بیش از دو سال پیش که به انتشار مقاله نشنال جیوگرافیک در بارهی فرونشست نیم متری زمین در ایران در طول سال های 1971 الی 2001 اشاره کردم؛ باید چشم انتظار چنین روزی را میکشیدیم! نمیکشیدیم؟ این که اینک در دشت 90 هزار هکتاری اردبیل آثار مشهود فرونشست زمین به دلیل مصرف بیرویه از سفرههای آب زیرزمینی آشکار شده است؛ رخدادی که از آن با عنوان واپسین مرحله در فرآیند بیابانزایی یاد میکنند و در صورت وقوع، خسارتهای وارده بر توان بومشناختی سرزمین دیگر جبرانپذیر نخواهد بود.
این در حالی است که وزارت نیرو از سال 1368 بیش از دوسوم از دشت اردبیل را ممنوعه اعلام کرده بود؛ رخدادی که سبب نشد در سال 1387 میزان افت سطح سفرههای آب زیرزمینی به 10 متر نرسد و سرانجام امروز منجر به فرونشست زمین در اطراف روستای آبی بیگلو در خاور دشت اردبیل نشود!
باید پرسید چگونه استانی که فقط یک درصد مساحت ایران را دارد، توانسته است بیش از 4 درصد از کل محصولات کشاورزی مملکت را تولید کند؟
شاید اگر پاسخ این پرسش را یافتیم، بهتر بتوانیم در بارهی چرایی نفوذ بیابانزایی تا قلب سبلان اظهار نظر کنیم! نه؟
بایگانی دسته: توسعه افسارگسيخته
پورنگ پورحسینی و ناصر کرمی در گفتگوی داغ سبز
در شانزدهمین برنامه از سری گفتگوی داغ سبز، میکوشم تا این هفته با کمک پورنگ پورحسینی از اعضای کمیتهی ملی طبیعتگردی ایران و دکتر ناصر کرمی، یکی از منتقدین و فعالان جدی این عرصه به فرازها و فرودهای داستان اکوتوریسم در ایران بپردازیم.
شما نیز با شماره تلفنهای 110 سبز همچنان میتوانید در این موضوع مشارکت داشته باشید.
گفتگوی داغ سبز را از حدود ساعت 15 امروز به مدت یک ساعت میتوانید بر روی صفحه نخست رادیو اینترنتی ایران صدا گوش دهید و ببینید.
فایل شنیداری برنامه را می توانید در این نشانی گوش دهید.
براي 5789 كيلومتر از سواحل ايران چه برنامه اي داريم؟
ايران در شمار كشورهايي است كه با 5789 كيلومتر از بيشترين مرز ساحلي برخوردار است؛ واقعيتي كه اگر درست به آن نگريسته شود، ميتواند در شمار فرصتها و مزيتهاي طلايي وطن در حوزهي اقتصاد، محيط زيست و گردشگري به شمار آيد. با اين وجود، همهي اهداف و برنامههايي كه براي اين نوار ساحلي ارزشمند در طول پنج سالهي پيش رو تدارك ديدهایم، محدود به يك عبارت يك خطي در بخشي از ماده 170 پيش نويس برنامه 5 ساله پنجم ميشود! چرا؟
بي ارتباط!
روز گذشته ظاهراً نمايندگان مجلس شوراي اسلامي در جريان تصويب نهايي برنامه 5 ساله پنجم توسعه، با روند كاهش ورود دام به مراتع و جنگلهاي كشور مخالفت كردهاند! منتظر ميمانيم تا پژواك دكتر علي سلاجقه را نسبت به اين خبر بدانيم و بخوانيم.
آقای محمدیزاده : لطفاً به تماشای آتش در گلستان بروید!
