آخرين رخداد تلخ و هجمهي آشكار بهمن آرمان – فردي كه به قول ناصر كرمي: به طور معمول پاي ثابت مباحث اقتصادي روزنامه کيهان، خبرگزاري فارس و صداوسيما است – مانند شاهدي از غيب رسيد تا نگرانيهاي نگارنده از سؤ تعبير يادداشت بحثبرانگيز ناصر كرمي را فاشتر سازد.
در نوشتار پيشينم تأكيد كردم كه وقتی ما برخی از بزرگترین و شناختهترین دانشمندان حوزهی محیط زیست جهان را در حد یک ژنرال چهار ستاره و بازیچهی دست سیاستمداران دموکرات در کاخ سفید، پایین میآوریم، باید هم حق دهیم که اینگونه گستاخانه و جاهلانه همهی تلاشهای صورت گرفته توسط همهی علاقهمندان به محیط زیست ایران را با برچسب «پز روشنفکری و جیرهخوار آمریکا بودن» به تمسخر بگیرند.
حالا هم خبرگزاري نزديك به دولت – همان دولتی که رییسش سه روز پیش از همه طرفداران محیط زیست بابت روشنگری هاشان در ایران و جهان رسماْ قدردانی کرد! – با انتشار گفتگويي تأملبرانگيز و سراسر اتهام، همان ادعا را تكرار كرده و آشكارا از قول اين اقتصاددان شهير! ميگويد: مخالفان سدسازي، فريب خوردگان استکبار جهاني هستند!
اين دكتراي اقتصاد كه حالا در نقش يك متخصص محيط زيست و يك سياستمدار كاركشته و يك كارشناس ژئوپلتيك و يك مشاور روانشناسي دلسوز براي طرفداران افسرده و گولخورده محيط زيست! ظاهر شده است، در باره ماجراي سد مالزي ميگويد: آمريكاييها همانند آنچه در چين كردند در مورد اين سد نيز انجام دادند و با بهانه قرار دادن اينكه ساخت اين سد هزاران هكتار از جنگلهاي استوايي را به زير آب ميبرد، مانع از انجام آن شدند. زيرا در هر دو مورد آمريكاييها كه عملاً چه به صورت مستقيم و چه غيرمستقيم منابع توليد انرژي را در اختيار دارند، خودكفايي ديگر كشورها را در زمينه انرژي برنميتابند. زيرا از اين ابزار براي اعمال فشارهاي سياسي بر ديگر كشورها سود ميبرند.
ميبيني ناصر جان!
اينجاست كه به قول تو بايد گفت: جلالخالق! نه؟
آيا اين شيوهي نگريستن به ملاحظات محيط زيستي برايت آشنا نيست؟
وقتي بگوييم: كنفرانس كپنهاگ و قصهي! كاهش انتشار گازهاي گلخانهاي از سوي غرب بال و پر داده ميشود تا خاورميانه نتواند تروريست توليد و صادر كند و بدينترتيب همهي تلاشهاي افرادي را كه نگران خطر جهانگرمايي هستند به سخره بگيريم؛ ديگر نبايد از گفتههاي بهمن آرمانها تعجب كنيم!
راستي چرا خبرنگار فرهيختهي خبرگزاري فارس به ياد اين اقتصاددان بزرگ نياورد كه پس چرا اينك همان آمريكا هم دارد سدهاي خود را تخريب ميكند؟ و چرا دانشمندان جهان پس از بررسي دقيق بر روي ۴۵ هزار سد ساخته شده در جهان، به اين نتيجه رسيدند كه تمامي اين سدها (تأكيد شده است كه تمامي اين سدها)، عوارض و عقوبتهاشان بيشتر از عوايد مورد ادعايشان بوده است و اگر ساخته نميشدند، سود بيشتري براي منطقه و مردم داشتند!
