. اول بیا و یه لطفی بکن و این ویدئو درباب دلائل گیاهخوار بودن انسان را تماشا کن. و بعد برمیگردیم و به ادامهء صحبت هامون میپردازیم 🙂

    http://www.youtube.com/watch?v=nnNiY8UQHd8

  9. نوشین

    سلام و درود به جناب درویش عزیز .
    گیاه خواری فقط خوردن گیاهان نیست. گیاهخواری سوالات بزرگتر را هم پاسخ می‌دهد.

    ظهور گياه خوارى بايد طبيعى و اولين اثر تعليم و تربيت بشمار بيايد.

    گیاهخواری نه تنها سلامت جسمانی را تامین می کند، از نظر روانی نیز پاسخی به آینده و انسان است. در گیاهخواری انسان خود را تنها حس نخواهد کرد. طبیعت با توست.

    هیچ چیز جز تکامل در شيوه تغذیه با خوراك گیاهی به سلامتی انسان ها و افزایش احتمال بقا روی زمین کمک نمی کند.

    و باید مهار خشونتها را از گیاهخواری آغاز کنیم! راه دیگری نیست!
    اردتمند جنابعالی

  10. محمد درویش نویسنده

    ممنون از پریسا، سهیل، نوشین و گرگ تنهای عزیز …
    من هم با نظرتان موافقم نوشین خانم عزیز … به نظرم درصد ارتکاب به خشونت، در نزد گیاهخواران به مراتب کمتر از گوشتخواران است؛ این همان بحث مشهوری بود که بین سهراب سپهری و احمد شاملو در دهه 40 هم درگرفت.
    به دوستان گرامی و شکارچی توصیه می کنم تا تارنمای خانم دکتر زرین آذر را که گرگ تنهای عزیز معرفی کرده اند، با دقت مطالعه فرمایند.
    موفق باشید.

  11. فرزانه م

    شکارچی هر چقدر دلیل بیاری و ببافی، این رو که نمیتونی کتمان کنی خداوند هیچ توانایی برای شکار بتو نداده. اقای شکارچی که خیلی احساس قوی بودن داری ***بدون تفنگ اگه مردی برو سراغ این حیوونا**** من و دوستانم نمیتونیم به شما چیزیرو بفهمونیم، چون شما یک بیمارید و نیاز به مداوا دارید. من و دوستانم و اقای درویش عزیزم هیچکدام روانپزشک نیستیم. دلم برات میسوزه چون … میدانم خودت بیشتر از همه در عذابی…..

  12. محمد درویش نویسنده

    دوستان گرامی من:
    تقاضا می کنم، انتقادها و نظرات و آرایه های خود را بدون توهین و استفاده از ادبیاتی غیربهداشتی با دیگر هموطنان تان در میان نهید.
    متشکرم.

  13. مهدیه نصرتی

    در میون این همه کامنت چند تا نکته است که نتونستم بی تفاوت ازش رد بشم اول در جواب “شکارچی مسلمان” من همین الان می تونم یه کتاب حدیث برات بنویسم به روش خودت هم ثابت کنم همه اش اصله ! پس لطفا شاهدی بهتر از دمت بیار برای گفته هات ! دوما اینکه این عکس متعلق به شغاله یا روباه و حتی اینکه این داستان درسته یا خرافه یا شایعه به نظر من چیزی از ارزش این مطلب کم نمی کنه چه حتی ممکنه بعدها ثابت بشه که چنین چیزی راست بوده که چندین گزارش ازش شنیده شده مثل داستان خودکشی نهنگ ها و نکته آخر اینکه شکارچی های شکار کش! شما نه تنها هیچ نقشی در حفاظت از محیط زیست نداید که یکی از مهمترین عاملان انقراض نسل شیر ایرانی امثال شما بوده اند و البته کاملا منطقیه که امثال شما که حتی مفهوم اکوسیستم رو هم نمی دونید به راحتی به یک دو تا کتاب و یا کلام امثال خودتان بسنده می کنید که سندیت علمی و منطقی انها هم زیر سئواله … در نهایت اقای درویش گیاهخوار شدنتون مبارک

  14. یدالله پیشخانی

    جناب آقای مهندس درویش درود بر شما

    بحث به درازا کشید

    شاید جالب باشد بدانید در برابر مهاتما گاندی گیاهخوار هندی آدولف هیتلری نیز وجود داشت که جز پیروی از رژیم گیاهخواری لب به الکل و سیگار هم نمی زده است.

    جناب آقای مهندس درویش

    اکثر دوستان شما به دلیل پیروی از احساسات جوابی منطقی پیش رو قرار نمی دهند.

    …واقعا انسان از اوج بلاهت و خوشمزگی برخی دوستان در عجب میماند

    این ادبیات درخور دختران منتظر الشوهر می باشد که گهگاه در بین طبیعت گردان دیده می شوند که با اداهایی در وسط بیابان ، پس از خاتمه شاهد دورریز زباله و چیدن گل و گیاه و غیرو می باشیم.

    خانواده من از دویست سال پیش مالک و برخی شکارچی بوده اند. در مرتع و باغ شخصی خود تا جایی که زمان و امکانات اجازه داده به احیای چشمه و پوشش گیاهی و دانه ریزی و تعلیف گیاهخواران و حتی تغذیه دستی دال و گرگ مشغول می باشم.

    هرچند گهگاه به شکار کبک و خرگوش می پردازم ولی هدف اصلی من احیای زیستگاهی است که در چند دهه گذشته به شدت تخریب شده برای نمونه اکنون در منطفه مورد نظر تقریبا تنها منطقه امن زادآوری قوچ و میش ملک شخصی اینجانب است که با مرارت زیاد و درگیر شدن با مردم محلی و چوپانان و فراری دادن و کشان سگ های چوپانان غریبه در کنار احیای چشمه و علوفه ریزی این امر به تحقق پیوسته است.

    هرچند تعدادی دام کوچک دارم ولی همواره سعی کرده ام از مرتع بجای بهره کشی بهره برداری نمایم.

    بحث اصلی مادرباره چند و چون رفتاری سگسانان و بویژه روباه در طبیعت بود.

    درباره تد ترنر و بوفالو و احیای دشت های آمریکا نیز قرار بود نظرتان را بفرمایید

    کماکان در انتظار پاسخ شما به جناب آقای آرش می باشیم و پیشنهاد می شود یک کارشناس حیات وحش نظر خود را ارائه نماید.

