اروند | دل نوشته ها | مهار بیابان زایی | فوتوبلاگ | آلبوم عکس اروند

دوس دارید اگه فردا صبح از خواب بیدار شدید، چند سالتون باشه؟

تلویزیون روشنه و خبرنگار در حال پرسیدن این سؤال از مردمه:
دوس دارید اگه فردا صبح از خواب بیدار شدید، چند سالتون باشه؟
بعضی‌ها می‌گفتند: دوس داریم جوون باشیم، بعضی‌ها دوس داشتند، کودک باشند؛ یه خانوم میان‌سالی هم گفت: دوس دارم مثل همین حالا جوون و سرحال باشم!
در این لحظه پدر ازم پرسید: تو دوس داری چند ساله باشی پسرم؟
منم خیلی سریع بهش گفتم: من دوس دارم همین قدی باشم و به سرعت به پیش برم!

اروند خدای اعتماد به نفس است!

    نتیجه‌گیری اخلاقی:
   مثل مثبت‌ترین و پرشورترین کسی شو که می‌شناسی … اونوقت خواهی دید که خیلی‌ها دوس دارند مثل تو شوند! همان گونه که امروز مایلند مثل اروند باشند!!

26 نظر درباره “دوس دارید اگه فردا صبح از خواب بیدار شدید، چند سالتون باشه؟” داده شده است.

  1. ژوکر گفت :

    سلام اروند جان.
    حالا که شما انقدر کارت درسته ما هم می‌یایم زیر پرچم شما…
    یک sms رو گوشیم دارم با این مضمون: چنان باش که بتوانی به هر کس بگوئی مثل من رفتار کن.
    خوشحالم دوستی مثل شما دارم که می‌تونه به آدم همچین توصیه‌ای بکنه.

    پاسخ:
    شرمنده مي كني رفيق …

  2. شقایق گفت :

    باورت می شه اروند؟این روزها جریان مستمر ذهن من دقیقا همین نتیجه گیری اخلاقی است!

    پاسخ:
    معلومه كه باورم مي شه … اصلاً فرق آدم بزرگا و آدم كوچيكا اينه كه آدم كوچيكا زندگي رو همونطوري كه هست باور مي كنند نه اونطوري كه دوست دارند باشه!

  3. آنا گفت :

    اين پست منو ياد اين ترانه ويگن انداخت :
    ” مي خوام بيست ساله باشم
    مي خوام سي ساله باشم
    مي خوام وقتي بهاره ، گل امساله باشم ”

    اما من … از شرايط الانم ناراضي نيستم ولي شايد بدم نمي اومد كه 18 ساله باشم .

  4. اروند گفت :

    اتفاقاً من و پدر اين ترانه رو بارها به صورت دوصدايي اجرا كرديم! باورت مي شه؟ ياد ويگن عزيز به خير … مي خواستم كه منم اهل دياري كه باهاش گل و بلبل داره باشم … دوباره مثل روزاي بهاري، يه خوشبخت و يه آتيش پاره باشم … راستي! تو كه در 18 سالگي، آتيش پاره نبودي! بودي؟ (البته اين حق را به تو مي دهم كه جواب اين سؤال را ندهي!!)

  5. شقایق گفت :

    چه خوب گفتی!
    سعی می کنم اونطوری که “هست “ببینم,مثل آدم کوچیک ها
    هرچند رویای آن چه” می خواهم باشد” را هم در ذهن خواهم داشت…

  6. اروند گفت :

    آدم كوچيكا معمولاً خوب مي گويند. اشكال از شما آدم بزرگاست كه بعضي وقتا خوب گوش نمي كنيد! (جوكشو كه شنيدي؟)

  7. آنا گفت :

    نبودم دیگه . آخر بچه مثبت بودم . فکر کردی برای چی می خوام برگردم به 18 سالگی ؟‌ می خوام جبران کنم .

    پاسخ:
    كامنت خصوصي! عجب … پس تو هم در شمار نسل سوخته انقلاب هستي! البته بازم جاي شكرش باقيه كه مثل بعضي ها، در رده نسل پدرسوخته انقلاب قرار نمي گيري. به هر حال، برايت آرزوي موفقيت دارم. منظورم در جبران كردن است!

  8. دریا گفت :

    سلام بر اروند عزیز…به نظر من هر کس اول از همه باید خودش باشد

  9. اروند گفت :

    درسته. اگر خودتو قبول كردي و با خودت كنار اومدي و تونستي زير و بم هاي شخصيتت را درك كرده و باور كني. اونوقت همه دنيا چاره اي ندارند جز آن كه اين موجود خودباور را به رسميت شناخته و حرمت نهند.
    و وقتي كه اين اتفاق افتاد، يعني طعم گس خوشبختي كاملاً در دسترس است!

