سرانجام پس از ماهها بررسی و آسیبشناسی طرحهای مبتنی بر آموزهی «مشارکت شهروندمحور» در سازمان حفاظت محیط زیست، مانند طرح همیار محیط زیست، محیط یار، زیستبان افتخاری، پلیس محیط زیست و نظایر آن، پیشنویس طرحی فراهم شد که در نگارش آن کوشیده شده تا نظر اغلب کارشناسان ذیصلاح مرتبط اخذ شود. اینک شما هموطن عزیزی که مایلید به عنوان یک شخصیت حقیقی و به صورت فردی با سازمان حفاظت محیط زیست همکاری کنید، میتوانید پیشنویس طرح همیاران محیط زیست را مطالعه کرده و چنانچه در مورد آن نظری اصلاحی یا انتقادی دارید، تا روز دوشنبه هفته آینده – 28 مهر 1393 – پیشنهادها و انتقادهای خود را به رایانامه hamyar@doe.ir ارسال فرمایید. برای اطلاعات بیشتر میتوانید به پرتال سازمان حفاظت محیط زیست مراجعه کنید.
بایگانی دسته: محيط زيست
بعد از فوتبال و یوزپلنگ ایرانی، نوبت به والیبال و بحران آب رسید!
پیشگامی والیبال ایران در حوزه محیط زیست!
به نظر میرسد ایران یکی از قربانیان اصلی موج فزایندهی تغییر اقلیم و جهانگرمایی است؛ بحرانی که در قامت موج کمسابقهای از خشکسالی درازمدت و کمبود شدید منابع آب خود را نمایان ساخته است. چنین وضعیتی، ایجاب میکند تا تمامی نهادها و ارگانهای دولتی و غیردولتی کشور بکوشند تا با استفاده از بیشینهی توان و ابزارهای دراختیار خود، جامعهی ایرانی و جهانی را متوجه ابعاد این بحران و شیوههای کاهش خطرات آن سازنند. در چنین شرایطی، جلسهی مشترکی که دیروز بین برخی از مدیران ارشد وزارت ورزش و جوانان و سازمان حفاظت محیط زیست در محل آن وزارتخانه برگزار شد، میتواند حایز اهمیت و امیدبخش باشد … ادامهی خواندن
چرا سخنان حسن روحانی در کنفرانس تغییرات آب و هوا، تاریخی است؟
به بهانه حضور رییس جمهور ایران در اجلاس تغییرات آب و هوا نیویورک
همزمان با نخستین روز از مهرماه 1393، عالیترین مقام جمهور ایران، به جای آنکه در اقدامی سمبلیک و در پایبندی به رسمی نسبتاً دیرینه خود را به یک مدرسه بزرگ دولتی در یکی از محلههای متوسط پایتخت رسانده و زنگ مهر را با چکشی کلیشهای به صدا درآورد، ترجیح داد تا این وظیفه را به معاون اولش سپرده و خود، فرسنگها آن سوتر در باختر اقیانوس اطلس در نشستی با حضور رهبران جهان شرکت کند که هدفش چارهجویی برای مهار بحران جهانگرمایی بود. نوشتار پیش رو، کوشیده است تا به این بهانه، تحلیلی از سخنان دکتر حسن روحانی در اجلاس تغییرات آب و هوایی نیویورک ارایه دهد … ادامهی خواندن
سخنان شگفتآور یک عضو فرهنگستان علوم!
بعدازظهر دیروز – هشتم مهر 1393 – در نشست عمومی کمیته ملی توسعه پایدار که با حضور معصومه ابتکار رسمیت یافت، آقای دکتر عبدالرحیم گواهی سخنانی را بر زبان راند که شگفتآور مینمود و البته مورد اعتراض برخی از شرکتکنندگان از جمله دکتر هدایت فهمی نیز قرار گرفت. درجهی شگفتآور بودن سخنان دکتر گواهی، به ویژه از آنجا تأملبرانگیز مینمود که ایشان به عنوان عضوی از کمیته ملی توسعه پایدار، خواهان صرف نظر کردن از پایداری برای دوام توسعه در کشور شدند! وی که دارای دکترای ادیان خارجی از دانشگاه اوپسالای سوئد است، با دو گرایش دیگر، مدرک کارشناسی خود را از دانشکده نفت آبادان (در سال 1345) و مدیریت بازرگانی را از مدرسه بازرگانی هاروارد در سال 1352 اخذ کرده است. به دیگر سخن، ایشان هم یک متخصص در حوزه نفت، هم یک کارشناس تجارت بینالملل و هم یک مفسر ادیان الهی و زمینی است! در عین حال، وی در سابقهی مدیریتی خود مقامهایی چون معاون وزارت نفت، ریاست اتاق بازرگانی ایران، دبیر انجمن اسلامی مهندسین ایران و رییس دفتر مخصوص نخست وزیر و معاون وزیر مشاور در دولت مهندس مهدی بازرگان را هم بر عهده داشته و افزون بر آن در چهار کشور جهان (ژاپن، سوئد، نروژ و فنلاند) به عنوان سفیر جمهوری اسلامی ایران خدمت کرده و بیش از 12 سال هم (تا سال 1381) دبیرکل سازمان همکاریهای منطقهای «اکو» بوده است. ایشان هماکنون نیز علاوه بر عضویت در کمیته ملی توسعه پایدار، ریاست مرکز پژوهش ادیان جهان و مدیریت گروه آیندهنگری فرهنگستان علوم را برعهده دارد و البته به گفتهی خودش، افتخار میکند که شاگرد شادروان علامه محمّد تقی جعفری هم بوده است.