پارکملّی گلستان؛ یعنی یکی از زیباترین و متنوعترین مناطق حفاظتشدهی ایران که از آن با عنوان گنجینهی گونهگونی زیستی وطن یاد میشود، همچنان در حال سوختن است.متأسفانه بارانی هم نمیخواهد ببارد و در این لحظهی شب، هیچ نیروی امدادی هم نمیتواند به داد پارک برسد و او همچنان میسوزد …
یکی از محیط بانهای زحمتکش منطقه، طی پیامکی برایم نوشته است: «به رییسها در پایتخت بگویید: پارک ملّی گلستان همچنان دارد میسوزد و نابود میشود؛ لطفاً سری بزنند!»
چشم، من میگویم و امیدوارم عالیترین فرد سبز در کابینه دهم – جناب محمدیزاده – بداند که امروز مهمترین وظیفه برای او پاسداری از موجودیت پارک هاي ملّی اي چون گلستان و کویر است و بس.
دستکم اگر نمیتوانید آتش را خاموش کنید، با زیستمندان مظلوم پارک و همهی زحمتکشانی که در این یک هفته کوشیدهاند تا آتش را مهار کنند، میتوانید همراهی و همدردی کرده و با حضور در منطقه، عملاً نشان دهید که مصیبت و جراحت واردآمده بر پارک، مصیبت همهی ماست، نه فقط اهالی دو استان گلستان و خراسان شمالی.
همچنان درحیرتم که چرا ما نباید در تمام طول این سالها به صرافت راه اندازی و تجهیز یگان مستقل هوایی برای اطفاء حریق ر عرصه های منابع طبیعی و محیط زیست بیافتیم؟
مشکل کار در هر جا که باشد، مسلماً در بی پولی نیست! هست؟
وقتی که آتش ، جان زاگرس را رها نمیکند!
زاگرس، قلب تپندهی فلات ایران است؛ زاگرس اگر سرحال باشد، یعنی حال همهی ایرانیان خوب است؛ زاگرس، یعنی بزرگترین اندوختهگاه آب شیرین ایران؛ زاگرس یعنی ریهی باختری وطن؛ زاگرس یعنی سکونتگاه بیش از نیمی از ایرانیان؛ زاگرس، یعنی مهمترین عامل بالانس حرارتی و رطوبتی کشور؛ زاگرس یعنی بانک گونهگونی زیستی ایرانزمین؛ زاگرس یعنی بزرگترین عامل مهارکنندهی فرسایش آبی و بادی در کشوری که در کمربند خشک زمین استقرار یافته است و زاگرس یعنی، یکی از زیباترین نواحی نه فقط ایران، نه فقط خاورمیانه که آسیا و جهان. این را دوست و دشمن شهادت داده و میدهند! نمیدهند؟
با این وجود، زاگرسی که از آن صحبت میکنیم و به وجود بلوطهایش فخر میفروشیم، دستکم نیم قرن است که دچار فروافت شده و پیوسته از شادابی و توان زیستپالاییاش کاسته گردیده است؛ روند نگرانکنندهای که شوربختانه باید اعتراف کنیم در طول دو دههی گذشته شتابی به مراتب سریعتر گرفته، به نحوی که برخی از صاحبنظران بر این باورند که آنچه را که اینک در محدودهی 5 میلیونهکتار از خاک باختری وطن، رویشگاه طبیعی زاگرس و بلوط ایرانی مینامیم، با آنچه که 50 سال پیش در این منطقه مستقر بوده، 90 درصد کاهش توان یافته است!
این در حالی است که بزرگترین محدودیت توسعه در ایران، با توجه به شتاب رشد جمعیت ایرانیان را «آب» اعلام کردهاند و ما با این وجود، اینگونه سهلانگارانه در برابر مرگ خاموش مهمترین عامل ذخیرهی آب ایرانیان سکوت کردهایم! چرا؟
چنین است که امروز داستان زاگرس را به پانزدهمین برنامه از گفتگوی داغ سبز کشاندهایم تا با حضور برخی از آگاهان و فعالان این حوزه از مهمترین دلایل این اضمحلال سخن گفته و به ویژه به چرایی تداوم رخداد آتشسوزیهای بیسابقه در زاگرس طی یک سال گذشته بپردازیم.
