بیش از دو دههی پیش نتایج پژوهشهایی در آفریقا و توسط دانشمندانی وابسته به برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد -UNEP –منتشر شد که تأیید میکرد: هم بیابانزایی میتواند ابعاد خشکسالی را تشدید کند و هم خشکسالی میتواند بر شتاب بیابانزایی بیافزاید. یعنی اگر در جایی بیابانزایی اتفاق بیفتد و انسان به خاطر عملکردها و فشارهای بیش از حدی که روی زمین میگذارد، سبب گسترش فرآیند تخریب زمین شود، برتعداد و شدت دورههای خشکسالی نیز ممکن است افزوده شود؛ رخدادی که خود بر ابعاد کمی و کیفی بیابانزایی میافزاید و باید بپذیریم که این تأثیر متقابل نامیمون، به طرز بیرحمانهای زندگی انسانها را تهدید میکند. ادامهی خواندن
بایگانی دسته: منابع آب
طبیعت را نمیتوان مین گذاری کرد!
چندی پیش، گفتگوی مفصلی با جواد حیدریان انجام دادم که حاصل آن را میتوانید هم در شماره اخیر هفته نامه تجارت فردا ملاحظه فرمایید و هم در ادامهی این یادداشت …
محمد درویش بیابانشناس و متخصص محیط زیست که حالا مدیریت دفتر مشارکتهای مردمی سازمان محیط زیست را بر عهده دارد، گزینه مناسبی است تا با او درباره نقش مردم در مدیریت منابع حیاتی و حضور آنها در طبیعت و نقششان در تخریب یا حراست از طبیعت گفتوگو کنیم. طبیعتی که با روند توسعه کشور بیم آن میرود روز به روز به سمت تخریب بیشتر پیش رود؛ اما آنچه به لحاظ مدنی دارای اهمیت است -و جوامع پیشرفته و متکی به مشارکت مدنی تجربه کردهاند- رفتار مردم و نحوه تعامل آنها با محیطهای طبیعی است. درویش در گفتوگو با «تجارت فردا» به بررسی عوامل متعدد تخریب طبیعت پرداخته و تاکید دارد که طبیعتگردی در ایران با رعایت ضوابط زیستمحیطی یکی از اولویتهای آمایش سرزمین در نحوه چیدمان توسعه ایران است. او معتقد است: گردشگری ناپایدار در ایران هزاران برابر بیضررتر از توسعه کشاورزی و صنعت بیضابطه است. او در این گفتوگو ضمن اشاره به اینکه دور طبیعت را نمیتوان حصارکشی و مینگذاری کرد، طعنهای به مخالفان روند توسعه کشور میزند و به نقش و اهمیت مشارکت مردم در توسعه گردشگری-طبیعتگردی میپردازد. اینکه دولتها و مردم چقدر میتوانند با رفتارهای خردمندانه روند تخریب منابع حیاتی خود را متوقف یا لااقل کند کنند، یا با رفتارهای ولنگارانه زمینه نابودی طبیعت را شدت بخشند و کشور را روز به روز از لحاظ سرمایههای اکولوژیکی فقیرتر کنند. ادامهی خواندن
برای نجات ایران هنوز دیر نیست!
در آستانهی روز جهانی مقابله با بیابانزایی – 27 خرداد – با آرزو میرزاخانی گفتگوی مفصلی در بارهی وضعیت کنونی ایران از منظر شاخصههای بیابانزایی داشتم که مشروح آن در خبرگزاری آنا آمده و در ادامه میتوانید آن را مطالعه فرمایید … ادامهی خواندن
ایرانگرد را ببینید و به دوستانتان دیدنش را عیدی دهید!
به میان سبزهها میروم و ساقههای ترد گنــــدم را
لمس میکنــــم،
انگار که نشاط و ســرور طبیعت به بدنم رســوخ کرده اسـت،
از خــود میپرسم:
به راستی که کتاب گستــردهی هسـتی، همین طبیعت اســت،
درحالی که ما در کتابخانهها و درمیان ورقهای پارهی کتابهای دیگـــران
به دنبال آن میگردیــــم …
کریشنا مورتی
سرانجام حاصل بیش از 20 ماه تلاش جواد قارایی و گروه سختکوشش در مجموعه ایرانگرد 2، جواب داد و ایرانیان از ساعت 40 دقیقهی بامداد نهم فروردین 1394 شاهد پخش نخستین قسمت از این مجموعهی متفاوت و ماندگار بودند؛ مجموعهای که به شکلی حیرتانگیز و باورنکردنی در شبکههای مجازی با استقبال روبرو شده و تا این لحظه به نظر میرسد حتی بیشتر از کلاه قرمزی و در حاشیه از بازخوردها و واکنشهای مخاطبان در دنیای مجازی برخوردار بوده است. ادامهی خواندن
چرا باید در جنبش ساعت زمین شرکت کنیم؟
ساعت 20:30 امروز، بسیاری از ایرانیان، مطابق رسمی که فقط هفت سال بیشتر از تولدش در دنیا نمیگذرد، میکوشند تا با خاموش کردن وسایل برقی و روشناییهای غیرضروریشان، نشان دهند که نه فقط عضوی مسئولیتپذیر از جامعهی جهانی هستند؛ بلکه نسبت به روندی که سبب شده تا ایران به یکی از اصلیترین قربانیان جریان شتابناک جهانگرمایی بدل شود؛ اعتراض کنند.