  15. آتنا فرجاد

    چندي پيش در فيس بوك با يك شكارچي در مورد شكار و گياهخواري بحث ميكردم، ايشون برخلاف جواب هاي گنگ و سطحي ،خودشون رو فردي داراي علم و مطالعه فرض مي كردند و مرتب بنده را به آرمان انگاري و نه آرمان گرايي متهم ميكردند. غافل از اينكه در عكس پروفايلشان تفنگي بر دست داشتند و از شكار و شكارچي در حال دفاع بودند.
    فردي كه شكار حيوانات را مثال تفريح و كمك به حيات وحش ميداند آيا دلايل گياهخواري شما را پذيرا خواهد بود؟
    درود بر مهندس درويش سبز،مردي كه به معناي درستش يك دوستدار واقعي طبيعت و حيوانات است.

  16. محمد درویش نویسنده

    درود بر مهدیه نصرتی عزیز:
    به نکته خوبی اشاره کردید. ما نباید وقتی قافیه را تنگ می بینم از مذهب خرج کنیم.
    سرفراز باشید و سپاس از همراهی تان.

  17. محمد درویش نویسنده

    به یدالله پیشخانی:
    برادر بزرگوار من: بنده به تک تک پرسش های شما پاسخ دادم. اما چه کنم که آدمی فقط همانی را می بیند که دوست دارد ببیند!
    دوست عزیز من: روزگار تغییر کرده؛ دانایی بالا رفته و اینک بشر این توانایی و فراست را دارد تا بدون ریختن خون هیچ جانداری به حیات خود در کمال سلامت ادامه دهد. اگر ما به راستی خواهان حفظ زیست بوم و غنای زیگونگی حیات هستیم، راهی نداریم جز آن که از خود شروع کنیم و بی شک نخستین گام آن است که تفنگ خویش را به دیوار بیاویزید و عملاً پند فردوسی بزرگ را به اجرا درآورید و به گونه ای زندگی کنید که تا آنجا که امکان دارد، حتا موری هم آزار نبیند.
    امیدوارم پس از این کامنت، ترجیع بندهای تکراری خود را تکرار نفرمایید.
    متشکرم.

  18. مهدیه نصرتی

    جناب آقای پیشخانی شخصیتی رو می شناسم که در یک روی داستان به یتیم ها و فقرا کمک می کنه براشون غذا و لباس می بره و در روی دیگه داستان دستور قتل عام اونها رو می ده (بشار اسد) اینکه شما دست خیر دارید خون حیوون ها رو از دستات پاک نمی کنه

  19. محمد درویش نویسنده

    درود بر آتنا فرجاد عزیز …
    از صمیم قلب آرزو می کنم تا روزانه بر شمار انسان‌های طبیعت دوستی که عملاً با رفتار و سلوک خود، کره زمین را از گزند آزمندی ها و نابخردی های بشر نجات می دهند، افزوده شود.
    سرفراز باشید.

  20. babak astanehie

    درود بر جناب درویش عزیز و نیز کلیه آقایان شکارچیان
    استاد درویش،تبریک بسیار بخاطر خبر خوب گیاهخوار شدنتون،امید که در مجامع و دیدارهای گیاهخواران از تجربیات ارزنده تون درسهای بیشتری بگیریم.
    آقایان شکارچی و مخالفان گیاهخواری،اکثر نظریات، ایرادات و سوالاتی که در اینجا مطرح کردید بارها در تالارگفتگوی گیاهخواران و وبلاگهای مربوط به گیاهخواری پاسخ داده شده که با یک جستجوی ساده میتوان یافت.
    بنظر من،تخلیه خشم و هیجان عصبی ناشی از خواندن نظر مخالف با استفاده از واژه هایی با بار منفی و متلک گویی و … از ارزش علمی یک مناظره میکاهد.
    بنظر من در یک مناظره هر دو طرف موظفیم که تنها به هم و علایق و سلایق و باورهای هم بی احترامی نکنیم و این بدان معنا نیست که به یکدیگر و نظریات مخالف هم احترام بگذاریم که من نام این احترام را ریا و دورنگی میگذارم.
    بنده هم با پیشنهاد آقای پسیخانی در مورد حکمیت آقای اینانلو بعنوان پیشکسوتی در زمینه محیط زیست و یک شکارچی سابق کاملا موافقم)البته لازم بذکره که طبق بیانات خودشون در برنامه ای که اتفاقا دکتر بسکی هم در اون حضور داشت و از صدا و سیما چندین بار پخش شد،سالهاست بجای شکار صید با تفنگ به شکار لحظات با دوربین روی آوردند و خاطره ای نقل میکردند از لحظه ای که انگشت بر ماشه تفنگ مدهوش زیبایی شکار در دشتی شدند که نسیمی صحنه علفزار در میدان دید خودشان و پشت شکار را میخرامید و قصدا به نقطه ای دیگر شلیک کردند و از آنپس تفنگ را کنار گذاشتند و دوربین دست گرفتند.
    ممنون از صبرتون واسه خوندن این نوشته

  21. یدالله پیشخانی

    جناب آقای مهندس درویش

    نشد برادر

    نفرمودید درباره ویژگی های رفتاری روباه در طبیعت چرا از یک کارشناس به عنوان یک حکم دعوت نمی فرمایید.

    شما اگر خرفی می زنید با توجه به شخصیت علمی شناخته شده شما باید دلایلی منطقی هم برای اثبات آن داشته باشید.

    من متالوژی خوانده ولی از روی علاقه شخصی نخست از روی تفنن ولی اکنون تمام وقت دشغول کشاورزی و دامداری هستم و از قدیم هم طبیعت گرد و هم شکارچی بوده ام.

  22. محمد درویش نویسنده

    ممنون جناب بابک خان عزیز …
    بله من هم آن برنامه را دیدم و جناب اینانلو، بارها تأکید کرده اند که شکار را کنار گذاشته اند.
    .
    آقای پیشخانی گرامی:
    نخست آن که جناب اصغر درخشان، یک محیط بان تازه کار و فاقد تخصص نیست. دوم این که سخنان ایشان در حضور دکتر یوسف پور، رییس اداره کل محیط زیست استان چهارمحال و بختیاری بیان شد و ایشان آن روایت را از نظر علمی تأیید کردند. سوم این که آن دامیزشک هم که حیوان را معاینه کرد، هنوز در دسترس است.
    موفق باشید.