یادمان باشد:
مطابق قانون، مهمترین وظیفهی سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور عبارت است از:
حفظ و حمايت، احياء، توسعه و بهرهبرداري اصولي از جنگلها، مراتع، اراضي جنگلي، بيشههاي طبيعي، اراضي مستحدثه ساحلي، حفاظت و حمايت از آب و خاك كشور از طريق مديريت علمي بر حوزههاي آبخيز و رعايت اصول توسعه پايدار.
یعنی، اولویت نخست باید حفظ اندوختهها و منابع طبیعی کشور باشد. پرسش این است که از بودجهی 250 میلیارد تومانی ملّی سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور، چه مقدار به «حفظ» میرسد؟ (شنیده ها حکایت از آن دارد که فقط 1.5 میلیارد تومان به این بخش اختصاص دارد؛ در حالی که 170 میلیارد تومان به بخش آبخیزداری تعلق گرفته است!) و از آن مقدار، چه سهمی به مهار آتشسوزیها اختصاص دارد؟ این در حالی است که میدانیم، افزون بر اعتبارات ملّی، رقم اعتبارات استانی حتا بیشتر از 250 میلیارد تومان است.
پس با ما در تارنمای ایرانی از حدود ساعت 15 امروز همراه باشید با همان دو شماره تلفنی که خدمتتان اعلام کردهایم.
برنامهای که به صورت زنده از ساعت 13 الی 16 بر روی صفحه نخست درگاه مجازی رادیو اینترنتی ایران صدا قابل دریافت است.
گفتنی آن که در برنامهی امروز، جناب حیدر ابراهیمیفر، معاون یگان حفاظت سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور مهمان حضوری برنامه هستند و محمد سوزنچی عزیز، مدیر پایگاه مؤسسه حیات سبز سرزمین و دیدهبان جنگلهای زاگرس را نیز به صورت تلفنی روی آنتن خواهیم آورد تا برایمان از آخرین خبرهای مربوط به آتشسوزیها در جنگلهای زاگرس بگویند.
برای تماشای زنده برنامه می توانید به این نشانی مراجعه فرمایید
همچنین فایل شنیداری برنامه هم در این نشانی قابل دریافت است.
در همین باره:
تخریب قدیمیترین باغ اکولوژی ایران در نوشهر نشانه چیست؟!
آبان ماه 1389 بیشک یکی از سیاهترین ایام برای طرفداران محیط زیست در ایران است؛ ماهی که همچنان در آن جنگلهای بینظیر بلوط در مریوان برای پانصد و نود و سه بار در طول یک سال اخیر سوخت و هیچ نهاد مسئولی نخواست یا نتوانست تا دلایل این آتشسوزی پرتکرار را اعلام کرده و یا آن را مهار کند!
ماهی که در آن، مهمترین و بزرگترین پارک ملی کشور، یعنی پارک ملّی کویر هم به دست متولیانش در سازمان حفاظت محیط زیست (و برخلاف ماده 8 قانون بهسازی و حفاظت محیط زیست) مورد تجاوزی آشکار قرار گرفته و اجازه اکتشاف و استخراج نفت به سرمایهگذار چینی در آن صادر شد؛ آن هم فقط برای 100 میلیون دلار! در حالی که همه میدانیم مردم اشتوتگارت بیش از یک سال است که در برابر اجرای یک پروژه 7 میلیارد یورویی موسوم به “اشتوتگارت 21” مقاومت میکنند، زیرا بیم آن دارند که در اثر اجرای این پروژه، 300 اصله درخت نابود شود!!
