بایگانی دسته: محيط زيست

پستهاي مرتبط با اقتصاد و محيط زيست و حيات وحش و تنوع زيستي و مناطق حفاظت شده

گزارش تکان‌دهنده‌ مرگ‌های اعلام نشده از هراز تا کارون!

چرا؟!!

 

     مزارع پرورش ماهی از هراز تا کارون با بحرانی مرگبار روبرو شده‌اند که نه فقط دود این بحران به چشم تولیدکنندگان و آبزی‌پروران منطقه می‌رود، بلکه محیط زیست و مردم مصرف کننده از آب و محصول این مزارع هم به شدت در معرض خطر و بیماری قرار گرفته‌اند. یادداشت پیش رو، کوشیده است تا ابعاد این خطر بزرگ را شرح دهد …

    هفته گذشته با دکتر سعید یوسف‌پور، مدیرکل محیط زیست استان چهارمحال و بختیاری در باره کیفیت آب سرشاخه‌های کارون در استان متبوعش گفتگو می‌کردم. وی در حالی که به شدت از وضعیت ناگوار رودخانه‌های استان چهارمحال و بختیاری که سر شاخه‌های رودخانه‌های مهمی چون کارون و زاینده رود را تشکیل می‌دهند، ابراز نگرانی می‌کرد؛ پرده از واقعیتی هولناک برداشت! اینکه از 24 زیرحوضه آبخیز رودخانه کارون که در قلمرو سیاسی استان چهارمحال و بختیاری قرار دارد، 21 زیر حوضه وضعیتی بحرانی دارند. آن هم به دلیل آن که فراتر از ظرفیت قابل تحمل محیط و توان زیست‌پالایی رودخانه، مزارع پرورش ماهی مجاز و غیرمجاز احداث شده است. در این میان، در رودخانه‌های سبزکوه، کاج، بهشت‌آباد و کارون میانی (منطقه مشایخ) وضعیت به قدری نابسامان است که دیگر چیزی به نام بستر رودخانه مشاهده نمی‌شود و مزارع فصلی غیرمجاز با احداث حوضچه‌ها‌ی خاکی در بستر رودخانه (همان طور که در تصاویر می‌بینید) عملاً حیات بوم‌سازگان (اکوسیستم) آبی رودخانه را مختل کرده‌اند. افزون بر آن، مؤلفه‌های کاهنده‌ی دیگری چون تشدید رسوب و فرسایش خاک، آلودگی‌های ناشی از سوء مدیریت مزارع کشاورزی و ورود مواد شیمیایی، به همراه آنتی بیوتیک‌ها و قارچ‌کش‌های مورد مصرف در حوضچه‌های پرورش ماهی بر وخامت شرایط محیط آبی منطقه افزوده است؛ معضلاتی که به نظر می‌رسد برای مهار آنها، اداره شیلات، منابع طبیعی، دامپزشکی، محیط زیست، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، وزارت نیرو، سازمان بازرسی کل کشور و وزارت کشور باید وارد میدان شده و با قاطعیت بیشتری از تخلفات صورت گرفته ممانعت به عمل آورند.

    تأسف‌بارتر آن که عین این ماجرا در برخی دیگر از رودخانه‌های کشور هم به بهانه‌ی حمایت از اشتغال و کاهش وابستگی نفتی در حال رخ دادن است که از جمله باید به گزارش یک دامپزشک به نام سرکار خانم دکتر آزاده جلالی اشاره کنم که بخشی از مطالعات و بررسی‌های میدانی خویش را در اختیار نگارنده قرار دادند. وی می‌گوید: در محور رودخانه هراز حدود 30 استخر پرورش قزل‌آلا وجود دارد که به علت دادن مجوزهای غیرقانونی سبب به وجود آمدن مشکلاتی شده، به نحوی که رودخانه هراز عملاً به یک بمب میکروبی تبدیل گردیده است. در این گزارش به صراحت تأکید شده که فاصله‌ی بین مزارع پرورش ماهی، حساب شده و استاندارد نیست و آب آلوده استخرهای بیمار با سرایت به دیگر استخرها مشکلاتی جدی آفریده‌اند و حتی درگیری افراد را هم در حوضچه‌های پرورش ماهی مجاور هم سبب شده‌اند.

    افزون بر آن، تلفات استخرها که عمدتاً به علت استرپتوکوک (بیماری مشترک انسان و ماهی) توسط مالکین بی‌مسئولیت حوضچه‌های پرورش ماهی به داخل آب روان ریخته می‌شود، رودخانه هراز را تبدیل به قبرستانی برای ماهی‌های بیمار کرده است. مصرف خودسر و بی‌رویه آنتی بیوتیک و مواد غیر مجازی چون مالاشیت گرین از موارد دیگری است که زیست انسان‌ها و رودخانه را تهدید می‌کند. این در حالی است که متأسفانه شاهد هستیم که سه ارگان اصلی، یعنی: شیلات، دامپزشکی و محیط زیست ظاهراً از اراده یا قدرت لازم برای ساماندهی این وضعیت ناگوار برخوردار نیستند.

    دکتر جلالی اضافه می‌کند که مشکلات این منطقه از 10 سال پیش شروع شده، یعنی از زمانی که با دادن مجوزهای فله‌ای و بدون رعایت فاصله مناسب، نخستین زنگ خطرها در رودخانه هراز به صدا درآمد. به نحوی که الان این منطقه به وضعیتی رسیده که آبزی‌پروران یا همان فیش فارمرها، خودشون هم به یکدیگر رحم نکرده و بر علیه هم طرح دعوا و شکایت می‌کنند. یعنی: علاوه بر کاهش کیفیت سلامتی محیط زیست و آبزیان تولید شده، تنش‌های حقوقی و کیفری در عرصه به وجود آمده است.

