بایگانی دسته: محيط زيست

پستهاي مرتبط با اقتصاد و محيط زيست و حيات وحش و تنوع زيستي و مناطق حفاظت شده

مطالبات امیدبخش و غیرقابل پیش‌بینی نمایندگان مردم در چابهار

    این شاید برای نخستین بار باشد که نمایندگان مردم یک منطقه‌ی دورافتاده، در ملاقات با یک مقام ارشد از سازمان حفاظت محیط‌ زیست، درخواست‌هایی را مطرح می‌کنند که وی را شگفت‌زده و در عین حال شادمان می‌سازد …

    چند روز پیش، آقای دکتر احمدعلی کیخا، معاون محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست از تجربه‌ی یک دیدار متفاوت با گروهی از نمایندگان مردم برای نگارنده گفت که دریغم می‌آید تا آن تجربه‌ی دلپذیر و امیدبخش را با هموطنان عزیزم به اشتراک ننهم.
ایشان گفتند: چندی پیش درخواست‌های متعددی از نمایندگان مجلس و اعضای شورای شهر بندر چابهار به دستم رسید که جملگی خواهان ملاقاتی حضوری با من بودند. نخست پنداشتم که لابد نمایندگان آنجا هم مانند اغلب شهرهای کشور، خواهان کاهش نظارت و سختگیری سازمان حفاظت محیط زیست هستند تا چرخ صنعت و کشاورزی و دیگر اشکال توسعه در حوزه انتخابیه‌شان بهتر بچرخد. اما پس از ملاقات با ایشان در هفته گذشته، با کمال شگفتی دریافتم که آنها به طور جدی خواستار رعایت ملاحظات محیط زیستی و اعمال درست و دقیق قوانین مرتبط هستند تا بدین‌ترتیب، از توسعه توأم با تخریب و آلودگی در زادبوم‌شان ممانعت به عمل آید. به عنوان مثال، آنها از اثرات منفی طرح توسعه اسکله بندر شهید بهشتی چابهار و تخریب زیستگاه‌های مرجانی زیبای منطقه، مکانیابی نامناسب طرح‌های پالایشگاهی، روشهای مخرب صید ماهی و تصرف حریم دریا توسط سازمانهای دولتی و … اظهار گلایه کردند و خواستار دخالت جدی محیط زیست برای کاهش اثرات منفی طرح‌های موجود و همچنین ارزیابی دقیق اثرات محیط زیستی طرح‌های توسعهای جدید شدند.

ملاقات دکتر کیخا با نمایندگان مردم چابهار

    در پاسخ به این درخواست‌ها، معاون سازمان حفاظت محیط زیست هم با تأکید بر اینکه خود و همکارانش را مکلف به پیگیری این درخواست‌ها می‌داند، قول داد که با تیمی از کارشناسان و مسئولین این سازمان برای پیگیری مسایل و چالشهای محیط زیستی چابهار در آینده نزدیک به این منطقه سفر کند.
امید که دیگر نمایندگان کشور در مجالس قانونگذاری بهارستان و نیز شوراهای اسلامی شهر و روستا هم با تأسی از بیداری محیط زیستی نمایندگان مردم در بندر زیبای چابهار، بکوشند تا چنین رویه‌ای را هر چه بیشتر بسط دهند؛ آموزه‌ای که همانا در بند 3-122 از پیش‌نویس منشور شهروندی ریاست جمهوری هم آمده است، آنجا که می‌گوید: آموزش مفاهیم محیط زیستی به شهروندان و مسئولان باید به گونه‌ای مورد ملاحظه قرار گیرد که توسعه پایدار ارتقاء یافته و بین پیشرفت اقتصادی و اجتماعی با حفاظت از محیط زیست تعارضی به وجود نیاید.
و این – بی شک – یکی از اهداف کلیدی دفتر آموزش و مشارکت‌های مردمی سازمان حفاظت محیط زیست در چهارساله پیش رو خواهد بود.