  23. هومان خاکپور

    خوشحالم که کم نیستند انسان هایی که به معنای واقعی طبیعت دوست هستند و شکارچی – از هر نوعش – را نابخرد و طبیعت ستیز می دانند.
    من نمی دانم این آقایانی که تفنگ بدست، سر جنگ با طبیعت و زیست مندانش دارند؛ خود را در کجای ماجرای “نسبت دانسته ها و نادانسته های مان از دانایی و علوم طبیعت شناختی” می بینند که این گونه بی پروا شخصی را که نمی شناسندش را به درغگویی و خیال بافی متهم می کنند و بر بنیاد دانسته های بسیار ناچیزشان، فتوا صادر می کنند؟!

  24. یدالله پیشخانی

    جناب آقای مهندس درویش همواره بیدار

    نمب دانم در کدام شهر ساکن می باشید ولی من نوعی باید ساعت 4 بامداد به انبار کنجاله سربزنم.

    دوستی دارم که اهل خراسان است. ایشان با دریافت پروانه شکار ویژه برای شکار قوچ اوریال به شاهرود رفته بودند. در شکارگاه رد پلنگی را همراه مامور محیط بانی دیده و در فاصله ای چند با لاشه نیم خورده سارگپخ ای دست می بایند. رسول مشغول گرفتن فیلم شد که صدای محیط بان درآمد:

    … آقا نگویید سارگپه بوده، بگویید پلنگ قراقوش( عقاب طلایی ) گرفته.

    در جای دیگر ماموران محیط بانی آمل گزارش کتبی مشاهده یوزپلنگ در جنگل های مرتفع کوهستانی منطقه را می دهند که درواقع سیاه گوش دیده ولی به دلیل عدم آگاهی و آموزش برای پر کردن عریضه خبر از یوزپلنگ داده بودند.

    من نوعی به دلیل نوع کار و محل زندگی با ماموران سازمان جنگل ها و مراتع و محیط زیست سروکار داشته و چه بسیار چیزهای عجیب و غریب ندیده ام.

    با توجه به تجربیات و دیده ها تنها زمانی می توانم به حقیقت امر ایمان بیاورم که یک کارشناس واقعی و نه رئیس فلان اداره که کعلوم است به چه دلیل رئیس شده این ماجرا را حلاجی نماید.

    فعلا باید بخوابم تا سروقت به انبار بروم.

    شب بخیر

  25. محمد درویش نویسنده

    هومان جان:
    گاه فکر می کنم حتا اگر این دوستان شکارچی از نزدیک اصغر درخشان عزیز را می شناختند و به منش اخلاقی ممتازش پی برده بودند هم باز حرفش را باور نمی کردند! زیرا باور کردن حرف او و مشاهداتش به معنای قبول تغییر در سلوک و رفتارشان است؛ وضعیتی که برایشان چنین انتخابی را سخت دشوار می سازد!
    درود …

  26. محمد درویش نویسنده

    شب خوش جناب پیشخانی …
    ولی ای کاش، کامنت های دیگر دوستان را هم بخوانید تا دریابید که هرکسی که مسئولیت می گیرد و یا در کسوت محیط بانی انجام وظیفه می کند، بی لیاقت یا دروغگو و یا فاقد تخصص لازم نیست.

  27. محمدعلی الله قلی

    فکر نمیکنم لازم به توضیح زیادی باشد برای اینکه بشود صحیح بودن ایده گیاه خواری را اثبات کرد!
    من نه کاری به روند جدی گرم شدن کره زمین دارم و نه به مساله فقر و گرسنگی غذائی در سراسر جهان، که البته در هر ۲ مورد دلایل اساسی وبنیادی آن در پس دامپروری نهفته هستند . با حدیث و خرافات و .. کاری ندارم.
    در همین ایران خودمان دام کمر طبیعت را شکسته است. همه جنگل های ما بدون استثنا به دلیل حضور دام با از دست دادن نهال ها و درختان جوان مبدل به جنگل های پیر شده اند.
    بهترین زیستگاه های حیات وحش ما در سراسر ایران افت بالای ۷۰ درصدی در زمینه کیفیت زیستگاهی برای حیات وحش فقط به دلیل حضور دام و رقابت با دام و تاثیر مخربش داشته اند.
    علاوه بر تخریب مستقیم مراتع و جنگلها حضور دام امنیت این زیستگاه ها را هم کاملا مختل کرده است.
    من نه به اجداد دوست داشتنییمان که شامپانزه ها هستند فکر میکنم که اساسا میوه خوار هستند و شاید یکی دو مرتبه درسال هم گوشت میخورند نه به هیچ دست آویز دیگری .
    اگر همه جهان هم گوشتخوار باشند چون من با ۲ چشمم دیده ام که گوشت چه اثر جدی مستقیما بر روی طبیعتی که مدعی حفظ آن هستم میگذارد حداقل خودم را به خواب نمیزنم و گوشتی که خیلی هم دوست داشتم زمانی زیاد بخورم نمیخورم تا سهم خود را در این قضیه از بین ببرم.
    آقای درویش با شما موافق هستم و هیچوقت نتوانستم شکار را درک کنم وهیچوقت هم نمیتوانم به هیچ قیمتی. سفسطه شکارچی و شکار کش و شکار ورزشی که مضحک ترین همه این کلمات هم هاست همه برای من یک معنا دارند. بیماری روانی!

  28. محمد درویش نویسنده

    درود بر محمد علی الله قلی عزیز که گمان کنم حجت را بر آنان که خود را به خواب نزده اند، تمام کرد و امیدوارم عصر بیداری شروع شده و شتاب گیرد.