این زندگینامهی پرآب و رنگ و رشکبرانگیز کاری و تحصیلی را گفتم تا شما خوانندهی عزیز این سطور بدانید که عبدالرحیم گواهی از چه منظری و با چه پشتوانهی علمی و اجرایی اینک در بین اعضای کمیته ملی توسعه پایدار، خواهان پایان دادن به ماجرای توسعه پایدار شده است! ایشان میگوید: نباید آنگونه مقررات سختگیرانهای در کشور وضع شود که همین اندک چرخ توسعه کشور هم دیگر نچرخد. مملکت باید پول درآورد و توسعه داشته باشد تا بتواند به پایداری بیاندیشد. سخنانش به ویژه بسیار شبیه گفتههای علی لاریجانی در روز دوشنبه – هفتم مهرماه 1393 – در روز گرامیداشت مقام محیط بان بود که گفت: اگر کشور رشد اقتصادی نداشته باشد، نمیتواند پولی به محیط زیست هم اختصاص دهد و برای رشد اقتصادی هم باید محیط زیست سد راه توسعه و اقتصاد نشود!
آیا به نظرتان این سخنان آشنا نیست؟ آیا محمود احمدی نژاد هم نمیگفت که محیط زیست و منابع طبیعی نباید سد راه توسعه شوند؟
شاید برای جناب گواهی جالب باشد که بداند در هشت سال دولت محمود احمدی نژاد که رتبه ایران از منظر عملکرد محیط زیست با 61 پله سقوط به 114 نزول کرد و در شمار ده کشور نخست آلوده کننده و گرمکنندهی جهان هم قرار گرفتیم که دارای بالاترین نرخ در فرسایش خاک، بیابانزایی، نابودی تالابها و آلودگی هوا است، از قضا کمترین توجه به حراست از موازین محیط زیستی صورت گرفت؛ اما نتیجهاش حتی توسعه مد نظر جنابعالی یا رشد اقتصادی مد نظر دکتر لاریجانی هم نبود و عملاً کشور به ورطهی ورشکستگی با نرخ رشد منفی اقتصادی و بالاترین میزان بیکاری و تورم روبرو شد! نشد؟ از قضا ایشان خوب است بیاد آورند که در همان سوئد، میزان پایبندی به تعهدات محیط زیستی، حتی 15 درصد بیشتر از الزامات کیوتو بود و در عین حال، سوئد با کمترین رکود اقتصادی در بین کشورهای اتحادیه اروپا مواجه شد و اصولاً رونق کسب و کارهای سبز، یکی از برگهای برنده اوباما برای موفقیت متوالی دموکراتها در انتخابات ریاست جمهوری آن کشور بود.
کلام آخر آنکه جناب آقای دکتر گواهی عزیز!
دست کم انتظار آن است که ما اعضای کمیتهی ملی توسعه پایدار ایمان داشته باشیم که روز روشن و شب تاریک است و دیگر نیاز به بحث در بارهی حقانیت تبعیت از موازین و آموزههای توسعه پایدار نباشد.
همین و تمام!
و سرانجام رد پای محیط زیست در هجدهمین پرسش مهر رییس جمهور!