     شرایط به نحوی پیش می‌رود که فقط در طول دو ماه اخیر، اغلب مزارع پرورش ماهی در رودخانه هراز بین 3 تا 10 تن تلفات داشته‌اند و این یک فاجعه‌ی بزرگ و نشان از یک خطر مهیب است. حتی درمان‌هایی چون استفاده از آنتی‌بیوتیک و تیمار آب با سنگ نمک و فرمالین هم نتوانسته این تلفات را از بین ببرد. به هر حال باید بدانیم که حوضه آبخیز رودخانه هراز، یکی از اصلی‌ترین مراکز تولید ماهی قزل‌آلا در کشور محسوب می‌شود که از قضا برخی از تولیدکنندگان قدیمی در این منطقه، کاملاً کوشیده‌اند تا استانداردهای لازم را رعایت کنند، اما وضعیت سردرگم و بی نظم کنونی سبب شده تا آنها هم آسیب جدی ببینند و قربانی شرایط موجود شوند.

     جان کلام آنکه

    خدشه دار شدن کیفیت آب در سرشاخه‌های هراز و کارون، ممکن است تبعاتی ویران‌گر برای مردمی داشته باشد که در تهران، چهارمحال و بختیاری، اصفهان، قم، یزد و خوزستان از این آب برای مصارف شرب خود بهره می‌برند. افزون بر آن، کاهش کیفیت و بیماری ماهی‌های تولید شده در چنین اماکنی، بی‌شک هزینه‌های درمانی کشور را آشکارا بالا خواهد برد و ممکن است، مصیبت‌هایی جبران‌ناپذیرتر بیافریند. چنین است که از مسئولین ذیربط می‌خواهم تا هر چه سریع‌تر و بدون ملاحظه‌ی مصلحت‌های مرسوم، مانع ادامه‌ی این روند خطرناک شوند و با متخلفین و صادرکنندگان مجوز در هر پست و مقامی که هستند، با جدیت مقابله کرده و ایشان را به مجازات برسانند.

     برای دیدن اصل گزارش، کامنت‌ها و عکس‌ها به بخش وبلاگ نخبگان در خبرآن لاین مراجعه فرمایید.

بیانیه پایانی همایش علمی گردشگری و اکوتوریسم آبی و تلاش برای حفاظت از آن

شرکت کنندگان در همایش

    ما شرکت‌کنندگان در همایش علمی و بزرگ گردشگری و اکوتوریسم آبی و تلاش برای حفاظت از آن که در هشتمین روز از مهر 1392 در مرکز همایش‌های بین‌المللی برج میلاد تهران برگزار شد، خواهان رعایت و توجه به موارد زیر هستیم:

1- تغییر رویکرد به گردشگری و به ویژه بوم‌گردی مسئولانه، می‌تواند با کاهش وابستگی معیشتی به سرزمین، هم از اضمحلال منابع استراتژیک آب و خاک و پوشش‌های گیاهی کشور بکاهد و هم روند نگران‌کننده جریان بیابان‌زایی را مهار سازد. از این رو، انتظار ما از مسئولین، قانونگذاران و کلان‌نگران حکومتی آن است تا زیرساخت‌ها و حمایت‌های معنوی و مادی و حقوقی لازم در این مهم تسریع گردد.

2- تدوین کدهای اخلاقی در حوزه گردشگری آبی کشور در دستور کار سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری قرار گیرد.

3- سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری با مشارکت سازمان حفاظت محیط زیست سازوکارهای لازم برای تحقق مفهوم واقعی توسعه اکوتوریسم در طبیعت کشور را اتخاذ و به اجرا گذارند.

4- تصمیم‌گیری در حوزه طبیعت گردی آبی با مشارکت جدی‌تر سازمان حفاظت محیط زیست و وزارت نیرو در قالب تشکیل یک کارگروه مشترک با مسئولیت کمیته ملّی طبیعت‌گردی صورت گیرد.

5- تصمیم سازی در ارتباط با توسعه طبیعت گردی آبی (نوع فعالیت های تفرجی، شکل و تنوع منابع تفرجی، زمان فعالیت ها، برنامه ریزی و طرح ریزی مکانی، برنامه ریزی اجرایی، ظرفیت یابی) با مشارکت متخصصان و حمایت از بخش خصوصی و سازمان های مردم نهاد ذیربط صورت گیرد.

6- از آنجا که اکوتوریسم همان اکولوژیکال توریسم (گردشگری اکولوژیکی یا بوم‌شناختی) است، بنابراین انسان به عنوان یکی از اجزاء بوم‌سازگان (اکوسیستم) نقش مهمی در این مهم ایفا می‌کند. از این رو، ارزش ها و باورهای جامعه محلی، فرآیندهای اجتماعی و اقتصادی آنها در تصمیم‌سازی برای توسعه طبیعت گردی آبی و دیگر بخش‌های مرتبط محور توجه قرار گیرد. به ویژه از آنجا که اکوتوریسم طبق تعریف به فعالیت‌های گردشگری با رویکرد مسئولانه در محیط‌های طبیعی گفته می شود که دارای دو ویژگی خاص حفاظت از طبیعت و حمایت از بقای زیستی و ارزش‌های سنتی و بومی جوامع محلی باشد؛ لازم است تا این هنجارها در چیدمان طراحی توسعه این بخش به درستی رعایت گردد، چرا که بدون این دو ویژگی، فعالیت گردشگری مذکور از جنس اکوتوریسم نیست.

