بایگانی دسته: پژوهش

نظریه‌ای که می‌تواند نگرش‌ها را متحول کند!

در روز سوم بهمن 1385 یادداشتی را در مهار بیابان‌زایی منتشر کردم با عنوان: “خبري كه «بيابانيان» را به وجد آورد!” و در آن یادداشت با اشاره به ستاده‌های برآمده از تحقیقات گروهی از دانشمندان اسراییلی شاغل در مؤسسه پژوهشی وایزمن، اشاره کردم که سرسبز‌ترين، ارزشمندترين و پهناورترين رويشگاه جنگلي جهان در آمازون ، بايد بيش از هر چيز موجوديت خود را مديون صحراي سوزان و لم‌يزرع ساحل در شمال آفريقا بداند. صحرايي كه اگر نبود، بي‌گمان خاك آمازون حتا نيمي از توان رويشي و قدرت حاصلخيزي بي‌نظيرش را هم نداشت!

مقاله امروز دیسکاوری - 4 فروردین 88

امروز هم یکی از خوانندگان عزیز مهار بیابان‌زایی به نام علی، نگارنده را از انتشار مقاله‌ای به قلم میشل ریلی در دیسکاوری آگاه کرد با عنوان: “Dust Bowl Had Human Fingerprint
مقاله‌ای که همین امروز (23 مارس 2009) منتشر شده است و در بخشی از آن با اشاره به پندارینه‌ی جالب یکی از پژوهشگران دانشگاه مریلند آمریکا به نام Ning Zeng، تأکید شده که «این امکان وجود دارد که چگونگی انتشار و فرآیند شکل‌گیری توفان‌های شن در منطقه ساحل (صحرای آفریقا) بتواند بر میزان نوسانات بارندگی منطقه‌ای تا 50 درصد  اثرگذار باشد.»
شاید یکی از مفاهیم ساده این دریافت آن باشد که در مقیاسی فرامنطقه‌ای قانونی وجود دارد که به مدد آن، مادر زمین می‌تواند خود میزان میانگین ریزش‌های آسمانی را مدیریت کرده و به تعادل برساند و یکی از ابزارهای این تعادل، همانا توفان‌های شن و ماسه است!

یادمان باشد که قطعی‌ترین اصل در محیط زیست تا امروز فقط یک اصل بوده است:

اصل عدم قطعیت!

منابع مورد استفاده در تهیه برنامه راهبردی بیابان – آخرین قسمت

  ضمن انتشار گرفتگاهان برنامه راهبردی بیابان – چشم انداز ۱۴۰۴ – به آگاهی می رساند که فایل پی دی اف این برنامه را می توانید در تارنمای موسسه تحقیقات جنگل ها و مراتع کشور بیابید.

    گرفتگاهان
1- آشتياني، منوچهر. 1381: گفتارهايي پيرامون شناخت مناسبات اجتماعي (مجموعه‌ي سپهر اجتماعي- 1). تهران. نشر قطره، 287 صفحه.
2- ابوالعلايی، بهزاد. 1382: توسعه‌ي منابع انسانی، گزينه ای بی جايگزين. تهران. ماهنامه‌ي تدبير، ش 134 (تير 1382)، ص ص 23-14. 
3- ابويي، اردكان، محمّد. 1379: بازآفريني دولت در عصر اطلاعات. تهران. فصلنامه‌ي نمايه‌ي پژوهش، ش 15 (پاييز 1379).
4- ادواردز، شرلي و مايكل مك‌كري. 1991: سنجش عملكرد پژوهشگران (برگردان طاهره‌ي ژيان‌احمدي، 1376). تهران. فصلنامه‌ي رهيافت، ش 15، ص‌ص 59-50.
5- اسلامي ندوشن، محمّد علي. 1372: گفتيم و نگفتيم؛ گزيده‌ي نوشته ها. تهران. انتشارات يزدان، ص 113.
6- امانويل، آرگيری. 1992: تکنولوژی مناسب يا تکنولوژی عقب افتاده – گفتگويي تکاندهنده درباره‌ي مسايل توسعه (برگردان ناصر موفقيان، 1374). تهران. انتشارات علمی و فرهنگی، 291 صفحه.
7- اميراحمديان، بهرام. 1382: كريدور شمال- جنوب و اهميت آن در همگرايي منطقه اي. نهران. فصلنامه‌ي مطالعات آسياي مركزي و قفقاز، شماره‌ي تابستان 1382.
8- ايزاك، استفن و ويليام مايكل. 1991: راهنماي جامع تحقيق و ارزيابي (برگردان مرضيه‌ي كريم‌نيا، 1374). مشهد. انتشارات آستان قدس رضوي، 362 صفحه.
9- باي‌بوردي، محمد. 1373: زهكشي و احياء اراضي؛ در مجموعه مقالات هفتمين همايش كميته‌ي ملّي آبياري و زهكشي- مقاله‌ي 27. تهران. وزارت نيرو.
10- بخشنده، عبدالمهدي. 1380: استراتژي توسعه‌ي پايدار در بخش كشاورزي در مجموعه مقالات همايش استراتژي توسعه‌ي پايدار در بخش‌هاي اجرايي كشور- 5 و 6 دي‌ماه. تهران. سازمان حفاظت محيط‌زيست.
11- برونتلند، گروهارلم. 1996: چشم‌انداز جهاني فقر، كتاب راهنماي پژوهش‌هاي بين‌المللي فقر – ديباچه (برگردان گروه مترجمان، 1381). تهران. انتشارات مركز تحقيقات و بررسي مسايل روستايي وزارت جهاد كشاورزي، ص‌ص 3-1. 
12- بلاند، كارول. 1992: خصوصيات يك محيط پژوهشي بارور (برگردان فروهر معيري، 1376). تهران. فصلنامه‌ي رهيافت، ش 15، ص‌ص 77-72.
13- بهادری نژاد، مهدی. 1382: تکامل اخلاقی، شرط لازم برای رشد و شکوفايی علمی و توسعه‌ي اجتماعی- اقتصادی کشور. تهران. فصلنامه‌ي علم و آينده (وابسته به ستاد پيشبرد علوم – ايران 1400)، سال دوم، ش 1 (بهار 82)، ص ص 33-24. 
14- بيكمن، ويليام و جان ديك وان منسفلت. 2000: درآمدي بر پديدار‌شناسي در علوم زيستي (برگردان عليرضا كوچكي، عبدالمجميد مهدوي دامغاني و مسعود دهقان، 1381). مشهد. انتشارات جهاد دانشگاهي مشهد، 144 صفحه.
15- پانايوتو، تيودور. 2002: جهاني شدن و محيط‌زيست (برگردان از سيد محمد رضا سيد نوراني و فردين اسكافي: 1381). تهران. ماهنامه‌ي اطلاعات سياسي اقتصادي، ش 184-183، ص ص 231-220.
16- پرانك، ژان و محبوب الحق. 1991: گزارش لاهه – پيش‌زمينه‌ي توسعه‌ي پايدار (از فكر تا عمل). برگردان مصطفي مهاجري: 1380. تهران. فصلنامه‌ي محيط‌شناسي، ش 28، زمستان 1380، ص‌ص 99-85.
17- پرتي، جولز ان. 1996: بازآفريني كشاورزي، سياست‌ها و عملّيات مناسب براي پايداري و خود‌اتكايي (برگردان عليرضا كاشاني، 1381). تهران. انتشارات روستا و توسعه، ش 46، مركز تحقيقات و بررسي مسايل روستايي، 555 صفحه.
18- پرزدكوييار، خاوير. 1996: تنوع خلاق ما- گزارش كميسيون جهاني فرهنگ و توسعه(برگردان هادي غبرايي، 1377). تهران. مركز انتشارات كميسيون ملّي يونسكو در ايران، 328 صفحه.
پناهنده، محمد، فريبرز جمالزاد فلاح و آريامن قويدل. 1381: اكوتوريسم و نقش آن در حفاظت محيط‌زيست و توسعه‌ي پايدار؛ در مجموعه مقالات همايش چالش‌ها و چشم‌اندازهاي توسعه‌ي ايران. تهران. مؤسسه عالي آموزش و پژوهش مديريت و برنامه‌ريزي، 20 صفحه .
20-  پيرس، ديويد ويليام و جرمي جي وارفورد. 1993: دنياي بيكران؛ اقتصاد، محيط‌زيست و توسعه‌ي پايدار (برگردان عوض كوچكي، سياوش دهقانيان و علي كلاهي اهري، 1377). مشهد. انتشارات دانشگاه فردوسي مشهد، 595 صفحه.
21- پناهی، مصطفی. 1381: تنوّع زيستی و دانش بومی؛ مروری بر راه های عملی حمايت از دانش بومی و سنّتی به منظور حفاظت از تنوّع زيستی. تهران. انتشارات روناس با حمايت سازمان حفاظت محيط زيست و دفتر عمران سازمان ملل متحد (UNDP)، 247 صفحه.
22- تات. 1380 – الف: برنامه‌ي كار سال 1380. تهران. دفتر بررسي و هماهنگي طرح‌هاي تحقيقات كشاورزي. سازمان تحقيقات، آموزش و ترويج كشاورزي، 435 صفحه + 332 صفحه در دو جلد.
23- تات. 1380 – ب: گزارش نهايي طرح‌هاي تحقيقاتي- جلد نخست: بخش منابع طبيعي؛ چكيده‌ي 1200 طرح تحقيقاتي خاتمه يافته‌ي وزارت جهاد سازندگي (سابق). تهران. سازمان تحقيقات، آموزش و ترويج كشاورزي، نشريه‌ي شماره‌ي 241/80، 611 صفحه.
24- ترك‌نژاد، احمد. 1376: مبحثي در باب تعادل اكولوژيك و پايداري در توسعه. تهران. مؤسسه تحقيقات جنگل‌ها و مراتع، شماره‌ي 169-1376، 64 صفحه.
25- توكلي، حميد. 1381: انسانهاي متعادل، جامعه‌ي متعادل، قدرت متعادل و روابط بين‌الملل متعادل؛ در مجموعه مقالات همايش چالش‌ها و چشم‌اندازهاي توسعه‌ي ايران. تهران. مؤسسه عالي آموزش و پژوهش مديريت و برنامه‌ريزي، 24 صفحه.
26- جانسن، ويلم و علي كيسي. 1998: راهنماي مديريت پژوهش؛ برنامه‌ريزي و اولويت‌بندي تحقيقات منطقه‌اي (برگردان محمد‌حسن عصاره، 1379). تهران. انتشارات شركت جهاد تحقيقات و آموزش مربوط به برنامه‌ي بهينه‌سازي تحقيقات (1)، 152 صفحه.
27- جلالي، علي‌اكبر. 1381: استفاده از فناوري اطلاعات در تهيه برنامه‌ي توسعه. به نقل از تارنمای (وب‌سايت) ديپلماسي ديجيتال، مورخ 16 آذرماه 1381.
28- جوانشير، كريم. 1359: منابع مختلف انرژي و جهان فردا. تهران. انتشارات دانشگاه تهران، 69 صفحه.
29- جهاني، عباسقلي. 1380: تجربيات، موفقيتها و موانع مديريت خشكسالي در طول سه سال گذشته. تهران. سمينار تخصصي اثرات خشكسالي بر منابع آب، مركز پژوهش‌هاي منابع آب با همكاري دفتر مطالعات پايه‌ي منابع آب، 28 آذرماه 1380 – تالار همايشهاي تماب.
30- چيني‌چيان، مرتضي. 1381: سيماي تجارت بين‌الملل. تهران. انتشارات دانشگاه علامه طباطبايي، 125 صفحه.
31-  حبيبي، حسن. 1375: سخنراني در كارگاه پژوهشي تدوين روش تعيين اولويت‌هاي تحقيقاتي. تهران. فصلنامه‌ي رهيافت، ش 12، ص‌ص 5-2.
32- حسيني، ميرعبدالّله. 1375: شاخص توسعه‌ي انساني مناطق روستايي استان‌هاي كشور در مقياس ملّي و جهاني. تهران. ماهنامه‌ي جهاد، ش 193-192، ص‌ص 17-10.
33- خالدي، شهريار. 1380: بلاياي طبيعي. تهران. انتشارات دانشگاه شهيد بهشتي، شماره‌ي 300، 291 صفحه.
34- خانيكي، هادي. 1379: جامعه‌ي پرشتاب و دانش مديريت. تهران. ماهنامه‌ي تدبير، ش 108، سال يازدهم.
35- خسروشاهي، محمد. 1380: تعيين نقش زيرحوضه‌هاي آبخيز در شدت سيل‌خيزي حوضه‌ي دماوند. تهران. دانشنامه‌ي دكتراي جغرافياي طبيعي، گرايش اقليم و آب‌شناسي، دانشگاه تربيت مدرس(بهمن‌ماه 1380)، 206 صفحه.
36- خليلي، علی. 1371: اقاليم خشک و فراخشک، ص 32-14؛ در مجموعه مقالات سمينار بررسی مسايل مناطق بيابانی و کويری ايران – يزد (جلد اول). تهران. مرکز تحقيقات کويری و بيابانی ايران وابسته به دانشگاه تهران.
37- خليليان، صادق. 1378: اقتصاد منابع طبيعي. تهران، انتشارات مؤسسه‌ي تحقيقات جنگل‌ها و مراتع، شماره‌ي 222، 127 صفحه.
38-  خليليان، صادق و اسماعيل شمس‌الديني. 1380: بررسي وضعيت پايداري منابع طبيعي تجديد‌شونده (جنگل و مرتع) در برنامه‌ي اول و دوم توسعه. تهران. فصلنامه‌ي پژوهش و سازندگي، ش 52، ص‌ص 21-19.
39- خوارزمي، شهيندخت. 1382: كيفيت زندگي و انقلاب ديجيتال. تهران. 34 صفحه، برگرفته از تارنماي آينده نگر .

40- دانپورت، تامس و اچ. پروساك لارنس. 1998:‌ مديريت دانش (برگردان حسين رحمان‌سرشت، 1379). تهران. انتشارات ساپكو.
41- دبير‌خانه‌ي تسهيلات جهاني محيط‌زيست(GEF). 1998: ارزش جهاني تنوّع زيستي (برگردان اصغر محمدي فاضل و محمد صفايي، 1379). تهران. انتشارات سازمان حفاظت محيط‌زيست، 187 صفحه.
42- دبيرسپهري، مهران. 1382: چگونگي تهيه‌ي شاخص ESI توسط مجمع جهاني اقتصاد و نقدي بر آن. زاهدان. فصلنامه‌ي سبزينه‌ي شرق، ش هفتم (تابستان 82)، ص¬ص 32-29.
43- دراكر، پيتر اف. 1999: چالش‌هاي مديريت در سده‌ي 21 (برگردان محمود طلوع، 1378). تهران. مؤسسه خدمات فرهنگي رسا (چاپ سوم: 1382)، 237 صفحه.
44- دري، بهروز. 1381: ملزومات توسعه‌ي منابع انساني در ايجاد سازمان‌هاي با كلاس جهاني؛ ضرورتي راهبردي در چشم‌انداز توسعه‌ي كشور؛ در مجموعه مقالات همايش چالش‌ها و چشم‌اندازهاي توسعه‌ي ايران. تهران. مؤسسه عالي آموزش و پژوهش مديريت و برنامه‌ريزي، 19 صفحه.          
45-  دفتر امور زيربنايي مركز پژوهش‌هاي مجلس شوراي اسلامي. 1380- الف: بررسي عملكرد وزارت نيرو(بخش آب)- 1374 تا 1379. تهران. فصلنامه‌ي مجلس و پژوهش، ش 30(تابستان 1380)، ص‌ص 88-67.
46-  دفتر امور زيربنايي مركز پژوهش‌هاي مجلس شوراي اسلامي. 1380- ب: بررسي عملكرد وزارت جهاد كشاورزي 1374 تا 1378.  تهران. فصلنامه‌ي مجلس و پژوهش، ش 30(تابستان 1380)، ص‌ص 103-89.
47-  دفتر مطالعات و ارزيابي آبخيزها. 1378: آمار سيل در شش ساله‌ي نخست دهه‌ي هفتاد. مراجعه‌ي حضوري و اخذ اطلاعات از طريق نامه‌ي شماره‌ي 47/204/م-آ مورخ 18/1/1378.
48- دهقان، علي. 1382: فقر دانش، كمبود دانشمند – بر اساس گزارشي از نماگرهاي توسعه‌ي جهاني درباره‌ي وضعيت فعاليت‌‌هاي پژوهشي در ايران. تهران. همشهري، ش 3016 (19/1/1382).
49- رضواني، علي‌اصغر. 1380: اكوتوريسم و نقش آن در حفاظت محيط‌زيست. تهران. اطلاعات سياسي- اقتصادي، ش 174-173، ص‌ص 239-234.
50- رفيع¬پور، فرامرز. 1381: موانع رشد علمی ايران و راه‌حل‌های آن. تهران. شرکت سهامی انتشار، 286 صفحه.
51- رناني، محسن. 1381: بازسازي سرمايه‌ي اجتماعي؛ تناسب در اقتدار. تهران. مؤسسه‌ي عالي آموزش و پژوهش مديريت و برنامه‌ريزي، 17 صفحه.
52- رهنمايي، محمدتقي. 1380: سرمايه‌هاي فراموش شده. تهران. همشهري، ويژه‌ي زمين، ش 2677 (24/12/1380)، ص‌ص‌ 9-8.
53- زاهدي، مهتا. 1380: نقش اقتصاد بيوتكنولوژي در جهان؛ در مجموعه مقالات دوّمين همايش ملّي بيوتكنولوژي، ص ص 1341-1325. جلد دوّم، تهران، وزارت جهاد كشاورزي.
54-  زند كريمي، بهزاد و ليدا رسولي. 1379: فرهنگ پژوهش‌محوري و ارتقاء جايگاه پژوهش در مجموعه مقالات سمينار ساماندهي تحقيقات در برنامه‌ي سوم توسعه – 23 و 24 آذر ماه 1379. تهران، دانشگاه علم و صنعت ايران.
55- سازمان برنامه و بودجه. 1378: خلاصه‌ي اولين گزارش ملّي توسعه‌ي انساني در جمهوري اسلامي ايران. تهران. سازمان برنامه و بودجه و برنامه‌ي توسعه‌ي ملل متحد، 35 صفحه.
56- سازمان تحقيقات، آموزش و ترويج كشاورزي. 1380: گزارش نهايي طرح‌هاي تحقيقاتي؛ چكيده‌ي 1200 طرح تحقيقاتي خاتمه¬يافته‌ي وزارت جهاد سازندگي (سابق) – جلد اوّل: بخش منابع طبيعي. تهران. نشريه‌ي شماره‌ي 241/80، 611 صفحه.
57- سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخيزداري كشور. 1382: سياست‌هاي اجرايي بخش منابع طبيعي در چارچوب سياست‌هاي استراتژيك برنامه‌ي چهارم توسعه. تهران. نامه‌ي شماره‌ي 25/2987 مورخ 27/5/1382، 6 صفحه.
58- سلامي، حبيب‌الّله و فرشيد اشراقي. 1380: تأثير سياست‌هاي حمايت قيمتي بر روند رشد توليدات كشاورزي در ايران. تهران. فصلنامه‌ي اقتصاد كشاورزي و توسعه، سال نهم، ش 36 (زمستان 1380)، ص‌ص‌ 22-7.
59- سن. آمارتيا. 1999: توسعه به مثابه آزادي (برگردان حسين راغفر،‌1381). تهران. انتشارات كوير، 508 صفحه.
60- سيادت، حميد. 1377: نكاتي در باره‌ي گزينه‌هاي زراعي براي مسايل آبياري و زهكشي كشور؛ در مجموعه مقالات نهمين همايش كميته‌ي ملّي آبياري و زهكشي- ص 394-381. تهران. وزارت نيرو، ش 21-1377.
61- شريف، مصطفي. 1381: ميزان دستيابي به اهداف كمي بخش كشاورزي در برنامه‌هاي اول و دوم توسعه؛ در مجموعه مقالات همايش چالش‌ها و چشم‌اندازهاي توسعه‌ي ايران. تهران. مؤسسه عالي آموزش و پژوهش مديريت و برنامه‌ريزي، 18 صفحه.
62- شريفي، فرود. 1379: پيش‌گفتار در مجموعه‌ي مقالات دوّمين همايش ملّي فرسايش و رسوب، خرم‌آباد. تهران. مركز انتشارات كميسيون ملّي يونسكو در ايران.
63- شوراي پژوهش‌هاي علمي كشور. 1375: نگاهي به برنامه‌ي ملّي تحقيقات كشور. تهران. فصلنامه‌ي رهيافت، ش 14، ص‌ص 68-64.
64- شيخ‌الاسلام، ربابه. 1375: چرخه‌ي شوم سوءِ تغذيه؛ در مجموعه مقالات گردهمايي بررسي مسأله‌ي فقر و فقرزدايي (جلد اول)، 29 تا 31 ارديبهشت 1375، ص‌ص 458-446. تهران. انتشارات سازمان برنامه و بودجه.
65- طلايي، م. 1375: گزارش ويژه‌ي «كارگاه پژوهشي تدوين روش تعيين اولويت‌هاي تحقيقاتي»، سياستگذاري براي تعيين اولويت‌هاي تحقيقاتي. تهران. فصلنامه‌ي رهيافت، شماره‌ي 12، ص‌ص 23-6.
66- عبادي، تقي و زهرا جباري. 1380: مديريت و حفظ منابع آب – قسمت دوم. تهران. ماهنامه‌ي پيام سبز، ش 4(آبان و آذر 80)، ص‌ص 15-10.
67- عظيمي، حسين. 1381: توسعه، اقتصاد و كشاورزي در ايران. سخنراني در تالار اجتماعات سازمان حفظ نباتات در مورخ 29/4/1381، تهران.
68- عليدوستي، سيروس. 1376: مسايل‌ اصلي‌ نظام‌ پژوهش‌ در وزارت‌ فرهنگ‌ و آموزش‌ عالي (ارايه شده به نشست رؤساي دانشگاه‌ها – دانشگاه خواجه نصير).   
69- غريب‌رضا، عبدالمجيد. 1381: بررسي چالش‌ها و جهت‌گيري‌هاي اهداف بخش كشاورزي و منابع‌طبيعي در قوانين برنامه‌هاي اول، دوم و سوم توسعه‌ي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي كشور؛ در مجموعه مقالات همايش چالش‌ها و چشم‌اندازهاي توسعه‌ي ايران. تهران. مؤسسه عالي آموزش و پژوهش مديريت و برنامه‌ريزي.