و غمانگیزتر و حیرتآورتر از همه آن که در هشتمین روز از آبان ماه 1389، دیرینهترین باغ اکولوژی ایران و خاورمیانه در نوشهر به بهانهی احداث جادهی کمربندی برای بندرگاه نوشهر مورد تجاوزی نفرتانگیز قرار گرفت و در کمتر از 2 ساعت، 11292 اصله درختچه و درخت شامل گونههای با ارزشی از درختان سرو شیرازی، سرو گریان، افرا، شیردار، راش، دارتالاب، توسکا، انواع صنوبر، انواع اکالیپتوس، سفید پلت، زربین و لیلکی در محوطهای به وسعت نزدیک به 8 هکتار تخریب شدند؛ آن هم با مجوز و حمایت فرماندار شهر؛ کسی که باید از موجودیت سرمایههای بیبازگشت نوشهر دفاع کند؛ نه آن که آنها را به تاراج برد!
گفتنی است، باغ اکولوژی نوشهر را همواره با باغ فلورانس در ایتالیا و کیو در لندن مقایسه میکنند و از همین رو به عنوان یک میراث طبیعی ملی، دارای شماره ثبت 17795 در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور است، اما به جای آن که قدر چنین مجموعههای بینظیری را دانسته و آنها را از منظر توریسم علمی/ پژوهشی حرمت گذاریم، با دست خود، تیشه به ریشهی این مزیتهای ناهمتای وطن میزنیم! چرا؟
مگر ما چند پردیس دیگر در ایران داریم که دارای تنوع زیستی گیاهی به میزان 1400 گونه در سطحی به وسعت فقط 35 هکتار باشد؟
افزون بر این، پردیس نوشهر بيش از 450 گونه درختي و درختچهاي هم دارد که اغلب آنها سني بین 50 تا 90 سال دارند و به همین دلیل، از آن با عنوان گنجينهاي طبيعي متعلق به همه مردم ايران یاد میشود.
مهمتر آن که تاكنون هرباريوم باغ گياهشناسي نوشهر، ضمن شناسايي گونههاي جمعآوري شده، تعداد دو گونهی جديد با نامZare Spiraea sheikhii و Sorbus tiliaefolia Zare , Amini & Assadi , از خانواده Rosaceae را براي نخستین بار از ايران به جهان گياهي معرفی کرده است.
همچنین، دو گونهی دیگر به اساميOenothera senuatr L. از خانواده Onagraceae و Sida rhombifolia از خانواده Malvacaea را به عنوان گزارش جديد از ايران معرفي شدهاند.
از اینها گذشته، آیا واقعاً همهی دلیل بنبست شهر نوشهر و گرههای ترافیکی آن، باید به باغی با مساحت 35 هکتار ختم شود؟ آیا نمیشد با تخریب چند باب منزل مسکونی در محوطهی خارج از باغ و پرداخت هزینههای آن، راهی خردمندانهتر و کمهزینهتر یافت؟
چگونه است که مسئولین سازمان بنادر و کشتیرانی نوشهر به خود حق میدهند که به زور و تهدید و به پشتوانه 200 نیروی گارد ویژهی خویش و حتا برخلاف دانش پذیرفته شدهی حوزهی متبوع خویش، بخشی از ثمرهی پژوهشی بیش از نیم قرن تلاش دانشمندان و محققان ایرانی و بینالمللی را در ظرف چند ساعت نابود کنند؟ آیا اینگونه میخواهیم دانشبنیاد و دانایی محور حرکت کرده و نشان دهیم که برایمان “پژوهش” مقدس و ارزشمند است؟
تا کی باید نشان دهیم که اصل 50 قانون اساسی برای ما صرفاً یک اصل ویترینی بوده و هرگز حاضر نیستیم از منافع اقتصادی بخشی و کوتاه مدت خود برای حفظ حیات اجتماعی رو به رشد مردم ایران بگذریم!
یادمان باشد:
اگر این بار در برابر متجاوزین به باغ اکولوژی نوشهر کوتاه آمده و آنها را به مجازات نرسانیم؛ باید برای همیشه با خاطرهی این پردیسهای زیبا و پژوهش بنیاد در عرصه منابع طبیعی کشور خداحافظی کنیم.
