بایگانی دسته: فقر مدیریتی

گون ها که بروند، مرگ به زاگرس سلام می دهد!

    انتشار نتایج یک پژوهش جدید در رویشگاه‌های زاگرس متعلق به چهارمحال و بختیاری، نگرانی شدید بسیاری از صاحبنظران و پژوهشگران این حوزه را برانگیخته است. یادداشت پیش رو، کوشیده است تا ابعادی از این گزارش تکاندهنده را برای خوانندگان عزیز مهار بیابان‌زایی شرح دهد …
    در نظر عوام و بسیاری از مدیران کشور، معمولاً گستره‌ی تحت اثر پدیده‌هایی چون بیابان و بیابان‌زایی در مناطق مرکزی و شرقی کشور است. از همین رو، تلاش‌های فراوانی هم در سال‌های پس از جنگ تحمیلی هشت ساله انجام گرفت تا به مدد احداث یک کمربند سبز به دور کویر مرکزی کشور، خطر بیابان‌زایی در دیگر مناطق کشور به کمینه رسیده و مهار شود. لیک، اینک دریافته‌ایم که بیابان‌زایی می‌تواند در یک عرصه به وقوع پیوندد، بدون آن که سیمای آشنای مناطق بیابانی و تپه‌های ماسه‌ای در آن پدیدار گردد. چرا که هر نوع فرآیندی که به کاهش کارایی سرزمین و اُفت حاصلخیزی خاک بیانجامد، خود نوعی تخریب سرزمین -Land Degradation – یا بیابان‌زایی – Desertification -به شمار می‌رود.

بیابان زایی در قلب زاگرس! چرا؟

    چنین است که در طول یک دهه‌ی اخیر گزارش‌های متعددی از تشدید بیابان‌زایی در مناطقی منتشر شد که ظاهراً با قلمرو طبیعی کویرها و بیابان‌های کشور بسیار فاصله دارند. شتاب بیابان‌زایی در حوضه آبخیز دریاچه ارومیه، ابی بگلو در اردبیل، معین‌آباد ورامین، دشت ارژن در فارس، دشت سگزی در اصفهان، دشت قهاوند و کبودرآهنگ در همدان، علی آباد کتول در گلستان، میان دشت و اسفراین در خراسان شمالی، خان میرزا در لردگان و … از جمله‌ی این موارد زنهاردهنده است.
اما تازه‌ترین گزارش منتشر شده توسط همکارانم در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان چهار محال و بختیاری، شاید شوکی بزرگ و هشداری کوبنده‌تر از دیگر گزارش‌ها در این حوزه باشد. چرا که مطابق این گزارش، نه فقط بخشی از استان که تمامی قلمرو 1.1 میلیون هکتاری سطح مراتع و جنگل‌های استان چهار محال و بختیاری که سرچشمه‌ی مهم‌ترین رودخانه‌های راهبردی کشور را تغذیه می‌کنند، در معرض خشکیدگی شدید و نگران کننده قرار گرفته‌اند. افزون بر آن، بیش از 60 درصد از گون‌زارهای استان هم در آستانه‌ی فروپاشیدگی و خشکی کامل قرار گرفته‌اند. یعنی: گونه‌ای که بیشترین سهم را در محافظت از خاک به ویژه در اراضی پرشیب کوهستانی زاگرس برعهده دارد، در وضعیتی بس شکننده قرار گرفته و بیم آن می‌رود که اگر تمهیدات مراقبتی و آیش بر آنها اعمال نگردد، وضعیت از کنترل خارج شده و بحرانی جدی در افزایش نرخ جابه جایی خاک، کاهش ذخایر استراتژیک آب شیرین و اُفت تراکم و تنوع زیستی در حوزه گیاهی و جانوری را شاهد باشیم.
این در حالی است که مطابق گزارش ناسا، موج یک خشکسالی درازمدت 30 ساله هنوز از راه نرسیده و باید منتظر شرایطی به مراتب مرگبارتر هم باشیم.
در چنین شرایطی، انتظار می‌رود که سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور از اختیارات قانونی خود به منظور تضمین توان بوم‌شناختی (اکولوژیک) ایران استفاده کرده و اجازه هرگونه بهره‌برداری صنعتی از گون‌زارها به بهانه‌ی استخراج کتیرا و نیز صمغ سقز از درختان بنه را ندهد.
یادمان باشد که اگر بیابان‌زایی در بام ایران؛ در چهارمحال و بختیاری خیمه زند، باید خواه ناخواه خود را برای بدرقه‌ای سوزناک در مرگ کارون، زاینده رود، خرسان و برخی دیگر از مهم‌ترین رودخانه‌های کشور آماده کرده و آنگاه باور کنیم که پیشبینی‌های عیسی کلانتری، خوشبینانه‌تر از آن چیزی بود که فکر می‌کردیم!

        در همین باره:

    – تهدیدی شگفت انگیز بر علیه جنگل‌های زاگرس

روزنامه‌ها و فقر محیط زیست!

    روزنامه فرهیختگان در شماره 30 تیر 1392 خود به درج گفتگوی صریح و انتقادی نگارنده با خبرنگار خویش، سرکار خانم سمیه متقی پرداخت که در آن نسبت به لکنت‌های موجود در تیم‌های محیط زیستی روزنامه‌های کشور، به ویژه فرهیختگان اعتراض کرده و مورد نقد قرار داده بودم. ضمن قدردانی از مدیریت روزنامه که سخنان مرا تقریباً بدون حذف منتشر کرده‌اند، در ادامه متن این گفتگو را با هم می‌خوانیم. در ضمن، آرمین منتظری عزیز (دبیر صفحه) هم پاسخی به نقد من داده‌اند که در اینجا می‌توانید آن توضیحات را هم ملاحظه فرمایید.