شاید تنها ابتکار سید محمد خاتمی که همچنان در طول چند دولت پس از وی محترم شمرده شده و به اجرا درمیآید، پرسش مهر رییس جمهور باشد؛ پرسشی که از نخستین سال ورود وی به ساختمان پاستور در آغاز سال تحصیلی 77-1376 جان گرفت و اینک در آغاز سال تحصیلی 94-1393 به پلهی هجدهم رسیده است. با این همه، جنس پرسش هجدهم که توسط معاون اول حسن روحانی ساعاتی پیش در مدرسه دخترانه حضرت زینب (س) اعلام شد، با هفده پرسش پیشین بسیار متفاوت، تأملبرانگیز و البته امیدبخش است … ادامهی خواندن
پیش به سوی راهاندازی نخستین هنرستانهای محیط زیست در ایران
مدارس محیط زیستی؛ راهی پایدار به سوی تضمین آینده طبیعت ایران
شاید اگر معصومه ابتکار از آغاز نخستین دوره صدارت خویش بر سازمان حفاظت محیط زیست در 17 سال پیش، کوشیده بود تا به جای متأثرکردن رهبران و مدیران ارشد و میانی کشور نسبت به خطر عدم توجه به ملاحظات و موازین محیط زیستی در چیدمان توسعه در ایران، سنگ بنای آموزش کودکان ایران زمین در حوزهی محیط زیست را بر زمین زده بود، امروز نگرانی به مراتب کمتری از آیندهی طبیعت وطنی که دوستش داریم، داشتیم! نداشتیم؟ به هرحال بر بنیاد آن سخن ساده و نیکوی باستانی که ماهی را هرگاه از آب بگیریم، تازه است؛ گمان برم هنوز هم میتوان با جزم کردن عزم خویش در نهاد متولی طبیعت ایران، پیکرهبندی مدارس محیط زیستی را برای همیشه در این زادبوم مقدس نهادینه کرد … ادامهی خواندن
اعتراف تلخ اما شیرین یک مقام ارشد در وزارت نیرو!
120 سدی که نمیخواهیم بسازیم!
علیرضا دائمی، پس از اعتراف تاریخیاش در آبانماه 1391، اخیراً یک اعتراف دیگر هم کرد تا نام او در کنار چیتچیان در تاریخ مدیریت آب کشور ماندگار شود! چرا که آنها از معدود مدیران ارشد وزارت نیرو بودند که بیشترین اعتراف را نسبت به خطاهای فاحش در اصرار بر مدیریت سازهای و ساخت سدهای بزرگ مخزنی بروز دادند. نوشتار پیش رو، به همین بهانه ماجرای 120 سدی را پیش میکشد که وزارت نیرو باید بسازد، اما اصلاً و ابداً دوست ندارد تا دستان خود را در این جنایت بزرگ بر ضد پایداری طبیعت ایران شریک سازد …
چندی پیش در شورای راهبردی رادیو ایران، موضوع بحران آب با حضور مدیرانی از وزارت نیرو، سازمان حفاظت محیط زیست و تنی چند از کارشناسان مستقل در دستور کار قرار داشت. نکتهی جالب و در عین حال پندآموزی که علیرضا دائمی، معاون وزیر نیرو در آن نشست مطرح کرد، عدم تمایل وزارت متبوعش در ساخت بیش از یکصد و بیست پروژه جدید سدسازی بود؛ پروژههایی که ظاهراً به رغم مخالفت بدنهی کارشناسی درون وزارتخانه، با اعمال فشار از سوی برخی از شخصیتهای حقیقی و حقوقی صاحب نفوذ در مناطق مختلف کشور، درصدد ساخته شدن هستند!
این هم البته در نوع خود در شمار عجایبی است که شاید فقط در ایران مجال بروز مییابد. با این همه، نگارنده بر این باور است که نفس چنین اعترافی میتواند بس امیدبخش و راهگشا باشد؛ اینکه بدانی دیگر دورهی مدیرانی که خود را در باد سازههای غولآسای سیمانی رها کرده و سدسازی را نماد سازندگی و پیشرفت بدانند، گذشته است و حالا هم آنها از فعالان و کارشناسان مستقل میخواهند تا با تداوم روشنگریهای رسانهایشان اجازه ندهند تا باقیماندهی ذخایر استراتژیک آب شیرین کشور، اینگونه در آسمان دود شود!
یادمان باشد که روزگاری نه چندان دور، میزان تبخیر سالانه آب در ایران را 270 میلیارد مترمکعب عنوان میکردند، اما تازهترین برآوردها که اخیراً توسط دکتر رضا مکنون (مشاور وزیر نیرو) اعلام شد، حکایت از آن دارد که دستکم باید به این رقم 15 میلیارد متر مکعب دیگر افزود. یعنی ایرانیان هماکنون به جای 130 میلیارد متر مکعب، در خوشبینانهترین حالت، فقط 115 میلیارد متر مکعب آب در سال به طور متوسط در اختیار دارند. گسترش بیرویه اراضی کشاورزی، افزایش شمار سدهای مخزنی و کاهش امکان نفوذ آب در خاک از جمله مهمترین دلایل نزول فاحش آب قابل استحصال سالانه در ایران است.