تخریب باغ گیاهشناسی نوشهر از نظر دانش نوین لجستیک هم قابل دفاع نیست!
لطفاً سری به تارنمای جناب آقای امید ملک، مدیرعامل شرکت بر و بحر ایران بزنید و نامهی اعتراضآمیزی را که ایشان به سیدپور – مدیرکل بندر نوشهر – نوشتهاند، بخوانید تادریابید حرکت نابخردانهی طبیعتستیزان بندرگاه نوشهر و قلع و قمع بیش از 11 هزار درخت در کمتر از 70 دقیقه، تا چه اندازه حتا از منظر یک متخصص این حوزه هم غلط و ناگوار بوده است.
امید که طبیعتستیزان و مقامات مسئول نوشهری! درس عبرت گرفته و خودشان داوطلبانه نهتنها از مشاغل دولتیشان استعفا دهند؛ بلکه آمادگی خود را برای قبول مجازات اعلام دارند. در آن صورت – کسی چه می داند – شاید روح سبز و بخشایش گر آن درختان مظلوم و بیگناه، آنان را بخشید …
همچنین جا دارد تا از آقای حمزه صورتی، دادستان سبزاندیش نوشهر قدردانی شود که تا این لحظه مرد و مردانه در برابر طبیعتستیزان و مقامات محلی و استانی ایستادگی کرده و به عنوان مدعیالعموم به دفاع از تمامیت معنوی قدیمیترین باغ گیاهشناسی کشور همت گمارده است. نفس سبز زیستمندان هیرکانی، پشت و پناهش باد …
حقیقت تلخی که جهانگیر پرهمت به استاندار مازندران گوشزد کرد!
روز گذشته، سبزپرس متن نامه دکتر جهانگیر پرهمت، رییس سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی را خطاب به جناب طاهایی، استاندار مازندران منتشر کرد که در نوع خود میتواند، امیدبخش، زنهاردهنده، تاریخی و البته بسیار تلخ باشد!
این که میتوانی مدیران ارشد خویش را ببینی که برای دفاع از کیان منابع طبیعی و سرمایههای ژنتیکی طبیعت ارزشمندمان، واکنشهایی سزاوارانه نشان داده و خطاب به عالیترین مقام استان مازندران صراحتاً و قاطعانه بنویسند: «این سازمان به عنوان نماینده دولت در حفظ ذخایر ژنتیکی بینظیر موجود در باغ گیاهشناسی نوشهر با هرگونه اقدام و تصمیم که منجر به آسیب به سرمایههای تکرار ناپذیر ملی در آن ایستگاه تحقیقاتی شود مخالفت میکند …» جای خوشوقتی و امیدواری فراوان دارد. کاش جناب محمدیزاده هم نامهای با همین لحن را میتوانستند به وزیر نفت نوشته و آنها را از عواقب تجاوز به پارك ملي کویر برحذرمیداشتند!
امّا اگر با دقت بیشتری به محتوای نامهی معاون وزیر جهاد کشاورزی دقت کنیم، نامهای که بلافاصله توسط دکتر صادق خلیلیان به همتایش در وزارت کشور هم ارسال شد؛ درمییابیم که هم فرماندار و هم شورای تأمین شهرستان نوشهر مرتکب عملی غیرقانونی و در تضاد با دست کم دو ماده قانونی و مصوب حکومتی شدهاند. حیرتانگیزتر آن که ظاهراً متجاوزین به باغ گیاهشناسی نوشهر بر اساس مصوبهای در تاریخ 8 آبان 1389 به باغ یورش بردهاند که خودش در تاریخ 9 آبان صادر شده است (حالا شما پیدا کنید پرتقال فروش را …)!
اینک یازده روز از ارسال نامه پرهمت به طاهایی و خلیلیان به محمدنجار میگذرد و همهی طرفداران و فعالین محیط زیست منتظرند تا از واکنش این دو مقام ارشد حکومتی در این ماجرای تلخ آگاه شوند.