نگارنده هرگز فراموش نمیکند که وقتی نخستین یادداشتش را در این خصوص، دهم فروردین 1387 منتشر کرد، فکر نمیکرد هموطنانش اینگونه پیشبرنده و گسترده از این پویش جهانی استقبال کنند؛ به نحوی که اینک، نه فقط در اغلب کلانشهرهای ایران که در بسیاری از سکونتگاههای کوچک هم، ایرانیان از ماکو گرفته تا کاشان و از کاشان تا پارسیان و کنگان به این رسم سبز میپیوندند.
در این میان، گروهی چالشبرانگیزانه میپرسند: در کشوری که بسیاری از رفتارهای مردم و دولتمردانش با آموزههای محیط زیستی فاصلهای ژرف دارد؛ در سرزمینی که بحرانهای مرگآوری چون ازدحام زبالههای سرگردان، ورود شیرابههای خطرناک به آبهای آزاد و سفرههای زیرزمینی، نرخ فزایندهی فرسایش خاک، شکار بیرویهی اندک زیستمندان باقیمانده در وطن، آلودگی هوا، ریزگردها، خشکی تالابها، نابودی زاگرس و … نفسمان را بند آورده، چگونه میخواهیم به چنین حرکتهای نمایشگونه و بیاثری دلخوش کنیم؟! آیا با خاموش کردن چند لامپ یا تاریکی نسبی برج میلاد و گنبد سلطانیه و … ایران از خطر تغییر اقلیم درامان خواهد ماند؟ اصلاً مگر آنهایی که رسانههای قویتر، پول بیشتر و مردم آگاهتری دارند، توانستهاند روند جهانگرمایی را مختل کنند که ما بتوانیم؟
پاسخ به همهی این پرسشهای پرسوز و گداز، فقط یک جمله است! اینکه قرار نیست ما سرنوشت جهان را تغییر دهیم؛ قرار نیست ما ردپایی ژرف بر گیتی برجای نهیم و قرار نیست ما اهالی زمین را متأثر سازیم! بلکه فقط میخواهیم نشان دهیم، در ایران شمار آنهایی که فقط یک لامپ را برای یک ساعت کمتر روشن میکنند، در حال افزایش است؛ هم آنهایی که بی شک بیشتر میکوشند تا هوای زمین و ساحل و آسمان و حیات وحش و گیاهان این سرزمین را داشته باشند.
خلاصه اینکه جنبش ساعت زمین را در ساعت 20:30 امشب – هشتم فروردین 1394 – پرشورتر از سالهای ماضی برگزار خواهیم کرد؛ زیرا:
ما میخواهیم پیش از آنکه
پرها فرو ریزد
پرواز کنیم
و پیش از آنکه به پایان رسیم، آغاز …
اگر نشانههای سقوط طبیعت را دیده بودیم!