باشد که درس گیریم و دیگر به خود اجازه ندهیم تا در کشوری که متوسط تبخیر سالانهاش بیش از دو هزار میلیمتر است، آب شیرین و ارزشمند کشور را به بهانه توسعهی بخش کشاورزی و صنعت بر روی زمین نگه داریم.
و شاید از آن مهمتر آنکه، دیگر شاهد آن گروه از نمایندگان مجلس و مدیران و صاحبمنصبان پرقدرتی نباشیم که نیازهای کوتاه مدت منطقهی خود را بر مصلحتها و ملاحظات ملی ترجیح دهند.
آمین …
چرا زیست توپ به لیونل مسی داده نشد؟!
در مراسم بدرقه تیم ملی فوتبال ایران، معصومه ابتکار، معاون رییس جمهور و رییس سازمان حفاظت محیط زیست، خود شخصاً در ورزشگاه 12 هزارنفری سرپوشیده آزادی حضور یافت و زیست توپ را به دست جواد نکونام، کاپیتان ملی پوشان سپرد. ادامهی خواندن
از تداوم انتشار مجله نشنال جیوگرافیک فارسی (گیتانما) حمایت کنیم
بیستمین شماره از برگردان فارسی مجله وزین و مشهور نشنال جیوگرافیک هم بر روی پیشخوان روزنامهفروشیهای تهران و چند شهر ایران قرار گرفت. با این وجود، به نظر میرسد هنوز بسیار از دوستداران محیط زیست از انتشار منظم این نشریه وزین به زبان فارسی آگاهی ندارند! دارند؟
رمزگشایی از زیست توپ!
زیست توپ و تحقق یک آرزوی سبز …
رمزگشایی از دلواپسی آفرینندگان زیست توپ!
بسیاری میگفتند: امکان ندارد فیفا پیشنهاد دوستداران محیط زیست ایران را بپذیرد و اجازه دهد تا نقش یوز بر پیراهن اعضای تیم ملی فوتبال ایران در آوردگاه برزیل بدرخشد. اما همه دیدیم که این اتفاق رخ داد! نداد؟ امروز هم، همان منفینگران تلاشهای فعالان محیط زیست و سازمان تحت هدایت معصومه ابتکار را برای معرفی و حمایت از طرح چیتبال و زیستتوپ انکار کرده و میکوشند تا از اهمیتش بکاهند. با این وجود، گاه نمیتوانند دلواپسی خود را از احتمال موفقیت این طرح فراملّی پنهان سازند! چرا که میبینند آرام آرام، دنیا کلاه از سر برداشته و دلواپسی آفرینندگان زیست توپ را درک میکند … ادامهی خواندن
مجوز سقزگیری، تراژدی زاگرس را مصیبتبارتر میسازد!
هفته گذشته فرصتی دست داد تا در همایش پرشور دوستداران محیط زیست در روانسر کرمانشاه که به همت یاران سبز ژینگه برگزار شده بود، شرکت کنم. یکی از سخنرانان در آن همایش، آقای دکتر نعمتالله منوچهری، نماینده مردم اورامانات (پاوه، جوانرود، روانسر و ثلاث باباجانی) بود که به حمایت آشکار از ملاحظات محیط زیستی پرداخت و حتی در فرودگاه کرمانشاه هم در یک گفتگوی کوتاه تأکید کرد که خود را سرباز محیط زیست میداند. با این وجود، خبر خوشی را که در آن همایش اعلام کرد، آزادسازی دوبارهی فرآیند ویرانگر سقزگیری از درختان بنه در زاگرس بود! شگفتآورتر آنکه وقتی این خبر از سوی ایشان اعلام شد، برخی از حاضران در این همایش محیط زیستی! به ابراز احساسات پرداخته و برای وی دست زدند!! ادامهی خواندن
سه سال دویدن با پای برهنه!
آنهایی که با دستگاههای ورزشی موسوم به تردمیل، چند متری پابرهنه دویدهاند، میدانند که چه کار طاقتفرسایی است بدون استفاده از کفشی مناسب، ورزش کردن! وای به حال زمانی که بر روی زمین و در شرایطی طبیعی، بدون لباس و کفش مناسب مجبور به دویدن شوی!