آیا سرانجام شاهد تنبیه خلافکاران و متجاوزین به باغ اکولوژی نوشهر خواهیم بود و یا همچنان از روش فرسایش زمانی برای فراموش کردن اصل ماجرا بهره گرفته خواهد شد؟!
این پرسشی است که به زودی پاسخش آشکار خواهد شد. پاسخی که هر چه باشد باید فرماندار نوشهر و رؤسای بندرگاه این شهر بدانند که هرگز قتل عام 50 هزار درخت و درختچه و نهال و تخریب 8 هکتار از موزه پژوهش منابع طبیعی وطن در پیشگاه وجدانهای بیدار و دوستدار محیط زیست ایران و جهان بخشیده نخواهند شد.
آن متجاوزین طبیعتستیز باید مطمئن باشند که روزی آه آن 50 هزار مقتول بیگناه گریبانشان را خواهد گرفت و خواهد فشرد.
بیشتر بدانید:
– سازمان جنگل ها متولی باغ اکولوژیک نوشهر نیست/ تخریب غیرقانونی است – دکتر علی سلاجقه
– تخريب باغ گياهشناسي نوشهر براي ساخت جاده كار ناشايستي بوده است – دكتر علي سلاجقه
چگونه راهسازان در پارك ملي خجير از 5 ميليارد تومان گذشتند؟!
مطابق وعدهاي كه داده بودم، فايل شنيداري چهاردهمين برنامه “گفتگوي داغ سبز” در 57 دقيقه و 52 ثانيه هم اكنون در اين نشاني بر روي سايت راديو اينترنتي ايران صدا قرار گرفته است.
شنيدن اين برنامه را به آن گروه از دوستاني كه نتوانستند، به صورت زنده برنامه را ببينند، توصيه ميكنم؛ زيرا دلاور نجفي پرده از واقعيتهاي تلخي در اين گفتگو برداشته است كه بسيار تأملبرانگيز و در عين حال، شايان تحسين است.
در انتهاي اين گفتگو، وقتي از ايشان راهكار پيشنهادياش را براي جلوگيري از تخريب پارك ملّي كوير پرسيدم، وي گفت: يكي از سه راهكاري كه ميتوان پيگرفت، آن است كه طرفداران محيط زيست مطالبات خويش را به صورت تجمع و همايش به گوش مسئولين برسانند. در اين لحظه به وي يادآور شدم كه از قضا دوره افول فعاليت تشكلهاي مردمنهاد محيط زيستي برميگردد به همان زماني كه شما مسئوليت محيط طبيعي سازمان حفاظت محيط زيست را برعهده داشتيد! او نيز با شجاعت كمكاري و اشتباه خود را به سهم خويش پذيرفت كه صداقتش قابل تقدير است.
افزون بر اين، دكتر نجفي براي نخستين بار به ماجراي تصرف 14 هزار هكتار از اراضي پارك ملي نايبند توسط نيروهاي نظامي مستقر در منطقه اشاره كردند و گفتند: در آن زمان موضوع را به آگاهي مقام معظم رهبري رسانده و ايشان، طي حكمي دستور دادند تا اين تصرف به پايان رسيده و اراضي به محيط زيست بازگردد. نجفي اين را هم اشاره كرد كه دولت نهم ميخواست آزادراه شهيد بابايي را از دل پارك ملي خجير عبور دهد و حتا 5 ميليارد تومان اعتبار هم در سفر استاني به آن اختصاص داد؛ اما ما باز هم به كمك رهبري نظام، توانستيم از اين كار ممانعت كنيم.
وي گفت: به نظر من اهميت پارك ملي كوير از هر دو منطقه يادشده به مراتب بيشتر است و ميتوان در اين مورد هم از چنين روشي سود برد.