70- غريبي، حسين. 1375 – ب: گزارش ويژه‌ي «كارگاه پژوهشي تدوين روش تعيين اولويت‌هاي تحقيقاتي»، سياستگذاري براي تعيين اولويت‌هاي تحقيقاتي. تهران. فصلنامه‌ي رهيافت، شماره‌ي 12، ص‌ص 23-6.
71- غفاري شيروان، جعفر. 1377: مروري بر وضعيت بهره‌برداري منابع آب ايران؛ در مجموعه مقالات نهمين همايش كميته‌ي ملّي آبياري و زهكشي- ص 405-395. تهران. وزارت نيرو، ش 21-1377.
72- غفاريان، د. 1375: گزارش ويژه‌ي «كارگاه پژوهشي تدوين روش تعيين اولويت‌هاي تحقيقاتي»، سياستگذاري براي تعيين اولويت‌هاي تحقيقاتي. تهران. فصلنامه‌ي رهيافت، شماره‌ي 12، ص‌ص 23-6.
73- فياض، محمّد. 1380: تحقيقات مرتع، سوابق، برنامه‌ها و ديد‌گاه‌ها. تهران. بخش تحقيقات مرتع مؤسسه تحقيقات جنگل‌ها و مراتع، 30 صفحه (انتشار محدود).
74- فيندلي، كارتر و جان م. راثني. 2000: جهان در قرن بيستم(برگردان بهرام معلمي: 1379). تهران. انتشارات ققنوس، 861 صفحه.
75- قورچيان، نادرقلی. 1375: شاخص‌ها و معيارها در انتخاب موضوعات و پروژه¬های تحقيق و توسعه. تهران. فصلنامه‌ي رهيافت، شماره‌ي 12، ص‌ص33-31.
76- كشاورز، عباس و كوروش صادق‌زاده. 1379: مديريت مصرف آب در بخش كشاورزي. كرج. انتشارات مؤسسه‌ي تحقيقات فني و مهندسي كشاورزي، 29 صفحه.
77- كلانتري، حميد. 1380: سخنراني در گردهمايي نمايندگان فراكسيون مناطق بياباني مجلس شوراي اسلامي. تهران. فصلنامه‌ي جنگل و مرتع، ش 51(بهار 80)، ص 11.
78- كلانتري، عيسي و ناصر خادم. 1374: سياست اصلاح الگوي تغذيه و جلوگيري از ضايعات. تهران. فصلنامه‌ي اقتصاد كشاورزي و توسعه، ش 9، ص‌ص 57-7.
79- كميته‌ي ملّي آبياري و زهكشي ايران. 1377: مقدمه‌ي مجموعه مقالات نهمين همايش كميته‌ي ملّي آبياري و زهكشي، زمستان 1377. وزارت نيرو، ش 21-1377.
80- كميسيون اطلاع رساني شوراي پژوهش‌هاي علمي كشور. 1381: برنامه ملّي اطلاع رساني كشور. تهران. وزارت علوم، تحقيقات و فناوري، 37 صفحه.
81- كميسيون تدوين استراتژي امنيت ملّي آمريكا. 2001: استراتژي امنيت ملّي آمريكا در قرن 21(برگردان جلال دهمشگي، بابك فرهنگي و ابواقاسم راه‌چمني: 1380). تهران. انتشارات مؤسسه‌ي فرهنگي مطالعات و تحقيقات بين‌المللي ابرار معاصر تهران(چاپ دوم: 1381)، 477 صفحه.
82- كوثر، آهنگ. 1374: مهار سيلآب‌ها و بهره‌وري بهينه از آنها. تهران. انتشارات مؤسسه‌ي تحقيقات جنگل‌ها و مراتع، شماره‌ي انتشار: 150-1374، 522 صفحه + 16 صفحه ضميمه.
83- كولا، ارهان. 1996: اقتصاد منابع‌طبيعي، محيط‌زيست و سياستگذاري‌ها(برگردان سياوش دهقانيان و فرخ‌دين خزايي: 1380). مشهد. انتشارات دانشگاه فردوسي، ش 314، 463 صفحه.
84- لاريجاني، فاضل. 1376: پژوهش و سنجش. تهران. فصلنامه‌ي رهيافت، ش 15، ص‌ص 7-3.
85- ليست، فردريك. 1927: اقتصاد ملّي و اقتصاد جهاني – تجانس‌ها و تعارض‌ها (برگردان عزيز كياوند، 1378). تهران. انتشارات ديدار، 179 صفحه.
86- ماتلاك، 1989: آشنايي با طراحي محيط و منظر – جلد اوّل (برگردان معاونت آموزش و پژوهش سازمان پاركها و فضاي سبز شهر تهران، 1379). تهران. سازمان پارك‌ها و فضاي سبز شهرداري تهران، 340 صفحه.
87- متين، نعمت¬الله. 1380: اشاعه و کاربست يافته¬های پژوهشی. تهران. پژوهش¬نامه‌ي آموزشی (نشريه‌ي پژوهشکده‌ي تعليم و تربيت)،  شماره‌ي 10 (آذرماه 1380).
88- مجنونيان، هنريك. 1377: تالآب‌ها، طبقه‌بندي و حفاظت، ارزش‌ها و كاركردها. تهران. سازمان حفاظت محيط‌زيست، انتشارات دايره‌ي سبز، 171 صفحه.
89- مخدوم. مجيد. 1372: شالوده‌ي آمايش سرزمين. تهران. انتشارات دانشگاه تهران، ش 2203(چاپ چهارم: 1380)، 289 صفحه.
90- مخدوم، مجيد. 1380- الف: به ياد از دست‌رفته، درختي مي‌كاريم. تهران. همشهري (ويژه‌ي زمين)، ش 2664، ص‌ص 9-8.
91- مخدوم، مجيد. 1380- ب: ذخيره‌گاه كم‌نظير حرا را از دست ندهيم؛ نگاهي به پيامدهاي زيانبار اجراي يك پروژه‌ي ناپايدار در جزيره‌ي قشم. تهران. همشهري، ش 2644، ص 7.
92- مدنی، سيد حسام¬الدين. 1381: دشواري‌هاي‌ اجراي ‌پژوهش‌هاي‌ بنيادي ‌در ايران (سخنرانی در همايش بيوتکنولوژی و صنعت). تهران. ماهنامه‌ي تدبير.  
93- مركز مطالعات مديريت و بهره‌وري ايران. 1380: پيش‌نويس برنامه‌ي اقدام ملّي مقابله با بيابان‌زايي و تعديل اثرهاي خشكسالي. تهران. دانشگاه تربيت مدرس و سازمان جنگل‌ها و مراتع كشور، 361 صفحه.
94- مشكوه‌ي، محمد‌علي. 1377: ارزيابي روند تخريب اراضي فارياب، شمال حوضه‌ي دشت يزد – اردكان در اثر شوري (ثانويه). تهران. دانشنامه‌ي دكتراي خاكشناسي، واحد علوم وتحقيقات دانشگاه آزاد اسلامي، 150 صفحه.
95- مطيعي، همايون. 1380: بحران آب در جهان از ديدگاه مجمع جهاني آب. تهران. فصلنامه‌ي مهاب‌قدس، ش 16(پاييز 1380)، ص‌ص 26-20.
96- مضطرزاده، فتح‌الله. 1380: بررسي شاخص نيروي انساني و تأثير آن در روند توسعه‌ي علم و فناوري؛ در مجموعه مقالات كنگره‌ي راهبردهاي توسعه‌ي علمي ايران- ص 22-11. تهران. وزارت علوم، تحقيقات و فناوري.
97- مضطرزاده، فتح¬الّله. 1382- الف: پيشگفتارِ علم و آينده. تهران. فصلنامه‌ي علم و آينده، ش 5 (سال دوّم)، تابستان 82، ص¬ص 5-4.
98- مضطرزاده، فتح¬الّله. 1382- ب: حديث مكرر علم و فناوري در ايران. تهران. فصلنامه‌ي علم و آينده، ش 5 (سال دوّم)، تابستان 82، ص¬ص 67-74.
99- معاونت آموزش و تحقيقات. 1373: تدوين گرايش تحقيقاتي در سطح كلان و ملّي. تهران. وزارت جهاد سازندگي، نامه‌ي شماره‌ي 7210 مورخ 6/6/1373، 3 صفحه.
100- معماري، غلامعلي. 1379: ضرورت تحول در مديريت منابع آب و توسعه. تهران. فصلنامه‌ي پيام آب، ش 1 (زمستان 79)، ص 4-3.
101- مكنون، رضا. 1375: بررسي روش‌هاي تعيين اولويت‌هاي تحقيقاتي توسط كميسيون‌هاي شوراي پژوهش‌هاي علمي كشور. تهران. فصلنامه‌ي رهيافت، شماره‌ي 12، ص‌ص30-24.
102- مكنون، رضا. 1381: جايگاه پژوهش در نظام علمي – آموزشي كشور. تهران. ميزگرد دانشكده مديريت دانشگاه تهران – تالار الغدير در مورخ 24 آذر 1381.
103- ملكوتي، مهدي. 1381: بي‌توجهي به گزينه‌ي سيل و خشكسالي در ايران. تهران. همشهري. ش 2813، مورخ 27/5/1381، ص 9.
104- منصوري، رضا. 1375: تحقيقات در ايران: اولويت‌ها و راهكارها (گفتگو). تهران. فصلنامه‌ي رهيافت (وابسته به وزارت علوم، تحقيقات و فناوري)، شماره‌ي 14، ص‌ص‌ 15-10.
105-  منصوري، رضا. 1380: مديريت حرفه‌اي در علم و اقتدار علمي در منطقه؛ در مجموعه مقالات كنگره‌ي راهبردهاي توسعه‌ي علمي ايران- ص 74-65. تهران. وزارت علوم، تحقيقات و فناوري.
106- مؤسسه تحقيقات جنگل‌ها و مراتع. 1382- الف: معرفي بخش‌ها و دستاوردهاي مؤسسه تحقيقات جنگل‌ها و مراتع. تهران. انتشارات نيك‌پندار، 39 صفحه.
107- مؤسسه تحقيقات جنگل‌ها و مراتع. 1382- ب: بررسي عملكرد علمي ايران در جهان در سال 2002. تهران. خبرنامه‌ي داخلي مؤسسه تحقيقات جنگل‌ها و مراتع، ش 102 (سال سوّم)، هفته‌ي‌سوّم مهرماه 82، ص 1.
108-  مؤمني، فرشاد. 1381: بررسي روند بهره‌وري كشور؛ در مجموعه مقالات همايش چالش‌ها و چشم‌اندازهاي توسعه‌ي ايران. تهران. مؤسسه عالي پژوهش در برنامه‌ريزي و مديريت توسعه.

109- مؤمنی، فرشاد. 1382: وضعيت جذب و پذيرش اجتماعي فناوري اطلاعات؛ در نشست فرهنگ و فناوری اطلاعات. تهران. خانه‌ي کناب ايران، 24 شهریورماه 1382، به نقل از تارنمای خبرگزاری مهر .

110- ميرزاده، حميد و شمس‌الدين حسيني. 1378: آمار سخن مي‌گويد. تهران، انتشارات كاوش، 131 صفحه.
111- مير‌محمّدي ميبدي، سيّد‌علي. 1378: روش تحقيق در علوم زيستي با تأكيد بر كشاورزي. اصفهان. مركز انتشارات جهاد دانشگاهي واحد صنعتي اصفهان، 254 صفحه.
112- ناصحی¬فر، م. 1381: مروری بر جنبه¬های مختلف هسته¬های فکری. تهران. مجله‌ي توسعه‌ي مديريت، سال دهم، شماره‌ي 42 .
113- نجفي، انوشيروان. 1380: سخنراني در همايش بررسي سيل استان گلستان. تهران. ماهنامه‌ي فرياد زمين، ش 37-36، ص 13.
114- نجفي، بهاء‌الدين. 1377: تنگناهاي توسعه‌ي كشاورزي در ايران. تهران. فصلنامه‌ي اقتصاد كشاورزي و توسعه، ش 24، ص‌ص 266-245.
115- نخجواني، سيد‌احمد. 1380: چالش‌هاي پيش روي سرمايه‌گذاري داخلي. تهران. بنيان. ش 14(9/12/1380)، ص 4. نديمي، هادي. 1379: پژوهش در خدمت توسعه مديريت (سخنراني در گردهمايي استادان مديريت و حسابداري دانشگاه‌ها – آبان ماه 1379). تهران. ماهنامه‌ي تدبير، ش 108، سال يازدهم.
116- واين، الس. 1996: بازنگری پژوهش‌های فقر، كتاب راهنماي پژوهش‌هاي بين‌المللي فقر (برگردان گروه مترجمان، 1381). تهران. انتشارات مركز تحقيقات و بررسي مسايل روستايي وزارت جهاد كشاورزي، ص‌ص 29-9. 
117- وحيدي، پريدخت. 1381: اقتصاد دانايي‌محور و نقش تحقيق و توسعه در آن؛ در مجموعه مقالات همايش چالش‌ها و چشم‌اندازهاي توسعه‌ي ايران. تهران. مؤسسه عالي پژوهش در برنامه‌ريزي و مديريت توسعه. 14 صفحه،

118- وزارت علوم، تحقيقات و فناوري. 1379: گزارش ملّي جمهوري اسلامي ايران در زمينه‌ي اطلاعات، فناوري ارتباطات و مديريت دانش در ايران (ارايه شده در دوازدهمين اجلاس استينفو – مغولستان، بيست و هشت لغايت يكم مهرماه 1379). اولان باتور. 7 صفحه. 
119- هاشميان اصفهانی، مسعود؛ يوسف حسن پور کارسالاری؛ غلامرضا آزاد ارمکی؛ فرهاد خدادادکاشی، مصطفی عمادزاده؛ مرجان دامن¬کشيده و رضا پاکدامن حقيقی. 1378: تعيين اولويت‌های سرمايه گذاری صنعتی، جهت تقويت مزيت‌های نسبی صادرات صنعتی. تهران. انتشارات مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های بازرگانی، 285 صفحه.
120- هال، واريان. 1999: رويکردی جديد به اقتصاد خرد ميانه (برگردان سيد جواد پورمقيم، 1380). تهران. نشر نی، 711 صفحه.
121- هوشيار، ياسمن. 1370: ترجمه‌ي پنج فصل اوّل كتاب كانت، تأليف واكر. تهران. دانشنامه‌ي كارشناسي ارشد گروه فلسفه‌ي دانشگاه تهران.
122- هيز، والتر. 1997: خطرهاي طبيعي (برگردان كيان شهپر، 1377). تهران. ماهنامه‌ي پيام يونسكو، ش 329، ص‌ص 15-10.
123- يوهانس رايو، جو. 2000: سخنراني افتتاحيه در اجلاس بن(COP4). تهران. فصلنامه‌ي جنگل و مرتع، ش 51(بهار 1380)، ص‌ص 43-42.

124- ABS (Australian Bureau of Statistics). 2002: Discussion Paper; Measuring a knowledge-based economy and society – An Australian Frame work. www. Abs.gov.au/.
125- Annan, Kofi. 2002: World’s Water Problems Can Be “Catalyst For Cooperation” says secretary-general in message on world water day; New York, 26 February. www.unesco.org/water/water/-celebrations/water-day-2002.shtml
126- Bureo. 2004: IDB Summary Demographic Data for Iran (Data updated 9-30-2004). U.S. Bureau of the Census, International Data Base, http://www.census.gov/cgi-bin/ipc/idbsum?cty=IR.
127- Camp, William G. & Thomas B. Daugherty. 2002: Managing Our Natural Resources. USA. Delmar & Thomson learning, Inc, 422p.
128- UNEP. 2001: Human Rights Watch World Report 2001; Iran: Human Rights Developments. www.hrw.org/wr2k1/mideast/iran.htmi.
129- U.S. Census Bureau. 2005: World Population Information [The total population of the World, projected to 9/17/03 at 4:39:24 GMT (1/07/05 at 12:39:24 AM EDT) is 6,318,167,239].
 www.census.gov/cgi-bin/ipc/popclockw.
130- Wolfson, Adam. 2002: Biodemocracy in America. http://www.thepublicinterest.com/archives/2002winter/article2.html
World Bank. 2001: The World Bank Annual Report 2001. Washington D.C. p 75. www.worldbank.org/annualreport(2001)/Bank-splash12.htm1

آنچه که برنامه راهبردی بیابان عرضه خواهد داشت – 26

    2-5- تصوير روند تغيير و تكامل سياست‌ها‌، برنامه‌ها‌، راهبردها و اقدامات مهار بيابان‌زايي و كنترل فرسايش بادي (گذشته‌، حال و آينده)

     يقيناً نگاه به تصوير تمام نماي عملكردي در سه مقطع گذشته‌، حال و آينده مي تواند ابزار مناسبي جهت حك و اصلاح بموقع روند تغييرات سياست‌ها، برنامه‌ها‌، راهبردها‌، اقدامات جهت حصول سريعتر‌، دقيقتر و كم هزينه تر اهداف سازماني محسوب گردد كه در همين راستا در برنامه ملي مديريت مناطق بياباني بصورت فشرده و به تفكيك مقاطع زماني سه گانه فوق در جدول شماره (1-5) «تصوير روند تغيير و تكامل سياست‌ها‌، برنامه‌ها‌، راهبردها و اقدامات مهار بيابان‌زايي و كنترل فرسايش بادي در مناطق بياباني ايران» در قالب 35 شاخص اساسي تدوين و ارايه شده است‌.

    از آنجا كه اجراي برنامه ملي مديريت مناطق بياباني كشور در رخساره‌هاي 15 گانه صورت مي پذيرد‌، بنابراين انتظار مي رود با اعمال سياست‌ها‌، اهداف و خط مشي‌هاي مديريتي و اجرايي برنامه و اجراي طرح‌هاي پيشنهادي در هر رخساره‌، وضع موجود رخساره‌ها كه با شاخص‌هاي تخريب منابع آب‌، خاك و پوشش گياهي ترسيم شده است‌، به افقي روشن تر‌، پايدارتر و مورد انتظار تغيير يافته و نهايتاً مديريت پايدار مناطق بياباني كشور را تصوير نمايد‌. جدول شماره (2-5) وضع موجود‌، سياست‌ها‌، اهداف‌، طرح‌هاي پيشنهادي و انتظارات پس از اجراي طرح‌ها در رخساره‌هاي مناطق بياباني كشور را نشان مي‌دهد‌.

 

جدول شماره (1-5) تصوير روند تغيير و تكامل سياست‌ها‌، برنامه‌ها‌، راهبردها و اقدامات مهار بيابان‌زايي و كنترل فرسايش بادي در مناطق بياباني ايران ( گذشته‌، حال و آينده )

رديف

ويژگي

گذشته  ( تا برنامه اول توسعه )

حال ( تا برنامه چهارم توسعه )

آينده  (چشم‌انداز 20 ساله )

1

هدف

كنترل خسارت فرسايش بادي به كانون‌هاي جمعيتي

كنترل خسارت به كانون‌هاي جمعيتي‌، اقتصادي، توليدي‌، زيربنايي و…

مهار علل انساني بيابان‌زا و كنترل فرسايش بادي

2

نگاه كلان در سياستگذاري و برنامه‌ريزي

زيربخشي (دفتري) ـــ در مقاطع سالانه

بخشي ـــ  در مقاطع برنامه‌هاي پنجساله

جامع ـــ در مقطع 20 ساله حسب مانيفست مديريتي – اجرايي برنامه ملي مديريت مناطق بياباني كشور

3

نوع مديريت بر مناطق بياباني

مديريت بحران

مديريت بحران ( و تا حدودي ريسك )

مديريت ريسك و بحران

4

مبناي تعيين محل و فعاليت اجرايي

نظر كارشناسي

نظر كارشناسي + طرح اجرايي كوچك مقياس

طرح اجرايي بزرگ مقياس

5

اساس تعريف پروژه‌ها در طرح‌ها

فاقد طرح

با تأكيد بر شناخت ويژگي‌ها و عوامل محيطي بيابان‌زا (خاك‌، اقليم‌، ژئومرفولوژي و…)

با تأكيد بر شناخت و محوريت عوامل انساني بيابان‌زا (چراي بي رويه دام‌، بوته‌كني و…)

6

محدوده اجرايي

نقطه ( پروژه )

نقطه اي ( پروژه‌ها )

منطقه ( محدوده طرح يا طرح‌ها )

7

اقدامات در اولويت

اجرايي

اجرايي – مديريتي (محدود)

مديريتي – اجرايي

8

شاخص نظارت و ارزيابي

تحقق كميت عمليات مصوب هر پروژه

تحقق كميت و كيفيت عمليات مصوب هر پروژه

تحقق اهداف طرح ( اجراي پروژه‌ها‌، اعمال سياست‌هاو انجام هماهنگي ها )

9

رابطه روش‌هاي بيابان‌زدايي و كنترل فرسايش بادي با تحقق اهداف

روش ثابت هدف متغير

روش‌ها : محدود به ( مالچپاشي + نهال‌كاري و احداث‌بادشكن )

عمدتاً روش ثابت هدف متغير

گرايش بسمت تقويت اجراي پروژه‌هاي مديريتي (مديريت جنگل‌هاي دست كاشت + مديريت روان‌آب و…)

هدف ثابت روش متغير

اولويت با طرح‌ها و پروژه‌هاي مديريتي‌، پيشگيرانه و نظارتي

10

تأكيد و تمركز فعاليت‌هاي اجرايي بر

زدايش معلولها (صرفاً در مناطق تحت خسارت)

زدايش معلولها(غالباً در مناطق تحت خسارت)

مهار علل بيابان‌زايي و فرسايش بادي ( در مناطق موثر و متأثر )

11

تمركز اجراي عمليات بيولوژيك روي گونه هاي

تاغ‌، سمر و گز

19 گونه

افزايش مستمر تنوع گونه اي

12

مديريت اجرايي

مديريت كمپ

اجراي اماني – پيماني

مديريت طرح (اجراي پيماني – مشاركتي )

13

جايگاه مشاركت در اجرا

كلاً دولتي

دولتي – مشاركتي (ضعيف)

مشاركتي – دولتي

14

نقش سازمان جنگل‌ها‌، مراتع و آبخيزداري

مجري (اجرا و نظارت )

مجري (تهيه‌، تصويب‌، اجرا‌، نظارت و ارزيابي)

مدير(سياستگزاري،برنامه‌ريزي،هدايت،حمايت،هماهنگي.آموزش‌، ترويج و…)

15

تعامل ( درون سازماني )

بسيار كم

كم ( تعدد طرح‌، مجري و مدير در عرصه اي واحد)

طرح واحد‌، مجري واحد‌، مديريت هماهنگ

16

رابطه بخش تحقيق و اجرا

انتزاعي ( فاقد دستاورد قابل اجرا )

حركت به سمت تعريف و اجراي طرح‌هاي تحقيقاتي در اولويت

تمركز تحقيق بر نيازهاي در اولويت بخش اجرا

17

نقش و دستاورد بخش ترويج

احساس ضرورت

فرهنگ سازي (بعضاً منجر به مشاركت )

مشاركت همه جانبه‌، تعميم وسيع و تسريع الگوها

18

نوع دانش مورد استفاده

تكيه به تجارب كارشناسي و عدم توجه به دانش بومي

تأكيد بر تجارب فني و كارشناسي و حركت به سمت شناخت و استفاده از دانش بومي

تلفيق دانش بومي و نوين در طراحي و اجرا

19

ميزان توجه به فرصتها و تهديدها

عمدتاً تمركز روي فرصتها و بعضاً تهديدها

تأكيد بر استفاده بموقع از فرصتها و تهديدها

تبديل تهديدها به فرصتها

20

مبناي توزيع اعتبار

نظرمدير

نظر مدير + شاخص

شاخص

21

تنوع در نهاده ها

يكنواخت

به سمت شناخت و استفاده از نهاده هاي مختلف (مالچ رسي‌، انواع نهال و…)

ايجاد امكان استفاده از نهاده هاي مناسب حسب نياز اكولوژيك هر منطقه

22

مديريت جنگل‌هاي دست كاشت

ايجاد – حفاظت تا استقرار – رها

ايجاد – حفاظت – اقدامات پرورشي (تاحدودي مديريتي)

ايجاد – حفاظت – مديريت

23

اساس سنجش در نظارت

ديد كارشناسي – كروكي

ديد كارشناسي – نقشه – GPS

نقشه – GPS

24

تمركز دفتر ستادي بر

اجرا – نظارت

سياستگذاري – برنامه‌ريزي – تصويب طرح – نظارت

مديريت

25

نيروي انساني درگير در فرآيند اجرا

جذب تصاعدي نيروهاي كارگري بي سواد و كم سواد جهت اجرا

توقف جذب و روند نزولي تعداد نيروهاي كارگري متصل به طرح

به صفر رسيدن تعداد نيروهاي متصل به طرح

26

توليد نهال

توسعه تعداد و سطح ايستگاه‌هاي توليد نهال دولتي

توقف ايجاد نهالستان جديد دولتي و آغاز واگذاري توليد نهال به بخش خصوصي

واگذاري نهالستانها و خصوصي سازي كل فرآيند توليد نهال

27

مكانيزم تهيه طرح‌هاي بيابان‌زدايي

عدم تهيه طرح – اماني

اماني – پيماني

پيماني

28

محل تامين اعتبارات اجرايي

ملي

استاني

ملي

29

واحد برنامه‌ريزي و واحد مديريتي در طرح هاي اجرايي بيابان‌زدايي

محدوده تحت خسارت – فاقد اساس مشخص

فاقد اساس مشخص – رخساره بياباني

رخساره بياباني – سامان عرف

30

عامل اصلي بيابان‌زا

عوامل محيطي – تا حدودي عوامل انساني

عوامل انساني – تا حدودي عوامل محيطي

عوامل انساني – تا حدودي عوامل محيطي

31

نقش عامل انساني بيابان‌زا (مردم و دستگاه‌ها) در بيابان‌زدايي

صفر

تا حدودي

نقش اصلي

32

روند ورود سرمايه و دانش به مناطق بياباني جهت مشاركت در بيابان‌زدايي

صفر

در حد تأكيد در سياستگزاري ها

قانونمند و عينيت مي‌يابد

33

نقش بخش خصوصي در تهيه و اجراي طرح‌ها

صفر

شاهد جهش معني دار ( 62 درصد )