7- گردشگران طبیعت گردی آبی خود را با محدودیت ها و آستانه های طبیعت و ارزش های جامعه محلی هماهنگ کنند و به فرایندها و عملکردهای طبیعی و بومی احترام بگذارند.

8- تصمیم گیرندگان، تصمیم سازان، جامعه محلی و گردشگران نسبت به عملکرد خود در گردشگاه های آبی و تالابی (پایداری ساختار، فرایندها و عملکرد بوم شناختی طبیعت) مسئولانه رفتار کنند.

9- تصمیم گیرندگان، تصمیم سازان و گردشگران در طبیعت گردی آبی، نسبت به عملکرد خود در جامعه محلی (پایداری ساختار، فرایندها و عملکرد اجتماعی و اقتصادی بومی) مسئولانه عمل کنند.

10- تصمیم گیرندگان طبیعت گردی آبی، به دستاوردهای تخصصی تصمیم سازان (مکان یابی، ظرفیت یابی، فعالیت سنجی، زمان بندی، ارزیابی اثرات) وفادار باشند و نسبت به آن مسئولانه عمل کنند.

11- تصمیم گیرندگان طبیعت گردی آبی، سازوکارهای لازم را برای توسعه رفتار مسئولانه جامعه محلی با طبیعت و گردشگران (توسعه برنامه های ترویجی و مشارکتی) اتخاذ نمایند.

12- سازوکارهای حمایتی برای پشتیبانی از محصولات و خدمات جوامع محلی در گردشگری آبی به نحوی اتخاذ شود که حساسیت و اهمیت اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی منابع آبی مغفول قرار نگیرد.

ازدحام جمعیت در پانل علمی بعدازظهر

ازدحام جمعیت در پانل علمی بعدازظهر

13- فعالیت‌های گردشگری در محیط طبیعی بر جوامع محلی تاثیر می‌گذارد و بدلیل ارتباط مستقیم طبیعت با معیشت مردم محلی و نیز دانش تجربی و کاربردی برتر آنان و نیز حساسیت‌های آنان نسبت به محیط خود، نباید توسعه‌ی سیاست‌های دولت در حوزه اکوتوریسم تنها به شعار و یا حرکت‌های نمایشی و استفاده ابزاری از جوامع محلی محدود و منجر شود. در این راستا توجه به چند نکته اهمیت دارد :

نخست آن که جوامع محلی واقعی و دارای پتانسیل برای رسیدن به اهداف اکوتوریسم شناسایی شود و استعدادهای آنها برای مشارکت کشف گردد .

دوم آن که سهم جوامع محلی از سرمایه گذاری‌ها در سایت‌ها مشخص شود و سرمایه گذاری‌های مذکور به سمت رسیدن به اهداف و اصول پایداری هدایت شوند.

سوم آن که پروژه های جوامع محلی باید دراز مدت باشند و فعالیت‌ها در طی زمان ارزیابی شوند و فعالیت‌های تشویقی و تکمیلی و حمایتی طراحی شوند .

و چهارم این که بهنرین پیشنهاد، تشکیل نهادهای محلی گردشگری و سپردن مدیریت سایت‌ها به آنان در کنار طراحی فرآیند نظارتی با حضور همه دست اندرکاران از جمله دولتی و بخش خصوصی و …. است .

در پایان ضمن امیدواری از تداوم چنین نشست‌های تخصصی پربار و پرشوری که با مشارکت کم‌سابقه‌ی همه‌ی علاقه‌مندان این حوزه و نیز حضور مقامات عالی‌رتبه سازمان حفاظت محیط زیست، وزارت نیرو و سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی به انجام رسید، امیدواریم در نشست سال آینده بتوانیم میوه‌ی شیرین این هم‌افزایی شکوهمند را درک کنیم و گامی بلند به سمت تحقق آرمان‌های مندرج در سند 20 ساله ایران 1404 برداریم.

انشاالله.

 

بوم‌گردی مسئولانه چگونه می‌تواند خطر بروز جنگ آب را کاهش دهد؟

    یادداشت پیش رو، متن سخنرانی‌ام در همایش گردشگری و اکوتوریسم آبی است که  به عنوان دبیر علمی همایش، هفته گذشته در تالار مرکزی برج میلاد تهران ارایه شد:

سخنرانی در همایش گردشگری و اکوتوریسم آبی - هشتم مهر 92

    به رغم آن که ما در کره‌ای زیست می‌کنیم که سه چهارم آن را آب فرا گرفته است، اما همچنان بزرگترین کابوس توسعه و کیفیت حیات بر روی زمین، همانا دسترسی به آب قابل استفاده است. چرا که فقط سه درصد از مجموع آب موجود در زمین، شیرین است و دو سوم از این میزان هم، عملاً در یخچال‌های طبیعی کوهستانی و سرزمین‌های یخ زده در جنوبگان و شمالگان محبوس مانده است. به دیگر سخن، میزان آب تجدیدشونده در کره زمین فقط یک درصد از کل آب‌های زمین را تشکیل می‌دهد و این مقدار هم تقریباً هزاران سال است که بدون تغییر مانده است. یعنی: حجم آبی که پیشینیان ما در زمان امپراتوری بزرگ هخامنشیان با کمتر از 20 میلیون‌نفر در روی کره زمین در اختیار داشتند، تقریباً همان مقدار آبی است که هم‌اکنون بیش از هفت میلیارد نفر ساکنان زمین از آن برخوردارند. چنین واقعیتی آشکارا نشان می‌دهد که دورنمای توسعه در زمین با مختصات کنونی آن تا چه اندازه شکننده و محدود‌کننده به نظر می‌رسد. این مسأله به ویژه در قاره‌ای که ما در آن زیست می‌کنیم – آسیا – نمود بیشتری هم دارد؛ چرا که فقط 36 درصد منابع آب تجدیدشونده جهان را دریافت می‌کند، در حالی که 60 درصد جمعیت کره زمین را مأوا داده است . این در حالی است که میزان منابع آب تجدیدشونده در حوضه آبخیز رودخانه آمازون، جایی که فقط 0.4 درصد از مردمان زمین را سکنی داده است به بیش از 14 درصد می‌رسد. چنین محدودیت تبعیض‌آمیزی، حتی در درون قاره آسیا هم به شدت محسوس است، آنگونه که هر چه به سمت جنوب باختری آن پیش می‌رویم، بر ابعاد نگران‌کننده‌اش افزوده می‌شود. کافی است بدانیم در طول نیم قرن اخیر، 50 مورد خشونت بین کشورها بر سر آب گزارش شده است که تنها هفت مورد آن به منطقه‌ای که ایران عزیز ما در آن استقرار دارد – خاورمیانه – بازنمی‌گردد .

    چنین است که اگر پیش‌تر، نمایندگان شرکت‌کننده در نشست عمومی سازمان ملل متحد، سال 2013 را «سال جهانی همکاری در زمینه آب» اعلام کرده و به تبع آن، سازمان جهانی جهانگردی هم شعار امسال روز جهانی جهانگردی – 27 سپتامبر (پنجم مهر) – را در پیوند آب، گردشگری و حفاظت از آینده مشترک تعریف کرده‌اند؛ ناشی از همین دانستگی است؛ دانستگی گرانی که باید قدر آن را در ایران، بیشتر از هر جای دیگری بدانیم. آیا می‌دانیم؟

گردهمایی بزرگ دوستداران محیط زیست و گردشگری در برج میلاد تهران - هشتم مهر 92

گردهمایی بزرگ دوستداران محیط زیست و گردشگری در برج میلاد تهران – هشتم مهر 92

    ما در جهانی زندگی می‌کنیم که به طور متوسط حدود 80 درصد از منابع آب شیرینش در اختیار بخش کشاورزی قرار می‌گیرد تا به تولید غذا اختصاص یابد. اما آیا واقعاً جمعیت امروز جهان به 4 میلیارد تن غذا در سال نیاز دارد؟ اگر اینگونه است چرا مراجع معتبر جهانی در ژانویه سال 2013 اعلام کردند که حدود نیمی از تولید سالانه غذا، بدون استفاده به هدر می‌رود ؟ در حقیقت، به نظر می‌رسد مشکل یک میلیارد گرسنه امروز، بیشتر از آن که ناشی از کمبود زمین و آب کشاورزی و تولید محصولات غذایی باشد، ناشی از وجود یک نظام عدالت‌گریزانه و مصرف‌گرایانه است که در آن ملاحظات اقتصاد بازار بر ارزش‌های والای تمدن مدنی ارجحیت دارد.

    این واقعیت در شرایطی هولناک‌تر و در عین حال زنهاردهنده‌تر می‌نماید که بدانیم، دست‌کم 90 درصد از آب قابل استحصال کشور به بخش کشاورزی اختصاص یافته است؛ بخشی که به دلیل استقرارش در عرض 35 درجه شمالی – موسوم به کمربند خشک جهان – هرگز از مزیت نسبی درخوری برای تبدیل این انرژی گرانبها به غذا برخوردار نبوده و نخواهد بود.

    اینگونه است که مدخلی تأمل‌برانگیز برای ورود صنعت گردشگری و بوم‌گردی مسئولانه باز می‌شود؛ صنعتی پیشتاز که امروز بیش از یک هزار میلیارد دلار درآمد سالانه در جهان درو می‌کند و جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از کشورهای ممتاز جهان از منظر جذابیت‌ها و مزیت‌های طبیعی، تاریخی و فرهنگی می‌تواند بخشی از درآمدهای سرانه‌ی خود را به جای کشاورزی ناپایدار از این محل کسب کرده که به مراتب وابستگی معیشتی کمتری می‌آفریند و دورنمای رفاه و توسعه‌ی ایرانیان را در افقی دورتر، مستحکم‌تر می‌سازد.

    ارایه‌ی 10 عنوان سخنرانی علمی در این همایش و بررسی و تحلیل ابعاد گوناگون این فرصت بزرگ با لحاظ موازین و ملاحظات محیط زیستی، به همین دلیل در دستور کار گردهمایی بزرگ امروز قرار گرفته و سخنرانان فرهیخته و کاربلد ما می‌کوشند تا با ارایه‌ی کدهای اخلاقی در حوزه‌ی بوم‌گردی آبی، تا مصادیق و استعدادهای گردشگری آبی در ایران و جهان، حساسیت‌های اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی این حوزه را تبیین کرده و راهکارهایی برای هم‌افزایی با مردم و جوامع محلی در این چشم‌انداز روشن وطن بنمایانند.