فقط ميماند يك پرسش:
چرا نبايد همه دربرابر قانون خود را پايبند بدانيم تا ديگر لازم نباشد براي جلوگيري از هر حركت طبيعتستيزانهاي از عاليترين شخصيت نظام مدد گرفته شود؟
و چرا نهادهاي نظارتي ما از قدرتي درخور و بازدارنده براي مواجهه با چنين قانونگريزيهاي طبيعتستيزانهاي برخوردار نيستند؟!
دلاور نجفی: وزارت نفت در پارک ملی کویر دروغ میگوید!
همان طور که میدانید، دکتر دلاور نجفی حاجی پور – عالیترین مقام در معاونت محیط طبیعی تیم فاطمه جوادی – دیروز مهمان ما در برنامه گفتگوی داغ سبز بود؛ مهمانی که باید اذعان داشت، سخنان صریح و بدون هر نوع ملاحظه و مصلحتسنجیهای مرسوم وی، سبب شده تا این گفتگو از همیشه داغتر شود!
دلاور نجفی آشکارا با دلیل و مدرک نشان داد که وزارت نفت دروغ میگوید و چنانچه پای این آقایان به پارک ملّی کویر باز شود، به دلیل عملیات لرزهنگاری و انفجارهای متعدد و عبور ماشینآلات سنگین، باید برای همیشه فاتحهی یکی از ارزشمندترین و بزرگترین پارکهای ملی کشور را خواند.
مشروح سخنان دلاور را میتوانید در سبزپرس بخوانید. همچنین به زودی، احمد پازوکی عزیز هم فایل شنیداری برنامه را در چهاردهمین پله منتشر خواهد کرد.
به نظرم وقتش رسیده تا یک تجمع گسترده در اعتراض به شتاب بیسابقه تخریب در طبیعت ایران را کلید بزنیم.
اگر جنگلهای ارزشمند زاگرس در طولانیترین و گستردهترین آتشسوزی یکصدسال اخیر همچنان دارند میسوزند؛
اگر دیرینهترین باغ اکولوژی کشور در نوشهر به دست عدهای چماق به دست قدرقدرت مورد تجاوزی بیسابقه قرار گرفته و 50 هزار نهال و درختچه و درختش را در کمتر از 5 ساعت از دست میدهد؛
اگر گستردهترین پارک ملی ایران که مأمن حدود 20 درصد از مجموع گونههای گیاهی و جانوری ارزشمند ایران است، به خاطر یک مشت دلار بیارزش در شرف نابودی کامل قرار میگیرد؛
اگر نخلهای زیبای اروند کنار و بهمنشیر، اینگونه در معرض شوری بیسابقه ناشی از خیز آب خلیج فارس (در اثر کاهش فاحش حجم آب در رودخانههای کارون و دز) قرار گرفته و ایستاده میمیرند؛
و اگر وزن سازمان حفاظت محیط زیست در دولت دهم آنچنان نزول میکند که حتا یک کرسی هم به نماینده محیط زیست در شورای عالی معادن نمیدهند!
باید کاری کرد؛ باید فریادی زد؛ باید اشکی ریخت؛ باید نشان داد که این طبیعت وطن است که در سکوت تلخ من و تو دارد میمیرد! نمیمیرد؟
باور کنید، اگر امروز کاری نکنیم، چه بسا فردا نه تنها پلنگهایمان را باید در بالای دکلهایمان ببینیم؛ بلکه خودمان هم شاید از ترس خودمان مجبور شدیم برویم کنار پلنگها!
امروز دلاور نجفی در گفتگوی داغ سبز از پارک ملی کویر خواهد گفت!
به هر حال، امروز به همراه سرباز زمین – حمیدرضا میرزاده عزیز – و احمد پازوکی میخواهیم در باره این ماجرای تلخ سخن بگوییم و البته دکتر دلاور نجفی حاجیپور، معاون پیشین سازمان حفاظت محیط زیست را نیز از طریق تلفن همراه خود خواهیم داشت.