دعوت به اظهار نظر در باره پیش‌نویس طرح جدید برای ساماندهی سمن‌ها

لطفا مشارکت فرمایید

    در نخستین روز از آبان 1392، طرحی از سوی 29 نماینده مجلس شورای اسلامی پیشنهاد شد با عنوان: «طرح ناظر بر تاسیس و فعالیت سازمان های مردم نهاد (غیردولتی)» که به نظر می‌رسد واجد نکات مثبتی به نسبت طرح‌ها و قوانین گذشته در مورد فعالیت سمن‌هاست. از این رو، از همه‌ی هموطنان عزیزم، به ویژه دوستانی که سابقه‌ی فعالیت در تشکل‌های مردم‌نهاد را دارند، خواهش می‌کنم تا در باره‌ی محتوای این طرح نظرات، انتقادها و پیشنهادهای خویش را ارایه فرمایند.

    شما می‌توانید نظرات خود را به صورت کامنت در ذیل همین پست و یا به صورت ایمیل به نشانی: [email protected] برایم ارسال فرمایید تا پس از جمع‌بندی در دفتر آموزش و مشارکت‌های مردمی سازمان حفاظت محیط زیست موضوع را پیگیری کنم.

چرا جام جهانی برزیل می‌تواند آخرین فرصت برای نجات یوزپلنگ آسیایی در ایران باشد؟

ملاقاتی تاریخی!

    حال یوزپلنگ‌ها اصلاً خوب نیست. تعداد اندکی از آنها در ایران باقیمانده است. شاید کمتر از هفتاد قلاده. در حالی که دستکم باید شمار جمعیت یوز به بیش از 200 قلاده برسد تا بتوان با اطمینان گفت: سایه‌ی خطر انقراض، این گونه‌ی بی‌نظیر گربه‌سان را تهدید نمی‌کند.

    یوزها که کم می‌شوند، ناگزیرند تا با نسبت خویشاوندی نزدیک‌تر با یکدیگر جفت‌گیری کنند و هر چه که این نسبت، خونی‌تر می‌شود، احتمال ضعف و نارسایی ژنتیکی در نسل جدید افزون‌تر شده و به این ترتیب، سایه‌ی مرگی ناگریز و ناگزیر، تیره‌تر از هر زمانی، نور زندگی را از آینده‌ی آنها می‌رباید.

    چه باید کرد؟

    چرا یوزها، این تیزپاترین جانداران روی زمین، اینک به چنین فلاکتی افتاده‌اند؟ و چرا قهرمان بی‌رقیب دومیدانی کره‌ی زمین، اینگونه رقابت را به سگ‌های گله در سمنان و یزد و توران می‌بازد؟

    اصلاً بگذار ببازد! مگر چه می‌شود؟ مگر آن زمان که ببر مازندران از پیش ما رفت یا آن هنگام که شاهد وداع تلخ آخرین شیر یال کوتاه ارژن از وطن بودیم، اتفاقی افتاد؟ کیست که اینک سراغی از آن دو هموطن مغرور و پرقدرت این سرزمین بگیرد و در فقدانش اشکی بریزد؟ خب یوز هم برود پیش آن دو و خلاص! چرا باید مزاحم برو بچه‌های تیم ملی فوتبال ایران شویم و از آنها بخواهیم تا برای نجات آخرین بازماندگان از تیزپاترین گربه‌سان جهان، فریادرسی باشند در آوردگاه میلیاردی برزیل؟

    تازه اگر ایده‌ی حضور یوز ایرانی در جام جهانی از دهان آرش نورآقایی نمی‌پرید و به وسیله‌ی محمّد درویش و دیگر رفقایش بال و پر نمی‌گرفت، چه بسا که آقای سپ بلاتر هم می‌توانست با جناب فتح‌الله زاده، مدیرعامل باشگاه فرهنگی ورزشی استقلال دیداری کند و او دیگر مجبور نمی‌شد تا با اظهار نظر شگفت‌انگیزش به همه ثابت کند: فرقی بین یوز با مرغ و گوسفند قایل نیست! و حتی از آن شگفت‌انگیزتر آنکه عادل فردوسی‌پور هم مجبور نمی‌شد تا به صورت علنی مخالفت خود را با این پروژه اعلام کند و به شدت محبوبیتش در بین فعالان محیط زیست با ریزشی بی‌بازگشت روبرو گردد.