صد درصد

34

ارتباط‌، هماهنگي و همراهي دولت و مردم در بيابان‌زدايي

بسيار كم ( در حد صفر )

كم ( محدود در استان‌هاي محدود )

خوب (گسترده و همه جانبه)

35

سطح تبادل تجارب بين المللي در مهار بيابان‌زايي

كم

روند مثبت

بهنگام و همه جانبه

 

جدول شماره (2-5) وضع موجود رخساره‌ها‌، سياست‌ها‌، اهداف‌، طرح‌هاي پيشنهادي و نتايج مورد انتظار

كد رخساره

نام رخساره

وضع موجود رخساره

سياست ها

اهداف

كد طرح‌هاي پيشنهادي

انتظارات

تخريب منابع خاك

تخريب منابع‌گياهي

تخريب منابع آب

8

تپه ها و پهنه هاي

ماسه‌اي فعال

زياد

متوسط تا كم

كم

مديريت بحران و كنترل
عرصه هاي بحران ساز

كنترل كانون‌هاي بحراني فرسايش بادي‌، استفاده بهينه از منابع معدني از جمله ماسه بادي

III-II-I

XI-VII-VI-V

– تثبيت 100-70 درصدي تپه هاي ماسه‌اي

– كاهش 90-65درصدي خسارات ناشي از هجوم ماسه‌هاي روان

– كاهش 100-70 درصدي تعداد كانون‌هاي بحراني فرسايش بادي

3

دشت ريگي فعال

زياد

زياد

كم تا متوسط

مديريت بحران و كنترل عرصه هاي بحران ساز كنترل و كاهش تخريب منابع خاك

كاهش فرسايش بادي و كنترل كانون‌هاي بحراني فرسايش بادي

افزايش درصد پوشش گياهي و بيوماس

V-III-II-I

VII-VI-XI-

VIII

– افزايش 15-5 درصد تراكم پوشش گياهي و يا 40-20درصد سنگريزه و يا مواد پوشاننده غيرزنده در سطح خاك بويژه خشكه رودها

– كاهش 2 كلاس از شدت فرسايش بادي

7

اراضي زراعي تحت تأثير فرسايش بادي

متوسط تا زياد

متوسط تا زياد

كم تا زياد

حفظ منابع خاك زراعي مديريت بحران و كنترل عرصه‌هاي بحران ساز

كنترل كانون‌هاي بحراني فرسايش بادي حفظ منابع خاك مرغوب و زراعي‌، افزايش توليد در واحد سطح

V-III-II-I

XI-VIII

– افزايش سطح اراضي زراعي داراي بادشكن به حداقل 80 درصد از كل اراضي زراعي حساس به فرسايش در مناطق خشك

– كاهش 2 كلاس شدت فرسايش بادي

– افزايش 30-10 درصد محصول

– افزايش 4-2درصدي راندمان آبياري از طريق كاهش تبخير

 

 

 ادامه جدول شماره (2-5) وضع موجود رخساره‌ها‌، سياست‌ها‌، اهداف‌، طرح‌هاي پيشنهادي و نتايج مورد انتظار

كد رخساره

نام رخساره

وضع موجود رخساره

سياست ها

اهداف

كد طرح‌هاي پيشنهادي

انتظارات

تخريب منابع خاك

تخريب منابع‌گياهي

تخريب منابع آب

10

جنگل‌هاي بياباني

متوسط تا كم

متوسط تا كم

كم

– مديريت و حفظ منابع خاك و گياه

– مديريت بحران و كنترل عرصه هاي بحران ساز

– كنترل و حفاظت از كانون‌هاي حساس‌فرسايش بادي تثبيت شده

– از طريق استمرار حيات و توسعه پايدار

III-II-I

XI-V-IV

– توسعه 3-1 درصدي چراگاه‌هاي مناطق بياباني

– ايجاد ذخيره‌گاه‌هاي علوفه اي و سوخت در مواقع بحراني از جمله خشكساليها و غيره

14

مناطق مرطوب حاشيه پلايا و دريا

متوسط تا كم

متوسط تا زياد

متوسط تا كم

– مديريت و ارتقاء كيفي منابع گياهي و آب‌هاي كم كيفيت

– ايجاد زمينه هاي بهره‌برداري و اشتغال از منابع طبيعي كم كيفيت

– بهره‌برداري از منابع آب و گياهي شور

– جلوگيري از تبديل اراضي به كانون‌هاي بحراني فرسايش بادي

III-II-I

XI-X-V

– توسعه بيش از يك ميليون هكتار پوشش گياهي با گونه‌هاي نم شورپسند و توليد علوفه 1تن در هكتار در سال

– افزايش توليد 20-10درصدي مراتع و رويشگاه‌هاي نم شورپسند

1

فرسايش آبراهه اي و مخروط افكنه

متوسط تا زياد

متوسط تا زياد

متوسط تا زياد

اعمال مديريت پايدار بر منابع 3 گانه آب‌، خاك و گياه

– افزايش توان بازسازي توليد در محيط

– كنترل و كاهش تخريب منابع 3 گانه

– مديريت صحيح در كاربري و تبديل اراضي

– افزايش بيوماس گياهي در عرصه هاي بياباني

III-II-I

XI-IX-V

– كاهش 1 تا 2كلاس فرسايش آبي

– افزايش بيوماس بين 50تا100درصد

– افزايش توليدات مرتعي بين 30-10 كيلوگرم در هكتار

 

 ادامه جدول شماره (2-5) وضع موجود رخساره‌ها‌، سياست‌ها‌، اهداف‌، طرح‌هاي پيشنهادي و نتايج مورد انتظار

كد رخساره

نام رخساره

وضع موجود رخساره

سياست ها

اهداف

كد طرح‌هاي پيشنهادي

انتظارات

تخريب منابع خاك

تخريب منابع‌گياهي

تخريب منابع آب

12

مخروط افكنه پلايايي

متوسط تا زياد

متوسط تا زياد

متوسط تا زياد

– مديريت و حفاظت منابع خاك

– مديريت بحران و كنترل عرصه هاي بحران ساز

– عرصه هاي قابل توسعه كشاورزي در آينده

– توسعه رويشگاه‌ها با گونه هاي هيدروهالوفيت

– برقراري تعادل سفره هاي آب شور و شيرين

III-II-I

XI-X-V

– تبديل بيش از 50هزار هكتار از اراضي به مزارع و باغات گونه هاي مقاوم به شوري

– توسعه بيش از 500هزار هكتار گونه‌هاي نم شورپسند

11

دشت رسي (دق رسي)

زياد

كم

كم

– مديريت و حفاظت منابع خاك

– مديريت بحران و كنترل عرصه هاي بحران ساز

– حفظ ذخاير خاك قابل استفاده در صنايع‌، كشاورزي و غيره

– كنترل و حفاظت از كانون‌هاي حساس فرسايش بادي

V-III-II-I

XI-VIII-VI

– كاهش 2 كلاس شدت فرسايش بادي

– تأمين 5-3 درصدي هزينه هاي بيابان‌زدايي از درآمدهاي ناشي از معادن رس و خاكهاي رسي

9

تپه ها و پهنه هاي

ماسه‌اي غيرفعال

متوسط تا كم

متوسط تا كم

كم

– مديريت و حفظ منابع خاك و گياه

– مديريت بحران و كنترل عرصه هاي بحران ساز

-كنترل كانون‌هاي بحراني فرسايش بادي

– استفاده بهينه از منابع معدني از جمله ماسه بادي

V-III-II-I

– تأمين 3-2 درصدي از هزينه هاي بيابان‌زدايي از محل درآمدمنابع معدني ماسه بادي

15

كوير نمكي و درياچه كويري

كم

كم

متوسط تا زياد

مديريت مناسب و بهينه از منابع خاك و معدني كشور در مناطق بياباني

– بهره‌برداري از منابع معدني (انواع نمك‌‌ها)

– جلوگيري از توسعه شوري

V-III

– گسترش 200-100درصدي تفرجگاهي از چشم‌اندازهاي كويري ايران

-توسعه100-50 درصدي استخراج نمك‌‌هاي كويري ايران

– تأمين 2-1درصدي هزينه هاي بيابان‌زدايي

 

 

ادامه جدول شماره (2-5) وضع موجود رخساره‌ها‌، سياست‌ها‌، اهداف‌، طرح‌هاي پيشنهادي و نتايج مورد انتظار

كد رخساره

نام رخساره

وضع موجود رخساره

سياست ها

اهداف

كد طرح‌هاي پيشنهادي

انتظارات

تخريب منابع خاك

تخريب منابع‌گياهي

تخريب منابع آب

13

كوير رسي

( دق رسي نمكي )

متوسط تا زياد

كم

كم

– مديريت و حفظ منابع خاك

– مديريت بحران و كنترل عرصه هاي بحران ساز

– جلوگيري از تبديل اراضي به كانون‌هاي بحراني فرسايش بادي

– بهره‌برداري از نمك‌‌هاي خوراكي و صنعتي

V-III

– كاهش حداقل 2 كلاس فرسايش بادي

– بهره‌برداري نظارت شده از معادن نمك

– تأمين 2-1درصدي از هزينه‌هاي بيابان‌زدايي

4

دشت رسي كربناته

زياد

كم

كم

– كنترل و كاهش تخريب منابع خاك

– مديريت بحران و كنترل عرصه هاي بحران ساز

– كاهش فرسايش بادي و كنترل كانون‌هاي بحراني فرسايش بادي

V-III

– افزايش 10-5درصدي پوشش گياهي

– افزايش 40-20درصدي پوشش سنگريزه‌اي

– كاهش 2 كلاس از شدت فرسايش بادي

2

دشت ريگي غيرفعال

كم

متوسط تا كم

متوسط تا زياد

– اعمال مديريت بحران بر عرصه هاي بحران ساز از جمله بيابان‌هاي سنگفرشي

– جلوگيري از تشديد فرسايش‌هاي بادي و آبي

– اعمال مديريت صحيح در كاربري اراضي

V-III

– افزايش 5-2 درصدي پوشش گياهي

– كاهش بحران فرسايش بادي

– سوق دادن بيش از 50درصدي كاربريهاي نامناسب در ساير اراضي به اراضي مذكور

5

دشت رسوبي شور

متوسط

زياد

زياد

– مديريت بحران و كنترل عرصه هاي بحران ساز

– حفظ منابع خاك و آب در مقابل خطر شوري

– جلوگيري از تخريب منابع آب و خاك

– افزايش بيوماس و تراكم پوشش گياهي

V-III

– افزايش 60-30 درصدي پوشش گياهي

– كاهش 2 كلاس شدت فرسايش بادي

– جلوگيري از انتشار نمك و كنترل 30-20درصدي از منابع آب و خاك

6

كلوت و كلوتك

(ياردانگ)

زياد

كم

كم

– مديريت بحران و كنترل عرصه هاي بحران ساز

– كاهش خسارات ناشي از فرسايش‌بادي بر منابع پايين‌دست

– حفاظت از منابع خاك

V-III

– كاهش حداقل 2 كلاس از شدت فرسايش بادي

– كاهش 70-50 درصدي خسارات ناشي از طوفان گرد و خاك در محدوده رخساره فوق

تحليل اثربخشي و افق نهايي مناطق بياباني پس از اجراي برنامه راهبردي – قسمت 25

  1 -5- چشم‌انداز آينده
    با اجراي اين برنامه چشم‌انداز مناطق بياباني كشور به شرح زير ترسيم مي‌شود:

   1-1-5-  ايجاد كمربند سبز حفاظتي (درختي و درختچه‌اي)

    در نوار ساحلي و چاله‌هاي كويري با اجراي برنامه مذكور كمربند سبز اطراف چاله هاي كويري و نوار ساحلي مناطق بياباني كشور تكميل خواهد شد كه علاوه بر اثرات  مثبت اقتصادي و اجتماعي از جمله كاهش فرسايش بادي‌، افزايش توليد‌، ظرفيت سازي چراي دام‌، ترسيب كربن(Co2) مازاد در هوا‌، كاهش آلودگي هاي جوي‌، بهبود شرايط زيست محيطي را نيز به همراه خواهد داشت‌. برآورد كارشناسي براين است كه ارزش ترسيب كربن و تلطيف هوا در 5/3 ميليون هكتار جنگلكاري و توسعه پوشش گياهي و مديريت مناطق مرطوب كويري‌، معادل 2/1 ميليون هكتار جنگل‌هاي شمال خواهد بود‌.

     2-1-5-  افزايش توليدات بخش كشاورزي (زراعت‌، باغباني‌، دامداري و … )
    در حال حاضر بسياري از مزارع و باغات كشور به دليل عوامل مختلف بيابان‌زايي از جمله فرسايش بادي و كاهش حاصلخيزي خاك‌، شوري زايي‌، تبخير و تعريق بيش از حد و… از كاهش توليد نسبتاً بالايي برخوردار مي باشند‌. پاره اي از مزارع و باغات نيز در معرض 100 درصدي تهديد ماسه‌هاي روان و يا شور شدن خاك مي باشند‌. اميد است طي اين برنامه بتوان بر توليد خالص بخش كشاورزي افزود كه در اين صورت ارزش افزوده و بازگشت سرمايه قابل توجهي در امر بيابان‌زدايي خواهيم داشت‌.

     3-1-5- افزايش درآمد سرانه و بهبود وضع معيشتي ساكنين مناطق بياباني    
 در حال حاضر متوسط خسارت‌هاي سرانه ناشي از عوامل مختلف بيابان‌زايي به جوامع محلي مستقر در مناطق بياباني بيش از پانصد هزار ريال در سال معادل 5 درصد درآمد سالانه
است‌. تنها در محدوده دشت يزد – اردكان صرفاً خسارات سرانه ناشي از فرسايش بادي و طوفانهاي گرد و خاك در حدود 184000 ريال در سال برآورد شده است‌. بنابراين در نظر است تا پايان اين برنامه بتوان با كاهش اثرات و عوامل تخريبي موثر در بيابان‌زايي‌، خسارات ناشي از بيابان‌زايي را تا سقف 1 درصد درآمد سرانه عمومي كاهش داد‌. بدين ترتيب وضع اقتصادي و معيشتي ساكنين جوامع محلي مناطق تحت پوشش برنامه ارتقاء خواهد يافت‌.

      4-1-5-  كاهش گرد و غبار هوا و افزايش سالم سازي محيط زيست
     آلودگي‌هاي زيست محيطي خاصه غبار آلودگي هوا ناشي از فرسايش بادي و تعليق ذرات ريز خاك توسط باد در هوا يكي ديگر از عوامل مهم و موثر در تخليه سكونتگاه‌ها و تشديد مهاجرت به شمار مي‌آيد‌. در حال حاضر در بسياري از مناطق بياباني ايران از جمله شهرهاي قم‌، سمنان‌، يزد، كرمان‌، زاهدان و… تشديد پديده غبارناكي هوا يكي از معضلات اصلي و از عوامل مهم مهاجرت به شمار مي رود‌. تعداد روزهاي غبارناكي واضح و نامناسب براي فعاليت‌هاي زيستي در تمام شهرهاي فوق الذكر از 60 روز در سال (16 درصد ايام سال) فراتر مي رود‌. بعد از اجراي اين برنامه اين شاخص به ويژه در كانون‌هاي جمعيتي مهم به 20 روز در سال (كمتر از 5درصد ايام سال) كاهش مي‌يابد‌.

     5-1-5- كاهش دست‌كم يك رتبه از پتانسيل بالفعل بيابان‌زايي و برقراري گرايش مثبت در عرصه‌هاي بياباني
 در حال حاضر غالب عرصه هاي مناطق خشك و بياباني از پتانسيل بالفعل بيابان‌زايي بالا و در حدود كلاس‌هاي 3 و4 برخوردار است‌. ضمن اينكه گرايش منفي بيابان‌زايي در غالب نقاط به جز مناطقي كه قبلاً طرح اجرايي و مديريتي بيابان‌زدايي اجرا شده است ديده ميشود‌. تصور بر اين است در پايان برنامه حاضر بتوان حداقل يك رتبه (كلاس) از توان بياباني شدن اراضي را كم نمود و گرايش مثبت را بر آنها حاكم كرد‌. در صورتي كه اين امر تحقق يابد ميتوان ايران را به عنوان يكي از اعضاء شاخص كنوانسيون مقابله با بيابان‌زايي جهان تلقي كرد كه وظيفه خود را در قبال كنوانسيون و تعهدات مربوطه به انجام رسانده و قابليت مديريت قابل تعميم بر ساير مناطق مشابه جهان را دارا است‌.

    6-1-5- ايجاد بستر مناسب به عنوان دانشگاه جهاني علمي –كاربردي و برگزاري كارگاه‌هاي بين‌المللي مقابله با بيابان‌زايي و مديريت بيابان
     ايران از تنوع كم‌نظيري در حوزه‌ي زيستمندان گياهي و جانوري و نيز زيستگاه‌هاي كويري و بياباني و ديگر زيست‌اقليم‌هاي خشك و نيمه‌خشك در دامنه‌هاي ارتفاعي متنوع برخوردار است و در حال حاضر نيز يك كلكسيون بياباني جهاني قلمداد مي‌شود‌. قطعاً با اجراي برنامه مذكور و كنترل و مستندسازي فرايندهاي بياباني و بيابان‌زدايي زمينه براي نمايش و آموزش علوم مربتط با بيابان‌زدايي فراهم مي‌شود كه ميتوان از آن در تبليغات عمومي جهاني و ارتقاء جنبش نرم افزاري و توليد علم نيز استفاده نمود‌. لازم به يادآوري است كه در حال حاضر پاره اي از كشورها از جمله چين‌، هند‌، پاكستان و غيره به رغم تنوع محدودتر در عرصه هاي بياباني‌، هر ساله با برگزاري دوره هاي آموزشي و كارگاه‌هاي بيابان‌زدايي اعتبارات خوبي را از سوي سازمان‌هاي جهاني به خود اختصاص مي‌دهند‌. در اين راستا اميد بر اين است كه كشور ايران نيز در طي دوره برنامه حاضر بتواند سهم خود را از محل اعتبارات جهاني بيابان‌زدايي اعم از اجرايي و آموزشي و صدور دانش فني تا سقف مناسبي ارتقاء بخشد.

        7-1-5- تبديل وظايف دولتي و يا موردي مقابله با بيابان‌زايي به فرهنگ عمومي
      به رغم اقدامات گسترده ترويجي‌، آموزشي در دهه‌هاي گذشته هنوز هم مفاهيم و واژه‌هاي بيابان‌زايي و بيابان‌زدايي براي بسياري از مردم‌، حتي تحصيل كرده ها روشن و گويا نمي‌باشد‌. انتظار بر اين‌است تا در پايان برنامه بتوان در اين زمينه سطح آگاهيهاي عمومي را به حد قابل قبولي افزايش داد.

       8-1-5- وفاق و تعامل ملي دستگاه‌هاي دولتي و مردمي در امر مشاركت در مديريت و كنترل پديده بيابان‌زايي
     با توجه به نگرش چند جانبه به طرح‌ها و پروژه‌هاي پيش بيني شده در اين برنامه و تطابق زمان اجراي آن با سند نهايي چشم‌انداز 20 ساله كشور و برنامه اقدام ملي مقابله با بيابان‌زايي و كاهش اثرات خشكسالي در نظر است تا ميزان همكاري و تعامل سازمان‌ها و مراكز مرتبط با مقوله بيابان از سطح محدود موجود‌، به سطح قابل قبولي ارتقاء يابد‌.

       9-1-5-  قانونمند شدن مديريت بيابان و مقابله با بيابان‌زايي
      هر چند كه در سال‌هاي گذشته گامهاي مهمي در امر تدوين قوانين و ضوابط جلوگيري از تخريب منابع آب‌، خاك و گياه برداشته شده است‌، ولي مقوله بيابان‌زايي جنبه هاي بسيار متعدد و پنهاني دارد كه بايد در قانونگذاري به آن توجه بيشتر شده و زواياي مختلف آن مورد توجه قرار گيرد تا تخلفات منجر به بيابان‌زايي از سوي مردم و حتي بخش هاي دولتي به حداقل ممكن كاهش يابد‌. در حال حاضر توانمندي قوانين موجود در امر مقابله با بيابان‌زايي وضع مطلوب نداشته‌، اميد مي رود با آشكار شدن جنبه هاي مختلف آن در طي برنامه‌، اين مهم به حد مورد انتظار ارتقاء يابد‌.

پايش و ارزيابي طرح‌ها و پروژه‌های موجود در برنامه راهبردی بیابان – قسمت 24

    پايش و ارزيابي از ملزومات مهم و اساسي در سلامت و اصلاح بموقع طرح‌ها و پروژه‌ها مي‌باشد‌. يكي از ويژگي هاي برنامه حاضر توجه خاص به مسيله پايش و ارزيابي آن است كه به صورت مستمر و مرحله اي انجام خواهد گرفت‌. زيرا كه در نظر است برنامه مبتني بر واقعيات استوار گردد‌، خطاهاي آن به كمينه‌ي ممكن برسد و راه را براي برنامه‌هاي آينده هموارتر و روشن تر نمايد‌. در اين برنامه مقاطع زماني پايش و ارزيابي و نيز روش‌هاي ارزيابي به شرح زير مدنظر قرار گرفته است:

1-4-4- مقاطع زماني پايش و ارزيابي
به دليل اينكه طرح‌ها و پروژه‌هاي منابع طبيعي خاصه در مناطق بياباني‌، عموماً دير بازده بوده و حداقل زمان لازم براي امكان اظهارنظر و نتيجه گيري درخصوص آنها حداقل در حدود پنج سال ميباشد‌؛ ضمن نظارت و ارزيابي سالانه در عملكرد برنامه توسط دفتر امور بيابان عملكرد كل برنامه نيز از هر دوره پنج ساله مورد پايش و ارزيابي قرار مي گيرد‌.
 
2-4-4- انواع ارزيابي
   با توجه به اثرات مختلف طرح‌ها و پروژه‌هاي تعريف شده در برنامه‌، ارزيابي از
جنبه هاي مختلف به شرح زير ضروري است كه براي هر كدام روش كار و شرح خدمات مشخصي تدوين خواهد شد :
الف ) ارزيابي فني : براساس‌، دستورالعمل ها و معيارهاي فني هر طرح يا پروژه و براساس قابليت‌ها و محدوديت‌هاي عرصه هايي كه در آن طرح يا پروژه اجرا مي‌شود‌.
ب ) ارزيابي اثر اقتصادي : براساس‌، هزينه ها‌، برگشت سرمايه و نهايتاً ارزش افزوده مستقيم و يا غيرمستقيم اثر اقتصادي طرح‌ها و پروژه‌ها صورت مي گيرد‌.
پ ) ارزيابي اثر اجتماعي و فرهنگي : براساس‌، شاخص هاي كيفي مورد اندازه گيري وتبديل آن به ارزش هاي كمي انجام مي‌شود‌.
ت ) ارزيابي اثرات زيست محيطي و توسعه اي : براساس‌، اثرات زيست محيطي و توسعه اي هر طرح يا پروژه بر مناطق پيرامون خود

3-4- روش ارزيابي
جهت ارزيابي از روش گام به گام و خوشه اي به شرح زير استفاده خواهد شد :
الف ) ارايه تصويري روشن از منطقه قبل از اجراي طرح‌ها و پروژه‌ها بر حسب نوع و اهدافي كه بدين منظور از مطالعات پايه ( شناسنامه طرح يا پروژه ) كه قبلاً تهيه شده استفاده خواهد شد‌. لذا تهيه طرح توجيهي و اجرايي براي هر طرح و يا پروژه ضروري است‌.
ب ) بررسي گزارش هاي ناظر طرح و يا پروژه از جنبه هاي مختلف‌، خاصه محدوديت‌ها و قابليت هاي مكاني‌، زماني‌، نيروي انساني‌، مشاركت مردمي و غيره كه در شرح وظايف ناظر تدوين خواهد شد‌.
پ ) ارزيابي طرح يا پروژه از جنبه هاي مختلف اعم از فني‌، اقتصادي‌، اجتماعي و يا زيست محيطي بر دستورالعمل هاي تعيين شده‌، در تدوين دستورالعمل ها موارد زير مدنظر قرار خواهد گرفت‌. 
پ-1- ميزان دستيابي طرح يا پروژه به اهداف از قبل تعيين شده
پ-2- ميزان سلامت و پايداري طرح يا پروژه در حال و آينده
پ-3- ميزان مشاركت و استقبال مردمي در اجرا‌، نگهداري و مديريت طرح يا پروژه
پ-4- ميزان برگشت پذيري سرمايه به صور مختلف‌، اعم از مستقيم يا غيرمستقيم

     لازم به ذكر است كه يكي از ملزومات ارزيابي دقيق طرح‌ها و پروژه‌ها‌، وجود نظارت قوي و مستمر است لذا بايد از ابتدا اعتبار لازم پيش بيني گردد‌. بدين منظور اعتبارات لازم جهت بخش ارزيابي و پايش در 2 بخش جداگانه تحت عنوان اعتبارات نظارت و ارزيابي مدنظر قرار مي گيرد‌.
    ميزان اعتبارات كل موارد مربوط به نظارت و ارزيابي حدوداً معادل 1 درصد كل اعتبارات برنامه خواهد بود‌.