و این درست همان کاری است که که در این دیار، روزگاری سپهر سلیمی، یاسر انصاری، ناصر کرمی، مژگان جمشیدی، مهدی اشراقی، الهه موسوی، حمیدرضا میرزاده، هومان خاکپور، احسان محمدی و … انجام داده و میدهند …
و اینک میخواهم از دوندهای بگویم که سه سال است نفس کم نیاورده و به زخم پاهای تاولزدهاش هم توجهی نکرده و همچنان تخت گاز میدود …
سه سال از ورود پایگاه اطلاع رسانی زیست بوم به دنیای مجازی میگذرد. بی شک زایش هر رسانه، میتواند رخدادی مثبت و شناسهای بر تکامل و نشاط جامعهی مدنی باشد؛ به ویژه اگر موضوع اصلی و دغدغهی نخستین آن رسانه، محیط زیست هم باشد. چه، پرداختن به موضوعات محیط زیستی خود یکی از شاخصهای توسعهیافتگی در جوامع مدرن امروز به شمار میآید و نشان میدهد که مردم آن جامعه از کمینهی رفاه برخوردارند که این مجال را دارند تا به مسایلی اساسیتر چون کیفیت زیست دیگر زیستمندان ساکن در سرزمینشان در حوزهی جانوری و گیاهی هم بپردازند.
چنین است که هر فعال اجتماعی، هر شهروند مسئولیتپذیر و هر متخصصی در حوزهی محیط زیست باید از خبر شنیدن کهنهتر شدن فعالیت یک رسانهی سبز دچار شور و شعف شود و آن را نشانهای از بالندگی جامعهای بداند که در آن زندگی میکند و دوستش دارد.
اما حقیقت این است که زیست بوم در شرایطی سه سالگی خود را جشن میگیرد که هنوز عمر هیچ رسانهی محیط زیستی در این دیار، دو رقمی نشده است! غمانگیزتر آن که حتی اینک دیگر نشانی از قدیمیترین پایگاههای اطلاعرسانی محیط زیستی، چون سبزپرس و ایرن هم نیست که از مرداد 1387 آغاز به کار کردند و اگر امروز زنده بودند، باید خود را برای جشن تولد شش سالگیشان مهیا میکردند! به سخنی سادهتر، کودکان محیط زیستی ما در حوزه رسانه، انگار پیش از ورود به دبستان در همان مقطع پیش دبستان، به دلیل شرایط دشوار اجتماعی چارهای جز ترک تحصیل و کاویدن راهی دیگر برای ماندگاری و کسب یک لقمه روزی حلال ندارند! دارند؟
از همین روست که برای زیست بوم هم نگرانم … زیستبومی که البته این روزها خوب مینویسد و خوب دامنهی فعالیش را گسترش میدهد و حتی در تلاش است تا مخاطب غیر فارسی زبان را هم متأثر سازد. احسان محمدی عزیز هم به رغم مشغلههای فراوان و تحمل حضور در دادگاههای جورواجور فرهنگی و رسانهای! حتی کوشیده است تا علاوه بر انتشار مقالاتی دست اول، به کمک همکارانش ترجمهی آثار برتر محیط زیستی جهانی را هم در دستور کار زیست بوم قرار دهد.
اما به هر حال همه میدانیم که زیست بوم روی کاکل احسان محمدی میچرخد، همانگونه که سبزپرس، مدیون شادروان یاسر انصاری بود و حیات ایرن به ناصر کرمی مرتبط! و تا زمانی که این پایگاههای اطلاع رسانی نتوانند صاحب یک تیم قدرتمند رسانهای و سامانهای درآمدزا شوند، متأسفانه چشمانداز آینده چندان امیدوارکننده نیست و این پاهای برهنه سرانجام تاولهایی دردناک خواهد زد …
به نظرم، ارتباط این رسانهها با یک فعالیت غیردولتی محیط زیستی و پیوند عملیتر ایشان با یک یا چند سمن محیط زیستی شاید بتواند چشمانداز پایدارتری بر روی چنین فعالیتهای ارزشمند و روشنگرانهای بگشاید و دوام آنها را وابسته به فرد نسازد. افزون بر آن، دولتها هم باید بدون هیچ چشمداشتی به چنین حرکتهای فرهنگی و بالندهای کمک کنند و یا آنکه دستکم چوب لای چرخ فعالیتشان نگذارند. راهاندازی سامانهی الکترونیکی جامعه محیط زیست ایران ، در همین راستاست که توسط سازمان حفاظت محیط زیست راهاندازی شده است.
به امید گرفتن جشن یکصدسالگی زیستبوم توسط نوههای احسان محمدی عزیز …
آمین …