    بگذریم …

     زیرا به رغم برخی تنگ‌نظری‌ها و سنگ‌پرانی‌های معمول، ایده‌ی حضور یوز ایرانی در جام جهانی با حمایتی شورانگیز و وصف‌ناشدنی از سوی اغلب اقشار جامعه، چه مدیران ارشد حکومتی، چه نخبگان و چه مردم کوچه و بازار و فعالان رسانه‌ای روبرو شده و مهم‌تر آن که اینک عالی‌ترین مقام در فدراسیون جهانی فوتبال – فیفا – خود را حامی یوزپلنگ آسیایی در جام جهانی 2014 برزیل می‌داند.

     ما از این فرصت استثنایی استفاده خواهیم کرد، همانگونه که چینی‌ها در المپیک پکن استفاده کردند و خرس دوست‌داشتنی پاندا را از خطر انقراض نجات دادند و برزیلی‌ها هم می‌خواهند تا برای آرمادیلوی خود چنین کنند.

    ما به دنیا ثابت خواهیم کرد که در ایران؛ سرزمینی که بیش از سه دهه است درگیر جنگ‌ها و تحریم‌های اقتصادی ناجوانمردانه و ناخواسته شده، مردمی زیست می‌کنند که هنوز برایشان خرامیدن یوز در زادبوم‌شان مهم است و می‌کوشند تا به عنوان شهروندی مسئولیت‌پذیر از دهکده‌ی جهانی، برای پایداری توان بوم‌شناختی (اکولوژیکی) این تنها کره‌ی مسکون، رسالت و وظیفه‌ی خود را به شایستگی انجام دهند.

    یادمان باشد:

    یوزها که بروند یعنی کسب و کار بیابان‌سازها رونق گرفته است؛ یعنی: آهوها و جبیرها و دیگر غلفخواران هم رفته‌اند … و یعنی: وضعیت منابع آب و خاک کشور به مرحله‌ای بحرانی رسیده است. برای همین است که یوزپلنگ آسیایی را به حق نماد طبیعت ایران در شرایط کنونی و در نبود شیر و ببر می‌دانیم و باید همه با هم بکوشیم تا این آخرین بازمانده از نسل پرشکوه جانداران ایرانی، هرگز ایران را ترک نکند.

    عجیب است، اما باور کنید که اگر بتوانیم مانع از مهاجرت یوز از ایران شویم، مطابق آموزه‌ی شاخص سرزمین شاد – HPI – مانع از خروج شادی از وطن شده‌ایم و سرزمینی که مردمان و دیگر زیستمندانش شاد باشند، بیشتر از آنکه مهاجرفرست و دفع‌کننده باشد، مهاجرپذیر و جذب‌کننده است.

چرا دی کاپریو برای ببر نپال می‌تواند ، اما برای یوزپلنگ ما ، نه؟!

 

     در خبرها آمده است که لئوناردو دی کاپریو، هنرپیشه نامدار سینمای غرب، در حمایت از طرح حفاظت ببر در کشور نپال، مبلغ سه میلیون دلاربه صندوق جهانی حیات وحش (WWF) کمک کرد. یادداشت پیش رو، به همین بهانه کوشیده است تا از ظرفیت‌های بالقوه‌ای سخن بگوید که در ایران هم وجود دارد و هنوز نتوانسته‌ایم آنها را به نفع حراست از زیستمندان منحصربه فرد ساکن در سرزمین‌مان، بالفعل سازیم …