    باشد که حاصل این هم‌اندیشی و بارش فکری امروز بتواند چون شتاب‌دهنده‌ای معجزه‌گر، سرعت رونق بوم‌گردی مسئولانه را در وطن به سود کاهش وابستگی معیشتی به سرزمین و مهار جریان مهلک بیابان‌زایی ارتقاء داده و بدین‌ترتیب، نسل فردای این بوم و بر همچنان بتواند از وجود نگین فیروزه‌ای دوست‌داشتنی‌اش در شمال باختری وطن – دریاچه ارومیه – بهره‌مند شود؛ همانگونه که با دمیدن حیات دوباره به هامون، جازموریان، بختگان، طشک، کم‌جان، گاوخونی، گمیشان، کافنر، ارژن و پریشان، خواهیم توانست از پریشان‌حالی مردمانی که نشان دادند سزاوار این پریشانی و بیم از آینده نیستند، بکاهیم.

    انشاالله.

 

برای آنها که می‌خواهند از آب کره بگیرند!

    وجود بیش از 2600 کیلومتر مرز آبی و ده‌ها تالاب و دریاچه داخلی، می‌تواند ظرفیت‌های جمهوری اسلامی ایران را در حوزه بوم‌گردی (اکوتوریسم آبی) نشان دهد. ظرفیتی که متأسفانه تاکنون از آن استفاده نشده و درآمد درخوری بدست نیامده است. قرار است فردا چالش‌ها و فرصت‌های این حوزه در مرکز همایش‌های برج میلاد تهران با حضور متخصصانی از هر دو حوزه تبیین گردد. همه‌ی شما خوانندگان عزیز مهار بیابان‌زایی هم دعوت هستید و می‌توانید اگر مایل باشید در این همایش شرکت فرمایید …
     برای دوستداران محیط زیست و علاقه‌مندان به بوم‌گردی آبی، فردا می‌تواند روز بزرگی باشد. زیرا حدود دو هزار نفر از فعالان این دو حوزه در مرکز همایش‌های بین‌المللی برج میلاد تهران گرد هم جمع خواهند شد تا از دغدغه‌ها و گرایه‌های خود در زمینه‌ی اعتلای گردشگری در بوم‌سازگان‌ (اکوسیستم) های آبی با رعایت موازین محیط زیستی سخن گفته و نشان دهند که هم می‌توان طرفدار محیط زیست باقی ماند و هم از تقویت اکوتوریسم در حوزه محیط‌های آبی بر ثروت ایرانیان و شادابی ایشان افزود. به همین مناسبت، فردا – هشتم مهرماه 1392 – همایش گردشگری و اکوتوریسم آبی و تلاش برای حفاظت از آن که برگرفته از شعار امسال روز جهانی گردشگری است، برگزار خواهد شد. در این همایش که از ساعت 9 صبح در تالار بزرگ اجتماعات برج میلاد تهران آغاز می‌گردد؛ سرکار خانم دکتر معصومه ابتکار – رییس سازمان حفاظت محیط زیست – دکتر محمدعلی نجفی – رییس سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و ستار محمودی – قائم مقام وزیر نیرو در شمار سخنرانان افتتاحیه هستند. افزون بر آن، نگارنده به عنوان دبیر علمی این همایش، گزارشی از آرایه‌ها و آموزه‌های مشترکی که سبب شد تا اندیشه شکل‌گیری چنین اجتماعی شکل گرفته و سنگ بنای هم‌افزایی مؤثرتر فعالان و متخصصان محیط زیست و اکوتوریسم بنیان نهاده شود، ارایه خواهد کرد. گفتنی آن که پس از مراسم صبح و افتتاح رسمی همایش، در پانل بعدازظهر که از ساعت 14 الی 18 آغاز و ادامه خواهد یافت، موضوعات علمی همایش در 9 عنوان به شرح زیر ارایه می‌گردد:

پوستر همایش

1- توریسم آبی، ملاحظات اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی: دکتر بهروز دهزاد
2- بررسی پتانسیل و مصادیق توریسم آبی در ایران وجهان: دکتر جلالی و دکتر باباخانی
3- اکوتوریسم و آب درمانی: دکتر قهرمان پور
4- اکوتوریسم زیر آب: علی شادلو
5- اکوتوریسم و آبهای خروشان: کیانوش محرابی
6- کدهای اخلاقی در توریسم آبی: دکتر افشین دانه کار
7- نقش جوامع محلی در حفاظت از تالابها وسایر منابع آبی: افسانه احسانی و نیما آذری
8- آبزیان و اکوسیستم‌های آبی: دکتر حسین نگارستان
9- آسیب‌پذیری بوم‌سازگان‌های آبی در ایران و جهان از منظر بوم‌گردی: محمد درویش

    گفتنی آن که به آن گروه از شرکت‌کنندگان که در پانل بعدازظهر – همایش علمی – حضور داشته باشند، در پایان گواهینامه داده خواهد شد. همچنین در جنب این همایش، نمایشگاهی با موضوع اکوتوریسم آبی برگزار می‌شود. مدت ارایه هر سخنرانی 20 دقیقه خواهد بود و در انتها هم فرصتی برای پرسش و پاسخ درنظر گرفته شده است. واپسین نکته آن که ورود برای عموم آزاد بوده و هیچ نوع وجهی از شرکت‌کنندگان دریافت نخواهد شد.
به امید دیدارتان و آرزوی روزهایی بهتر برای طبیعتی که دوستش دارم و دوستش داریم.

برای آنها که به پایداری بلوط در زاگرس می‌اندیشند!