  29. محمد تالاری

    سخنی از برتولد برشت هست که “” کسانی که واقعیت را نمی دانند نادانند ولی کسانی که واقعیت را می دانند و نادیده می گیرند تبهکارند””
    شرایط فعلی زمین و روند رو به نابودی آن بقدری محسوس هست که فقط اندکی تامل لازم است تا دریافت که در مقام یک انسان متفکر و خلاق چاره ای جز تغییر شیوه زندگی مان نداریم
    اندیشه تنها راه نجات ماست ،اندیشه ای که وابسته به سنت ، دین ، غرض ورزی و مرور زمان نباشد و تنها واقعیت ملاک اصلی آن باشد.
    درود بر جناب درویش بزرگوار و نیک اندیش

  30. فاطمه

    جناب مهندس درویش عزیز؛
    ضمن سپاس فراوان بابت نوشته ارزشمندتان، باور بفرمایید کسانی را دیده ام که معتقدند گیاهخواری اشتباه محض است چون با طبیعت ما سازگاری ندارد و در اثبات این گفته هم چیزی بیش از این جمله که “چون نمیتونیم سیب زمینی خام گاز بزنیم و بخوریم” نشندیم… همین ها اما، شکار (با دقیقترین ابزار تصنعی) را عین طبیعی بودن میدانند و حق مسلم بشر با این استدلال(!) که “میخوای به شیر هم بگی شکار نکنه؟!” و به احتمال قریب به یقین قبل از اینکه افاضات خود را تمام کنند بارها تاکید خواهند کرد که “چه جوابی داری؟ فقط سفسطه نکن خواهشا!”… گاهی واقعا حرفی باقی نمیماند…

  31. کوشان مهران

    درویش عزیزم

    نگارم

    نوردیده ام

    یدالله میرزای پیشخانی دیگه کی بود؟

    اینها همه من بودم برادر!

    آخه عزیز من

    شکارچی جماعت شکار بکار روباه خجالتی داره؟

    صحبت سر اینه که هرچند در طبیعت همیشه استثنا وجود داره ولی اگه کمی رفتار شناسی سگ سانان را بدونید کمی پیش از انتشار این خبر صحت و سقم او رو بررسی می کنید.

    مدیر باغ وحش پراگ دکتر وسلوسکی نویسنده کتاب جهان جانوران، آیا جانوران متفاوتند و از پیشگامان دانش رفتار شناسی جانوران (اتولوژی) در کتاب خود نقل کرده که روزی نگهبان بی تجربه ای در باغ وحش پراگ به هنگام غذا دادن به تعدادی روباه در یک محوطه تمام گوشت ها را یک جا انداخته و برترین روباه اجازه تغذیه با سایرین نداده و نتیجه این شد که روز بعد به دلیل ترکیدن معده فوت کرد.

    آخر درویش خان ای توتیای دیده عاشقان

    اگر روباه توله دار باشد اصلا به صرفه نیست توله کوچک را از لانه به هوای آوردن بر سر شکار بیرون ببرد چون به آسانی در معرض حمله دشمنانی چون گرگ و عقاب قرار می گیرند.

    خلاف گرگ و کایوت و سگ وحشی آسیایی و آفریقایی و تا حدودی شغال ها ، روباه ها جانوران منزوی می باشند، آنگونه که پس از بزرگ شدن خود پدر و مادر با حمله و تهدید توله ها را از لانه و قلمرو خود بیرون می اندازند.

    پس چگونه این روباه دست و دل باز با دیدن انبوه مرغ مردهف رگ غیرتش جنبیده و همسایه ها را خبر کرده؟

    اصلا این روباه لارج و دست و دل باز بوده و مانند من گدا صفت نیست، تمام بچه محل ها هم آمدند، بارها پیش آمده که روباه با لاشه بزرگی برخورد کرده و پس از خوردن و سیر شدن اگر توانست آن را زیر خاک و برگ مخفی کرده و باز می گردد.

    بارها پیش آمده که در این قاصله کلاغ و گرگ و یا روباه دیگری آمده و طعمه را برده، پس با این حساب همه روباه ها باید بگویند آخ قلبم و سکته کنند؟

    درویش دلریش من

    آخر این دکتر یوزارسیف ما هم که دکترای دام پزشکی دارد و از بچگی کار مطبوعاتی کرده پس کی بکارهای دام و طیور می رسیده؟؟!!!

    نه تنها من بلکه همه بازدیدکنندگان این وبلاگ شما را دوست می داریم.

    ولی من نوعی با توجه به دلایل یاد شده هنوز متفاعد نشده ام این داستان درست است و یا از همان اغراق مرسوم در طبیعت ایران است

  32. مهدیه نصرتی

    خطاب به همه شکارچیانی که خود را شکار کش نمی دانند لطفا تا انتهای متن را بخوانید و مهمتر از همه به ماده 3 و4و 8 بیشتر دقت کنید لازم به یاداوری نیست که اگر بیانیه ای در یونسکو اعلان و منتشر می شود حتما و حتما به پشتوانه دلایل علمی و منطقی و نیز مطابق با اصول و قوانین انسانی و همگام با گسترش فرهنگ صلح ( با بشر و با کل هستی) صورت می گیرد

    بیانیه جهانی حقوق حیوانات رسما در تاریخ 15 اکتبر 1978 در شورای مرکزی یونسکو در شهر اریس اعلان گردید.مفاد اين بیانیه توسط اتحادیه بین المللی حقوق حیوانات در سال 1989 مورد تجدید نظر قرار گرفت و در سال 1990 به رئیس مجمع عمومی یونسکو تسلیم گردید و در همان سال منتشر شد.
    بيانيه جهانی حقوق حيوانات
    با توجه به منشاء یکسان زندگی تمامی موجودات که ريشه مشترک داشته و در مسیر سير تکامل متنوع گشته اند و با توجه به اینکه تمام موجودات زنده دارای حق طبيعی هستند، هر حيوانی با سيستم عصبی، از حقوق ویژه ای برخوردار است.قطعا نقض قوانين و حتی بی خبری محض از اين حقوق طبيعی، فجايع عظيمی نسبت به تخريب طبيعت انجام شده و همواره آدميان به سمت ارتکاب انواع خشونتها نسبت به حيوانات سوق داده می شوند. باید توجه داشت که همزيستی گونه ها برای انسان نشانه ای است تا حق زندگی کردن ديگر گونه های حیوانات را به رسمیت بشناسد.قطعا احترام گذاشتن انسان به حیوانات، جدا از احترام گذاشتن انسانها به یکدیگر نخواهد بود.