گفتنی آن که متأسفانه هیچ یک از مسئولین کنونی سازمان حفاظت محیط زیست حاضر به پاسخگویی نشدند و تلفن دکتر صدوق هم که خاموش است!
در همین باره، می توانید فایل شنیداری برنامه مثلث را در مورخ 10 آبان (ساعت 12:30 الی 13:18) در رادیو جوان از طریق این نشانی گوش دهید که نگارنده در آن با آقای مهندس فرید، مدیرکل دفتر امور زیستگاهها در سازمان حفاظت محیط زیست و نماینده مردم گرمسار در مجلس شورای اسلامی – آقای عبدالرضا ترابی – مناظرهای داغ ِ داغ داشت!
همچنین، گفتگوی نگارنده با پیک بامدادی رادیو را در مورخ 16 آبان (ساعت 8:16 الی 8:23) در باره تبعات صدور این مجوز فراقانونی میتوانید در همان نشانی و وارد کردن تاریخ و ساعت دقیق برنامه گوش دهید.
فایل شنیداری برنامه هفته گذشته را نیز که مربوط به تجاوز بی سابقه به باغ اکولوژی نوشهر بود و در آن دکتر احمد رحمانی به تشریح ابعاد این فاجعه پرداخت، میتوانید در این نشانی بشنوید.
دست آخر آن که برنامه تارنمای ایرانی از ساعت 13 الی 16 امروز به صورت زنده از طریق شبکه ایران صدا قابل دریافت خواهد بود که بخش مربوط به گفتگوی داغ سبز را در یک ساعت پایانی برنامه – ساعت 15 الی 16) در همین نشانی میتوانید ببینید و بشنوید و یا اندکی بعدتر ماجراهایش را در تارنمای گفتگوی داغ سبز پی بگیرید و بخوانید.
راستی! علاوه بر شماره پیامک ثابت برنامه – 300001386 – شما میتوانید از طریق شماره تلفن 22013766 با گفتگوی داغ سبز تماس گرفته و دیدگاههای خویش یا هر نوع خبر و اظهار نظری که در باره محیط زیست یا کیفیت این برنامه دارید، مطرح کنید.
پس لطفاً گفتگوی داغ سبز را از خودتان بدانید و بیشتر مشارکت فرمایید.
پنجمین موج سبز به پایان رسید؛ اما باغ اکولوژی نوشهر هرگر به پایان نخواهد رسید!
درست است که پنجمین موج سبز وبلاگستان با حمایت بی نظیر طرفداران راستین محیط زیست و منابع طبیعی ایران به پایان رسید؛ اما همان گونه که در بیانیهی پایانی هم آمده است، نباید تا مجازات عاملین اصلی و فرماندهان پشت پرده این تخریب نابخشودنی، مطالبات خویش را فراموش کرده و یا پیگیری نکنیم.
به همین دلیل است که باید هشدار احمد رحمانی را نسبت به موج جدیدی از تجاوز و تخریب به باغ اکولوژی نوشهر را جدی گرفته و همچنان از وزیر جهاد کشاورزی و معاون تحقیقاتیشان – دکتر پرهمت –بخواهیم تا بر تلاشهایشان برای بازپسگیری 8 هکتار تصرف شده شتاب بخشند و نیز گناهکاران اصلی را به مجازات رسانند.
جا دارد در اینجا از آن گروه از مردم و بازاریان شریف نوشهری که نسبت به این تجاوز شرمآور بیتفاوت عمل نکردند، قدردانی کنم.
همچنین، کار ارزشمند دانشجویان و دانشگاهیان دانشگاه صنعتی اصفهان در تهیه تومار و محکومیت قاطعانه این اقدام شایان تحسین است.
درود بر همهی ایرانیانی که ضربان قلبشان را با پوم تاک ضرب زمین تنظیم کردهاند.
آخرین خبرها و واکنشها را در تارنمای موج سبز پیبگیرید.