    روز گذشته – سوم آذر 1392 – در جمع دانش‌آموزان و آموزگاران و برخی از مدیران محلی شهرستان نوشهر حاضر بودم تا از اقدام ارزشمند دو ورزشکار ایرانی، خانم الهام اصغری، نخستین بانوی شناگر کشورهای اسلامی و دانیال توحیدی، ملی پوش قهرمان تیم قایقرانی کشور در حمایت از فک دریای کاسپین، قدردانی کنم. خانم اصغری با شنا کردن مسیر 10 کیلومتری تالاب میانکاله و سپردن مشعل صلح و محیط زیست در بندر ترکمن به دانیال توحیدی، وی را مهیای یک پاروزنی شگفت‌برانگیز هزار کیلومتری از بندر ترکمن تا بندر باکو در کشور آذربایجان کرد. این دو در طول مسیر خود، به تناوب در شهرستان‌های بین راه با حضور در جمع مردم، علاقه‌مندان به محیط زیست و گروه‌های دانش‌آموزی، می‌کوشند تا حساسیت ایشان را به موضوع حیات وحش دریای شمال، به ویژه گونه در حال انقراض فک خزری جلب کنند؛ مشعلی که در نهایت قرار است به مقر اروپایی سازمان ملل متحد در ژنو برسد. نکته‌ی شوق‌برانگیز مراسم دیروز برای نگارنده آن بود که وقتی تصویری از یوزپلنگ آسیایی را به عنوان نماد طبیعت ایران برای دانش‌آموزان نوشهری نمایش دادم تا به ایشان یادآور شوم که کارکرد یوز در خشکی‌های ایران به مانند کارکرد فک در آب‌های مازندران است و آن را هم به عنوان نماد حیات وحش دریای کاسپین باید حفظ کنیم، ناگهان با ابراز واکنش شدید بچه‌ها روبرو شدم که جملگی با اشتیاق می‌گفتند: یوزپلنگ قرار است سال آینده به برزیل برود و فوتبال بازی کند! در حقیقت در فاصله‌ی کمتر از سه ماه پس از انتشار نخستین یادداشتم در باره‌ی استفاده از فرصت حضور یوزپلنگ آسیایی در جام جهانی 2014 برزیل، اینک می‌دیدم که بازتاب‌ها و بازخوردهای آن پیشنهاد تا سواحل مازندران هم رسیده است. دستاوردی که محقق نمی‌شد اگر اراده‌ی آرش نورآقایی عزیز و تیم همراهش، هومن جوکار و کارگروهی که سامان داده، معصومه ابتکار، محمدعلی نجفی، فرهاد توحیدی، سپ بلاتر و بسیاری دیگر از عزیزان در حمایت از این حضور نمادین شکل نمی‌گرفت …

دی کاپریو و ببر نپال ...

    در این میان، چهار روز پیش، خبر رسید که هنرپیشه مشهور سینمای هالیوود و جهان، لئوناردو دی کاپریو که با بازی در فیلم پرفروش تایتانیک برای اغلب ایرانی‌ها هم چهره‌ای نام آشنا محسوب می‌شود، در اقدامی نمادین،مبلغ سه میلیون دلار به پروژه حمایت از ببر در کشور نپال کمک کرده است. در این فکر بودم که اگر ما نیز بتوانیم با مدد گرفتن از شخصیت‌های بین‌المللی سینمای ملی خود چون عباس کیارستمی، اصغر فرهادی، بهرام بیضایی، امیر نادری، بهمن فرمان آرا، داریوش مهرجویی، سوسن تسلیمی و … در این حوزه دست به ظرفیت‌سازی زده و نامداران ثروتمند سینمای جهان را ترغیب به حمایت از پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی در ایران و دیگر پروژه‌های مشابه کنیم، این اقدام تا چه اندازه می‌تواند به ماندگاری طبیعت ایران کمک کند؛ اقدامی که اینک با حرکت تحسین‌برانگیز ظریف، هوشمندترین وزیرخارجه تاریخ حیات ایران در آفریدن نخستین ترک‌ها بر سازمان تحریم‌های فله‌ای بر علیه ایران، شاید بیش از هر زمان دیگری قابل حصول‌تر باشد! نه؟

وقتی که شرق با یوز در برزیل شوخی می‌کند!

    گام به گام با یوزپلنگ ایرانی در سفر به سرزمین سامبای برزیلی …
    کار تدارکات و تحقق یک آرزوی محیط زیستی در مستطیل سبز برزیل، بهتر از آن چیزی پیش می‌رود که همه انتظار دارند در ایران باید پیش برود! رمز این کامیابی‌ها در چیست؟ نوشتار پیش رو به بهانه‌ی انتشار کاریکاتور اخیر روزنامه شرق و برچیده‌شدن تابلوهای مشهور به صداقت آمریکایی از سطح معابر عمومی پایتخت، کوشیده است تا به رمزگشایی این کامیابی بپردازد … ادامه‌ی خواندن

در مذمت پرورش آبزیان بومي در منابع آبي غير زادگاهي

    یادداشت پیش رو، حاصل تلاش یکی از کارشناسان باتجربه کشور در معاونت دریایی سازمان حفاظت محیط زیست است که به شیوه‌ای علمی به نقد رویه‌ای غیرعلمی و خطرناک برای پرورش گونه‌های آبزی در ایران پرداخته است. ضمن سپاس از آرش نیکوئیان عزیز که نوشتار ارزشمندشان را در اختیار نگارنده قرار داده‌اند، با هم آن را می‌خوانیم: ادامه‌ی خواندن

بیداری محیط زیستی: از پارسیان در هرمزگان تا کارون در خوزستان!