این سرنوشت تلخ برای بلوط زاگرس، سزاوار نیست! هست؟ (بر روی تصویر کلیک کنید تا بزرگتر دیده شود)

این سرنوشت تلخ برای بلوط زاگرس، سزاوار نیست! هست؟ (بر روی تصویر کلیک کنید تا بزرگتر دیده شود)

    به همت گروهی از دوستان سختکوش و پژوهشگرم در بخش تحقیقات و اجرایی جنگل، گرانیگاهی علمی و فنی با عنوان: قطب علمي حفاظت، ارزيابي و بهره برداري پايدار از بلوط غرب ايران برپا شده و اعلام موجودیت کرده است. بی‌شک مهم‌ترین هدف این کارشناسان و پژوهشگران نخبه، بررسی و کشف راه‌های ماندگاری بلوط ایرانی در زاگرس است؛ کوهستانی که اگر نبود، نه از کارون و کرخه و دز جراحی و مارون خبری بود و نه از زاینده رود و سفید رود و زرینه رود!

    و البته همه می‌دانیم که حال بلوط‌ها اصلاً خوب نیست. اینک اما برای نجات این بیماران عزیز و ارزشمند وطن، قرار است که سومين کارگاه آموزشي با عنوان: زوال (خشکيدگي) بوم‌سازگان (اکوسيستم)‌هاي جنگلي بلوط زاگرس (بخش اول: فعاليت‌هاي بخش اجرا) در هفدهمین روز از مهرماه 1392 از ساعت 8 الی 13 در محل تالار اجتماعات مؤسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع کشور برگزار شود.

    فریبرز غیبی – مدير کل سابق دفتر امور منابع جنگلي (دفتر جنگل‌هاي خارج از شمال) و عضو کنوني شوراي‌عالي جنگل سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخيزداري کشور – و کامران پورمقدم – مدير کل دفتر امور منابع جنگلي سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخيزداري کشور – دو سخنران این کارگاه هستند که امیدوارم بتوانند مشتاقان و دانشجویان این حوزه را به رموز پایداری بلوط و تلاش‌هایی که تاکنون انجام شده است، رهنمون سازند.

    برای اطلاعات بیشتر و آشنایی با ضوابط شرکت، می‌توانید با دبيرخانه قطب به شماره‌هاي 5-44580282-021 داخلي 217 (دکتر مهدي پورهاشمي) و يا خانم عطار، مسئول آموزش ضمن خدمت (داخلي 237) تماس حاصل فرماييد.

معرفی راهی که انتهایش به آشتی دوباره آب با ارومیه ختم می‌شود!

درمان قطعی بحران در دریاچه ارومیه (روی تصویر کلیک کنید)

درمان قطعی بحران در دریاچه ارومیه (روی تصویر کلیک کنید)

    همان طور که خوانندگان عزیز این سطور آگاهند، از ساعت 16:30 امروز، شبکه‌ی یک سیما در اقدامی بی‌سابقه تصمیم گرفته تا پربیننده‌ترین ساعت پخش و جذاب‌ترین برنامه سیاسی/اقتصادی و چالشی خود را با عنوان: «مناظره» در اختیار طرح، نقد و بررسی موضوعی قرار دهد که ظاهراً نه سیاسی و نه اقتصادی، بلکه محیط زیستی است! هرچند که البته باید بپذیریم نه‌تنها این موضوع، حوزه‌های سیاسی/اقتصادی را متأثر می‌کند، بلکه آثارش بر روی تمامی‌ جلوه‌های مدرن و سنتی جامعه‌ی امروز انکار ناپذیر است؛ دریافتی که سالهاست فعالان و تصمیم‌سازان حوزه محیط زیست کوشیده‌اند تا به باور سیاستمدران و کلان‌نگران کشور برسانند و اینک به نظر می‌رسد نخستین نشانه‌های این باورمندی در حال ظهور و آشکارسازی است. شما می‌توانید از طریق پیامک 300001، دیدگاه‌ها و نظرات‌تان را با این برنامه از ساعت 16:30 الی 19 امروز – 29 شهریور 1392 – در میان نهید.

    چنین است که نگارنده – به عنوان یکی از شرکت‌کنندگان در این مناظره – کوشیده ‌است تا در این مجال، نتایج آخرین مطالعات و بررسی‌هایش را که ادعا می‌کند: نقشه‌ی راهی است امن و مطمئن که سرانجام دریاچه ارومیه را مجدداً هم‌آغوش آبی دوست‌داشتنی و فیروزه‌ای‌اش خواهد کرد، ارایه دهد؛ تلاشی که به بهانه‌ی پاسخ به تازه‌ترین ادعاهای دکتر پرویز کردوانی و با مدد گرفتن از نظرات گروهی از نخبه‌ترین کارشناسان این حوزه عینیت یافته است و از همین رو، می‌طلبد که از استاد کردوانی قدردانی کنم. چرا که شاید اگر ایشان نظریه‌ی شگفت‌انگیز اوتانازی دریاچه ارومیه را مطرح نمی‌کردند، چنین پاسخ و راهکاری هم به رشته تحریر درنمی‌آمد! ادامه‌ی خواندن

هفت خطای فاحش علمی در یک مستند تلویزیونی با حضور دکتر پرویز کردوانی!

نقطه 56 متر در لوت نداریم!