آن خبرنگار عزيز چرا روزگار غمزدهي دشت مسيله را به ياد پروفسور اقتصاددان ما نميآورد تا يادش بيافتد كه زدن سد پانزده خرداد نه تنها آبي براي مردم قم به همراه نياورد؛ بلكه دشت حاصلخيز و زيستگاه ارزشمند مسيله را عملاً به يك كانون جديد فرسايش بادي و چشمهي توليد گرد و خاك بدل ساخت؟
چرا فاجعهي بختگان را، فاجعهي درياچهي اروميه را، فاجعهي هورالعظيم را، فاجعهي هامون را، فاجعهي …. كسي به ياد ايشان نميآورد كه جملگي در اثر سياستهاي غلط و جانمايي اشتباه در ساخت سازههاي غولپيكري به نام سد، كارمايههاي ناب وطن را به ويراني و ناپايداري كشانده و ميكشانند؟!
و آن خبرنگار چرا یادآور نشد که این چه سرنوشتی بود که باید برای طرح ملی و ایرانی آبخوانداری بدست می آمد؟ آیا عدم توجه به آبخوانداری هم توطئه غرب و آمریکا بود یا نفوذ مافیای سدسازی؟!
واي برما!
ناصر جان!
آيا اين همان شاهدي نبود كه از غيب بايد ميرسيد؟
حقا كه عدو شود سبب خير، اگر من و تو و ما خواهيم!
نكتهي خوشمزهي تحليل كليشهاي و نخنماي بهمن آرمان، همزماني و در عين حال تضاد ديدگاههاي مطرح در آن با سخنان سبز دكتر محمود احمدينژاد در كپنهاگ است!
ناسازهي برهنهاي كه آدم را واميدارد تا دوباره به ياد آن مثل ديرينهي پارسي بيافتد:
اين كه دم خروس را بايد باور كرد يا قسم …
هر چند همه جوابش را ميدانيم! نميدانيم؟
بیشتر بدانیم (از همین وبلاگ):
– پز روشنفکری ، سدسازی و رابطه با آمریکا!
– حملهي شديد معاون وزير جهاد كشاورزي به مافياي سدسازي در كشور!
– كداميك در اولويت است؟ سدسازي يا افزايش راندمان آبياري!
– تقابل چرچیل و انجیل در حوزه سدسازی!
– آيا سدسازي، نخستين اولويت راهبردي مديريت آب كشور است؟
– برگزاري مراسم روزجهاني مقابله با سدسازي در تنكابن
– جابه جایی در تبلیغات سازندگی (پانلهای خورشیدی به جای سدسازی)!
– گزارش برپایی نخستين همايش «ضد سد» در ايران – بخش دوم
– آخرین لطیفه سال: سدها مانع تخریب محیط زیست میشوند!
– همايشي براي بررسي پيامدهاي سدهاي بزرگ
– سدها، عامل افزايش ميزان تبخير در ايران و جهان
– تقدیر از مهار بیابانزایی برای مقابله با مافیای سد
– اگر تالابها را از دست دهيم …
– خدمتي كه خس و خاشاك به استاد كردواني كرد!
– كارمايهي خورشيدي ؛ همان لبخند پروردگار به ايرانيان است
– هشدار دكتر محمدرضا مقدم به سدسازان!
– اکباتان ؛ سدی که ۵۰ میلیارد تومان اعتبار اضافی هم نتوانست از به گل نشستنش ممانعت کند!
– شیراز و سیوند و گندم و بیابان زایی!
– سياستمداران «طبيعت ستيزي» كه هرگز نميبخشم! – بخش دوّم
– به بهانه ی سخنرانی روشنگرانه ی دکتر آهنگ کوثر در همایش جهانی بوداپست
– آهنگ كوثر: سدها محيط زيست را خراب، بيماريها را تشديد و مردم را بيخانمان ميسازند!
– اشاره به دستاوردي غرورآفرين براي دكتر كوثر و يارانش!
– رودخانه کلرادو، میتواند همان کارون، کرخه و قرهچای باشد!
– 20 كهنزادبوم دورهي ساساني به زير آب رفت!
– «لفور» ؛ سرزميني كه براي ديدنش بايد عجله كرد!
– چرا با آبگيري سد سيوند مخالفم؟!
– سد سازی هم میتواند رحمت باشد و هم میتواند لعنت!
– سندي انكارناپذير در تأييد تشديد بيابانزايي در دشت مسيلهي قم