    به امید آن که روزی را شاهد باشیم که در آن، حضور رکن چهارم دموکراسی به صورتی پویا و تخصصی در جامعه، اجازه فساد و تباهی در بخش محیط زیست و منابع طبیعی را به هیچ مدیر و دولتمردی ندهد. ادامه‌ی خواندن

مهم ترین تهدید منابع طبیعی کشور چیست؟

   امروز – 3 مرداد 1392 – در صفحه 14 روزنامه اطلاعات گزارشی منتشر شده که در آن هومان خاکپور و نگارنده کوشیده‌اند تا به مهم‌ترین دلایل شتاب تخریب در عرصه‌های منابع طبیعی، به ویژه رویشگاه‌های جنگلی هیرکانی و زاگرس بپردازند.

بحران در جنگلهای ایران

بنویسیم دفن زباله، بخوانیم بوسه بر مرگ در قائم شهر و نور!

    شالیزارها در کنار محل دپوی زباله … شیرابه‌ها به سوی این شالیزارها روانند! البته نه همه‌ی آنها؛ چرا که بخش عمده‌ای از آن مستقیماً وارد رودخانه‌‌هایی چون تلار و سیاهرود می‌شود که انگار بختش هم مانند نامش سیاه است! ادامه‌ی خواندن

در برابر این سیلی ، همه باید واکنش نشان دهیم!

    حاج محمود شکری، عصبانی شده و ظاهراً با نواختن چند سیلی و ضرباتی ناهماهنگ به همراه ادبیاتی غیربهداشتی بر رحمت‌اله رحمانی، رحمت واقعی را نشانش داده است! ادامه‌ی خواندن

یک پوشش 100 میلیاردتومانی برای دیده نشدن یک میراث غرورآفرین ملّی!

    به طبس رفته بودم تا از نزدیک سازه‌ی‌ای را ببینم که می‌گویند دست کم به مدت 550  سال، مرتفع‌ترین سد قوسی جهان بود؛ سدی که حتا زلزله‌ی پرقدرت طبس – که آن آبادبوم را در سال 1357 تقریباً با خاک یکسان کرد – هم نتوانست، گزندی جدی بر آن وارد سازد. با این وجود، آنجا منظره‌ای دیدم حیرت آور که اگر به چشم خود نمی‌دیدم، باور نمی‌کردم! چرا که هر چه به محوطه‌ی سد کریت نزدیک‌تر می‌شدم، چیزی جز یک سد مدرن که در سال 1384 ساخته شده بود، نمی‌دیدم؛ سدی که البته دریاچه‌ای هم نداشت و پیدا بود که تاکنون آب چندانی هم دیواره‌های پهن‌پیکرش را لمس نکرده است! کنجکاو شدم و از تنها نگهبان این سازه غول پیکر و گرانقیمت پرسیدم که پس سد باستانی کُریت کجاست؟

    و او آنگاه منظره‌ای را نشانم داد که باورکردنی نبود! اما شوربختانه حقیقت داشت …

    شما هم اگر دلش را دارید می‌توانید در این نشانی آن منظره‌ای که من دیدم را ببینید و داستانش را بخوانید …

کدامیک مصیبت است جناب استاندار فارس؟!

    نوشتار پیش رو در صدد طرح یک پرسش ساده است؛ این که چرا اغلب در عالی‌ترین سطوح حکومتی هم ابتدایی‌ترین موازین، راهبردها و آموزه‌های محیط زیستی نه تنها درک نمی‌شود، بلکه با آنها به دیده‌ی موانع سد راه توسعه برخورد می‌گردد! مشکل از کجاست هموطن عزیز من؟

مصیبت واقعی چیست؟

آیا فاجعه ی استهبان شروع دوباره کابوس سال 1389 است؟

وقتی که در استهبان یک بهشت چندهزارساله در کمتر از 48 ساعت به یک دوزخ آتشین بدل می‌‌شود …

و این پرنده ...

رونمایی از طرحی که فقط پول بلعید و دیگر هیچ!

    رفته بودم به جنوب استان خراسان شمالی … با محمّد فیاض (رییس بخش تحقیقات مرتع) و حسن روحی پور، مردی که در آموزش روش‌های اندازه‌گیری و مهار فرسایش خاک در ایران، شهرتی بین‌المللی دارد. در حین بازدید از منطقه‌ای عشایری در شرق میاندشت که به دلیل حضور متراکم و پرتعداد دام، چیز زیادی از مراتع و سبزینه در آن باقی نمانده بود، چشمم به این تابلو بزرگ و زردرنگ افتاد که لابد یادگاری است از سفر نخست استانی ریاست جمهور دولت نهم به منطقه … ادامه‌ی خواندن

ویژگی‌هایی که فرد شماره یک ساختمان پردیسان باید داشته باشد و نباید داشته باشد؟!

رییس سازمان حفاظت محیط ایران در کابینه یازدهم، هم باید یک سلسله ویژگی‌ها داشته باشد تا سازمانش را به جایگاهی که باید برساند و هم آن که بری از گروهی از ویژگی‌ها باشد تا سبب دور ماندن آن سازمان از مردم نگردد. ادامه‌ی خواندن