هجوم گرد و غبارهای خبرساز 21 بهمن در اهواز، چنان موجی در کشور به راه انداخت که تاکنون سابقه نداشته است. سیلی طبیعت به نادرایتی انسانی در مدیریت زمین، سبب شد تا یکی از کابوسهای هر دولت و حکومتی در تاریخ یکصدسالهی حکمرانی مدرن در کشور، نزدیکترین رنگ به واقعیت را تجربه کند! اینکه نکند خوزستان، دیار زرخیز ایرانزمین از پی ناپایداریهای اکولوژیک، دستخوش ناپایداریهای اجتماعی و به تبع آن، امنیتی هم بشود؟! ورود شتابناک عالیترین مقامات دولتی به اهواز و ابراز همدردی با مردم عزیز آن دیار، اعلام طرحهای ضربتی برای مقابله با تشدید طغیان ریزگردها و جوشش کانونهای بحرانی فرسایش بادی و سرانجام شل کردن کیسهی خزانهی ملّی، برای خواباندن یک بحران منطقهای، نشان از سراسیمگی و ترس حاکمیت از ترکیدن دُملی است که میتواند ابعاد ناپایدارکنندهاش فقط به خوزستان هم محدود نشود! ادامهی خواندن
با خشکسالی و بحران آب در ایران چه باید کرد؟
تنها نکتهی مثبت از فراز بدترین و نفسگیرترین بحرانی که دامن طبیعت ایران را فراگرفته، شاید همین باشد که اینک در آستانهی سال 1394 هجری شمسی، کمتر ایرانیای را میتوان سراغ گرفت که متوجه عظمت فاجعه در حوزه محیط زیست کشور نشده باشد. امروز، دیگر هیچ دولتمردی طرفداران و فعالان محیط زیستی را به سخره نگرفته و مطالبات ایشان را ناشی از زندگی سرخوشانهی آنها قلمداد نمیکند! به جرأت میگویم که شاید هرگز نتوان دورهای از تاریخ دولت مدرن در ایران را سراغ گرفت که مانند دولت یازدهم، اغلب کارگزارانش از رییس جمهور گرفته تا استانداران، یکصدا نگرانی خود را از عدم توجه به ملاحظات محیط زیستی ابراز داشته و خواهان رعایت هنجارهای بومشناختی از سوی مردم و کارمندان سازمان متبوع خویش شوند. ادامهی خواندن
آمار؛ بزرگترین لکنت برنامهریزی پایدار در ایران!
حکایت آمار سالهاست که به قصهای پرغصه در نظام برنامهریزی کشور بدل شده است. اینکه چرا اینگونه شده و چه باید انجام داد تا وضعیت بسامان شود، موضوع مطالعه مشترکی است که به همراه یکی از همکاران فرزانه و جوانم در دفتر آموزش و مشارکت مردمی سازمان حفاظت محیط زیست – مجید دکامین – انجام داده و نخستین بار بر روی شمس منتشر شده است …
اگر زاگرس در ایران نبود!
یادداشت پیش رو، متن کامل سخنرانیام در دومین کنفرانس ملی مخاطرات زاگرس است که در روز 14 اسفند ماه 1393 در تالار شهدای محیط زیست – پارک پردیسان تهران – برگزار شد. ادامهی خواندن
راه برون رفت از بحران گرد و غبار در خوزستان
یادداشت پیش رو، حاصل یک کار مشترک تحلیلی/مطالعاتی است که با دوست خوبم، حمیدرضا عباسی انجام دادهام. این یادداشت که در شمار مقالههای “خلاصه سیاستی” در شبکه مطالعات سیاستگذاری عمومی (شمس) منتشر شده است؛ میتواند از نظرگاهی دیگر برای مهار بحران فزایندهی طغیان ریزگردها و گرد و غبار در دیار زرخیز خوزستان رخ بنمایاند … ادامهی خواندن
یاد بگیریم با مردم و برای مردم برنامهریزی کنیم!
در شماره 122 از هفتهنامه تجارت فردا، گفتگوی مفصلی با رامین فروزنده انجام دادم که به بهانهی تشدید بحران گرد و غبار در خوزستان شکل گرفت؛ هرچند که البته محدود به ریزگردها باقی نماند! در ادامه مشروح این گفتگو را میتوانید مطالعه فرمایید …
چرا از طلوع شمس در دولت یازدهم باید خرسند بود؟
هفته گذشته، همزمان با آیین اهدای جوایز منتخبین هفتمین جشنواره بینالمللی فارابی، تارنمای شبکه مطالعات سیاستگذاری عمومی (شمس)، توسط حسن روحانی، رسماً افتتاح شد. رخدادی که تا آنجا که ذهن یاری میکند، کمتر سابقه داشته تا یک رییسجمهور در مراسم رونمایی از درگاهی اطلاعاتی شرکت کند که از قضا بخش مهمی از آن به تحلیل رویدادهای محیط زیستی ایران و جهان میپردازد؛ واقعیتی که آشکارا دلیل بر اهمیت این پایگاه تحلیلی در فضای مجازی میتواند باشد.
نوشتار پیش رو، به همین مناسبت تهیه شده و از آنجا که نگارنده، مدیر حوزه سیاست محیط زیستی در این تارنما است، فرصت را مغتنم دانسته و از تمامی نخبگان عرصهی محیط زیست، آب، منابع طبیعی و دیگر حوزههای مرتبط دعوت میکند تا یادداشتهای خود را بر اساس معیارها و موضوعات هفتگانهی این تارنما ارسال کنند (نشانی ایمیل: [email protected]) تا پس از بررسی، نسبت به انتشار آنها اقدام شود. ادامهی خواندن