  10. آنا گفت :

    قبل از اینکه جریانی بخواد نسل منو بسوزونه ،‌من عادت به خودسوزی داشتم و دارم . حد جبرانم هم انقدر خنده داره اروند جان که فکر کنم برای همسن و سالهای تو هم مضحک باشه .

    پاسخ:
    گرفتم. احتمالاً الان مي خواي تنهايي بري سينما يا اونطرف رودخونه وايسي و مناظر اطرافو نيگاه كني! نه؟ فقط مواظب باش اگه كسي لواشك خواست بخوره، بهش نيگاه نكني ها! باشه؟

  11. شقایق گفت :

    آخ که چقدر با این کامنت آخری آنا هم دردم!خودسوزی!

    جوکش رو هم یه دوست عزیزی برام تعریف کرده بود

  12. اروند گفت :

    خب الحمدالله كه جوكش را شنيدي! در مورد همدردي هم بايد بگم كه تنها نيستيد! در حقيقت مي شه گفت: ما همه با هم هستيم!

  13. آنا گفت :

    شعار ؟ اون هم شعار تاریخ دار ؟‌ اون هم تو وبلاگ خانوادگی ؟‌

    جوکش اگر برای گروه سنی الف و ب مشکلی نداره ، ‌برای من هم تعریف کنین لطفا . نشنیدم والله

    اروند جان درست گرفتی . مواظب لواشک خورها هم هستم

  14. اروند گفت :

    به به! می بینم که خلافت سنگين شده … حالا مي خواي جوك گروه هاي سني بالاي 14 سال واستون تعريف بشه؟ اما نمي شه! شرمنده … (يعني روم نمي شه) به شقايق بگو واست تعريف كنه!
    خوشحالم كه موظب لواشك خورها هستي … راستي يه چيزي! خودت يه هو هوس لواشك خوردن نكني كلك!

  15. شقایق گفت :

    آخ آخ دلم لواشک خواست!

    پاسخ:
    شرمنده … نمی دونستم نی نی تو راه دارید!

  16. شقایق گفت :

    در ضمن من در گروه سنی آنا هستم (همون سنین پیش دبستانی و اول ابتدایی!),چه جوری جوک تعریف کنم آخه؟ اروند جون من!

    پاسخ:
    عجب! پس فکر کنم یه خورده عجله کردید!

  17. مرضیه گفت :

    لطفا ایمیلتو چک کن دوست جون.

  18. اروند گفت :

    ممنون کلروفیل عزیز.

  19. سانی گفت :

    این نتیجه گیری های اخلاقی آخر نوشته هاتو خیلی دوست دارم اروند جان
    منم دوست دارم 8 ساله باشم!

  20. اروند گفت :

    یه هویی بگو دوس دارم اروند باشم دیگه!

  21. شقایق گفت :

    نی نی !!!!؟
    نه!

    پاسخ:
    جوابم خداييش كوبنده بود! نه؟ به خصوص كه ناغافلكي هم بود.

  22. سانی گفت :

    دقیقا… راستشو بخوای واقعا دوست دارم “اروند” باشم .

  23. اروند گفت :

    خب، لابد اون داستان قديمي را شنيدي كه طرف دوست داشته وزير آموزش و پرورش بشه، عاقبت معلم شده! واي به حال كسي كه بخواد معلم بشه!!
    بنابراين، از آنجا كه اروند مردي از تبار اژدها و از سلاله اروندرود هميشه خروشان است، تبريك مي گويم! شما وقتي بزرگ شديد حتماً ميس پرزيدنت مي شويد!

  24. شقایق گفت :

    آره…کوبنده در حدی که نتونستم پا شم!!!

    پاسخ:
    اين كه شوخي اژدها بود!
    حالا تازه خشم اژدها رو نديدي؟ چون مي دونم اون موقع ها كه اكرانش مي كردند تو خيلي ني ني بودي! نبودي؟

  25. نیلوفر گفت :

    اروند به اندازه رشد کن
    یه وقت دیدی از من هم بزرگتر شدی اون وقت آبروم میره‌ ،قبول نیست….!!!!!

  26. اروند گفت :

    نترس نيلوفر جان! تا موقعي كه طرف من باشي ازت حمايت مي كنم و نمي ذارم بره … آبروتو مي گم!

نظر بدهید





تائید دیدگاه فعال است. دیدگاه شما ممکن است کمی طول بکشد تا ظاهر شود.



Arvand با نیروی وردپرس فارسی راه اندازی شده است. اجرا شده توسط مانی منجمی. بخشی از http://mohammaddarvish.com/.