    دکتر پرویز کردوانی را اغلب دوستداران طبیعت، به ویژه فعالین در حوزه‌ی کویر و بیابان می‌شناسند. در حقیقت شاید او در شمار مشهورترین چهره‌های علمی کشور در نزد عوام باشد که بیشترین حضور رسانه‌ای را هم داشته و در برابر دوربین و میکروفن بسیار راحت‌ است، آنقدر که انگار دارد در کلاس درسش با دانشجویان پرشمارش، آن هم اغلب با زبان طنز – گفتگو می‌کند. با این وجود، برخی از اندیشه‌ها و آرای ایشان مخالفانی بس جدی، به ویژه در بین خاک‌شناسان، بوم‌شناسان، اقلیم‌شناسان و بسیاری از دوستداران محیط زیست دارد، به نحوی که تاکنون مناظره‌هایی جدی بین نامبرده و گروه‌های مورد اشاره از جمله نگارنده صورت گرفته است. پیشنهاد جنجالی ایشان برای قطع امید از احیای دریاچه ارومیه، شاید واپسین اختلاف نظر جدی نگارنده با دکتر کردوانی باشد که منجر به ارایه‌ی چندین و چند یادداشت شده و البته به زودی، پاسخی دیگر هم به تازه‌ترین راهکار ایشان برای مختومه اعلام کردن پرونده نجات ارومیه ارایه خواهم کرد. اما تا آن زمان، انتشار یادداشت بهمن ایزدی در خبرگزاری مهر در پاسخ به لغزش‌های آشکار علمی دکتر کردوانی در یک مستند تلویزیونی مربوط به بیابان لوت، سبب آفرینش نوشتار پیش رو در خبرآن لاین شده است …

یوز را در فوتبال و صنعت خودروسازی به یک فرصت بدل سازیم!

    همان طور که پیش‌تر اشاره کردم، پنج شنبه و جمعه‌ی گذشته – 7 و 8 شهریور 1392 – به همت بروبچه‌های سختکوش انجمن یوز و دیگر دوستداران محیط زیست ایران، جشنواره‌ای در محل باغ وحش ارم تهران برگزار شد. نگارنده، در دومین روز این جشنواره از نزدیک شاهد استقبال درخورتوجه مردم، به ویژه کودکان از غرفه‌ها و برنامه‌های متنوع این جشنواره بود و همانجا در گفتگویی کوتاه با رادیو یوز! آرزو کرد تا نظیر چنین برنامه‌هایی را بتوانیم در سال آینده و همزمان با روز ملّی یوز در دیگر شهرستان‌های کشور، به ویژه در مناطق شرقی و مرکزی ایران که زیستگاه یوز هم هست برگزار کنیم. به هر حال به سهم خود از تلاش‌های این دوستان، به ویژه مرتضی اسلامی دهکردی، مرتضی پورمیرزایی، صفورا زواران حسینی، جواد رزمی، حسین عظیمی و … قدردانی می‌کنم.

    خوشبختانه پیشنهادی که روز چهارشنبه مطرح کردم تا بین فوتبال در برزیل و یوزپلنگ در ایران، پیوند برقرار شود، بسیار مورد توجه قرار گرفته و بازتاب‌های خوبی داشته که امیدوارم به ثمر نشیند. در همین راستا، یادداشتی دیگر نوشتم که دیروز – 10 شهریور 1392 – در صفحه هفت روزنامه اعتماد منتشر شد و متن آن را در ادامه آورده‌ام … ادامه‌ی خواندن

بیاییم دست به دست هم، از حضور یوزپلنگ آسیایی در ایران و برزیل حمایت کنیم!

یوزپلنگ ایرانی را دریابیم

    جام جهانی فوتبال 2014 برزیل  در راه است و خوشبختانه جوانان توانمند ایرانی، بار دیگر نشان دادند که استحقاق حضور در این مهم‌ترین رویداد ورزشی جهان را دارند؛ رویدادی که شمار بینندگان آن در سراسر گیتی، قابل مقایسه با هیچ رخداد دیگری در حوزه ورزش، سیاست،  هنر و … نیست. باید از این فرصت استثنایی استفاده کرده و توجه جامعه‌ی جهانی را متوجه زیباترین و تیزپاترین گربه‌سان جهان، یوزپلنگ آسیایی کنیم؛ یوزپلنگی که فقط هفتاد قلاده از آن باقیمانده و فقط در ایران.

    به همین بهانه، امروز یادداشتی در خبرآن لاین منتشر کردم و در آن، پیشنهادی را به فدراسیون فوتبال ایران ارایه دادم که امیدوارم به کمک یکدیگر بتوانیم، زمینه‌ی تحققش را فراهم سازیم. در همین ارتباط صبح امروز موضوع را با دکتر زکریا یازرلو، معاون آموزش و پژوهش سازمان حفاظت محیط زیست مطرح کردم که خوشبختانه ایشان به شدت از موضوع حمایت کرده و قول دادند که با همکاری وزارت خارجه و مسئولین ارشد وزارت ورزش، این موضوع را پیگیری کنند. همچنین، هومن جوکار عزیز، مدیر پروژه بین‌المللی یوز در ایران هم حمایت بی چون و چرای خود را از این پیشنهاد اعلام کرد. برخی از خبرنگاران دلسوز و مطرح کشور در حوزه محیط زیست از جمله مژگان جمشیدی و اسدالله افلاکی هم به نگارنده قول دادند بیشینه‌ی تلاش‌شان را خواهند کرد تا این موضوع انعکاسی بایسته‌تر در جامعه بیابد.

    ضمن سپاس از همه‌ی آن عزیزان، همچنان انتظار دارم که بکوشیم دست به دست هم و برای اعتلای نام طبیعت عزیز ایران و نماد شکوهمندش، این پیشنهاد را عملی سازیم.