    سال 1392 را بی شک باید سال بیداری محیط زیستی ایرانیان نامید. در یادداشت پیش رو و به بهانه‌ی تشکیل دو زنجیر انسانی در سواحل خلیج فارس – منطقه‌ی غربی هرمزگان – و در طول رودخانه کارون در مقطع اهواز، به شناسه‌هایی پرداخته شده که درستی مدعای زیر را اثبات می‌کند … ادامه‌ی خواندن

نخستین اخطار محیط زیستی به حسن روحانی!

    قرار است متجاوز از 400 هزار تن سم … ببخشید! کود شیمیایی به سرزمین ایران تزریق شود تا بلکه غذای بیشتری برای خوردن بدست آید. خبر خوشی که رییس جمهور در دیدارش با نخبگان ارایه کرد و در این یادداشت خواهم گفت که چه کسانی حسن روحانی را گمراه کرده و شوکرانی شیرین را به جای واقعیتی تلخ اما مفید به مرد شماره یک کابینه تدبیر و امید تحمیل کرده‌اند. ادامه‌ی خواندن

سه تندیس از میادین سه شهر ایران برچیده خواهد شد!

    همان طور که می‌دانید، تاکنون گزارش‌هایی از وجود تندیس شکارچیان در حال شلیک به حیات وحش در برخی شهرهای کشور را در همین سطور ارایه کرده‌ام. اینک مفتخرم تا به آگاهی‌تان برسانم که سازمان حفاظت محیط زیست تصمیم گرفته تا نسبت به این گزارش‌ها واکنشی مثبت نشان دهد … ادامه‌ی خواندن

شباهت نازیبای تولم شهر گیلان با سوسنگرد خوزستان!

    باز هم داستان شلیک به پرندگان به عنوان یک جاذبه و افتخار برای دلربایی از مهمانان و گردشگران! این بار در تولم شهر؛ آبادبومی که شهردارش هنوز نمی‌داند اینک مدتهاست که در جهان دیگر از شکار به عنوان یک جاذبه یاد نمی‌شود، بلکه دافعه‌ای است شرم‌آور که برای پادشاه اسپانیا هم سرشکستگی به بار می‌آورد و اخراج از مسئولیتی که دوستش داشت … ادامه‌ی خواندن

شعور گوسفندان را جدی بگیریم!

    حیوون … بی‌شعور … نفهم … الاغ … گاو … گوسفند … این‌ها نمونه‌هایی از ناسزاهای نسبتاً بهداشتی است که اغلب ما در مسیرهای تردد روزانه‌ی خود از آدم‌های باشعور اطراف‌مان می‌شنویم! نمی‌شنویم؟ در یادداشت پیش رو، با مدد گرفتن از یافته‌های یک پژوهش میدانی در بخش تحقیقات مرتع، کوشیده‌ام تا پنجره‌ی دیگری برای نگریستن به زندگی زیستمندانی که انسان نیستند، اما شعورشان از برخی انسان‌ها اگر بیشتر نباشد؛ کمتر هم نیست، بگشایم … ادامه‌ی خواندن

از سری حیرت‌انگیزترین سدهای مخزنی جهان در خراسان جنوبی!

    تاکنون از همین قلم به سیاهه‌ای از سدهای شگفت‌انگیز ساخته شده در کشور اشاره شده است؛ سدهایی چون 15 خرداد قم، کریت طبس، گتوند خوزستان، شهید مدنی تبریز و … در یادداشت پیش‌رو هم به بهانه‌ی سفر اخیرم به دیار دوست‌داشتنی طلای سرخ (قاین)، کوشیده‌ام تا از یک سد شگفت‌انگیز دیگر و جانمایی حیرت‌آورش رونمایی کنم … ادامه‌ی خواندن