بایگانی دسته: فقر سیاسی

اکولوفاشیست‌ها و بنیادگرایی سبز!

    در نیمه‌ی تیرماه 1381، یعنی حدود 13 سال پیش، به مناسبت ورود یک فیلسوف دوست‌داشتنی به کابینه‌ی وقت فرانسه، یادداشتی را نوشتم که همان زمان در روزنامه جام جم منتشر شد. حکایت مردی به نام لوک فری، که همین مهر سال 1393، انتشارات روزنامه اطلاعات برگردان یکی از کتاب‌هایش با عنوان: «تاریخ مختصر اندیشه» را روانه بازار کرد. آشنایی من با فری برمی‌گردد البته به سال 1371، زمانی که مصاحبه‌ای جنجالی از او را در شماره 275 از ماهنامه پیام یونسکو خواندم. آن زمان هم او با کتاب بحث‌برانگیزش به نام نظم نوین اکولوژیک، زودتر از خیلی‌ها، آینده را پیش‌بینی کرده بود. آن مصاحبه البته بیشتر برایم به این دلیل جذاب بود که دانستم: اکولوژی هم می‌تواند به بد و خوب تقسیم شود! اینکه هم باید از ارتدکس‌های محیط زیستی پرهیز کرد که آنها را اکولوفاشیست یا خمرهای سبز نامید و هم آنهایی که بی مهابای فرداها، امروز را آزمندانه به تاراج می‌برند و خود را محق هر نوع دخل و تصرفی در طبیعت برمی‌شمارند.

لوک فری و کتابش

    ادامه‌ی خواندن

اگر نشانه‌های سقوط طبیعت را دیده بودیم!

    هجوم گرد و غبارهای خبرساز 21 بهمن در اهواز، چنان موجی در کشور به راه انداخت که تاکنون سابقه نداشته است. سیلی طبیعت به نادرایتی انسانی در مدیریت زمین، سبب شد تا یکی از کابوس‌های هر دولت و حکومتی در تاریخ یکصدساله‌ی حکمرانی مدرن در کشور، نزدیک‌ترین رنگ به واقعیت را تجربه کند! اینکه نکند خوزستان، دیار زرخیز ایران‌زمین از پی ناپایداری‌های اکولوژیک، دستخوش ناپایداری‌های اجتماعی و به تبع آن، امنیتی هم بشود؟! ورود شتابناک عالی‌ترین مقامات دولتی به اهواز و ابراز همدردی با مردم عزیز آن دیار، اعلام طرح‌های ضربتی برای مقابله با تشدید طغیان ریزگردها و جوشش کانون‌های بحرانی فرسایش بادی و سرانجام شل کردن کیسه‌ی خزانه‌ی ملّی، برای خواباندن یک بحران منطقه‌ای، نشان از سراسیمگی و ترس حاکمیت از ترکیدن دُملی است که می‌تواند ابعاد ناپایدارکننده‌اش فقط به خوزستان هم محدود نشود! ادامه‌ی خواندن

آمار؛ بزرگترین لکنت برنامه‌ریزی پایدار در ایران!

    حکایت آمار سال‌هاست که به قصه‌ای پرغصه در نظام برنامه‌ریزی کشور بدل شده است. اینکه چرا اینگونه شده و چه باید انجام داد تا وضعیت بسامان شود، موضوع مطالعه مشترکی است که به همراه یکی از همکاران فرزانه و جوانم در دفتر آموزش و مشارکت مردمی سازمان حفاظت محیط زیست – مجید دکامین – انجام داده‌ و نخستین بار بر روی شمس منتشر شده است …

آمار

ادامه‌ی خواندن

یاد بگیریم با مردم و برای مردم برنامه‌ریزی کنیم!

    در شماره 122 از هفته‌نامه تجارت فردا، گفتگوی مفصلی با رامین فروزنده انجام دادم که به بهانه‌ی تشدید بحران گرد و غبار در خوزستان شکل گرفت؛ هرچند که البته محدود به ریزگردها باقی نماند! در ادامه مشروح این گفتگو را می‌توانید مطالعه فرمایید …

ادامه‌ی خواندن

بر علیه جعل‌کنندگان نام تشکل‌های محیط زیستی!

    ساعت 13:59 دقیقه روز شنبه، 20 دی ماه 1393، خبری بر روی سایت جهان نیوز منتشر شد با این عنوان: «محيط زيست حوزه‌ای علمی است نه احساسی/ به افراطی‌گری در محيط زيست پايان دهيد»؛ خبری که بلافاصله و با اندک زمانی تأخیر، بر روی چند پایگاه اطلاع‌رسانی دیگر هم تکرار شد. در این خبر آمده بود که 50 تشکل محیط زیستی کشور با انتشار نامه‌ای سرگشاده به رییس‌جمهور، از تندروی برخی از سمن‌های محیط زیستی انتقاد کرده و آنهایی را که به نام محیط زیست می‌خواهند چوب لای چرخ توسعه بگذارند را مصداق بارز افراطی‌گری دانسته و از ایشان تبری جوییده‌اند!

یک خبر یا بیانیه جعلی!

