طنابكشي در ادارهي پدر!
اين عكسها هم البته بايد خيلي زودتر منتشر ميشد تا آيندگان بدانند كه اروند از همون كوچولويي مثل معني نامش، پهلوان بوده و هر طرف دوست داشته تا او را براي مسابقه طنابكشي در اختيار تيم خود قرار دهد!
البته امسال خيلي با دقتتر به سخنان آقاي كريمنوروزي (راهنماي پيشكسوت باغ اكولوژي ايران) گوش دادم و خودم رو واسه درسهاي كتاب علوم آماده كردم.
يادش به خير … همين شهريورماه سال جاري بود … هنوز بابابزرگ هم بود …
28th اکتبر 2009 در 14:14
روح پدر بزرگ شاد
28th اکتبر 2009 در 14:14
و همیشه و همه جا پهلوان باشی ایشالا!
28th اکتبر 2009 در 14:54
به لطف خدا و همت خودم و دعاي دوستان حتماً. چرا كه نه؟
29th اکتبر 2009 در 10:56
حالا بالاخره کدوم گروه برنده شد ؟ “با اروند” یا “بی اروند” ؟
29th اکتبر 2009 در 11:27
معلومه دیگه! چه سوالاتی می فرمایید؟
29th اکتبر 2009 در 11:34
البته که من می دونستم . جهت تنویر افکار عمومی سوال کردم . خب ممکنه یه وقت یک نفر از اینجا رد بشه که این بزرگمرد کوچکو نشناسه . از اون نظر ….
29th اکتبر 2009 در 11:40
آهان! از اون نظر؟
حق دارید پس … من هم خیلی طرفدار تنویر هستم! به خصوص از نوع افکار عمومی اش!
31st اکتبر 2009 در 13:29
ماشالله به اروند ماششاله به زورش ماشششاله به تیپش
چش نخوره ایشالله
راستی عمو فرود هم بود تو این مراسم سر توزیع جوایز نزد زیر گریه بگه منم می خام!!!
باید تو بازی یک لگد محکم بهش می زدی از اوم لگدایی که پوری نابغه تو سریال دایجان ناپلئون خورد و ناقص شد
7th نوامبر 2009 در 15:59
اروند قهرمان :*
خدا بابا بزرگ رو رحمت کنه 🙂