    بدین وسیله اعلان می گردد که:

    * ماده 1
    تمامی حیوانات دارای حقوق مساوی برای زندگی کردن تحت عنوان تعادل زیستی هستند این حقوق مساوی، گونه های مختلف و خاصی را تحت الشعاع قرار نمی دهد.

    * ماده 2
    به حق زندگی تمامی حیوانات باید احترام گذاشته شود.

    * ماده 3
    1- حیوانات نباید در معرض برخوردهای بد واعمال بیرحمانه قرار گیرند.
    2- اگر نیاز به کشتن حیوانی باشد این عمل باید آنی، بدون درد و بدون درک حیوان صورت گیرد.
    3- با جسد یک حیوان با شایستگی باید برخورد شود.

    * ماده 4
    1- حیوانات وحشی حق زندگی و تولید مـثل آزادانه در محیط طبیعی زیستگاهشان را دارند.
    2- محرومیت طولانی مدت از آزادی برای حیوانات وحشی، شکار کردن و ماهی گرفتن تجربی به عنوان سرگرمی و نیز هرگونه استفاده از حیوانات وحشی به دلایلی که حیاتی نباشد مغایر با این حق بنیادی است.

    * ماده 5
    1- هر حیوانی که به انسان وابسته است باید به شایستگی نگهداری و مراقبت گردد.
    2- حیوانات وابسته به انسان تحت هیچ شرایطی نباید بطور غیر منصفانه ای ترک و یا کشته شوند.
    3- هر گونه ازدياد نسل واستفاده از حیوانات باید طبق احترام به ساختار ویژه فیزیولوژی و رفتاری آن گونه باشد.
    4- در نمایشگاهها، نمایشها و فیلمهایی که حیوانات در آن شرکت دارند باید منزلت آنها محترم شمرده شود و عاری از هرخشونتی باشد.

    * ماده 6
    1- هرگونه آزمایش زجرآوری برروی حیوانات چه بصورت فیزیکی و چه روحی تجاوز به حقوق حیوانات محسوب می گردد.
    2- روشهای جایگزین باید پیشرفته بوده و اصولی انجام گیرند.

    * ماده 7
    هرگونه عمل غیر ضروری که باعث مرگ حیوانی گردد یا هرگونه تصمیمی که منجربه این عمل گردد جنایت علیه زندگی تلقی می گردد.

    * ماده 8
    1- هر گونه عمل مغایر با بقای گونه های حیوانات وحشی و یا هر گونه تصمیمی که منتهی به این امر گردد کشتار دسته جمعی تلقی می گردد.
    2- کشتار حیوانات وحشی، آلوده کردن و نابودی زیستگاهها یشان قتل عام محسوب میگردد.

    * ماده 9
    1- شرایط قانونی ویژه حیوانات و حقوق آنان توسط قانون مشخص می شود.
    2- محافظت و حفظ امنیت حیوانات بر عهده سازمانهای دولتی است.

    * ماده 10
    مراکز تربیتی و مدارس مکلف به آموزش مطالبی مبتنی بر احترام گذاشتن، مراعات و درک حیوانات از دوران طفولیت به شهروندان خود هستند.

  33. کوشان مهران

    جالا اینکه شما گیاهخوار شده اید امری است شخصی و قابل احترام

    در واقع هم تولید پروتئین با توجه به مصرف آب و تولید پسماند در مقایسه با کشاورزی فشار بیشتری به طبیت وارد می نماید و از این جهت گوشتهواری افراطی بشیوه استیک خوری آمریکایی باری است مضاعف بر دوش طبیعت.

    در کنار آبجو ، ودکا، و ویسکی که از فراورده های نشاسته ای چون گندم ، ذرت و سیب زمینی تولید شده و در واقع از مصرف خوراک انسان خارج و به نوشیدنی الکلی تبدیل می گردد تغذیه دام با غله بویژه در پرواربندی های صنعتی در کنار وضعیت اسفناک دام در قفس های زجرآور و کوچک باعث مصرف غله در دنیایی می شود که در بسیاری از نقاط گرسنگی بیداد می نماید.

    ولی ای توتیای دیده عاشقان

    از چند هزار سال پیش گوشت چندانی در رژین غذایی مردم عادی ایران خلاف اروپا مشاهده نمی شد. بیشتر کشک و دوغ و ماست بود و اندکی گوشت و دنبه برای دیزی.

    بیشترین مصرف گوشت در بین طبقات اشراف بود و معروف بود شازده وافعی ان شازده است که به دلیل پرخوردن گوشت گرفتار بیماری نقرس گردد.

    جالا پیش خودتان تصور نمایید شاغلام چه عربده ای می کشد وقتی بشقاب قورمه سبزی برون گوشت را به سقف اتاق می کوبد و پسر شاغلام چطور پس از منع خوردن کباب با ضامن دار درحالی که دو نوچه شاغلام برای خودشیرینی به دنبالش هستند به شما حمله می کند .بی انصاف کپی باباشه!!!

  34. کوشان مهران

    از گمان کنم سال 1839 که نخستین فانون حمایت از حیوانات در مجلس بریتانیا درباره منع نبرد خونین گاو و خری با سگ ها به تصویب رسید به تدریج دیدگاه ها نسبت به رفتار با حیواناتی که حتی برخی از اندیشمندان انها را همچون ماشین فاقد احساس می دانستند تغییر یافت.

    در دهه های پایانی قرن نوزدهم مبارزه بی امانی با تشریخ جانوران در دانشگاه های انگلستان شروع شد.
    ولی از سوی دگر باور کردنی نایست که رژیم آلمان نازی نخستین کشور در جهان بود که در سال 1930 و یا 1936 گرگ را مورد حفاظت قرار داده و هرگونه تشریخ و برنامه های پژوهشی بر روی جانوران را در قلمرو رایش سوم ممنوع نمود.

    اما

    امان از ایا اما های تاریخ چون همین سیستم به پزشکان اجازه بررسی عملکرد میکروب و سرما زدگی و تاثیر ارتفاع بر بدن زندانیان جنگی را داده بود که در ردیف جنایات جنگی قرار گرفت.

    درویش دلریش و باقی درویش دوستان

    افراط و تفریط هر دو به هیچستان ختم می گردد.

    انسان موجودی همه چیز خوار است، نه مانند خرگوش هویج می خورد و نه مانند گرگ فیله و راسته می طلبد.