این خبر، بلافاصله با ابراز شگفتی، خشم و تأسف محافل محیط زیستی در کشور روبرو شده و البته تا این لحظه، دست‌کم نمایندگان هشت تشکلی که نام‌شان در انتهای این بیانیه منتشر شده، اعلام کرده‌اند که هرگز پای چنین نامه‌ای را امضا نکرده و محتوایش را تأیید نمی‌کنند.
به ویژه ماجرا از آنجا جالب‌تر می‌شود که اندکی قبل‌تر، دقیقاً 50 تشکل محیط زیستی با انتشار بیانیه‌ای خطاب به رییس جمهور، نسبت به احداث سد خرسان 3 و تبعات فاجعه‌بار آن در سطح ملّی هشدار داده بودند؛ اعتراضی که سبب شد از سوی برخی از جریان‌های پرقدرت حامی سدسازی، فشارهای پنهان و آشکاری بر علیه امضاء کنندگان آن بیانیه اعمال شود و حتی کوشیدند تا جریان انتخابات شبکه‌ی سمن‌های محیط زیستی در برخی استان‌های زاگرس‌نشین را با اخلال روبرو کنند.
همان طور که ملاحظه می‌شود، اینک به نظر می‌رسد دست‌هایی درکار است تا اتحاد، نشاط و شور به وجود آمده در بین دوستداران محیط زیست را بر علیه طبیعت‌ستیزانی که می‌خواهند به بهانه‌ی توسعه‌ی ناپایدار، ارزشمندترین زیستگاه‌های راهبردی کشور در زاگرس، جنگل ابر، آشوراده، بحر آسمان، بهرام گور و … را تخریب کنند؛ از بین برده و جدایی و تفرقه در بین آنها ایجاد کنند.
از این رو، نگارنده به عنوان مدیرکل دفتر آموزش و مشارکت مردمی سازمان حفاظت محیط زیست به همکارانم مأموریت داده‌ام تا به بررسی دقیق این ماجرا پرداخته و مشخص کنند که اولاً چند نام دیگر از بین 50 تشکل یاد شده جعلی بوده و دوم اینکه چه فرد یا افرادی در پشت این ماجرا قرار دارند.
درخواستم این است که شما خواننده‌ی عزیز مهار بیابان‌زایی هم اگر اطلاعاتی در این خصوص دارید، برایم ارسال فرمایید تا پیگیری کنم.
[email protected]

بر علیه تباه‌کنندگان ایران، کارزاری براه اندازیم!

درخواست نگاه تخصصی به محیط زیست در قوه قضاییه

    نفس طبیعت ایران دارد بند می‌آید، این را هر کودک دبستانی هم دریافته است، با این وجود، از شمار پیشنهادها، تصمیم‌ها، طرح‌ها، لوایح و مصوبات طبیعت‌ستیزانه – آنگونه که انتظار می‌رود – کاسته نمی‌شود! چرا؟ ما کجای راه را اشتباه رفته‌ایم که اینک 151 نماینده محترم مجلس شورای اسلامی خواهان موافقت عالی‌ترین مقام اجرایی کشور برای صدور حکم اعدام ارزشمندترین رویشگاه جنگلی ایران در ابر شاهرود می‌شوند؟ آیا نباید از آنجایی که همیشه نشسته و به پیرامون خود می‌نگریم، تکان خورده و منظر نوینی برای نگریستن برگزینیم؟ یادداشت پیش رو، شرح این منظر نوین است …
دردم این است که چرا وعده‌های طبیعت‌ستیزانه در این کشور همچنان رأی‌آور است؟ اینکه چرا به رغم بیش از 27 سال پژوهش، مطالعه و قلم زدن در حوزه‌ی محیط زیست، همچنان باید بیشترین تلاشم آن باشد که ثابت کنم: روز، روشن و شب، تاریک است … ادامه‌ی خواندن

ارومیه جان می‌گیرد … نمی‌گیرد … می‌گیرد!

    فرصتی طلایی برای احیای دوباره دریاچه ارومیه

    دست کم در طول شش سال اخیر، هرگز حال ارومیه به خوبی همین لحظه که این سطور را می‌خوانید نبوده است. با این وجود، هرگز فرصت طلایی نجات دریاچه هم اینگونه در معرض تهدید نبوده است! چگونه چنین پارادکسی ممکن است؟ نوشتار پیش رو، کوشیده است تا این ناسازه را بشکافد … ادامه‌ی خواندن

بحران آب و مسئولیت اجتماعی

    در تازه‌ترین شماره ماهنامه اندیشه پویا که از چند روز پیش بر روی دکه‌های روزنامه‌فروشی‌ها هم پخش شده است، نگارنده به همراه یک استاد جامع‌شناس از دانشگاه تهران – دکتر علی اصغر سعیدی – و دکتر محمّد فاضلی، معاون پژوهشی مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری به گفتگو در باره‌ی موضوعی پرداخت که امروز به بزرگترین تهدید امنیت ملّی ایرانیان بدل شده و پیامد بی‌توجهی کامل به رعایت موازین و ملاحظات محیط زیستی در چیدمان توسعه است.

بحران آب و مسئولیت اجتماعی ما

    از بحران آب سخن می‌گویم؛ بحرانی که اینک بسیاری از فرهیختگان جامعه را واداشته تا برای درمانش از ظرفیت علوم اجتماعی کمک گیرند و گفتگو در مورد آن را به دانشکده‌های فنی آب و آبیاری و آبخیزداری محدود نسازند. اینکه چگونه نظام حاکم بر مدیریت آب کشور که برخوردار از شورای عالی آب به ریاست عالی‌ترین مقام جمهور هم بود و یک کمیته‌ی ملّی توسعه پایدار هم به ریاست یکی از اعضای برجسته‌اش فعالیت می‌کرد، اجازه داد تا به جای 40 درصد، افزون بر 85 درصد از اندوخته‌های آبی زیرزمینی کشور مصرف – بخوان تاراج – شود …
مشروح این گفتگوی دو ساعته را که به همت مریم شبانی فراهم شده است، می‌توانید در صفحات 22 الی 25 از شماره بیستم ماهنامه اندیشه پویا با عنوان: «خشکسالی مدیریتی؛ علت بحران آب» مطالعه فرمایید.

چرا پنج میلیون تومان جایزه برای تولد پنجمین فرزند؟!

درنگی بر جمعیت مطلوب در فلات ایران …
این روزها دو نگرانی در دو سوی جامعه بیش از هر موضوع دیگری، ناسازه آفریده است. یکی ترس از پیری جمعیت و دیگری ترس از ورشکستگی اکولوژیکی سرزمینی که قرار است موج جدید ایرانیان تازه به دنیا آمده را پذیرایی کند. نوشتار پیش رو در پاسخ به ناسازه‌ی پیش آمده کوشیده است تا ضرورت پرداختن به تنگناهای بوم‌شناختی/ اجتماعی سرزمین ایران را از منظر دانشی میان‌رشته‌ای آشکار سازد؛ تنگناهایی که اگر مورد مداقه قرار نگیرد، ممکن است سبب شود تا بار دیگر عالی‌ترین رهبران ایران، مجبور به بازنگری در سیاست‌های اعلام شده‌ی خود شوند …

ادامه‌ی خواندن

آگاهی دولت‌ها یا ملت‌ها! کدامیک حافظ زمین است؟

    چرا باید روز زمین را گرامی بداریم؟

    دوم اردیبهشت 1393، آغازگر چهل و چهارمین سالی است که جهانیان، برای زمین جشن می‌گیرند و ماندگاری‌اش را از دولت‌های متبوع‌شان طلب می‌کنند. اما چرا آنقدر دیر؟!
دست‌کم چهار میلیارد و ششصد میلیون سال از عمر زمین می‌گذرد. کمینه‌ی قدمت حضور آدم‌ها بر روی این سیاره هم به دومیلیون سال بالغ می‌شود. از دوره سکنی‌گزینی و کشف کشاورزی هم بیش از 10 هزار سال گذشته است و دیرینه‌ترین امپراتوری جهان هم قدمتی بیش از ظهور مسیحیت دارد. با این وجود، فقط 44 سال است که جهانیان دریافته‌اند که اگر برای نجات زمین کاری نکنیم، نباید به ماندگاری کیفیت حیات در این ظاهراً یگانه سیاره‌ی قابل سکونت در کهکشان راه شیری امید بست! ادامه‌ی خواندن

وقتی عیسی کلانتری امید و درایت را در ماجرای ارومیه فرامی‌خواند!

عزم حاکمیت برای احیای دوباره دریاچه ارومیه جدی است … سخنان امیدبخش عیسی کلانتری در باره دریاچه ارومیه!
دوشنبه گذشته، در یازدهمین روز از فروردین 1393، تالار اجتماعات خانه کشاورز میزبان گروهی از پژوهشگران و متخصصین کشور بود که عضو کارگروه احیای مرحله‌ای دریاچه ارومیه بودند و از 8:30 صبح تا 18:30 تلاش کردند تا شیوه‌نامه‌ی احیای مرحله‌ای دریاچه ارومیه را سامان دهند، در حالی که در تمام طول این 10 ساعت، عیسی کلانتری به بحث‌های گاه آتشین حاضرین گوش فرامی‌داد … ادامه‌ی خواندن

کابوسی به نام طرح انحلال سازمان حفاظت محیط زیست!

    می‌گویند: فقط چند ده نماینده از بین 290 نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی، خواهان انحلال سازمان حفاظت محیط زیست و تنزل سازمانی آن از سطح معاونت رییس جمهور به معاونت یک وزارتخانه شده‌اند؛ حتی می‌گویند: 15 نماینده از شمار امضاء کنندگان این طرح کاسته شده و شاید شمار بازپس‌گیرندگان امضاها در تأیید چنین طرح شگفت‌انگیزی باز هم کمتر شود. اما نگارنده بر این باور است که حتی یک نفر هم زیاد است! چه رسد به اینکه شمارشان 48 نفر یا 63 نفر … بیشتر یا کمتر باشد. چرا؟

برایتان می‌گویم … ادامه‌ی خواندن