و سرانجام مامانی اومد به دنیا … اونم برای سی و هفتمین بار!
سه شنبه, بهمن ۲۰ام, ۱۳۸۸مامانی رو خیلی دوس دارم … نمیتونم بگم چقدر؟ امّا میدونم اونقدر دوسش دارم که با تموم شکلاتها و پیتزاها و چیزبرگرهای دنیا هم عوضش نمیکنم. البته فکر کنم همهی بچههایی که میشناسم، بخصوص فرخ و هیراد و امیرطاها و پوریا و … هم ماماناشونو خیلی دوس دارند و با هیچ کیک شکلاتی خوشمزه […]