    رژیم غذایی ایرانیان در برابر اروپای غربی و آمریکای شمالی عملا از گوشت بی بهره است. این بحث گیاهخواری هم اگر افراطی شود همانند مد عرفان و ریش بلند و تار و گیتار بر کول و یک جاجیم نخ نما آویزان بر کتف پس از مدتی فراموش می شود.

    دخترها شوهر می کنند و آنوقت گرفتار یک مرد ایرانی(؟!!) می شوند که غالا می دانیم چه تحفه ای هستند. من هر کثافت کاری بکنم اشکالی ندارد ولی آفتاب و مهتاب نباید روی مادر صمد را ببیند.

  35. آرش

    عجب قلم شیوایی !! کوشان خان ،متشکرم از روشنگریتان
    بهتر است بیش از این آب در هاون نکوبیم ….. این زیبا بلبلان خوش سخن که پای سیستم نشسته اند و ردای سبز بر تن کرده اند و پرچم نجات حیات وحش به احتزاز در آورده اند خوب می دانم که بزرگان آنان حتی یک کیسه خواب هم ندارد و یک شب بیابان را به خود ندیده اند چه برسد به دوستدارانشان !!
    مسلما هیچکدام از آنان تا به امروز بر خوان گسترده از گوشت و مرغ ننشسته اند و به محض استشمام بوی آن هم دماغشان را گرفته وگریخته اند و تنها نشانه ی تمدنشان خرید گوشت ومرغ از فروشگاه و پرداختن بهای آن است.باشد که ما بدوی و آنها متمدن! در عوالم خود خوش باشید.

  36. سهیل

    آقای مهران. نمیشه ادعایی کرد بدون این که آن را از حیث علمی ثابت کنیم. من معتقدم انسان ذاتا گیاهخوار است و برای آن دلیل علمی ارائه کردم. ویدئویی که در بالا ارائه کردم را مشاهده کردید ؟! اگر نکردید لطفا اندکی وقت بگذارید و حتما مشاهده کنید. این دلائل علمی بنده. حالا شما بگو برادر من. دلائل علمی شما برای ادعایتان چیست ؟!

  37. یاسمن انصار

    درود بر جناب درویش بزرگوار
    تجربه نشان داده که بحث در مورد شکار و یا مزایای سلوک گیاهخواری با جماعت شکارچی ، جز اتلاف وقت و انرژی ثمر چندانی ندارد و همانند آب در هاون کوبیدن است…مصداق همان جمله شاملو که در اوایل گفتگو مطرح کردید.
    چیزی که مایه شگفتی است اینکه بسیاری از این افراد خود را حامی و دوستدار طبیعت و حیات وحش معرفی کرده و مخالفین خود را به احساساتی بودن متهم می کنند!
    طبیعت به خوبی کار خود را بلد است مشروط بر اینکه انسان ها در کار طبیعت تا این اندازه مداخله نکنند و تعادل زیستی میان گونه ها را بر هم نزنند و کره زمین را به ویرانی نکشند.
    هرگز نفهمیدم چگونه یک ذهن سالم و یک وجدان بیدار میتواند از شکار یک موجود زنده بعنوان تفریح یا ورزش نام ببرد!؟
    چگونه می توان با در خون غلتیدن و شکنجه و مرگ یک حیوان مظلوم و از همه جا بی خبر تفریح کرد و از این جنایت بعنوان یک فعالیت ورزشی نام برد؟
    به نظر من ریشه مشکلات اینگونه افراد و بعبارتی تمایلشان به چنین قرائت شرم آوری از تفریح و ورزش را باید در جای دیگری جستجو کرد به همین خاطر اینگونه بحث ها اکثر اوقات بی نتیجه می ماند و بقول معروف نرود میخ آهنین در سنگ !
    حیات هر موجود زنده ای قابل احترام و ارزشمند است و با نظر شما کاملا موافقم که شکارچی و شکارکش فرقی با هم ندارند و تنها نوعی بازی با کلمات است برای گمراه کردن افکار عمومی.
    با نظر محمد تالاری عزیز در مورد گفته برشت کاملا موافقم و همینطور این جمله اش که :
    اندیشه تنها راه نجات ماست ،اندیشه ای که وابسته به سنت ، دین ، غرض ورزی و مرور زمان نباشد و تنها واقعیت ملاک اصلی آن باشد.

    پاینده باشید

  38. کوشان مهران

    جناب آقای سهیل دوست داشتنی

    تا اواخر دهه 1950 دیگر اسکیموهای آلاسکا و شمال کانادا یک جا نشیم شده و اقوام زردپوست شمال شرق سیبری هم از قدیم درکنار تله گذاری و شکار به پرورش گوزن کاریبو می پرداختند.

    در حال حاظر معدود قبائلی در نواحی حنگلی کنگو( کوتوله های جنگل ایتوری) و بوشمن های بیابان کالاهاری و برخی قبائل دور از دست رس جنگل های امازون بری از فرهنگ کشاورزی بوده و برای تامین مواد غذایی وابسته به شیوه گردآوری غذا می باشند و شکار مهم ترین رکن این روش می باشد.

    پس از شروع انقلاب کشاورزی که در چند ناحیه از زمیم مجزا از هم شروع شد( حلال حاصلخیز میانرودان و سوریه و دره اردن و همچنین دره سند و دره رود زرد چین و دره لوئیزیانا و آمریکای مرکزی و پرو) به تدریج در کنار دامپروری و شکار فراورده های کشاورزی از ارکان تامین کننده غذا برای جوامع بشری و پایه گذار سکونت گاه های ثابت بشری گردید.

    کاوش های دیرین شناسی نشان داده که مواد پروتئینی از مهم ترین ارکان غذایی انسان چه نئاندرتال و چه پیش از آن بوده و پس از انقلاب کشاورزی مواد گیاهی به میزان پایدارتر و بیشتری در اختیار قرار گرفته و دامداری باعث کاهش نیاز به شکار گردید ولی هیچگاه این وابستگی قطع نگردید.

  39. محمد درویش نویسنده

    ممنون از همه ی دوستانی که در این بحث مهم مشارکت داشته و دارند.
    به ویژه توجه کوشان مهران و دیگر شکارچیان و شکارچی دوستان عزیز! را جلب می کنم به بیانیه جهانی حقوق حیوانات که توسط یونسکو در سال 1990 منتشر شده است و خانم مهدیه نصرتی در اینجا آن را بازنشر داده اند.
    به امید روزی که هیچ انسانی به خود حق ندهد تا به بهانه معیشت، تفریح یا ورزش، خون هیچ جانداری را بریزد.