    ما باید به جهان نشان دهیم که در ایران مردمانی زیست می‌کنند که نگران زندگی گربه‌سانی چون یوز هستند. ما باید ثابت کنیم که حفاظت از زیگونگی حیات (تنوع زیستی) در شمار اصول خدشه‌ناپذیر اغلب ایرانیان طبیعت دوست است. ایرانی، هرگز جنگ‌طلب و برهم‌زننده‌ی امنیت جهانی نبوده و ثابت خواهد کرد که در شمار مسئولیت‌پذیرترین شهروندان جامعه جهانی است. اگر چینی‌ها نگران پانداهای خود هستند، اگر روس‌ها با المپیک زمستانی در صدد هویت بخشی دوباره به پلنگ قفقاز هستند؛ اگر در برزیل مردم می‌کوشند تا به مدد فوتبال، آرمادیلو را از خطر انقراض نجات دهند؛ ما هم نشان خواهیم داد که سزاوار زیستن یوزپلنگ آسیایی – انحصاراً – در ایران هستیم.

    پس لطفا شما خواننده عزیز مهار بیابان‌زایی هم در پرطنین‌تر شدن این درخواست و پیشنهاد محمّد درویش، یاریم کنید.

سپاس …

برای قم نگرانم! شما چطور؟

    قم را دوست دارم … شهر کودکی‌ها و نوجوانی‌هایم بوده است. خدابیامرز، پدربزرگم که “باباگله” صدایش می‌زدیم، یک مزرعه‌ی 12 هکتاری داشت به نام حسین آباد در نزدیکی سلفچگان که در کنارش رودخانه‌ای پر از آب و ماهی هم جریان داشت. در بالادستش هم کاریز حسین آباد، همواره از آب لبالب بود و دلخوشی من این که کی تابستان می‌شود و دوباره می‌توانم به مزرعه باباگله و نزد باغبان مهربانش، حاج عبدالله بروم که خدا رحمتش کند … در آنجا باغ انار و انجیر و جالیز خیار و بادمجان و خربزه بود و عشق می‌کردم از این که اجازه داشتم در آبیاری آن مزرعه کمک کنم و بعدازظهرها هم البته در گرمای سلفچگان، تنی به آب رودخانه بزنیم … برای همین است که هنوز هم، از روی شکل و پیکره‌ی درختان انار، اغلب می‌توانم تشخیص دهم که میوه درخت شیرین است یا ترش یا ملس و یا انار سیاه است …

    یادم هست در نزدیکی‌های پیروزی انقلاب که مدارس هم در همه جای کشور تعطیل شده بودند؛ از نجف آباد اصفهان آمده و مدت زیادی در منزل باباگله در خیابان صفائیه قم ماندگار شدیم و مثل خیلی از بچه‌های هم سن و سالم (آنهایی که 12 یا سیزده بهار بیشتر از زندگی را درک نکرده بودند) به خیابان‌ها می‌ریختیم و فریاد می‌زدیم: اگه خمینی دیر بیاد، سه راهی‌ها از قم می‌آد! و آنگاه وقتی مأمورین گارد به دنبال‌مان می‌دویدند، خود را به رودخانه قم‌رود در پشت منزل پدربزرگ رسانده و متواری می‌شدیم … رودخانه‌ای که آن روزها هنوز آب داشت و ما کلی گل‌بازی می‌کردیم آنجا با خاک رس ماندگار و شکل‌پذیرش، اما حالا نه‌تنها دیگر آبی ندارد، که بدل به یک بلوار دوطرفه هم شده است!

    خلاصه این که این‌ها را نوشتم تا بگویم: چرا قم را دوست دارم و برایم این شهر و مردمانش، یادآور بخشی از شیرین‌ترین خاطرات زندگیم هستند. با این وجود، این‌سال‌ها هرگاه به قم می‌روم، دلم بیشتر از بار قبل و سال قبل‌ترش می‌گیرد و نگران‌تر از آینده‌ی این شهر و مردمانش می‌شود.

    نوشتار پیش‌رو، شرح بخشی از دلایل این نگرانی است … ادامه‌ی خواندن

تأخیر در معرفی رییس سازمان حفاظت محیط زیست نشانه چیست؟

    تعلل و تأخیر در انتخاب و معرفی رییس سازمان حفاظت محیط زیست در کابینه یازدهم را باید نشان دغدغه‌مندی رییس جمهور نسبت به حوزه محیط زیست دانست و به فال نیک گرفت و یا آن که شناسه‌ای از بی‌اهمیت بودن این موضوع برشمرد و نگران شد؟! پرسشی که امروز سبب پدیدار شدن تازه ترین یادداشتم در خبرآن لاین شده است …

چرا؟

حال دریاچه ارومیه دارد خوب می‌شود یا بد؟

    اخبار مربوط به دریاچه ارومیه بیش از یک دهه است که در صدر اخبار محیط زیستی ایران قرار گرفته و اغلب فعالان و دوستداران این حوزه با نگرانی آخرین وضعیت حوضه آبخیز دریاچه ارومیه را پیوسته رصد می‌کنند. رخدادی که سبب شده تا توجه حکومتی به یک موضوع محیط زیستی هم به شدت جلب شود. آنگونه که شاید بتوان با جرأت گفت: هیچ رخداد محیط زیستی دیگری در ایران تاکنون نتوانسته به اندازه بحران دریاچه ارومیه، واکنش و اظهار نظر سیاستمداران و رهبران عالیرتبه کشوری را به دنبال داشته باشد. با این وجود در یادداشت پیش رو، به این واقعیت تلخ پرداخته‌ام که چرا این توجه دولتی و مردمی به بحران دریاچه ارومیه، حتی نتوانسته یک هماهنگی ابتدایی در پایش آماری آن بوجود آورد، چه رسد به بهبود واقعی توان بوم‌شناختی این حوضه راهبردی کشور … ادامه‌ی خواندن