زنده باد ماه منیر هوایی!
امروز به دیدن نمایشگاهی از نقاشیهای یک دختر 13 ساله رفتم به نام ماه منیر هوایی در محل موزه دکتر سُندوزی.
نقاشیهای خوشگلی کشیده بود که احتمالاً نشون میداد خودش هم خوشگله یا دوس داره خوشگل باشه!
به هر حال نقاشیهای ماه منیر، درست مثل اسمش زیبا، گرم، بیتکلف، اصیل و آشنا به نظر میرسید.
برخی از نقاشیهایش را بیشتر دوست داشتم، مثل این یکی که در باره خطرات فراموشی مسواک بود!
ولی در مجموع به نظرم بهترین نقاشی ماه منیر این یکی بود؛ هر چند یه دفعه فکر نکنید که به خاطر تعلق خاطر من به ویولون پارتیبازی کردهام ها!
راستی! انگار خود آقای دکتر سُندوزی هم یک مجسمهساز مشهور بوده که از بعضی کارهاش مثل این یکی، یه خورده ترسیدم!
اما در عوض از شیر رستم خیلی خوشم اومد.
خلاصه اینکه فقط 2 روز دیگه مونده تا بتونید شما هم از نقاشیهای ماهمنیر دین کرده و در فضای رنگی پنجرهای که او از آن به زندگی و دنیا مینگرد؛ غرق شوید.
ماه منیر افتخار ماست، فقط کافیه یه نگاه به کلکسیون ریز و درشتی از جوایز و تقدیرنامههایش بیاندازید تا دریابید این دختر 13 ساله واقعاً زده رو دست هر چی دختر 14 ساله!
درضمن؛ نشانی موزه دکتر سندوزی و بقیه ماجراهارو میتونید تو وبلاگ اون دختری که هنوز زیر باران ایستاده، یا عموی کوهستان های ایران پیدا کنید!
30th اکتبر 2009 در 01:07
[…] دیروز به اتفاق اروند از نمایشگاه نقاشی ماه منیر هوایی، یکی از دخترکان […]
31st اکتبر 2009 در 07:51
چه خوب که اینجا هم از اون خبرا که اونجا بود ؛ هست!!
نقاشیها واقعا بی نظیرند ؛
والبته اون پسرک ایستاده کنار نقاشی مورد علاقه اش هم همینطور!
31st اکتبر 2009 در 08:23
شديداً با اون قسمت “البته” همذات پنداري دارم!
31st اکتبر 2009 در 12:04
حتمالاً نشون میداد خودش هم خوشگله یا دوس داره خوشگل باشه!
……;که گفتی اشکار یعنی من تحت تاثیر ناصر تقوایی قرار گرفتم!!
پسر روح ممدلی خان اینانلو را در این نوشتار می بینم
راستشو بگو اروند (اینجا دیگه شط العربی)اینهارو خودت میگی یا درویش خان؟
رحمت به اون آب انار ساوه ای که درویش خان خورده!
پسر جان بچه جانآخر کلاس کلاس سومی گفتند
31st اکتبر 2009 در 12:18
خيلي بامزه بود … حيف كه از خنده مردم! وگرنه جوابتو مي نوشتم!!
31st اکتبر 2009 در 15:27
همه نقاشيهاش به نظر من بي نظيرند و واقعا نمي تونم اونها رو رده بندي كنم . تنوع رنگي كه توي نقاشيها ديده مي شه و دقت و هنري كه درترسيم تك تك جزئيات به چشم مياد، به شدت آدمو تحت تاثير قرار مي ده .
31st اکتبر 2009 در 15:31
راستي خود ماه منير را نديدي ؟
1st نوامبر 2009 در 09:28
نه نديدم! خيلي حيف شد … اما واسش يادداشت گذاشتم تا بتونه ردمو پيدا كنه … چيكار كنيم ديگه!
راستي! شما انگار يه خورده بيشتر از معمول از نقاشي سردرمي آريد؛ نه؟
1st نوامبر 2009 در 11:19
بستگي داره حد معمول شما چقدر باشه . اگر درسطح پيش دبستاني و اينهاست ، بايد بگم كه بله . كمي بيشتر از حد معمول سردرمي آرم . چطور مگه ؟
1st نوامبر 2009 در 11:23
شكسته نفسي نفرماييد. قضاوت هاي شما در باره نقاشي، از سطح پيش دبستاني – فكر كنم – بالاتر باشد! ام آي تي چطوره؟
1st نوامبر 2009 در 15:18
واقعا یک دختر 13 ساله و این همه استعداد!!!البته هر کسی را بهر کاری ساختند؛ که بعضی از آدم ها از استعدادهاشون مثل ماه منیر استفاده می کنند و بعضی ها هم که اصلا نمی دونن در چه زمینه ای استعداد دارن!؟
1st نوامبر 2009 در 15:21
خيلي سعادت مي خواد كه آدم بدونه سرش چه سودايي داره!
7th نوامبر 2009 در 15:48
عجب نقاشی هایی . آفرین به این دختر هنرمند 13 ساله. سلیقه خوبی داری اروند در انتخاب اون نقاشی ویولون
8th نوامبر 2009 در 13:08
سلام بعد از مدتها 🙂
ماشا الله اروند چه بزرگ شده. نمیدونم خاله بهار رو یادش میاد یا نه. خیلی خوشحال شدم امروز از وبلاگ سانی اومدم اینجا 🙂
5th مارس 2013 در 13:56
سلام نميدانم از اين طريق ميتوانم با ماه منير عزيز ارتباط برقرار كنم يانه اما مينويسم. ماه منير جان من روستايي هستم كارشناس يك برنامه تلويزيوني كه كارش معرفي نوجوانهاي با استعدادي مثل شماست اگه مايل بودي تو برنامه ما بياي من در خدمتم 09192007969
[email protected]
12th فوریه 2017 در 16:22
سلام. من ماه منیرم 😊. اروند جان مرسی از این همه محبت. و مرسی از اینکه به نمایشگاه من اومدی. من اون موقع کلاس سوم بودم و الان دانشجوی معماری ام. واقعا خوشحال شدم که نقاشی هام رو اینجا دیدم. اگه بازم نمایشگاه بذارم حتما خبرت می کنم. بازم خیلی ممنونم🙏.
22nd آگوست 2017 در 14:10
درود بر ماه منیر عزیز. منتظرم