  40. سهیل

    آقا مهران

    این ها را که از خودتان گفتید ! من از شما منبع علمی خواستم برادرم. نقل از خود که معتبر نیست. از ارگان ها ، نهادها و اج های معتبر جهانی ککه یافته هایشان مستند و محکم است نقل کنید لطفا .

    (به عنوان مثال) من برای شما مطلبی از انجمن تغذیهء ایالات متحدهء آمریکا نقل می کنم مبنی بر اینکه رژیم گیاهی با طبیعت بشر سازگار است و عامل پیشگیری از سرطان ها و بیماری هاست. شما هم از منبعی در همین رده و پایه که معتبر باشد بیاورید بی زحمت :

    http://forum.vegankind.ir/forum44/thread410.html

  41. کوشان مهران

    حمایت از حیوانات در رایش بزرگ آلمان
    از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
    پرش به: ناوبری، جستجو

    حمایت از حیوانات در رایش بزرگ آلمان به طور جامع و همه گیر توسط دولت و حزب ملی سوسیالیست کارگران آلمان صورت می‌پذیرفت و دولت رایش اقدامات بسیاری را برای حمایت از حقوق حیوانات انجام داد.[۱][۲] با سر کار آمدن حزب ملی سوسیالیست کارگران آلمان در سال ۱۹۳۳، جامع ترین قانون حمایت از حیوانات تا آن زمان در اروپا، در آلمان وضع و اجرا شد. این اولین اقدام توسط یک دولت برای شکستن حصار بین انسان و حیوان به شمار می‌رفت. بسیاری از رهبران ناسیونال سوسیالیت مانند آدولف هیتلر، هرمان گورینگ و رودلف هس از دوستداران حیوانات بودند. بسیاری از ناسیونال سوسیالیستها از طرفداران محیط زیست و از حامیان حفاظت از حیوانات به شمار میرفتند.[۳] هاینریش هیملر سعی کرد تا به طور کامل شکار را ممنوع سازد.[۴] قانون فعلی حمایت از حیوانات در جمهوری فدرال آلمان نسخه‌ای اندک تغییر یافته از این قانون در رایش سوم است.[۵]
    پیوندهای بیرونی

    کتاب حمایت از حیوانات در رایش سوم اثر دانیل هاینتس در تارنمای آمازون

    درویش من
    درویش دلریش من

    کار ما افراط و تفریط است.

    به شما قول می دهم اکثر افرادی که الان مرگ بر شکارچی شکارکش می گویند اگر روزی متوجه شوند که از قبل شکار و نه مدیریت شکارگاه و نخجیرداری به پولی می رسند به چشم بر هم زدنی به تمام گفتار و کردار گذشته پشته پا زده و به شکار فروشی مشغول می شوند.

    داستان آن بانوی سبز و صدور پروانه شکار هوبره برای شیوخ عرب که امیدوارم فراموش نشده باشد درویش خان

    این حماعتی که من دیده ام و شما هم دیده اید به تنها اصلی که پایبند می باشند پول است.

    در این میان الته حق کسانی که از روی اعتقاد و علاقه قلبی با هزینه شخصی و بدون انتظار فعالیت می کنند به دلیل حقه بازی های افرادی چند رنگ پایمال می شود.

    من و شما که این چند رنگ ها را می شناسیم، نمب شناسیم؟

    خوب هم می شناسیم

    شیخی به زنی فاحشه گفتا مستی
    هر لحظه به دام دگری پابستی
    گفتا شیخا هرآنچه گویی هستم
    اما تو چنان که مینمایی هستی؟

  42. کوشان مهران

    سهیل گرامی

    انجمن های تغذیه هر روز ساز تازه ای کوک می کنند.

    روزی می گویند انجیر سرطان زاست و روزدیگر می گویند بهترین داروی پرستات است.

    چینش دندان انسان نشان دهنده وجود نیش برای دریدن و آسیاب برای له کردن و نرم کردن است.

    حتی چینش دندان خرس همه چیزخوار با شیر و گرگ گوشتخوار متفاوت می باشد

    مطالب دیرینه شناسی و شیوه زندگی قبائل گردآورنده غذا در بسیاری از سایت های مرتبط با تاریخ تمدن انسان وجود دارد و این حعل حدیث از سوی من نمی باشد.

  43. کوشان مهران

    درویش خانا

    راحت جانا

    این شعر وجشی بافقی وصف الحال بزرگان انکاره محیط زیست ایران می باشد که پیش از داستان پول با زبان بازی از شما سوءاستفاده می کنند و به هنگام بحث مادی ماهیت درونی خود را بروز می دهند.

    کاری ندارم حذف می فرمایید و یا نه
    خود دانید

    اما لطفا چندین بار بخوانید

    “تقسيم ميراث”

