بایگانی دسته: مناسبت‌ها

کارهایی که برای زمین نباید انجام دهیم!

    چهل و دو سال پیش در چنین روزی، یعنی 22 آوریل 1971، بیش از 20 میلیون آمریکایی به خیابان‌ها ریختند تا از دولتمردان خویش بخواهند به خاطر آرامش زمین و کاهش حجم عظیم مواد آلاینده‌ای که شتابان بر پیکره‌اش تزریق می‌شود، دست از جنگ و خونریزی برداشته و برای برقراری صلحی جهانی بکوشند. اجتماع خیره کننده‌ای که پس از چهار دهه، هرگز دیگر به هیچ مناسبت محیط زیستی نه در آمریکا و نه در هیج جای دیگری از کره‌ی خاک برگزار نشد. آن هم در شرایطی که حجم آگاهی و حساسیت مردم امروز در مقایسه با آن زمان، قابل قیاس نیست! چرا؟ ادامه‌ی خواندن

برای پاسداشت روز جهانی زمین چه باید کرد؟

    فردا که بیاید،  42 سال از روزی می‌گذرد که به پیشنهاد یک سناتور آمریکایی – گیلورد نیلسون – جهانیان روزی را به نام زمین گرامی می‌دارند؛ مناسبتی که در نخستین سال وقوعش بیش از 20 میلیون آمریکایی خسته و ناراضی از جنگ ویتنام را به خیابان‌ها ریخت تا فریاد برآورند که برای نجات زمین و کاهش خطرات تحمیل شده بر آن، بیاییم به زمین تنفس دهیم. این مسأله به ویژه از آنجا اهمیت داشت که گزارش‌هایی منتشر شده بود که نشان می‌داد، ابزارها و جنگ‌افزارهای شیمیایی به کار رفته در جنگ ویتنام توسط ارتش آمریکا، اثراتی مرگبار بر همه‌ی زیستمندان ساکن در کشورهای ویتنام، کامبوج و مناطق اطراف آن تا ده ها سال باقی خواهد نهاد؛ اثرات شومی که هنوز هم ادامه دارد و از آن با عنوان عامل نارنجی یاد می‌کنند. ادامه‌ی خواندن

تارنمای مهار بیابان زایی ؛ کاندیدای دریافت جایزه اجلاس جهانی رسانه‌ها

لطفاً از مهار بیابان زایی حمایت کنید

از هیجدهم بهمن 1391 (ششم فوریه 2013) در جریان فراخوان نهمین دوره مسابقات بین‌المللی انتخاب بهترین فعالان آن لاین جهان، متجاوز از 5584 وبلاگ، پروژه، وبسایت و شخصیت حقیقی توسط مردم سراسر دنیا در یک دوره زمانی یک ماهه انتخاب شدند. آنگاه هیأت داوران این رقابت بین‌المللی، 26 روز فرصت داشتند تا از بین کاندیداها، سرانجام 364 نامزد را در 14 زبان و 34 رشته گوناگون انتخاب کرده و به مرحله نهایی هدایت کنند. در واپسین مرحله، فینالیست‌ها مجدداً در معرض قضاوت عمومی قرار می‌گیرند و تا 17 اردیبهشت‌ماه (هفتم ماه می) فرصت دارند تا رأی طرفداران خویش را جلب کنند؛ رقابتی که از چهاردهمین روز فروردین (سوم آوریل) رسماً آغاز شده است و تا این لحظه که 9 روز از شروع مرحله نهایی می‌گذرد، مجموعاً 32796 رأی به نفع نامزدها به ثبت رسیده است.

     خوشبختانه، تارنمای مهار بیابان‌زایی که اتفاقاً از دوازدهم فروردین ماه 1392، نهمین سال فعالیت خود را آغاز کرده است، توانسته یکی از 364 نامزدی باشد که مورد توجه هیأت پانزده نفره داوران قرار گرفته و به مرحله نهایی نهمین دوره این مسابقات راه پیدا کند. اینک مهار بیابان‌زایی به همراه سیزده تارنمای دیگر کاندیدای یکی از موضوعات اصلی، یعنی: جایزه اجلاس جهانی رسانه‌ها است؛ اجلاسی که قرار است بین روزهای بیست و هفتم تا بیست و نهم خرداد ماه سال جاری با عنوان: « آینده رشد در اقتصاد، ارزش‌ها و رسانه‌ها» در شهر بن جمهوری فدرال آلمان برگزار شود.

    رقبای مهار بیابان‌زایی از کشورهای اسپانیا، روسیه، فرانسه، پرتغال، بنگلادش، چین، اوکرائین، عربستان سعودی، ترکیه، انگلستان، اندونزی، آلمان و هند هستند و همان طور که ملاحظه می‌کنید، طیف بالقوه‌ی مخاطبانی که می‌توانند به مهار بیابان‌زایی رأی دهند، یعنی فارسی‌زبان‌ها؛ به مراتب شمارشان از اغلب کشورها و زبان‌های شرکت کننده در این رقابت کمتر است. با این وجود، خبر خوب این است که هم‌اکنون، مهار بیابان‌زایی با کسب 9 درصد مجموع آرا، در رتبه‌ی چهارم، پس از اسپانیا، روسیه و فرانسه قرار گرفته است؛ آن هم در شرایطی که هنوز اغلب مخاطبان این تارنما در داخل کشور چون نگارنده از ماجرا خبردار نبودند و برای کسب موفقیت آن عملاً تلاشی نکرده‌اند!

    چنین است که بنا به درخواست شمار قابل توجهی از دوستان عزیز و بزرگوارم که این موضوع را به من خبر دادند، تصمیم گرفتم تا ضمن اطلاع رسانی آن، شرایطی فراهم آورم که موقعیت تنها تارنمای ایرانی کاندید در این رشته، بهبود یابد.

    پس با مراجعه به این صفحه، در مسابقه شرکت کرده و از مهار بیابان‌زایی حمایت کنید، همانگونه که در سال 2009 چنین کردید و در آن سال هم این تارنما را به مقام سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان نایل آوردید.

    گفتنی آن که مطابق مقررات این رقابت جهانی، هر فرد در هر 24 ساعت، می‌تواند انحصاراً در یک رشته و یک زبان به کاندیدای مورد علاقه خود رأی دهد. بنابراین هر یک از شما در طول 25 روز آینده تا پایان مهلت شرکت در مسابقه، می‌توانید 25 بار به مهار بیابان‌زایی رأی داده و بدین ترتیب بر شانس برنده شدنش بیافزایید.

    منتظر چه هستید؟ لطفاً رأی داده و از دوستان خود هم بخواهید که چنین کنند.

    سپاسگزارم.

    پی نوشت:

    ضمن قدردانی مجدد از همه‌ی خوانندگان عزیز مهار بیابان‌زایی که طی 48 ساعت گذشته، توانسته اند سهم آرای مهار بیابان‌زایی را از 9 به 18 درصد افزایش داده و رتبه این تارنما را هم یک پله ارتقا دهند؛ از آنجا که همچنان ایمیل‌ها و پیامک‌های فراوانی به دستم می‌رسد که خواستار شرح تصویری مراحل رأی دادن در این مسابقه بین‌المللی هستند، بر آن شدم تا این مراحل چهارگانه را در این نشانی به نمایش نهم. موفق باشید.

روزی به نام زمین

    امسال، نخستین سالی بود که در مراسم روز زمین، جان مک کانلی، پیشنهاددهنده و بنیانگذار اصلی این روز حضور نداشت … به همین بهانه، در باره روز زمین، دلایل دوگانگی‌اش، مهم‌ترین تهدیدهای کره زمین و پیش بینی‌ام از آینده با  فرانک فراهانی جم از گروه دانش روزنامه جام جم گفتگویی انجام داده‌ام که آن را در این نشانی می‌توانید مطالعه فرمایید. ادامه‌ی خواندن

یک آرزوی سبز برای سال 1392

    نفس‌های سال 1391 هم به شماره افتاد؛ همان طور که تا چشم بر هم بزنیم، درمی‌یابیم که نفس‌های قرن چهاردم هجری شمسی هم به پایان خواهد رسید؛ قرنی که بی‌شک، یکی از پرفراز و نشیب‌ترین بزنگاه‌های تاریخی کشوری را رقم زد که بیش از هفت هزار سال تاریخ مدنیت دارد. ما صاحب سرزمینی هستیم که زرتشت را به جهان معرفی کرده است، نخستین پیامبری که بزرگترین گناه را آلوده کردن محیط زیست نامید. حتا دو تن از بزرگترین مورخان جهان، هرودت و گزنفون بارها تأکید کرده‌اند که ایرانیان هیچ چیز آلوده و کثیفی را در آب نمی‌ریزند و در پاک نگهداشتن خاک بسیار می‌کوشند . بعدها خاتم پیامبران هم تأکید کرد که در نزد او حرمت هر شاخه‌ی درخت چون بال یک فرشته است. امام جعفر صادق (ع) هم هشدار داد که زندگی گوارا نخواهد بود اگر هوای پاک و آب تمیز در آن وجود نداشته باشد. این‌ها را گفتم تا بدانید و بدانیم در چه سرزمینی و با چه پشتوانه‌ی غنی‌ای از فرهنگ، تمدن و ادبیات نزدیک به طبیعت زیست می‌کنیم؛ ادبیاتی که بارها و به زبان‌های گوناگون از زمان فردوسی تا امروز زنهار داده که نباید کاری کنیم که به قانون درخت بربخورد. ادامه‌ی خواندن

پیش نویس اساسنامه صندوق حامی طبیعت ایران

    همان طور که خوانندگان عزیز این سطور می‌دانند و پیش‌تر اطلاع رسانی کرده‌ام، به پیشنهاد برخی دوستان درصدد راه‌اندازی صندوقی با نام: «صندوق حامی طبیعت ایران» هستم. چند هفته‌ای است که به شدت درگیر راهکارهای قانونی، حقوقی و اجرایی شکل‌گیری این صندوق بوده و کوشیده‌ام تا به نحوی این صندوق پای بگیرد که هم در کمترین زمان ممکن و بدون دیوان‌سالاری‌های رایج و نفس‌گیر اداری، اجرایی گردد و هم این سرعت و تعجیل، خدای ناکرده سبب بروز لکنت‌های حقوقی و قانونی دست و پاگیر بعدی نشود. ادامه‌ی خواندن

مدارس سبز؛ راهی به سوی پاسداری پایدار از طبیعت ایران

    شاید یکی از بیشترین و پرتکرارترین ترجیع‌بندهایی که اغلب در سخن بسیاری از مسئولین، نخبگان، پژوهشگران و کارشناسان حوزه محیط زیست می‌شنویم، آن است که برای دستیابی به جامعه‌ای برخوردار از محیط زیستی پویا و با نشاط، باید از کودکستان‌ها و دبستان‌ها شروع کرد. باید کوشید تا کودکان و نونهالان جامعه را، همان زمان که با واژگان و فضیلت‌هایی چون خداوند، مادر، پدر، محبت، عشق، میهن و صداقت آشنا می‌شوند و نسبت به آنها دلبستگی می‌یابند، با ارزش‌هایی چون درخت، آب، خاک، هوا، تالاب، کوهستان، بیابان، جنگل، یوزپلنگ، آهو، گوزن و … نیز آشنا ساخت و در ضمیرشان عشق به مواهب طبیعی را چون عشق به عزیزترین عزیزان‌شان، نهادینه کرد. ادامه‌ی خواندن

ثبت کَبک‌کُشی؛ رویداد تلخی که امید می‌پراکند!

    در آخرین فصل سال، در زمانی که مجموع اندوخته‌های وحوش کشور هرگز در هیچ دوره‌ای از تاریخ حیات سازمان حفاظت محیط زیست در طول نیم قرن گذشته، چنین اندک و در معرض خطر نبوده است؛ از اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری استان چهارمحال و بختیاری خبر رسید که دو دسته گل جدید را به نام خود، هدیه به تاریخ غمبار و مظلوم حیات وحش و محیط زیست ایران کرده‌اند، آن هم بدون هیچ احساس گناه یا پریشان حالی مشهودی! نام این دو دسته گلِ به آب داده شده، یکی ثبت شکار به عنوان میراث معنوی در فرهنگ بختیاری بود که در اوایل زمستان عینیت یافت و همان موقع برخی از فعالان محیط زیست منطقه و کشور از جمله نگارنده به آن شدیداً واکنش نشان داده و اعتراض کردند. اما از آنجا که نهادهای دولتی اغلب یا صدای منتقدان خود را نمی‌شنوند و یا پیام اعتراض ملت را زمانی دریافت می‌کنند که دیگر کار از کار گذشته است! این بار هم به جای پاسخ‌دهی مناسب به این اعتراض‌ها، دومین دسته گل را هم به آب داده و شکار کبک در فرهنگ بختیاری را هم ثبت ملّی کردند! و هیچ از خود نپرسیدند که آیا برای پاسداشت دلاوری‌های مردان و زنان بختیاری، هیچ راه برازنده‌تری چون ثبت کبک کشی وجود نداشت؟ ادامه‌ی خواندن

شرق می‌آید، سبزپرس می‌رود و تنب کوچک، کوچک‌تر می‌شود!

یادداشت محمد درویش در شرق

    از آخرین یادداشتی که برای ستون نگاه سبز شرق نوشتم، دقیقاً 98 روز می‌گذرد . در آن یادداشت که در سومین روز مهر به چاپ رسید، پرسیده بودم: از لس آنجلس تا اشتوتگارت چقدر راه است؟ و در انتهای آن با خوش‌بینی کودکانه‌ای نتیجه گرفته بودم: انگار این فاصله از مسافت بین تهران تا اشتوتگارت هم گاه بیشتر می‌نماید! اما به فاصله‌ی فقط 48 ساعت دانستم که این خوش‌بینی افراطی برای یک مرد 48 ساله تا چه اندازه سخره‌برانگیز است! چرا که خبر رسید: آفتاب مطبوعات ایران دیگر از شرق طلوع نمی‌کند و در نتیجه مستمر‌ترین ستون ثابت محیط زیستی روزنامه‌های ایران که با عنوان نگاه سبز در 53 قسمت تاکنون منتشر شده بود هم بی هیچ گناهی محکوم به خاموشی شد! ستونی که کوشیده بود با زبانی ساده و در عین حال اثرگذار برای مردم، مدیران و تصمیم‌گیران حکومتی یادآوری کند که چرا هامون مهم است؟ چرا هورالعظیم در آن سوی مرز سیاسی که از دست برود، سیاستمداران در این سوی مرز سیاسی، در قلب پایتخت مجبورند تا فرمان تعطیلی تهران را صادر کنند؟ چرا نباید و نمی‌توان به آن نوع از خودکفایی در کشاورزی دلخوش داشت که به بهای اُفت سالانه‌ی 2 متر در سفره‌های آب زیرزمینی و نشست زمین از آبی‌بیگلو در اردبیل تا خانمیرزا در لردگان تمام می‌شود؟ … و چرا تبدیل ارومیه از نگینی فیروزه‌‌ای به پلاتینی نمکی، می‌تواند کابوس بزرگترین مهاجرت قرن را برای ایرانیان رقم زند؟ ادامه‌ی خواندن

30 فروردین، میانکاله از قهرمانش قدردانی می‌کند

    کامبیز بهرام سلطانی، بزرگ بود و بی نیاز؛ شاید بی‌نیازتر از هر آدمی که می‌شناختم. برای همین هرگز در طول سال‌های عمرش نخواست تا نامش بیشتر از کارش مطرح شود.

    با این وجود، اینک پاس حرمت و نام و یاد او، پاس حرمت علم و طبیعت و محیط زیست وطنی است که می‌دانم و می‌دانید، استاد کامبیز بهرام سلطانی عاشقش بود و جانش را برای آبادی‌اش داوطلبانه و سخاوتمندانه بی درنگ اهدا می‌کرد.

    از همین روست که دوستان و خانواده آن طبیعت مرد نازنین، پس از سفر ابدی‌اش به آسمان‌ها، تقریباً در تمامی مراسم نکوداشت آن بزرگوار شرکت کرده و کوشیدند تا رویه‌ای را ماندگار کنند که منجر به تشویق جوان‌ترها برای کوشندگی در راه اعتلای طبیعت ایران زمین شود.

    به همین مناسبت و به دنبال قولی که دکتر اصغر محمدی فاضل، معاون محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط‌زیست ایران در بهمن ماه سال گذشته و در جریان مراسم یادبود آن مرحوم دادند، خبر می‌رسد که چهارشنبه آینده، 30 فروردین 1391 مراسمی در تالاب میانکاله برای قدردانی و نکوداشت یک عمر خدمت بی منت قهرمان تالاب‌های ایران، کامبیز بهرام سلطانی برگزار خواهد شد و طی آن از ساختمانی که نام آن استاد فرهیخته را بر پیشانی‌اش دارد، رونمایی می‌گردد.

    امید که روحیه و سلوک بهرام سلطانی‌ و بهرام‌سلطانی‌ها در جوان‌های امروز و فرداهای این سرزمین مقدس تکثیر شود و هرگز طبیعت وطن و زیستمندان مظلومش خود را بی‌پناه حس نکنند.

    همچنین جا دارد از تمامی مسئولین سازمان حفاظت محیط زیست کشور که چنین امکانی را فراهم ساختند، صمیمانه قدردانی کنم.

حنيف شعاعي؛ هنرمندي كه بيابان را مي فهمد

سري به عكاس خانه مجازي حنيف شعاعي بزنيد تا با نگارنده هم رأي شويد كه صاحب تفكري كه در پشت چشمي اين دوربين هوش ربا قرار گرفته است، به رغم جواني، بيابان را، عظمتش را، حرمت اهورايي و رازآلودش را، خطرش را، بيكرانگي‌اش را و آرامشش را خوب شناخته است.

شايد از همين رو باشد كه عكاس خانه مجازي اش با نام ژرفاي ميدان  “Depth of field” توانسته در بين ۲۰ رقابت‌کننده‌ی‌ نهایی برای دریافت جایزه بهترین فتوبلاگ جهان در سال ۲۰۱۰ قرار گيرد.
ضمن تبريك به حنيف عزيز، از همه خوانندگان گرامي مهار بيابان زايي درخواست ميكنم تا با رأي به او از چنين نگاه هنرمندانه و تفكربرانگيزي پاسداري كنند.

شيوه ي رأي دادن را عباس ثابتيان به روشني شرح داده است. فقط يادتان باشد كه تا 10 دي ماه فرصت شركت در اين نظرسنجي را داريد، پس تا مي‌توانيد براي حنيف تبليغ كرده و محتواي اين يادداشت را در صفحات مجازي و ايميل خود براي آنها كه بيشتر دوست‌شان داريد، فوروارد كنيد.

به استقبال روز جهاني بدون سم برويم

26 سال است كه جهانيان در سومين روز از آخرين ماه سال ميلادي، برابر با سيزدهمين روز از واپسين ماه پاييز، يك مناسبت محيط زيستي – No Pesticide Day – را گرامي مي‌دارند كه البته ريشه در يكي از تلخ‌ترين روزهاي قرن بيستم دارد. آن روز سياه، هنوز هم براي بازماندگان حادثه‌ي بوپال در هندوستان تلخ و سياه مانده است و از تبعات مرگ‌آفرينش كماكان نسل امروز هم رنج مي‌كشد.
چرا كه در آن فاجعه، ابر مرگ آوري سراسر آسمان بوپال را فراگرفت؛ ابري كه ناشي از نشت متجاوز از 40 تن گاز (methyl isocyante (MIC بود؛ يك گاز بسيار سمي كه در اثر خطايي انساني تاكنون 300 هزار انسان را معلول كرده و40 هزار از نوع بشر را به كشتن داده است.
چنين است كه جهانيان با درس گرفتن از آن رخداد مصيبت‌بار كوشيده‌اند تا تمام همت خود را براي ساختن جهاني بدون سم به كار بندند.

امسال هم مرضيه وحيد دستجردي، عالي‌ترين مقام كشور در حوزه سلامت و بهداشت با همكاري دفتر محيط زيست و توسعه پايدار كشاورزي كوشيده‌اند تا در روز شنبه – سيزدهم آذر ماه –  در تالار همايش‌هاي وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي (ساختمان نصر)، همايشي براي گراميداشت اين روز و آگاهي از پيشرفت‌هاي ايران در حوزه‌ي سم‌زدايي ترتيب دهند.
يادمان باشد كه در آغاز دهه‌ي 70 ميلادي از قرن بيستم، زماني كه عده‌اي از دانشمندان نسبت به مصرف د.د.ت هشدار مي‌دادند و آن را براي پایداری حیات در كره زمين يك تهديد برمي‌شمردند، گروهي به رهبري توماس بورولوگ )معروف به پدر انقلاب سبز) آنها را به سخره گرفتند تا این که مرگ سالانه‌ی متجاوز از ۲۰۰ هزار انسان، ناشی از مسمومیت حاد با آفت‌کش‌ها، نسل امروز را به خوبی از میزان صحت ادعاهای بورلوگ آگاه کرد و همه را از كرده‌ي خويش پشيمان ساخت! نساخت؟
عملكرد بورولوگ و حاميانش مرا ياد سروده‌ي جاودان فردوسي بزرگ مي‌اندازد كه افزون بر هزار سال پيش به من و تو زنهار داده بود:

كسي كو خرد را ندارد به پيش
دلش گردد از كرده خويش ريش

باشد كه همه‌ي ما عبرت گرفته و ياد بگيريم در اين يگانه سياره‌ي مسكون – تا اين لحظه – خردمندانه‌تر زندگي كنيم.

پيوست:
–   براي آنها كه مايلند سياهه‌اي از ندانم‌كاري‌هاي فاجعه‌بار آدم‌زميني‌ها را در طول 36 سال گذشته رصد كنند!
–    6  سم پرخطر در بخش كشاورزي حذف شد.
–    با فاجعه بوپال بيشتر آشنا شويم.