يك سخنراني ناب در دانشگاه صنعتي شريف

سروش سروشيان در تهران ...

    پروفسور سروش سروشيان، استاد ممتاز گروه مهندسي عمران و محيط زيست دانشگاه كاليفرنيا در ايران است و از آن بهتر آن كه روز يكشنبه آينده در تالار جابربن حيان دانشگاه صنعتي شريف به ايراد سخنراني براي مشتاقانش خواهد پرداخت. سروشيان كه مدير مركز آب و هواشناسي و سنجش از دور ارواين در دانشگاه كاليفرنيا نيز هست، قصد دارد تا آخرين يافته‌هاي علمي خود و همكارانش را در باره‌ي توان بشر در پيش‌بيني سامانه‌هاي اقليمي، نظير سيل، خشكسالي و ديگر پديده‌هاي حدي به دانشجويان و ديگر علاقه‌مندان به اين حوزه عرضه دارد.
    اين استاد برجسته‌ي ايراني، يكي از مشهورترين و صاحب‌نام‌ترين دانشمندان اين حوزه به شمار مي‌آيد و بنابراين، توصيه من به خوانندگان عزيز مهار بيابان‌زايي آن است كه اگر مي‌توانند، اين فرصت را كه در ساعت 13:30 روز يكشنبه آينده (18 اسفند 1387) برايشان فراهم شده است، از دست ندهند.

پروفسور سروش سروشيان

    برخي از مهم‌ترين آثار نگارشي استاد سروشيان به شرح زير معرفي مي‌شود:

Publications Author of over 150 refereed journal and conference proceedings papers

CHRS is actively engaged in research and the publication of its findings. Over 80 manuscripts and articles have been published, or are in press, since the research group relocated to the University of California at Irvine in July 2003.

PUBLISHED PAPERS (Refereed Journals)

Jin, J., X. Gao, and S. Sorooshian, “Impacts of Model Calibration on High-Latitude Land-Surface Processes: PILPS 2(e) calibration/validation experiments,” Global and Planetary Change, 38 (1-2): 73-80, July 2003.

Yucel, I., W.J. Shuttleworth, X. Gao, and S. Sorooshian, “Short-Term Performance of the MM5 Model with Cloud Assimilation from Satellite Observations,” Monthly Weather Review 131(8) 1797-1810, August 2003

Vrugt, J.A., H.V. Gupta, W. Bouten, and S. Sorooshian, “A Shuffled Complex Evolution Metropolis Algorithm for Optimization and Uncertainty Assessment of Hydrologic Model Parameters”, Water Resources Research 39 (8): Art. No. 1201, Aug. 2003

Li, J., X. Gao, R.A. Maddox, S. Sorooshian, and K. Hsu, “A Numerical Investigation of Storm Structure and Evolution During the July 1999 Las Vegas Flash Flood,” Monthly Weather Review, 131(9): 2038-2059, September 2003

Liu, Y., L.A. Bastidas, H.V. Gupta, and S. Sorooshian, “Impacts of a Parameterization Deficiency on Off-line and Coupled Land-Surface Model Simulations,” Journal of Hydrometeorology, 4 (5): 901-914, October 2003

Morin, E., Krjewski, WF, Goodrich, DC, Sorooshian, S., et al; “Estimating rainfall Intensities from Weather Radar Data: The Scale-Dependence Problem, “Journal of Hydrometeorology, 4 (5): 782-797, October 2003

Gao X., S. Sorooshian, J. Li and J. Xu, “SST Data Improve Modeling of North American Monsoon Rainfall,” EOS-AGU, 84(43): October 2003

Franz, K.J., H.C. Hartmann, S. Sorooshian, and R. Bales, “Verification of National Weather Service Ensemble Streamflow Predictions for Water Supply Forecasting in the Colorado River Basin,” Journal of Hydrometeorology, 4 (6): 1005-1118, December 2003

Moradkhani, H., S. Sorooshian, H.V. Gupta, and P.R. Houser, “Dual State-Parameter Estimation of Hydrological Models Using Ensemble Kalman Filter, ” Journal of Advances in Water Resources, 28(2):135-147, February 2004

Wagener T., H.V. Gupta, K. Carpenter, et al., “A Hydroarchive for the Free Exchange of Hydrological Software,” Hydrological Processes, 18(2): 3839-391, February 2004

Hsu, K-L., Y. Hong, and S. Sorooshian, “Rainfall Estimation Using a Cloud Patch Classification Map,” Measuring Precipitation from Space EURAINSAT and the future, 8 June 2004.

Moradkhani, H., K. Hsu, H.V. Gupta, and S. Sorooshian, “Improved Streamflow Forecasting Using Self-Organizing Radial Basis Function Artificial Neural Networks,” Journal of Hydrology, 295(1-4): 246-262, August 2004

Xu, J., X. Gao, Q. Xiao and S. Sorooshian, “Investigate the Impacts of Assimilating Satellite Rainfall Estimates on Rainstorm Forecast over Southwest United States.,” Geophy. Res. Letters , 31(16: Art No. L16104 , August 2004

Xu, J. X. Gao, J. Shuttleworth, S. Sorooshian, and E. Small, “Model Climatology of the North American Monsoon Onset Period During 1980-2001,” Journal of Climate Research, 17(20): 3892-3906, October 2004

Ajami N.K., H.V. Gupta, T. Wagner, S. Sorooshian “Calibration of a Semi-Distributed Hydrologic Model for Stramflow Estimation along a River System”, Journal of Hydrology, 298(1-4):112-135, October 2004

Xu, J., X. Gao, S. Sorooshian, J. Shuttleworth, and E. Small, “Soil moisture-precipitation feedback on the North American monsoon system in the MM5-OSU model”, Quarterly Journal of the Royal Meteorological Society, 130(603): 2873-2890 Part B October 2004

Xu, J., X. Gao, S. Sorooshian, “Model Study of Soil-Moisture influence on precipitation seesaw in the southern United States ,” Tellus A-Dynamci Meteorology and Oceanography, 56(5): 514-519, October 2004

Pagano, T. C., D. C. Garen, and S. Sorooshian, “Evaluation of official Western US seasonal water supply outlooks, 1922-2002”. J. Hydrometeorol., 5(5): 896-909 October 2004

Liu, U., H.V. Gupta, S. Sorooshian, L.A. Bastidas, and W.J.Shuttleworth, “Exploring Parameter Sensitivities of the Land Surface Using a Locally Coupled Land-Atmosphere Model” Journal of Geophysical Research – Atmospheres 109 (D21): Art. No. D21101 November 2004

Li, J., X. Gao, R.A. Maddox, and S. Sorooshian,, “Model Study of Evolution and Diurnal Variations of Rainfall in North American Monsoon during June and July 2002,” Monthly Weather Review, 132(12): 2895-2915, December 2004

Hong, Y., K-L Hsu, S. Sorooshian, X. Gao, “Precipitation Estimation from Remotely Sensed Imagery Using an Artificial Neural Network Cloud Classificaton System ,” Journal of Applied Meteorology, 43(12): 1834-1852, December 2004

Yuan, H., S. L. Mullen, X. Gao, S. Sorooshian, J. Du, and H. H Juang, “Verification of probabilistic quantitative precipitation forecasts over the southwest United States during winter 2002-2003 by the RSM ensemble system, “ Monthly Weather Review, 133(1): 279-294, January 2005

Hogue, T., L. Bastidas, H.V.Gupta, et al, “Evaluation and transferability of the Noah land surface model in semiarid environments,” Journal of Hydrometeorology 6 (1) ): 68-84, February 2005

Moradkhani, H., S. Sorooshian, H.V. Gupta, and P.R. Houser, “Dual State-Parameter Estimation of Hydrological Models Using Ensemble Kalman Filter, ” Journal of Advances in Water Resources, 28(2):135-147, February 2005

Hong, Y. K.-L. Hsu, S. Sorooshian, and X. Gao, “Improved Representation of Diurnal Variability of Rainfall Retrieved from the Tropical Rainfall Measurement Mission Microwave Image adjusted Precipitation Estimation from Remotely Sensed Information Using Artificial Neural Networks (PERSIANN) system, Journal of Geophysical Research-Atmospheres, 110(D6) Art. No. D06102, Mar 17 2005

Hong, Yang, K. Hsu, S. Sorooshian, and X. Gao, “Self-organizing nonlinear output (SONO): a neural network suitable for cloud patch-based distributed rainfall estimation from remotely sensed information,” Water Resource Research, 41(3) Art. No. W03008, Mar 8 2005

Sorooshian, S., R. Lawford, P. Try, W. Rossow, J. Roads, J. Polcher, G. Sommeria, R. Schiffer, “Water and energy cycles: investigating the links,” World Meteorological Organization Bulletin, Vol. 54(2): 58-64, April 2005

Liu, Y.Q., H.V. Gupta, S. Sorooshian, L.A. Bastidas, and W.J.Shuttleworth, “Constraining land surface and atmospheric parameters of a locally coupled model using observational data,” Journal of Hydrometorology, 6(2):156-172, Apr 2005

Moradkhani, H., K.-L. Hsu, H.V. Gupta, and S. Sorooshian, “Uncertainty assessment of hydrologic model states and parameters: Sequential data assimilation using the particle filter,” Water Resources Research, 41(5) Art. No. W05012, May 17 2005

Shamir, E., B. Imam, H.V. Gupta, and S. Sorooshian, “Application of temporal streamflow descriptors in hydrologic model parameter estimation”, Water Resources Research, 4(6), Art. No. W06021, June 29, 2005

Shamir, E., B. Imam, E. Morin, H.V. Gupta, S. Sorooshian, “The role of hydrograph indices in parameter estimation of rainfall-runoff models,” Hydrological Processes, DOI: 10.1002/hyp.5676, 19(1): 2187-2207, July 2005

Yilmaz, K., T. S. Hogue, K. Hsu, S. Sorooshian, H. V. Gupta, and T. Wagener, “Intercomparison of Rain Gauge, Radar and Satellite-based Precipitation Estimates with Emphasis on Hydrologic Forecasting, ” Journal of Hydrometeorology, 6(4):497–517, Aug 2005

Morin, E., R. A. Maddox, D. Goodrich, S. Sorooshian, “Radar Z-R Relationship for Summer Monsoon Storms in Arizona,” Weather and Forecasting 20 (4) 672-679 Aug 2005

Li, J., X., Gao, R.A. Maddox, and S. Sorooshian, “ Sensitivity of North American Monsoon Rainfall to Multisource SSTs in MM5,” Monthly Weather Review, 133 (10): 2922-2939, October 2005

Jin J.M., N.L. Miller, S. Sorooshian, et al., “Relationship between atmospheric circulation and snowpack in the western USA,” Hydrological Processes 20 (4): 753-767 March 15 2006

Hogue, T.S., H.V. Gupta, S.Sorooshian, “A ‘User-Friendly’ approach to parameter estimation in hydrologic models,” Journal of Hydrology 320 (1-2): 202-217 Sp. Iss. SI March 30 2006

Duan Q, J. Schaake, V. Andreassian, S. Franks, G. Goteti, H.V. Gupta, Y.M. Gusev, F. Habets, A. Hall, L. Hay, T. S. Hogue, M. Huang, G. Leavesley, X. Liang, O.N. Nasonova , J. Noilhan, L. Oudin, S. Sorooshian, T. Wagener, E.F. Wood, “Model Parameter Estimation Experiment (MOPEX): An overview of science strategy and major results from the second and third workshops,” Journal of Hydrology 320 (1-2): 3-17 Sp. Iss. SI March 30 2006

Morin, E., D. Goodrich, R.A. Maddox, X. Gao, H. Gupta, S. Sorooshian, “Spatial patterns in thunderstorm rainfall events and their coupling with watershed hydrological response”, Advances in Water Resources, 29(6): 843-860, June 2006

Vrugt J.A., H.V.Gupta, S.C. Dekker, S. Sorooshian, T. Wagener, W. Bouten, “Application of stochastic parameter optimization to the Sacramento Soil Moisture Accounting Model,” Journal of Hydrology, 325 (1-4): 288-307 JUN 30 2006

Farid, A., D. Rautenkranz, D.C. Goodrich, S.E. Marsh, and S. Sorooshian, “Riparian vegetation classification from airborne laser scanning data with an emphasis on cottonwood trees, Can. J. Remote Sensing, 32 (1) 15-18, 2006

Farid, A., D.C. Goodrich, and S. Sorooshian, “Using Airborne Lidar to Discern Age Classes of Cottonwood Trees in a Riparian Area,” WJAF 21(3): 149-158, 2006

Xu, J.J., Q. Xiao, X. Gao, and S. Sorooshian (2006), “Influence of assimilating rainfall derived from WSR-88D radar on the rainstorm forecasts over the southwestern United States,” J. Geophys. Res., 111, D13105, doi:10.1029/2005JD006650, 2006

Ajami, N., Q. Duan, S. Sorooshian, “Multimodel Combination Techniques for Analysis of Hydrological Simulations: Application to Distributed Model Intercomparison Project Results”, Journal of Hydrometeorology, Vol. 7, No. 4, pages 755–768, Aug 2006

Lawford R, M. Bosilovich, S. Eden, S. Benedict, C. Brown, S. Gruber, P. Houser, K. Hsu, J. Huang, W. Lau, T. Meyers, K. Mitchell, C. Peters-Lidard, J. Roads, M. Rodell, S. Sorooshian, D. Tarpley, S. Williams, “US contributions to the CEOP,” Bulletin of the American Meteorological Society 87 (7): 927+ JUL 2006

Hong, Y., K-L Hsu, H. Moradkhani, and S. Sorooshian, “Uncertainty Quantification of Satellite Precipitation Estimation and Monte Carlo Assessment of the Error Propagation into Hydrologic Response,” Water Resources Research , 4242 (8): Art. No. W08430 AUG 26 2006

Hogue, T. S., L. A. Bastidas, H. V. Gupta, and S. Sorooshian, “Evaluating model performance and parameter behavior for varying levels of land surface model complexity,” Water Resour. Res., 42, W08430, doi:10.1029/2005WR004440, 2006

Ajami, N. K., Q. Duan, and S. Sorooshian (2007), “An integrated hydrologic Bayesian multimodel combination framework: Confronting input, parameter, and model structural uncertainty in hydrologic prediction,” Water Resour. Res., 43 (1) Art. No. W01403, doi:10.1029/2005WR004745, January 9, 2007

Yuan HL, Mullen SL, Gao XG, Sorooshian S., Du, J., and Juang, H-M H., “Short-range probabilistic quantitative precipitation forecasts over the southwest United States by the RSM ensemble system”, Monthly Weather Review 135 (5): 1685-1698 May 2007

Duan QY, Ajami NK, Gao XG, and Sorooshian, S., “Multi-model ensemble hydrologic prediction using Bayesian model averaging ”, Advances in Water Resources 30 (5): 1371-1386 May 2007

Welles E, Sorooshian S, Carter G, and Olsen, B, “Hydrologic verification – A call for action and collaboration”, Bulletin of the American Meteorological Society (BAMS) 88 (4): 503+ April 2007

Gao X, Li J, and Sorooshian S, “Modeling intraseasonal features of 2004 North American monsoon precipitation”, Journal of Climate 20 (9): 1882-1896 May 2007

Hong, Y., D. Gochis, J-T Chieng, K-L Hsu, and S. Sorooshian, “Evaluation of PERSIANN-CCS Rainfall Measurement Using the NAME Event Rain Gauge Network, J. of Hydrometeor., 2007, DOI:10.1175/JHM574.1

Chiang, YM, KL Hsu, FJ Chang, Y Hong, S Sorooshian, “Merging multiple precipitation sources for flash flood forecasting”, J. Hydrology, 340(3-4) 183-196 July 15 2007

Li, J., X., Gao, and S. Sorooshian, “Modeling and Analysis of the Variability of the Water Cycle in the Upper Rio Grande Basin at High Resolution”, J. Hydrometeor., 18(4) 805-824, August 2007

Huiling, Y., X. Gao, S. L. Mullen, S. Sorooshian, J. Du, and H-M H. Juang, “Calibration of Probabilistic Quantitative Precipitation Forecasts with an Artificial Neural Network”, Weather and Forecasting Vol. 22, No. 6. 1287–1303 December 2007

Farid A, D.C. Goodrich, R. Bryant, and S. Sorooshian, “Using airborne lidar to predict Leaf Area Index in cottonwood trees and refine riparian water-use estimates, Journal of Arid Environments,72(1: 1-15, 2008       BOOKS
Sorooshian, S., B. Imam, S. E. Mahani, T. Pagano, and M. Whittaker, “Hydrologic Sciences and Water Resources Management In a Changing World,” In Water Resources Perspectives: Evaluation, Management, and Policy. (Alsharhan A.S., and W.W. Wood Eds.), Elsevier Science, Amsterdam, The Netherlands, 2003.

Duan, Q., H. V. Gupta, S. Sorooshian, A. N. Rousseau, R. Turcotte, Editors, Calibration of Watershed Models, AGU Water Science and Application, Vol. 6 , American Geophysical Union, Washington, D.C., 2003

Wheater, H., S. Sorooshian, G. Sharma, Hydrological Modelling in Arid and Semi-Arid Areas, UNESCO IHP International Hydrology Series, Cambridge University Press, 2006

CONTRIBUTIONS IN BOOKS
Sorooshian, S. and P.L. Whitaker, “Hydrology Overview,” in Handbook of Weather, Climate, and Water: Chemistry, Impacts, and Applications, T. Potter and B. Colman (Editors), pp. 417-430, John Wiley and Sons, Inc., New York, 2003.

Gupta, H.V., S. Sorooshian, T.S. Hogue, and D. Boyle, “Advances in Automatic Calibration of Watershed Models”, in: Calibration of Watershed Models, AGU Water Science and Application, Volume 6, pp. 9-28, American Geophysical Union, Washington, D.C., 2003.

Vrugt, J.A., H.V. Gupta, W. Bouten, and S. Sorooshian, “A Shuffled Complex Evolution Metropolis Algorithm for Estimating the Posterior Distribution of Watershed Model Parameters,” in Calibration of Watershed Models, AGU Water Science and Application, Vol. 6, pp. 105-112, American Geophysical Union, Washington, D.C., 2003.

Misirli, F., H.V. Gupta, S. Sorooshian, and M. Thiemann, “Bayesian Recursive Estimation of Parameter and Output Uncertainty for Watershed Models,” in Calibration of Watershed Models, AGU Water Science and Application, Vol. 6, pp. 113-124, American Geophysical Union, Washington, D.C., 2003.

Hogue, T.S., H.V. Gupta, S. Sorooshian, and C.D. Tomkins, “A Multi-Step Automatic Calibration Scheme for Watershed Models,” in Calibration of Watershed Models, AGU Water Science and Application, Vol. 6, pp. 165-174, American Geophysical Union, Washington, D.C., 2003.

Boyle, D.P., H.V. Gupta, and S. Sorooshian, “Multicriteria Calibration of Hydrologic Models,” in Calibration of Watershed Models, AGU Water Science and Application, Vol. 6, pp. 185-196, American Geophysical Union, Washington, D.C., 2003.

Bastidas, L.A., H.V. Gupta, K. Hsu, and S. Sorooshian, “Parameter, Structure, and Model Performance Evaluation for Land-Surface Schemes,” in Calibration of Watershed Models, AGU Water Science and Application, Vol. 6, pp. 229-237, American Geophysical Union, Washington, D.C., 2003.

Lawford, R.G., J.M. Landwehr, S. Sorooshian, and M.P.L. Whitaker, “International Hydrologic Science Programs and Global Water Issues,” in Water: Science, Policy, and Management, Water Resources Monograph 16, Chapter 11, pp. 223-246, American Geophysical Union, Washington, D.C., 2003.

Sorooshian S., B. Imam, S. E. Mahani, T. Pagano, and M. Whittaker, “Hydrologic Sciences and Water Resources Management In a Changing World,” In Water Resources Perspectives: Evaluation, Management, and Policy. (Alsharhan A.S., and W.W. Wood Eds.), Elsevier Science, Amsterdam, The Netherlands, 2003.

Imam B., and S. Sorooshian, “Overview of the Hydrologic Cycle and its Connection to Climate: Droughts and Floods,” in The Science and Culture Series, International Seminar on Nuclear War and Planetary Emergencies, 32nd Session. Ed. R. Ragaini, Series Ed. A. Zichichi, World Scientific, 2004.

Pagano, T., and S. Sorooshian, “Global Water Cycle (Fundamental, Theory, Mechanisms),” in Encyclopedia of Hydrological Sciences, Edited by M.G. Anderson, Vol 5, 173: pp. 2697-2711, John Wiley & Sons, Ltd., Chichester, England, 2006

Ksu, K-L, Y. Hong, S. Sorooshian, “Rainfall estimation using a cloud patch classification map,” in Advances in Global Change Research Series, Volume 28: Measuring Precipitation from Space, EURAINSAT and the Future, Volume Ed 28: V. Levizzani, P. Bauer, T.J. Turk, , Springer, 2007

 سروش سروشيان  

     همچنين براي آگاهي بيشتر مي‌توانيد به پروفايل دكتر سروشيان در تارنماي دانشگاه كاليفرنيا مراجعه كنيد.

مهم‌ترین دلایل شتاب بیابان‌زایی در ایران

     همزمان با نزدیک‌شدن به هفته‌ی منابع طبیعی، بسیاری از علاقه‌مندان به طبیعت در هر دو بخش دولتی و مردم‌نهاد می‌کوشند تا  با برگزاری نشست‌های گوناگون و آیین‌های درخور این هفته، تا آنجا که می‌توانند بر اهمیت حفظ مواهب طبیعی سرزمین مادری تأکید ورزند. از همین رو، تا ساعاتی دیگر، رهسپار نگین سبز وطن، گیلان عزیز هستم تا در تالار اجتماعات دانشکده‌ی منابع طبیعی گیلان، واقع در شهرستان صومعه سرا، به ایراد سخنرانی با عنوان: «مهم‌ترین دلایل شتاب بیابان‌زایی در ایران» بپردازم. در این مراسم که به پیشنهاد جمعیت زنان مبارزه با آلودگی محیط زیست گیلان و حمایت و همکاری برخی از نهادهای دولتی و دانشگاهی منطقه برگزار می‌شود، علاوه بر نگارنده، همکار عزیزم، مصطفی خوشنویس نیز در باره‌ی اهمیت حفظ درختان کهنسال و جایگاه این آیه‌های ارزشمند خلقت در خزانه‌ی غنی طبیعت وطن سخن خواهد گفت.

مراسم، رأس ساعت 16:30 روز شنبه، 10 اسفند 1387 آغاز خواهد شد.

     در اینجا، خلاصه‌ای از سخنرانی خویش را برای آگاهی خوانندگان عزیز تارنمای مهار بیابان‌زایی منتشر می‌کنم.

سخنرانی محمد درویش در دانشکده منابع طبیعی گیلان - 10 اسفند 1387

     بیابان‌زایی، بیش از 10 هزار سال قدمت دارد. یعنی درست از زمانی که بشر زندگی شبانی را به کنار نهاد و با کشف کشاورزی، آموخت که چگونه می تواند به جای تعقیب و شکار غذا، مایحتاج خویش را از زمین بدست آورد و سکنی‌گزین شود. به دیگر سخن، شايد حکايت تلخ بيابان­زايی را بتوان از آنجا آغاز کرد که يکی از اهالی زمين به نام انسان، توانست گوی سبقت را از ديگر موجودات زنده‌ی زمينی بربايد و شمارِ خويش را با شتابی گيج­کننده افزايش دهد، آدمی، آنگاه که متوجه‌ی اين رشد حيرت­انگيز شد، چاره­ای نداشت تا اشتباه دوّم را نيز مرتکب شده و تصميم بگيرد از کوتاه­ترين راه و در کمترين زمانِ ممکن، دهان‌های گرسنه را به هر قيمتی سير کند. بر پايه‌ی يکی از جديدترين مطالعات ديرين­شناسی خاک[1]، آشکار شده که فرايند بيابان­زايی ناشی از فشارهای انسانی در يونان باستان، از پيشينه­ای دست­کم 4500 ساله برخوردار است[2] و اين فرايندها، نه­تنها بر حاصلخيزی اراضی کشاورزی اثر گذاشته که در درازمدت، گرايش اقليمی منطقه را نيز به سوی خشکی بيشتر سوق داده است؛ چنانچه همان مطالعات ثابت کرده است که ميانگين سالانه‌ی ريزش‌های آسمانی يونان باستان در سرزمين‌های با ارتفاع کمتر از 1000 متر، به 932 ميلي‌متر می­رسيده است (Retallack، 2001). اين واقعيت، يعنی اثر متقابل بيابان­زايی در تشديد روند تغيير اقليم و گرم­تر شدنِ سرزمين‌های متأثر از آن را پيشتر Hulme  و Kelly  (1997) نيز در آفريقا به اثبات رسانده بودند[3].

   در سال 1987 ميلادی، گزارشی با عنوان « آينده‌ی مشترک ما[4]» توسط دانشگاه آکسفورد منتشر شد که به رغم گذشت حدود 22 سال، هنوز چيزی از استحکام و اعتبارِ بينش حاکم بر روح کلمات آن، کاسته نشده است؛ در آن گزارش می­خوانيم: « زمين يکی است، ولی جهان يکی نيست؛ همه‌ی ما برای ادامه‌ی حيات خويش به يک بوم­سپهر متکی هستيم، با اين همه هر جامعه و هر کشور در تلاش برای بقا و سعادت خويش است، بدون آنکه به تأثير تلاش خود بر ديگران چندان توجهی داشته باشد. »              

   و اگر ادعا شود روند کماکان شتابناک جريان بيابان­زايی در آغازين سال‌ها از هزاره‌ی سوّم ميلادی شاهدی است بر درستی گزارش آکسفورد، به نظر نمی­رسد سخنی به گزاف گفته شده باشد. ميليون‌ها انسان آشکارا در معرض نيستی قرار گرفته­اند؛ مالاريا هنوز بيش از يک ميليون نفر را در سال از پا درمی­آورد[5]؛ يک ميليون نفری که اغلب در آسيب­پذيرترين سرزمين‌های متأثر از بيابان­زايی در آفريقا زيست می­کنند. اما بشر متمدن و دانای شمالی، به جای چشم دوختن به چنين بحران‌های آشکاری در خارج از مرزهای خويش، کماکان با سماجتی تأسف­بار، با دو برابر کردنِ توليد دی اکسيد کربن در طول فقط سه دهه‌ی گذشته[6]، در انديشه‌ی دوام و سعادت انحصاری خويش است! آيا طغيانِ هر از چندگاهِ  ويروس‌های ناشناخته­ای نظير HIV  يا سارس و … خود دليلی بر صحت درونمايه­های انگيزشی دريافت آکسفورد نيست که همه‌ی ما برای ادامه‌ی حيات خويش به يک بوم­سپهر متکی هستيم؟ و آيا می­توان به ادعای برقراری امنيتی پايدار، تنها در بخشی از زمين، دلخوش کرد؟[7]

    در ایران نیز، با وضعیتی به مراتب ناپایدارتر از متوسط جهانی مواجه هستیم. چرا که اغلب مناطق کشور در قلمرو سرزمین‌های خشک و نیمه‌خشک جای گرفته و از شکنندگی زیاد و توان برگشت‌پذیری اندکی برخوردار هستند. افزون بر تنگناهای اقلیمی، به گمانم، آنچه را که باید به عنوان متهم ردیف نخست در تشدید روند بیابان‌زایی در ایران معرفی کرد، نه فقر اقلیمی و نه فقر اقتصادی، که فقر دانایی است؛ فقر که با دو اهرم ویرانگر خویش (فقر مدیریتی و فقر فرهنگی)، بیشترین آسیب را به پایداری محیط زیست ایران وارد ساخته است.


[1] Paleopedology

[2] افلاطون، کهن­نابغه‌ی برجسته‌ی يونانی، در رساله‌ی خويش با عنوان «آتن فرسوده» تصريح دارد که فرايندهای تخريب سرزمين در يونان باستان ممکن است از قدمتی 10 هزارساله برخوردار باشند (Moore.و همکاران، 1996). برای آگاهی بيشتر نگاه کنيد به درويش (1381).

[3] برای آگاهی بيشتر، نگاه کنيد به درويش (1379).

[4] Our common future (به نقل از: پرزدکوئيار، 1996).

[5] همشهری، ش 3033 ، ص 5.

[6] همان.

[7] در اصول نهم و دهم از منشور پارک فناوری پرديس آمده است: «ما محيط زيست را يک سرمايه‌ی ملّي و حفظ آن را يک وظيفه‌ی اساسي مي­دانيم… ما به همسايگان خود ارج مي­­گذاريم و با آنان برادر و مهربان خواهيم بود … همکاري، استراتژي آينده ما است. توسعه‌ی علم و فناوري پيشرفته با همکاري عجين شده است. ما در راستاي افزايش توانمندي‌هاي خود، به همکاري‌هاي بين­المللي به عنوان يک اصل غير قابل اغماض مي­نگريم و علاقه­مند هستيم با تمامي شرکت‌ها و مراکز فناوري در جهان ارتباط و همکاري تنگاتنگ داشته باشيم

راهبردها و راهکارهای پژوهش در سند راهبردی بیابان – 21

3-1-4- راهبردهاي تحقيقاتي

بر طبق آنچه كه گذشت و با توجه به شش راهبرد اجرايي ارايه شده، در بخش پژوهشي نيز، شش راهبرد زير انتخاب و معرفي مي‌شود:

1- شناخت تنوّع زيستي و ارزش‌هاي آن در مناطق كويري و بيابان به منظور ارتقاء شرايط بوم‌سازگان‌هاي آسيب ديده؛
2- پهنه‌بندي و پايش بيابان و ارزيابي بيابان‌زايي در كشور
3- شناخت و معرفي مزيت‌هاي نسبي كوير و بيابان به منظور بهبود شرايط معيشتي جوامع متاثر از بيابان‌زايي؛
4- بررسي اثرات خشكسالي و تغيير اقليم در روند بيابان‌زايي؛
5- تحقيق در شناسايي اندوخته‌ها و منابع آب و خاك؛
6- شناخت تأثیر فعاليت‌هاي انساني، نظام‌های بهره‌برداری و کاربری اراضی بر بيابان‌زايي و ظرفيت‌سازي اطلاعاتي.

اينك به معرفي و تشريح راهكارهاي هر يك از راهبردهاي شش‌گانه‌ي پژوهشي موصوف مي‌پردازيم.

1-3-1-4- راهكارهاي پژوهشي راهبرد نخست:
شناخت تنوّع زيستي و ارزش‌هاي آن در مناطق كويري و بيابان به منظور ارتقاء شرايط بوم‌سازگان‌هاي آسيب ديده

• بررسي نحوه‌ي استقرار و تعيين آستانه‌ي مقاومت گونه‌هاي گياهي بياباني به عوامل محدود‌كننده (نظير خشكي، شوري و …)
– بوم‌شناسي فردي اندوخته‌هاي گياهي بومي و معرفي گونه‌هاي سازگار با مناطق خشك،
– معرفي گونه‌هاي مناسب براي احداث بادشكن در مناطق بياباني،
– انتخاب مناسب‌ترين گونه‌ها براي بادشكن سبز حاشيه مزارع و مراكز سكونتگاهي يا اقتصادي،
– تعيين حدود مقاومت به شوري و قلياييت گونه‌هاي گياهي بياباني،
– معرفي گونه‌هاي بومي سازگار و مقاوم به خشكي براي مقابله با بيابان‌زايي،
– تحقيق پيرامون توليد نهال و استقرار گونه‌هاي مقاوم به شرايط دشوار بياباني،
– شناخت و معرفي گونه‌هاي گياهي كاهنده‌ي آلودگي منابع آب و خاك در مناطق خشك.

• پژوهش در روش‌هاي مديريت حفاظت و بهره‌برداري پايدار از منابع طبيعي بيابان:
– تحقيق در زمينه‌ي تعيين بيلان آبي مناطق خشك.
• بررسي استعداد رويشي مناطق بياباني از منظر توليد و پرورش گونه‌هاي با ارزش اقتصادي:
– تحقيق در زمينه‌ي تعيين نياز آبي گياهان با ارزش مناطق خشك.

2-3-1-4- راهكارهاي پژوهشي راهبرد دوّم:
• پهنه‌بندي و پايش بيابان و ارزيابي بيابان‌زايي در كشور
• تعيين و معرفي کاراترين معيارها و شاخص‌های بيابان‌زايي و نيز انتخاب حوضه‌های معرف با توجه به ويژگي‌هاي بومي كشور:
– بررسي، شناسايي و معرفي معيارها و شاخص‌هاي ميداني تخريب سرزمين
– بررسي و مطالعه معيارها و شاخص‌هاي دورسنجي (RS) در تخريب سرزمين
– تكوين روش‌شناسي بهينه براي همنهاد و جمع‌بست شاخص‌هاي ميداني و دورسنجي

• ارايه‌ي سازوکارِ بومی‌کردنِ روش‌های تهيه‌ي نقشه‌ي بيابان‌زايي در ايران
– بررسي و واسنجي روش‌هاي تهيه‌ي نقشه‌ي بيابان‌زايي، مانند روش‌هاي فائو و يونپ، مدالوس، گلاسود لادو گلادا

• پايش مستمر عرصه‌هاي طبيعي به منظور آگاهي از ميزان شتاب پس‌رونده يا پيش‌رونده‌ي علايم حياتي و تغييرات فيزيكوشيميايي در زيست‌اقليم‌هاي گوناگون كشور و دلايل بروز آنها:
– پايش شناسه‌هاي بيابان‌زايي، به ويژه در حوضه‌هاي مركزي، جنوبي و شرقي كشور،
– تدارك پايگاه‌ها يا ايستگاه‌هاي ثبت دايمي ويژگي‌هاي مربوط به آب، خاك، گياه و اقليم مناطق بياباني،
– شناخت و طبقه‌بندي مناطق آسيب‌پذير و تهيه‌ي نقشه‌ي حساسيت اراضي به بيابان‌زايي،
– بررسي و ارايه‌ي تعاريفي بومي به همراه تعيين قلمرو طبيعي بيابان‌هاي واقعي كشور،
– تحقيق پيرامون سامانه‌هاي ديده‌باني و مراقبتي بوم‌سازگان بيابان.

3-3-1-4- راهكارهاي پژوهشي راهبرد سوّم:
• شناخت و معرفي مزيت‌هاي نسبي كوير و بيابان به منظور بهبود شرايط معيشتي جوامع متاثر از بيابان‌زايي

• پژوهش و معرفی متناسب‌ترين و پايدارترين شيوه‌هاي بوم‌گردي بياباني و كويري:
– بررسی ويژگي‌هاي بومي و منحصر به فرد كويرها و بيابان‌هاي ايران (ظرفيت‌سازي براي بهره‌برداري‌هاي بوم‌‌گردي)
– معرفي معيارها و شاخص‌هاي لازم براي انتخاب سايت‌هاي گردشگري
– شناخت و تعيين سايت‌هاي ‌گردشگري در مناطق كويري و بيابان
– بررسي ضوابط ارايه برنامه‌هاي تفرج گسترده و متمركز در سايت‌هاي گردشگري

• ارزش‌گذاري خدمات غيرقابل تبادل كويرها و بيابان‌هاي كشور:
– شناخت و ارزشگذاري تنوع جانوري
– شناخت و ارزشگذاري تنوع گياهي
– بررسي توانايي گونه‌هاي گياهي بومي و سازگار به زيست‌بوم بياباني كشور از منظر ترسيب كربن، توليد اكسيژن،
– بررسي نقش استقرار پوشش گياهي در مناطق بياباني بر تعديل اقليم و آشيان‌سازي
– شناخت و ارزشگذاري چشم‌انداز‌هاي طبيعي
– شناخت و ارزشگذاري كهن‌زادبوم‌ها و سكونتگاه‌هاي انساني حاشيه‌ي كوير و بيابان‌ها

• تحقيق در بهره‌برداري از توان‌هاي موجود در مناطق بياباني (براي بهبود معيشت يا معيشت‌هاي جايگزين اهالي)
– بررسي شيوه‌هاي تنوع‌بخشي (تنوع بهره‌برداري) به اقتصاد روستايي مناطق بياباني كشور

• بررسي نحوه‌ي استحصال فرآورده‌هاي چوبي و غير آن از گونه‌هاي گياهي بياباني و توجيه اقتصادي كشت آنها
• ابداع فناوري و تبادل دانش در حوزه‌ي بهره‌برداري پايدار از منابع سرزميني:
• پژوهش، آزمون و معرفي شيوه‌ها و فناوري‌هاي مهار و استفاده از كارمايه‌هاي طبيعي‌ِ جايگزين در زيست‌بوم‌هاي كويري و بياباني (آب، باد، زمين‌گرمايی، نور خورشيد و …)،
• شناسايی و تلفيقِ دانش‌هاي بومي با فناوري‌هاي روز:
– بازشناسي دانش بومي بيابان‌داري (بندسار، بادگير، يخدان، آب‌انبار، كشت‌هاي سنتي و …)
– کاربستِ نوين‌ترين و کاراترين شگردهای ارزيابی و مديريت زيست‌محيطی به هدف کاهش جريان پس‌رفت در مناطق مستعد بيابان‌زايی،
– توليد و معرفی ابزارها يا نرم‌افزارهای مؤثر در مهارِ بيابان‌زايی و آگاهي‌بخشي آسان‌تر و سريع‌تر از تغييرات حادث شده در مناطق كويري و بياباني.

4-3-1-4- راهكارهاي پژوهشي راهبرد چهارم:
• بررسي اثرات خشكسالي و تغيير اقليم در روند بيابان‌زايي
• بررسي پديده‌ي جهان‌گرمايي و تغيير اقليم به تفكيك مناطق اصلي بوم‌شناختي كشور
– تعيين تأثير متقابل بيابان‌زايي و تغيير اقليم در هر يك از مرزهاي آب‌شناختي واقعي كشور
– پژوهش در مورد اثر تغييرات اقليمي بر منابع آب و خاك و گياه،
– تحليل روابط خطي تعداد وقوع دوره‌هاي خشك و مرطوب در كشور،
– پيش‌بيني وقوع خشكسالي و اثرات آن بر بيابان‌زايي

• ابداع، معرفي و ترويج الگوهايي مبتني بر روش مديريت غير‌سازه‌اي براي سازگاري با خشكسالي بر پايه‌ي آموزه‌ي مديريت خطر‌پذيري

• بررسي استعداد سيل‌خيزي در آبخيز سرزمين‌هاي خشك كشور و راهكارهاي مهارِ بخردانه كارمايه‌ي سيل:
– رونديابي آورد حوضه‌هاي آبخيز اصلي كشور، به ويژه حوضه‌هاي مركزي، جنوبي و شرقي.

5-3-1-4- راهكارهاي پژوهشي راهبرد پنجم:
• تحقيق در شناسايي اندوخته‌ها و منابع آب و خاك

• کاوش در شيوه‌های افزايش استحصال آب و کارايی مصرف آن، شامل: افزايش بهره‌وري از ريزش‌های آسمانی و استفاده از آب‌های با کيفيت پايين:
– روش‌هاي بهره‌برداري، صرفه‌جويي و حفاظت منابع آب و خاك،
– بررسي اثرات آبياري با آب شور در احياء مناطق بياباني،
– بررسي و معرفي بهينه‌ترين روش‌هاي جمع‌آوري هرزآب

• مطالعه و شناسايي منابع آب و خاك در مناطق بياباني
• پژوهش در مورد شناسايي و معرفي سازندهاي آلوده‌كننده‌ي آب و خاك
• بررسي و مقايسه اثربخشي مواد جاذب‌الرطوبه در استقرار گياهان بياباني
• بررسي شيوه‌هاي مناسب توليد با توجه به بهبود حاصلخيزي خاك در مناطق بياباني
– بررسي و معرفي راهكارهاي استفاده از بيوگاز در حاصلخيزي خاك

• شناخت عوامل و فرآيندهاي مؤثر در پديده‌ي فرسايش آبي و بادي به همراهِ تعيين نقش هر يك از آنها به تفكيكِ زيست‌اقليم‌هاي گوناگون كشور در تشديد فرآيند بيابان‌زايي و خشکسالی:
– شناسايي و آناليز بادهاي فرساينده و تعيين اشكال تراكمي فرسايش بادي به تفكيك استان‌هاي كشور
– تعيين آستانه‌ي آسيب‌پذيري خاك‌دانه‌ها در مناطق بياباني كشور
– معرفي مناسب‌ترين روش‌هاي مهار فرسايش بادي و تثبيت ماسه‌هاي روان
– تعيين آستانه فرسايش بادي در مناطق بياباني
– معرفي مناسب‌ترين روش‌هاي كنترل فرسايش بادي
– تعيين خصوصيات فيزيكي شيميايي و مينرالوژيكي شن‌زارهاي كشور

• تحقيق در منشاء ماسه‌هاي روان و جستجوي روش‌هاي مؤثر و مقرون به صرفه‌ي تثبيت پايدار آنها:
– پژوهش در مورد انواع خاكپوش‌هاي شن‌هاي روان و اثر آنها در استقرار گياه
– بررسي بر روي ظرفيت توليدي ماسه‌هاي روان در ايجاد درآمد براي ساكنين مناطق بياباني

6-3-1-4- راهكارهاي پژوهشي راهبرد ششم:
• شناخت تأثير فعاليت‌هاي انساني، نظام‌های بهره‌برداری و کاربری اراضی بر بيابان‌زايي و ظرفيت‌سازي اطلاعاتي

• شناخت مؤلفه‌های کاهنده يا افزاينده‌ي کارايی سرزمين در حوزه‌ي اقتصاد، اجتماع و فرهنگ به تفکيک حوزه‌هاي جغرافياي انساني:
– تحقيق در نقش برنامه‌هاي توسعه و قوانين حقوقی، قضايی و مالی كشور در تشديد يا كاهش روند بيابان‌زايي،
– پژوهش پيرامون نقش مؤلفه‌هاي توسعه و فقر انساني در كاهش يا افزايش روند بيابان‌زايي،
– تحقيق در زمينه‌ي مشاركت مردم و توانمند‌سازي جوامع محلي در مهاربيابان‌زايي،
– بررسي پيامدهاي زيست‌محيطي عملّيات آبخيزداري و سدسازي در مناطق خشك.

• واسنجي فعاليت‌هاي گذشته بخش دولتي و غير دولتي و مقايسه آن با عملكرد طرح‌هاي مشاركت‌ مردمي در روند مقابله با بيابان‌زايي:
– پايش و ارزشيابي طرح‌هاي مقابله با بيابان‌زايي

• تأثير بيابان‌زايي بر مسايل اقتصادي و اجتماعي و پايداري سكونتگاه‌هاي بياباني:
– ارزيابي آثار و پيامدهاي سيل و خشكسالي بر مسايل اقتصادي اجتماعي و فرهنگي
– بررسي دستيابي به بهترين راهكار مديريت مشاركتي در مهار بيابان‌زايي
– بررسي الگوي موفق فرهنگ‌سازي در سرزمين‌هاي خشك
– نقش فرصت‌هاي اقتصادي مستقل از توليد بيولوژيك در بهبود معيشت ساكنان حوضه‌ها.

• همكاري در بررسي وضعيت نظام‌هاي بهره‌برداري در بخش كشاورزي و نقش آنها در افزايش يا كاهش تخريب كمي و كيفي منابع آب و خاك
• بررسي روند شوري‌زايي و شورشدگي ثانويه اراضي.

دستاوردهاي مقابله با بيابان زايي در حوزه پژوهش – قسمت 12

 2-2-2- اقدامات پژوهشي و دستاوردهاي آن

   در اين حوزه، نهادهايي چند مانند مرکز تحقيقات کويري و بياباني ايران وابسته به دانشگاه تهران، مؤسسه جغرافياي دانشگاه تهران، پژوهشکده‌ي نفت، سازمان مديريت و برنامه­ريزي و بسياري از مراکز آموزش عالي مرتبط در سراسر کشور فعال بوده و طرح‌هايي كه اغلب در قالب پايان‌نامه‌هاي دانشجويي مقطع كارشناسي ارشد و دكترا است، به اجرا درآورده‌اند. افزون بر آن، برخي از دانشگاه‌ها به پيشنهاد يا سفارش دستگاه اجرايي مرتبط با بيابان، پژوهش‌ها و مطالعاتي را سامان داده و مي‌دهند.  ليكن از آنجا که مؤسسه تحقيقات جنگل‌ها و مراتع كشور رسماً توليت پژوهش در اين حوزه را برعهده داشته و مسئوليت هدايت طرح‌ها و سياستگذاري برنامه‌هاي آينده متوجه‌ي اين نهاد است، به شرح مختصري از دستاوردهاي پژوهشي آن پرداخته مي­شود[1].

    بخش تحقيقات بيابان از ابتداي تأسيس موسسه تحقيقات جنگل‌ها و مراتع كشور به عنوان يك بخش محوري, در ترتيبات ساختاري و نهادي موسسه از اهميت و جايگاه ويژه‌اي برخوردار بوده است. اين بخش هم اكنون مشتمل بر 4 گروه تحقيقاتي فعال شامل گروه تحقيقات منابع آب در بيابان, گروه تحقيقات اقليم و بيابان, گروه بررسي عوامل بيابان‌زا و تحقيقات اقتصادي اجتماعي و گروه تحقيقات تپه‌هاي شني است كه اقدامات تحقيقاتي آن در حال حاضر توسط40 نفر محقق در چندين ايستگاه تحقيقاتي در سطح 18 مركز استاني و ستاد مؤسسه اجرا، پشتيباني و هدايت مي‌شود. بر پايه آخرين گزارش آماري بانك اطلاعات طرح‌هاي تحقيقاتي موسسه در ديماه سال 86، بخش بيابان تاكنون بالغ بر 160 طرح تحقيقاتي در قالب طرح ملي, پروژه، طرح‌هاي مستقل و خاص به  اجرا درآورده است. به ‌طوري كه فرايند اجرايي و عملياتي تعداد 114 فقره از آنها به اتمام رسيده و 46 طرح نيز در حال اجراست. در يك ارزيابي و دسته‌بندي كلي 55 درصد طرح‌هاي بخش از نوع بنيادي راهبردي، 29 درصد كاربردي و 16 درصد ديگر از نوع توسعه‌اي است. همچنين به لحاظ موضوعي 5/55 درصد طرح‌ها در زمينه شناخت منابع و تحليل موقعيت، 7 درصد در زمينه بهره‌برداري از شن‌زارها، 5/20 درصد در زمينه تثبيت, احياء و توسعه و 17 درصد آنها نيز در زمينه سازگاري و جنگلكاري انجام شده است. تهيه و انتشار متجاوز از 450 مقاله علمي و هدايت ده‌ها پايان‌نامه دانشجويي در مقاطع تحصيلات تكميلي از ديگر خدمات پژوهشي بخش بوده است.

    به طور کلي پژوهش‌هاي به انجام رسيده را که عملاً با طرح « اصلاح مراتع فرسوده از طريق بررسي فصل كشت، عمق، روش و ميزان كشت بذر نباتات مرتعي مقاوم به خشكي» در سال 1345 آغاز شد، مي­توان در هفت بخشِ شناسايي منابع پايه‌ي آب و اراضي، تثبيت زيست­شناختي ناهمواري‌هاي ماسه­اي، تثبيت فيزيکي ناهمواري‌هاي ماسه­اي، بهره­وري و بهره­برداري از شن­زارها، حفاظت و نگهداري از جنگل­کاريهاي تاغ و گز، طرح‌هاي سازگاري و احياي سرزمين‌هاي خشک و آسيب­پذير خلاصه کرد.  

    مهمترين گرايه‌ي گروه نخست (شناسايي منابع پايه‌ي آب و اراضي)، فراهم کردنِ بستري مناسب براي ناختِ اصلي­ترين مناطق بحراني کشور و مهمترين عوامل کاهنده‌ي کارايي سرزمين بوده و به همين دليل، اغلب، طرح‌هايي بنيادي- کاربردي محسوب مي­شدند که ستاده‌هاي حاصل از آنها مي­توآن است به کمک برنامه­ريزان کشوري شتافته  و درجه‌ي موفقيت برنامه‌هاي توسعه را افزايش دهد. بدين­ترتيب، نه­تنها از هدررفت سرمايه‌هاي ملي ممانعت مي­شد، بلکه از پس­روي و زوال زيست­بومهاي آسيب­پذير و شکننده‌ي کشور نيز کاسته مي­شد. در اين راستا، مي­توان به موارد زير، به عنوان مهمترين دستاورهاي گروه موصوف اشاره کرد:

· آشنايي با خواهش‌هاي بوم­شناختي برخي از گياهان بومي مناطق خشک کشور؛

·  كشف بيشينه‌ي كارايي مطالعات كشور در تهيه‌ي نقشه‌ي بيابان‌زايي به روش فائو و يونپ و تعيين كارايي توان اطلاعاتي كشور به تفكيك 9 فرايند معرف بيابان‌زايي؛

·  آگاهي از اين حقيقت که افزايش و كاهش شوري خاك در حوضه‌ي مرکزي، اغلب به دليل تبديل اراضي با شوري متوسط به سطوح نمكدار رخ داده است؛

·  معرفي 32 پيراسنجه‌ي پيكري (مرفومتريك)، آبخيز گرگان‌رود و تعيين كارايي روش‌هاي مكانيكي سنجش شيب حوضه نسبت به يكديگر؛

·  کشف اين واقعيت که حوضه‌ي مركزي ايران طي 17 سال از يك دوره‌ي چهل ساله از وضع اقليمي نسبتاً مطلوب برخوردار بوده و 23 سال از سال‌هاي همين دوره به سمت بياباني‌شدن ضعيف و متوسط تمايل خود را نشان داده است؛

·  آگاهي از مهمترين عامل اُفت کيفيت منابع آب حوضه‌ي آبخيز درياچه‌ي نمک؛

·  معرفي عوامل مؤثر در پايداري خاکدانه‌ها؛

·  کشف اين حقيقت که در دوره‌ي 30 ساله‌ي مورد بررسي، در بيشتر موارد رژيم آبدهي رودخانه‌هاي حوضه‌ي آبخيز مركزي ملايم‌تر شده است؛

·  آگاهي از اين واقعيت که 5/86 درصد از كل مساحت شمال استان خراسان تحت اثر فرايندهاي بيابان‌زايي با شدتهاي مختلف قرار دارد که در اين ميان، تخريب پوشش گياهي با 46 درصد، عمده‌ترين و فرسايش بادي با 5/0 درصد گستردگي، ضعيف­ترين نقش را  در بروز اين بحران برعهده دارند.

    مهمترين هدف گروه دوم (تثبيت زيست­شناختي ناهمواري‌هاي ماسه­اي)، ارايه‌ي راهکارهايي عملي و حتي­الامکان ساده براي مهارِ قدرت پويايي ناهمواري‌هاي ماسه­اي فعال کشور در مناطق خطر­خيز و آسيب­پذير با استفاده از ويزگيهاي مطلوب آن دسته از گونه‌هاي گياهي مناطق خشک بود که از طبيعتي سازگار با کمترين خواهش‌هاي بوم­شناختي ممکن برخوردار بودند. مهمترين دستاوردهاي پژوهش‌هاي مزبور عبارتند از:

·  تعيين مناسب­ترين زمان و مکان کاشت گونه‌ي کُنار در ناهمواري‌هاي ماسه­اي استان خوزستان؛

·  معرفي درخورترين زمان، فواصل کاشت، اندازه و سن نهال‌ها و قلمه‌هاي اسکنبيل، گز شاهي و تاغ در ناهمواري‌هاي ماسه­اي سبزوار و خوزستان؛

·  کشف بهترين روش کاشت نهال و بذر تاغ؛

·  تعيين عمق 80 سانتيمتري گودبرداري، به عنوان بهترين ارتفاع چاله براي کاشت نهال‌هاي تاغ، گز، آتريپلکس و درخت پده؛

·  مقايسه‌ي جنس گلدان در کيفيت رويش نهال‌هاي مورد استفاده در سبزوار و خوزستان و توصيه‌ي گلدان‌هاي نايلوني.

 

    طرح‌هاي گروه سوم (تثبيت فيزيکي ناهمواري‌هاي ماسه­اي) نيز که اغلب در شمارِ پژوهش‌هاي کاربردي- اجرايي محسوب مي­شوند، ار منظري ديگر تلاش داشتند تا از افزايش هزينه‌ي اجرايي طرح‌هاي مهار بيابان‌زايي کاسته و درصد موفقيت آنها را افزايش دهند. دستاوردهايي نظير مواردي که در پي خواهند آمد، در شمارِ اصلي­ترين ستاده‌ها و يافته‌هاي حاصل از اجراي طرح‌هاي ذکر شده در اين بخش به حساب مي­آيند:

· انتخاب مناسبترين نوع بادشکن، ارتفاع و فواصل به کاررفته در استان خوزستان و فراهم­شدنِ امکان مقايسه‌ي بادشکنهاي احداث شده در خوزستان و شمال خراسان (سبزوار)؛

· عدم احداث سازه‌هاي مکانيکي در اراضي مارني و آسيب­پذير؛

· تعيين ميزان دقيق هرزآب جاري شده در اراضي با و بدون خاکپوش؛

· مقايسه‌ي دوام خاكپوش‌هاي گوناگون رسي، سيماني، آهکي و مخلوط با يکديگر؛

· فراهم­شدن امکان بررسي هزينه‌هاي به کار رفته در روش‌هاي بوم­شناختي با روش‌هاي مکانيکي و استفاده از خاكپوش‌هاي نفتي.

 

     مهمترين ستاده‌هاي برآمده از گروه چهارم (بهره­وري و بهره­برداري از شن­زارها)، عبارتند از:

· آگاهي از مزيتها و مشکلات ناشي از کاشت محصولات جاليزي در تپه‌هاي شني؛

· استفاده از روش آبياري کوزه­اي در استقرار نهال و بادشکن؛

· هرس انتهايي درختان تاغ و توصيه در بهره­گيري از بذر آن در جيره‌ي غذايي دام.

 در واقع، به دنبال عمليات وسيع اجرايي که در گستره‌ي پهناورِ بياباني کشور در طول نزديک به نيم قرن اخير به انجام رسيده است، مشکلاتي سربرآورده که اين گروه از پژوهش‌ها درصدد چاره­جويي مشکلات مزبور برآمده­اند و اغلب، به سفارش دستگاه اجرايي ذيربط آفريده شده­اند.

در گروه پنجم (حفاظت و نگهداري از جنگل­کاري‌هاي تاغ و گز) نيز يافته‌هاي زير قابل اعتنا مي نمايد:

· کشف نحوه‌ي کشت موفقيت­آميزِ گونه‌ي استبرق در زيست­بومهاي بياباني مرکزي کشور؛

· آگاهي از دلايل پژمردگي تاغزارها و گزهاي شاهي دست­کاشت و ارايه‌ي راهکارهاي عملي بازگرداندن شادابي آنها؛

· فراهم­شدنِ امکان مقايسه‌ي اثر روش‌هاي مختلف هرس؛

· تعيين حد بحراني ارتفاع تپه‌هاي شني از نظر استقرار پوشش‌هاي گياهي.

    به نظر مي­رسد که فلسفه‌ي وجودي اکثر طرح‌هاي اخير نيز، همانند گروه چهارم، نياز دستگاه‌هاي اجرايي وابسته بوده است.

 

      مهمترين دستاوردِ گروه ششم (طرح‌هاي سازگاري) را بايد:

· کشف درجه‌ي سازگاري گونه‌هاي بومي و غيربومي مناسب در زيست­بومهاي گوناگونِ سرزمين‌هاي خشک کشور؛

· معرفي مناسب­ترين گونه‌ها براي استفاده در اهداف تثبيت شن.

     گمان مي­رود يکي از اصلي­ترين دلايل وجودي و ترويج اين دسته از طرح‌ها، بررسي راه‌هايي بود که بتوانند آرمانِ سبز کردن بيابان‌ها را عملي سازند؛ آرماني که امروزه در مسير تکاملي آموزه‌هاي بخش از اولويت افتاده و اصولاً نيازي به حصول چنين هدفي احساس نمي­شود. هرچند که به هرحال، در مناطقي خاص و نيز به دليل بهره­برداري از بيشينه‌ي توان پايدارِ سرزمين، مي­توان ادامه‌ي چنين طرح‌هايي را در مقياسي محدود، توصيه کرد.

    سرانجام آن که بيشترين حجمِ پژوهش‌هاي به اجرا درآمده، متعلق به گروه هفتم (احياي سرزمين‌هاي خشک و آسيب­پذير) است و پاره­اي از مهمترين دستاوردها و بازخوردهاي پژوهشي بخش نيز، مديون همين بخش است؛ از جمله:

· معرفي شگردي بومي، کم­هزينه و ساده براي مهار سيلآب‌ها و بازگرداندن حيات به زيست­بوم‌هاي در معرض خطر بيابان‌زايي به نام گسترش سيلاب يا آبخوانداري؛

· کشف چگونگي گسترش و جهت حرکت تپه‌هاي ماسه­اي يزد- اردکان؛

· توصيه به تلفيق و هماهنگ کردن عمليات آبخيزداري و تثبيت شن در حوضه‌ي مسيله به هدف تثبيت زيست­شناختي محلهاي ترسيب؛

· توصيه به استفاده از خاکپوش نايلوني در جنگلکاري و زراعت به دليل اُفت چشمگير در ميزان آب مصرفي

· اقتصادي نبودن مصرف پليمرهاي جاذب­الرطوبه.

     بي­گمان، يکي از کاربردي­ترين دستاوردهاي بخش پژوهش که هم­اينک توسط بخش اجرا پي­گرفته شده و مي­شود، تلاشي بود که متجاوز از دو دهه‌ي پيش آغاز گشت؛ تلاشي موسوم به آبخوانداري که بازخوردهاي مثبت آن را، مي­توان در جاي جاي زيست­بومهاي بياباني کشور لمس کرد. آبخوان‌داري، شگردِ مناسب، بومي‌شده و كم‌هزينه‌اي است كه مي‌تواند نقمت سيل‌هاي خروشانِ اين مملكت را، دست‌كم در 14 ميليون هكتار از اراضي آن، به نعمت تبديل كند (كوثر، 1374 و 1380)؛ شگردي كه مصداق بارزي از فرايند كشف و بومي‌كردن توانايي به منظور استفاده از ظرفيتهاي تاريخي (يعني ابزاري براي تحقق توسعه‌ي واقعي) تلقي شده و مقبوليت علمي و اجرايي آن نيز، از سوي سازمان خواربار كشاورزي ملل متحد (فائو)، به عنوان راهي براي نجات 800 ميليون انسان گرسنه‌ي جهان از سوء تغذيه مورد تأييد قرار گرفته است؛ شگردي كه مي‌تواند با جذبِ تنها 700 ميليارد تومان اعتبار، بحرانِ خسارت‌هاي ناشي از سيل و خشكسالي در كشور را با مهار 4 ميليارد متر مكعب هرزآب، به كمينه برساند.

    بازخورد ديگر، كمك به ايجاد تحوّلي است كه در نگرش تصميم‌سازان و تصميم‌گيرانِ اجرايي مملكت در حوزه‌ي منابع‌طبيعي بوجود آمده است؛ چه، امروز ديگر كسي از وجود 35 ميليون هكتار ناهمواري‌هاي ماسه‌اي و چالآب‌هاي كويري به عنوان مهمترين عامل و نشانه‌ي بيابان‌زايي در كشور ياد نمي‌كند و آن را تهديدي بالقوه كه مي‌بايست به هر ترتيب ريشه‌كن شود، نمي‌داند. در ايرانِ دهه‌ي هشتاد، قلمرو فعاليت‌هاي مهارِ بيابان‌زايي به 50 ميليون هكتار اراضي بياباني يا حتي 148 ميليون هكتار (7/89 درصد از مساحت كشور) از سرزمين‌هاي خشك نيز محدود نمي‌شود. چرا كه اينک مشخص شده است محدوده‌ي عمل فرايند بيابان‌زايي، در هر زيست‌بومي كه استعدادِ سكونتگاهي دارد، با هر فاصله‌اي از دريا، هر ارتفاعي از سطح آب‌هاي آزاد، هر عرض جغرافيايي و هر ميزان بارش سالانه، مجال بروز دارد.


[1] البته قابل ذكر است كه هنوز مركز يا بانك اطلاعات جامعي كه بتوان تمامي پژوهش‌هاي دانشگاهي و ديگر نهادهاي مستقل حوزه بيابان را در آن يافت، وجود ندارد.

اهميت موضوع تدوين برنامه راهبردي بيابان (قسمت دوّم)

شرط استقلال واقعي هر كشور

بخش اوّل- كليات
1-1- مقدمه و طرح خطوط كلي

         «علم قبل از هر چيز عبارت است از مشاهده‌ي آنچه در گذشته اتفاق افتاده، برای پيش بينی آنچه در آينده روی خواهد داد».

برانيسلاو مالينوفسكي

     نفس پرداختن به سازوكارِ تعيين و معرفي اولويت‌هاي راهبردي ميان‌مدت و دراز مدت در هر سازمان يا نهادي به منزله‌ي تأكيد بر نگرشي علمي و نشان‌دهنده‌ي آشكار اين واقعيت است كه نهاد مزبور پيش تر دو گام اساسي را با جامعيت كامل برداشته است؛ به سخني ديگر، نخست بايد مجموعه عوامل مرتبط با يك سامانه به دقت مشخص شوند (در اينجا: منابع طبيعي، انسان و دام)، سپس اهداف يا آرمان‌هاي كلان و ملّي به روشني تبيين يافته باشند و آنگاه بر پايه‌ي اهداف كلان و خردِ تعيين شده مي بايست اقدام به تعيين راهبردهاي كاري (در اينجا: اولويت‌هاي پژوهشي و اجرايي و‌…) كرد تا بتوان بر مبناي آنها به تدوين سياست‌هاي كاري (مانند تخصصي كردنِ مراكز، تشكيل گروه هاي كاري پژوهشي، ارايه‌ي پروژه ها و طرح‌هاي ملّي و ناحيه اي)، روش‌هاي اعمال آن سياست‌ها و برپايي سامانه‌ي پايش و ارزشيابي سازمان همت گمارده و حركت كرد.
بر اين بنياد، ارايه‌ي الگو يا فرآيندي منسجم و برخوردار از گام‌هاي منطقي و داراي توالي، به منظور تهيه‌ و تدوين مأموريت و اهداف بلندمدّت بخش و تعيين چگونگي دستيابي به آنها، كاملاَ ضروري به نظر مي‌رسد. برنامه‌ريزي راهبردي (استراتژيك) فرآيندي با خصوصيات فوق‌الذكر است كه با تعيين تصميم‌هاي وظيفه‌اي چندگانه، بخش را قادر مي‌سازد به هدف‌هاي بلندمدت خود دست يابد. لازم به ذكر است، الگوي برنامه‌ريزي راهبردي در اين مطالعه تلفيقي از مدل‌هاي مديريت راهبردي ديويد، مديريت لوسير و برنامه‌ريزي استراتژيك برايسون است.

به منظور استاندارد كردن سازوكار برنامه‌ريزي راهبردي، مي‌بايست از چهار مرحله‌ي زير گذشت:
– تدوين بيانيه‌ي مأموريت سازمان (drafting organaizational mission statement)؛
– انجام تحليل‌هاي محيطي (analyzing the environment)؛
– تعيين و قرار‌دادن اهداف عيني بلندمدّت (setting the objectives)؛
– تعيين برنامه‌ها و راهبردها (developing strategies) براي دستيابي به اهداف.

 

     بنابراين، تعيين برنامه‌ها و اولويت‌هاي راهبردي، در شمار مهمترين و اصلي‌ترين وظايف هر سازمان  نهادي قرار دارد. راهبردها، همان «نقشه‌ي راه» است كه به مدد آن، هر سازماني مي‌تواند دستيابي به آرمان و هدفي كه براي خويش قايل شده ا‌ست را با كمترين هزينه و مطمين‌ترين شيوه تحقق بخشد.اينك در مجموعه‌ي حاضر، چشم‌اندازي فراخ‌تر و برنامه‌اي كلان‌تر مد نظر قرار گرفته و شايد براي نخستين‌بار، كوشيده شده است تا در قالب يك سامانه‌ي واحد، اولويت‌هاي راهبردي پژوهشي و اجرايي بيابان، تبيين و معرفي شود؛ دستاورد بزرگ و گران‌سنگي كه براي حصول به آرمان‌هاي بلند سند 20 ساله‌ي كشور – چشم‌انداز ايران 1404- الزامي و سزاوارانه به نظر مي‌رسد.
    راست آن است كه سرزمين پهناور ايران، به رغم تنوّع قابل توجه آب و هوايي، توزيع متنوع گستره‌ي شمالي جنوبي و شرقي غربي آن از منظر مختصات جغرافيايي و تفاوت كم‌نظير ارتفاعي، واجد تنگنايي طبيعي نيز هست؛ تنگنايي كه اگر خوب شناخته و مؤلفه‌هاي آن مورد كاوش و واسنجي دقيق قرار گيرند، مي‌تواند به يك «فرصت» براي اعتلاي نام ايراني، ارتقاي كيفيت زيست و افزايش توليد ناخالص ملّي بدل شود. آن تنگنا، قرارگرفتن 7/89 درصد از قلمرو كشور در محدوده‌ي سرزمين‌هاي خشك است؛ سرزمين‌هايي كه بخشي از رسالت آباداني و پايداري آن، بر عهده‌ي حوزه‌ي مديريت بيابان است. ناگفته پيداست، لحاظ چنين دريافتي در تدوين سند برنامه راهبردي بيابان، آشكارا اهميت اين حوزه را در بين ديگر قلمروهاي فعال در منابع طبيعي نشان مي‌دهد.
    چنين است كه در تعيين، انتخاب و معرفي مهمترين محورها و برنامه‌هاي راهبردي بيابان در افق چشم‌انداز 20 ساله، بيشينه‌ي تلاش ممكن صورت گرفته تا گامي استوار به سوي تحقق اين آرمان مقدس برداشته شود.

    2-1- تشريح محدوده‌ي عمل
    به دليل پرهيز از موازي‌كاري و همپوشاني وظايف، محدوده‌ي عمل اين برنامه، همانا مناطق بياباني كشور خواهد بود؛ مناطقي كه در زيست‌اقليم‌هاي خشك و فراخشك قرار داشته و در شرايط فعلي اولويت مديريت پوشش گياهي در آنها عموماً حفاظتي است. به ديگر سخن، محدوده مكاني تدوين برنامه راهبردي بيابان در چارچوب وظيفه سازماني دفتر امور بيابان سازمان جنگل‌ها‌، مراتع و آبخيزداري كشور تعيين گرديده است. بنابراين  مديريت جامع و كلان مناطق بياباني در همه‌ي حوزه‌هاي اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و سياسي در سرزمين‌هاي بياباني و متأثر از بيابان‌زايي در محدوده وظايف اين بخش قرار نمي‌گيرد‌. در صورتي كه مبناي اقليمي را براي محدوده بيابان‌هاي كشور مدنظر قرار داده و اقاليم خشك و فراخشك در كشور را معادل محدوده مناطق بياباني در نظر بگيريم، قريب به 6/64 درصد سطح كشور به اين اقاليم اختصاص مي‌يابد كه اين محدوده فراتر از وظيفه سازماني دفتر امور بيابان است‌. همچنين در صورتي كه مناطق تحت تأثير پديده بيابان‌زايي يعني محدوده مناطق با اقاليم خشك‌، نيمه خشك و خشك نيمه مرطوب كشور را با تكيه بر تعريف كنوانسيون مقابله با بيابان‌زايي مدنظر قرار دهيم نيز، سطح يا عرصه موصوف بسيار وسيع‌تر ( بالغ بر 90 درصد مساحت كشور ) از حيطه وظايف سازماني نه‌تنها دفتر امور بيابان كه وزارت متبوع است‌. حال در صورتي كه مناطق تحت تأثير فرسايش بادي و يا كانون‌‌هاي بحراني فرسايش بادي را مدنظر قرار دهيم‌، اين سطح تنها بخش كوچكي (12 درصد مساحت كشور) از مناطق تحت مديريت دفتر است. بنابراين با توجه به جميع جهات و اهداف برنامه‌، محدوده مكاني تدوين آن، شامل واحد‌هاي ژئومورفولوژي، دشت‌سر و پلاياهاي با اقاليم فراخشك و خشك شهرستان‌هاي بياباني از استان‌هاي بياباني كشور تعيين شده است. به طوري كه در شرايط فعلي انجام اقدامات درازمدت حفاظتي‌، به عنوان اولويت نخست در اعمال مديريت بر پوشش گياهي آن محسوب مي‌شود‌. خط مشي‌ها‌، سياست‌ها و اهداف برنامه راهبردي بيابان بر مبناي سياست‌هاي كلي منابع طبيعي كشور (ابلاغي مقام معظم رهبري)‌، سند نهايي چشم‌انداز 20 ساله جمهوري اسلامي ايران‌، سياست‌ها و اهداف برنامه چهارم توسعه، راهبردهاي پژوهشي كشور و برنامه اقدام ملي مقابله با بيابان‌زايي و تعديل اثرات خشكسالي و نيز با تكيه بر بررسي و ارزيابي عملكرد گذشته‌، شناخت ويژگي‌هاي بوم‌شناختي‌، اقتصادي و اجتماعي مناطق بياباني‌، عوامل موثر و متاثر از پديده بيابان‌زايي و فرسايش بادي و نيز چگونگي دستيابي به پايداري نسبي بوم‌شناختي در اين مناطق تبيين و ارايه شده است.

انتشار برنامه راهبردي بيابان – چشم‌انداز 1404 (بخش نخست)

برنامه راهبردي بيابان - ايران 1404

    همان طور كه پيش‌تر هم اشاره شد، سرانجام در آخرين ماه فصل پاييز، برنامه راهبردي بيابان – چشم انداز 1404، پس از طي يك مسير پرفراز و نشيب كه بيش از دو سال به طول انجاميد، به سرمنزل مقصود رسيد و خوشبختانه مورد توجهي سزاوارانه قرار گرفت.
    اينك، از آنجا كه محتواي اين برنامه قرار است به عنوان اصلي‌ترين مرجع راهبردي بخش تحقيقات و اجرا در پيشاني برنامه‌هاي موضوعي وزارت جهاد كشاورزي و نهادهاي مرتبط قرار بگيرد، محتواي كامل آن را بر روي تارنماي مهار بيابان‌زايي منتشر مي‌كنم:

    – پيش‌گفتار (به قلم رییس موسسه)
   به دنبال تأكيدات مقام عالي وزارت و پيگيري معاونين محترم ايشان در سازمان ترويج، آموزش و تحقيقات كشاورزي و سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخيزداري كشور، مقرر شد تا برنامه كلان و جامع راهبردي بخش بيابان براي يك افق 20 ساله و در راستاي تحقق اهداف بلند سند «چشم‌انداز ايران 1404» تبيين و ارايه شود. مسئوليت هدايت و راهبري اين برنامه بر عهده بخش تحقيقات بيابان مؤسسه تحقيقات جنگل‌ها و مراتع كشور قرار داشته و طي حكمي از سوي آقاي دكتر جعفر خلقاني، متولّي پژوهش در وزارت متبوع، اين مسئوليت بزرگ و خطير بر عهده مجري محترم، آقاي مهندس محمّد درويش قرار داده شده است. خوشبختانه در طول حدود دو سال گذشته، تعامل خوبي با بخش‌هاي مختلف اجرايي، آموزشي، ترويجي، پژوهشي، تشكل‌هاي مردم‌نهاد و رهبران جوامع محلي برقرار شد كه حاصل آن برگزاري 95 جلسه كميته راهبري، اجرايي، فرعي و كارگاه مشورتي با مجموع 1700 نفرساعت كار كارشناسي است. افزون برآن، در نگارش مجموعه حاضر، طي فراخواني اينترنتي، كوشيده شد تا دامنه‌ي افرادي كه مي‌توانند در اين برنامه مشاركت داده شوند، گسترش يافته و بدين‌ترتيب، نظر كاربران علاقه‌مند به موضوع در داخل و خارج از كشور نيز اخذ شد.
    باشد كه اين كاوش و مداقه، راه دستيابي به ساز و كارِ آفرينش راهبردِ فزوني كارايي سرزمين و بهره‌وري پايدار از اندوخته‌هاي طبيعي ايران‌زمين را از منظر تدوين و تبيين اولويت‌هاي راهبردي  آشكار‌تر و هموار‌تر ساخته و با بازگشايي منظرهاي ديگري براي نگريستن، انديشه‌سازان حوزه‌ي سياست، مديران و كلان‌نگران كشوري را به بازخواني دوباره‌ي پاره‌اي از ملاحظات راهبردي خويش ترغيب كند.

                                                    محمّدحسن عصاره

                              رئيس موسسه تحقيقات جنگل‌ها و مراتع كشور

    – ديباچه
   بيابان، يكي از مهم‌ترين بوم‌سازگان‌هاي ايران است؛ بوم‌سازگاني كه نه‌تنها سهم قابل توجهي از مساحت كشور را به خود اختصاص داده، بلكه آشكارا بر ديگر بوم‌سازگان‌هاي كشور (جنگل، مرتع و تالاب) اثر گذاشته و آنها را متأثر مي‌سازد. بنابراين، نه بايد و نه مي‌توان از چنين پهنه‌اي در برنامه‌ريزي‌ها و كلان‌نگري‌هاي مديريت كشور صرف‌نظر كرد.
    چنين است كه مجموعه‌ي حاضر جان مي‌گيرد؛ مجموعه‌اي كه كوشيده است با نگاهي همه‌سونگر و فرابخشي و با لحاظ منافع همه‌ي گروه‌هاي ذينفع در اين عرصه، برنامه‌اي مدون و اولويت‌هايي راهبردي را براي به بيشينه رساندن مزيت‌هاي منحصر به فرد اين پهنه‌ي گسترده فراهم آورد. دستاوردي كه بي‌شك اميد به ثمربخشي برنامه‌هاي بلندمدت پيش‌بيني شده در هر چهار قلمرو پژوهش، اجرا، آموزش و ترويج مرتبط با بيابان و مهار بيابان‌زايي را در بين اساتيد، پژوهشگران و كارشناسان تصميم‌ساز  افزايش خواهد داد و بدين‌ترتيب، كارمندان اميدوار، با خلاقيتي بيشتر و تواني افزون‌تر، كارآمدي پايدارِ سازمان متبوع خود را تضمين مي‌كنند.
   اينك ضمن سپاس از همراهي و تعامل سازنده‌ي بسياري از صاحبنظران و متخصصيني كه پيش‌تر نامشان قيد گرديد، به ويژه يكايك همكاران عزيز در بخش تحقيقات بيابان (از جمله آقايان مهندس سيد جعفر سيّد اخلاقي و دكتر سيّد عطا رضايي) و دفتر امور بيابان سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخيزداري كشور، به خصوص آقاي مهندس علي‌محمّد طهماسبي بيرگاني (دبير محترم كميته‌ي فني آن دفتر)، پيشاپيش دست تمامي پژوهشگران، كارشناسان و ديگر علاقه‌منداني را مي فشارم که با دقت نظر در محتواي مجموعه‌ي حاضر و طرح ديدگاه ها و نگره هاي انتقادي و سازنده‌ي خويش، توان زيست‌پالايي اين برنامه را براي ويرايش‌هاي بعدي ارتقاء مي‌دهند. همچنين جا دارد از همراهي و مشاركت فعال آقايان مهندس ناصر مقدسي، معاون محترم مناطق خشك سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخيزداري كشور و دكتر مهدي فرح‌پور (معاون محترم پژوهشي مؤسسه متبوع) و حضور مؤثرشان در اغلب جلسات كميته‌ي راهبري برنامه قدرداني كنم. نهايت آن كه از رييس محترم مؤسسه، جناب آقاي دكتر محمّد حسن عصاره كه اين امكان و فرصت را براي نگارنده فراهم آوردند تا در تهيه‌ي اين سند ارزشمند راهبردي، نقش داشته باشم، بي‌نهايت سپاسگزار بوده و اميدوارم كه حاصل كار شايسته‌ي اين اعتماد بوده باشد.

                                                                             محمّد درويش
                                                       مجري برنامه راهبردي بيابان
                                                              پاييز 1387

  توضیح: نمایه سند را می توانید اینجا ببینید.

ادامه دارد …

سند چشم انداز بيست ساله آرمان است يا آرزو؟

همان طور كه خوانندگان عزيز تارنماي مهار بيابان‌زايي آگاه هستند، ماه گذشته و به دعوت مديريت دانشكده‌ي منابع طبيعي و محيط زيست دانشگاه فردوسي مشهد، كوشيدم تا جايگاه محيط زيست را در سبد اولويت‌هاي راهبردي نظام، براي اساتيد و دانشجويان مخاطب خويش به تصوير كشم. اينك مطلع شدم كه گزارش نسبتاً جامعي از آن نشست، توسط خبرگزاري ايسنا منتشر شده است كه به رغم وجود پاره‌اي لغزش‌ها، به گمانم خبرنگار محترم حاضر در نشست سزاوارانه توانسته‌اند، حق مطلب را ادا كنند.
اينك ضمن سپاس از ايشان و تشكر مجدد از دوستان مشهدي عزيزم، متن روايت ايسنا را از سخنراني نگارنده منتشر مي‌سازم:

گزارش ايسنا از سخنراني محمد درويش

چقدر تا اهداف زيست‌محيطي سند چشم‌انداز فاصله داريم؟
قرار گرفتن ايران در شمار کشورهاي داراي نگران‌ كننده‌ترين چالش‌هاي زيست‌محيطي

سند چشم‌انداز 20 ساله، تصويري از ايران آرماني آينده است؛ ولي آيا با توجه به وضعيت موجود در حوزه محيط زيست مي‌توان به اهداف اين سند چشم‌انداز دست يافت؟ و يا اصلاً در راستاي رسيدن به اين اهداف گام برمي‌داريم؟ به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) _ منطقه خراسان، بر اساس سند چشم‌انداز 20 ساله، سياست‌هاي فرابخشي در حوزه‌ي محيط زيست مصوب شوراي برنامه‌ريزي عبارتند از: عزم ملّي براي توسعه پايدار، آمايش و مديريت بهينه سرزمين با رعايت ملاحظات زيست محيطي، لحاظ كردن هزينه‌هاي زيست محيطي و ارزش منابع زيستي در اقتصاد خرد و كلان،‌ ممنوعيت هرگونه فعاليتي كه منجر به تخريب غيرقابل جبران محيط زيست گردد، پيش‌گيري و كاهش آلودگي‌ها و تخريب‌هاي قابل جبران و حفاظت، احياء و توسعه محيط زيست و تنوع زيستي كشور. همچنين بهره‌برداري پايدار از منابع پايه و بهينه‌سازي الگوي توليد و مصرف، ايجاد نظام جامع مديريت زيست محيطي در تمامي نهادهاي دولتي و غيردولتي، تنوير افكار عمومي و گسترش مشاركت عمومي براي حفظ محيط زيست و ايفاي نقش مسؤولانه در مناسبات جهاني زيست محيطي از ديگر اين سياست‌هاست. 5 سال از زمان تدوين اين سند مي‌گذرد، تا به امروز چقدر به اين اهداف نزديک شده‌ايم؟ اصلاً عملکردها در جهت اين اهداف بوده ‌است يا روز به روز محيط زيست را تخريب و از اهداف دور و دورتر شده‌ايم؟ آيا مي‌توان پذيرفت که احداث جاده در پارک ملي خجير، پارک ملي و جنگل گلستان، دشت لار، جنگل ابرشاهرود، عبور جاده از داخل تالاب انزلي، ساخت سد و ميان‌گذر و نابودي درياچه اروميه به علت افزايش شوري آب آن، اجراي پروژه ذخيره‌سازي گاز در پارك ملّي كوير و ويراني زيستگاه يوز ايراني، مرگ 2 يوز طي يک ماه اخير به دليل تصادف با خودروها، قطع درختان هزار و 500 ساله، نابودي 280 هکتار جنگل براي ساخت سد البرز، خطرنابودي صدها هكتار از جنگل‌هاي جنوب به دليل احداث تأسيسات پارس شمالي در جنگل‌هاي بوشهر، احداث ورزشگاه در تالاب بين‌المللي انزلي، فرسايش شديد بادي و آبي، هجوم ماسه‌هاي روان، سيل‌خيزي، شوري‌زايي، جنگل‌زدايي، اُفت حاصلخيزي خاک، متروکه شدن روستاها، خشک شدن تالاب‌ها، افزايش غبار آلودگي هوا، اُفت سطح آب‌هاي زيرزميني، نشست زمين، نابود شدن گونه‌هاي اندميک گياهي و جانوري و قرار گرفتن بخش قابل توجهي از زيست‌مندان اين بوم و بر در سياهه‌ي سرخ IUCN، ما را در راستاي برنامه‌ها و اهداف اين چشم‌انداز به پيش مي‌برند؟ بايد گفت که شوربختانه امروز نام ايران به عنوان يکي از 15 کشوري در جهان آورده مي‌شود که داراي ناپايدارترين شرايط بوم شناختي است؛ همچنين ايران در شمار 10 کشور اول داراي نگران‌ كننده‌ترين چالش‌هاي زيست‌محيطي كره زمين همچون فرسايش خاك، جنگل‌زدايي، فرونشست آب‌هاي زيرزميني، نابودي تالاب‌ها و بيابان‌زايي جاي دارد.

با اين وصف بايد پرسيد سند چشم انداز بيست ساله آرمان است يا آرزو؟

مهندس محمّد درويش، عضو هيأت علمي مؤسسه تحقيقات جنگل‌ها و مراتع کشور در اين رابطه به خبرنگار محيط ‌زيست خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) _ منطقه خراسان، گفت: براي اين‌که بتوانيم به اهداف و آرمان بلندي که در چشم‌انداز بيست ساله براي ايران تعيين شده، دست پيدا کنيم و به جايگاه اول اقتصادي و فن‌آوري در خاور ميانه برسيم، لازم است حتماً به سمت توليد پايدار گام برداريم و هر نوع ملاحظه ديگري را غير از آن کنار بگذاريم. وي ادامه داد: بايد به سمتي برويم که در مجموعه فعاليت‌هايي که انجام مي‌دهيم، پايداري سرزمين اعم از منابع طبيعي و محيط زيست را در نظر بگيريم. وي افزود: امارات متحده عربي در سال 2007، حدود 179 ميليارد دلار صادرات و 130 ميليارد دلار واردات داشت و تراز مثبت اين کشور چيزي حدود 49 ميليارد دلار بود و اين در حالي است که ايران در سال گذشته با 79 ميليارد دلار صادرات و 61 ميليارد دلار واردات تراز مثبتي برابر با 16 ميليارد دلار داشت.

وي ادامه داد: کشوري مثل امارات که 4 صدم درصد مساحت و كمتر از نيم درصد جمعيت ايران را دارد و فاقد تنوع اقليمي است که ما در ايران داريم، تراز مثبتش در سال گذشته 4 برابر ايران بود و ما قرار است که با اين وضعيت در سال 1404 سرآمد منطقه باشيم. وي با بيان اين‌ که دستيابي به رفاه ملي هدف اصلي سند چشم‌انداز چهارم توسعه است، افزود: بر طبق اين سند يکي از شاخصه‌هاي ضروري براي رسيدن به رفاه ملي، محيط زيست مطلوب و پايدار است؛ اما آيا در حال حاضر مکانيزم‌ها و تدابير لازم براي تحقق اين آرمان بلند در کشور وجود دارد؟

تصوير مجملي از وضعيت موجود محيط زيست و منابع طبيعي ايران

درويش قرار گرفتن ايران در کمربند خشک جهان را يکي از محدوديت‌هاي اقليمي در اين کشور برشمرد و گفت: 90 درصد خاک ايران را مناطق خشک، نيمه خشک و فراخشک تشکيل مي‌دهد و محدوده‌ي زيست‌اقليم‌هاي مرطوب اين سرزمين کمتر از 10 درصد وسعت آن است، اين واقعيت نشان مي‌دهد که اگر تخريبي در کشور ما اتفاق بيافتد، حتا با حذف عامل مخرب، امکان برگشت به شرايط طبيعي بسيار دشوار و هزينه‌هاي نابخردي در حوزه محيط زيست در ايران به مراتب جبران‌ناپذيرتر از ساير کشورهاست. وي با بيان اين‌ که به دليل اقليم خشک ايران، سهم عمده‌اي از کشور ما دامنه‌ي آسيب‌پذيري و شکنندگي بالايي دارد، افزود: نقشه حساسيت اراضي نسبت به بيابان‌زايي نشان مي‌دهد که خاورميانه يکي از بحراني‌ترين مناطق جهان از نظر حساسيت به بيابان‌زايي است و ايران در مرکز اين منطقه‌ي بحراني قرار گرفته‌ است.

مسئول تهيه‌ي برنامه کلان پژوهشي بخش تحقيقات بيابان در چشم‌انداز 20 ساله افزود: اگر عامل تخريب‌هاي انساني را هم به ميزان حساسيت بالاي اراضي کشور به بيابان‌زايي اضافه کنيم، نتيجه اين مي‌شود که به جز بخش‌هايي از کوير مركزي، دشت لوت و شهداد که در واقع ديگر پتانسيل توليدي در آن‌ها وجود ندارد، اغلب نقاط کشور حتا حاشيه‌ي درياي مازندران نيز از نظر خطر بيابان‌زايي در شرايط حادي قرار دارند. درويش گفت: اين امر نشان مي‌دهد که مديريت‌هاي ضعيفي که در طول 50 سال گذشته بر کشور ما حاکم بوده‌اند، کم‌ترين التفات واقعي را به حفظ محيط زيست پايدار کشور نداشته‌اند.

وي افزايش کانون‌هاي بحراني فرسايش را يکي از عوارض بيابان‌زايي عنوان کرد و به ايسنا گفت: 235 ميليون هکتار يا 81/1 درصد از اراضي خشک و فراخشک جهان تحت تأثير فرسايش بادي است، اراضي تحت فرسايش بادي در ايران 20 ميليون هکتار يعني 12 درصد از کل خاک کشور است که اين يعني خطر فرسايش بادي در ايران بيش از 6 برابر متوسط جهاني است. وي افزود: در محدوده 82 شهرستان و 17 استان کشور آثار مخرب فرسايش بادي را به عنوان يکي از نشانه‌هاي آشناي بيابان‌زايي مي‌بينيم. درويش با بيان اين‌که يكي از مهم‌ترين عوامل مرگ و مير در زابل تصادفات رانندگي به دليل عدم ديد كافي است، افزود: اين امر ناشي از افزايش ذرات گرد و غبار به دليل شدت فرسايش بادي در منطقه است. وي ادامه داد: در غرب کرخه در فاصله زماني کمتر از 30 سال بيش از يک و نيم متر جابه‌جايي خاک داشته‌ايم و اگر به اين نکته توجه کنيم که براي تشکيل هر يک سانتي متر مکعب خاک بين 500 تا هزار سال زمان لازم است، متوجه مي‌شويم چه ثروت با ارزشي را به راحتي از دست مي‌دهيم.

وي آسيب ديدن تأسيسات زبربنايي، جاده‌ها، خطوط ريلي، پر شدن سدها از رسوب به جاي آب و زير خاک رفتن منازل مسکوني را از اثرات فرسايش خاک برشمرد و گفت: در خوزستاني که بر روي مخازن نفت و سوخت‌هاي فسيلي واقع شده، مردم غرب کرخه هنوز از نفت و گاز برخوردار نيستند و براي تأمين گرما گياهان منطقه را قطع مي‌کنند.

وي خاطرنشان کرد: دست‌كم 9/27 ميليون هکتار بيابان واقعي در ايران داريم که با توجه به وسعت کشور رقم بي‌نظيري در جهان است.

تهديدها و تنگناهاي محيط زيست کشور

درويش گفت: 60 درصد از خاک ايران در شرايط زيستي ناپايدار قرار دارد. عضو هيأت علمي مؤسسه تحقيقات جنگل‌ها و مراتع کشور توضيح داد: شرايط زيستي ناپايدار يعني اين‌که بشنويم حتا جايي مثل دامنه‌هاي سبلان که شرايط آب و هوايي و اقليمي مطلوبي دارد، به دليل عدم توجه به ملاحظات زيست محيطي با تخريب گسترده‌ي محيط زيست مواجه است. وي با اشاره به اين واقعيت که فرسايش بادي در ايران بعد از چين در جهان اول است، گفت: نرخ فرسايش آبي در ايران 2 ميليارد تن يعني معادل 7/7 درصد شست و شوي خاک در جهان است و اين در حالي است که 2 ميليارد تن فرسايش آبي در ايران رقم بسيار خوشبينانه‌اي‌ است و اين رقم حتا تا 5 ميليارد تن نيز گزارش شده ‌است. وي اظهار داشت: با توجه به اين‌که ايران 2/1 درصد از خشکي‌هاي جهان را در خود جاي داده، نرخ فرسايش آبي در ايران 6 برابر متوسط جهاني است. وي افزود: هم از نظر فرسايش بادي و هم از نظر فرسايش آبي وخامت اوضاع در ايران 6 برابر حادتر از ساير نقاط جهان است و لازم است توجه کنيم هر کدام از اين پديده‌ها ارزشمندترين ماده طبيعت يعني خاک را از ما مي‌گيرند. عضو هيأت علمي مؤسسه تحقيقات جنگل‌ها و مراتع کشور گفت: در کشوري که با بحران کم آبي مواجه است اين که بشنويم 15 درصد از اراضي زراعي کشور بر اثر آبياري بيش از حد و ترکيبي از فرآيندهاي شوري _ سديمي از حي انتفاع خارج مي‌شوند، نشان مي‌دهد تا چه اندازه مديريت‌ها بر مبناي آموزه‌هاي خردمندانه و اصول توسعه پايدار دربخش کشاورزي حرکت نکرده ‌است.

وي با بيان اين‌که 91 درصد از خاک ايران استعداد سيل‌خيزي دارد، افزود: در 10 سال اخير دفعات وقوع سيل‌هاي ويران‌گر در کشور بيش از 900 درصد افزايش پيدا کرده و بيش از 80 درصد آبخان‌هاي کشور با تراز منفي مواجه شده‌اند. مهندس درويش ادامه داد: در طول همين مدت ميزان برداشت آب از چاه‌ها به ميزان کمتري افزايش پيدا کرده ولي تعداد چاه‌ها به مراتب زيادتر شده ‌است و دليل اين امر اين است که ديگر آبي باقي نمانده که از چاه‌ها استخراج کنند يعني ما هزينه مي‌کنيم و چاه مي‌زنيم ولي چاه‌ها به ما آبي نمي‌دهند.

وي افزود: اين روند اثرات خود را در شاخص افت تراز آبخان‌هاي کشور نشان مي‌دهد که الان به رقمي در حدود 3/7 ميليارد متر مکعب رسيده ‌است، يعني ما هر ساله 3/7 ميليارد متر مکعب بيشتر از آبي که در آبخوان‌ها ذخيره شده برداشت مي‌کنيم. اگر يادمان باشد که اين آب در طول 300، 400 تا هزار سال گذشته در آبخوان‌ها ذخيره شده، عمق فاجعه و خطر را بيشتر احساس مي‌کنيم؛ خطري که اثرات خودش را شور شدن اراضي، نشست زمين، متروکه شدن روستاها، خشک شدن و شورشدن آب چاه‌ها و در يک جمله يعني بيابان‌زايي نشان مي‌دهد.

وي با اشاره به افت سطح آب زيرزميني و نشست زمين در نقاط مختلف کشور گفت: در مشهد وضعيت نشست زمين به مرز بحران رسيده و حتي تا 20 سانتي‌متر نشست داشته ‌است، در يزد 1 متر، در دشت ورامين 2 متر و در نهاوند همدان نيز نشست زمين تا عمق 4 متر گزارش شده ‌است.

وي ادامه داد: دشت قهاوند همدان يکي از قطب‌هاي کشاورزي کشور بود، ولي الان فرونشست‌هاي بزرگ و فروچاله‌هايي به عمق بيش از 15 متر و قطر 30 متر در منطقه ديده مي‌شود؛ به طوري که مردم محلي فکر مي‌کنند که اين دشت نفرين شده ‌است و اين موضوع تنش اجتماعي در منطقه ايجاد کرده‌ است.

وي وجود نيروگاه حرارتي شهيد مفتح را يكي از دلايل اصلي نشست زمين در دشت قهاوند همدان ذکر کرد و توضيح داد: اين نيروگاه با هدف ايجاد اشتغال و تأمين برق در منطقه احداث شد، استاندار و ديگر مسئولين و نمايندگان وقت استان نفوذ خوبي داشتند و كمك كردند تا نيروگاهي که به خاطر نوع سامانه‌‌هاي خنک کننده‌اش مي‌بايست در منطقه‌اي با منابع آبي درخور تأسيس شود، در اين دشت ساخته شود. اين نيروگاه بر اساس مصلحت انديشي‌هاي سياسي، اجتماعي و اقتصادي، بدون توجه به نياز آبي فراواني که داشت در دشت قهاوند احداث و در نهايت با کمبود آب مواجه شد و مسئولان نيروگاه مجبور شدند براي تأمين آب بيش از ده‌ها حلقه چاه عميق جديد احداث کنند.

وي افزود: وقتي اين چاه‌ها را زدند، عمق آب در 2 تا 8 متري زمين بود و الان به 40 تا 60 متر پايين‌تر از سطح زمين افت پيدا کرده‌ است. خود نيروگاه در معرض فرونشست قرار دارد و يك روستا تخليه شده ‌است.

عضو هيأت علمي مؤسسه تحقيقات جنگل‌ها و مراتع کشور گفت: دشت ورامين در جنوب تهران زماني از خيز آب در رنج بود، اما الان در مناطقي از آن، زمين تا 187 سانتي‌متر نشست کرده ‌است. وي افزود: اين‌ها فجايع بسيار بزرگي است که به دليل مسائل امنيتي و تنش‌ها معمولاً اعلام نمي‌شوند.

وي با اشاره به اين‌که بزرگ‌ترين فروچاله در کل خاورميانه امسال در کبودرآهنگ همدان ايجاد شده ‌است، گفت: مردم محلي فکر مي‌کنند يک شهاب سنگ باعث ايجاد فروچاله‌اي به اين عظمت شده و باورشان نمي‌شود کشاورزي و صنعت نابخردانه مي‌تواند حاصلخيزترين دشت‌هاي ما را به ويرانه‌اي چنين غمبار تبديل کند.

وي با بيان اين‌ که در حسين‌آباد خنداب در نزديکي نيروگاه آب سنگين اراک نيز چنين مشکلي وجود دارد، افزود: اين امر نشان مي‌دهد برخلاف آن چه همه تصور مي‌کنند، محيط زيست يک مقوله لوکس و ويتريني نيست و دقيقاً با زندگي انسان‌ها در ارتباط است و عدم توجه به آن مي‌تواند زندگي نسل امروز و فرداي کشور را به مخاطره بيندازد. وي وضعيت گونه‌هاي در خطر انقراض در يک سرزمين را از ديگر شناسه‌هاي بيابا‌ن‌زايي عنوان کرد و به ايسنا گفت: از مجموع يک هزار و 728 گونه گياهي اندميک ايران، هزار گونه در ليست سرخ IUCN و در معرض خطر انقراض قرار گرفته ‌است. وي با اشاره به ارزش بي‌همتاي اين گونه‌ها گفت: کل قاره اروپا هم اين تعداد گونه گياهي بومي ندارد، اما ايران با اين‌که 90 درصد خاک آن خشک است، داراي يک هزار و 728 گونه‌ گياهي انحصاري است که فقط در اين سرزمين مي‌رويند و اگر نابود شوند جايگزيني آن‌ها ممکن نيست.

عضو هيأت علمي مؤسسه تحقيقات جنگل‌ها و مراتع کشور افزود: اين‌ها اندوخته‌هاي ژنتيکي و ميراث نسل آينده و حتا ميراثي جهاني است و ما ايرانيان که در سرزميني قرار گرفته‌ايم که هر هکتار آن از نظر تنوع زيستي، 22 برابر هر هکتار از خاک جهان ارزش دارد، بايد نشان بدهيم استحقاق الطاف خدا را داريم.

محدوديت‌هاي اقليمي و طبيعي سرزمين ايران

درويش توالي خشکسالي با شدت‌هاي متغير و در دوران‌هاي زماني نامشخص را يکي از آسيب‌پذيري‌هاي سرزمين ايران ذکر کرد و گفت: در 2 سال گذشته ايران با بدترين و بي سابقه‌ترين خشکسالي و سرمازدگي در طول 50 سال اخير مواجه بوده و آثار آن را مي‌توان در خشک شدن تقريبي درياچه لار و کاهش شديد پوشش گياهي اين منطقه و بسياري ديگر از مناطق کشور مشاهده کرد.

وي با بيان اين‌که ميانگين بارندگي در ايران يک سوم ميزان نظير آن در جهان و تبخير و تعرق به مراتب بيشتر از ميانگين جهاني است، ادامه داد: افزايش وابستگي معيشتي به سرزمين در کشوري که 90 درصد آن خشک و دوره‌هاي خشکسالي آن غيرقابل پيش‌بيني است، کاري نابخردانه است.

درويش گفت: وقتي بخواهيم 20 تا 25 درصد توليد ناخالص ملي را از کشاورزي‌اي به دست بياوريم که راندمان سامانه‌ي سنتي آبياري در آن تنها 32 درصد است، نتيجه‌اش فاجعه‌اي است که دارد در کشور اتفاق مي‌افتد.

وي ادامه داد: 4 سال پيش جشن خودکفايي گندم مي‌گيريم و امسال به عنوان بزرگ‌ترين وارد کننده‌ي گندم معرفي مي‌شويم، اين ساده‌انگاري است که فکر کنيم در چنين کشوري و با چنين ويژگي‌هاي اقليمي مي‌توانيم چنين شعارهايي بدهيم.

وي با بيان اين‌که نيمي از 15 هزار نقطه زيست جمعيتي کشور در طول 20 سال اخير از سکنه خالي شده ‌است، افزود: اگر از نقاطي از صحراي آفريقا صرف نظر کنيم، هيچ جايي از جهان در طول 20 سال، نيمي از سکونت‌گاه‌هايش را از دست نداده ‌است و اين يعني مرگ يک سرزمين! ولي خيلي از ما اين موضوع را اصلاً نشنيده‌ايم و خيلي راحت از کنار آن مي‌گذريم.

عضو هيأت علمي مؤسسه تحقيقات جنگل‌ها و مراتع کشور ادامه داد: دست کم گرفتن مؤلفه‌هاي محيط زيست مي‌تواند حيات انسان‌ها را به خطر بياندازد.

فرصت‌هاي موجود

مهندس درويش با بيان اين‌که ايران يکي از 5 کشور جذاب جهان از نظر اکوتوريسم (طبيعت گردي) است، افزود: ما در سرزميني زندگي مي‌کنيم که فرصت‌هاي کم‌نظيري در آن وجود دارد و اگر اين فرصت‌هاي بالقوه را به بالفعل تبديل کنيم، مي‌توانيم به اهداف بلند سند چشم انداز 1404 برسيم.

وي وجود 5 دهه تجربه در بخش اجراي عمليات مهار بيابان‌زايي و 4 دهه تجربه در بخش پژوهش در همين حوزه را از جمله اين فرصت‌ها برشمرد و به ايسنا گفت: گربايگان فسا بياباني بود که تنها با استفاده از آب‌هاي سيلابي که هر 5 يا 6 سال جاري مي‌شوند، امروز به يک جنگل تبديل شده‌ است؛ با اين کار ظرفيت چاه‌ها در منطقه افزايش يافته، بيش از 27 چاه خشکيده پر آب شده و مهاجرت معکوس به منطقه رخ داده‌ است، چون به جاي استفاده بي‌رويه از طبيعت، قوانين آن را شناخته و از آن‌ها حمايت و پيروي کرده‌ايم.

وي با بيان اين ‌که قرار گرفتن ايران در کمربند تابش خورشيدي از ديگر فرصت‌هاي اين سرزمين است، افزود: قسمت‌هايي از عربستان، آفريقا و ايران بيشترين بهره‌مندي از تابش خورشيد را در جهان دارند. با وجود اين کشوري مثل آلمان که بيشينه‌ي تابش خورشيد در آن معادل كمينه‌ي ميزان تابش خورشيد در ايران هم نيست، در سال گذشته 25 درصد انرژي خود را از انرژي خورشيدي و بادي تأمين کرد و ما از اين نظر تقريباً صفر بوديم.

وي ادامه داد: در دفتر وزارت نيرو مطالعاتي در زمينه پهنه‌بندي نقاطي از کشور که بهترين وضعيت را از نظر استحصال انرژي خورشيدي دارند، انجام گرفته ولي ما نتوانسته‌ايم از اين مزيت استفاده کنيم.

وي افزود: بنا بر گزارش‌ها، نوع بشر از ابتداي خلقت تا 1952 همان قدر انرژي مصرف کرده که در طول يک صد سال پس از آن دارد مصرف مي‌کند؛ يعني 12 هزار تريليون کيلووات ساعت. پيش‌بيني مي‌شود در فاصله صد سال بعد اين نرخ به 120 هزار تريليون برسد؛ با اين شرايط، اين که فکر کنيم با استفاده از سوخت‌هاي فسيلي با خسارت زيست محيطي بالايي که دارند مي‌توانيم نيازهاي انرژي کشور را تأمين کنيم، يک خوش بيني عبث است.

وي با اشاره به سرمايه‌گذاري 50 ميليارد يورويي اورپاييان براي تأمين تمام نيازهاي انرژِي خود از نور خورشيد تا سال 2050 به ايسنا گفت: سرعت رشد تکنولوژي براي استفاده از انرژي خورشيدي بسيار بالاست و در حال حاضر مي‌توان از هر هکتار بيابان 2 مگاوات برق توليد کرد.

عضو هيأت علمي مؤسسه تحقيقات جنگل‌ها و مراتع کشور با اشاره به وجود يک نيروگاه خورشيدي در استان فارس به ايسنا _ منطقه خراسان گفت: خيلي از ايراني‌ها از وجود چنين نيروگاهي بي‌خبرند، به گفته مسئولان نيروگاه، به رغم تمايل زيادي که آن‌ها براي حضور وزير نيرو در مراسم افتتاح نيروگاه داشتند، آقاي وزير به علت مشغله کاري در اين مراسم حاضر نشد، اين در حالي است که براي افتتاح يک سد با آن همه مشکلات زيست محيطي که براي کشور به ارمغان مي‌آورد، وزير نيرو تا مناطق خيلي دور هم سفر مي‌کند و تبليغات هم در اين باره بسيار زياد است.

وي خاطرنشان کرد: بنا بر پيمان مقابله با بيابان‌زايي مصوبه مجلس شوراي اسلامي، تمام وزارتخانه‌ها مؤظف‌اند از فرامين وزير جهاد کشاورزي در اين حوزه حمايت کنند، اما اين کميته در طول 3 سال گذشته فقط 2 بار تشکيل شد!

ضعف‌ها و چالش‌هاي مديريت منابع در ايران

مهندس درويش غلبه ديد بخشي و جزيره‌نگري در مقابله با بيان‌زايي را از ضعف‌ها و چالش‌هاي مديريتي کشور در اين زمينه عنوان کرد و گفت: چرا ما در بين 148 کشور جهان از نظر پايداري زيستي در رتبه 132 قرار داريم و فقط 15 کشور وضعيتي بدتر از ايران دارند؟

وي با بيان اين که دشت مسيله زماني شکارگاه سلطنتي بوده و از زيستگاه‌هاي بسيار خوب جبير، گورخر آسيايي و يوزپلنگ و … محسوب مي‌شده‌ است، افزود: ما براي جبران محبت‌هاي مردم قم که سهم بزرگي در انقلاب داشتند و با نيت تأمين آب براي مردم اين شهر، سد 15 خرداد را بر روي فم رود احداث کرديم؛ همان موقع کارشناسان اعلام کردند که جانمايي سد اشتباه است، چون عمق متوسط درياچه سد کمتر از 4 متر و تبخير و تعرق هم، تقريباً  به همين مقداراست، يعني در حقيقت آبي پشت سد باقي نمي‌ماند تا به دست مردم قم برسد؛ علاوه بر اين منطقه مشکل آب دزدي هم داشت.

وي ادامه داد: با وجود اين هشدارها سد احداث و در سال 74 آبگيري شد، در سال 81 بيش از 87 درصد پوشش گياهي مسيله از دست رفت و مسيله به يکي از کانون‌هاي فرسايش بادي تبديل شد، سال گذشته مشکل فرسايش بادي و آسيب‌ديدگي ناشي از ذرات گرد و غبار، آن قدر شديد شد که مسئولان حرم حضرت معصومه(س) مجبور شدند 47 ميليارد تومان براي تعمير و طلاکوبي دوباره ضريح هزينه کنند، شهرداري قم ماهانه يک تن ماسه از سطح معابر قم جمع آوري مي‌کند، در نهايت آبي هم به مردم قم نرسيد و در حال حاضر با صرف هزينه‌هاي ميلياردي آب را از سرشاخه‌هاي خوزستان و کارون به قم مي‌رسانند که اين خود اشتباه زيست‌محيطي ديگري ا‌ست.

وي خاطرنشان کرد: امسال 45 ميليارد تومان هزينه شد تا ارتفاع سد اکباتان همدان از 54 متر به 79 متر افزايش يابد، بخش زيادي از درياچه پشت سد با رسوبات پر شده و خيلي بهتر بود به جاي اينکه 45 ميليارد تومان را صرف بالا بردن سد کنيم، آن را براي انجام عمليات آبخيزداري در بالادست سد هزينه مي‌کرديم يا مديريت بهينه‌ي چراي دام  را در منطقه اعمال مي‌کرديم تا سد به دليل فرسايش خاک در بالادست از رسوب انباشته نشود. وي افزود: اين در حالي است كه 45 ميليارد تومان، 9 برابر بودجه سالانه‌ي بزرگترين نهاد تحقيقاتي متولي منابع طبيعي کشور يعني مؤسسه تحقيقات جنگل‌ها و مراتع كشور است.

وي با اشاره به وجود 93 سد مخزني در كشور گفت: با بودجه‌اي كه براي احداث شبكه‌هاي آبياري پشت سدها اختصاص داده‌ شده،  حدود 50 سال طول مي‌كشد تا وزارت جهاد كشاورزي بتواند اين شبكه‌ها را بسازد و امکان بهره‌برداري از اين آب‌ها را براي کشاورزان فراهم کند، اين در حالي است كه وزارت نيرو اعلام كرده كه همزمان داريم 105 سد مخزني ديگري را مي‌سازيم.

وي ادامه داد: سوال اين است كه آيا بهتر نيست هزينه 80 هزار ميليارد ريالي را كه سالانه براي ساخت سدهاي بيشتر صرف مي‌كنيم به وزارت جهاد كشاورزي اختصاص بدهيم تا همين كانال‌هاي آبياري سدهاي موجود را بسازد.

وي با اشاره به ادعاي مسوولان مبني بر اختصاص 90 درصد آب پشت سدها به بخش كشاورزي گفت: كانال‌هاي لازم براي رساندن آب پشت سدها به زمين‌هاي كشاورزي زماني ساخته خواهد شد كه ديگر آبي پشت سدها باقي نمانده‌است.

عضو هيأت علمي موسسه تحقيقات جنگل‌ها و مراتع کشور افزود: وزارت نيرو نبايد بخشي فكر كند و فقط ملاحظات خودش را ببيند؛ اگر به جاي اين كه بخشي فكر كنيم به منافع ملي بينديشيم، ‌از اين ضررها جلوگيري خواهد شد.

درويش در ادامه به ايسنا گفت: هميشه اين سوال هست كه كشور ما با اين همه درآمد نفتي چرا نمود ندارد و چرا توليد ناخالص ما واقعا افزايش پيدا نمي‌كند، بايد گفت چون ما با چنين اشتباهاتي روبه‌رو هستيم.

وي با بيان اين‌که تمام سدهاي کشور با انجام ارزيابي‌هاي زيست‌محيطي احداث شده‌اند، افزود: در ماتريس‌هاي ارزيابي زيست محيطي در ايران وزن ملاحظات فرهنگي، اقتصادي و اجتماعي به مراتب بسيار بالاتر از وزن ملاحظات زيست محيطي است و اين ارزش‌گذاري بسيار بالا سبب مي‌شود، ارزيابي‌ها در نهايت مثبت و مجوز ساخت سد صادر شود، چون ما فقط ژست ملاحظات زيست محيطي را مي‌گيريم.

وي در ادامه عنوان كرد: در حالي كه سازمان حفاظت محيط زيست ايران به دليل نبود امکانات براي مهار حريق در ارزشمندترين پارك ملي كشور يعني گلستان با دبه‌هاي 20 ليتري آتش‌سوزي را مهار مي‌كند، وزارت نيرو 80 هزار ميليارد ريال تنها براي يك سال پول مي‌گيرد.

وي با اشاره به اين‌كه اغلب ملاحظات سياسي، اجتماعي و اقتصادي بر ملاحظات زيست پايدار غالب مي‌شود، افزود: چرا بعضي از بخش‌ها را اين قدر به صورت قارچي گسترش مي‌دهيم و بعضي بخش‌ها با چنين کمبودهايي روبه‌رو مي‌شوند؟

وي از خشک شدن تدريجي درياچه بختگان به دليل احداث سه سد بر روي اين درياچه خبر داد و به ايسنا گفت: بدون توجه به هشدارهاي کارشناسان، سد سيوند بر روي اين درياچه ساخته شد تا به 330 هکتار از اراضي کشاورزي سعادت‌آباد آب‌رساني شود، اما با خشک شدن درياچه بختگان 6 هزار هکتار از اراضي اطراف بختگان به شوره‌زار تبديل شد و از بين رفت، 40 هزار خانوار که به اين اراضي وابسته بودند دچار تنش‌ها و مشکلات اساسي شدند، و در نهايت به آن 330 هکتار اراضي کشاورزي هم آب نرسيده و به کشاورزان سعادت آباد اعلام کرده‌اند که احداث شبکه‌هاي آبرساني از سد به زمين‌هاي کشاورزي 12 سال طول مي‌کشد.

مهندس درويش گفت: امسال ده‌ها هزار پرنده‌ي مهاجر و كنارآبزي را در درياچه بختگان از دست داديم، پرندگاني که برخي از آنها از چند هزار كيلومتر آن طرف‌تر و از سيبري به سرزمين ما مي‌آمدند و ما نتوانستيم اين امانت جهاني را حفظ کنيم.

وي با بيان اينکه کارون پرآب‌ترين رود ايران و تنها رودي بوده که قابليت کشتيراني داشته است، گفت: آن قدر سد زديم و طرح‌هاي انتقال آب در بالادست اين رود اجرا کرديم که امروز کارون به بيابان تبديل شده است. حالا بوي فاضلاب و پساب به قدري مردم را دچار مشکل کرده که با احداث کانال، آب کرخه را به کارون منتقل کرده‌اند تا اين رود جريان پيدا کند و بوي بد آن کم شود؛ اما چرا بايد چنين اتفاقي بيفتد.

وي عدم اعتنا به مزيت‌ها و ميراث طبيعي کشور را يکي از معضلات موجود برشمرد و گفت: يکي از دلايل حفظ درختان در طول سال‌هاي طولاني باور و اعتقاد مردم بوده است، اما مسوولي در گيلان به بهانه مبارزه با خرافات درخت يک هزار و 500 ساله اين شهر را قطع و اعلام کرده که 40 درخت کهنسال در گيلان شناسايي شده که به همين جرم قطع خواهند شد. وي افزود: غم انگيزتر اين است که اين خبر در صدا و سيما به عنوان يک افتخار ملي اعلام شد.

وي با اشاره به قطع سرو 500 ساله قم ادامه داد: ما در تمام ايران 400 پايه درخت کهنسال داريم که 40 اصله از اين درختان در استان گيلان است، اين مسئله مورد رشک اروپاييان است، درختان کهنسال ذخيره ژنتيکي و تاريخ گوياي اين سرزمين هستند و وضعيت اکولوژيکي و اقليمي گذشته را در خود ثبت مي‌کنند، يک درخت 50 ساله 200 هزار دلار ارزش دارد و درختي که در گيلان قطع شد هزار و پانصد ساله بود.

عضو هيأت علمي مؤسسه تحقيقات جنگل‌ها و مراتع کشور با اشاره به ادعاي مسوول اداره اوقاف گيلان مبني بر اينکه اين درخت در ملک شخصي و وقفي بوده است، افزود: 1500 سال پيش حتي اسلام هم نيامده بود، چه طور مي‌گويند درخت در ملکي بوده که وقف شده است؟

وي افزود: وقتي با دادستان گيلان صحبت کرديم، ايشان بسيار ناراحت شدند و گفتند چرا مسئولان ردهبالاي سازمان محيط زيست و منابع طبيعي شکايتي در اين زمينه تنظيم نکرده‌اند.

وي خاطرنشان کرد: کساني که مسئوليت دارند و متولي اين حوزه‌ها هستند، اغلب عشق و علاقه لازم را ندارند که اگر داشتند چنين اتفاقاتي براي طبيعت کشور نمي‌افتاد.

وي در ادامه بيان فجاياي زيست محيطي که در کشور رخ مي‌دهد، گفت: بزرگترين کلوت‌هاي شناخته شده در جهان در نزديکي شهداد و گندم بريان (گرم‌ترين نقطه جهان) که سالانه 150 هزار گردشگر داخلي و 7 هزار گردشگر خارجي داشت، امسال دريک رزمايش نابود شد، انگار ما در عرصه يک ميليون و 648 هزار کيلومتري کشورمان هيچ جايي به جز کلوت‌هاي شهداد را براي رزمايش پيدا نکرديم و اين پديده‌هاي طبيعي منحصر به فرد را با آر.پي.جي از بين برديم.

وي با بيان اين که ملاحظات زيست محيطي در ايران از جايگاهي که بايد برخوردار نيست، افزود: در يکي از بخش‌هاي آمريکا که جاذبه هاي ديدني آن به مراتب قابل قياس با کلوت‌هاي ما در لوت نيست، سال گذشته 12 ميليارد دلار از صنعت طبيعت‌گردي درآمد داشته است.

وي عدم شناخت دقيق استعدادهاي طبيعي ايران، عدم ارزيابي منابع و حساسيت‌هاي سرزمين و غلبه تفکر سنتي و رويکرد معيشتي به سرزمين به جاي رويکرد آمايشي را از چالش‌هاي موجود در کشور برشمرد و گفت: رويکرد معيشتي را مي‌توان در چراي بيش از ظرفيت در مراتع، کشاورزي افراطي، شخم در جهت شيب زمين، قطع بي رويه درختان جنگلي و بوته‌هاي مرتعي، سرشاخه‌زني در جنگل‌هاي غرب کشور و تامين نيازهاي گرمايي از چوب‌هاي جنگلي تعريف و در نقاط مختلف کشور مشاهده کرد.

وي ادامه داد: هر کيلو گوشت قرمز با هزينه‌اي بسيار گزاف در ايران توليد مي‌شود و اين يعني اگر ما تمام گوشت مصرفي کشور را از خارج وارد کنيم به مراتب از نظر اقتصادي به صرفه است.

وي افزود: با قطع درختان و شخم در جهت شيب زمين، پس از چند سال کشاورزي، خاک به دليل شيب زياد از بين مي‌رود و ديم‌زارهاي متروکه ايجاد مي‌شود که نرخ فرسايش در آن‌ها بيش از 100 تن در هکتار است.

درويش عملکرد وزارت صنايع و معادن، وزارت نيرو، سازمان محيط زيست و سازمان مديريت و برنامه‌ريزي را در پيشبرد اهداف به سمت پايداري سرزمين ضروري دانست و گفت: سازمان بازرسي کل کشور مسئول نظارت بر سازمان‌هاي مختلف کشور است و اينکه آيا هزينه‌هايي که مي‌کنند به پايداري اين سرزمين کمک مي‌کند يا حيف و ميل مي‌شود.

وي مدعي شد: اين سازمان امسال ساختمان جديد خود را با صرف ميليارد‌ها تومان اعتبار ساخت و 2 تا درخت چنار در اين ساختمان در حال خشک شدن است، چه طور از سازماني که نمي‌تواند از خشک شدن دو درخت در مقابل ساختمان ميلياردي‌اش جلوگيري کند، انتظار داريم که به پايداري اين سرزمين کمک كند. اين موضوع سمبليک و نمادين است اما حقيقت داستان محيط زيست و نظارت را به ما نشان مي‌دهد.

وي ادامه داد: محيط زيست ما مثل درختي است که شاخه‌هاي آن آتش گرفته و ما داريم پاي درخت را با آب‌پاش آب مي‌دهيم، بسياري از کارهايي که در کشور ما صورت مي‌گيرد، همين طور است و در حقيقت کتابي را مي‌سوزانيم تا بتوانيم کتاب ديگري را بخوانيم!

وي با بيان اين که مشکل ما در مديريت محيط زيست اين است که به جاي پرداختن به علت، با معلول‌ها سرگرم شده‌ايم، افزود: فردي را تصور کنيد که چندين بار براي نجات افرادي که در حال غرق شدن هستند به داخل آب رفته و بازگشته است در حالي که اگر همان بار اول سرش را بلند مي‌کرد و ديوانه‌اي که مردم را به داخل آب مي‌انداخت، مي‌ديد و جلوي اين کار را مي‌گرفت، کار مؤثرتري انجام داده بود. اين مصداق وضعيت حفاظت محيط زيست ماست.

درويش با اشاره به وجود دو فراکسيون زيست محيطي و كشاورزي در مجلس گفت: کساني که در رأس اين فراکسيون‌ها قرار دارند، اطلاعات كافي و تخصصي از محيط زيست و توسعه پايدار ندارند و اين بيشتر يک ژست سياسي است که به دليل اهميت بسيار بالاي محيط زيست در ساير کشورها، به اين نحو در کشور ما نمود پيدا مي‌کند.

عضو هيأت علمي مؤسسه تحقيقات جنگل‌ها و مراتع کشور افزود: مردم به جاي متهم کردن مسوولان، بايد نشان بدهند که محيط زيست براي آن‌ها اهميت دارد يا نه؟ آيا تاکنون نماينده‌اي را به خاطر شعارهاي سبز و زيست محيطي به مجلس راه داده‌ايم؟