    زيباتر آنچه مانده زبابا ازآن تو

    بد اي برادر از من واعلا از آن تو

    اين طاس خالي از من وآن كوزه اي كه بود

    پارينه پر ز شهد مصفا از آن تو

    يا بوي ريسمان گُسَلِ ميخ كَن زمن

    مهميز كله نيز مطلا از آن تو

    آن ديگ لب شكسته صابون پزي زمن

    آن چمچه هريسه حلوا از آن تو

    اين قوچ شاخ كج كه زند شاخ،از آن من

    غوغاي جنگ قوچ وتماشا از آن تو

    اين استر چموش لگد زن از آن من

    آن گربه مصاحب بابا از آن تو

    از صحن خانه تا به لب بام از آن من

    از بام خانه تا به ثريا از آن تو

    قیافه چه کسی پیش چشم شما هویدا می شود؟

  44. النا

    آقای درویش گرامی، خب شکارچیان نگران این هستند که بدون شکار شاید از گرسنگی تلف شوند … آخر در فروشگاه ها هیچ گوشتی پیدا نمیشود ! هر هفته میلیارد ها حیوانی که به اسارت کشیده ایم سلاخی میشوند تا ما بتوانیم روزی یک یا دو بار گوشت بخوریم … و انواعی بیماریهای مرتبط با گوشتخواری را در بطن خود پرورش دهیم. …زندگی رنجبار این اسیران گویا برایمان کافی نیست، لذا باید به سوی آنانی که هنوز آزاد هستند نیز دست درازی کرد و آنها را نیز خورد!
    قویترین حیوان زمین فیل است که گیاه میخورد … گوریل که به ما بسیار نزدیک است هم همینطور… پس نیروی این حیوانات از کجا میآید ؟! درباره دندان هم صحبت شد … شاید دندان های شکارچیان شبیه دندان های ببر و پلنگ باشد؟!
    یک نکته دیگر هم با اجازه اضافه کنم. بار ها و بار ها این جمله را که “گیاهان هم احساس دارند، پس چرا گیاه خواران آنها را میخورند” شنیده ام. این یک موضع کاملا دفاعیست زیرا اولا سیستم اعصاب گیاهان با حیوانات کاملا متفاوت است. من ندیدم که گوجه فرنگی برای هم شاخه اش گریه کند در حالیکه یک گاو برای بچه ای که از او جدا میکنیم هفته ها گریه میکند (ویدو های بسیاری در این مورد هست). دوما، ما برای خوردن مثلا سیب نیازی به ریشه کن کردن درخت سیب نداریم، و میوه یا گیاهی که رسیده اگر خورده نشود به هر حال میپوسد. در حالیکه جانداری که سرش بریده شد میمیرد. جواب من به این افراد اینست که اگر شما میفرمایید که گیاهان احساس دارند و از خورده شدن رنج میبرند، پس شما گوشتخواران دو برابر ما به زیستمندان آسیب میرسانید زیرا هم گیاه میخورید و هم حیوان.

  45. محمد درویش نویسنده

    درود بر شما هموطن سبزاندیش. به نکات دقیق و درستی اشاره کردید که برای آنهایی که هنوز همه ی کر کره ها را نکشیده اند، می تواند روشنگر و زنهاردهنده باشد.
    هرچند بعید می دانم کسی که با افتخار از تفریحی به نام شکار یاد می کند، بتواند این سخنان را بفهمد.
    سرفراز باشید.

  46. کوشان مهران

    گوریل که به ما بسیار نزدیک است

    … النای گرامی، شامپانزه از گوریل بیشتر به انسان نزدیکی دارد و از قصا همه چیز خوار می باشد و در کنار خوردن گیاه به شکار میمون ها به شیوه سازمان یافته و گروهی می پردازد.

    ساختار شکم شامپانزه با گوریل بسیار متفاوت است، گوریل چون بسیاری از جانوران گیاهخوار از حجم زیادی از مواد گیاهی تغذیه نموده و برای هضم نیاز به معده و شکم بزرگتری دارد ولی شامپانزه همه چیز خوار همچون انسان از مواد گوشتی و گیاهی تغذیه نموده و به همین دلیل میزان حجم غذای مصرفی او به دلیل بالا بودن میزان مواد غذایی مورد نیاز بدن کمتر بوده و به معده و شکم کوچکتری نیاز دارد.

    درویش خان
    ای نور دیده خدایام المپ

    ای زئوس
    ای آپولون

    ای ژوپیتر هوش ربا

    شما انسانی هستید بسیار فرهخته و دوست داشتنی ، ولی برخی اوقات احساسات پاک و معصومانه و بی آلایش بر شما چیره می شود.

    در هر حال جذاب و روح افزا می باشید و در هر حال Lovely!!!!!!

    یک پرسش

    آیا قانون پیشروی حمایت از حیوانات نصوب سال 1933 رایش سوم را مطالعه فرمودید؟

    آفتاب آمد دلیل آفتاب!

    ای درویش دلریش دلربا و خوش سیما

    جای پرسش است که چرا و چگونه آن انگشت های شصا سرخ فام این مدرک را از دیده ها نهان نمودند.

    آیا این بگونه ای خود سانسوری نیست؟

  47. کوشان مهران

    درویش خان

    در هر صورت شما سلطان قلب ها هستید

    چه گیاهخوار باشید و نباشید

    راستی با این حساب نباید از شیر و سایر لبنیات و تخم مرغ هم استفاده نمایید چون مرغ ها در قفس های تنگ تخم می گذارند و شیر هم با شیردوش هایی از گاو های اسیر دوشیده می شود.

    ولی آخر نتوانستید کسی را در اینجا بیاورید تا به شیوه ای مستدل شیوه رفتاری سگ سانان و بویژه روباه را شرح دهد .

    در هر حال You Are a lovely man!

  48. کوشان مهران

    ولی حالا یک پیام خصوصی

    اگر نگوییم همه بلکه بیشتر دوستان شما مانند آن شخص هفت رنگ فرصت طلب دروغ گو و دلال صفت باشند باید مراقب خودتان باشید.

    در آشنایان شما تا جایی که من دیده ام هومان خان و کامبیز خان و امیر خان وافعا انسان بوده اند بقیه را چندان نمی شناسم ولی باید دوری نمود از حقه باز های دروغگوی هفت رنگ آفتاب پرست صفت

    يه دل ميگه برم برم
    يه دلم ميگه نرم نرم
    طاقت نداره دلم دلم
    بي تو چه کنم
    پيش عشق اي زيبا زيبا
    خيلي کوچيکه دنيا دنيا
    با ياد توام هرجا هرجا
    ترکت نکنم
    سلطان قلبم تو هستي تو هستي
    دروازه هاي دلم را شکستي
    پيمان ياري به قلبم تو بستي
    با من پيوستي
    يه دل ميگه برم برم
    يه دلم ميگه نرم نرم
    طاقت نداره دلم دلم
    بي تو چه کنم
    پيش عشق اي زيبا زيبا
    خيلي کوچيکه دنيا دنيا
    با ياد توام هرجا هرجا
    ترکت نکنم
    سلطان قلبم تو هستي تو هستي
    دروازه هاي دلم را شکستي
    پيمان ياري به قلبم تو بستي
    با من پيوستي
    اکنون اگر از تو دورم به هر جا
    بر يار ديگر نبندم دلم را
    سرشارم از آرزو و تمنا اي يار زيبا

  49. کوشان مهران

    این شیوه سیستماتیک خذف نظرات مخالف شما هم ما رو کشتش درویش خان!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *