فقط در استان ایلام عرصهای به بزرگی 65 هزار هکتار از رویشگاه بلوط را از دست دادهایم؛ چه باید کرد برای این که نام “بلوط” در خاطرهی یک ملّت برای همیشه دفن نشود؟ در واپسین بخش از گزارش مرگ قریبالوقوع زاگرس، به معرفی عوامل بروز و تشديد طغيان آفت سوسک چوبخوار و نیز ارایهی راهکارهایی برای برونرفت از بحران پیشآمده پرداخته شده است.
مهمترین مؤلفههای آفرینش و تشدید بحران عبارتند از:
الف – خشكسالي و كمبود رطوبت
عامل اصلي و اوليه خشكيدگي سرشاخه ها و پايه هاي بلوط در اين مناطق كاهش بارندگي و رطوبت بوده كه به طور مستقيم با تاثير روي فيزيولوژي درختان موجب ضعف آنها ميگردد. از طرفي همين عامل به طور غير مستقيم نقش بسيار مهمي در طغيان آفات مختلف به ويژه آفت چوبخوار دارد. بارندگيهاي كمتر از متوسط بارش نه تنها تكاپوي نياز واقعي درختان بلوط را نمينمايد بلكه كاهش بارندگي در چند سال متوالي اين درختان را براي حمله آفات به ويژه آفات چوبخوار مستعد نموده و از طرفي امكان زادآوري و تجديد حيات آنها را نيز از بين ميبرد.
ب – كهولت سن و ديرزيستي
تمام گياهان با توجه به سرشتي كه دارند پس رسيدن به سن كهنسالي، در اثر پير شدن سلول ها، شروع به خشك شدن از بخش هاي فوقاني و سرشاخه ها نموده و به تدريج اين خشكيدگي بطرف پايين و ديگر اندام هاي گياه گسترش مييابد. در گياهاني كه داراي تنه واحد است، ضمن خشك شدن سرشاخهها و شاخهها، چوب درون شروع به تغيير رنگ و پوسيده شدن ميکند. اين درختان غالباً داراي تنه توخالي بوده كه بعلت مرده بودن بافتها مورد حمله انواع آفات بخصوص چوبخوارها قرار ميگيرند. از اين رو كهنسالي نيز يكي از عوامل مؤثر در مستعدشدن اين درختان نسبت به حمله آفات چوبخوار به شمار میآید.
ج- عدم تجديد حيات و ناقص بودن هرم سني
زادآوري و تجديد حيات بلوط تقريباً در تمام سطح منطقه زاگرس به دليل چراي مفرط و همينطور كشت و زرع در زير درختان بلوط به هيچ عنوان ديده نميشود. از اين رو تمامي تودههاي موجود در منطقه از پايههاي مسن و بعضاً ميانسال تشكيل شده است. شيوه زندگي و نوع دامداري در روستاهاي منطقه و همچنين تركيب گله و عدم رعايت پروانه چرا باعث حضور مداوم دامها در عرصه شده است . بز به دلیل نوع تعليف و ريشهكن كردن نهالها در عدم تجديد حيات گونههاي بلوط نقش اساسي دارد.
د- شخم پاي درختان بلوط يكي ديگر از موانع جدي عدم زادآوري و تجديد حيات جنگل
ه – عمليات عمراني یا تکنوژنیک
انجام عمليات عمراني مانند احداث جاده، خطوط انتقال نفت و گاز و همين طور معدن و كارخانهها آسيبهاي بسيار جدي را به اين اكوسيستمها وارد مينمايد. از طرفي ترميم آسيب وارده به اين بومسازگانها، گاهاً غير ممكن بوده و يا نياز به مدت زمان طولاني دارد.
پيشنهادات
– تعيين تكليف وضعيت مالكيت اراضي منابع ملي: حاكميت ميبايست يكبار و براي هميشه وضعيت مالكيت اين عرصهها را مشخص کرده و ضمن عودت اين منابع، به طور قاطع نسبت به خلع يد و تعدي متعرضان به اين اراضي اقدام کنند.
– تهيه و اجراي سامانهی مديريت چرايي مناسب براي تمام منطقه زاگرس: استفاده از سيستمهاي چرايي تناوبي – استراحتي در قطعات خاص براي مدت حداقل 3-5 سال متوالي همراه با كنترل تعداد دام مناسب با ظرفيت مرتع قابل توصيه است تا فرصت زادآوري و استقرار به عناصر گياهي اصلي داده شود.
– استفاده از شيوه هاي مختلف ذخيره رطوبت- با توجه به ويژگيهاي زمين شناختي و خاك رويشگاهها در ناحيه زاگرس، ميتوان با استفاده از شيوه هاي مختلف ذخيره نزولات با حفاظت خاك و ذخيره رطوبت، شانس زندهماني پايههاي موجود و زادآوري و تجديد حيات آنها را فراهم کرد.
– جلوگيري از سرشاخه زني درختان بلوط: عمليات هرس و سرشاخه زني، هرچند براي جوان کردن بعضي گونههاي مسن و پير توصيه ميشود، اما تكرار آن – مانند آنچه پیشتر در جنگلهای آرمرده بانه دیدهایم – بخصوص در شرايطي كه درخت تحت تنشهاي رطوبتي قرار داشته باشد، باعث بروز ضعف فيزيولوژيكي گياه در اثر حذف اندام هاي فتوسنتز كننده خواهد شد. اين عامل در مجموع ميتواند شرايط را براي تهاجم انواع آفات و بیماریها فراهم نمايد.
– جنگلكاري و غنيسازي: اين عمليات بايستي با دقت صورت گرفته و توأم با روشهاي ذخيره نزولات مناسب باشد تا نهالهاي كاشته شده توان استقرار را پيدا نمايند. انتخاب گونه، شيوه كاشت، تراكم كاشت، شيوه ذخيره نزولات و همچنين نحوه توليد از جمله عواملي ميباشند كه در موفقيت عمليات ميتوانند نقش مهمي داشته باشند.
– ايجاد مناطق حفاظت شده: اختصاص قطعات قرق كامل ميتواند نقش مهمي در حفظ و حراست از درختان بلوط و زادآوري آنها داشته باشد.
– تدوين و اجراي طرح هاي جامع تحقيقاتي- اجرايي در زمينه هاي مختلف آفات و بیماریهاي درختان بلوط، بررسي دشمنان طبيعي آنها، استفاده از روشهاي مختلف مديريت آفات و همين طور اكولوژي جنگل همزمان در دو فاز اجرايي و تحقيقاتي. انجام مطالعات در قالب چنين طرحهايي ضمن ايجاد ارتباط بين بخشهاي اجرايي و تحقيقاتي و بهره مندي از امكانات هر دو بخش، رسيدن به هدف و حل مشكل را در كوتاهترين زمان ميسر خواهد کرد.
– الزام در رعايت استانداردهاي زيست محيطي: تمام پروژه هاي عمراني و خدماتي كه قرار است در عرصههاي منابع طبيعي اجرا شوند ميبايست قبل از انجام هر گونه دستكاري و اقدامي، نسبت به دريافت مجوزهاي لازم از مراجع مربوطه اقدام کنند.
– مشاركت بهرهبرداران در حفظ عرصههاي منابع طبيعي: مشاركت و سهيم کردن ساكنين و بهرهبرداران منابع طبيعي و استفاده از نيرو و توان آنها، نقش بسيار مهمي در حفظ و نگهداري و حتي تجديد حيات درختان بلوط در منطقه خواهد داشت. از اين رو تشكيل كلاسها و برنامههاي ترويجي- توجيهي ميبايست در صدر اين گونه برنامهها قرارگيرد.
– تغيير در شيوه معيشت و زندگي ساكنين منطقه: تغيير در تركيب گله و تبديل آن به دام سنگين، تغيير در سيستم چراي از گردشي به ساكن، تبديل دامداري سنتي به صنعتي، جلوگيري از شخم و كاشت ديم كمبازده و بيبازده در زير درختان بلوط و روشهاي ديگر ميتواند نقش مهمي در حفظ جنگلهاي بلوط منطقه داشته باشد.